فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
گردشگری بزرگ ترین صنعت خدماتی جهان ازنظر درآمدزایی شناخته شده است و تغییرات اقتصادی زیادی را در پی داشته است می تواند به عنوان یک صنعت اقتصادی توانمند تأثیر بسیاری بر اشتغال داشته باشد. در مقاله حاضر برای بررسی توسعه گردشگری بر کاهش میزان فقر و توانمندسازی اقتصادی خانوارها در روستاهای شهرستان پارس آباد پرداخته شده است. این پژوهش ازنظر نوع کاربردی و ازنظر ماهیت انجام، توصیفی – تحلیلی و برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، 13 روستا موردمطالعه در شهرستان پارس آباد می باشد که طبق فرمول کوکران 352 خانوار به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک پرسشنامه ها تکمیل شد..برای تجزیه وتحلیل اطلاعات و داده های spss و از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته تحقیق با استفاده از آزمون (ویلکامسون وt دوجفت)حاکی از آن است ، با استناد آماره t با مقدار(404/7 ) از میزان توسعه گردشگری و همه ابعاد (به جز بُعد کالبدی) با مقدار t میانگین:( 83/2) در زمان پس از توسعه گردشگری به صورت معنادار کاهش یافته است. از طرفی، میزان توسعه گردشگری با آماره t برابر با 404/7 در زمان پس از توسعه گردشگری کاهش یافته است. درنتیجه مقاله منطقه بیشتر باید برنامه ریزی لازم در جهت گسترش و گردشگری توسعه یابد. و می تواند به عنوان منبع درآمدزایی برای منطقه و کشور باشد و از فقر و بیکاری مردم بکاهد، واقعیت امر این است که صنعت گردشگری و توریسم نتوانسته در این منطقه موفقیت چندانی به دست آورد.
اولویت بندی سناریوهای توسعة گردشگری منطقه ارسباران از منظر جامعه هدف (مطالعه موردی: شهرستان هوراند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به پتانسیل های موجود در جنگل های ارسباران ایران و به ویژه شهرستان هوراند و تنوع گونه های گیاهی و جانوری، برنامه ریزی با هدف شناخت این موهبت می تواند منبع درآمد پایداری برای توسعه گردشگری منطقه ای باشد. این پژوهش با هدف اولویت بندی سناریوهای توسعة گردشگری منطقه ارسباران از منظر جامعه هدف شامل گردشگران بالقوه و بالفعل و نیز طراحی سناریوهای آتی به منظور توسعه گردشگری و انتخاب سناریوهای مرجح برای دستیابی به این مهم انجام گرفته است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. در فرآیند پژوهش از مطالعات اسنادی، مطالعات میدانی و مشاهده، مصاحبه با کارشناسان و خبرگان مرتبط و پپیمایش گردشگران بالقوه و بالفعل (شامل 384 نفر در قالب گروه های عمده گردشگری) و گروه خبرگان (21 نفر) استفاده شده است. در فرآیند پژوهش چهار سناریو مستخرج شامل ادامه وضعیت یا رویه فعلی، تاکید بر توسعه و بهبود زیرساخت های فیزیکی و انسانی به ویژه زیرساخت و سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولتی، تاکید بر توسعه و بهبود برنامه های بازاریابی با تاکید بر انتخاب بازار هدف و جذب گردشگر و تعریف فعالیت های جدید و ایجاد تنوع در عرضه جنگل به گردشگران ارائه شد. نتابج نشان می دهد که از نظر خبرگان تمامی سناریوهای مستخرج دارای اهمیت است اما سناریوی تاکید بر توسعه و بهبود زیرساخت های فیزیکی و انسانی به ویژه زیرساخت و سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولتی به عنوان سناریوی برتر انتخاب و راهکارهای پیشنهادی مناسب با هدف توسعه گردشگری اکوتوریسم جنگل ارائه شده است.
ارزیابی تاثیر اقلیم بر شکل گیری مسکن در دوره معاصر به روش آنتروپی(مورد مطالعه: محله ی رشدیه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ساختمانها بیش از نیمی از انرژی در سراسر جهان را مصرف می کنند، که به طور قابل توجهی با انتشار گازهای گلخانه ای که ایجاد می کنند، به تغییرات اقلیمی و آب و هوایی دامن می زنند. در فرآیند گذر از معماری خانه های تاریخی به خانه های معاصر در ایران بخصوص در شهر تبریز، باید دریافت که خانه های تاریخی چه ارزش هایی را از دست داده و چه عوامل دیگری به غیراز دانش بومی، طبیعت گرایی و صرف جویی در انرژی، برشکل گیری خانه های معاصر تبریز منجمله محله ی رشدیه تبریز تاثیر گذاشته است. هدف از این تحقیق ارزیابی تاثیر اقلیم بر شکل گیری مسکن معاصر تبریز در محله رشدیه می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده و به منظور گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده و جامعه ی آماری شامل کل جمعیت شهرک رشدیه تبریز (6378 نفر) بوده و حجم نمونه 362 نفر تعیین شد که از طریق فرمول کوکران بدست آمد. برای پایایی سوالات از آلفای کرونباخ استفاده شده که براساس آن ضریب پایایی سوالات معادل 898/0 دست آمده است. بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات برای وزن دهی معیارها از تکنیک آنتروپی شانون به بررسی برهمکنش و تاثیر معیارها بر شکل گیری مسکن و درجه اهمیت آنها در مقایسه با یکدیگر پرداخته شده که با تقریب قابل قبول محوری بودن تمامی موارد و لزوم بکارگیری همزمان آن ها در طراحی نشان داده شده است. در پایان راهبردهایی جهت بهبود طراحی اقلیمی در شکل گیری مسکن که در آینده ساخته می شوند ارائه گردیده است.
