فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۴۳۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
به منظور دست یابی به یک روش مناسب جهت حفاظت منابع آب زیرزمینی از آلودگی هایی که در آینده آن ها را تهدید می کند، سیستم های ارزیابی آسیب پذیری آب های زیرزمینی توسعه یافته اند. در حال حاضر روشهای مختلفی جهت پتانسیل یابی آلودگی آب های زیرزمینی وجود دارد. این روش ها بر این اساس هستند که بعضی از مناطق دارای استعداد بیشتری برای آلوده شدن نسبت به سایر مناطق می باشند. در این تحقیق آسیب پذیری آبخوان دشت گل گیر بررسی شده است. دشت گل گیر در شرق استان خوزستان واقع شده است. این دشت به دلیل دارا بودن منابع غنی آب زیرزمینی و خاک حاصل خیز از کشاورزی پر رونقی برخوردار است. به دلیل گسترش زیاد فعالیت های کشاورزی کیفیت آب زیرزمینی تحت تاثیر مواد شیمیایی کشاورزی به ویژه نیترات می باشد. به همین دلیل ارزیابی آسیب پذیری در تصمیم گیری های مدیریتی این دشت اهمیت دارد. از میان روشهای موجود جهت ارزیابی آسیب پذیری، از مدل DRASTIC و استنتاج فازی بهره گرفته شده است. اصول مدل DRASTIC بر پایه ترکیب شاخص های تاثیرگذار هیدرولوژیکی و هیدروژیولوژیکی بر انتقال و یا عدم انتقال آلودگی می باشد و در محاسبه شاخص آن از منطق بولین استفاده می شود. منطق بولین می تواند موجب نتیجه گیری های غلط در مورد مقادیر نزدیک مرز دسته بندی ها شود. استفاده از منطق فازی می تواند به افزایش دقت نتایج به خصوص در مورد مقادیر مرزی کمک کند. نتایج این تحقیق توانایی مدل سازی فازی پارامترهای هیدروژئولوژیک که از عدم قطعیت ذاتی برخوردارند را تایید می نماید.
آثار تغییرات سطح دریاچه مهارلو بر میزان رطوبت و دمای هوای شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دریاچه مهارلو به لحاظ نزدیکی به کلان شهر شیراز نقش تعدیل کننده رطوبتی و دمایی مهمی بر این شهر دارد. بروز خشکسالی طی دهه های اخیر و متعاقب آن کاهش سطح آب این دریاچه بر وضعیت رطوبتی و دمایی مناطق پیرامونی آن به ویژه شهر شیراز آثار نامطلوبی به همراه داشته است. در این پژوهش تغییرات خط ساحلی دریاچه مهارلو و تأثیر آن بر عناصر آب و هوایی به ویژه رطوبت هوا و دمای سطح زمین نواحی مجاور دریاچه مورد بررسی قرارگرفته است. برای ارزیابی تغییرات خط ساحلی از داده های سنجنده ETM+ & TM ماهواره LANDSAT در تاریخ های 22 می 1987 و 17 می سال 2000 و 20 مارس 1999 و 18 مارس سال 2009 استفاده شد. همچنین به منظور پردازش تصاویر ماهواره های از روش طبقه بندی نظارت شده با اعمال الگوریتم بیشترین شباهت جهت محاسبه نوسان های سطح آب دریاچه در دوره های زمانی مختلف استفاده گردید. یافته های پژوهش بیانگر کاهش 29 کیلومتر مربعی سطح دریاچه در سال 1987 و 2000 در ماه می و 107 کیلومتر مربعی در سال 1999 و 2009 در ماه مارس است. میانگین درصد شاخص پوشش گیاهی در حریم 10 کیلومتری دریاچه در سال 1987 و 2000 در همان ماه 15 درصد کاهش یافته است. اما در سال 1999 و 2009 در ماه مارس تنها 3 درصد کاهش را نشان می دهد. دمای کمینه، میانگین و بیشینه سطح زمین (LST) در حریم پیرامونی دریاچه در دوره کم آبی در تاریخ های مشابه با افزایش همراه بوده است.
