فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
Purpose- In addition to preservation of and getting religious and legal rights of the government and people, one of the most important goals of ownership and consolidation of national and government domains is to keep and develop renewable natural resources and to allocate them for development of agricultural and productive activities. The ultimate goal of the legislator, has been movement towards comprehensive agricultural self-sufficiency, deprivation reduction, and development in villages. The present study aims at investigating the effect of national land resource allocation on rural sustainable development. As a result, the rural districts of Northern and Southern Bar’an, as a part of the central province of Isfahan, were selected. Design/methodology/approach- The present study is applied in terms of aims, descriptive-analytical in terms of research method, and survey study in terms of data collection. Data collection was performed through library and field studies. The population of the research consisted of farmers of five villages of the Northern Bar’an rural district and five villages of the Southern Bar’an rural district and 30 experts. A sample 260 farmers were selected using Cochran formula. Findings- The results indicated that the effectiveness of the allocation of national and government lands on the dimensions of rural sustainable development is at a moderate level. It shows poor efficiency of allocation of national and public land resources. Research limitations / implications- Problems like farmers' reluctance to cooperate and questionnaire distribution were among the challenges faced in this research. Originality/value: Given the importance of the studied region in production and agricultural, the findings of the present study can be regarded a big step in exploiting the potentiality of this region to determine strategies for sustainable rural development.
تحلیل ویژگی های محیطی بر تنوع شخصیت انسان از دیدگاه فلاسفه اسلامی و نقش آن در برنامه ریزی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت موضوع میان رشته ای است. بر اساس مطالعات دانشمندان علوم محیطی، شخصیت انسان ها تا حد زیادی متاثر از رفتار فردی و اجتماعی انسان ها و البته در محیط های مختلف و در تناسب با اکوسیستم های طبیعی و اجتماعی است. به باور دانشمندان انسان ها در شرایط محیطی گوناگون دارای رفتارها و بعضا تنوع شخصیت هستند که در مباحث فلاسفه به ویژه فلاسفه اسلامی مورد تامل و تتبع قرار گرفته است. شخصیت به طور کلی به ویژگی انسانها اشاره دارد و به آن دسته از جنبه های انسانی و ویژگی موثر فردی که عمل و رفتار انسانها برگرفته از آن است. مقاله حاضر با هدف بررسی نقش عوامل مختلف در شکل گیری شخصیت انسان، به نقش محیط جغرافیایی(طبیعی و اجتماعی) در شکل گیری و تنوع شخصیت انسان از دیدگاه فلاسفه اسلامی پرداخته است. روش تحقیق، کیفی مبتنی بر منطق استفهام و رویکرد آن تاویل گرایی است. با توجه به هدف تحقیق، تحلیل متون مورد استفاده قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای بوده و روش تحلیل محتوای کیفی در فرایند انجام تحقیق به کار برده شد. جامعه آماری تحقیق منابع اصیل و تفسیری دانشمندان مسلمان به ویژه ابن خلدون، ابن سینا و ملاصدرا تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد نخست بنا بر تفسیر های موجود، محیط شامل مجموعه ای از شرایطی طبیعی و موقعیت های جغرافیایی و سپس محیط اجتماعی شامل مجموعه ای از شرایط و عوامل اجتماعی پیرامون انسان، در شکل گیری و تنوع شخصیت انسان نقش موثری دارد. سپس تحقیق حاضر نشان داد اعتقادات، باورها و رفتار های شخصی افراد در سومین عامل موثر در شکل گیری و تنوع شخصیت انسان است؛ اگرچه زیر بنای این موارد در عوامل محیطی و اجتماعی نهفته است. در نهایت این تحقیق نشان داد که بر اساس اندیشه های متفکران اسلامی، نقش محیط طبیعی و اجتماعی در شکل گیری شخصیت انسان، نقش ابتدایی است و در شکل گیری شخصیت انسان، عوامل اکتسابی و به ویژه اعمال اختیاری نقش کلیدی و اساسی را داراست.
تأثیر ابعاد توانمندسازی و نقش میانجیگری خودکارآمدی بر تمایل به راه اندازی کسب وکار پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
438 - 451
حوزه های تخصصی:
امروزه توانمندسازی روستاییان یکی از اهداف توسعه ای در هر کشور قلمداد می شود. در همین راستا، طرح صندوق اعتبارات خرد روستایی با هدف بهبود کیفیت زندگی زنان و مردان روستایی مطرح شده است. بر این اساس، این پژوهش با هدف کلی اثربخشی صندوق اعتبارات خرد روستایی در بهبود زندگی و توانمندسازی آنان در استان کرمان، شهرستان قلعه گنج که بین سال های 1397- 1394 تشکیل شده اند به عنوان یکی از طرح های تأمین مالی برای مبارزه با فقر روستاییان بررسی شده است. لذا پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی میزان اثر ابعاد توانمندسازی اعضای صندوق اعتبارات خرد روستایی بر تمایل به راه اندازی کسب وکار بررسی شد. جامعه آماری شامل تمام روستاییان عضو صندوق اعتبارات خرد است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی 577 نفر تخمین زده شد. ابزار تحقیق پرسشنامه است که روایی آن بر اساس نظر کارشناسان و متخصصان امر اصلاح و تأیید شد و پایایی آن نیز توسط ضریب آلفای کرونباخ در بخش ابعاد توانمندسازی (85/0= α)، خودکارآمدی (92/0= α درصد) و در بخش راه اندازی کسب وکار (91/0= α درصد) به دست آمد که قابلیت بالای ابزار را جهت جمع آوری اطلاعات نشان می دهد. جهت انجام تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS25 و LISREL8.8 استفاده شده است. یافته ها برازش عالی و مناسب مدل ساختاری تحقیق را تأیید نمودند. همچنین ابعاد توانمندسازی دارای تأثیر مثبت و مستقیمی و معنی داری بر راه اندازی کسب وکاراست. علاوه بر این ابعاد توانمندسازی از طریق متغیر میانجی خودکارآمدی نیز دارای تأثیر مثبت و معنی داری است.