ارزیابی کیفیت مقصد گردشگری مرکز شهر تهران مطالعه موردی: بازار بزرگ، منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
35 - 50
حوزه های تخصصی:
گردشگری، یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر است که می تواند نقش مهمی در توسعه شهرها و نیل به پایداری ایفا کند. یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری کشور ایران و کلان شهر تهران مجموعه بازارهای سنتی است. بازار یک سیستم اقتصادی و درعین حال فضایی تاریخی با بافتی کهن و جاذبه های گوناگون اقتصادی، معماری، فرهنگی است که از دیرباز به علت چند عملکردی بودن و گره خوردن وجه تاریخی آن با دیگر کاربری ها جذابیت خاصی برای گردشگران داشته است؛ بازار بزرگ تهران علی رغم داشتن چنین ظرفیتی در صنعت گردشگری و استقبال گردشگران، هنوز جایگاه ویژه خود رابین مقاصد گردشگری پیدا نکرده است. یکی از دلایل عمده این مسئله بی توجهی به عناصر کلیدی مقصد گردشگری و ارزیابی نکردن سطح مطلوبیت کیفیت آن هاست که در پژوهش حاضر به این مسئله پرداخته شده است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان مطلوبیت کیفیت مقصد گردشگری بازار تهران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی. است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای- میدانی است. در این مقاله برانیم که کدام یک از شاخص های استانداردشده جهانی قابلیت ارتقا سطح مطلوبیت منطقه 12 تهران به عنوان بخش گردشگری تهران را دارا است؟ به همین منظور با استفاده از مدل SWARA، شاخص ها در اختیار 20 نفر از خبرگان و کارشناسان آشنا به منطقه قرار گرفت و نهایتاً با وزن دهی آن ها از بین شاخص های کیفیت محیط و رضایتمندی گردشگر که هشت معیار اصلی و 37 زیر معیار داشت، شاخص خدمات گردشگری با وزن 5914/0، شاخص زیست محیطی با وزن 2414/0 و شاخص زیرساختی با وزن نهایی 0918/0 از نقش آفرین ترین شاخص ها، در به مطلوبیت رساندن کیفیت مقصد و جلب رضایت گردشگر جهت ارائه راهبردهای بهبود وضعیت محدوده موردمطالعه هستند.
تبیین پیشران های موثر بر توسعه گردشگری شهرستان دماوند با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل کلیدی و پیشران های اصلی در توسعه گردشگری شهرستان دماوند ، در راستای مدیریت و طراحی سناریوهای ممکن در آینده ، چارچوب سیاست گذاری و برنامه ریزی انعطاف پذیر متناسب با شرایط منطقه است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ ماهیت بر اساس روش های جدید علوم آینده پژوهی، تحلیلی - اکتشافی است که با بکارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است.ابتدا، پرسشنامة باز برای استخراج کلی پیشران های مؤثر بر توسعة گردشگری شهرستان دماوند در بین کارشناسان و متخصصان گردشگری شهرستان دماوند در قالب 7 بخش و 60 عامل تنظیم شد. سپس برای استخراج عوامل اصلی تاثیرگذار بر توسعة گردشگری شهرستان و به منظور تبدیل شاخص ها و متغیرها از نرم افزارهایMic Mac و Scenario wizard استفاده شده است. نتایج، نشان داد 5 سناریو با احتمال وقوع بسیار بالا در شرایط پیشروی توسعة گردشگری شهرستان دماوند وجود دارند. سناریوهای ضعیف این پژوهش 4111 سناریو است که به نظر می رسد اعتماد به سناریوهای ضعیف غیرمنطقی است و همینطور سیاست گذاری و برنامه ریزی برای آن ها کاری غیرعملی، غیرممکن و غیرمنطقی است. بنابراین، منطقی است که بین سناریوهای محدود قوی و سناریوهای وسیع ضعیف، سناریوهای با سازگاری 1 را در نظر بگیریم که بر این اساس، تعداد 14 سناریو معقول و منطقی برای برنامه ریزی و سیاست گذاری در اختیار پژوهش قرار گرفت.