تحلیل مقایسه عملکرد شبکه های عصبی مصنوعی و مدل های رگرسیونی پیش بینی رسوب معلق : مطالعه موردی : حوضه آبخیز اسکندری واقع در حوضه آبریز زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های حائز اهمیت در مدیریت محیط در ژئومورفولوژی کاربردی حل مشکل برآورد رسوب یک سیستم رودخانه ای میباشد. هدف این مطالعه ارزیابی عملکرد مقایسه ای دونوع شبکه عصبی مصنوعی (مدل ژئومورفولوژیکی و مدل غیر ژئومورفولوژیکی) و دو نوع مدل رگرسیونی (مدل توانی ومدل غیر خطی چندگانه) برای پیش بینی بار رسوب معلق حوضه اسکندری در حوضه آبریز زاینده رود میباشد. مدل ها براساس آمار 104 حادثه وقوع همزمان ثبت شده دبی و رسوب طراحی شده اند. پارامترهای ژئومورفولوژیکی بکار رفته در مدل های مزبور شامل: نسبت ناهمواری، ضریب شکل و تراکم زهکشی می باشند. شبکه های عصبی مصنوعی طراحی شده از نوع انتشار برگشتی چهار لایه است. بهترین نتایج پیش بینی مربوط به روش شبکه عصبی مصنوعی ژئومورفولوژیکی با ضریب تبیین معنی دار 98/0 و جذر میانگین خطای 49/4 در مقایسه با روش شبکه عصبی مصنوعی طراحی شده بر اساس آمار جریان با مقادیر ضریب تبیین 96/0 و خطای35/5 میباشد. عملکرد روش های رگرسیونی با ضریب تبیین 893/0 و خطای66/8 برای روش چند متغیره غیرخطی ومقادیر ضریب تبیین 814/0 و خطای برآورد 05/15 برای روش غیر خطی ساده توانی ضعیف تر از شبکه های عصبی مشاهده گردید. تفاوت فاحش در شاخص های ارزیابی مدل های شبکه عصبی مصنوعی نسبت به روش های رگرسیونی در عملکرد مناسب آنها برای تعداد کم نمونه های مدل میباشد. بنابراین شبکه های عصبی مصنوعی به خصوص شبکه های ژئومورفولوژیکی به عنوان یک ابزار قوی پیش بینی شایسته بار رسوب یک سیستم پیچیده رودخانه ای معرفی میشوند.
نگرشی بر چشمه ها و دریاچه های پیرامونی مشهد از دیدگاه اکوتوریسم
حوزه های تخصصی:
شهر مقدس مشهد تا سه، یا چهار دهه ی قبل پیوند دیرینه ای با طبیعت داشت و تقریبا دارای سیمای طبیعی بود. شهروند آن با طبیعت می زیست و به تفرج گاه های حومه ای و ییلاقی کمتر احساس نیاز می کرد. در حالی که با توسعه ی بی رویه و روزافزون این شهر، شهروندان امروزی آن دچار زندگی مصنوع شهری شده و زندگی ملال آوری را سپری می نمایند. از این رو آنان بیش از پیش نیازمند طبیعت هستند و این امر ضرورت توجه به اکوتوریسم را گوشزد می نماید. یکی از جاذبه های طبیعت گردی نواحی پیرامونی مشهد، چشمه ها و دریاچه ها هستند. در این ناحیه تعداد 83 دهنه چشمه شناسایی شده که حداکثر دبی لحظه ای آنها 294 لیتر در ثانیه (با متوسط دبی لحظه ای 18 لیتر در ثانیه) می باشد. این چشمه ها از نظر ژنزو منشأ به سه گروه "کنتاکتی"، "کارستی" و "گسلی" تفکیک می شوند که نوع کنتاکی آنها از نظر کیفیت و جنبه های اکوتوریستی با اهمیت تر است. دریاچه های ناحیه نیز شامل دو نوع طبیعی (نظیر دریاچه چشمه سبز گلمکان) و مصنوعی یا سدی (مثل سد کارده) می باشند که برای اموری مثل ماهی گیری، قایق رانی، اسکی روی آب و غیره دارای پتانسیل خوبی هستند. بر اساس پهنه بندی اکوتوریستی دریاچه ی چشمه سبز گلمکان و نواحی مجاور آن دارای بیشترین توان طبیعت گردی می باشد