بررسی علی زیرساخت های گردشگری و رقابت مکانی مقصدهای گردشگری در مناطق خشک مطالعه موردی: کویر مرنجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
125 - 139
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی علی زیرساخت های گردشگری و رقابت مکانی مقصدهای گردشگری در مناطق خشک می پردازد. ازآنجاکه رقابت پذیری در مقصد گردشگری به عنوان یک مفهوم نسبی، پیچیده، و چندبعدی که بر پایه نظریه پورتر قرار دارد، در حال تبدیل شدن به یک علاقه رو به رشد در میان پژوهش گران گردشگری می باشد و دارای مفاهیم مهم برای سیاست گذاران می باشد، هدف پژوهش، شناخت و اولویت بندی زیرساخت هایی است که بر رقابت مکانی مقصد تأثیر می گذارند. روش پژوهش کمی می باشد که پرسشنامه ای بر اساس مقیاس 5 گزینه ای لیکرت تنظیم و با استفاده از روش تحلیل مسیر تحلیل می شود. نوآوری پژوهش در این است که رقابت پذیری در مقصد گردشگریکویرها به علت دیرتر آغاز شدن آن ها جدیدتر می باشد و اهمیت مطالعه بر روی آن ها واضح است. نتیجه پژوهش این است که زیرساخت های اقامتی، امنیتی و حمل ونقل بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته (رقابت مکانی) دارند، ازاین رو کیفیت زیرساخت حمل ونقل بر رقابت مکانی تأثیر مثبت دارد و فرضیه پژوهش تائید می گردد. پیشنهاد پژوهش این است که به این مسئله که عوامل رقابت پذیری مکانی به لحاظ تصمیم و اهمیت مختلف هستند و وابسته به مقصد خاص می باشند توجه شود و بر اساس آن برنامه ریزی صورت پذیرد.
ارزیابی عدالت محیط زیست شهری مبتنی بر توزیع فضایی خدمات اکوسیستم گردشگری مطالعه موردی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
35 - 52
حوزه های تخصصی:
عدالت محیط زیست شهری به عنوان یکی از ارکان توسعه پایدار شهری جهت بهبود کیفیت زندگی، آزادی، رفاه و امنیت برای همه شهروندان به شمار می رود. هدف از این مطالعه ارزیابی توزیع عادلانه خدمت اکوسیستمی گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین خدمات اکوسیستم شهری است. روش تحقیق در این مطالعه ارزیابی- تحلیلی است و وضع موجود توزیع خدمات اکوسیستم گردشگری را با استفاده از تحلیل عرضه، تقاضا و دسترسی جهت ارزیابی توزیع عادلانه خدمت اکوسیستم گردشگری بررسی می کند. در مطالعه حاضر، به منظور ارزیابی جریان، عرضه و دسترسی به این خدمت از سه مدل گردشگری اینوست، ژئوکش و طیف فرصت گردشگری بهره گرفته شد. همچنین از شاخص های منزلت اجتماعی برای تحلیل تقاضا در تمامی مناطق تهران استفاده شد. یافته های هر سه مدل نشان داد که عرضه و جریان خدمت اکوسیستم در هر سه مدل، در مناطق شمالی شهر به ویژه مناطق یک الی چهار بیشتر از سایر مناطق بوده درحالی که تقاضا برای این خدمت در مناطق جنوبی و مرکزی بیشتر بوده است. علی رغم نتایج تقریباً مشابه در خروجی هر سه مدل، مدل طیف فرصت گردشگری نتایج بهتری جهت ارزیابی خدمات اکوسیستم گردشگری ارائه داد. یافته اصلی این تحقیق ناعادلانه بودن توزیع خدمت اکوسیستمی گردشگری در شهر تهران را تائید کرد به گونه ای که مناطق جنوبی و مرکزی تهران به دلیل فاصله و عدم دسترسی مناسب همچنین وضعیت پایین تر اقتصادی و اجتماعی بهره متناسبی از این خدمت اکوسیستمی نمی برند.