بررسی وتبیین مؤلفه های برندینگ شهری با تأکید بر ابعاد گردشگری (نمونه موردی؛ کلان شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرها با پیشرفت تکنولوژیکی، افزایش سطح آگاهی و اطلاعات و ارتقا سطح زندگی، در حال تغییرند. یکی از راهکارهای مدیریت شهری جهت پیشرفت در بازار رقابتی جهان، برنامه ریزی جهت دستیابی به «برندینگ شهری پایدار» است که باعث معرفی قابلیت های شهر و دستیابی به منافع اقتصادی برندینگ شهری، عواملی چون قطب گردشگری، فضای فیزیکی شهر و... می باشد. در این پژوهش کلانشهر همدان به عنوان یک مقصد گردشگری با گونه تاریخی و گردشگری و پایتخت تاریخ و تمدن ایران، جهت برند، برای شهر انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق کاربردی و از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه ای است که بر مبنای چارچوب مفهومی تحقیق مطالعات مرتبط طراحی و با تأکید بر ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی وکالبدی شناسایی و با استفاده از نظر 30 نفر از متخصصان شهری (دانشگاهی، اجرایی و تصمیم ساز) و با استفاده از تحلیل نرم افزاری SPSS25 درسطح معناداری استفاده شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که در برندسازی کلانشهر همدان: مقوله های؛ بازار قدیمی همدان و آب و هوای کوهستانی مناسب در تابستان و پیاده راه خیابان بوعلی و اکباتان، قطب گردشگری و کانون اصلی گردشگری و سابقه تولید صنایع دستی و خانگی، قطب علمی و دانشگاهی غرب کشور، پارک علم و فناوری، کاربری صنعتی مراکز و قطب های تجاری فراشهری، میدان مرکزی و خیابان های ششگانه، بازارهای مرکزی، راسته بازار و ابنیه تاریخی وگردشگری در همدان دراولویت هستند.
ارزیابی تطبیقی مبانی الگوی توسعه پیشنهادی طرح ساختاری راهبردی (جامع) شهر تهران 1386 با الگوی توسعه حمل ونقل عمومی محور (TOD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مسائل پیش روی تهران؛ از جمله آلودگی هوا، ترافیک، مصرف بالای انرژی و... حرکت بسوی پایداری، نه یک پیشنهاد، بلکه به عنوان یک «ضرورت» مطرح است. هدف مقاله حاضر ارزیابی میزان انطباق مبانی الگوی توسعه پیشنهادی در طرح جامع شهر تهران (مصوب 1386)، با الگوی توسعه حمل ونقل عمومی محور (TOD) به عنوان یکی از الگوهای مهم در جهت تحقق پایداری است. در این مقاله، با مروری بر ادبیات و تجارب جهانی، الگوی توسعه TOD شامل پنج مؤلفه «ساختار توسعه»، «مقیاس توسعه»، «شدت توسعه»، «جهت توسعه» و «کیفیت توسعه» استخراج شد. برای استخراج الگوی توسعه طرح جامع تهران 1386 از روش تحلیل محتوا استفاده شد و پس از آن با استفاده از «ارزیابی انطباقی» الگوی توسعه طرح جامع تهران با الگوی TOD مقایسه شد که در 4 مؤلفه، مبنای ارزیابی قضاوت های کارشناسی و در مؤلفه «شدت توسعه»، از روش های کمی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد کمترین میزان انطباق با الگوی TOD مربوط به مؤلفه «ساختار توسعه» است که ناشی از توزیع تراکم تهران بر مبنای خیابان ها و نه ایستگاه های مترو است. همچنین بیشترین میزان انطباق مربوط به مؤلفه «جهت توسعه» است که دلیل انتخاب رویکرد رشد درون زا در طرح جامع تهران، کاملاً همسو با اصول TOD است. با در نظر گرفتن کلیه متغیرها، متوسط میزان انطباق الگوی توسعه تهران با الگوی TOD در بازه «انطباق کم» قرار دارد. پیشنهاد می شود در طرح جامع بعدی تهران، الگوی TOD به شکل دقیق تری مبنا قرار گیرد که جزئیات این پیشنهاد در مقاله ارائه شده است.
تحلیل فضایی مؤلفه های زیرساختی شهر یادگیرنده بر اساس ناهمسانی های فضایی میان محلات شهری زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: با ورود به عصر اطلاعات و رشد فناوری های نوین ارتباطی، طرح اندیشه ای مبنی بر شهر یادگیرنده، بر تمام مناسبات اجتماعی انسان اثر گذاشته و یادگیری همگانی را فارغ از هر نوع تمایزاتی برای همه ی شهروندان فراهم ساخته است. بنابراین در خصوص افزایش بازدهی فعالیت های یادگیری در فضاهای شهری، توجه به مکان استقرار و بهره مندی کلیه ی افراد از این خدمات، امری ضروری است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط فضایی میان عوامل جمعیتی و کالبدی به عنوان اصول اساسی در تحقق شهریادگیرنده، به بررسی ناهمسانی های فضایی در محلات شهری زنجان پرداخته است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات اسنادی-کتابخانه ای است. برای تجزیه وتحلیل یافته ها، از تکنیک خودهمبستگی موران و مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده است. یافته ها: نتایج به کارگیری آماره ی موران نشان می دهد خودهمبستگی فضایی میان کلیه ی شاخص های مورد سنجش، مثبت بوده و از الگوی خوشه ای تبعیت می نمایند. با توجه به وجود چنین الگویی، ارزیابی های حاصل از مدل GWR حاکی از آن است که، شاخص جمعیتی لازم التعلیم با 5/13 درصد بیشترین ضریب تأثیر را در تبدیل شدن شهر زنجان به یک شهر یادگیرنده دارد. همچنین مدل مذکور با درنظرگرفتن مقادیر R2 تعدیل شده برابر 43 و 32 درصد، روابط فضایی میان متغیرها را با دقت تقریبا قابل قبول، ولی روابط کم و مثبت، مدل سازی نموده و توانسته نابرابری های فضایی و محدوده های استقرار بهینه ی مراکز یادگیرنده در سال های آتی را به خوبی پیش بینی نماید. نتایج: یافته ها نشان می دهند بیشتر محلات شهر زنجان به لحاظ تناسب میان کاربری های یادگیرنده و جمعیت شان، دچار عدم تعادلات فضایی هستند. این مسئله درخصوص محلات بیسیم، اسلام آباد و ترانس با جمعیت بیسواد برابر با 6/40 درصد، بسیار شدیدتر می باشد. ازاین رو مدیریت شهری باید از طریق برنامه ریزی صحیح در توزیع عادلانه ی خدمات یادگیری از بروز شکاف و نابرابری های اجتماعی-فضایی میان مناطق و محلات شهری جلوگیری نماید و با تعیین مکان بهینه ی کاربری های یادگیرنده، زمینه حصول به رویکرد شهر یادگیرنده در محلات شهری زنجان را میسر سازد.
