فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۰۱ تا ۴٬۸۲۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
645 - 670
حوزه های تخصصی:
بیشازنیم قرنازاجرایطرح هایجامعبر کالبد شهرایرانیمی گذرد که اساس آن ها برگرفته از جنبش مدرن، مبتنی بر ساماندهی به عملکردهای چهارگانه اسکان، کار، آمدوشد (ترافیک) و گذران اوقات فراغت است که نتوانسته اهداف و چشم اندازهای مورد انتظار را باز پس دهد. اجرای این گونه طرح ها بر پیکره بافت های مرکزی شهرها، به تدریج سبب فروریختن ساختار سنتی، اصالت و هویت ذاتی آن ها شده است؛ از این رو نتیجه این طرح ها صِرف تکیه بر مداخلات کالبدی، با نادیده گرفتن روابط فضایی حاکم بین انسان و فضا که از درون مایه های منطق اجتماعی فضاست، چیزی جز ناهمگونی در تقابل بین سنت و مدرنیته نبوده و در این میان، شبکه معابر به عنوان یکی از عناصر مهم کالبدی، نقش اصلی در برقراری روابط فضایی داشته است؛ بنابراین، در این مقاله سعی شده است که با بررسی تأثیر طرح های توسعه بر روابط فضایی حاکم بر ساختار شهر بتوان ارزیابی درستی از موضوع داشت. طرح محور زینبیه در بافت تاریخی شهر زنجان نیز از ناهمگونی های فضایی مستثنا نیست که این امر ریشه در نا آگاهی و تأثیر این طرح بر ساختار و روابط فضایی شهر است؛ بنابراین، هدف این پژوهش تحلیل تأثیر طرح توسعه محور زینبیه در بافت تاریخی بر ساختار فضایی خرد و کلان شهر زنجان به روش چیدمان فضاست. کاربرد اصلی این روشِ هوشمند، رویکردی جدید در تحلیل ساختار و پیکره بندی فضایی براساس روابط فضایی شهری به شمار می آید که در آن پارامترهای نوینی مطرح است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات نظری آن ازطریقمطالعاتکتابخانه ایجمع آوریشده است. تحلیل ها شامل دو بخش از تحلیل های چیدمان فضاست که عبارت است از: 1. بررسی تأثیر طرح زینبیه در مقیاس خرد (سطح محله)؛ 2. بررسی تأثیر طرح مذکور در مقیاس کلان شهر. با نگاهی به نتایج پژوهش درمی یابیم که هرچند در ابتدا تأثیر اجرای این طرح در مقیاس محله، سبب افزایش میزان هم پیوندی شده، از سوی دیگر تفاضل هم پیوندی بین خطوط شبکه محلات دور و نزدیک را به استخوان بندی اصلی شهر افزایش داده است. میزان این افزایش اختلاف تفاضل برای عابران سواره 986/0 و برای عابران پیاده 443/0 بعد از اجرای طرح است که این امر یکی از عوامل مؤثر نشانگر وجود گسست فضایی و انزوای کالبدی حاصل از اجرای آن در محله مورد نظر است. با مقایسه میانگین پارامترهای ترکیبی چیدمان فضا قبل و بعد از اجرای طرح بر بافت قدیم و ارگانیکی، افزایش میزان دید و دسترسی (به دلیل افزایش هم پیوندی)، تضعیف نظام سلسله مراتبی (به دلیل تحمیل الگوی شطرنجی بر بافت ارگانیکی) و افزایش میزان وضوح (به دلیل افزایش ضریب همبستگی) در محله زینبیه به وجود آمده است؛ همچنین در سطح کلان نیز پس از اجرای طرح با کوچک ترین تغییر در میزان هم پیوندی بین دو محور اصلی شهر با اختلاف 074/0 تغییرات بزرگ در ترتیب فضایی و جابه جایی رتبه هم پیوندی بین محورهای اصلی را به وجود آورده است که این عامل در کنار سایر عوامل طراحی شهری بر توسعه و ساختار شهر تأثیرگذار بوده و مجموعه این فرایند بر دیگر مشخصه ها از جمله تغییر کاربری و ارزش املاک، مکان یابی جاذب های فضایی (کاربری ها)، حرکت عابر و ... مؤثر بوده است.