تبیین فرایند تحقق منظر پایدار در شهر معاصر با بهره گیری از نظریه شهرسازی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
3 - 16
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر نگرش های متعددی در رابطه با شکل گیری «منظر پایدار» در شهرها مطرح و پژوهش های گوناگونی در این زمینه انجام شده است. اما آنچه تاکنون قابل تشخیص است، عدم توجه به منظر و رویکرد کل نگر آن در حوزه شهرسازی به عنوان «رکن اساسی طراحی شهری» است. بر این مبنا تفکر «شهرسازی منظر» با درک منظر به مثابه یک پایگاه نظری جدید و«کلی نگری» به شهر و پذیرش «عدم قطعیت» شهر معاصر، عرصه موضوعی جدیدی را در رابطه با طراحی منظر در ادبیات جهانی مطرح نموده است. از این رو پژوهش حاضر درصدد تبیین فرایند طراحی منظر شهری پایدار در شرایط متغیر کنونی (در دو بعد رویه و محتوا) با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه «شهرسازی منظر» است. در این راستا پرسش اصلی پژوهش این گونه مطرح می شود که «منظر پایدار» در چارچوب نظری تفکر «شهرسازی منظر»، براساس ماهیت پیچیده شهر معاصر، چگونه تبیین شده و تحقق می یابد. متأثر از ماهیت پرسش پژوهش و برای رسیدن به هدف مورد نظر، از روش تحلیل محتوا و تفسیر یافته ها استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که مفهوم پایداری در تفکر «شهرسازی منظر» هم به معنای «ثبات» ساختار اصلی شهر و هم به مفهوم «تغییر» فعالیت و برنامه ها مطابق با تغییر شرایط و تقاضاها در طول زمان است. بنابراین می توان از چارچوب نظری تفکر «شهرسازی منظر» با ویژگی «عدم قطعیت» و «تغییر» در طراحی «عرصه های باز» درون و پیرامون شهر و همچنین «محله های شهری» که از قابلیت «انطباق» و «انعطاف پذیری» بیشتری برخوردارند، استفاده نمود. در این زمینه تأکید بر برنامه ریزی از پایین به بالا، ابعاد مشارکتی، طراحی فرایند محور و برگشت پذیر (با قابلیت اصلاح و بازبینی)، تفکری فرارشته ای در مواجهه با منظر، همراه با نگرشی از مقیاس کلان به خرد در حوزه منظر شهری و توجه به ارزش های موجود در آن باید مدنظر قرار بگیرد.
از کافه ها بیاموزیم : کافه ها به مثابه دگرفضاها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
109 - 121
حوزه های تخصصی:
در شهرهای امروز، اقدامات فراوانی در زمینه دستیابی به آرامش و شادی برای شهروندان با روش های عجیب و پرهزینه انجام می شود اما توجه چندانی به مکان های ساده که می توانند با کمترین هزینه، نیازهای مغفول مانده شهروندان جامعه را تأمین کنند، نشده است. توجه به این فضاها، تأمل بر محفلی است که ارتباط مهمی با آزادی، رضایتمندی و آرامش انسان دارد. پژوهش حاضر در تلاش است به معرفی یکی از پرطرفدارترین و تأثیرگذارترین این نوع فضاها بپردازد. در این راستا مرور مبانی پایه و فلسفی امری است ضروری برای شناخت ماهیت این فضاها. در ادامه در مقاله حاضر با توجه به سنت کیفی تحقیق، از رویکرد تفسیری و روش نمونه موردی استفاده شده است. ابزار این روش، مرور اسناد، تصاویر، یادداشت ها و مشاهده است. نمونه مدنظر این پژوهش ذیل روش یاد شده،"کافه" است. در این فرایند مطالعات اسنادی پیرامون سه مفهوم پایه برای تعریف انواع کافه ها ارائه شده و مدل مفهومی دگرفضاها استخراج و کاربست این مدل بر نمونه مدنظر (کافه ) انجام شده است. برای این بررسی و شناسایی انواع این فضاها، 20 کافه در شهر کرج مورد مطالعه قرار گرفته اند. در نتیجه این تحقیق، پنج دسته (مقوله اصلی) برای گونه بندی کافه ها ارائه شده است که طبق آن تعدادی از کافه های مورد پژوهش به ویژه گروهی که گرایشات فرهنگی_هنری بیشتری دارند، با ویژگی های بیان شده در مفاهیم پایه مدل دگرفضا شامل فضای سوم، مکان سوم و هتروتوپیا، قرابت نزدیک داشته است. بنابراین آموختن از این فضاها به برنامه ریزان و طراحان شهری نشان می دهد، کافه ها ظرفیت آن را دارند که ویژگی هایشان به عنوان مصادیق دگرفضا، در ابعاد گوناگون علوم شهری در تئوری و عمل مورد توجه و استفاده بهینه قرار گیرند.