پهنه بندی آسیب پذیری آب های زیرزمینی، با کمک الگوریتم های فازی عصبی (مطالعه موردی: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی آسیب پذیری آبخوان، کاری سودمند برای توسعه و مدیریت و تصمیم گیری های مربوط به کاربری اراضی، نحوه پایش کیفی منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از آلودگی این آب ها به شمار می آید. هدف از این مطالعه، به کارگیری مدل هوشمند ریاضی برای پیش بینی آسیب پذیری آب های زیرزمینی در استان زنجان است و به همین خاطر با استفاده از مدل ANFIS، روش جدیدی برای تخمین آسیب پذیری آب های زیرزمینی ارائه شده است. فرایند توسعه و ارزیابی این مدل با استفاده از مجموعه داده های واقعی و معیارهای آماری صورت گرفته است. بدین منظور با تهیة داده های مورد نیاز شامل عمق سطح آب زیرزمینی، تغذیه خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، تأثیر منطقه غیراشباع و هدایت هیدرولیکی آبخوان، اقدام به ایجاد مدل ANFIS شد. در مرحلة بعد نتایج حاصل از مدل با داده های واقعی اعتباریابی گردید. طبق نتایج تحقیق، مدل ایجاد شده توان پیش بینی موفقیت آمیز آسیب پذیری آب های زیرزمینی را دارد. مقادیر RMSE و در مرحله آموزش به ترتیب 18/101 و 98/0، و در مرحله ارزیابی 8/173 و 94/0 به دست آمدند. روش ارائه شده در این تحقیق، رهیافت جدیدی در تخمین آسیب پذیری آب های زیرزمینی به شمار می آید و قابلیت اتصال و ترکیب با مدل های دیگر و نیز به هنگام سازی با توجه به شرایط واقعی را به خوبی دارد. در بررسی نتایج حاصل از مدل ANFIS، بیشترین درصد پتانسیل آلودگی دشت مربوط به کلاس آسیب پذیری کم 74 درصد، و کمترین آن مربوط به کلاس خیلی بالا 1 درصد برآورد شده است.
بازبینی حریم قانونی سواحل دریای خزر به سبب تغییرات تراز آب دریا مطالعه نمونه : گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر بالا آمدن سطح آب دریای خزر که بخشی از رفتار طبیعی آن است ساختمان ها، زمین های زراعی و بخش های مسکونی و تجاری زیادی را تخریب کرده و یا در معرض تهدید و آب گرفتگی قرار داده است. به نظر میرسد، دلیل اصلی این خسارات از بین رفتن کارایی حریم قانونی و پیشروی فعالیت های انسانی در جهت رو به دریای مناطق ساحلی است. هدف از این مطالعه معرفی حریم مناسب برای بخش جنوبی دریای خزر(استان گیلان) بر اساس ارتفاعات بحرانی آب خزر و نتایج حاصل از ارزیابی آسیب پذیری ساحلی نسبت به بالا آمدن سطح آب دریا است. این حریم شامل دو بخش، محدوده حایل عمودی و افقی است. در این مطالعه از روش CVI (شاخص آسیب پذیری ساحلی) برای ارزیابی آسیب پذیری ساحل نسبت به بالا آمدن سطح آب دریا استفاده شده است. پنج متغیر در قالب دو زیرشاخص(طبیعی و انسان منشأ) در این روش مورد استفاده قرار گرفته است. نقشه نهایی به دست آمده از ارزیابی ساحلی به چهار طبقه با شدت آسیب پذیری کم، متوسط، بالا و بسیار بالا بر اساس طبقه بندی چارکی ارزش های موجود در نقشه نهایی تقسیم شده است. در نهایت متوسط فاصله طبقه بسیار آسیب پذیر تا محدوده حایل عمودی در هر دهستان ساحلی به عنوان حد حریم افقی در آن دهستان معرفی شده است.
روند آلودگی میدان چای "مهران رود" در شهر تبریز
حوزه های تخصصی:
بررسی هیدرو اقلیم حوضه آبریز رودخانه روانسر«استان کرمانشاه»
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، روش تحقیق، موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای عمومی، عوامل تعیین کننده آب و هوای حوضه، عناصر آب و هوایی و نیز طبقه بندی آب و هوایی و هیدرولوژی آبهای سطحی مورد بررسی قرار گرفته است.
در منطقه مورد مطالعه به دلیل محدودیتی که تغییرات و عناصر آب و هوایی اعمال می کند، طول فصل رشد گیاهان به پنج ماه محدود می شود. مهار سیلاب، احداث سد و انتخاب گیاهان زراعی و باغی که به آب کمتری نیاز دارند، می تواند کمبود آب موجود در منطقه مورد مطالعه را جبران کند.
پهنه بندی اقلیم ناحیه خزری با استفاده از روش های آماری چند متغیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضعف روش های سنتی طبقه بندی اقلیمی در نمایش واقعیت های اقلیمی ناحیه خزری و نشان دادن برتری روشهای نوین مبتنی بر سازو کارهای آماری چند متغیره و سامانه اطلاعات جغرافیایی در ارائه پهنه های اقلیمی ناحیه خزری، مهمترین ایده انجام این پژوهش است. برای دستیابی به این هدف، داده های نوزده عنصر اقلیمی ایستگاه های همدید منتخب شمال و شمال شرق کشور با دوره آماری20 ساله از پایگاه داده های سازمان هواشناسی کشور استخراج گردید و پس از اطمینان از استقلال و همگنی داده ها به کمک قابلیت های زمین آماری نرم افزار سرفر، ابتدا داده های هر کدام از عناصر اقلیمی منطقه مورد مطالعه بر اساس یاخته هایی با ابعاد 15× 15کیلومتر با استفاده از روش حداقل انحنا، میانیابی یابی گردید. سپس اطلاعات نقشه های رقومی بصورت آرایه ای به حالت R با ابعاد 19×266 آرایش داده شد و پس از هنجارسازی، یک تحلیل عاملی با چرخش مهپراش بر روی آرایه بهنجار شده، اعمال گردید و مشخص شد در مجموع 98 درصد مقادیر پراش داده ها توسط دو عامل بارشی- دمایی و رطوبتی- دمایی توجیه می شود. که عامل اول50 درصد و عامل دوم 48 درصد مقادیر پراش داده ها را بیان می کند. نمرات عاملی به وسیله تحلیل خوشه ای پایگانی و روش ادغام ""وارد"" مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که نتیجه آن تقسیم ناحیه خزری به چهار خرده ناحیه اقلیمی معتدل مرطوب، معتدل نیمه مرطوب، سرد کم بارش و نیمه سرد کم بارش است. این خرده نواحی بشدت متأثر از عوامل اقلیمی چون دوری و فاصله گرفتن از دریا و افزایش ارتفاع است. تنوع اقلیمی در بخش های شرقی بویژه در محدوده استان گلستان، آشکارتر است. واژه های کلیدی:
بررسی هیدروپلیتیکی حوضه های غرب کشور (نمونه: زاب، سیروان و الوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سایه افزایش رشد مصرف آب، سوء مدیریت، رشد جمعیت دنیا و افزایش شهرنشینی و همچنین پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی در بیشتر نقاط جهان، کارشناسان معتقدند که منابع آب در قرن بیست و یکم، یکی از چالش برانگیزترین صحنه های حیات بشریت را رقم خواهد زد. کشور ایران با آن که بنا به موقعیت جغرافیایی خود در کمربند خشک کره زمین قرار گرفته است، ولی با توجه به ویژگی های توپوگرافیک خود سالانه حدود هشت میلیارد مترمکعب آب را به خاطر جریان رودهای مرزی خود به سوی عراق از دست می دهد. بنابراین لازم است که از این منبع عظیم طبیعی که همه ساله از کشور خارج می شود، استفاده مطلوب به عمل آید. اما استفاده از این منابع آب پیامدهایی را از نظر هیدروپلیتیک، چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی، در پی خواهد داشت که اولین نمونه آن تاثیرگذاری بر نحوه روابط ایران با عراق است. روابط دو کشور ایران و عراق که طی چندین دهه بر اثر عوامل ژئوپلیتیک بحرانی بوده است، به نظر می رسد این بار تحت تاثیر مساله آب قرار گیرد، زیرا عراق که به دلیل اقدامات ترکیه در حوضه رودهای دجله و فرات با مشکل آب رو به رو شده است، گمان می رود در برابر پروژه های انتقال آب موردنظر ایران در حوضه رودهای زاب کوچک، الوند و سیروان واکنش نشان داده و دست به اقدامات بازدارنده بزند. از سوی دیگر موقعیت جغرافیایی این حوضه ها در غرب کشور که بیشتر منطبق بر مناطق کرد سنی مذهب هستند، می تواند بر تحریک کردهای منطقه دامن بزند. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی در پی بررسی هیدروپلیتیک این حوضه ها و پیامدهای آن و ارایه راهکارهایی درباره نحوه اجرای پروژه های کنترل آب و کاهش هزینه های سیاسی و اجتماعی آنهاست.
بررسی وضعیت منابع آب زیرزمینی در غرب استان کرمانشاه (دشت حومه سر پل زهاب، دیره، بشیوه، زهاب و قلعه شاهین)
حوزه های تخصصی:
انتخاب شاخص های فراطیفی (باریک باند) بهینه برای تخمین محتوای آبی گیاهان، با در نظر گرفتن شرایط متفاوت تراکم تاج پوشش گیاه و خاک پس زمینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش سنجش از دورِ فراطیفی، امکان بهره گیری از گروه جدیدی از شاخص های طیفی ـ با عنوان شاخص های باریک باند ـ برای تخمین پارامترهای بیوفیزیکی و بیوشیمیایی گیاهان به وجود آمده است. هدف از این مطالعه، مناسب ترین نواحی طیفی برای تخمین محتوای آبی گیاه با استفاده از شاخص های گیاهی و همچنین بررسی تأثیرات تاج پوشش گیاه و خاک پس زمینه در انتخاب این شاخص هاست. اندازه گیری های تاج پوشش گیاه در آزمایشگاه سنجش از دور با استفاده از دستگاه اسپکترومتر GER 3700 صورت گرفت. دو گروه از شاخص های گیاهی، با عنوان شاخص های نسبتی و شاخص های تعدیل کننده تأثیر خاک برای برآورد مقدار محتوای آبی گیاه تکوین یافتند و پس از ارزیابی، مقایسه شدند. برای محاسبه شاخص های باریک باند با استفاده از داده های فراطیفی موجود، تمامی ترکیب های دوباندی ممکن برای 584 باند در دامنه طیفی 400 تا 2400 نانومتر به منظور محاسبه شاخص های باریک باند و تخمین محتوای آبی گیاه، با استفاده رگرسیون خطی مورد ارزیابی قرار گرفتند. دقت نتایج تخمین محتوای آبی گیاه با استفاده از شاخص ها با باندهای بهینه به دست آمده، با استفاده از مقادیر ضریب همبستگی (2R) و ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و روش Cross-validation سنجیده شد و مورد مقایسه قرار گرفت. به دلیل تنوع در نوع تراکم تاج پوشش های گیاهی مورد بررسی و شرایط متفاوت خاک پس زمینه، با تقسیم بندی گیاهان به دو گروه با خاک پس زمینة متفاوت (تیره و روشن)، و همچنین دو تاج پوشش گیاهی متراکم و تنک، این تأثیرات در انتخاب بهترین شاخص ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان از آن داشتند که دقت تمامی شاخص ها در داده های با خاک پس زمینة روشن و داده های دارای تاج پوشش متراکم، به ترتیب در قیاس با داده های دارای خاک پس زمینة تیره و تاج پوشش تنک، با دقت بالاتری همراه بودند. ، ، ، ، ، ، ، ) نتایج به دست آمده در این تحقیق، توجه به خاک پس زمینه و ساختار تاج پوشش گیاهی را در انتخاب بهترین شاخص و باندهای بهینه برای شاخص ها، آشکار می سازد.
تحلیل های کمی رواناب حوضه ی آبریز سعیدآباد چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"حوضه سعید آباد چای یکی از حوضه های دامنه شمالی توده کوهستانی سهند در منطقه شمال غرب کشور است. مساحت این حوضه حدود 215 کیلومتر مربع بوده و از زیر حوضه های آجی چای می باشد که به دریاچه ارومیه می ریزد. در این مطالعه برای تحلیل مقادیر بارش، خطوط همبارش متوسط، همچنین خطوط همبارش با دوره برگشت های 25 و 100 سال تهیه شده است.
با عنایت به این که تعیین عوامل موثر بر رواناب نظیر تبخیر – تعرق، چالاب، برگاب، نفوذ و وضعیت رطوبتی خاک مشکل می باشد؛ با انتخاب دوره های بلندمدت، که تقریبا تاثیر عوامل گوناگون در این دوره ثابت است، مقادیر جریان تخمین زده می شود.
برای بررسی ارتباط بارش و رواناب سالانه و فصلی حوضه سعیدآباد چای از دوره آماری مشترک بارش و دبی سال های آبی (50-49) الی (76-75) به غیر از سال آبی (75-74) (به جهت در دست نبودن آمار) استفاده شده است. جهت حصول مدل های حاکم بر بارش و رواناب سالانه و فصلی حوضه آبریز سعیدآباد چای از انواع مدل های بارش – رواناب از جمله مدل های فرآیند ساده، معادله سری های ساده زمانی، مدل چند جمله ای، مدل خطی ساده SLM، مدل ضریب جریان با تغییرات فصلی استفاده گردیده است، که در اکثر موارد چند جمله ای های درجه سوم و دوم برازش بهتری نسبت به سایر معادلات نشان می دهند."
ارزیابی منابع آب های زیرزمینی دشت های بوچیر و حمیران جهت بهره برداری پایدار از منابع آب (هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سی سال گذشته افزایش رو به رشد جمعیت در کشور و توسعه سطوح زیر کشت کشاورزی از یک سو و استحصال آب از منابع زیرزمینی از سوی دیگر، موجب برداشت بی رویه از منابع آب شیرین زیرزمینی شده است؛ به طوری که سفره های آب زیرزمینی غالبا دچار بیلان منفی شده اند. در منطقه مورد مطالعه (دشت های بوچیر و حمیران) بهره برداری بی رویه از منابع آب زیرزمینی، نه تنها باعث افت سطح آب زیرزمینی، بلکه هجوم آب شور به آبخوان محدوده آب شیرین این دشت را نیز در پی داشته است. ادامه چنین روندی موجب بروز مشکلات زیست - محیطی، از قبیل شور شدن کامل آبخوان، خشک شدن آب چاههای دشت و از دست رفتن سرمایه های عظیم مالی و بروز مسایل عمده اجتماعی در آینده خواهد شد.بررسی آمار و اطلاعات وضعیت کمی و کیفی آب دشت مذکور و تجزیه و تحلیل آن و ترسیم نقشه های TDS و EC نشان می دهد که بیشتر مساحت دشت وضعیت بسیار بحرانی دارد که باید با ارایه راهکارهای مدیریتی، خصوصا مدیریت منابع سطحی این مشکل را کاهش داد.فعالیت های مخاطره آمیز انسانی در دشت با استفاده از روش AHP بررسی شده و مهمترین عامل تاثیرگذار منفی بر روی آبخوان دشت - اعم از کیفی و کمی - فعالیت های انسانی در امر کشاورزی و استحصال آب شرب بوده است که با استفاده از روش مقایسه های دو به دو (Pair wise comparisons) تحت عنوان فرآیند سلسله مراتب تحلیلی AHP، (Analytical Hierarchy process) شناسایی و رتبه بندی شده است.
تحلیل سینوپتیکی و فضایی توفان برف استان گیلان (فوریه 2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مخرب ترین توفان های دهه ی اخیر، توفان برف فوریه 2005 رشت می باشد. در پژوهش حاضر اهمیت توفان از نظر اقتصادی، سیاسی و انسانی، تعیین بعد فضایی(با کمک تصاویر ماهواره ای (MODIS، بعد زمانی، قدرت تخریب و عوامل مؤثر در شکل گیری توفان شامل مباحث دینامیک، ترمودینامیک و مباحث اقلیمی، توفان برف 2005 مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل سینوپتیکی دقیق تر توفان برف گیلان، الگوهای فشار سطح زمین بارش برف برای رشت تعیین شد. به منظور شناسایی الگوهای بارش برف شهرستان رشت، آمار بارندگی روزانه ایستگاه سینوپتیک رشت، طی دوره ی آمار(2005–1995) از سازمان هواشناسی تهیه شده و روزهای برفی رشت انتخاب شدند. با استفاده از روش تحلیل خوشهایWards سه الگوی بارش برف برای روزهای برفی رشت تعیین شد. الگوی اول زبانه پر فشار بالکان(زبانه پر فشار حوضه ی بالکان از شمال وشمال غربی دریای خزر منطقه را تحت تأثیر قرار می دهد). الگوی دوم پرفشار سیبری (آنتی سیکلون سیبری از شمال شرقی و شرق روی دریا گسترده شده و تا سواحل جنوبی دریا گسترش می یابد).الگوی سوم پرفشار ترکیبی ( زبانه پرفشار بالکان و سیبری با یکدیگر ادغام شده و دریای خزر را تحت تأثیر قرار داده است ). در سطح 500 هکتوپاسکال تراف بادهای غربی روی منطقه حاکم است. بارش برفی که ارتفاع آب معادل آن برابر با mm 73 باشد، به عنوان آستانه برف سنگین رشت تعیین شد. بارش سنگین برف گیلان در فوریه 2005 (بهمن ماه 1383)، نتیجه ی استقرار الگوی سوم است. با توجه به بررسی نقشه های سینوپتیکی از روز3 فوریه این دو زبانه پرفشار باهم ادغام شده و در روز 5 فوریه دریای خزر را تحت تأثیر قرار می دهد. از ساعت 21 گرینویچ 7 فوریه بارش سنگین برف شروع می شود. در سطح hpa 500، تراف خوابیده با محور شمال شرقی- جنوب غربی بادهای غربی حاکم است. مساحت پوشش برفی به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده های ماهواره ای MODIS نشان می دهد، که بالغ بر 275/2420 کیلومربع از سطح استان به زیر پوشش برف رفته است. تخریب بالغ بر پنجاه هزار واحد مسکونی، تجاری، صنعتی، اداری و آموزشی و صدها کیلومتر شبکه برق استان، خود گواهی روشن بر حجم عظیم توفان برف رشت می باشد، درحالی که هیچ گاه چنین خسارتی در پیشینه برف رشت وجود ندارد.
بررسی رژیم هیدرولوژیکی رودخانه ی فریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، با استفاده از روش های آماری و نرم افزارهای موجود، روابط بین مولفه های اقلیمی و هیدرولوژیکی حوضه ی آبریز رودخانه ی فریزی بررسی شد. این پژوهش نشان می دهد که در حوضه مزبور، توزیع بارش زمستانه و بهاره، تحت تاثیر ارتفاع و موقعیت جغرافیایی است. همچنین رژیم هیدرولوژیکی رودخانه، تناوبی و متاثر از نوع و تغییرات فصلی برف و باران است که همزمان با شروع ذوب برف و رگبارهای بهاری طغیان می کند. تحلیل نقشه های تراز سطح آب زیرزمینی در محدوده ی مخروطه افکنه، گویای این مطلب است که سالانه، حجم قابل توجهی از آب سیلاب ها در آبخوانه ی پایین دست رودخانه نفوذ نموده آن را تغذیه می کند. با توجه به افت مستمر سطح آب زیرزمین منطقه و کسری مخزن، تغذیه ی مصنوعی و تقویت بیشتر پتانسیل زیرزمینی از سیلاب رودخانه الزامی است.
تخمین نیترات آب زیرزمینی دشت همدان- بهار با استفاده از شبکة عصبی مصنوعی و اثر تفکیک داده ها بر دقت پیش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کسب اطلاعات لازم در خصوص نیترات در منابع آب زیرزمینی مستلزم اندازه گیریهای دقیق دوره ای است که با وجود اندازه گیری آن در برخی مناطق، به علت حساسیت های اجتماعی و سلامتی جامعه گزارش نمیشود. بنابراین مدل سازی آن به علت اطلاع از وضعیت کیفی آب هر منطقه ضروری به نظر میرسد. هدف این مطالعه استفاده از روش شبکة عصبی مصنوعی در برآورد نیترات و مقایسة آن با مقادیر اندازه گیری شده و بررسی تأثیرپذیری برآورد نیترات از تعداد و ماهیت اطلاعات ورودی به مدل شبکه عصبی بود. داده ها از آمار و اطلاعات کمی و کیفی 53 حلقه چاه آب زیرزمینی دشت همدان- بهار در دو گروه اطلاعات پرهزینه و کم هزینه، طی سالهای 1382 تا 1387 اخذ شد. در گروه اطلاعات پرهزینه از 13 متغیر مستقل شیمیایی به عنوان ورودی شبکه عصبی مصنوعی و در گروه کم هزینه از 7 و 8 متغیر به تفکیک برای مدل سازی نیترات استفاده شد. مقایسة نتایج آزمون هر سه آرایش، حاکی از توانایی بالای مدل شبکة عصبی در پیش بینی غلظت نیترات است. مقایسة میانگین خطاهای حاصل از هر سه مدل شبکه عصبی با آزمون t و آماره Z نشان داد که تفاوت معنیداری بین نتایج مدل ها وجود ندارد. بنابراین استفاده از اطلاعات گروه دوم در ورودی شبکه عصبی قابل توجیه است. مشخصه های ورودی مدل پیشنهادی شامل خصوصیات ژئومرفولوژی عمق استاتیک، عمق چاه، مختصات جغرافیایی و اطلاعات کیفی دما، pH ، هدایت الکتریکی نمونه های آب اندازه گیری شده است که موفق به پیش بینی غلظت نیترات با اطمینانی بیش از 80 درصد شد که مؤید کارایی مناسب مدل در آبخوان دشت همدان-بهار است
اثرات احداث سد بر هیدرودینامیک و تغییرات بستر رودخانه میناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با احداث سد میزان تولید، ذخیره و حمل رسوب در سیستم تغییر نموده که این امر موجب تغییر فرسایش و در نتیجه تغییر مورفولوژی کانال در دوره های کوتاه مدت و بلندمدت می گردد. این امر همچنین موجب تغییر خصائص مورفولوژیکی کف بستر و دیواره و در نتیجه انتقال میزان آب و بالطبع افت و بالاآمدگی بستر و گسترش مناطق سیلگیر در پیرامون رودخانه می گردد، که می توان تمام موارد فوق را برآیند تحولات ریخت شناسی و مورفولوژیکی به حساب آورد.
در این راستا از منابع اسنادی موجود، نمونه گیری از رسوبات کف بستر(30نمونه رسوبی) و آزمایش دانه سنجی و میکروسکوبی آنها، نقشه ها ، نرم افزارهای رایانه ای و به ویژه بررسی های میدانی استفاده شده است و نتایج بررسی به صورت روابط ریاضی ارائه گردید.
نتایج بیانگر این می باشد که با احداث سد میناب و تغیر رژیم آبی رودخانه، منجر به تغییرات زیاد در وضعیت رسوب از نظر نوع و مقدار شده است. این تغییرات، عملکرد فرسایشی رودخانه میناب را تغییر داده و حاصل آن تحول ریخت شناسی رودخانه (نیمرخ طولی و عرضی، الگو و پلان رود) بوده است.
تحلیل موانع به کارگیری مدیریت بهینه منابع آب در نظام کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب آبیاری به¬مثابه منبعی ضروری در تولید و فعالیت های معیشتی خانوار مشارکت دارد.
در سال های اخیر، به¬منظور اطمینان از کافی بودن آب برای کشاورزی، مدیریت پایدار نظام آبیاری و برآورده ساختن سایر نیازها، همواره ایجاد ارتباط میان تقاضای مصرف¬کنندگان و
عرضه¬کنندگان آب ضرورت داشته است. در تحقیق حاضر، به¬منظور دستیابی به اهداف مورد نظر، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده می شود و 350 نفر از مولدان در قالب نمونه¬ای از مولدان شش منطقه انتخاب می شوند. بر اساس تحلیل عاملی، موانع موجود در به¬کارگیری مدیریت بهینة منابع آب کشاورزی، به¬ترتیب اهمیت، به چهار گروه اقتصادی و مالی، برنامه ریزی, آموزش و ترویج، و موانع طبیعی دسته¬بندی می شوند. کل واریانس تبیین¬شده از طریق این چهار عامل در عدم به¬کارگیری مدیریت صحیح منابع آب کشاورزی 56/40 درصد است؛ و بقیة واریانس را نیز عوامل دیگری تبیین می¬کنند که در پژوهش حاضر، در دسترس نبودند.