عوامل مؤثر بر ناپایداری الگوی کشت در ناحیه لنجانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات الگوی کشت، فرآیندهای پویای فضایی هستند که از مؤلفه های بسیاری تأثیر می پذیرد. شناخت این مؤلفه های تأثیرگذار، بازگوکننده ی ع واملی است که برای انتخ اب ن وع کشت موردتوجه کشاورزان قرار می گی رد که خود باعث درک بهتر چرایی رفتار آ ن ها خواهد شد و می تواند م ورد اس تفاده مس ئولان و سیاستگذاران بخش کشاورزی به منظور معرفی محصولات و نوآوری های جدید ب ه کش اورزان و هدایت تصمیمات آن ها به سوی تنظیم الگوی کشت بهینه قرار گیرد. در این مقاله ضمن بررسی عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر انتخاب الگوی کشت در نواحی روستایی لنجانات و چگونگی ارتباط این عوامل در ایجاد ناپایداری الگوی کشت در این ناحیه، به بررسی پیامدهای ایجاد شده بر اثر این ناپایداری با استفاده از روش کیفی پرداخته شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، بهره برداران کشاورز ساکن در محدوده 10کیلومتری در دو طرف رودخانه زاینده رود در ناحیه لنجانات (بلوک لنجان) هستند. از بین آن ها، با استفاده از نمونه گیری نظری، 25 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. دراین پژوهش از فنون مشاهده، مصاحبه های عمیق و بحث گروهی متمرکز برای جمع آوری اطلاعات و از روش نظریه ی زمینه ای برای تحلیل اطلاعات استفاده شد. ناپایداری الگوی کشت، تک عاملی نبوده، بلکه متأثر از عوامل مختلفی است که ماهیت طبیعی – اکولوژیک، اجتماعی – اقتصادی، زیرساختی و نهادی دارند. در بین این عوامل، وجود و بروز تنش های محیطی و ضعف نقش پذیری مؤثر دولت عواملی هستند که از نگاه جامعه محلی از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. ناپایداری الگوی کشت متأثر از این عوامل، ناحیه لنجانات را با پیامدهایی چون تغییر و تخریب اراضی زراعی، تضعیف نظام اقتصادی کشاورزان و در نهایت افزایش مهاجرفرستی و زوال روستایی روبرو ساخته است.
شناسایی و اولویت بندی مولفه ها و فرایندهای موثر در ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین گردشگری کوهستانی-جنگلی، مورد مطالعه: منطقه مازندران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
87 - 106
حوزه های تخصصی:
محیط به شدت رقابتی در بخش گردشگری، فعالان این حوزه را وادار می کند تا به دنبال روش های جدید برای بهبود مزیت رقابتی خود باشند. مدیریت زنجیره تامین گردشگری یکی از استراتژی های اثربخش است که بنگاه های فعال گردشگری می توانند برای افزایش مزیت رقابتی خود مورد استفاده قرار دهند. مطالعه در زمینه ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین در بخش خدماتی نظیر گردشگری در مقایسه با بخش تولیدی بسیار محدود است؛ این امر بیانگر ضرورت توجه به مطالعه بیشتر در این حوزه است. از این رو، این پژوهش سعی دارد تا با بررسی ادبیات مربوط به مدیریت زنجیره تامین گردشگری روستایی، فرایندها و مولفه های مدیریت زنجیره تامین در بخش گردشگری روستایی را با استفاده از روش دلفی شناسایی کرده و با استفاده از روش دنپ الگویی از تأثیرگذاری و رتبه بندی فرایندها را از دیدگاه خبرگان ارائه کند. منطقه مورد مطالعه مناطق کوهستانی- جنگلی شهرستان های مازندران مرکزی است. جامعه آماری، خبرگان دانشگاهی و مدیران محلی هستند که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. دو پرسشنامه به صورت طیف لیکرت و مقایسات زوجی طراحی و برای امتیاردهی در اختیار آن ها قرار گرفت. برای افزایش روایی صوری از نظر خبرگان و برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب سازگاری مقایسه های زوجی صورت گرفته استفاده شد. پرسشنامه با ضریب سازگاری 0035/0، از پایایی لازم برخوردار بود. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که بنا به نظر خبرگان محلی، فرایند مدیریت ارزیابی عملکرد دارای بالاترین اولویت و فرایند مدیریت دانش دارای کمترین اهمیت در ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین مقصدهای گردشگری شهرستان های مورد مطالعه است.
ارزیابی عوامل تاثیرگذار پایداری مسکن درمناطق روستایی شهرستان زرین دشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخص های مسکن پایدار به عنوان یک برنامه و ابزار ضروری برای بیان پایداری ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی وکالبدی مسکن از جایگاه ویژه ای در امر برنامه ریزی مسکن روستایی برخوردار هستند. لذا تدوین یک برنامه در بخش مسکن پایدارروستایی نیازمند شناسایی و تجزیه و تحلیل ابعاد و اجزای مختلف مسکن پایدار است. از این رو هدف پژوهش حاضرتحلیل عوامل مؤثر بر شاخص های پایداری مسکن روستایی شهرستان زرین دشت می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از پنج شاخص خدماتی- رفاهی، اقتصادی، استحکام بنا، همسازی با محیط زیست وبهروری انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل سرپرستان خانوارهای واحدهای مسکونی روستاهای شهرستان زرین دشت می باشد که با استفاده از فرمول-کوکران حجم نمونه ای معادل 300 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردیده و با ابزار پرسشنامه مطالعه شده اند. نتایج بانرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده است. پایایی پرسشنامه ها با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردیده است که در این پژوهش بیش از 84/0 درصد به دست آمده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. نتایج حاصل تحلیل عاملی نشان می دهد که پنج عامل خدماتی- رفاهی، 434/21 درصد اقتصادی 695/10 درصد، استحکام بنا626/9 درصد، بهره وری557/8 درصد و همسازی با محیط زیست587/7 درصد و درمجموع 917/57 درصد از واریانس متغیرهای تحقیق را قادرند تبیین کنند و توجه به این عوامل در برنامه ریزی مسکن پایدار ضروری به نظر می رسد.
تحلیل عوامل بازدارنده گرایش جوانان روستایی به خوداشتغالی مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه کارآفرینی و خوداشتغالی در مناطق روستایی به نیازی جدی تبدیل شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی عوامل بازدارنده گرایش جوانان روستایی به خوداشتغالی است، که به شیوه پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را جوانان روستایی 18 تا 29 سالة ساکن در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان همدان تشکیل می دهند که از مجموع آنها، براساس فرمول کوکران 184 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه، مهم ترین ابزار جمع آوری اطلاعات در تحقیق حاضر است. روایی صوری پرسشنامه را متخصصان فن تأیید کردند و برای بررسی پایایی ابزار تحقیق، پرسشنامه در اختیار تعدادی از جوانان روستایی قرار گرفت. آلفای کرونباخ در تحقیق معادل 85/0 به دست آمد، که پذیرفتنی است. طبق نتایج به دست آمده، بازدارنده های گرایش جوانان به خوداشتغالی با استفاده از نتایج تحلیل عاملی در 6 عامل دسته بندی شدند. عامل نخست که با توجه به متغیرهای تشکیل دهنده عامل زیرساختی نام گرفت، با تبیین 60/10 درصد از واریانس به عنوان مهم ترین عامل معرفی شد. این عامل همراه با عوامل آموزشی، شخصیتی، اقتصادی، حمایتی، و فرهنگی درمجموع 84/54 درصد از واریانس را تبیین کردند.
تحلیلی بر شاخص باقیمانده ظرفیت تحمل جامعه میزبان نسبت به توسعه گردشگری (مطالعه موردی: شهر شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف برآورد شاخص باقیمانده ظرفیت تحمل جامعه میزبان نسبت به توسعه گردشگری تدوین یافته است. روش تحلیل داده ها، توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت جمع آوری داده های اولیه از مشاهده میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل دو گروه متخصصان مرتبط با موضوع تحقیق و اهالی شهر شاهرود می باشد. حجم نمونه مورد بررسی جهت توزیع پرسشنامه جامعه میزبان برابر با 125 نفر (65 نفر ساکنین، 41 نفر صاحبان کسب وکار گردشگری، 19 نفر مسئولین) مد نظر می باشد. در این راستا به منظور نظرسنجی از متخصصان نیز تعداد 20 پرسشنامه در نظر گرفته شده است. روش تعیین ظرفیت تحمل جامعه میزبان در این تحقیق از سیستم ارزیابی زیست محیطی باتل (BEES) اقتباس شده که در ارزیابی اثرات زیست محیطی (EIA) و حدود تغییرات قابل قبول (LAC) استفاده می شود. نتایج بیان می دارد که شاخص باقیمانده ظرفیت تحمل جامعه میزبان برابر با 6/42 درصد محاسبه شده است. همچنین بر اساس طبقه بندی بارومتر پایداری پرسکات آلن، و با توجه به پارامتر حاصل شده (426/0)، ظرفیت تحمل جامعه میزبان با قرارگیری در طبقه 60/0-41/0 از وضعیت متوسط برخوردار می باشد. بنابراین این طور برداشت می شود که جامعه میزبان نسبت به گردشگری، نگرش متعادلی دارد و مخالف توسعه آن نمی باشد. درنتیجه ضروری است در راستای استفاده از پتانسیل های موجود در جهت توسعه پایدار گردشگری، برنامه ریزی های لازم به منظور جذب گردشگران بیشتر به این منطقه در دستور کار مدیران و متولیان گردشگری قرار گیرد.