ارزیابی و اولویت گذاری عناصر هویت بخش شهری با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (مطالعه موردی: شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: تحلیل شناخت، ارزیابی، برنامه ریزی، مدیریت و تصمیم گیری در زمینه فضاهای عمومی شهری به ویژه در اولویت گذاری عناصر هویت بخش شهری مبنی بر راهبردهای مشارکت عمومی و متخصصین مور توسعه شهری و فناوری های نوین مبتنی بر روش های عمومی و ترکیبی بسیار ضروی می باشد. روش: بنابراین هدف مقاله حاضر در راستای بهره گیری از همگرایی همه جانبه در تصمیم گیری و ارزیابی اولویت های عناصر هویت بخش شهر بروجرد با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیقی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و بررسی های میدانی می باشد. با توجه به ویژگی های مدل «فرآیند تحلیل شبکه»(ANP) و ویژگی مسائل شهر بروجرد، داده ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به تبع آن مدل مفهومی ANP تهیه گردید. مدل مذکور مبتنی بر فضاهای عمومی شهر بجنورد شامل 3 خوشه (معیار/گروه) و 19 گزینه (نود/زیرگروه) با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد، بیشترین و بالاترین اولویت جهت توجه به عناصر هویت بخش شهر بروجرد مربوط به«نودها در خوشه های (معیار/گروه) هفت گانه و بر مبنای مکان (ارزیابی 9 مکان و فضای شهر بروجرد) مربوط به نودهای «تپه چغا»، «گلدشت»، «مسجد جامع بروجرد» و «بازار» با امتیاز نرمال شده (587/0)، (520/0)، (430/0) و (251/0) بوده است. نتایج: در مجموع بررسی تمامی نودها، گره های مورد بررسی شاخص عناصر کارکردی و محتویی فضاهای شهر؛ گزینه تنوع محیطی و کارکردی (643/0) برتری و اهمیت بیشتری دارد. در این میان اهمیت و برتری گزینه محتوای اجتماعی و محتوای فرهنگی (خاطره انگیزی و حافظه تاریخی) (537/0) نسبت به گزینه عناصر و تعاملات اجتماعی (شکل دهنده رفتار اجتماعی) (491/0) است، که البته کمترین زیر گروه در بررسی خوشه عناصر کارکردی و محتوای فضاهای شهری مربوط به عناصر اقتصادی با امتیاز (263/0) می باشد. در اولویت قرار گرفتند. در پایان مقاله نیز راهکارها و پیشنهادهای بومی و کاربردی در راستای برقراری هویت شهر بروجرد ارائه شده است.
بررسی تأثیر فرم شهر بر میزان مصرف انرژی در بخش مسکونی مطالعه موردی: شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
109 - 122
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان و فزاینده شهرنشینی و در پی آن افزایش جمعیت شهرها، پیامدهای مختلفی را در زمینه های گوناگون به دنبال داشته است. یکی از این پیامدها، رشد صعودی حدود 20 درصدی میزان مصرف و تقاضای انرژی در شهرها در سه دهه اخیر بوده است. طبق آمار منتشرشده از سوی آژانس بین المللی انرژی، ایران نهمین کشور تولیدکننده انرژی و دهمین کشور مصرف کننده انرژی در جهان است. به این گونه که متوسط مصرف انرژی به ازای هر مترمربع در ایران 6/2 برابر متوسط مصرف در کشورهای صنعتی است که در بعضی از شهرهای کشور، این رقم به حدود 4 برابرمی رسد. با روند چنین شرایطی شاید باگذشت چند سال و اندی دیگر قادر به صادرات نفت نباشیم. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر فرم و بافت شهر بر الگوی مصرف انرژی در شهر همدان صورت گرفته است. پژوهش ازنظر ماهیت توصیفی – تحلیلی و بنا بر هدف کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت اسنادی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شهر همدان می باشد. تعداد نمونه های موردنظر جهت بررسی میزان مصرف انرژی، 388 واحد مسکونی موجود در محلات منتخب می باشد. جهت تعیین فرم محلات شهر از 5 متغیر و 3 شاخص اصلی تراکم، اتصال و اختلاط کاربری در محیط نرم افزار GIS استفاده شد. در ادامه به بررسی وجود ارتباط بین متغیرهای تحقیق (مشخصه های فرم شهری و ساختمانی به عنوان متغیر مستقل و اطلاعات میزان مصرف گاز و برق خانوارها به عنوان متغیر وابسته) با استفاده از نرم افزار SPSS اقدام شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین فرم شهر و میزان مصرف انرژی رابطه معناداری وجود دارد. به گونه ای که فرم های فشرده شهری با میانگین 66/13422298 کیلوژول مصرف انرژی، کارآمدترین فرم ازنظر مصرف انرژی هستند. در مقابل فرم های پراکنده با میانگین 10/18289848 کیلوژول مصرف انرژی، ناکارآمدترین نوع فرم شهری هستند.