آینده پژوهی در بافت تاریخی با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: برزن شش بادگیری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
137 - 159
حوزه های تخصصی:
از برجسته ترین ویژگی های هسته تاریخی شهرها، حضور عناصر و بافت های کالبدی و فضاهای شهری غنی و باارزش است. با توجه به ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد در یونسکو و مطرح شدن آن در بحث گردشگری، ضرورت حفظ و صیانت از این بافت و تضمین توسعه پایدار آن بیشتر احساس می شود. رویکرد آینده پژوهی با شناسایی فرصت ها و تهدیدهای آینده بافت های شهری، این امکان را فراهم می کند تا بتوان از فرصت های آینده به بهترین شکل استفاده و از پیامدهای منفی تا حد امکان جلوگیری کرد؛ از این رو هدف پژوهش حاضر شناخت متغیرهای کلیدی مؤثر برای رفع مشکلات بافت تاریخی شهر یزد بر مبنای توسعه پایدار و بررسی روابط متغیرها و نحوه اثرگذاری آن ها بر یکدیگر است. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. ماهیت داده ها کیفی و روش گردآوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی بوده است. برای این منظور، از دیدگاه های 15 کارشناس خبره بافت تاریخی شهر یزد، در شناسایی عوامل کلیدی استفاده شده است. عوامل کلیدی شامل فرسودگی کالبدی، مهاجرت، حس تعلق، امنیت اجتماعی، مشارکت و... بوده است. در مرحله بعد، نیروهای پیشران مؤثر در توسعه برزن شش بادگیری مشخص و این عوامل براساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی شدند. سناریوها نیز با توجه به آن شکل گرفته اند. ارائه انواع سناریوها از محتمل ترین تا مطلوب ترین، راهبردهایی دارند که تکرارپذیری آن ها مبنای کار است. براین اساس، رفع فرسودگی و کاهش جمعیت گریزی با بیشترین تکرار در سناریوها، رتبه اول و راهبرد ارتقای امنیت رتبه دوم را دارد. راهبردهایی مانند ارتقای سرمایه گذاری بخش خصوصی، بهبود وضعیت گردشگری، اعمال مدیریت یکپارچه و بهبود طرح های توسعه شهری در رتبه های بعدی قرار می گیرند. بر این مبنا، راهکارهایی مانند اعطای وام های نوسازی از جانب دولت، بهسازی و نوسازی واحدهای مسکونی، بهسازی و طراحی محورهای پیاده رو، افزایش آگاهی مردم از هویت غنی برزن در سطح ملی و فراملی، ایجاد تسهیلات و بستر مناسب برای سرمایه گذاری شرکت های گردشگری پیشنهاد می شود.
اثرات طرح ترسیب کربن بر امنیت پایدار سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: مناطق مرزی شهرستان سربیشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی و ارزیابی اثرات طرح ترسیب کربن در امنیت پایدار سکونتگاه های روستایی مناطق مرزی شهرستان سربیشه در استان خراسان جنوبی پرداخته شده است. هدف پژوهش پاسخگویی به این پرسش بوده که طرح ترسیب کربن به عنوان یکی از طرح های توسعه ای اجرا شده در شهرستان سربیشه، چه تأثیری بر پایدارسازی امنیت شهرستان مرزی سربیشه درخراسان جنوبی داشته است. تحقیق پیش رو از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی و از حیث هدف کاربردی است. نمونه مورد مطالعه شامل 150 خانوار ساکن سکونتگاه های روستایی در محدوده مورد مطالعه بوده است. جهت جهت ازمون فرضیات از تی تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج آزمون نشان داد که از 5 بعد امنیتی مورد بررسی(فرهنگی،اجتماعی ، اقتصادی، زیست محیطی و نظامی- انتظامی) فقط میانگین بعد زیست محیطی با ۳.۶۶۱ بالاتر از میانگین مطلوب است و بقیه کمتراز سطح مطلوب و در وضعیت نامناسب قرار دارند. بنابراین باتوجه به نتایج بدست آمده طرح ترسیب کربن تنها باعث بهبود امنیت زیست محیطی در سطح شهرستان سربیشه شده است . نتایج ضریب همبستگی پیرسن نیز نشان داد که رابطه معناداری بین ابعاد مورد بررسی و امنیت مرزی برقرار است.
