فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
تعیین مناسب ترین اندازه پلات برای نمونه برداری از سنگ فرش بیابان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنگ فرش بیابانی یکی از عوامل محافظت کننده خاک سطحی در مقابل فرسایش بادی در مناطق بیابانی است. درصد تراکم سنگ فرش و قطر ذرات، یا به نوعی دانه بندی ذرات، از مهم ترین عوامل تعیین کننده میزان حفاظت خاک توسط این ذرات است. نمونه برداری های سنگ فرش بیابان، به طور معمول در عرصه و به صورت تخمینی یا با استفاده از خط کش و پلات انجام می گیرد؛ ولی در هیچ یک از منابع، ابعاد استانداردی برای پلات در نمونه برداری از سنگ فرش بیابان ارائه نشده و حتی روشی نیز برای تعیین آن معرفی نشده است. در این مطالعه با استفاده از یک روش نوآورانه، ابعاد بهینه پلات برای نمونه برداری از سنگ فرش بیابان در انواع مختلف دشت سر تعیین شده است. این روش برمبنای افزایش ابعاد پلات و ترسیم منحنی های دانه بندی متعدد در پلات های با ابعاد مختلف و مقایسه آنها با یکدیگر استوار است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، چنانچه هدف از نمونه برداری از سنگ فرش بیابان در دشت سر لخت باشد، ابعاد 40×40 سانتی متر، در دشت سر اپانداژ، ابعاد 30×30 سانتی متر و در دشت سر لخت، ابعاد 20×20سانتی متر، مناسب ترین ابعاد پلات در نمونه برداری از سنگ فرش بیابان در دشت سر پوشیده است. چنانچه نمونه برداری از سنگ فرش بیابان به صورت کلی مطرح باشد، ابعاد مناسب پلات، 40 ×40 سانتی متر است.
بررسی نسبت تحویل رسوب (SDR) در حوضه رودخانه جاجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو، تحلیل علمی و تکنیکی از بررسی مدل های موجود و نتایج حاصل از آن در تعیین متوسط تحویل رسوب در دوره زمانی بلندمدت برای حوضه های متوسط مقیاس، واقع در حوضه رودخانه جاجرود به منظور تعیین مناسب ترین مدل برای برآورد نسبت تحویل رسوب در زیرحوضه های این رودخانه است. برای بررسی متوسط تحویل رسوب در دوره زمانی بلندمدت، به داده های آماری بارندگی و پارامترهای حوضه نیازمندیم. شاخص SDR شاخصی برای اندازه گیری واکنش حوضه به میزان فرسایش بالادست است. در این نوشتار از هفت مدل ونانی، سرویس حفاظت خاک آمریکا، مانرو و رنفرو، ویلیام و برنت، روئل و ویلیامز برای برآورد نسبت تحویل رسوب SDR استفاده شده است. در اکثر این مدل ها به پارامترهای مساحت، نسبت R/L، طول آبراهه اصلی و شیب حوضه برای محاسبه SDR از طریق روابط ارائه شده برای هر مدل نیاز است. مقادیر حاصل از این روابط برای تعیین بهترین مدل در تخمین نسبت تحویل رسوب با SDR واقعی مقایسه شده و مقادیر حاصل از تفاضل SDR واقعی و پیش بینی شده با توجه به کمترین میزان اختلاف، مدل مطلوب را معرفی می کند. نتایج بررسی مدل های مذکور نشان می دهد که از هفت زیرحوضه مطالعه شده، در چهار زیرحوضه فشم، میگون، امامه و افجه، مدل مانرو و رنفرو مطلوب ترین نتیجه را در برداشته است و در دو زیر حوضه آهار و کند، مدل روئل به نتیجه مطلوب دست یافته و تنها در زیرحوضه لوارک، مدل رنفرو مطلوب ترین نتیجه را در برآورد نسبت تحویل رسوب داشته است.