نقش سرمایه اجتماعی در آمادگی افراد قبل از وقوع زلزله(مطالعه موردی: شهروندان شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز سوانح طبیعی از قبیل زلزله موضوعی جهانی است که عدم آمادگی در این زمینه می تواند منجر به خسارات فراوانی شود. در این بین سرمایه اجتماعی با پیوند افراد، گروه ها و فراهم آوردن امکان مشارکت مردم در اقدامات جمعی از عوامل تأثیرگذار در میزان آمادگی جوامع در برابر زلزله به شمار می رود. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای – کاربردی و روش توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از روش های کمی و آماری به بررسی نقش سرمایه اجتماعی در آمادگی شهروندان قبل از وقوع زلزله در شهر کرمان پرداخته است. داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی در سطح خانوار گردآوری شده است. جامعه آماری خانوارهای شهر کرمان است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل ۳۵۰ خانوار برآورد شده است. پس از گردآوری داده ها، تحلیل تفاوت در میزان برخورداری از سرمایه اجتماعی با آزمون های تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی و همبستگی بین میزان سرمایه اجتماعی و پایگاه اقتصادی– اجتماعی خانوارها با همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مناطق به لحاظ برخورداری از مؤلفه های سرمایه اجتماعی با مقدار F برابر 956/5 تفاوت وجود دارد که منطقه چهار با میانگین 66/22، کم ترین و منطقه دو با میانگین 73/26، بیش ترین میزان سرمایه اجتماعی را دارند. اما این مقدار سرمایه اجتماعی در سطح پایین برآورد شده است. به طوری که میانگین سرمایه اجتماعی کل خانوارهای نمونه برابر با 60/24 در مقیاس 10 تا 46 است که این مقدار در مقایسه با میانگین نظری سرمایه اجتماعی (Mean= 30)، در سطح پایین می باشد، از طرفی بین میزان برخورداری خانوارها از سرمایه اجتماعی با سطح پایگاه اقتصادی – اجتماعی آ ن ها در سطح معناداری (000/0) و مقدار ضریب پیرسون ، ̽ ̽ 190/0، همبستگی معنی داری وجود دارد. یعنی هر چه بر سرمایه اجتماعی جوامع افزوده شود مدیریت سوانح طبیعی و آمادگی افراد نیز در حد مطلوب تری خواهد بود.
تأثیر نوآوری خدمات بر عملکرد آژانس های مسافرتی در شهر تهران: نقش میانجی کیفیت خدمات و رضایت مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
99 - 116
حوزه های تخصصی:
تشدید رقابت بین المللی، تسریع سیر تکاملی فناوری و انتظارات بیشتر و کامل تر مشتریان، باعث ایجاد چالش بی سابقه در بخش خدمات و تغییر در محیط کسب و کار جهانی شده است. از این رو در پاسخ به چالش ناشی از جهانی شدن خدمات، شدت یافتن رقابت در بازار و افزایش انتظارت مشتریان، شرکت های خدماتی به طور فزاینده ای توسعه ی خدمات جدید را به عنوان یک هدایت کننده رقابتی برای افزایش درآمد و جذب مشتری جدید به کار گرفته اند. این مطالعه به بررسی تأثیر نوآوری خدمات بر عملکرد آژانس های مسافرتی با توجه به نقش میانجی کیفیت خدمات و رضایت مشتری در شهر تهران می پردازد. تحقیق به صورت پیمایشی و همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش مدیران آژانس های مسافرتی شهر تهران بودند که تعداد 179 نمونه به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای استاندارد بود که داده های حاصل با نرم افزار SPSS و PLS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که نوآوری خدمات تأثیر مستقیم و مثبتی بر عملکرد غیرمالی آژانس های مسافرتی در شهر تهران (198/0) دارد. همچنین نتایج نشان داد نوآوری خدمات به واسطه متغیر میانجی کیفیت خدمات نیز تأثیر غیرمستقیم مثبت و معناداری بر عملکرد غیرمالی آژانس های مسافرتی در شهر تهران (211/0) دارد. در نهایت نوآوری خدمات به واسطه متغیرهای میانجی کیفیت خدمات و رضایت مشتری نیز تأثیر غیرمستقیم مثبت و معناداری بر عملکرد غیرمالی آژانس های مسافرتی در شهر تهران (192/0) دارد.
تبیین شاخصه ها و مؤلفه های اجتماع پذیری فضاهای اجتماعی در شهر تهران (نمونه موردی مجموعه های اجتماعی و عمومی اراضی عباس آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان ها برای ارضای نیازهایشان با دیگران تعامل اجتماعی دارند. در اصطلاح جامعه شناسی به مجموعه ای از انسان ها که با هم تعامل اجتماعی پایدار دارند، جامعه گفته می شود. در درون جامعه، به دلیل وجود علایق مختلف انسان ها و گروه ها، تضادهای اجتماعی وجود دارند؛ اما با وجود تضاد تعادل و ثبات جامعه حفظ می گردد. رابطه اجتماعی در فضا و زمان اتفاق می افتد. مجاورت می تواند علت شروع رابطه اجتماعی باشد اما شرط کافی آن نیست. ساختار فیزیکی و تقسیمات عملکردی فضا ممکن است گشاینده و یا محدود کننده فرصت ها برای ارتباط باشد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی است. در این پژوهش به بررسی سه فضای اجتماعی در مرکز شهر تهران در محدوده اراضی عباس آباد پرداخته شده است این فضاها شامل، باغ کتاب، باغ موزه دفاع مقدس و پل طبیعت است نحوه انتخاب به صورتی بوده که سلایق مختلف در انتخاب مکان ها در نظر گرفته شود. نتایج پژوهش، اجتماع پذیری فضاهای جمعی و عمومی را در تهران در سه دسته کلی عوامل کالبدی و فعالیتی و اجتماعی نشان می دهد و نتایج بعد اجتماعی را نسبت به مؤلفه های دیگر پژوهش پررنگ تر نشان می دهد بیشترین موارد حائز اهمیت در میزان اجتماع پذیری و موفقیت یک مکان عمومی نسبت به مکان های دیگر عوامل: دسترسی، حضور مردم، راحتی، تعاملات اجتماعی، فعالیت اجتماعی، فضاهای انعطاف پذیر، کیفیت و زیبایی مکان هست.
ارزیابی و الویت بندی سرمایه اجتماعی در نواحی شهری با استفاده از تکنیکTopsis و AHP (مطالعه موردی: منطقه سه شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: سرمایه اجتماعی کلید استقرار جامعه مدنی و حیات شهروندی است و انباشت آن از اقتدارگرایی و تفکرات آمرانه، فرصت طلبی، بی اعتمادی، حس بدبینی و... جلوگیری می کند. در این راستا هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و اولویت بندی میزان سرمایه اجتماعی در نواحی یازده گانه منطقه سه شهر اردبیل می باشد. روش: نوع تحقق کاربردی بوده، روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. براین اساس، جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه در حجم نمونه ۳۸۲ نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل های AHP و Topsis صورت گرفته است. یافته ها/نتایج: نتایج حاصل از گام های مختلف مدل تاپسیس نشان می دهد که به جهت سطح بندی سرمایه اجتماعی در نواحی منطقه سه تفاوت وجود دارد و نواحی با طبقات اجتماعی و اقتصادی و کالبدی بالا و رضایت بخش تر همچون ۲، ۱، ۱۱ و ۹ از رتبه به مراتب بهتری نسبت به سایر نواحی همچون ۴، ۶ و ۷ دارا می باشند. نتیجه گیری: در این میان، وجود عوامل سرمایه ساز در سطح نواحی همچون مساجد و حسینیه ها و ... در جهت ارتقای شاخص های سرمایه اجتماعی در منطقه سه و در نهایت شهر، استفاده گردد. از سوی دیگر با توجه به اینکه نواحی ۴ (با ضریب ۱۵۰۸/۰) و ۶ (با ضریب ۴۹۲۰/۰) از کمترین میزان سطح سرمایه اجتماعی برخوردار است و در این نواحی شاخص های امنیت و اعتماد در حد پایین قرار دارد، لذا ارائه طرح های امنیتی و گسترش نظارت بر این منطقه، تبلیغات و فرهنگ سازی در جهت ارتقای سطح اعتماد و مشارکت عمومی می تواند از جمله این راهکارها باشد.