آسیب شناسی مطالعات گردشگری در فصلنامه پژوهش های روستایی: کاربست تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
328 - 359
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی پژوهش های گردشگری در فصلنامه پژوهش های روستایی انجام پذیرفت. روش پژوهش به لحاظ ماهیت، کیفی، ازنظر هدف و نوع، کاربردی و با رویکرد تحلیل محتوای اسناد بود. جامعه آماری پژوهش، مقاله های حوزه گردشگری در فصلنامه پژوهش های روستایی به تعداد 38 مورد بود که با استفاده از رویکرد تمام شماری تمامی مقالات در تحلیل شرکت داده شدند. برای تعیین شاخص های تحلیل محتوا، در ابتدا، با مطالعه پژوهش های پیشین، مدلی یکپارچه ارائه و سپس بر اساس آن، 38 مقاله موجود در حوزه گردشگری، ارزیابی گردید. ابعاد کلان مدل در تحلیل محتوا شامل ابعاد شناختاری، ساختاری، عملکردی و استنادی بود. روایی و پایایی از طریق روایی فهرست کنترل و پایایی مصحح تأیید گردید. از دو بسته نرم افزاری iMindMap9 و SPSS25 در فرآیند تحلیل استفاده شد. نتایج تحقیق در غالب شناسایی آسیب ها و چالش های پژوهش های گردشگری در فصلنامه پژوهش های روستایی با توجه به ابعاد مدل تحلیل محتوا گزارش شد و مبتنی بر آن ها، راهکارهای لازم پیشنهاد و ارائه گردید.
تحلیل تطبیقی و سنجش ساخت و شکل شهری (مطالعه موردی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل شهری بیانگر نحوه توزیع فضایی فعالیت ها در مناطق شهری می باشد. با توجه به تأثیرپذیری شکل شهری از مسائل مدیریتی و خصوصیات محیطی ، اقتصادی و اجتماعی جوامع ، سنجش ساخت و شکل شهر بابل می تواند یکی از عوامل تأثیرگذار در موفقیت برنامه ریزان شهری در مازندران و شهر بابل محسوب شود. رویکرد پژوهش به لحاظ هدف پژوهش توسعه ای می باشد. داده های پایه اغلب از طرح های توسعه شهری بابل استخراج شدند. تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های مختلف، شکل شهری در شش منطقه شهر بابل انجام شد. تحلیل ها نشان داد که در مناطق با الگوی کاربری منظم تر (مناطق شمال و غرب) فشردگی و تراکم ناخالص شهری بیشتر است و اختلاف بارزی از حیث شاخصهای سنجش شکل شهری بخصوص فشردگی و پیچیدگی بین مناطق شهری بابل مشاهده نشد. تحلیل های همبستگی نیز را بطه قوی را میان بیشتر شاخص های فضایی نشان می دهد. در مجموع عواملی نظیر نقش غالب شهری ( تجاری و دانشگاهی و بخصوص بازار )، ترکیب کاربریها، مالکیت ، عدم اجرای دقیق ضوابط و آئین نامه های شهرسازی ، ناکارآمدی طرح های توسعه شهری در حوزه کالبدی سبب ایجاد نوعی آشفتگی در بخش اعظم بافت شهری بابل شده شده اند و با توجه به روند پرشتابی که توسط ساخت و سازهای بی رویه ی عمودی و تقاضای روزافزون تراکم مازاد در پیش گرفته شد ، نشانه ای هایی از انحراف در ماهیت اصلی فرم جدید آنها دیده می شود.
تأثیر متغیرهای معماری بر زمان تخلیه کلاس درس در شرایط اضطراری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی روند تخلیه ی افراد از یک فضای ساخته شده مانند یک استادیوم، سالن تئاتر، یا یک کلاس درس نه تنها مورد توجه مدیران و سازمان های کمک رسان است بلکه مورد علاقه طراحان و پژوهشگران حوزه ی معماری نیز است. در این مطالعه روند تخلیه ی یک کلاس درس با ابعاد داخلی 8/7 متر در 12 متر و با 42 نفر دانش آموز در شرایط اضطراری بوسیله ی مدلسازی کامپیوتری به روش عامل محور و با استفاده از الگوریتم A* مورد بررسی قرار گرفت و تاثیر متغیرهای معماری عرض درب خروجی، تعداد درب های خروج و جهت کشیدگی کلاس بر زمان تخلیه ی کامل افراد از اتاق با یکدیگر در دوازده سناریوی مختلف بررسی و مقایسه گردید. نتایج این بررسی مشخص نمود که بیشترین تاثیر در کاهش زمان تخلیه مربوط به تعداد درب خروج و کمترین تاثیر مربوط به جهت کشیدگی کلاس است. بررسی های بیشتر مشخص نمود جهت کشیدگی کلاس ها هنگامی بر کاهش زمان تخلیه تاثیرگذارند که با استفاده از سایر متغیرهای معماری تراکم جلوی درب های خروجی کاهش پیدا کرده باشد.
برآورد ظرفیت برد گردشگری در پارک های شهری مطالعه موردی: بوستان خلیج فارس فولادشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی گردید ظرفیت برد گردشگری بوستان خلیج فارس فولادشهر به عنوان یکی از پارک های شهری موردبررسی قرار گیرد. هدف اصلی این تحقیق مقایسه انواع ظرفیت برد گردشگری با استفاده از روش IUCNو شناسایی نقاط ضعف و قوت آن به عنوان راهکاری جهت بهبود مدیریت آن، می باشد. داده های لازم از طریق بازدید میدانی، پرسشنامه، آمار اقلیمی ایستگاه هواشناسی زرین شهر و نیز نظر کارشناسان جمع آوری گردید.نتایج حاصل از به کارگیری دستورالعمل IUCNنشان داد که بوستان خلیج فارس با مساحت 93000 مترمربع دارای ظرفیت برد فیزیکی 325872 نفر، ظرفیت برد واقعی 78183 نفر و ظرفیت برد مؤثر 39091 نفر در سال می باشد. هم چنین ظرفیت برد خدماتی پارک بیش از ظرفیت برد مدیریتی آن بوده است، لذا پیشنهاد می گردد پیش از طراحی و اجرای زیرساخت ها و امکانات گردشگری در پارک های شهری، ابتدا اقدام به برآورد ظرفیت برد ﻣﺆﺛﺮ نموده و طراحی و به کارگیری امکانات، بر اساس اصول و متناسب با ظرفیت برد اجرا گردد.
تبیین مسائل حکمروایی شهری در سناریوهای آینده کلان شهر تهران مبتنی بر رویکرد تبدیل سناریوهای کیفی به کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
45 - 62
حوزه های تخصصی:
پیچیدگی های عملکردی، ساختاری و ذاتی شهرهای امروزی و انبوه عدم قطعیت های ناشی از این پیچیدگی ها در کنار رشد برق آسای شهرها در همه ابعاد، پرداختن به آینده های بلندمدت آن ها را بسیار دشوار کرده است. در این بستر است که سناریو نگاری در مدیریت شهری رواج پیداکرده و اخیراً با استقبال گسترده ای از طرف مدیران، تصمیم گیران و تحلیل گران موضوعات شهری روبه رو شده است. باوجوداین، کاربردی ساختن سناریوها در برنامه ریزی و مدیریت شهری یک دغدغه کلیدی است که در پاسخ به این دغدغه استفاده روش های ترکیبی سناریو نگاری و تبدیل داستان های سناریوها به مدل های کمی و قابل ارزیابی موردتوجه قرارگرفته است. گرچه تمرکز بیشتر مطالعات صورت گرفته بر استفاده از روش های ترکیبی برای ساخت سناریوهای محیطی (تغییر اقلیم، آب، تغییر کاربری اراضی و..) بوده است، اما از ظرفیت این رویکرد برای بهره گیری در سناریوهای حکمروایی شهری نباید غافل بود. در این پژوهش سناریوهای کیفی حکمروایی شهری کلان شهر تهران با استفاده از روش نقشه شناختی فازی مدل سازی شده و میزان تأثیرگذاری هر سناریو بر مسائل کلیدی حکمروایی شهری به صورت کمی ارزیابی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بر اساس سه عدم قطعیت بحرانی: 1- مشارکت سمن ها و نهادهای مدنی در مدیریت شهری، 2- تأثیر فرآیند جهانی شدن بر کلان شهر تهران و 3- میزان تغییر و اصلاحات در نظام اداره کشور، هشت سناریوی ممکن شکل خواهد گرفت، که دراین بین پنج سناریوی سازگار آینده های متفاوتی برای حکمروایی کلان شهر تهران رقم خواهند زد. میزان تأثیرگذاری هرکدام بر هفت مسئله کلیدی حکمروایی شهری متفاوت است و بر اساس مدل سازی صورت گرفته، غیر از سناریوی اول که حکمروایی شهری تهران در وضعیت ایده ال قرار دارد، در همه سناریوهای باقی مانده مسائل حکمروایی تشدید خواهند شد.
تبیین الگوی مدیریت هوشمند شهری، راهکاری نوین برای بهبود حکمرانی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
743 - 762
حوزه های تخصصی:
امروزه شهر هوشمند به عنوان راهبرد جدید توسعه شهری، ابعاد مختلفی دارد. همچنین از مدیریت هوشمند شهر به عنوان مهم ترین بعد شهر هوشمند یاد می شود. هدف از پژوهش توصیفی –تبیینی حاضر ایجاد بینش بیشتر و مشترک در موفقیت مدیریت هوشمند شهر و فرایندهای خاصی است که می تواند این هدف را بهبود بخشد. داده های پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی از جمله، ابزار متن خوانی، فیش برداری، آمارخوانی، استفاده از جدول ها، مصاحبه، پرسشنامه پنل خبرگان (دلفی) و نرم افزار MicMac استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که با توجه به اولویت بندی برای اجرای موفقیت آمیز مدیریت هوشمند شهر، از میان 33 شاخص مطرح شده ابتدا باید شرایط 9 شاخص (از جمله مهیا بودن زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری، تشکیل پایگاه داده، تداوم به کارگیری نوآوری در سازمان ها و نهادهای مرتبط، مبادله داده و اطلاعات میان تمام ذی نفعان و غیره) مهیا شود. در ادامه با توجه به نتایج پژوهش نوع و سطح رابطه بین مدیریت شهر و شهروندان تعیین شده است. در پایان ضمن ارائه مدل مفهومی-اجرایی برای مدیریت هوشمند، دو پیشنهاد شامل طراحی مجدد روابط مدیریت و بازیگران و همچنین استقرار سیستم مکان مبنای تحت وب در راستای کارایی بیشتر مدیریت هوشمند شهر بیان شده است.