سطح بندی میزان توسعه فضاهای روستایی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سطح بندی مناطق روستایی به لحاظ برخورداری از مولفه های توسعه در راستای تعیین وضعیت موجود و همچنین برنامه ریزی متوازن منطقه ای از اهمیت بالایی برخوردار است.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن ترکیبی از روش های اسنادی و تحلیلی می باشد، پایه تجزیه و تحلیل بر اساس اطلاعات آماری مندرج در جداول و ساختارهای اطلاعاتی بوده که به صورت ماتریسی، جهت تجزیه و تحلیل نهایی بر اساس مدل تاپسیس استفاده شده است. تحلیل داده ها در مقیاس هفت شهرستان استان کرمانشاه (سر پل ذهاب، اسلام آباد غرب، گیلان غرب، جوانرود، دالاهو، ثلاث باباجانی و قصرشیرین) می باشد. برای محاسبه توسعه یافتگی روستاهای نمونه تحقیق از شاخص های جمعیتی، بهداشتی، زیرساختی، خدماتی و فرهنگی استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که بر اساس شاخص های مورد نظر، دهستان های حمیل، بان زرده، شیان، حومه جنوبی، قلعه شاهین، کلاشی، حومه شمالی ، نصرآباد و گورانی در جایگاه دهستان های بسیار توسعه یافته ، دهستان های حومه سرپل، بشیوه پاطاق، حومه کرند، شروینه، هرسم، دشت ذهاب، حیدریه، منصوری و دیره در جایگاه دهستان های توسعه یافته، دهستان های دشت حر، زمکان، پشت تنگ، چله، پلنگانه، قلخانی، حومه و خانه شور در جایگاه دهستان های کمتر توسعه یافته و دهستان های بازان، فتح آباد، ویژنان، بیونیج، جیگران، گوآور ، ازگله و سرقلعه که بیشتر در فاصله دور از مرکز شهرستان قرار گرفته اند، در جایگاه دهستان های توسعه نیافته قرار می گیرند.
سنجش رضایتمندی از کیفیت فضاهای شهری و ارائه راهکارهایی جهت ارتقای آن مطالعه موردی: منطقه گردشگری محور عرفان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در ساماندهی شهری، توجه به فضاهای عمومی است؛ از آغاز دهه ۱۹۶۰ بسیاری از صاحب نظران حوزه معماری و شهرسازی از افت عرصه های عمومی و حتی مرگ فضاهای جمعی سخن گفته اند و علت آن را افت دائم کیفیت در فضاهای شهری برشمرده اند. اخیراً کیفیت فضاهای عمومی به طور فزاینده ای به صورت یک عنوان پژوهشی مهم در رشته های گوناگون توسعه شهری مطرح می شود. در منطقه گردشگری محور عرفان شیراز کمبود امکانات در فضاهای شهری، مشکلات و ناآرامی ترافیکی، عدم کشش این فضاها در ایام شلوغ و ... ازجمله مشکلات عمده فضاهای شهری است. هدف این پژوهش سنجش، آسیب شناسی و ارائه راهکارهای ارتقای کیفیت فضاهای عمومی است. روش تحقیق مورد استفاده به صورت اسنادی و کمی بوده است. در این مقاله از طریق مروری بر متون معتبر جهانی در نهایت شاخص های ۲۳ گانه برای سنجش کیفیت فضاهای شهری انتخاب گشت. در ادامه این شاخص ها در ۴ محدوده مطالعه منتخب از طریق پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفت و با استفاده از روش تحلیل عاملی، عوامل ۶ گانه تبیین کننده کیفیت فضاهای شهری تعیین گردیدند. در ادامه امتیاز هر یک از ۴ فضای شهری از عوامل ۶ گانه و از کل کیفیت فضا تعیین گشت که مطابق با نتایج دروازه قرآن با امتیاز نهایی ۱۲۹. از عوامل کیفیت فضای شهری دارای وضعیت بهتری است. در ادامه با انجام تحلیل رگرسیونی و رتبه بندی عوامل سازنده کیفیت فضا بر اساس اهمیت آن ها، عامل کیفیت اجتماعی مکان با ضریب تأثیر ۳۴۲. دارای بیشترین تأثیر علی در متغیر وابسته بود. سپس اولویت مداخله در شاخص ها در کیفیت فضاهای شهری محدوده موردمطالعه تعیین گشت. اولویت های مداخله در میدان قائم بر ارتقای رضایتمندی از جذابیت مکان، در میدان ابوالکلام بر ارتقای کارایی اقتصادی مکان و در دروازه قرآن و پیاده راه حافظیه بر بهبود دسترسی و نفوذپذیری به مکان دلالت دارند که بر این اساس راهکارهای مقتضی پیشنهاد گردید.
بررسی الگوی فضایی مصرف آب خانگی در اصفهان و تحلیل عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی الگوی فضایی مصرف آب خانگی در مناطق مختلف اصفهان و تحلیل عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر آن انجام گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی است. داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی گردآوری شده و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی از قبیل همبستگی و رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر و با به کارگیری نرم افزار Spssتجزیه و تحلیل شده است. همچنین، برای نشان دادن توزیع گروه های مختلف مقدار مصرف آب خانواده روی نقشه از مدل تحلیل خوشه ای به روش آنالیز مکانی نقاط داغ در نرم افزار GISاستفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میانگین مصرف آب خانوارها در منطقه 2 آبفا به طور معناداری بیشتر از سایر مناطق است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که پنج متغیر درآمد ماهیانه خانوار، تعداد واحد مسکونی، عمر ساختمان، تعداد اعضای خانوار، و احساس وظیفه در صرفه جویی در مصرف به طور مستقیم در مصرف آب خانوار تأثیر داشته است. علاوه بر این،شش متغیر نوع مالکیت مسکونی، تحصیلات سرپرست خانوار، سن سرپرست خانوار، نوع واحد مسکونی، مدت سکونت در واحد مسکونی، و مساحت زیربنای واحد مسکونی به طور غیرمستقیم در میزان مصرف آب خانوار تأثیرگذار بوده اند. بر همین اساس،برای مدیریت تقاضای مصرف آب خانگی بر توجه به اقدامات فرهنگی در رابطه با ارتقای سطح آگاهی مصرف کنندگان درمورد درک اهمیت مسئله کمبود آب و آموزش و اجرای روش های بهینه مصرف آب خانگی توصیه شده است.
الگوی تحقق پذیری شاخص های بومی شهر بیوفیلیک مطالعه موردی: مناطق 9 و 10 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
123 - 146
حوزه های تخصصی:
امروزه در شهرها افزایش بی رویه جمعیت، توسعه بی ضابطه ساختمان ها و صنعتی شدن شهرها و به تبع گسیختگی میان فضاهای شهری و طبیعی بدون توجه به آسایش و سلامت افراد و وجود مشکلات زیست محیطی ناشی از آن، بحران های جدی را برای جوامع شهری به وجود آورده است. وجود این مسائل و تشخیص نیاز فطری انسان ها برای برقراری ارتباط با طبیعت، رویکرد نوین بیوفیلیک را در پی داشته است. پژوهش حاضر باهدف تحلیل رتبه بندی و تحقق پذیری شاخص های رویکرد بیوفیلیک در مناطق 9 و 10 شهر تهران به بررسی این موضوع پرداخته است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان و متخصصین رشته های برنامه ریزی و طراحی شهری و محیط زیست می باشند که از میان آن ها 30 نفر به عنوان نمونه آماری به روش در دسترس انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش SWARA و WASPAS بهره گرفته شده است. نتایج آزمون سوارا نشان می دهد که بر اساس نظر خبرگان شاخص نهادها و سازمان ها با وزن نهایی 3705/2، زیرساخت های بیوفیلیکی با وزن 65769/1، نگرش ها و آگاهی های بیوفیلیکی با وزن نهایی 20999/1 و درنهایت فعالیت های بیوفیلیک با وزن 99994/0 به ترتیب بااهمیت ترین شاخص ها شناسایی شده اند. همچنین بر اساس نتایج آزمون واسپاس، منطقه 9 با مقدار Qi برابر با 081207/0 ازنظر میزان تحقق پذیری شاخص های بیوفیلیک در وضعیت مناسب تری نسبت به منطقه 10 قرار دارد.
مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در محلات جدید و قدیم شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
17 - 28
حوزه های تخصصی:
حس تعلق به مکان با میزان رضایت و تداوم حضور افراد در یک محله ارتباط مستقیم دارد. عدم شناخت کافی برنامه ریزان و طراحان از ابعاد مؤثر بر حس تعلق و تفاوت و شباهت های بین عوامل مؤثر در محلات مختلف شهری منجر به کاهش همبستگی، مشارکت اجتماعی و نیز کاهش انگیزه ساکنان برای ادامه سکونت می شود. هدف این مقاله، مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق ساکنان در محلات جدید و قدیمی اردبیل است که می تواند منجر به ارتقای سطح آگاهی از ریشه رفتارهای سکونتی مردم شود. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحلیلی_توصیفی، مرور ادبیات و انجام مصاحبه، به تهیه پرسشنامه محقق ساخت با 57 سئوال اقدام شد. مخاطبان به تعداد 200 نفر با استفاده از فرمول کوکران و از بین ساکنان با سن بیشتر از ۱۸ سال در محله های مسکونی شهر اردبیل، به روش خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند. 100 پرسشنامه در محلات قدیمی و 100 پرسشنامه نیز در محلات جدید اردبیل پخش و تکمیل شد. در مرحله بعد، تحلیل آماری نتایج حاصل از پرسشنامه ها شامل آزمون تی و همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار 21 SPSS انجام شد. براساس نتایج حاصل، اگرچه احساس تعلق به مکان در محلات قدیمی بیشتر از محلات جدید است، اما عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در محلات قدیمی، ماهیت متفاوتی در مقایسه با محلات جدید دارد. در محلات قدیمی علاوه بر پیوندهای تاریخی و خانوادگی در افراد، عوامل اجتماعی نسبت به عوامل کالبدی، عامل قوی تر و اثرگذارتری بر سطح رضایت مندی و حس تعلق در ساکنان محله است. با این حال در محلات جدید نیز به دلیل پررنگ بودن برخی از فاکتورهای بعد کالبدی مانند وجود عناصر طبیعی، فضاهای باز، امکانات تفریحی و موارد مشابه، شاهد سطح مطلوب رضایت مندی ساکنان بودیم. در نتیجه افراد در محلات قدیمی و جدید ابعادی از حس تعلق را به دست می آورند و ابعادی را از دست می دهند که در حالت ایده آل به منظور تجمیع حداکثری عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در یک محله، گام نخست شناسایی و قیاس عوامل بود که در این مقاله بدان پرداخته شد.