ضرورت مطالعه و تحقیق قابلیت بهسازی روستاها
حوزه های تخصصی:
توزیع فضایی کیفیت زندگی و شناسایی تعیین کننده های آن در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان روانسر، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش کمّی حاضر، به لحاظ هدف از نوع پژوهش های توسعه ای کاربردی و به لحاظ روش، از نوع پژوهش های توصیفی تحلیلی است. بررسی وضعیت کیفیت زندگی، توزیع فضایی آن و شناسایی تعیین کننده های کیفیت زندگی در سکونتگاه های روستایی شهرستان روانسر، از اهداف اصلی این پژوهش است. جامعه آماری پژوهش را، همه سرپرستان خانوار 95 روستای دارای بیش از 20 خانوار شهرستان روانسر تشکیل می دهد. برای دستیابی به اهداف، 379 پرسشنامه، با روایی و پایایی مطابق با روش های علمی در بین 95 روستای هدف توزیع و داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و GIS تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت کیفیت زندگی در بین روستاهای بررسی شده به ترتیب با میانگین و انحراف معیار 14/2 و 840/0، کمتر از حد متوسط است و در وضعیت نامناسبی قرار دارد. براساس نتایج تحلیل واریانس در بین 95 روستای هدف، از نظر کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج بررسی شکاف و نابرابری موجود در بین روستاهای بررسی شده با بهره گیری از تحلیل خوشه ای نشان داد حدود 6 درصد روستاها در خوشه اول (با میانگین کیفیت زندگی 48/3)، 15 درصد در خوشه دوم (با میانگین کیفیت زندگی 63/2) و 79 درصد در خوشه سوم (با میانگین کیفیت زندگی 95/1) قرار گرفته اند. نمایش فضایی کیفیت زندگی در محدوده مطالعاتی، بیانگر حاکمیت کیفیت زندگی ضعیف بر روستاهای محدوده جغرافیایی شهرستان روانسر است. نتایج شناسایی تعیین کننده های کیفیت زندگی با بهره گیری از رگرسیون چندمتغیره، حاکی است هفت متغیر مستقل پژوهش توانسته اند 6/75 درصد از واریانس متغیر وابسته پژوهش را تبیین کنند که به ترتیب اهمیت عبارت اند از: پایگاه اقتصادی اجتماعی، مالکیت منابع سرمایه ای، بُعد خانوار، دسترسی به خدمات و امکانات، دسترسی به اعتبارات، سیاست های حمایتی و عوامل مدیریتی.
برنامه ریزی راهبردی توسعه پایدار شهر جدید اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
57 - 75
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری کامل ترین قرارگاه های انسان را تشکیل می دهند و</strong> </strong> دربردارنده مراکز مهم اقتصادی، علمی، تفریحی، پزشکی می باشند و همچنین از جاذبه های فرهنگی، تاریخی و طبیعی برخوردارند</strong> .</strong> به</strong> </strong> موازات افزایش تعداد افراد ساکن در شهرها، محیط زیست</strong> </strong> شهری نیز بیشتر به چالش کشیده می شود و پیامدهای منفی بسیاری به همراه خواهد داشت. ازاین رو توجه به ابعاد پایداری شهری، می</strong> </strong> تواند به ایجاد شهری پایدار و در تعامل و هماهنگی با محیط</strong> </strong> زیست کمک کند. هدف کلی پژوهش، ارائه راهبرد برتر پایداری در شهر جدید اندیشه و هدف جزئی آن تحلیل عوامل درونی و عوامل بیرونی مربوط به پایداری در محدوده مذکور است. الگوی حاکم بر پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، هدف</strong> </strong> گرا است. شیوه گردآوری داده</strong> </strong> ها اسنادی- میدانی بوده و نوع داده</strong> </strong> ها، کمی- کیفی (پرسشنامه</strong> </strong> ای) می</strong> </strong> باشد. تجزیه وتحلیل داده</strong> </strong> ها به</strong> </strong> وسیله مدل سوات و برنامه</strong> </strong> ریزی استراتژیک کمی انجام پذیرفت. یافته</strong> </strong> های پژوهش نشان می</strong> </strong> دهد که عواملی با ماهیت کالبدی، خدماتی، اقتصادی، دسترسی و حمل ونقل به پایداری در شهر جدید اندیشه کمک نموده اند و مهم ترین عواملی که پایداری را در آن تحدید می کنند، ماهیت اجتماعی، زیست محیطی دارند و مهم ترین راهبرد برای تقویت پایداری در شهر جدید اندیشه عبارت است از توجه به رعایت عدالت در توزیع خدمات و امکانات به گونه ای که مانع از مهاجرت شهروندان به پایتخت شود.</strong>
تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش تاب آوری اجتماعی شهرها (مطالعه موردی: شهر نجف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: تاب آوری اجتماعی در جهت بهبود و حفظ عملکرد شهر به عنوان یکی از راهبردهای اساسی به منظور کاهش بلایا در برابر مخاطرات به تشکیل گروه های اجتماعی و ارتقای سرمایه اجتماعی و افزایش مشارکت بین ساکنین تاکید ویژه دارد؛ بنابراین شناسایی عوامل تاثیرگذار بر ارتقای تاب آوری اجتماعی می تواند موجب کاهش آسیب پذیری در برابر مخاطرات طبیعی گردد؛ از اینرو این پژوهش، با هدف شناسایی شاخص ها و عوامل موثر بر تاب آوری اجتماعی، تحلیل رابطه بین شاخص های اجتماعی، به سنجش و مقایسه زیرمعیار های اجتماعی تاب آوری در شهر نجف آباد می پردازد. روش: مقاله حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی–تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه می باشد. به منظور تحلیل و پردازش داده ها از مدل معادلات ساختاری ایموس استفاده شده است. یافته ها: طبق نتایج بدست آمده تاثیرگذارترین شاخص در ارتقای سطح تاب آوری اجتماعی در برابر مخاطرات طبیعی شهرنجف آباد، شاخص سرمایه اجتماعی با ضریب مسیر 0.82 می باشد. نتایج: در صورت تلاش جهت بهبود روابط همسایگی می توان امیدوار بود که در هنگام وقوع مخاطرات، افراد با واکنش و رفتار مناسب و به موقع، جان خود و اطرافیان شان را حفظ کنند و کمتر دچار آسیب های روحی، مالی و جانی شوند. به طورکلی ارتقای سرمایه اجتماعی و مشارکت و همکاری بین شهروندان می تواند موجب افزایش تاب آوری اجتماعی در شهر نجف آباد و کاهش آسیب پذیری در زمان وقوع مخاطرات شود.
عوامل مؤثر بر رضایت و وفاداری زنان روستایی نسبت به صندوق های اعتبارات خُرد در شهرستان های مرودشت و رامهرمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور افزایش مشارکت سیاسی زنان و اطمینان از برابری جنسیتی و اقتصادی، صندوق اعتباری خُرد ساختار مناسبی است که در سراسر جهان به زنان به عنوان مشتریان خود تکیه می کند. رضایت مشتری از عوامل مهم حفظ مشتری است و اثری بسیار قوی بر سودآوری دارد. همچنین رضایت مشتری ابزاری اکتشافی است که مدیران، سیاست گذاران و دیگر ذی نفعان می توانند با استفاده از آن عملکرد فعلی و آینده خود را بررسی کنند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر رضایت و وفاداری زنان روستایی نسبت به صندوق های اعتبارات خُرد در شهرستان های مرودشت و رامهرمز است. به منظور دستیابی به این هدف از روش تحقیق پیمایشی استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 200 نفر از اعضای صندوق های اعتباری خُرد به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج نشان داد وفاداری پاسخ گویان مرودشتی به صندوق های اعتباری خُرد بیشتر از وفاداری پاسخ گویان رامهرمزی است. متغیرهای انتظارات و کیفیت خدمات دریافتی 27 درصد از تغییرات متغیر ارزش درک شده و متغیرهای انتظارات، ارزش درک شده و کیفیت خدمات دریافتی درمجموع 65 درصد از رضایت را پیش بینی می کنند. همچنین متغیرهای انتظارات، ارزش درک شده، وجهه و رضایت درمجموع 42 درصد از تغییرات وفاداری نسبت به صندوق های اعتبارات خُرد را پیش بینی می کنند.
شبیه سازی رشد شهری تبریز با استفاده از مدل CA-Markov و تصمیم گیری چندمعیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرهای کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته، به طور هم زمان در حال تجربة تغییرات سریع و رشد در مساحت و جمعیت هستند. لازمة مدیریت رشد شهری پایدار و برنامه ریزی توسعة شهری، درک الگوهای صحیح رشد شهری است. در این تحقیق سعی شده تا روند گسترش مناطق شهری تبریز با استفاده از تصاویر ماهواره ای از سال 1372 تا 1392 برآورد، و نقشة رشد شهری سال 1407 با استفاده از مدل ترکیبی مارکوف- سلول های خودکار (CA-Markov) شبیه سازی شود. نتایج نشان می دهد در این مدت مناطق شهری در سال 1372 از 70 هزار و 90 به 11 هزار و 697 هکتار در سال 1392 افزایش داشته است که 98/64 درصد رشد را نشان می دهد، همچنین با استفاده از مدل CA-Markov با دقت کلی 91 درصد می توان گفت این افزایش در پانزده سال آینده، یعنی تا سال 1407 نیز ادامه خواهد داشت و با رشد 25 درصدی در مقایسه با سال 1392 به 14 هزار و 690 هکتار خواهد رسید، با توجه به این مسئله نیاز به برنامه ریزی مناسب به منظور کاهش آسیب های ناشی از رشد شهری به دیگر ابعاد شهری احساس می شود.
