فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۴٬۷۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
توان سنجی دره سفید رود از نظر باد و تولید انرژی
حوزههای تخصصی:
سنجش تاثیر تغییر بافت بهره وری از زمین در یکپارچگی زمین سیماهای طبیعی و باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت محیط زیست جهان در سال 1991
حوزههای تخصصی:
توفان های تندری و بارش های ناشی از آن در محدوده ی شهر اهر
حوزههای تخصصی:
نگرشی سیستمی یا ساختاری در ژئومورفولوژی
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی روش پنمن مانتیث فائو و تشت تبخیر کلاس A با داده های لایسیمتری در برآورد تبخیر و تعرق گیاه برنج در منطقه ی آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بخش عظیمی از قاره ی آسیا، برنج تأمین کننده ی بیش از 80 درصد کالری مصرفی مردم است. تأمین نیاز آبی برنج، به عنوان گیاهی با ارزش غذایی و اقتصادی بالا، در بسیاری از اراضی شالیزاری امری مهم تلقّی می شود. در این مطالعه، تبخیر و تعرّق گیاه برنج در قالب طرحی دو ساله، با کشت دو رقم خزر و طارم به دو روش مستقیم (لایسیمتر) و غیرمستقیم (فائو) در منطقه ی آمل در استان مازندران مورد بررسی قرار گرفت. در راستای اندازه گیری های لایسیمتری و محاسبه های فوق، تبخیر و تعرّق گیاه مرجع از اندازه گیری های روزانه ی تشت تبخیر کلاس A و تعیین ضرایب اصلاحی تشت تبخیر به دست آمد. ضرایب اصلاحی تشت تبخیر از معادله های پژوهشگران مختلفی مانند کونیکا، آلن و پرویت، اشنایدر، اشنایدر اصلاح شده، اورنگ و کونیکا محاسبه شد. با بررسی نتایج لایسیمتری، تبخیر و تعرّق گیاه برنج در سال اوّل کشت 5/578 میلی متر و در سال دوم 6/481 میلی مترحاصل شد. نتایج مطالعه نشان داد، استفاده از روش پنمن مانتیث فائو در محاسبه ی تبخیر و تعرّق گیاه مرجع و اِعمال ضریب گیاهی تبخیر و تعرّق برنج در این منطقه، 5-4 درصد برآورد بیشتری نسبت به مقادیر اندازه گیری لایسیمتری دارد. براساس نتایج به دست آمده، روش اشنایدر برای تعیین ضریب تشت توصیه می شود. همچنین، استفاده از تشت تبخیر در برآورد تبخیر و تعرّق گیاه مرجع منطقه ی مورد مطالعه، مناسب است. مقایسه ی تبخیر و تعرّق برنج برآوردی، براساس داده های تشت تبخیر و ضریب تشت اشنایدر و اعمال ضریب گیاهی با مقادیر تبخیر و تعرّق واقعی برنج نشان داد، مقادیر برآوردی به طور میانگین 5/1 درصد نسبت به مقادیر واقعی کمتر است که مؤیّد دقّت مناسب مدل در برآورد تبخیر و تعرّق گیاه برنج در منطقه ی مورد مطالعه است. در مجموع یافته های پژوهش نشان داد با به کارگیری روش های مناسب تخمین تبخیر و تعرّق گیاه مرجع و اِعمال ضریب گیاهی، می توان تبخیر و تعرّق گیاه برنج را که برای مناطق مختلف کاربردی و مناسب است با دقّت مطلوب محاسبه کرد.