امکان سنجی ایجاد منطقه ویژه اقتصادی کاشمر راهکاری برای توسعه خوشه های صنعتی و کسب و کار در راستای توسعه پایدار ناحیه ترشیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه جغرافیایی که کاشمر در آن واقع شده است دارای پتانسیل های زیادی برای توسعه خوشه های در سطح محلی، ملی و بین المللی دارد که در عصر رقایت پذیری های شهری و منطقه ای ضرورتی انکارناپذیر است. روش پژوهش حاضر با توجه به ماهیت آن توصیفی –تحلیلی می باشد و از نظر هدف کاربردی است. ابتدا با بررسی ادبیات مورد نظر به ماهیت خوشه های صنعتی و اثرات مرتبط با توسعه اقتصادی و منطقه ای تمرکز شده و سپس به بررسی پتانسیل های منطقه ویژه اقتصادی کاشمر در مقیاس محلی، منطقه ای و بین المللی پرداخته شده است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از مطالعات اسنادی در ایران و خارج از کشور به ویژه اسناد کشور افغانستان تهیه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های مورد نظر از نرم افزار GIS و مدل Vikor و آنتروپی شانون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که منطقه ویژه اقتصادی کاشمر با توجه به موقعیت جغرافیایی به عنوان منطقه ویژه لوژیستیکی سایر مناطق ویژه اقتصادی و بازارجه های مرزی شرق ایران عمل نماید. از سوی دیگر با توجه به پتانسیل های محلی، منطقه ای و بین المللی، تشکیل منطقه ویژه اقتصادی بر پایه خوشه های خشکبار مبتنی بر اقتصاد سبز به ویژه با توجه به محصولات استراتژیک و صادراتی و همچنین بازار افغانستان می تواند مهمترین کارکرهای منطقه ویژه اقتصادی کاشمر باشد
سنجش و ارزیابی تحقق پذیری فضایی خدمات شهری (مطالعه موردی: مناطق نه گانه شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: ارزیابی کاربری اراضی شهری منعکس کننده تصویری گویا از منظر و سیمای شهر و همچنین چگونگی تخصیص فضای شهری به کاربری های موردنیاز شهر در طی زمان و در جهت رسیدن به اهداف توسعه شهر می باشد. هدف اصلی این مقاله ارزیابی تحقق پذیری کاربری های خدماتی شهر شیراز در طرح جامع و تفصیلی و بررسی عوامل مؤثر در تحقق و عدم تحقق آن می باشد. روش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. بدین صورت که ابتدا با بهره گیری از منابع اسنادی- کتابخانه ای، مفاهیم مرتبط با کاربری اراضی مورد بررسی و سپس با استفاده از روش های آماری میزان تحقق پذیری کاربری های خدماتی طرح تفصیلی در مناطق شهر شیراز تجزیه و تحلیل شده است. جهت دستیابی به اهداف تحقیق در این پژوهش از نرم افزار GIS و EXCEL، روش آنتروپی و بهره گرفته شده است. در نهایت با استفاده از رتبه بندی مناطق از لحاظ تحقق پذیری سرانه کاربری های خدماتی مناطق نسبت به سرانه پیشنهادی طرح جامع1368، صورت گرفته است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که سرانه کاربری های خدماتی طرح جامع شهر شیراز پس از گدشت بیش از دو دهه تحقق پیدا نکرده است و تحلیل مدل وزنی گویای این است که مناطق 4،2،6 بیشترین پایداری محیطی و مناطق 1و7و5 کمترین آن را داشته اند که این امر بیانگر پراکنش فضایی نامناسب و ناعادلانه کاربری های خدماتی در سظح مناطق شهر شیراز است. نتایج: تحلیل کاربری ها با شاخص های ظرفیت و عدالت اجتماعی حاکی از آشفتگی کمی و کیفی در کاربری های نواحی نه گانه شهر شیراز است.
تدوین سناریوها و ارائه راهبردهای مؤثر در تاب آوری اجتماعی آینده (مطالعه موردی: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی، به تدوین سناریوهای تاثیرگذار در آینده تاب آوری اجتماعی و ارائه راهبردهای موثر در این زمینه خواهد پرداخت. روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت، بر اساس روش جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش برای آینده نگری تاب آوری شهری تعداد 45 نفر از متخصصین حوزه شهری است که از آن ها پرسش گری به عمل آمد و نتایج حاصل از بررسی آنان برای شناسایی عوامل کلیدی بر شکل دهی تاب آوری اجتماعی در آینده مورد استفاده قرار گرفت. نیروهای پیشران با روش دلفی مشخص، و سپس این عوامل براساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی شده و حیاتی ترین عوامل مشخص، و برای نوشتن سناریوهای محتمل از نرم افزار آینده پژوهی استفاده شده است. یافته ها:در نمودار پراکندگی متغیرها وضعیت ناپایداری سیستم بر تاب آوری اجتماعی کلان شهر اهواز حاکم است. نتایج: از میان 54 عامل یاد شده پس از بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت آینده این سکونتگاه ها در خروجی نرم افزار میک مک ده عامل کلیدی با بیشترین میزان تاثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر آینده تاب آوری اجتماعی کلان شهر اهواز مشخص شد: وضعیت درآمد، تحریم، فقر، ضعف مدیریت شهری، افزایش مهاجرت، مشوق های مالی، بیکاری، کم شدن صادرات نفت، بافت فرسوده، ضعف نهادها که بیشترین نقش رادروضعیت آینده تاب آوری اجتماعی در کلان شهر اهواز ایفا می کنند.