گردشگری خلاق، ابزاری برای توسعه شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
753 - 768
حوزه های تخصصی:
خلاقیت عنصری ضروری در توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهرهاست که برای افزایش ظرفیت تجاری شهرها ضرورت دارد. این امر تبادل دانش و تجربه های میان تمامی اقشار را آسان می کند و سبب می شود هنرمندان تمامی حوزه ها، به ویژه حوزه فرهنگ مهارت های نوآورانه را کسب کنند و تولیدات فرهنگی را ارتقا دهند. در شهری که بتوان خلاقیت را در همه بخش ها و ساکنان آن پرورش داد، مقوله هایی مانند جذابیت، تنوع و نوآوری در تمامی زمینه های اقتصاد شهری شکل می گیرد و مهاجرت نیروی کار از بین می رود. سرمایه انسانی ثروت اصلی هر منطقه به شمار می آید که خواهان حضور در جامعه شهر مذکور و مشتاق کار و صرف سرمایه برای ارتقای استانداردهای زندگی خود و خانواده اش است. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، متغیرها از پیشینه پژوهشگران گردآوری و پرسشنامه ای نیز تنظیم شد. این پرسشنامه در میان 60 متخصص گردشگری به روش نمونه گیری گلوله برفی توزیع و جمع آوری شد. براساس نتایج، همه شاخص های مؤثر شامل سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی، استعداد، تجربه خلاق و زیرساخت ها ارتباطی مثبت و مستقیم با رشد و توسعه این گردشگری در کلان شهر تبریز دارند که از میان آن ها سرمایه اجتماعی و استعداد خلاق بیشترین اثرگذاری را در گردشگری این شهر خواهند داشت. براساس نظر کارشناسان، در شهر تبریز همه قابلیت های لازم برای جذب طبقه خلاق وجود دارد و شهر در این زمینه نیز موفق بوده است؛ بنابراین می توان آن را به کمک برخی تمهیدات به شهری خلاق تبدیل کرد و اقتصاد آن را ارتقا داد.
تلفیق معیارهای کیفی و کمی با استفاده از مدل های مکان مبنا به منظور مسیریابی بهینه ی خودروهای اورژانس در محیط های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودروهای اورژانس شهری با توجه به حساسیت مأموریت خود، همواره برای رسیدن به مقصد به دنبال کمترین زمان ممکن هستند. با توجه به پیچیدگی و گستردگی حمل و نقل و ترافیک در شهرهای بزرگ، عوامل و پارامترهای متعددی علاوه بر مسافت، در زمان رسیدن یک خودروی اورژانس به مقصد تأثیرگذار هستند که این پارامترها می توانند کیفی یا کمی و پویا یا ایستا باشند. در این مقاله روشی نوین بر مبنای ترکیب مدل های تلفیق، روش کمی سازی گاما، استفاده از روابط پیش بینی زمان سفر و الگوریتم های فراابتکاری به منظور دستیابی به بهینه ترین مسیر ارائه شده است. در این مقاله ابتدا کلیه ی فاکتورهای تأثیرگذار کمی و کیفی قابل محاسبه و دسترسی از دید مسیریابی اورژانس شناسایی شده، سپس با تبدیل پارامترهای کیفی به کمی، هر پارامتر با روش محاسبه ی حداکثر نرمال شده و بر اساس ارجحیت و میزان تأثیر هر پارامتر در یافتن مسیر بهینه تلفیق می گردند. روش تست گاما به عنوان یک روش برگرفته از داده برای محاسبه ی میزان ارجحیت و تأثیرگذاری فاکتورها استفاده شد. روند مذکور با استفاده از داده ی شبکه معابر و حجم ترافیک دو منطقه از شهر تهران پیاده سازی شد. وزن در نظر گرفته شده برای هر زیرمعیار تشکیل دهنده ی درجه سختی مسیر یعنی «کیفیت مسیر»، «عرض»، «شیب»، «نوع مسیر» و «میزان مستقیم بودن مسیر» بر اساس این روش به ترتیب 331/0، 286/0، 188/0، 172/0 و 020/0 بدست آمدند. در نهایت از الگوریتم فراابتکاری ژنتیک برای انتخاب مسیر بهینه وسایل نقلیه اورژانس استفاده شد و نتایج آن با الگوریتم معمول مسیریابی دیکسترا مقایسه شد. بر مبنای مقایسه ی انجام شده روش ارائه شده در این مقاله نسبت به روش های ساده ی فعلی برتری قابل ملاحظه ای داشت.