بررسی الگوهای تراکمی توسعه عمودی مسکن(بلندمرتبه سازی) و تحلیل اثرات آن بر کیفیت زندگی (نمونه موردی: ناحیه3 منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
92 - 105
حوزه های تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای اولیه و اساسی انسان است که توجه به نحوه تأمین نیاز به مسکن، کیفیت مسکن، دسترسی به مسکن مناسب و قابل زندگی برای تمامی اقشار جامعه از مهم ترین اهداف انواع برنامه های شهری بوده و از بحث های جدی در رویکرد کیفیت زندگی محسوب می شود. از انواع الگوهای مسکن، الگوی بلندمرتبه سازی هست که در دهه های اخیر به طور جد در دستور کار مدیریت شهری قرارگرفته است و در صورت عدم برنامه ریزی و مدیریت اثرات آن، می تواند کیفیت زندگی ساکنین را تحت الشعاع خود قرار دهد. هدف این پژوهش، مطالعه رابطه کیفیت زندگی با الگوهای تراکمی توسعه عمودی مسکن و ارزیابی اثرات تراکم بر ابعاد، معیارها و شاخص های کیفیت زندگی در ناحیه 3 منطقه 22 شهر تهران است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. برای دستیابی به اهداف و پاسخ به سؤالات از آمار توصیفی، آزمون تی تک نمونه ای و همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد کیفیت در الگوی تراکم کم با میانگین 26/3 نسبت به سایر الگوها دارای وضعیت قابل قبولی است. از مهم ترین نتایج آزمون اسپیرمن، همبستگی مؤلفه تراکم باکیفیت زندگی منفی(83/0- = r)محاسبه شد و اثبات گردید با افزایش تراکم، کیفیت زندگی کاهش می یابد.
محاسبه هزینه های محیط زیستی تولید برق (مطالعه موردی نیروگاه های حرارتی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
198 - 205
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، تشدید مشکلات محیط زیستی ناشی از افزایش جمعیت و مصرف انرژی شرایط نگرانی در مورد گرم شدن کره زمین را فراهم آورده است. از این رو، مقاله حاضر با هدف ارزش گذاری مشکلات محیط زیستی ناشی از فعالیت نیروگاه ها به محاسبه هزینه محیط زیستی پرداخته است. پژوهش پیش رو با هدف محاسبه هزینه های محیط زیستی تولید برق از تکنولوژی های مختلف صورت گرفت. در این تحقیق 5 نیروگاه حرارتی استان تهران بررسی شد. با توجه به شاخص انتشار آلاینده ها و نیز تولید ناویژه هر نیروگاه در سال 1396 میزان آلاینده منتشرشده از نیروگاه های حرارتی تهران محاسبه شد. سپس، با توجه به شاخص انتشار هر گاز آلاینده، میزان حرارتی هر نیروگاه و ارزش محیط زیست آسیب دیده هزینه محیط زیستی تولید برق از نیروگاه های حرارتی استان تهران محاسبه شد. نتایج نشان داد طی یک سال فعالیت نیروگاه های حرارتی این استان حدود 14 میلیون تن از انواع آلاینده ها وارد هوا می شود که CO2 و C از عمده ترین آلاینده ها به حساب می آیند. به طور متوسط، هزینه خارجی کل تولید برق از نیروگاه حرارتی در استان تهران برابر با 82/8 سنت بر کیلووات ساعت است که باید در هزینه نهایی تولید برق از این نیروگاه ها لحاظ شود.
شناسایی راهکارهای افزایش مشارکت جامعه روستایی در «طرح توسعه منطقه ای سلسله» به عنوان الگویی بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
286 - 299
حوزه های تخصصی:
«طرح توسعه منطقه ای سیله سیله » با رویکرد درون زا و با هدف توانمندسازی روستاییان شهرستان سیله سیله (الشتر) واقع در شمال استان لرستان، در فاصله سال های 1352 تا 1357 انجام گرفته است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای افزایش مشارکت جامعه روستایی در «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» انجام شده است. این پژوهش کیفی و از نوع اکتشافی- توصیفی است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی استقرایی است. نمونه گیری به روش هدفمند و کدگذاری اولیه به صورت استقرایی و بر اساس محتویات اسناد «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» انجام گرفت و در نهایت مقوله ها استخراج گردید. از کدهای اولیه و ثانویه اسناد، 47 مفهوم استخراج شده و در سه دسته اصلی نهادها، گروه ها و افراد گروه بندی شدند. در مرحله بعد مبتنی بر کدگذاری محوری سه ساخت: نهادی، اجتماعی و نگرش ها به عنوان بستر و مکانیسم مشارکت شناسایی شدند. مبتنی بر یافته ها، در «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» مشارکت روستاییان در دو بخش: الف) بسترسازی مشارکت و ب) سطح مشارکت، افزایش یافته است. افزایش بستر مشارکت روستاییان با استفاده از تأمین کادر محلی، ایجاد مکانیسم مشارکت، تحقیقات و نوآوری، بودجه بندی و آموزش ایجاد شده و افزایش سطح مشارکت روستاییان از طریق تأمین خدمات زیربنایی، امور ارتباطی، امور آب رسانی، امور تعاونی، عمومی و عمران الشتر صورت گرفته است.