بررسی عوامل موثر بر امنیت زنان در بافت فرسوده محله طرشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
1 - 17
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر، بافت فرسوده شهری و چالش هایی که به دنبال آن شکل گرفته، تبدیل به یکی از مسائل اساسی کشورها شده است. یکی از معضلات جدی بافت های فرسوده شهری، افزایش جرائم شهری در این بافت ها است. احساس ناامنی در جامعه باعث می شود که افراد از حوزه عمومی کناره گیری کرده و زندگی و فعالیت های خود را در انزوا ادامه دهند و درازمدت اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی، بهره وری اقتصادی و اجتماعی افراد خواهد داشت. زنان نیمی از جمعیت جامعه را به خود اختصاص می دهند و به عنوان مهم ترین و تأثیرگذارترین گروه های اجتماعی، که دارای نقش کلیدی در خانواده و تربیت نسل آینده هستند، می باشند. یکی از عواملی که مانع حضور مؤثر و فعالانه زنان می باشد موضوع امنیت به ویژه در بافت های فرسوده است. بر همین اساس ضروری است تا به مسائل زنان به عنوان سرمایه های اجتماعی و انسانی پرداخته شود. پژوهش حاضر به دنبال کشف عوامل اصلی مؤثر در امنیت زنان بافت فرسوده محلات شهری و سپس تحلیل تأثیر و میزان تأثیر هر یک از عوامل بر امنیت زنان بافت فرسوده محله طرشت می باشد. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی است و برای کشف عوامل اصلی از تحلیل عامل اکتشافی و نرم افزار Spss؛ سپس برای تحلیل میزان تأثیر هرکدام از عوامل کشف شده از نرم افزار Smart pls بهره گرفته شد. در نهایت یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که عوامل کالبدی، نظارتی و اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را در زمینه ارتقای امنیت زنان در بافت فرسوده محله طرشت دارا می باشند، نکته حائز اهمیتی که در یافته ها به چشم می خورد جای گیری عامل نظارتی در رتبه دوم و بالاتر از عامل اجتماعی می باشد که خود دلالت بر اهمیت این عامل در بین زنان محله طرشت دارد.
سنجش ظرفیت اجتماعی در پذیرش اصول رشد هوشمند در نواحی شهری (مطالعه موردی: کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
239 - 264
حوزه های تخصصی:
به دنبال ظاهرشدن پیامدهای ناگوار رشد پراکنده شهری، سیاست های رشد هوشمند به منزله راهکارهایی سازگار با توسعه پایدار در سطح جهان شناخته شده است. در حال حاضر، این سیاست های چکیده ای است که همه نظریه های گذشته را دربرمی گیرد و برای منطقی کردن گسترش شهرها به آن توجه می شود. افزون بر این، ظرفیت سازی و سنجش ظرفیت مردم در رسیدن به توسعه پایدار الزامی است. با توجه به اصل تشویق همکاری های جامعه و سهامداران، پیشنهاد نظرسنجی برای افزایش مشارکت شهروندان در حل مسائل شهری مطرح می شود. هدف از این پژوهش، بررسی ظرفیت اجتماعی ده ناحیه شهر کاشان در پذیرش اصول ده گانه رشد هوشمند است. در این پژوهش اصول رشد هوشمند یک بار ترکیب شده و پس از مقایسه مقبولیت آن در قالب یک سیاست در ده ناحیه، تفاوت های نواحی در پذیرش اصول آزموده شده است. پس از این، بررسی جزئی تر مقبولیت هر اصل در هر ناحیه در قالب ظرفیت سنجی اجتماعی صورت گرفته است. پژوهش حاضر کاربردی است که برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز آن از مطالعات میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. داده ها به کمک پرسشنامه در مقیاس پنج طیفی لیکرت، با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده و نقشه ها با استفاده از نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه شده است. جامعه آماری، 66.731 خانوار ساکن در شهر کاشان است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد کل نمونه 320 به دست آمده است. براساس نتایج، ناحیه بازار بیشترین و ناحیه خزاق کمترین ظرفیت اجتماعی را در پذیرش رشد هوشمند دارند. در بررسی هر اصل در ناحیه های شهر کاشان مشخص شد ظرفیت اجتماعی در پذیرش چهار اصل توسعه انتخاب ها و فرصت های مسکن، حفاظت از فضاهای باز و نواحی زیست محیطی، استفاده از تکنیک های طراحی نوآورانه و تشویق همکاری های جامعه و سهامداران تفاوت معناداری ندارد.