فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۴۱ تا ۴٬۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۲
۱۷۴-۱۶۳
حوزه های تخصصی:
Primary man in trying to find food went everywhere. But by forming ranching arranged a chain of places and became emigrant. By happening industrial revolution, human life was centralized on one place. Places that base on its advantages make different biologic and behavioral types. Forming cities in seaboard, river shore, boundary of mountains and Champaign cause to make different cultures that shows habitat and continent effects on their inhabitants. This definition of human means native man was removing in industrial revolution because modern life advantages aren't depended on habitat. Loom factories develop in every longitude and latitude and cause to form cities that have sit on beds without native values. In fact dependency on a special place in agriculture ages lost its special value and come off in everywhere. In the other hand, in information and media revolution of globalization life Advantages Sea themselves in communication and virtual space that is quite placeless. In fact if we define habitat as an interacting situation between human and a place, we can survey this concept evolution and change procedure from past to now and study its results and effects on human life space quality. In this study we survey efficacy on and getting effect of habitat by studying cultural and anthropologic evolution and genesis of habitat concept and restudy its relation with human real and virtual residential space.
تعریف قلمرو محلات: تحلیلی مفهومی با تاکید بر ابعاد روانی- ادراکی و ارائه مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۲
۳۲۶-۳۱۳
حوزه های تخصصی:
انسان موجودی اجتماعی است و اجتماعات انسانی نیز در طول تاریخ بشر خود را در قالب سازمانها و مکانهای خاصی از جمله؛ اجتماع شهری، روستایی و شیوه های مختلف سکونت به منصه ظهور رسانده است. یکی از اجتماعاتی که از دورانهای کهن شهرنشینی وجود داشته محلات شهری می باشد که با تغییر و تحولاتی که شهرها در طول زمان در ساختار، محتوا و کالبد به خود دیده اند. قلمرو و محدوده های فضایی و اجتماعی محلات شهری نیز در شهرهای امروزی متحول شده اند. از اینرو ادراک و رفتارهای متفاوت انسانها را از قلمرو محله و نسبت به هم محلی های خویش (اجتماع محله) در پی داشته است. از جمله رویکردهایی که برای بازتعریف قلمرو محلات و تقویت ادراک حس مکان و حس اجتماعی ساکنین نسبت به قلمرهای محله ایشان مطرح گردیده است، نحوه تعریف این قلمروها مبتنی بر ادراک ذهنی و رفتاری ساکنین از آنها می باشد. بدین ترتیب مقاله حاضر با تبیین آناتومی مفهوم قلمرو محله در شهر، ابتدا به بررسی مولفه های موثر و رویکردهای رایج در زمینه تعیین قلمرو محله، پرداخته و با بیان تئوریها و پژوهشهای مختلف صورت گرفته در این زمینه، ملاحظه می نماید که اغلب پژوهشها بر محدوده های رسمی و آماری تکیه می کنند که این محدوده ها، محلات واقعی را نشان نمی دهد. تحلیل اسناد مطالعه نیز به شیوه «تحلیل درونی» انجام یافته است. بدین ترتیب، محتو ای منابع و اسناد به لحاظ موضوع، معیارهای شناختی، اندیشه های نظری و فلسفی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و به نتایج چندی از جمله؛ ماهیت چندسطحی قلمرو محلات، تفاوت محدوده ادراکی ساکنین با محدوده های آماری، پی می برد، در نهایت با ارائه مدل مفهومی مبتنی بر مولفه های عینی و ذهنی، محدوده ای را (لایه دوم فضای محله) بعنوان قلمرو واقعی محلات معرفی و برای توجه بیشتر در پژوهشهای آتی پیشنهاد می نماید.
سنجش و تحلیل عوامل موثر بر مشارکت مردم در فرایند مدیریت روستایی با تاکید بر شوراها (مطالعه موردی: شهرستان تالش (دهستان اسالم))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد نهادهای محلی و تشکل های مردمی، سازوکاری برای جلب مشارکت مردم در فرایند مدیریت سکونتگاهی است. با تشریح اهمیت مشارکت در مدیریت روستایی و تجلی آن از طریق نهادهای اجتماعی باید گفت به طورکلی، گردآمدن و برانگیخته شدن روستاییان به مشارکت در نهادهای محلی، با فرایندهای ساختاری، نهادی، اجتماعی و اقتصادی قابل تبیین است. ضمن اینکه، متغیرهای سطح خرد، نظیر ویژگی های فردی و ذهنی نیز در تبیین مشارکت های مردمی اثرگذارند.از این رو، ارتقا و کارایی مشارکت در مناطق روستایی، نیازمند تقویت زمینه های مشارکت و شناسایی عوامل مؤثر بر جلب مشارکت مردم است. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS و به منظور سنجش میزان مشارکت، از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد که نشان می دهد میانگین مشارکت در جامعه نمونه متوسط است. میانگین مشارکت در زنان 926/2 و در مردان 493/3 است. براین اساس، می توان گفت تفاوت معناداری میان میانگین مشارکت بین زنان و مردان وجود دارد. از بین شاخص های فردی، شاخص های مکانی و اقتصادی، جنسیت، سن و درآمد با مشارکت همبستگی دارند. نتایج رگرسیون نشان می دهد که بیشترین تأثیر بر شکل گیری مشارکت را اعتماد اجتماعی با میزان بتای 6/34 دارد. به عبارت دیگر، اعتماد اجتماعی بر 6/34 درصد از تغییرهای مشارکت اثر می گذارد.
شناسایی عوامل بازدارنده تجهیز اراضی کشاورزی روستاییان به سیستم های آبیاری بارانی (مورد: شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، که به لحاظ ماهیت کاربردی و از نظر روش تحلیلی توصیفی بوده، شناسایی عوامل بازدارنده استفاده از سیستم های آبیاری بارانی و ارائه راهکارهای مناسبی جهت تقویت استفاده از سیستم های مذکور در بین کشاورزان شهرستان روانسر می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه کشاورزان استفاده کننده از سیستم های آبیاری بارانی واقع در شهرستان روانسر (190N=) تشکیل می دهند. با توجه به حجم جامعه مورد نظر، نمونه مورد مطالعه به صورت تمام شمار انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان داد موانع سخت افزاری استفاده از سیستم های آبیاری بر موانع نرم افزاری استفاده از سیستم های مذکور در بین کشاورزان شهرستان روانسر غلبه دارد. به این صورت که چهار عامل بازدارنده سخت افزاری استفاده از سیستم های آبیاری بارانی یعنی عوامل نظام اجرایی (612/26)، ویژگی زراعی (868/22)، ناسازگاری رفتاری (997/19) و محیطی (492/16) در مجموع 969/82 درصد متغیر وابسته را تبیین کرده اند. در حالی که موانع نرم افزاری اس تفاده از سیستم های مذکور ی عنی عوامل نظام اجرای ی (874/31)، ش خصی (980/19)، فنی تخصصی (236/15) و ناسازگاری فناوری (921/7) در مجموع 711/72 درصد متغیر وابسته را تبیین کرده اند. هم چنین، نتایج نشان داد راهکار اختصاص تسهیلات بانکی بلاعوض یا با بهره کم به کشاورزان با ضریب تغییرات 123/0 مهم ترین راهکار اجرای سیستم های آبیاری از دیدگاه کشاورزان محدوده مورد مطالعه بوده و دیدگاه اکثر پاسخ گویان (9/77 درصد) نسبت به اجرای طرح های مذکور در سطح عالی و خوب بوده است.
مکانیابی مخازن ذخیره آب با استفاده از GIS و روش تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS (مطالعه موردی: جنوب استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه مطالعات اخیر، در سال 2025، کمبود آب در کشورهای فقیر که منابع محدودی دارند و جمعیت آنها به سرعت درحال افزایش است، نمود بیشتری پیدا خواهد کرد. بنابراین یک طرح درازمدت برای حفظ منابع آب لازم است. احداث سدهای مخزنی بزرگ بر روی رودخانه های دائمی کشور یکی از مهمترین طرح ها است و مرحله اصلی برای اجرای این طرح انتخاب مکان مناسب در حوزه آبریز می باشد. هدف از این مطالعه، کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و توسعه روش تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس[1] برای انتخاب و رتبه بندی محل احداث سد در منطقه جنوبی استان سیستان و بلوچستان می باشد. با نظر کارشناسان و داده های موجود معیارهای تعیین مکان بهینه شامل معیارهای زمین شناسی، کاربری اراضی، رسوب، کیفیت آب، فرسایش، آب های زیرزمینی و هیدرولوژی انتخاب گردیده اند. برای مشخص کردن میزان اهمیت معیارهای ورودی از روش وزن دهی نسبتی استفاده شده است. در ابتدا با پیاده کردن الگوریتم تاپسیس در محیط نرم افزار ArcGIS لایه ای تحت عنوان ""نزدیکی نسبی به راه حل ایده آل"" که دارای مقادیر بین صفر و یک می باشد، ایجاد شده است. سپس با مدل سازی مسیر جریان آب و بررسی شرایط توپوگرافی منطقه و انجام محاسبات مربوط به ارتفاع و طول تاج سد و اعمال محدودیت حجم مخزن، 15 گزینه که پتانسیل احداث سد در آنها وجود دارد، انتخاب و در آخر با یافتن مقادیر هر گزینه در لایه ایجاد شده، گزینه ها رتبه بندی شده اند. با توجه به نتایج بدست آمده گزینه A که نمایانگر سد کهیر است، با امتیاز 85/0 بهترین گزینه انتخابی و گزینه P– سمت شرق محدوده- با امتیاز 47/0 بدترین گزینه می باشد و همچنین در بین سدهای احداث شده در منطقه سد پیشین با امتیاز 62/0 بدترین سد انتخاب گردید و گزینه K با امتیاز 67/0 بر روی شاخه سمت راست رودخانه سرباز به عنوان گزینه پیشنهادی انتخاب گردید. [1]- Technique for Order Preference by Similarity to Ideal Solution (TOPSIS)