اشکال و فرایندهای بادی در نواحی بیابانی (1)
حوزه های تخصصی:
مدل سازی و پیش بینی عملکرد گندم دیم با توجه به دوره های فنولوژیکی رشد گیاه (مطالعه ی موردی: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه، به منظور مدل سازی آماری و پیش بینی عملکرد محصول گندم دیم در استان کردستان، برمبنای شاخص های هواشناسی کشاورزی و پارامترهای اقلیمی انجام شده است. به این منظور مدل رگرسیون خطی داده های عملکرد محصول گندم دیم، برای سال های 70 تا 1382 محاسبه شد. متغیّرهای مستقل در این مطالعه، شامل 5 شاخص هواشناسی کشاورزی و 12 پارامتر اقلیمی هستند که هرکدام برای 6 مرحله ی فنولوژیکی رشد محصول از کاشت تا برداشت کل فصل رشد و نیز مجموع مرحله ی دوم رویشی پس از خواب و مرحله ی زایشی استخراج شده اند (در مجموع 8 مرحله از رشد گیاه). با توجّه به زیاد بودن متغیّرهای مستقل، این متغیّرها به روش گام به گام (stepwise) وارد مدل رگرسیونی شده و بهترین متغیّرهای مستقل پیش بینی کننده برای هر مرحله و هر ایستگاه با توجّه به مقادیر ضریب تعیین (R2)، R، و خطای معیار (SEOE) انتخاب شد ند ؛ سپس از بین مدل های ارائه شده برای مراحل رشد، بهترین مدل برای هر شهرستان و کلّ استان انتخاب شد و برای آزمون آنها اقدام به تخمین محصول برای سال های 83 تا 1385، با این مدل های بهینه شد. نتایج حاصل از این مدل ها نشان می دهند که 81 ، 2/70 ، 2/82 ، 71، 80 ، 6/90 ، 6/65 درصد تغییرات عملکرد محصول گندم دیم، به ترتیب در شهرستان های بانه، مریوان، دیواندره، بیجار، قروه، سقز، سنندج با پارامترهای اقلیمی و شاخص های هواشناسی کشاورزی استخراج شده، انجام می شود. همچنین بهترین مرحله ی فنولوژیکی برای پیش بینی عملکرد گندم دیم در شهرستان های سقز، قروه و بیجار، مرحله ی زایشی (22 اردیبهشت تا 20 خرداد) است. این زمان برای شهرستان بانه، مرحله ی دوم رشد رویشی پس از مرحله ی خواب (26اسفند تا 21 اردیبهشت) و برای شهرستان مریوان مرحله ی خواب (22 آذر تا 25 اسفند) است. برای شهرستان های سنندج و دیواندره بهترین مدل رگرسیونی با استفاده از داده های کل فصل رشد انتخاب شد.
زمین شناسی و توان معدنی استان گیلان
حوزه های تخصصی:
گسل های سراسری و مهم ایران
حوزه های تخصصی:
مطالعه موردی طرح ساماندهی آبراهه کارون- روشی جدید در ارزیابی زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی تغییرات تپّههای ماسهای ساحلی استان سیستان و بلوچستان (از سال 1346 تا 1372)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقة ساحلی غیر سنگی شرق دریای عمّان از واحدهای رسوبی محیطهای بیابانی، رودخانه ای، ساحلی و دریائی کمعمق تشکیل شده و مهمترین آنها که حاصل اندرکنش توأم فرایندهای دریائی و خشکی است، تپّههای ماسهای میباشند. این تپّهها در اشکال طولی، عرضی، برخان، مرکّب، پناهگاهی،گنبدی شکل و پهنههای ماسهای رخنمون یافته اند. تپّههای ماسهای این منطقه به لحاظ ماهیّت تغییر پذیر خود، شاهد تحوّلات بسیاری بهصورت تشکیل تپّههای جدید، تبدیل آنها به یکدیگر و فرسایش کلّی و جزئی بودهاند. فرسایش و حرکت تپّههای ماسهای بهعنوان یکی از فرایندهای مهمّ مناطق حاشیة بیابانهای ساحلی استان سیستان و بلوچستان مشکلات فراوانی برای ساکنین این مناطق ایجاد کرده است. هدف از این تحقیق بررسی الگوی تغییرات بیابانهای ساحلی دریای عمّان و تأثیر این تغییرات برروی منابع طبیعی مجاور آنها بوده است. در این تحقیق عکسهای هوائی سالهای 1346 و 1372 منطقة ساحلی سیستان و بلوچستان مورد استفاده قرار گرفته است. منطقة بررسی شده بالغ بر 636123 هکتار مساحت داشته و کرانهای بهطول 300 کیلومتر از سواحل دریای عمّان را در برگرفته است. کلّیة اطلّاعات پایه و بهعلاوه نتایج پیمایشهای میدانی با استفاده از روش GIS آنالیز و بررسی شده است. حاصل این بررسیها، تهیّة نقشههای پراکنش انواع تپّههای ماسهای و تعیین نوع و میزان تغییرات آن بوده است. مساحت تپّههای ماسهای در انواع مختلف در سال 1346بالغ بر 45600 هکتار بوده و این در حالی است که پس از 26 سال در سال1372، مساحت آنها با 35/10 درصد رشد به 50867 هکتار رسیده است. در این بین، تپّههای ماسهای عرضی، پناهگاهی، مرکّب، و پهنههای ماسهای به علّت تبادل رسوب بین دریا و منطقة ساحلی، رویش گیاهان در حاشیة رودخانههای فصلی، حرکت تپّههای ماسهای به سمت مرکز بیابان و تبدیل آنها به انواع دیگر و فرسایش انواع تپّههای ماسه و پخش رسوبات در حاشیة آنها شاهد افزایش و توسعة بیشتری بودهاند؛ درحالیکه انواع طولی، برخان وتپّههای گنبدی شکل به لحاظ فرسایش بادی و تغییر شکل به انواع دیگر دچار کاهش سطح شدهاند.
بررسی خاکها و رویش گیاهی منطقه سگزی اصفهان
حوزه های تخصصی:
تحلیل سری زمانی روزانه آلودگی هوای اصفهان ناشی از صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانستنی های بیش تر در مورد زلزله برای معلمان جغرافیا
حوزه های تخصصی:
بررسی توزیع مکانی بارش سالانه با استفاده از روش های زمین آماری (مطالعه ی موردی: استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از مطالعات و بررسی های منابع طبیعی و کشاورزی، به دلیل عدم پوشش کامل ایستگاه های اندازه گیری نقطه ای باران ، برآورد بارش منطقه ای یا تخمین بارش در مناطق خشک میان ایستگاه ها ضروری است. بنابراین، آگاهی از میزان متوسّط بارندگی در یک حوضه ی آبخیز، از عوامل اساسی در هیدرولوژی و طرّاحی سازه است. روش های مختلفی برای برآورد بارش وجود دارد که ازجمله ی آن می توان به روش های میان یابی اشاره کرد. در بیشتر موارد، یکی از روش هایِ موجودِ دلخواهِ کارشناس انتخاب و مورد استفاده قرار می گیرد که ممکن است برآورد دقیقی نباشد. هدف از این پژوهش، مشخّص کردن توزیع مکانی بارش سالانه ی حوزه ی آبخیز قم با استفاده از روش های زمین آماری و مقایسه ی روش های موصوف با یکدیگر است. برای این کار، پس از جمع آوری آمار و اطلاعات مربوطه و وارد کردن آنها در محیط نرم افزار GS+و ARC GIS نسخه ی 10، نقشه ی هم باران تهیّه و آنالیز واریوگرام منطقه ی مورد مطالعه انجام شد. سپس برای ارزیابی روش های میان یابی از روش ارزیابی متقابل و دو عامل MAE وMBE استفاده شد. در این مطالعه، دو روش زمین آماری کریگینگ و عکس فاصله با توان های (1تا 3) برای برآورد بارش سالانه با استفاده از آمار سی ساله ی ایستگاه های باران سنجی در استان قم و اطراف آن مورد ارزیابی قرار گرفتند و برای ارزیابی دو روش فوق نیز، از معیار میانگین خطای مطلق (MAE) استفاده شد. نتایج این ارزیابی نشان داد که تغییرات بارندگی سالانه، بیشتر از مدل گوسی تبعیّت می کند. در محدوده ی مورد مطالعه، روش کریگینگ با MAE برابر 22/30 میلی متر، مناسب ترین روش تخمین بارندگی سالانه است و روش عکس فاصله به توان یک با MAE برابر 23/32 میلی متر و عکس فاصله به توان دو با MAE برابر 55/33 میلی متر وعکس فاصله به توان سه با MAE برابر1/35میلی متر در رده های بعدی قرار می گیرند.
اولویت بندی معیارهای طبیعت گردی در اکوسیستم های بیابانی و نیمه بیابانی با روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقاضا برای گردشگری در طبیعت، برنامه ریزی همه جانبه و توجه به محیط زیست و جلوگیری از تخریب آن را ضروری ساخته است. به منظور برنامهریزی گردشگری متکی به طبیعت در مناطق خشک و بیابانی کشور، پس از بررسی و جمع بندی مراجع داخلی و خارجی، 12 معیار اصلی و 41 زیرمعیار حاصل شد. معیارهای حاصل برای تعیین معیارهای مکانیابی عرصه های طبیعت گردی در مناطق بیابانی و نیمه بیابانی و اولویت بندی آنها، در قالب پرسشنامه دلفی در اختیار متخصّصان گردشگری و محیط زیست قرار گرفت. نتایج بر اساس درصد اهمیت و درجه اهمیت معیارهای مورد بررسی نشان داد که 11 معیار اصلی شاملاهمیت تفرّجگاهی، عوامل مدیریتی، خصوصیات فیزیکی سیمای سرزمین، حیات وحش منطقه، منابع آب، حساسیت محیط، سیمای فرهنگی و تاریخی، اقلیم، ویژگی های اجتماعی، پوشش گیاهی و جنبه های اقتصادی مشتمل بر 28 زیرمعیار برای برنامه ریزی طبیعت گردی در اکوسیستم های بیابانی و نیمه بیابانی دارای اهمیت و در تصمیم گیری به ترتیب دارای اولویت است. واضح است که کاربرد معیارهای طبیعت گردی در سایر اکوسیستم های طبیعی نیازمند بررسی های مستقلی است.