فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
پهنه بندی خطر زمین لرزه با روش تحلیل چند معیاره فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت گسل ها باعث رها شدن انرژی ذخیره شده، بروز زلزله، تلفات جانی و خسارت های مالی فراوان به ویژه در مناطق شهری می شود. در این راستا مدل فضایی چند معیاری، که دارای ساختاری تحلیلی بر مبنای مکان می باشد، می تواند به طور نامحدود متغیرهای رخداد زمین لرزه را با ارایه ی وزن های درون گروهی و بین گروهی بررسی نماید. این مدل بر اساس ارزیابی چند متغیره که در علوم ریاضی و آمار برای تحلیل بین متغیرهای مختلف به کار می رود، فراهم شده است. از آنجایی که در برآورد توان لرزه خیزی یک محیط عناصر و عوامل متفاوت فراوانی تاثیرگذار هستند در نتیجه اثر هر کدام از پارامترها، بر روی توان لرزه خیزی محیط متفاوت است. ارزیابی چند متغیره فضایی، توان همدیده بانی همه ی عناصر و عوامل مؤثر در برآورد توان لرزه خیزی را به صورت یکجا دارا است و نتایج مطلوب و منطقی را به صورت مکانی و نقشه ارایه می دهد. در این پژوهش با استفاده از این مدل و استفاده از اطلاعات زمین مرجع موجود و همچنین استفاده از تئوری های حاکم در خصوص پتانسیل رخداد زمین لرزه در محیط، رخداد زمین لرزه در استان کردستان به تفکیک شهرستان پهنه بندی شده است. در مجموع از تمام مساحت استان 23/26 درصد در پهنه با خطر بالا، 65 درصد در پهنه با خطر پایین قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که نوار غربی در پهنه با خطر بالا، نوار مرکزی در پهنه با خطر متوسط و نوار شرقی در پهنه با خطر کم واقع شده است. پارامترهای مورد استفاده در این پهنه بندی شامل تعداد گسل، فاصله از خطوط گسل، جهت گسل، کانون های رخداد زمین لرزه، بررسی تمام ویژگی های برداشت شده از یک نقطه ی کانونی لرزه ای مانند بزرگای زمین لرزه، عمق رخداد زمین لرزه، تراکم زمین لرزه در یک محیط و وضعیت ساختار لیتولوژیکی می باشد.
پهنه بندی اقلیم کشاورزی کشت توت فرنگی با استفاده از سامانه ی اطلاعات جغرافیایی
حوزه های تخصصی:
یکی از ارکان اولیه در برنامه ریزی های کشاورزی، تعیین و شناسایی واحدهای اقلیم زراعی است. یک واحد اقلیم زراعی عبارت از واحدهایی است که عوارض زمینی و عناصر اقلیمی در آنها به صورت واحدی یکپارچه در نظر گرفته شده و هر واحد می تواند، خصوصیات متفاوتی را دارا باشد.
در این راستا شرایط ایستگاه ساری به عنوان منطقه نمونه کشت توت فرنگی در استان مازندران مدنظر قرار گرفت. برای این منظور آمار و اطلاعات اقلیمی و محیطی استان مازندران به صورت لایه های عوامل زمینی و اقلیمی جمع آوری گردید و با کمک نرم افزار (Excel) مورد ارزیابی قرار گرفت. در ترسیم نقشه های اقلیمی و توصیفی استان از نرم افزار GIS(1) استفاده شده است. از عوامل زمینی: لایه های توپوگرافی، کاربری اراضی، شیب، نوع خاک و از عناصر اقلیمی: مقدار بارش و دمای سالانه، در نظر گرفته شده است.
با استفاده از توابع ویژه سامانه ی اطلاعات جغرافیایی، ابتدا متناسب با قابلیت کشت توت فرنگی، به لایه ها ارزش وزنی داده شده و سپس در یک نقشه نهایی ترکیب شده اند. نقشه نهایی نشان دهنده قابلیت مناطق مختلف استان مازندران برای کشت توت فرنگی است. نتایج، بیانگر دقت نقشه تهیه شده و همچنین توانمندی سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (GIS)در تحلیل یکپارچه و ارائه واحدهای همگن اقلیم زراعی می باشد.
شناسایی پلی مورف های آلومینوسیلیکات (Al2SiO5) با استفاده از طیف سنج Field Spec®3 در منطقه همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه آلومینوسیلیکاته (Al2SiO5) آندالوزیت، کیانیت و سیلیمانیت، از جنبه های اقتصادی و همچنین شرایط تشکیل آنها اهمیت دارد. به منظور مطالعه طیف مربوط به این پلی مورف ها، منطقه دگرگونی هاله الوند همدان و رگه های سیلیسی دارای این آلومینوسیلیکات ها انتخاب شده است. برای نیل به این هدف پس از مطالعات صحرایی و پتروگرافی نمونه ها، آنالیز طیف سنجی با دستگاه Field Spec®3 صورت گرفت و براساس نتایج به دست آمده، به طبقه بندی و آنالیز داده ها پرداخته شد. بر این اساس، پلی مورف های آلومینوسیلیکات با توجه به ترکیب شیمیایی یکسان، دارای باندهای جذبی مشابه اند ولی عمق جذبی متفاوتی در محدوده مادون قرمز دارند و ضمناً میزان بازتابندگی (Reflectance) آنها نیز متفاوت است. با توجه به اینکه هر یک از این سه پلی مورف در شرایط خاص دما و فشار به وجود می آیند و ساختار فیزیکی خاص خود را دارند، این تفاوت موجود در میزان بازتاب با ساختار فیزیکی این پلی مورف ها مستقیماً مرتبط است. در این زمینه، میزان بازتاب سیلیمانیت بیشتر از کیانیت است، و میزان بازتاب کیانیت هم بیشتر از آندالوزیت. همچنین این سه پلی مورف از نظر مقدار عمق جذب در محدوده باندهای جذبی شان مورد بررسی قرار گرفتند، که مقدار عمق جذب کیانیت کمتر از سیلیمانیت و آندالوزیت بوده و مقدار عمق جذب سیلیمانیت تنها در 950 و 1404 نانومتر کمتر از آندالوزیت بوده است. با توجه به بررسی های صورت گرفته، علت وجود هر یک از باندهای جذب در این سه پلی مورف، وجود عناصر و ترکیبات خاص در ترکیب کانی شناسی آنها بوده است. در پایان نیز برای بررسی امکان تفکیک اهداف مورد نظر، طیف های نماینده با باندهای سنجنده فراطیفی Hyperion و سنجنده چندطیفی Aster شبیه سازی شدند.
شواهد ریخت شناسی (ژئومورفولوژی) یخچالی کواترنری در البرز غربی: دامنه شمالی کوه سیالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب و هوا، مهمترین عامل تاثیرگذار بیرونی در فرآیندهای شکل زایی سطح زمین است. چون شرایط آب و هوایی اخیر در عرض های جغرافیایی خاص نمی تواند بسیاری از پدیده های موجود فعلی در سطح زمین مانند سیرک های یخچالی را ایجاد کند، بدین سبب می توان این پدیده ها را به تغییرات آب و هوایی در گذشته های دور (کواترنر) نسبت داد. از جمله این پدیده های بازمانده از شرایط آب وهوایی گذشته، شواهد حاصل از فعالیت های یخچالی در سیالان (البرز غربی) به شمار می رود. در این راستا، این مطالعه در ادامه پژوهش های قبلی با مشاهدات میدانی و اسنادی و ابزارهایی چون نقشه های توپوگرافی (1:50000 و 1:25000)، زمین شناسی (1:100000)، عکس های هوایی (1:40000) با هدف شناسایی پدیده های یخچالی کوهستانی کواترنر و حدود گستردگی آن ها در دامنه های شمالی کوه سیالان واقع در البرز غربی، در جنوب شهرستان تنکابن انجام گرفته است. نتایج مطالعات نشان داد: در آب و هوای کنونی محدوده مورد پژوهش، فرآیند فرسایش آبی و تخریب سنگ ها توسط یخبندان و ذوب یخ و بطور کلی اعمال مکانیکی (از ارتفاع 2000 تا 4100 متری) و در ارتفاعات پایین تر از 2000 متری تخریب و متلاشی شدن سنگ ها بر اثر اعمال فیزیکو- شیمیایی و بیوشیمیایی برتری و غلبه دارد و در نتیجه عوارض و پدیده های مربوط به این فرآیندها در سطح دامنه های کوهستانی چشم انداز غالب را تشکیل می دهد. در عین حال در ارتفاعات 2500-4176 متری، شواهدی نظیر سیرک های یخچالی، یخرفت ها، وارو، دره های یخچالی و ... مبتنی بر فرآیندهای یخچالی وجود دارد که بر سردتر بودن آب و هوای گذشته در کواترنر دلالت دارد
تعیین تقویم مناسب کشت گندم دیم در استان ایلام با استفاده از شاخص شروع بارندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر عوامل آب و هوایی بر کشاورزی از اهمّیّت ویژهای برخوردار است و این موضوع، به خصوص در شرایط کشت دیم بیشتر صدق میکند. در زراعت دیم تاریخ کاشت همان تاریخ شروع اولین بارندگی مؤثّر پائیزی است. برای تعیین تاریخ مناسبترین زمان کاشت در استان ایلام، برروی دادههای روزانة بارش هجده سالة هفت ایستگاه که توان پوشش حدّاکثر وسعت این استان را داشت، بررسیهایی صورت گرفت و با دخالت دادن احتمال 75% و 50%، تاریخ مناسب کاشت گندم دیم بدست آمد. براساس تعاریف ارائه شده، بهترین تعریف برای شروع کاشت گندم دیم در استان ایلام عبارت بود از تاریخ شروع بارش و به تبع آن، تاریخ کاشت گندم دیم زمانی است که بعد از اوّل مهرماه پنج میلیمتر بارندگی شده باشد؛ به شرطی که پانزده روز بعد از آن خشک نباشد. براساس این تعریف، بهترین تاریخ شروع کاشت گندم دیم در استان ایلام دهة دوّم آبان ماه به بعد است. نتایج تقویم کاشت گندم دیم در استان ایلام حکایت از متفاوت بودن تاریخ کاشت در مناطق مختلف استان ایلام دارد. اگر بارندگی مؤثّر برای کشاورزی دیم را 300 میلیمتر در نظر بگیریم، مناطقی مثل دهلران، موسیان، دشت عبّاس و قسمتی از شهرستان مهران جزء مناطق نیمه مستعّد دیم محسوب میشوند و بیش از 80% از استان ایلام جزء مناطق مستعد کشت گندم دیم به حساب میآید.
زیست پالایی شیوهای برای پاکسازی محیط خاک وآب
حوزه های تخصصی:
چارچوب های مفهومی و عملیاتی در مدیریت مهاجرت بین المللی مطالعه موردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ابتدا در قالب رابطه انسان و محیط و پویایی های مربوط به آن، جغرافیای مهاجرت بین الملی و جا به جایی انسان ها در مقیاس وسیع در دو دهه گذشته را مورد توجه قرار می دهد و اثرات جهانی شدن مهاجرت را مشخص می کند. حدود 175 میلیون مهاجر در دنیا وجود دارد و از هر 35 نفر از جمعیت جهان یک نفر مهاجر می باشد. گستردگی مهاجرت و جهانی شدن آن تمام کشورها را با چالش مدیریت این پدیده روبرو ساخته است و این به نوبه خود باعث پیدایش رشته مدیریت مهاجرت شده است. تمرکز اصلی این پژوهش بر فهم چارچوب های مفهومی و اصول عملی مدیریت مهاجرت می باشد و در این راستا، سه پرسش در این نوشتار مطرح و پاسخ داده می شوند:.1 مبانی نظری فهم پدیده مهاجرت کدامند؟.2 چارچوب های فکری و عملی مدیریت مهاجرت چگونه قابل تبیین می باشند؟.3وضعیت مدیریت مهاجرت در ایران چگونه قابل تحلیل می باشد؟تکیه بر مورد ایران از آن جهت است که کشور ما به طور همزمان کشوری، "مهاجر پذیر"، "مهاجر فرست" و "گذر مهاجرتی" بوده و برای ایران مدیریت مهاجرت امری ضروری بوده و باید با چارچوب های علمی، این پدیده را مدیریت کند.در پاسخ به سوالات فوق، در بحث روش شناسی و مفهومی، دیدگاهی که در این نوشتار پردازش می شود این است که از آنجا که مهاجرت پدیده ای پیچیده و دارای ابعاد گوناگون می باشد، نمی توان با نظریه پردازی های کلان آن را شناخت لذا نظریه های میان برد، به ما در فهم پدیده مهاجرت بیشتر کمک کرده و با ابتکاری میان رشته ای و نه صرفا با تکیه بر نظریه های اقتصادی، می توان ابعاد گوناگون مهاجرت را درک کرد. از این روست که مدیریت مهاجرت به عنوان یک پروژه میان رشته ای و برگرفته از نظریه های میان برد، در سال های اخیر مخصوصا در عرصه بین المللی مهاجرت مطرح شده است و چارچوب های نسبتا مشخصی پیدا کرده است. پیش فرض اصلی مدیریت مهاجرت این است که مهاجرت پروژه ای کنترل پذیر نیست و پروسه ای است که باید مدیریت شود در این نوشتار چهار حوزه اصلی مدیریت مهاجرت "مهاجرت و توسعه"، "تسهیل مهاجرت". "قانونمند کردن مهاجرت" و "مهاجرت اجباری" مورد بررسی قرار گرفته اند.در مدیریت مهاجرت بین المللی و جا به جایی عظیم انسان ها، نقش کنشگران عمده یعنی دولت ها، سازمان های بین الدولی و جوامع ماورا ملی قابل توجه می باشند. چگونگی این نقش ها، در این نوشتار روشن شده و کنش و واکنش های متقابل بین آن ها تحلیل می شوند. توجه خاصی به نقش سازمان بین الملل مهاجرت، برنامه موسوم به ابتکار بردن و کمیسیون جهانی مهاجرت گردیده است و از خلال مرور تحلیلی ادبیات منتشره توسط آن ها، پنج اصل اجماعی مدیریت مهاجرت استنتاج گردیده است. نهایتا این اصول یعنی "اصل افزایش هماهنگی بین ارگان ها"، "اصل انسجام سیاست های مهاجرتی"، "اصل گردآوری اطلاعات و داده های مهاجرتی"، "اصل تقویت همکاری بین المللی" و "اصل به بازی گرفتن تمام بازیگران" به مورد ایران تعمیم داده شده و وضعیت مدیریت جهانی در کشور ما مورد بررسی مفهومی و عملی قرار گرفته است.
بررسی روند تغییرات خط ساحلی با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، مطالعه موردی : ساحل شهرستان بندر دیر، خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نواحی ساحلی به لحاظ فیزیکی و اکولوژیکی تحت تاثیر عامل های طبیعی و انسانی دائماً در حال تغییر هستند. این تغییرات بر روی خط ساحلی و نواحی ساحلی تأثیر گذاشته و در ادامه اثر منفی بر زندگی انسانی، فعالیت های انسانی و ارتباطات دریایی می-گذارد. پایش ناحیه ساحلی، امری مهم در توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست آن است؛ جهت پایش ناحیه ساحلی، استخراج خط ساحلی در زمان های مختلف کاری اساسی است. خط ساحل یکی از مهم ترین عارضه های خطی برروی سطح زمین بوده که طبیعت پویا را نشان می دهد. خطوط ساحلی توسط کمیته داده جغرافیایی بین المللی (IGDC) به عنوان یکی از مهم ترین عارضه های جغرافیایی برروی سطح زمین تعریف شده و از نظر جغرافیایی خط تلاقی ناحیه ساحلی و سطح پهنه آبی است. بر این اساس، تهیه نقشه خط ساحلی و تعیین تغییرات جهت ناوبری ایمن، مدیریت منابع، حفاظت محیط زیست، برنامه ریزی و توسعه پایدار ساحلی ضروری است. محدوده مطالعاتی؛ شهرستان دَیّر یکی از شهرستان های استان بوشهر در جنوب ایران و در ساحل خلیج فارس قرار دارد. گسل ها، شکستگی های دامنه کوه ها و وجود صدف های دریایی در شیارها، حکایت از پایین رفتن سطح آب دریا، حرکات زمین و مدفون شدن مواد آلی با گل های آهکی در ته دریا است. در پژوهش حاضر از تصاویره ماهواره ای لندست TM، ETM و ETM+ سال های 1987، 2000 و 2006 برای پایش تغییرات خط ساحل شهرستان بندر دیر استفاده شده است. جهت بررسی و تعیین تغییرات مکانی خط ساحل منطقه مورد مطالعه، تغییرات مکانی از روی تصاویر سه سال 1987، 2000 و 2006 در 50 نقطه با فاصله های مساوی 3000 متر اندازه گیری شد. تغییرات مکانی خط ساحلی در این 50 نقطه به گونه-ایست که محدوده مطالعاتی از سال 1987 به سال 2000 شاهد پیشروی آب دریا به سمت خشکی و کاهش محدوده ساحلی در تمام نقاط بوده، در سال 2000 به 2006 نیز، ساحل شهرستان با پیشروی آب و کاهش مساحت خشکی ناحیه ساحلی در بیش تر نقاط مواجه بوده است. کم ترین و بیش ترین مقدار جابجایی خط ساحلی از سال 1987 تا سال 2000 به ترتیب 17 و 2829 متر بوده و این مقادیر طی سال های 2000 تا 2006 به ترتیب به 800 و 2 متر است؛ میانگین این تغییرات در دوره اول بررسی 502 و طی دوره دوم 138 متر به دست آمده است.
جداسازی ابر از برف در تصاویر MODIS، با استفاده از الگوریتم Snow Map و الگوریتم ماسک ابر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پوشش برف حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از سطح نیم کره شمالی را تشکیل می دهد و بنابراین به خاطر آلبدوی بالا و رسانش گرمایی پایین تأثیر عمده ای در بیلان انرژی زمین دارد. همچنین قسمت اعظم ذخایر آبی مورد استفاده انسان از پوشش برف، به ویژه در مناطق کوهستانی جهان، تأمین می شود. از جمله محدودیت های نقشه های برفی که از باندهای مرئی و مادون قرمز حرارتی استفاده می کند تاریکی ابر است و شناسایی ابرها به دو دلیل لازم است: یکی برای نشان دادن مناطقی که ابر سطح شان را می پوشاند، و دیگری به منظور جلوگیری از خطاهایی که به دلیل شناسایی نادرست ابر به عنوان برف به وجود می آید.
در این مطالعه تصاویر سنجنده MODIS به دلیل قدرت تفکیک مکانی مناسب در برف سنجی، بازنگری زمانی سریع و تعداد زیاد باندهای طیفی مورد استفاده قرار گرفت. منطقه مورد مطالعه محدوده البرز مرکزی و دارای چندین ایستگاه برف سنجی است. با بررسی الگوریتم های مختلف تعیین سطح برف، سرانجام الگوریتم Snow Map بر تصاویر اعمال شد. با توجه به اینکه محدودیت اصلی در الگوریتم Snow Map، عدم توانایی آن در جداسازی برخی ابرهاست، برای رفع این مشکل الگوریتم ماسک ابر لیبرال بر تصاویر اعمال شد و نتایج آن با تصاویر حاصل از اعمال الگوریتم Snow Map بدون ماسک ابر لیبرال با استناد بر داده های ایستگاه های برف سنجی و کمک پارامتر ارتفاع مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که الگوریت Snow Map توانایی جداسازی ابرهای ارتفاع بالا و ابرهای دارای ذرات یخ را ندارد و آنها را به عنوان برف طبقه بندی می کند. بررسی ها نشان می دهد زمانی که ماسک ابر لیبرال استفاده شود، دقت الگوریتم Snow Map در مقایسه با زمانی که ماسک ابر جدید استفاده نمی شود 10 درصد افزایش می یابد و از طبقه بندی برخی ابرها در کلاس برف جلوگیری می کند.
تحلیل چرخه های میانگین دمای سالانه شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چرخه های نهان، تدریجی و آرام در بسامدهای مختلف آشکار و نهان، یکی از انواع دگرگونی های اقلیمی به شمار می آید. برخی از این نوسانات در یک دوره ثابت مثلا یک سال به صورت میانگین های ماهانه یا فصلی مشخص می شوند. برخی دیگر به صورت چرخه هایی نهان در سری های زمانی اقلیمی رخ می دهند. یکی از ابزارهای مفید برای جستجو و ارزیابی این نوع نوسانات اقلیمی تحلیل طیفی است. این رویه مطالعه نوسانات اقلیمی از مقبولیت و رواج قابل توجهی در جهان برخوردار است اما در کشور ما کمتر مورد توجه بوده است. ردیابی چرخه های اقلیمی و به ویژه چرخه های دمایی امکان برنامه ریزی مبتنی بر داده های اقلیمی - دمایی را مهیا می سازد. در این نوشتار ضمن معرفی روش تحلیل طیفی به عنوان یک روش مقبول و کارآمد در ردیابی چرخه های نهان، تلاش می شود چرخه های نهان در میانگین سالانه دمای شهر زنجان طی دوره آماری 2005-1956 (50 سال) مورد بررسی قرار گیرد. بدین ترتیب با استفاده از تابع اتوکواریانس، طیف دما و چرخه های دمایی شهر زنجان استخراج گردید. بر اساس یافته های این پژوهش دمای زنجان حاوی چرخه 2.5 ساله است. این چرخه ها هماهنگ با چرخه های کشف شده در عناصر اقلیمی نقاط دیگر کره زمین بوده است. چنان که اندیشمندان دیگر نیز استنباط نموده اند نیروی مولد این نوسان احتمالا حاصل انتقال عمودی تکانه از تروپسفر به استراتسفر با دوره های بازگشت نامنظم 3-2 ساله می باشد
نقش زمین و مسکن در توسعه فضایی - کالبدی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی در تمام دوران حیات انسان، از مسایل مهم اقتصادی و اجتماعی جوامع مختلف بوده و می باشد. مشکل مسکن را در ایران می توان با بالا رفتن سریع قیمت واحدهای مسکونی و اجاره بها برای آنها، مخصوصا در سطح شهرها احساس نمود. شهر تبریز همانند سایر شهرهای بزرگ کشور از مسایل مختلفی همچون تمرکز بسیار بالای جمعیت، گرانی قیمت زمین و مسکن و افزایش اجاره بها رنج می برد که نه تنها شهر را برای تامین مسکن اقشار میانی و کم درآمد جامعه با مشکل مواجه نموده، بلکه ساخت و سازهای جدید در زمین های اطراف و مجموعه سازی های مختلف در داخل و خارج شهر در توسعه و رشد کالبدی ـ فضایی شهر به طور چشم گیر تاثیر گذار شده اند. بنابراین، بکارگیری سیاست های مناسب مسکن در شهر تبریز جهت رفع کمبودهای فعلی و برآورد نیازهای آینده امری ضروری بوده و از جایگاه بالایی برخوردار می باشد.توسعه فضایی و کالبدی کلانشهرها، تحت تاثیر بازار زمین و مسکن بوده است. طی پنجاه سال گذشته، رشد فزاینده جمعیت، بازار زمین، مسکن و ساختار فضایی شهر را به شدت تغییر داده است. تعداد ساختمان های مسکونی نوساز و یا در حال احداث تابع عواملی چون، قیمت زمین، زیربنا و اجاره بها می باشد. ساختمان های مسکونی سه طبقه یا بیشتر، عمدتا در فضاهایی از شهرها متراکم شده اند که قیمت زمین، مسکن و اجاره بها بیشتر بوده است. شاخص های فضایی ـ کالبدی شهرها به تبع تغییر در قیمت زمین، زیربنا و اجاره بهای واحدهای مسکونی تغییر کرده است.
آثار و پیامدهای بارانهای اسیدی درجوامع انسانی
حوزه های تخصصی:
باران از جمله مهمترین نعمات الهی است که حیات و بقای آدمی بدان وابسته است؛ چرا که بی وجود 536/31 کیلومتر مکعب باران سالانه، کره زمین به صحرایی لم یزرع بدل می شود، اما امروزه در برخی از نقاط جهان، باران به پدیده ای خطرناک تبدیل شده است؛ برای مثال بر فراز نیروگاهها، کارخانه ها و وسایل نقلیه موتوری، اب موجود در هوا با آلودگیهای ناشی از سوختگی فسیلی (Sox , nox) ترکیب و باعث تولید اسیدهای نیتریک و سولفوریک می شود. مواد یاد شده بر اثر بارندگی، ماهیها و دیگر آبزیان را نابود می کنند، بناهای گوناگون از جمله بعضی از مشهورترین ساختمانهای جهان را با مکش شعریه مورد سایش شیمیایی قرار داده، از درون می پوسانند؛ به جنگلها و مزارع آسیب می رسانند و حتی سلامت انسانها را مورد تهدید قرار می دهند.معضل بارانهای اسیدی و اثرهای ناشی از آن برای نخستین بار در سال 1972 به هنگام برگزاری کنفرانس «محیط انسانی» سازمان ملل متحد در شهر استکهلم، توسط دولت سوئد مطرح گشت. امروزه این مساله یکی از مهمترین مشکلاتی است که همراه با رشد و گسترش تکنولوژیکی و شهرنشینی، فراروی. جوامع صنعتی قرار می گیرد. در جوامع نیمه صنعتی از جمله ایران به دلیل کمی صنایع و نیروگاهها و پراکندگی آنها در نقاط دور از هم، هر چند نمی توان موضوع بارانهای اسیدی را از جمله زمینه های بحران ساز به حساب آورد، به دلیل روند رو به گسترش جامعه و نیاز صنایع مادر از قبیل فولاد و نفت به انرژی الکتریکی و نهایتا رشد روز افزون نیروگاههای حرارتی به طور حتم در آینده ای نه چندان دور، حداقل در مناطق تمرکز چنین نیروگاههایی، احتمال بروز مشکلات مختلف ناشی از اسیدی شدن اتمسفر و بارش بارانهای اسیدی بیشتر خواهد بود. در صورت بروز چنین پدیده ای باید سریعا اثرهای منفی پدید آمده را بر روی آب، خاک و گیاه، کنترل کرد و زیانهای آن را کاهش داد. بدین منظور، نخست باید چگونگی پیدایش این پدیده را مطالعه و بررسی کرد تا اتخاذ روشهایی که به کاهش یا حذف شرایط و زمینه های لازم برای تولید بارانهای اسیدی می انجامد میسر باشد.
بررسی وضعیت آلودگی هوای شهر تبریز بر اساس تحلیل مولفه های اصلی (PCA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گسترش سریع شهرنشینی، رشد جمعیت، صنعتی شدن، عدم ساماندهی سیستم حمل و نقل و ترافیک شهری و کمبود فضای سبز موجب افزایش غلظت آلودگی هوا در شهرها، بویژه شهرهای بزرگ شده اند. براین اساس، توجه به مسأله آلودگی هوا و شناخت عواملی که موجب افزایش غلظت آلاینده ها می شوند از اهمیت فراوانی برخوردار است. از اینرو هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر آلودگی هوا در ایستگاه میدان نماز شهر تبریز می باشد.
بدین منظور، مؤلفه های اصلی در هر فصل از سال تعیین گردیدند و با بهره گیری از مدل رگرسیون چندمتغیره، عامل یا عامل های اصلی مشخص شدند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که عوامل اقلیمی (مانند سرعت و جهت باد و دما) و عوامل انسانی (مانند ازدحام جمعیت، کمبود فضای سبز، ترافیک سنگین، معابر نامناسب و...) تأثیر زیادی در آلودگی هوا دارند. براین اساس توجه ویژه به عوامل انسانی می تواند موجب کاهش آلودگی هوا در منطقه مرکزی شهر گردد.
مقایسه روش های نروفازی، شبکه عصبی و رگرسیون چند متغیره در پیش بینی برخی خصوصیات خاک (مطالعه موردی: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مشکلات اندازه گیری مستقیم برخی از ویژگیهای خاک، در سال های اخیر از روش های غیر مستقیم برای برآورد این خصوصیات استفاده میشود. بدین منظور، در این پژوهش140 نمونه جمع آوری شده از منطقه گرگان مورد آزمایش قرار گرفته و فراوانی نسبی ذرات، کربن آلی، درصد رطوبت اشباع و آهک به عنوان ویژگیهای زودیافت و نقطه پژمردگی، ظرفیت زراعی، ظرفیت تبادل کاتیونی و وزن مخصوص ظاهری به عنوان ویژگیهای دیریافت اندازه گیری شدند. سپس کل داده ها به دو سری داده، شامل سری آموزش (80% داده ها) و سری ارزیابی (20% داده ها) تقسیم گردید. به منظور پیش بینی خصوصیات مذکور، از مدل های نروفازی، شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج ارزیابی مدل ها بر اساس شاخص های ریشه مربعات خطا، میانگین خطا، خطای استاندارد نسبی و ضریب تبیین نشان داد که مدل نروفازی دارای بالاترین دقت در پیش بینی ویژگیهای خاک را دارا میباشد بطوریکه این مدل به میزان 34، 10، 78 و 5 درصد دقت پیش بینی ویژگیهای FC، PWP، CEC و Bd را به ترتیب، نسبت به روش رگرسیون خطی چندگانه افزایش داده است. بعد از این مدل، شبکه های عصبی مصنوعی نسبت به معادلات رگرسیونی کارائی بهتر داشته است.
نگرشی بر تفاوت نرخ افزایش دمای حداقل و حداکثر و کاهش دامنه شبانه روزی دما در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دما یک متغییر ترمودینامیک و مهم جوی است که تغییر آن منشا بسیاری از تغییرات فیزیکی، شیمیایی و زیست محیطی بوده و اندازه گیری های آن در جو در مقایسه با سایر عناصر جوی از سابقه طولانی تری برخوردار است. علیرغم وجود شواهدی برای تغییرات دما و هشدار تنی چند از دانشمندان در سالهای 1947 و 1948 راجع به گرم شدن کره زمین، عقیده مبتنی بر ایستایی اقلیم تا دهه 1970 کماکان وجود داشت.نتایج مطالعات گسترده ای که در سطوح ملی، منطقه ای و جهانی انجام شده است، بیانگر افزایش دما در بسیاری از نقاط کره زمین و به طور کل افزایش میانگین دمای هوای کره زمین می باشد. در طی چند دهه گذشته دماهای حداقل و حداکثر، رفتارهای متفاوتی از خود نشان داده اند و دمای حداقل در بسیاری از نقاط به طور آشکار نرخ افزایشی داشته است. گرچه دمای حداکثر هم در خیلی از نقاط نرخ افزایشی نشان می دهد ولی به علت نرخ کمتر آن در مقایسه با دمای حداقل، موجب کاهش دامنه شبانه روزی دما شده است. در این مقاله تحلیل داده های دما، که در مطالعات پروژه آشکار سازی آماری تغییر اقلیم در ایران به دست آمده، مرور شده است. در این مطالعه علاوه بر استفاده از آخرین روش های آماری توصیه شده توسط سازمان هواشناسی جهانی مطالعات متفرقه ای که در دیگر کشورها انجام شده نیز مد نظر قرار گرفته است. نتایج مطالعات انجام شده نشان می دهند که الگوی تغییرات دماهای حداقل، حداکثر و میانگین در سطح کشور یکسان نیست، هر چند روند افزایشی دمای حداقل در اکثر ایستگاه ها به ویژه ایستگاه های واقع در شهرهای بزرگ و رو به گسترش، قابل ملاحظه می باشد که به عنوان مثال می توان به روند شهر اصفهان اشاره نمود. علاوه بر آن در دهه 1970 جهش دما در بسیاری از نقاط رخ داده است که در انطباق با جهش دما در دیگر نقاط دنیا می باشد. دامنه تغییرات شبانه روزی دما در برخی از شهرهای بزرگ کشور مثل شیراز، تهران و اصفهان نرخ کاهشی قابل ملاحظه ای داشته است که به عنوان نمونه می توان به کاهش حدود 4 درجه ای آن در شهر اصفهان اشاره نمود. در این مقاله با ذکر موارد استثنا و تحلیل آنها همراه با ترسیم هایی در زمینه همگنی داده های دما، به معنی داری و عدم معنی داری روند دما نیز پرداخته شده است
بررسی روند تغییرات بارش در زابل
حوزه های تخصصی:
شکل گیری یک سکونتگاه بیش از هر چیز وابسته به وضعیت اقلیمی آن مکان است و اگر سکونتگاهی شکل گرفته است به این دلیل بوده که مردم توانسته اند خود و فعالیت هایشان را با وضعیت اقلیم آن مکان سازش دهند. بارش مهمترین پارامتر اقلیمی در تعیین نوع اقلیم یک منطقه است. به طور معمول برای بیان وضیعت بارش در یک منطقه از میانگین بلندمدت بارش های سالانه و ماهانه استفاده می شود. اگر بارش در یک منطقه کم باشد، ساکنین به نحوی خود را با این کمبود سازش داده اند. اما اگر تغییرپذیری بارش در یک منطقه زیاد باشد و به واقع پراکندگی وقوع بارش زیاد و غیرقابل پیش بینی باشد، آنگاه زندگی بشر به مخاطره می افتد. تغییر در میزان بارندگی در طول زمان از اهمیت زیادی برخوردار است اما آن چیزی که از تغییر در میزان بارش مهمتر است، تغییر در ضریب تغییرپذیری (پراکندگی زمانی) بارش است.
بررسی آمار بارندگی ایستگاه زابل نشان می دهد که طی چهل سال اخیر میانگین بارش سالانه در زابل حدود 61 میلیمتر بوده است، کمترین بارش سالانه مربوط به سال 2001 میلادی با مجموع 2/7 میلیمتر و بیشترین مقدار آن مربوط به سال 2005 با مجموع 5/129 میلیمتر بوده است. در طول این دوره مقدار بارش دارای نوسان بوده و روند صعودی یا نزولی مشخصی نداشته است، اما ضریب تغییرپذیری بارش طی سال های اخیر نسبت به دهه های قبل افزایش یافته است و ادامه این روند می تواند مشکلات فراوانی را برای ساکنین این منطقه ایجاد نماید.
پهنه بندی اقلیمی استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به گستردگی استان سیستان و بلوچستان تنوع اقلیمی بر این استان حاکم است. برای شناخت اقلیم این استان پهنه بندی اقلیمی با روش های نوین ناحیه بندی مانند تحلیل عاملی، خوشه بندی و روابط مکانی انجام گرفت. برای این منظور تعداد 20 متغیر اقلیمی از 10 ایستگاه هواشناسی استان انتخاب گردید. بررسی با روش تحلیل عاملی بر روی اقلیم استان نشان داد که اقلیم استان ساخته 5 عامل است که این عوامل به ترتیب اهمیت عبارتند از عوامل رطوبت جوی، بارش، حرارت، تابش و باد و تندر. بارزترین ویژگی اقلیمی سواحل عمان نم و ابر و پس از آن تابش و حرارت است. در بلوچستان جنوبی عوامل گرما، تابش، و تندر تظاهر اقلیمی این ناحیه را مشخص می کند و آشکارترین ویژگی اقلیمی در گوشه شمال شرقی استان عامل بادی غباری است، در مرزهای شرقی هم عامل باد و غبار چهره معمول اقلیمی است. در بلوچستان شمالی عامل تعیین کننده بارش و تندر است. در شرق استان (سراوان) عامل تابش نقش ارزنده ای در شکل گیری اقلیم دارد. یک تحلیل خوشه ای روی 5 عامل اقلیمی وجود 5 ناحیه اقلیمی را در استان نشان داد
تحلیل ساختار اکولوژیک سیمای سرزمین شهر تهران برای تدوین راهکارهای ارتقای کیفیت محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افت کیفیت محیط زیست شهر تهران در چند دهة اخیر باعث شده است این شهر همواره در صدر آلوده ترین کلانشهرهای دنیا قرار گیرد. رشد سریع جمعیت، گسترش شهرنشینی و در نتیجه تغییرات زیاد کاربریها و پوشش اراضی سبب تخریب شدید بنیان های اکولوژیکی سرزمین، کاهش ظرفیت جذب آلودگیها و در نتیجه تشدید آلودگیها در این شهر شده است. در این تحقیق، با استفاده از رهیافتی جامع نگر و فرایند گرا که تمرکز اصلی آن بر روابط ساختار سیمای سرزمین وکارکردهای اکولوژیکی است، تلاش شده تا با روش آسیب شناسی بالینی، ساختار معیوب موجود به صورت کمی مورد شناسایی قرار گیرد و اقدامات اصلاحی برای بهبود فرایندهای اکولوژیکی، بویژه فرایندهای مرتبط با آب و هوا ارائه شود. برای شناسایی عناصر تشکیل دهندة سیمای سرزمین شهر تهران از نقشة پوشش اراضی حاصل از تصویر ماهواره ای لندست 2002 و نقشة کاربری اراضی با مقیاس 1:2000 استفاده شد و به کمک متریکهای سیمای سرزمین(شامل NP,MPS,MNN,CAP) وضعیت ترکیب و توزیع فضایی عناصر سیمای سرزمین در دو مقیاس کلان و خرد به صورت کمی ارزیابی و مورد پهنه بندی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی متریکهای سیمای سرزمین در سطح شهر تهران نشان داده است که عناصر ساختاری اکولوژیکی در این شهر، از بین رفته اند، و یا در حال نابودی هستند. بنابراین پیشنهاد میشود برای بهبود فرایندهای اکولوژیکی که موجب خدمات محیط زیستی به شهر میشوند، فضاهای باز و سبز موجود حفاظت و احیا شوند و با استفاده از عناصر ساختاری مانند رود دره ها و تپه ها به صورت شبکه ای پیوسته به بستر طبیعی پیرامون شهر متصل شوند.
مدل پخش فضایی هاگراستراند و پخشایش فضایی زعفران در خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"پخش فضایی اصولا چگونگی گسترش یک پدیده از کانون یا کانون های اصلی آن را در بین مردمی که آماده پذیرش آن پدیده می باشند توضیح می دهد؛ البته فرآیند پخش ممکن است بلافاصله بعد از ظهور پدیده صورت گیرد و یا در جریان قرن ها عملی گردد. در مقیاس جهانی؛ پخش تمدن ها، تغییر کیفیت سکونتگاههای انسانی، پخش تکنولوژی، کیفیت تغذیه، جریان شهرنشینی و غیر ه از مواردی است که در طول قرن ها و هزاره ها صورت گرفته است. اما در مقیاس ناحیه ای؛ شیوع امراض، گسترش گتوهای فقر، گتوهای قومی و غیر ه نمونه دیگری از پخش فضایی پدیده ها می باشند.
علیرغم محک نخوردن تئوری پخش در ایران و بخصوص در بخش کشاورزی، اینک در مورد زعفران و چگونگی گسترش و پخش فضایی آن در خراسان، نتایج حاصله، حاکی از آن است که تطابق نسبی با بسیاری از کارکردهای مورد نظر در تئوری انتشار فضایی، را داشته و دارد؛ گو اینکه برخی از شاخص ها و فرضیه های مورد انتظار تئوری پخش در این مورد (پخش فضایی زعفران) عملا ظهور و بروز مشخصی نداشته و مورد تایید قرار نگرفت. چنانکه از نظر نوع انتشار، وجه «پخش سازش پذیر»، در خصوص پدیده زعفران در خراسان صادق بوده است. بطوری که پخش پدیده و تراوش آن به سبب مجاورت شهرهای جنوبی خراسان مستقیما صورت گرفته و علیرغم اینکه در سال 1362 تنها قاین و 5 شهر مجاور آن تحت کشت زعفران قرار داشته اند؛ در سال 1372، سطح زیرکشت زعفران به 9 شهر دیگر هم در مجاورت شهرهای قبلی رسیده و نهایتا در دهه سوم پس از آن، یعنی در سال 1382، سایر شهرهای خراسان نیز به زیر کشت این محصول رفته اند.
از نظر «انتشار فرآیند موج در نیمرخ های انتشار»، مراحل اول تا سوم (مقدماتی با تناقض شدید نواحی، کاهش تناقض ناحیه ای و انتشار پدیده، گسترش و تراکم پدیده در تمامی نواحی صرف نظر از فاصله آنها) در تئوری پخش، در خصوص پدیده زعفران نیز قابل تطبیق است. اما مرحله چهارم که ناظر بر اشباع و توقف پدیده انتشار در مواجهه با قلمروهای ناپذیرا یا موانع پذیرش موج نوآوری می باشد، عملا در مورد پدیده زعفران اتفاق نیافته و کماکان امواج انتشار آن در منطقه پیشتاز و جذاب می باشد"