تحلیل عملکرد دهیاری ها در فرایند توسعه اقتصادی سکونتگاه های روستایی مورد: بخش بادرود- شهرستان نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از محورهای اساسی در تحلیل مسائل روستایی، توجه به ساختار مدیریت در این جوامع است. روستاها به منزله مکان هایی خاص با شیوه زندگی متفاوت نسبت به شهرها نیازمند الگوی مدیریتی مجزا و منطبق با شرایط اقتصادی، اجتماعی و بوم شناختی حاکم بر روستا هستند. دهیاری ها نهادهای عمومی و غیردولتی هستند که طی چند سال اخیر به منظور اداره امور عمومی روستاها در عرصه نظام مدیریت روستایی کشور مطرح شده اند. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی و پیمایش انجام شده، به بررسی تحلیل عملکرد دهیاری ها در فرایند توسعه اقتصادی روستاهای بخش بادرود در شهرستان نطنز استان اصفهان پرداخته است. تعداد خانوارهای ساکن در 6 روستای بخش بادرود 1407 نفر بوده که 262 نفر به عنوان حجم نمونه برگزیده شده اند. تحلیل اطلاعات پرسشنامه نیز با آزمون ویلکاکسون صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش حاکی از این است که بین دهیاری و توسعه اقتصادی روستا رابطه معناداری وجود داشته و دهیاری ها نقش مثبتی در توسعه اقتصادی روستاها ایفا کرده اند. همچنین دهیاری ها از نظر اقتصادی نقش چندانی در ایجاد زمینه برای تشکیل کارگاه های تولیدی در روستا نداشته اند، اما تأثیر مثبتی در بازاریابی محصولات کشاورزی و سنددار شدن املاک روستاییان داشته اند. داده های میدانی این تحقیق در سال 1389 گردآوری شده که در سال 1394 بازنگری و به روز شده و صحت آن به تأیید دوباره رسیده است.
تحلیل تطبیقی شاخص های سلامت در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامتی، موضوعی است که در توسعه مناطق تأثیر می گذارد و از آن تأثیر می پذیرد، به همین دلیل است که اصل 29 قانون اساسی نیز به سلامتی توجه کاملی نشان داده است. امروزه کیفیت و سلامت شرایط زندگی ساکنان شهرها و روستاها هدف اصلی سیاستی برنامه ریزی شهری و منطقه ای محسوب می شود. همچنین، وضعیت بهداشتی و درمانی جامعه، مسأله ضروری و مهم در نظر برنامه ریزان است. به منظور حل مسایل ناشی از نبود تعادل های منطقه ای گام نخست، شناخت و سطح بندی مناطق از برخورداری در زمینه های مختلف، به ویژه خدمات بهداشتی و درمانی است. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل فضایی شهرستان های استان خوزستان به لحاظ برخورداری از شاخص های سلامت است. در این پژوهش که از نوع توصیفی - تحلیلی است، از داده های سالنامه آماری 1391 استان خوزستان بهره گرفته شده است. ابتدا مهم ترین شاخص های سلامت، تعیین و سپس وضعیت 24 شهرستان استان خوزستان به لحاظ برخورداری از شاخص های سلامت با استفاده از روش تحلیل رابطه خاکستری ارزیابی شده است. نتایج، گویای آن است که شهرستان اهواز نسبت به سایر شهرستان های استان خوزستان از وضعیت مطلوب تری برخوردار است. سپس سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان به لحاظ شاخص های سلامت با استفاده از ضریب ناموزون موریس به چهار گروه توسعه یافته، در حال توسعه، کمتر توسعه یافته و محروم تقسیم شده است و با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (ARC/GIS) توزیع آن ها نمایش داده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده از مدل موریس از کل شهرستان های استان، 6 شهرستان توسعه یافته، 8 شهرستان در حال توسعه، 8 شهرستان کمتر توسعه یافته و دو شهرستان محروم هستند.
تحلیلی بر الگوی گسترش کالبدی-فضایی روستا-شهرها با مدل آنتروپی شانون و مدل هلدرن (مطالعه موردی: روستا شهر جورقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
:در ادبیات برنامه ریزی شهری، توسعه شهری غالبا از نگرش کالبدی-فضایی مورد بررسی قرار گرفته و الگوها و راهکارهای متعددی در این رابطه ارائه می گردد.در ایران با رشد فزاینده شهر ها در پی اصلاحات ارضی و تشدید مهاجرت های روستایی به کلان شهرها، سیاست های جدیدی برای ایجاد شهر های کوچک بوجود آمد که در شکلی از این سیاست، روستاهای بزرگ به شهرهای کوچک تبدیل شدند و الگوهای متفاوت فضایی و کالبدی را در نحوه رشد و توسعه خود به ارمغان آوردند،لذا در این تحقیق که یک تحقیق کاربردی است و هدف آن شناخت الگوی فیزیکی و نحوه گسترش روستا-شهرها با روش میدانی و مشاهده ای است محقق ابتدا با استخراج اطلاعات ساخت وساز شهری در دو زمان مختلف و تطبیق و توجیه آن روی زمین،نحوه تغییرات صورت گرفته را ثبت و با اندازه گیری متغییرهای پژوهش( جمعیت،مساحت ساخت و ساز شهری و وسعت شهر) در روش آنتروپی شانون و مدل هلدرن در طول دوره های مورد نظر، نحوه گرایش رشد فیزیکی شهر را از نظر قواره بررسی نموده است؛ نتایج این تحقیق در نمونه موردی که شهر جورقان یکی از شهرهای ناحیه میانی در کلان شهر همدان میباشد؛ نشان میدهد این شهر دارای یک رشد بی قواره و اسپرال بوده و در بی قواره گی شهری آن، رشد جمعیت تاثیر کمتری داشته و این شهر در روند رشد فیزیکی خود تمایل به گسترش پراکنده و حاشیه ای در امتداد راههای منتهی به دسترسی های برون شهری دارد.
ارزیابی مکان گزینی مسجد محله ای در راستای تقویت ساختار هویتی محلات به عنوان مکانی برای سکونت مطالعه موردی: مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
5 - 20
حوزه های تخصصی:
در تاریخ شهرهای اسلامی ، سه عنصراصلی محله ، مسجد و بازار همواره نقش کلیدی و تعیین کننده در رشد و تکامل این شهرها داشته اند .در این میان مساجد محله ای به عنوان فضاهای عمومی با رویکردهای متعدد اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی جایگاه والایی برای ارائه ارزشهای فرهنگی و سنتهای اسلامی داشته و باعت هویت بخشی به محلات شهرهای کوچک و بزرگ شده است.با این وجود ،آنچه در روند شکل گیری و احداث مساجد محله ای معاصر به چشم می خورد، عدم استقرار مناسب مساجد در بافتهای محله های جدید و از میان رفتن ساختار هویتی محلات به عنوان مکانی برای سکونت است. این تحقیق سعی بر آن دارد با ارزیابی مکان گزینی مساجد محله ای براساس شاخصهای مطلوبیت ،سازگاری و آسایش ،میزان دستیابی محلات به ساختار هویتی به عنوان مکانی برای سکونت را بررسی نماید.که برای این منظور در ابتدا به ارائه مدلی مفهومی از مقایسه تطبیقی شاخصهای مکان گزینی و معیار های هویت بخشی به محلات پرداخته می شود، سپس از میان مناطق سیزده گانه کلان شهر مذهبی مشهد ، منطقه مطلوب و مساجد مورد نظر بر اساس نوع بافت و میزان برخورداری مذهبی انتخاب می گردد و داده های لازم از طریق پرسشنامه و مشاهده به صورت ترکیبی کمی و کیفی جمع آوری می شود. سپس با روش توصیفی- تحلیلی ، مدل مفهومی پژوهش مورد ارزیابی قرار می گیرد . نتایج تحقیق میزان اثر بخشی معیار های هویت بخشی به محلات را در مکان گزینی مساجد محله ای نشان میدهد .
تبیین و ارزیابی عوامل امنیت اجتماعی زنان در عرصه های عمومی شهر (نمونه موردی: ناحیه 3 منطقه 1 تهران)
حوزه های تخصصی:
احساس امنیت، یکی از نیازهای روحی انسان و از مهم ترین شاخص های کیفیت فضای شهری است. فضاهای نامناسب شهری، فضاهای بی دفاع، محلات ناامن از عوامل تهدیدکننده امنیت شهری و اجتماعی است. زنان نیز در مقام نیمی از اجتماعات انسانی، به واسطه خصوصیات بیولوژیک، مسئولیت و نگاه متفاوت در مقایسه با مردان، ارتباط متمایزی با فضا پیدا می کنند. آنان نیازمند تسهیلات خاصی از فضا هستند تا موجب افزایش اطمینان خاطر آنان از حضور امن در فضاهای شهری به ویژه فضاهای عمومی شود. اولین گام برای ارتقا و بهبود ساختار اجتماعی و عناصر کالبدی یک ناحیه، شناسایی پهنه هایی است که در مقایسه با سایر بخش های آن ناحیه از آسیب پذیری بیشتری برخوردار هستند، با شناسایی این پهنه ها و علت آسیب پذیری آن ها می توان به رفع مشکل آن با توجه به نوع معضل پرداخت به همین صورت در محدوده موردپژوهش به شناسایی این پهنه ها و بررسی نوع معضل پرداخته شده که بتوان ناامنی را با توجه به شناسایی علت معضل و رفع آن، کاهش داده شود. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و تحلیل بر اساس بررسی هریک از محله ها مورد پژوهش نسبت به معیارهای امنیت بوده است. جامعه آماری محدوده پژوهش 95000 نفر و شامل 3 محله (دربند، امامزاده قاسم، گلاب دره) است. نوع نمونه گیری (هدفمند) از نوع نمونه گیری، برگزیده است، پاسخگویان اصلی بانوان بوده اند و نقاط آسیب دار محله با توجه به پاسخ ساکنان، به صورت فضایی در نقشه GIS نشان داده شد و با امتیازاتی که ساکنان به هریک از معضل ها داده اند، معضل هر محله رتبه بندی شد. ناحیه 3 به دلیل بافتی غیراصولی، رعایت نشدن شاخص های امنیت، مهاجرت، ازنظر جرم خیزی در منطقه 1 بیشترین معضل را دارد و از نظر رتبه بندی جرم خیزی محله های، محله گلاب دره رتبه 1 و محله امامزاده قاسم و سپس محله دربند در رتبه های بعدی است، در انتها پژوهش راهکارهایی با توجه به میزان جرم برای ارتقا امنیت محدوده موردپژوهش ارائه داده شد.
بررسی مفهوم شناختی نشانه و رمزگان در معماری و شهرسازی با تاکید بر معماری و شهر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۴۴۴-۴۲۳
حوزه های تخصصی:
امروزه در حوزه دانش معماری و شهرسازی، پرداختن به مفهوم نشانه شناسی و رمزگان شهرها از کالبد گرفته تا محتوا و نحو، اهمیتی روزافزون یافته است. در زبان شناسی، معماری زبانی است که شهر متن آن است. در معنی شناسی، شکل شهری، متنی است که تفسیر می شود. هدف نشانه شناسان مطالعه نظام یافته معنی از طریق نشانه های متبلور در صورت و محتوای شهر است. مسلماً تحقق این مطلب با بررسی دقیق و درک کاملی از مفاهیمی همچون نشانه، رمزگان، نشانه شناسی، شهر و ارتباط تنگاتنگ و چند سویه آنها میسر است. این امر در معماری و شهرسازی اسلامی نمودهایی ویژه دارد که در این مقاله به آنها به اختصار اشاره می شود. روش تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی است که از روش استدلال منطقی نیز بهره برده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که رمزگان های منطقی در شهر اسلامی به واسطه همگرایی با عوامل طبیعی، از جمله موقعیت استقرار در طبیعت و سیر تحول کالبدی شهر در گذر زمان (انتظام ساختار فضایی شهر، استخوانبندی شهر، فضاهای شهری، گونه شناسی ابنیه، تصویر ذهنی از شهر) مشخص می شود. و مفاهیمی از نوع دلالت گری دیداری، تاویل پذیری و هرمنوتیک، متدولوژی بیان و طراحی که از پیامدهای نشانه شناسی در عرصه های مختلف هنری هستند، در شناخت صورت مسئله های معماری و ارائه تبیینی روشنگرانه از آنها تاثیری بسزا دارد که در عناصر معماری مانند در، قوس، ایوان، نقوش اسلیمی و مناره و گنبد و محراب خود را نشان می دهد.
بررسی تاثیرات گردشگری بر پایداری اقتصادی و رشد اقتصادی شهرها، نمونه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۴۸۰-۴۷۱
حوزه های تخصصی:
گردشگری به عنوان یک فعالیت بازرگانی، نقش و اهمیت به سزایی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه دارد. عوامل متعددی نظیر امکانات، تسهیلات، وسایل ارتباط جمعی، حمل و نقل، جاذبه های تاریخی، زیارتی، اطلاعات فنی و مانند آنها بر فعالیت گردشگری تأثیرگذار است. این امر نشان می دهد که این بخش دارای ارتباط تنگاتنگی با دیگر بخشهای اقتصادی کشور بوده و به شدت از روابط خارجی و مناسبات بین المللی متأثر است. از سویی گسترش گردشگری بر درآمد ملی، ارزی، اشتغال و دیگر شاخصهای کلان اقتصادی کشور نیز تأثیرگذار است. در این مقاله با نگرش به اهمیت اقتصادی گردشگری، به بررسی جایگاه این فعالیت در اقتصاد کشور پرداخته می شود. ابتدا عملکرد بخش گردشگری از طریق بررسی تأثیر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی طی برنامه سوم توسعه را مورد بحث قرار می دهیم. در ادامه، نظری اجمالی به سیاستهای گردشگری در برنامه چهارم توسعه داشته و چگونگی تداوم روند توسعه این بخش در طول این برنامه بررسی می شود. در پایان با جمع بندی و نتیجه گیری، به جایگاه این بخش در روند توسعه اقتصادی کشور پرداخته خواهد شد. همچنین ارتباط بین گردشگری و پایداری اقتصادی شهرها بررسی شده و راهکارهایی در این رابطه مورد اشاره قرار می گیرد.
Evaluate the relationship between intellectual capital and the performance of employees of Ports and Maritime Organization(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۵
۱۴۲-۱۳۳
حوزه های تخصصی:
The present research has been done with the aim of determine the relationship between intellectual capital and employee performance of Ports and Maritime Organization. Statistical population of the present study includes head office employees of Tehran Ports and Maritime Organization. The statistical population is 140 people, 103 samples were selected according to Morgan table. In this research, field study and the standard questionnaire of intellectual capital of Bontis (1998) and employee performance of Hersey and Goldsmith (1980) have been used as data collection tools, In order to describe the data, descriptive statistics to analyze the data and Kolmogorov Smirnov test and Pearson's correlation coefficient have been used to evaluate the research hypotheses .Statistical analysis has been done by using SPSS software. According to the results of this research there is a significant relationship between the dimensions of intellectual capital (human capital, structural capital, relational capital) with the performance of Ports and Maritime Organization, and intellectual capital and its dimensions was not assessed at desirable level in the Ports and Maritime Organization with an average rate of 3.224 as well as the performance of employees was not assessed at desirable level in the Ports and Maritime Organization with the Average Rate of 3.468 .
survey on the relationship between structural Inteventions and soio-cultural elements and entrepreneurs’ success in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Improving employment opportunities for people and reducing the economic burden on government requires a broad and concentrated effort on private sectors. Private sector growth is a key engine for creation jobs. The major advantage of private sector is its employment potential at low capital cost. These sectors are the nursery of entrepreurship, often driven by individual creativity and innovation. Entrepreneurs seek opportunities and innovations often provide the instrument for them to succeed. However, certain social, cultural and structural factors are inherent within a society which can affect entrepreurial activity. The purpose of present paper is exploring a set of positive and negative factors which can result in either stimulating or damping the activity of entrepreneurs in Iran. The statistical population includes successful entrepreneurs of Iran’s provinces in 2014 that were selected as sample randomly. The result shows that success achieved by the entrepreneurs is positively correlated with their risk taking abilities. The overall conclusion clears that the family and government support influence
مقایسه تطبیقی توسعه روستایی دشت اشنویه با استفاده از تحلیل عاملی و آنالیز تاکسونومی عددی و تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش بررسی میزان برخورداری از امکانات در بین روستاهای بالای ۱۰۰ نفر در دشت اشنویه است که ارزیابی از سطح برخورداری امکانات در بین روستاهای محدوده موردمطالعه صورت گیرد. بنابراین ارزیابی روستاها که تا چه اندازه از سطح توسعه برخوردار هستند، از زمره اهداف این تحقیق است. روش: نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی تحلیلی و گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی است. بدین منظور، در ابتدا شاخص های مختلف برخورداری، شامل شاخص های اقتصادى، زیربنایی، اجتماعى، فرهنگی، و بهداشتی درمانی از سالنامه آماری فرهنگ آبادی ها استخراج شد. سپس ماتریسی از داده ها با ۳۵ ردیف(روستاها) و ۲۲ ستون(متغیّرها) تنظیم شد. در ادامه، با استفاده از سه تکنیک آماری تحلیل عاملی، آنالیز تاکسونومی عددی و تحلیل سلسله مراتبی سطح برخورداری روستاهای مذکور از نظر برخورداری امکانات مختلف ارزیابی شدند و سپس پردازش داده ها در نرم افزارهایSPSS ، Idrisi وExpert Choices انجام شد. یافته ها/ نتایج: بررسی های حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که روستاهای واقع در طبقه اوّل، شامل امیرآباد، تاچین آباد و نلیوان بیشترین برخورداری و هماهنگی را باهم دارند و روستاهای واقع در طبقه چهارم شامل ۱۸ روستا (۵۱ درصد از کل روستاها) کمترین میزان برخورداری را دارند. براساس روش آنالیز تاکسونومی، روستاهای امیرآباد، تاچین آباد و نلیوان به ترتیب با ضرایب(۳۸۲/۰، ۳۷۹/۰ و ۲۹۱/۰)، بیشترین نزدیکی و هماهنگی را با هم دارند و روستاهای پلیه، دوآب و سردره، کمترین میزان برخورداری را داشتند. همچنین با استفاده از روش AHP نیز مشخّص شد که روستاهای پلیه، دوآب و سردره کمترین میزان برخورداری را دارند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از مقایسه تطبیقی نشان داد که هر سه روش آماری مذکور، با تفاوت اندکی سه روستای نسبتاً برخوردار را در یک گروه جداگانه طبقه بندی کردند، امّا در تعداد اعضای سایر طبقات تفاوت هایی وجود داشت. روش تحلیل عاملی واقعیت موجود در روستاهای مشابه را بهتر مشخّص کرد و نسبت به دو روش دیگر، نتایج دقیق-تری را نشان داد. بنابراین برای برنامه ریزی و مدیریت توسعه مناطق روستایی پیشنهاد شد. درنتیجه فرض اوّل محقّق پذیرفته نشد، امّا از طرف دیگر با توجّه به اینکه ۸ روستای نزدیک شهر(۲۳درصد از کل روستاها) جزو اعضای طبقه کم برخوردارترین روستاها قرار گرفتند، فرض دوم هم نیز پذیرفته نشد.
ارزیابی عملکرد دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی در ارائه خدمات به نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی در ارائه خدمات به نواحی روستایی شهرستان سردشت انجام یافته و همچنین، میزان آگاهی مردم از خدمات دفاتر و میزان رضایت مردم از عملکرد خدمات دهی دفاتر ICT مورد برررسی قرار گرفته است.
روش: پژوهش پیش رو با توجه به هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، روستاهای دارای دفاتر ICT روستایی است که از این تعداد، ۲۰ روستای دارای دفاتر ICT از طریق روش نمونه گیری تصادفی جهت توزیع پرسش نامه ها انتخاب شدند و با محاسبه حجم نمونه افراد بومی (کاربران) از طریق فرمول کوکران، ۳۸۰ نمونه انتخاب شد روش انتخاب کارشناسان، از روش نمونه های در دسترس صورت گرفته است؛ به این معنی که مسؤولان دفاتر روستاهای منتخب به عنوان کارشناس هدف در نظر گرفته شده است. جهت پاسخ گویی به سؤالات و آزمون فرضیه ها از آزمون های خی دو۱، آزمون T یک نمونه ای، آزمون ناپارامتری کروسکال والیس۲ استفاده شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین آگاهی مردم از خدمات دفاتر ICT و میزان استفاده آن ها از این دفاتر، رابطه معناداری وجود دارد که این میزان با مقدار ضریب ۷۳/۵۵ دارای رابطه مستقیم است. بین نوع دیدگاه افراد نسبت به نقش دفاتر ICT در ایجاد رفاه و آسایش و میزان استفاده از این دفاتر نیز با مقدار ۴۲/۹۸ رابطه معنادار آماری وجود دارد. در مجموع، دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات در نواحی روستایی شهرستان، باعث افزایش کیفیت دسترسی روستاییان به خدمات شده و نوعی تعادل و توازن را در بین ساکنان روستایی در استفاده از خدمات دولتی به وجود آورده است. بنابراین، می توان بیان کرد که دفاتر ICT در ارائه خدمات به روستاهای شهرستان، موفق عمل کرده است.
محدودیت ها: پراکندگی روستاهای مورد بررسی و دسترسی به آن ها و بالابودن هزینه تکمیل پرسش نامه ها از چالش های پژوهش حاضر محسوب می شود.
راهکارهای عملی: پیشنهاد می شود در روستاهای فاقد دفاتر ICT در نواحی مرزی شهرستان، به خصوص روستاهایی که از دسترسی به این فناوری محروم اند، دفاتر ICT ایجاد شود که این امر علاوه بر ماندگاری جمعیّت در روستاها و توسعه نواحی روستایی شهرستان به امنیت ملّی کشور نیز کمک می کند؛ زیرا روستاهای مرزی در کشور، حکم یک پایگاه نظامی برای امنیت کشور محسوب می شوند.
اصالت و ارزش: مطالعه توسعه دفاتر ICT در روستاهای شهرستان سردشت به عنوان پل ارتباطی، می تواند در برنامه ریزی های آتی، زمینه های ارتباط بین ساکنان روستا و مدیران محلّی را با نهادهای دولتی و بخش خصوصی فراهم کند و ارائه خدمات نهادهای دولتی را تسهیل بخشد.
سنجش آسیب پذیری بخش کشاورزی در برابر بحران دریاچه ارومیه و چالش های تاب آوری جامعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با توجه به نقش و اثرات فاجعه دریاچه ارومیه بر تغییرات ساختار و کارکرد بخش کشاورزی و تاب آوری نواحی روستایی در منطقه کرانه شرقی دریاچه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش پژوهش کمّی و ماهیت آن بهره گیری از روش تحلیلی-تجربی است. بدین منظور با استفاده از رویکردهای نوین در سنجش آسیب پذیری و توسعه آن متناسب با شرایط بومی مسئله مورد بررسی شاخص های سنجش آسیب پذیری با تلفیق سری های زمانی و تکنیک های تحلیل فضایی در سنجش از دور در سه بخش: در معرض خطر، حساسیت و ظرفیت سازگاری انتخاب گردید. نتایج پژوهش در مرحله اول منجر به شناسایی مهم ترین نیروی تأثیرگذار (نقش بحران دریاچه ارومیه) در ساختار و کارکرد بخش کشاورزی را گردید. علاوه براین تحلیل تغییرات کاربری اراضی و روند تغییرات تولیدات کشاورزی تأیید کننده تأثیرپذیری ساختار و کارکرد بخش کشاورزی ناشی از تغییرات دریاچه ارومیه است. درنهایت، نتایج حاصل از کاربست شاخص های سنجش از دور، ظرفیت سازگاری و قابلیت محیطی بخش کشاورزی را مشخص ساخت. نتایج این بخش بیان کننده ظرفیت پایین تاب آوری بخش کشاورزی در پهنه های عمده تولیدات کشاورزی و تهدید امنیت شغلی و زندگی ساکنان نواحی روستایی در منطقه کرانه شرقی است. ازاین رو، کاربرد نتایج پژوهش حاضر، ضرورت های تاب آوری و عمل گرا را در نظام برنامه ریزی محلی به ویژه برای بخش کشاورزی و جامعه روستایی فراهم خواهد آورد.
بررسی سیمای انسانی مرزهای خاورمیانه و شمال آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش عوامل جغرافیایی در بروز تنش بین کشورها بسیار قابل توجه است. بویژه از آن جهت که تنش بر سر عوامل جغرافیایی در زمره بحرانهای ژئوپلیتیکی قرار میگیرد که این بحرانها بسیار دیر پا بوده و بهخاطر اینکه پای ارزشهای جغرافیایی در میان است، حکومتها نیز کمتر میتوانند در گفتگوهای سیاسی بر سر این موضوعات بده بستان کنند. چرا که در داخل کشور متهم به خیانت به سرزمین و منافع ملی میشوند. در طول قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم تنشهای بسیاری در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بهوقوع پیوسته است
که منشاء بسیاری از آنها بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به عوامل جغرافیایی و بویژه مرزها مرتبط است. مرزهای خاورمیانه و شمال آفریقا عمدتاً محصول توافق استعمارگران بوده و بدون توجه به سیمای انسانی ترسیم شدهاند و در موارد بسیاری انسانهای متعلق به قوم، زبان و مذهب و... را از هم جدا کردهاند و از نوع مرزهای تحمیلی محسوب میشوند. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی، بهدنبال تحلیل وضعیت خطوط مرزی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در ارتباط با سیمای انسانی مرزهای این منطقه میباشد. برای این منظور 53 خط مرزی در این منطقه به طول 31569 کیلومتر مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج آن در قالب جداول و نمودارها ارائه شده است که حاکی از تحمیلی بودن اکثر مزرهای این منطقه و عدم تطابق آنها با سیمای انسانی درزمینههای قومی، زبانی و مذهبی میباشد.
انگاشت فرهنگ برنامه ریزی: بازجست جنبه های فرهنگی برنامه ریزی فضایی با رهیافت نهادباوری عامل-مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنت ها و سیستم های برنامه ریزی فضایی، فرایندهای توسعه در شهرها و مناطق و انگاشت های برنامه ریزی و تصمیم سازی همواره تحت تأثیر بسترها و پس زمینه ی فرهنگیِ عاملانِ درگیر در فرایند برنامه ریزی قرار دارند. علی رغم چرخش فرهنگی و بازشناخت روزافزون فرهنگ و تأکید صاحب نظران بر اهمیت آن، نظریه های برنامه ریزی به ندرت از فرهنگ به عنوان عاملی مهم برای تحلیل و قیاس اصول، اهداف، سیستم ها و فرایندهای برنامه ریزی یاد می کنند؛ از این رو با علمِ به نقش فرهنگ در برنامه ریزی فضایی، این مقاله با مروری انتقادی بر رهیافت های پیشین و با به کارگیری رهیافت نهادباوری عامل-مدار، مدل نظری برنامه ریزی مبتنی بر فرهنگ را به عنوان ابزاری به منظور بازجُست جنبه های فرهنگی برنامه ریزی فضایی معرفی می کند؛ به عبارتی هدف این مقاله ردیابی نقش فرهنگ در برنامه ریزی فضایی و واکاوی این نقش با رهیافت نهادباوری عامل-مدار است. این پژوهش با معرفی مدل برنامه ریزی مبتنی بر فرهنگ، رابطه ی بین برنامه ریزی و فرهنگ اجتماعی گسترده تر را تشریح کرده و لیکن تکمیل وَجه تبیین گر این مدل را در گِرو توجه بیشتر به تحلیل غنی تر چارچوب های شناختی در برنامه ریزی فضایی می داند. چارچوب انگاشتی پیشنهادی در این مقاله با ارائه ی رهیافت نظری جدید دربردارنده ی ابعادی ازجمله چارچوب شناختی برنامه ریزان و نهادهای برنامه ریزی، بستر نهادی، سیستم برنامه ریزی، کدهای فرهنگی و باورها، ادراک و ارزش های اجتماعی تأثیر گذار بر برنامه ریزی است که به تبیین پدیده ی دیرپای فرهنگ و اثرات آن بر کاربست های برنامه ریزی فضایی و تحلیل و مقایسه ی ویژگی های خاص این کاربست ها برمبنای مجموعه ای سازگار از معیارها کمک می کند.
ارزیابی تأثیرات اجتماعی- اکولوژیکی احداث سدّ فدامی بر توسعه ی کشاورزی منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند ارزیابی تأثیرات طرح های توسعه ای قبل از اجرای آن ها راهی است برای پیش بینی، شناخت و تجزیه و تحلیل جزئیات تمام آثار مثبت و منفی طرح ها تا از این طریق منافع حاصله حداکثر و آثار منفی حداقل گردد. در واقع ارزیابی آثار اجتماعی- زیست محیطی هر طرح، فرایندی است که تعیین کننده مسیری مقبول برای مدیریت و دستیابی به اهداف توسعه ی پایدار ناشی از اجرای آن طرح است. افزون بر این، بهره گیری از مطالعات ارزیابی آثار زیست محیطی برای طرح های توسعه ی منطقه ای یک ابزار مهم تصمیم گیری و نشانه ای از مقبولیت و یا عدم مقبولیت اجرای طرح در منطقه به شمار می رود.هدف پژوهش حاضر ارزیابی آثار اجتماعی- اکولوژیکی احداث سدّ فدامی بر توسعه ی کشاورزی منطقه در استان فارس بوده است. در این تحقیق از روش ماتریس ICOLD استفاده شد. در این روش اثر هر یک از فعالیّت های طرح بر مؤلفه های زیست محیطی در دو مرحله احداث و بهره برداری سنجیده شد. یافته ها نشان داد که پیامدهای وارد شده ی طرح بر کل محیط زیست مثبت بوده است (268+ امتیاز). با توجه به یافته های به دست آمده، احداث سدّ فدامی در استان فارس با رعایت استانداردها توجیه پذیر است. در پایان با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه، پیشنهادهایی ارائه شده است.