نگرشی بر کیفیت شیمیایی تالاب شادگان
منبع:
محیط شناسی ۱۳۷۶ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
گردش عمومی هوا
حوزههای تخصصی:
بررسی خطر سیل و پهنهبندی آن در دشت بافت، جنوب شرقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشت بافت، یکی از مناطق با تکرار وقوع سیل و خسارات مکرر در ایران است. در این مطالعه به منظور مشخص نمودن مناطق تحت خطر سیل در دشت بافت، نقشه پهنه بندی خطر با استفاده از معیارهای ژئومورفولوژی، فتوژئولوژی و بازدید صحرایی تهیه گردید. اساس تهیه آن تفسیر عکس های هوایی 1:50000، 1:20000 و 1:40000 منطقه ( به ترتیب مربوط به سال های 1335، 1367 و 1371 ) به همراه کنترل صحرایی است. در تهیه این نقشه لازم بود جهت تفکیک آسان تر واحدها و مرز آنها، تمامی منطقه به صورت یکپارچه دیده شود؛ به همین دلیل، گستره عکسی منطقه تهیه گردید. از آنجا که در طبیعت عوارض خاصی سیل گیر هستند (نظیر مخروط افکنه، دلتاها و دشت های سیلابی)، می توان در سطح این عوارض با توجه به تغییر توپوگرافی و تغییرات تُن (Tone) عکس هوایی شدت و ضعف خطر سیل و نوع آن را شناسایی نمود. بدین ترتیب با تفسیر عکس ها، نقشه پهنه بندی خطر سیل تهیه و در مرحله بعد در روی زمین کنترل صحرایی گردید. در نقشه پهنه بندی، واحدهای مختلفی؛ نظیر: خطر زیاد سیلاب محصور در مجرا، خطر زیاد پخش سیلاب در سطح مخروط افکنه و خطر آبگرفتگی زیاد در قاعده مخروط افکنه شناسایی و تفکیک شدند. با تطبیق این نقشه با نقشه کاربری زمین سرمایه های تحت خطر شناسایی گردیدند. بر این اساس بخش هایی از شهر بافت در محدوده با خطر پخش سیلاب پهنه ای قاعده مخروط افکنه واقع گردیده و بخش شرقی این شهر در معرض خطر زیاد سیلاب رودخانه ای است. همچنین تعداد زیادی از روستاهای این منطقه و باغات و اراضی کشاورزی به دلیل واقع شدن در مجاورت رودخانه ها، در معرض خطر طغیان رودخانه قرار دارند. از نقشه حاصله می توان برای کلیه موارد مربوط به مدیریت خطر سیل؛ مانند: تغییر کاربری زمین، هشدار، امداد و نجات، مقاوم سازی و تعیین نرخ بیمه سیل استفاده نمود. پیشنهاد می شود که اشغال سطوح پرخطر منع شده و با انجام عملیات آبخیزداری خطر سیل کاهش داده شود.
تخمین توان رسوبدهی سیستم های آبی با روش فورنیه و بالابردن کارایی آن
حوزههای تخصصی:
بررسی اثرات و پیامدهای استخراج بیش از حد آب زیرزمینی از آبخانه ی دشت مشهد با تاکید بر تغییرات Ec آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی آب و هوایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکانیابی سد زیرزمینی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی مطالعه موردی: حوضه آبخیز دشت کویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به فصلی بودن آبراهه ها در مناطق خشک و نیمه خشک و انتقال آب سطحی به زیر سطح زمین استفاده از سازه هایی که کنترل و ذخیره کننده جریان برای فصول کم باران سال باشد ضروری است. به دلیل پرهزینه و زمانبر بودن مکانیابی سد زیرزمینی، استفاده از تکنیک های سیستم های اطلاعات جغرافیایی همراه با فرایندهای تصمیم گیری به عنوان یکی از ابزارهای کاربردی در این مطالعات محسوب می گردد. سدهای زیرزمینی سازه هایی هستند که در مسیر جریان آب زیرزمینی ساخته شده و باعث بالا آمدن و ذخیره آب در مخزن خود می شوند. منطقه مورد مطالعه بخشی از حوضه آبخیز دشت کویر است که در شمال غرب استان سمنان واقع شده است. هدف از این مطالعه تعیین محل مناسب احداث سد زیرزمینی با استفاده از تلفیق و امتیازدهی به لایه ها در محیط نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی به منظور تغذیه و کنترل آب های زیرزمینی در بخشی از حوضه آبخیز دشت کویر برای حفظ منابع آب در فصول کم باران می باشد. در این تحقیق به منظور اولویت بندی مکان های مناسب جهت احداث سدهای زیرزمینی، از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردید که با در نظر گرفتن معیارهای ارزیابی، شش مکان مناسب جهت احداث سد زیرزمینی در مرحله دوم مکانیابی مشخص شد. در مرحله پایانی به علت نظرات و عقاید مختلف کارشناسان و برای تأمین نظرات و خواسته های تمامی گروه های دخیل در این امر 5 سناریو برای وزندهی و ارزش گذاری معیارهای اصلی تعریف شد که طی این پنج سناریو وزن نهایی برای هر یک از 6 محور محاسبه شد. نتایج بدست آمده، نشان داد که مناطق جنوبی دشت دارای پتانسیل خوبی برای احداث سدهای زیرزمینی می باشد.
پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی با استفاده از مدل AHP و تکنیک GIS (مطالعه موردی: حوضه آبخیز شاهرود- بسطام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند روبه رشد شهرستان شاهرود در سالهای اخیر، راهبرد مدیریت منابع آب در این منطقه را بیش از پیش ایجاب میکند. یکی از راهکارهای مدیریتی منابع آب، شناسایی مناطق آبی با پتانسیل های مختلف و بهره برداری از آنها با توجه با ظرفیتشان می باشد. هدف از این پژوهش پهنه بندی مناطق پتانسیل آبی در حوضه آبخیز شاهرود- بسطام با استفاده از عوامل موثر در تغذیه سفره های آب زیرزمینی، از طریق مدل AHP و تکنیک GIS است. جهت نیل به اهداف از معیارهای زمینشناسی، اقلیمی، ژئومورلوژی و هیدرولوژی بهرهگیری شد و در مجموع پنج منطقه پتانسیلی بالا، خوب، متوسط، کم و بدون پتانسیل شناسایی گردید. در پایان برای اطمینان از نتیجه نهایی، لایه پتانسیلی منطقه مطالعاتی به سه روش Raster Calculator Weighed Overlay, و Weighted Sum تهیه شده است. نتایج نشان میدهد که در بین پنج منطقه پتانسیلی معرفی شده حداکثر مساحت پهنه پتانسیل بالا در روش نخست و حداقل مساحت آن در روش دوم مشخص شده است. اما روش سومی حدفاصل بین دو روش قبلی بوده و نتایج آن از اطمینان بالاتری برخوردار است. پهنه پتانسیل بالا بیشتر منطبق بر رسوبات آبرفتی درشت دانه دوران چهارم و مخروطه افکنههای پایکوهی است. پهنه بدون پتانسیل یکی منطبق بر حداکثر ارتفاعات و دیگری منطبق بر مناطق کم ارتفاع رسی و مارنی میباشد. نتایج حاصل از این پژوهش میتواند در طرحهای مدیریت محیط منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از بهرهکشی بیش از توان آنها سازنده باشد.
گزارشهای جغرافیایی حوضه مسیله
حوزههای تخصصی:
بین قوسهای جنوبی البرز د رمشرق تهران و ارتفاعات آتشفشانی خرقان و ساوه و تفرش در جنوب غربی پایتخت ‘منطقه بزرگی به شکل مثلث که قاعده آن در شرق کوههای طبس تا کوههای سبزوار و دو ضلع دیگر آن را از یک طرف کوههای تفرش و کاشان وکوههای انارک و جندق‘ و از طرفی دیگر ارتفاعات جنوبی البرز و سمنان وکوههای ته رود تا سبزوار ‘ تشکیل می دهد. این منطقه را دشت کویر می نامند. یک ضلع این مثلث درجهت شمال غربی به جنوب شرقی مربوط به چین خوردگیهای مغرب ومرکز ایران و جهت جنوب غربی به شمال شرقی مربوط به چین های البرز شرقی تا کوههای خراسان است. حوضه های داخل این مثلث توسط ارتفاعاتی از هم جدا می شوند که درمرکز‘ ارتفاعات خورو چندق و درمغرب ارتفاعات دوازده امام و سیاه کوه و سفید آب و کوشک کوه واقع شده و بین آنها چاله ها و حوضه هایی قرار دارند. حوضه مسیله در مغرب وحوضه دشت کویر در مشرق است. حوضه مسیله که مورد بحث است از سایر حوضه ها مشخص تر و به صورت چها رضلعی در جهت شمال غربی به جنوب شرقی قرار گرفته که چال ترین جای آن در جنوب شرقی ‘ دریای نمک یادریای مسیله نام گرفته است. شمال غربی حوضه ‘ ارتفاعات آتشفشانی ساوه وزرند وجنوب غربی آن ارتفاعات ساوه وقم وکاشان و شمال شرقی آن ارتفاعات رودشور و دوازده امام و سیاه کوه و جنوب شرقی آن بریده تر و شامل بلندیهای مرنجاب وکوه سفید آب و طلحه وملک آباد است. ارتفاعات دوازدور حوضه متصل