سنجش زیست پذیری بافت های شهری با تأکید بر پایداری اجتماعی (مطالعه موردی: محلات اسکان غیررسمی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: پایداری اجتماعی به طور کلی با ابعاد کیفی همراه بوده و توأم با آن مفاهیم مشارکت، اعتماد، امنیت، انسجام و کیفیت زیستی را با خود عجین ساخته است. بررسی این مفهوم در محلات با ماهیت اسکان غیررسمی به دلیل رواج الگوی مداخله شهر مدار، شهروند گرا و پایدار بیش از پیش اهمیت یافته است. این مقاله باهدف بررسی زیست پذیری در ابعاد پایداری اجتماعی و سنجش ظرفیت پایداری اجتماعی بافت های اسکان غیررسمی در نمونه موردی شهر همدان نگارش یافته است. روش: روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی داده های مورد نیاز گردآوری شده است. شاخص های پژوهش شامل سه مؤلفه مشارکت، امنیت و کیفیت زندگی می باشد. جامعه آماری پژوهش خانوارهای ساکن در محلات اسکان غیررسمی شهر همدان با حجم نمونه 360 مورد می باشد. روش تحلیل با استفاده از آماره های میانگین، واریانس و پیرسون، تی تک نمونه ای و تی زوجی انجام یافته است. روایی پژوهش حاصل مطالعات مبانی نظری و پایایی پژوهش با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با 0.68 به دست آمده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد با وجود تفاوت های مکانی محلات، وضعیت پایداری اجتماعی در محلات مزبور مشابه هم است. اختلاف میانگین شاخص های مورد بررسی مشارکت و امنیت اجتماعی نسبت به هم اندک ولی اختلاف شاخص کیفیت زندگی با سایر شاخص ها نسبتاً زیاد است. نتایج آزمون تی زوجی و پیرسون نشان می دهد شاخص های با یکدیگر در ارتباط بوده و بر همدیگر اثرگذار می باشند. نتایج: شاخص های پایداری اجتماعی زیست پذیری در بعد عینی و ذهنی کیفیت زندگی با توجه به سطح دسترسی به خدمات و رضایت از خدمات ارائه شده شکاف پایین تری دارد که نشان از نارسایی خدمات رسانی و به تناسب سطح انتظار پایین از خدمات رسانی در محلات مزبور دارد.
تبیین نشانگرهای منظر پایدار روستایی در ایران مبتنی بر آرای متخصصان و حرفه مندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستاها در بستری طبیعی و با استفاده از مصالح و فناوری محلی طی ده ها و گاه صدها سال به تدریج برپا شده و تکامل یافته اند. با توجه به اینکه در حال حاضر، شاهد تخریب محیط های روستایی و عناصر باارزش آن هستیم، شناسایی و تبیین نشانگرهای منظر پایدار روستایی منطبق با موقعیت و شرایط ایران ضرورت دارد. پس از مطالعه اجزا و خصوصیات منظر روستایی و عوامل تأثیرگذار بر آن، معیارهای اولیه بیان کننده پایداری منظر به صورت ترکیبی از دو گروه معیار استخراج و تجمیع شدند. روش شناسی پژوهش به شیوه اکتشافی و تبیینی انجام و در آن نشانگرهای اصلی منظر پایدار طی روندی پیوسته و گزینشی اعتبارسنجی و ازطریق ارزیابی متخصصین- حرفه مندان تبیین شده اند. با توجه به محدود بودن تعداد متخصصین در زمینه منظر روستایی و برای افزایش اعتبار پژوهش، تلاش شده است جامعه آماری دربردارنده طیفی از تخصص های مرتبط با علوم منظر باشد و آرای آن ها در ارزیابی لحاظ شود. به منظور افزایش دقت، صحت و اعتبار، هر نشانگر با سه عامل: میزان ارتباط، میزان اهمیت و قابلیت اندازه گیری ارزش گذاری شده است. تحلیل ها یک بار به صورت تجمعی و یک بار به تفکیک هر نشانگر انجام و نشانگرهای با ارزش تر و مؤثرتر از دیدگاه متخصصین- حرفه مندان حوزه علوم به دست آمده است. نتایج این پژوهش عوامل اصلی شکل دهنده و تأثیرگذار در پایداری منظر پایدار روستایی را مشخص و تبیین می نماید، بنابراین تصمیم گیرندگان را قادر می سازد برنامه ریزی های آتی خود را هم راستا و مبتنی بر حفظ و ارتقای نشانگرهای اصلی منظر پایدار تبیین کنند.