بهم نیستند و بین ارتفاعات شکاف شمال غربی ‘ بلندیهای دره هایی است که حوضه را به نواحی اطراف مربوط نموده وفقط در گوشه شمال غربی ‘ بلندیهای آتشفشانی ‘منطقه کویری را مسدود کرده اند. درسمت مغرب از طریق دره قره چای ‘ حوضه مسیله به خارج راه دارد و در این قسمت ارتفاعاتی در جهت شمال غربی به جنوب شرقی موازی باهم قرار دارند که مرکز آنها در توده های آتشفشانی و یا طاقدیسهای دوران سیم است. مانند بلندی های گوی داغ و باقرآباد وهندس وغیره‘ درشمال دره های کرج و جاجرود وکن ‘حوضه مسیله را به دشت شهریار و دشت ساوجبلاغ متصل کرده و در طرف مشرق دو دشت حد فاصل بین حوضه مسیله و حوضه دشت کویر می شوند. در شمال سیاه کوه‘ دشت های دوازده امام و د رجنوب سفید آب‘ دشت سفیدآب بین حوضه مسیله و دشت کویر واقع است.
بررسی اثرات اصلاح داده های دما بر دقت محاسبات تبخیر و تعرق و مقایسه آن با نتایج به دست آمده از لایسیمتروزنی
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های بهبود مدیریت آب در مزرعه، برآورد دقیق آب مصرفی گیاه از طریق محاسبه تبخیر- تعرق است. بیشتر معادلات تبخیر - تعرق بر اساس داده های هواشناسی ایستگاههای مرجع به دست آمده اند، حال آن که داده های هواشناسی غالبا از ایستگاههای غیر مرجع به دست می آیند. استفاده از این داده ها برای برآورد تبخیر - تعرق، به منظور برنامه ریزی های توسعه ای، ممکن است موجب بروز خطاهای قابل ملاحظه ای شود. هم زمان با اندازه گیری تبخیر - تعرق لایسیمتروزنی، با استفاده از روش های مختلف مقادیر تبخیر - تعرق قبل و بعد از اصلاح دما، محاسبه گردید. اصلاح دما روی روش هارگریوز - سامانی تاثیری نداشت. سه روش تابشی: فائو 24، پریستلی - تایلور، جنسن - هیزپس، از اصلاح دما و استفاده از معادلات اصلاحی برای محاسبه تبخیر - تعرق روزانه مناسب تشخیص داده شدند.
بررسی تغییرات الگوی هندسی رودخانه قزل اوزن با استفاده از تحلیل هندسه فراکتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محققان علم ژئومورفولوژی رودخانه همواره در پی روشهای جدیدی برای بررسی ژئومورفولوژی رودخانهای و تغییرات الگوی مسیر رودخانهها میباشند، هندسه فراکتال یکی از روشهای جدیدی است که میتواند در علم ژئومورفولوژی رودخانهای به کار گرفته شود. اهمیت اصلی هندسه فراکتال در این است که مـدل و تـوصیفی ریاضی بـرای بسیاری از اشکال پیچـیده که در طبیعت یافت میشوند ارائه میکند. هدف این تحقیق تحلیل فراکتالی مسیر رودخانه قزل اوزن و تغییرات صورت گرفته حدفاصل میانه تا زنجان میباشد، بدین منظور از تصاویر ماهوارهای ETM+ و IRS در سه دوره زمانی 2007 و 2004، 2000 استفاده شد، جهت تحلیل فراکتالی مسیر مورد مطالعه به سه بازه تقسیم گردید که هر بازه به لحاض خصوصیات مورفولوژیکی از بازه دیگری متفاوت میباشد. برای تعیین بعد فراکتالی از روش بعد شمارش خانه استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بازه اول (بازه شریانی) بیشترین میزان تغییرات در سالهای مورد بررسی را داشته و بازه دوم (بازه کوهستانی) کمترین میزان تغییرات را داشته است و بازه سوم (بازه نیمهکوهستانی) حالت بینابنی داشته است.
نگرشی بر ژئومورفولوژی ساحل عمان
حوزههای تخصصی: