فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
پارامترهای ژئومورفولوژیک از عوامل تعیین کننده و تاثیرگذار بر کیفیت منابع آب، بخصوص آب های سطحی، از قبیل رودخانه ها و دریاچه ها است.کیفیت فیزیکی و شیمیایی این آب ها می تواند متاثر از لیتولوژی سازندهای موجود در حوضه آبریز، جنس رسوبات حمل شده به رودخانه و عوامل اکولوژیک، نظیر فعالیت های انسانی، شامل فعالیت های کشاورزی، صنعتی و شهری باشد که تلفیق این موارد تحت عنوان اکو ژئومورفولوژی بررسی می گردد. در این تحقیق، تاثیر پارامترهای تاثیرگذار بر کیفیت شیمیایی آب رودخانه کر در بالا دست سد درودزن و دریاچه آن بررسی شده است. تنوع سازندهای زمین شناسی، از قبیل سازندهای آهکی و یا فرسایش پذیر در این حوضه و نقش روان آب ها در ایجاد و انتقال رسوبات مختلف به رودخانه کر، با توجه به توپوگرافی و شیب حوضه، کیفیت آب دریاچه را تحت تاثیر قرار داده است. همچنین، نقش توسعه، رشد جمعیت و افزایش فاضلآب های ناشی از فعالیت های کشاورزی، شهری و روستایی در کیفیت آب دریاچه نیز در این تحقیق بررسی شده است.
برآورد درجه- روزهای رشد در شمالغرب ایران بر اساس مدلهای تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پارامتر درجه- روز رشد یکی از مهمترین شاخص های آب وهواشناسی کشاورزی است که بررسی آن می تواند نقش مهمی در مدیریت منابع آب داشته باشد. هدف از این پژوهش پیش بینی تغییرات اقلیمی و بررسی اثر تغییر احتمالی آن بر مقادیر درجه- روز رشد در منطقه شمال غرب کشور است. بدین منظور داده های اقلیمی هفت ایستگاه سینوپتیک ارومیه، تبریز، زنجان، سنندج، قزوین، کرمانشاه و همدان طی یک دوره 25 ساله (2009 - 1985) به عنوان دوره پایه گردآوری شد و برهمین اساس تغییرات دمای دوره های (2030-2011 و 2065-2046) از طریق مدل HadCM3 شبیه سازی شد. به دلیل قدرت تفکیک زمانی و مکانی پایین مدل، خروجی های آن، با استفاده از نرم افزار LARS-WG در مقیاس روزانه و ایستگاهی، ریزگردانی و تحت سناریوهای انتشار A1B (سناریو حد وسط)، A2 (سناریو حداکثر یا بدبینانه) وB1 (سناریو حداقل یا خوش بینانه) ارائه گردید. واسنجی، صحت سنجی و کارایی مدل از نظر میزان انطباق داده های دیده بانی شده با مقادیر شبیه سازی شده از طریق آماره های ، RMSE و MAE مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت با استفاده از دمای شبیه سازی شده، درجه- روز رشد تحت آستانه های حرارتی صفر، 5، 10 و 15 درجه سانتی گراد در دو بازه زمانی پایه (2009-1985) و آینده (2030-2011 و 2065-2046) محاسبه و مقایسه گردید. نتایج شبیه سازی نشان می دهد علی رغم تفاوت اندک، تغییرات دمای منطقه شمال غرب ایران، تحت هر کدام از سناریوها A1B، A2 و B1 در آینده افزایشی خواهد بود. در مجموع بیشترین افزایش دما معادل 7/0 درجه سانتی گراد مربوط به سناریوی A2 برای دوره 2030-2011 و به میزان 3/2 درجه سانتی گراد تحت سناریوی A1B برای دوره 2065-2046 آشکار گردید. کلاً با افزایش دما، مقادیر درجه- روز رشد در دوره های مورد بررسی و تحت هر آستانه حرارتی افزایش می یابد. تحت سناریوهای مطالعاتی، آستانه های دمایی صفر درجه سانتی گراد بیشترین و 15 درجه سانتی گراد کمترین تأثیر پذیری از تغییر اقلیم را نشان می دهند، به طوریکه بیشترین افزایش مقادیر درجه- روز محاسباتی تحت آستانه های صفر و 15 درجه سانتی گراد، در دوره اول نسبت به سناریوی مبنا (2009-1985)، به ترتیب به میزان 4/207 و 6/120 درجه- روز، تحت سناریو A2 و برای دوره دوم به میزان 5/752 و 5/463 درجه- روز، تحت سناریو A1B شبیه سازی گردید.
شناسایی امواج گرمایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موج های گرمایی از مهم ترین بلایای آب و هوایی بوده که هر سال پیامدهای زیست محیطی مخربی را در طبیعت به جای می گذارند. بر این اساس هدف اصلی این پژوهش شناسایی موج های گرمایی ایران و ویژگی های آن ها مانند تداوم، شدت و فراوانی می باشد که در جهت نیل به آن از آمار روزانه ی حداکثر دما مربوط به 663 ایستگاه هم دید و اقلیمی در قلمرو مورد مطالعه، طیّ دوره ی آماری1/1/1340 تا 29/12/1382 (15705 روز) استفاده گردیده است. سپس با استفاده از روش درون یابی کریگینگ با یاخته های 18×18 کیلومتر یک ماتریس 7187×15705 آماده شده که بر روی سطرها روزها و بر روی ستون ها یاخته ها قرار گرفته است.
در گام بعدی با استفاده از شاخص فومیاکی ماتریس مورد نظر استاندارد سازی و ماتریس انحراف دمای بهنجار ایران (NTD) شکل یافت. برای شناسایی موج های گرمایی ایران، با استفاده از برنامه نویسی در محیط Matlab. روزهایی را که دست کم 2 روز تداوم داشته و دمای آن 2+ انحراف معیار یا بالاتر از میانگین (NTD) بود، به عنوان موج گرما تعریف شد. از ماتریس NTD ایران 282 موج گرمای 2 تا 25 روزه شناسایی و دسته بندی گردید. این موج ها از کم تداوم ترین موج 2 روزه تا فراگیرترین موج 25 روزه در دوره ی گرم و سرد گروه بندی و تحلیل شد.
نتایج پژوهش نشان داد که موج های گرمایی کوتاه رخداد بیشتری داشته است و تعداد امواج گرمایی پرتداوم کمتر رخ داده است. پایان زمستان و روزهای نخستین پاییز موج های گرمایی بیشتر و فراوان تر می باشد، این هنگام ها با گذار دوره ی سرد به گرم و گرم به سرد، همزمان است. موج های با تداوم بیشتر کم رخداد بوده ولی درصد بیشتری از مساحت ایران را در برگرفته اند و موج های کوتاه پررخداد بوده و در گستره ی کمتری از ایران اتفاق افتاده اند. در شمال و شمال غرب، مرکز ایران و سواحل جنوب رخداد موج گرما بیشتر بوده است. همچنین امواج گرم در دوره ی آماری روند افزایشی داشته و در سال های اخیر، پررخدادتر بوده اند.
کاربرد تصاویر ماهواره ای تی . ام در مطالعات ژئومورفولوژی
حوزه های تخصصی:
با پدیده های جالب زمین شناسی ایران آشنا شویم
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل نوسانات بارش برف سنگین در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور تحلیل و بررسی تغییرات بارش برف سنگین در منطقه شمال غرب کشور، آمار روزانه دما و بارش 10 ایستگاه سینوپتیک که شامل ایستگاه های پر برف محدوده مطالعاتی را می شوند، از سازمان هواشناسی کشور دریافت گردید. بررسی ها نشان داد که بارش برف سنگین در همه ایستگاه ها و در طول دوره آماری مشترک دارای نوسانات زیاد و روند کاهشی بوده است. استفاده از آزمون رتبه ای من کندال در مورد ایستگاه های دارای آمار طولانی مدت، وجود روند نزولی در دریافت بارش برف سنگین را برای ایستگاه های تبریز و ارومیه و عدم وجود روند در اردبیل و خوی را نشان داد. همچنین آزمون گرافیکی من کندال نشان داد که در دهه اخیر بارش برف سنگین به جز تبریز در سه ایستگاه دیگر در جهت کاهشی، تغییر ناگهانی داشته، اگر چه این تغییر، معنی دار نبوده است. بررسی تغییرات ماهانه بارش برف سنگین، وقوع این نزولات در بازه زمانی طولانی هشت ماهه (اکتبر تا می) را برای ایستگاه های اردبیل، اهر و خلخال نشان می دهد. از نظر نسبت بارش برف سنگین به کل بارش های سنگین برای 5 ماه برفی سال، اردبیل با 90 ٪ و مراغه فقط با 41٪ به ترتیب بیشترین و کمترین نسبت را دارا بوده اند.
نواحی اقلیمی ایران
حوزه های تخصصی:
بررسی بیست و هفت عنصر اقلیمی در مقیاس سالانه نشان می دهد که اقلیم ایران ساخته شش عامل است. این عوامل به ترتیب اهمیت عبارتند از عوامل گرمایی، نم و ابر، بارشی، بادی غباری و تندری. بارزترین ویژگی اقلیمی سواحل جنوبی ایران گرما و پس از آن نم و ابر و تابش است. در سراسر کمربند شمالی ایران نم و ابر آشکارترین ویژگی اقلیم است. در سواحل خزر و رشته کوههای زاگرس بارش چهره غالب اقلیم است. در زاگرس پس از بارش، تابش نقش ارزنده ای در شکل گیری اقلیم دارد. در مرزهای شرقی ایران باد و غبار چهرة معمول اقلیم است و همین عامل در سواحل خلیج فارس در درجه سوم اهمیت قرار دارد. در گوشه شمال غرب و جنوب شرقی ایران تندر عامل اقلیمی چیره است. یک تحلیل خوشه ای بر روی یک نمونه هزارتایی و بر اساس شش عامل یاد شده وجود پانزده ناحیه اقلیمی در ایران را نشان می دهد. آرایش مکانی این نواحی اقلیمی مؤید نقش همسایگی با دریاها و نیز ارتفاع در شکل گیری اقلیم های ایران است
تحلیل آماری - هم دیدی بارش های سنگین مناطق خشک ایران (مطالعه موردی: استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران کشوری با اقلیم خشک و نیمه خشک، است به گونه ای که متوسط بارش سالانه آن حدود یک سوم متوسط بارش سالانه جهان است. ویژگی عمده این مناطق، ریزش های جوی با شدت های بالاست. این مشخصه ها از نظر هیدرو اقلیمی باعث شکل گیری رژیم بارشی شده که نوسان های زیاد مقدار بارندگی، ریزش رگبارهای شدید با زمان تداوم کوتاه، از مهمترین شناسه های آن به حساب می آید. در این پژوهش، جهت بررسی هم دید بارش های سنگین مناطق خشک، داده های بارشی استان کرمان مورد تحلیل قرار گرفته است و از دو پایگاه داده یکی مربوط به مقدار بارش روزانه در ایستگاه های هم دید و اقلیمی و دیگری داده های جو بالا مربوط به ارتفاع ژئوپتانسیل، فشار تراز دریا، دمای هوا، نم ویژه، مولفه باد مداری و باد نصف النهاری در عرض جغرافیایی صفر تا هشتاد درجه شمالی و طول -30 تا 100 درجه شرقی استفاده شده است. با استفاده از شاخص آماری گامبل تیپ 1، 76 رخداد بارش های سنگین استان کرمان شناسایی شد. سپس با تحلیل خوشه ای روی دادهای ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال، الگوهای هم دید این بارش ها شناسایی شدند. تحلیل این الگوها نشان داد که مهم ترین عامل شکل گیری بارش های سنگین استان کرمان حرکت رو به شرق و تقویت فرود شرق مدیترانه در تروپوسفر میانی است، لذا زمانی که با حرکت رو به پایین سامانه تاوه قطبی همراه است، بارش های سنگینی در سطح ایستگاه های استان رخ می دهد.
شبیه سازی جریان روزانه رودخانه و تحلیل تأثیرات تغییر کاربری بهینه روی آن با استفاده از مدل WetSpa در محیط GIS (مطالعه موردی: حوضه آبریز مرک، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت آگاهی از وضعیت منابع آب و نزولات جوی در حوضه های آبریز مختلف برای اجرای طرح های آبی از یک سو و وجود نداشتن شبکة مناسبی از ایستگاه های اندازه گیری پارامترهای هواشناسی و آبشناسی از سوی دیگر، اهمیت استفاده از روش های غیرمستقیم برای شبیه سازی جریان و محاسبه حجم رواناب در حوضه های آبریز را بیش از پیش آشکار میسازد. در بین روش های غیرمستقیم، فنون پیشرفته ای نظیر سنجش از دور (RS) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، که امکان اطلاع از شرایط حوضه از جنبه های مختلف و تجزیه و تحلیل سریع تر و دقیق تر این اطلاعات را میسر ساخته اند، جایگاه ویژه ای در مطالعات هیدرولوژیکی و منابع آب یافته اند. این موضوع بر تعداد مدل های فیزیکی توزیعیافتة مکانی در بستر GIS که در آنها اطلاعات مکانی به صورت واحدهای در سطح پیکسل در کنار داده های هیدرولوژی قرار میگیرند و امکان درک و بیان فرایندهای پیچیده و پویا را فراهم میآورند، افزوده است. مدل WetSpa نمونه ای از این مدل های هیدرولوژیکی توزیعیافتة مکانی است که با هدف رسیدن به راهبردهای مدیریت پایدار آبخیز طراحی و ساخته شد. WetSpa براساس شبکه سلولی و در مقیاس حوضه آبریز عمل میکند و در نتیجه عملکرد آن به صورت پیوسته است. در پژوهش حاضر ابتدا جریان روزانة رودخانه حوضه مرک کرمانشاه ـ با مساحت 1380 کیلومترمربع ـ با استفاده از مدل WetSpa در محیط GIS و با شرایط کاربری اراضی فعلی شبیه سازی شده و بعد از کالیبراسیون و اعتبارسنجی مدل به تحلیل تأثیرات تغییرکاربری بر روی جریان ـ به ویژه دبی پیک جریان ـ پرداخته شد. برای این منظور نقشة کاربری بهینه حوضه با استفاده از مدل آمایش سرزمین مخدوم تولید شد و مجدداً جریان رودخانه به وسیله مدل شبیه سازی گردید. نتایج حاصل از به کارگیری مدل WetSpa در حوضه آبریز مرک دقتی معادل 77 درصد را براساس ضریب ناش ـ ساتکلیف (NS) نشان میدهد. همچنین شبیه سازی جریان رودخانه تحت سناوریوی کاربری بهینه نشان داد که هیدروگراف جریان رودخانة با تأخیر به اوج خود میرسد و در مقایسه با هیدروگراف کاربری فعلی دیرتر فروکش میکند. افزون بر اینها، دبی اوج هیدروگراف نیز بعد از تغییر کاربری بهینه پایین تر آمده است.
تحلیل خطر زمین لرزه و پریود زمانی تکرار و بازگشت زمین لرزه ها در امتداد گسل تبریز
حوزه های تخصصی:
زمین لرزه ای که در تاریخ 31 خرداد ماه 1369 بخش گسترده ای از استانهای زنجان و گیلان را به لرزه درآورد و صدمات و خسارتهای جانی و مالی فراوانی ببار آورد‘ لزوم بازنگری و مقابله جدی با زمین لرزه ها در پهنه وسیعی را یادآور شد. منطقه آذربایجان‘ البرز و نواحی مجاور آن جزء کمربند بزرگ آلپ هیمالیا شناخته می شوند و با توجه به نقشه " سایزموتکتونیکی" شمالغرب ایران‘ منطقه تبریز یکی از نا آرام ترین نقاط جهان است که طی سده های اخیر چندین زلزله ویرانگر را تجربه کرده است. مطالعه موضوع از جنبه تاریخی نشان می دهد که در گذشته‘ شهر تبریز و اطراف آن بوسیله تعدادی زلزله مخرب‘ آسیب دیده و به احتمال قوی زمین لرزه های خطرناک در آینده نیز اتفاق خواهد افتاد. بزرگی زمین لرزه های آتی را می توان بر مبنای حداکثر زمین لرزه اعتباری و حداکثر زمین لرزه احتمالی پیش بینی کرد‘ تا با استفاده از آن بتوان شتاب سنگ را برای طرحهای مقاوم مهندسی تعیین نمود. مطالعات پسین در اغلب نواحی لرزه خیزی دنیا مبین این نکته است که اگر گسلی در گذشته فعال بوده و امروزه آرام است‘ بار دیگر در آینده حرکت خواهد کرد. برای نیل به این هدف باید اطلاعاتی در مورد گسله های فعال و مناطق "سابداکشن" و همچنین نواحی لرزه خیزی داخل "پلیت ها" جمع آوری گردد. این اطلاعات باید به تعیین عوامل مهمی از قبیل تکرار وقوع زمین لرزه در یک گسل مشخص‘ کمک کند. اگر حرکت گسل از نوع حرکت امتداد لغز باشد‘ در این صورت پیش بینی زمان حرکت مجدد آن اهمیت خاصی پیدا می کند‘ زیرا فعالیت حرکت بعدی گسل بستگی به اطلاعات بدست آمده نسبت به رفتار گذشته آن دارد. یکی از روش های موجود برای انجام این کار‘ محاسبه سرعت لغزش (v) با استفاده از خصوصیات ساختمان زمین شناسی منطقه‘ مربوط به یک دوره مشخص می باشد‘ به نحوی که بتوان میزان تغییر مکان و جابجایی سطح زمین را (d) برا ی یک زلزله با استفاده از مشخصات گسل مربوط به ارزیابی کرد. فاصله زمانی دوره بازگشت زمین لرزه (r) در روی یک گسل معین از رابطه زیر نتیجه می شود: r=d/v لازم به یادآوری است که در این روش شدت تخریب زلزله پسین با زمین لرزه پیشین مساوی است و افزون بر آن لازم است تا مدت زمان بازگشت زلزله در این تخمین ها برابر مقدار (r) ثابت در نظر گرفته شود.
تعیین شدت ناپایداری زیست محیطی سکونتگاه های روستایی سیستان با استفاده از مدل ارزیابی چند معیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط زیست تنها قلمرو و عرصه موجود برای تحقق هدف های توسعه است. در واقع بدون وجود چنین بستری، بحث توسعه، بحثی بی مورد و بیهوده خواهد بود. اگر توسعه پایدار هدف نهایی ما به شمار رود و پایداری زیست محیطی شرط لازم برای تحقق توسعه پایدار باشد، در این صورت ما نیازمند ابزار و روشی هایی هستیم تا به کمک آنها بتوانیم حرکت به سوی پایداری زیست محیطی را اندازه بگیریم. سیستان ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه اش، تحت تاثیر عوامل متنوع در بروز و تشدید ناپایداری زیست محیطی روستاهاست. این پژوهش به روش پیمایشی (از پاییز 1386 تا تابستان 1387)، در 101 روستا از 808 روستای منطقه انجام گرفته است که در آن کوشش شده است تا ضمن ارایه شاخص های زیست محیطی متناسب با شرایط ناپایداری زیست محیطی روستاهای سیستان، با استفاده از مدل ارزیابی چندمعیاری در سامانه اطلاعات جغرافیایی، شدت ناپایداری زیست محیطی روستاهای مورد بررسی به تصویر کشیده شود. نتایج تحقیق موید آن است که در حال حاضر ناپایداری زیست محیطی در 18.8 درصد از روستاها، کم یا متوسط و در 81.2 درصد از روستاها، شدید یا بسیار شدید می باشد
تحلیل چند متغیره ارتباط میزان بارش فصلی ایران و شاخص های اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی ارتباط بین میزان بارش در فصول پاییز، زمستان و بهار با شاخص های اقلیمی از طریق تحلیل رگرسیونی پرداخته شده است. شاخص های اقلیمی نوسان جنوبی((SOI، نوسان قطبی((AO و نوسان اطلس شمالی((NAO، شاخص نینو 4/3(NINO3/4)، شاخص چند متغیره انسو((MEI، شاخص انتقالی نینو((TNI و نوسان دهه ای اقیانوس آرام(PDO) در این بررسی به عنوان متغیر مستقل مورد مطالعه قرار گرفته است. در این پژوهش از داده های بارش ماهیانه 25 ایستگاه سینوپتیکی که دارای طولانی ترین و کامل ترین دوره آماری اند (دوره آماری 1951 تا 2003) و توان پوشش اکثر مناطق بارشی کشور را دارند استفاده شده است. نتایج بدست آمده از تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که بین میزان بارش و شاخصهای اقلیمی مذکور در فصل بهار ارتباط بسیار ضعیفی وجود داشته است. در این مطالعه همچنین مشخص گردید که از میان شاخص های اقلیمی مرتبط با انسو، شاخص نینو 4/3بیشترین ارتباط را با میزان بارش پاییزه و زمستانه ایران دارد و شاخص نوسان جنوبی و شاخص چند متغیره انسو در رتبه های بعدی قرارگرفته اند. بین شاخص های انتقالی انسو و نوسان دهه ای اقیانوس آرام و میزان بارش رابطه ای مشاهده می شود. ضریب ارتباط میزان بارش های فصل پاییز و زمستان با شاخص نینو4/3 و چند متغیره انسو مثبت و با شاخص نوسان جنوبی منفی است.به علاوه نتایج حاصل از این تحلیل مشخص ساخت که نوسان قطبی و نوسان اطلس شمالی با میزان بارش زمستانه ارتباط بیشتری نسبت به بارش پاییزه دارند. ضریب شاخصهای نوسان قطبی و نوسان اطلس شمالی منفی می باشد که نشان دهنده رابطه معکوس بین میزان بارش فصول زمستان و پاییز و شاخص مذکور می باشد.
استفاده از تصاویر لندست و داده های زمین مغناطیسی در شناسایی خطواره های گسلی و تحلیل خاستگاه آنها در ناحیه لرستان، زاگرس چین خورده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیرپهنه لرستان، در بخش شمال غرب پهنه زاگرس چین خورده قرار دارد. پوشش رسوبی این زیرپهنه به مانند دیگر بخش های کمربند چین خورده ـ رانده زاگرس، تحت تأثیر فعالیت مجدد ساختارهای زیرسطحی در خلال کوهزایی میوسن پسین زاگرس دچار دگرریختی هایی شده است. از مسائل ساختاری در زیرپهنه لرستان، عدم ارتباط برخی تغییرشکل های سطحی با گسل های سطحی است. در این مطالعه، با استفاده از تصاویر لندست ETM+ ، و با توجه به تغییر شکل های سطحی چون انحنا، قطع شدگی و جدایش ساختارها همچون انحنای اثر محوری چین ها، اقدام به شناسایی و به نقشه درآوردن خطواره های گسلی ـ که می توانند مرتبط با فعالیت گسل های زیرسطحی باشند ـ شده است. این خطواره های گسلی علاوه بر دارا بودن روند شمال ـ غرب (مربوط به گسل های راندگی کمربند چین خورده ـ رانده)، دارای دو روند عمومی دیگر شمال ـ شمال غرب با جدایش راستگرد و شمال شرقی با جدایش چپگرد نیز هستند. برای تحلیل منشأ این خطواره ها، از انطباق آنها با داده های زیرسطحی چون زمین لرزه ها و خطواره های مغناطیسی استفاده شده است. انطباق برخی از خطواره های گسلی شناسایی شده با شکستگی های پی سنگی نشانگر پی سنگی بودن آنهاست؛ و بیشترین انطباق ها به خطواره های گسلی که روند شمال ـ شمال غرب دارند مربوط می شود. به علاوه، انطباق سازوکار و روند برخی از زمین لرزه های رخ داده در زیرپهنه لرستان، با این خطواره های گسلی شناسایی شده نیز مؤید پی سنگی بودن آنهاست. اعتقاد بر این است که این خطواره ها در نتیجه فعالیت مجدد گسل های پی سنگی متأثر از همگرایی ورقه عربی با ایران مرکزی ایجاد شده اند. دیگر خطواره های گسلی که با روند شکستگی های پی سنگی هم روند نیستند، حاصل مراتب فعالیت جوان تر گسل های پی سنگی در پوشش رسوبی اند، به گونه ای که وجود سطوح جدایشی در پوشش رسوبی مانع توسعه فعالیت این گسل های پی سنگی در سطح شده است. تمرکز غالب زمین لرزه های رخ داده در زیرپهنه لرستان در محدوده گسله بالارود و پیشانی کوهستان و همروندی روند این گسل ها با گسلش های زمین لرزه ای، نشان از آن دارد که این دو پهنه از پهنه های اساسی پی سنگی در لرستان به شمار می آیند.
بررسی و تعیین میزان رادیوآکتیویته عنصر سزیم -137 و پیامدهای زیست محیطی آن در آب و خاک دریاچه شورابیل
حوزه های تخصصی:
دریاچه شورابیل در محدوده شهر اردبیل و نسبت به شهر ، در بلندی قرار گرفته و به صورت یک حوضه بسته رسوبی در یک ناودیس نامتقارن کم عمق، در کوهپایه های جنوب شهر اردبیل قرار دارد. این دریاچه به عنوان یکی از اکوسیستم های حساس موجود در استان اردبیل با خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، اکولوژیکی و بیولوژیکی خاص و منحصر به فرد به شمار می آید. یکی از عوامل بالقوه زیانبار زیست محیطی، پرتوهای یون ساز می باشند که می تواند ناشی از منابع طبیعی با منشاء کیهانی و مواد پرتوزای طبیعی موجود در پوسته زمین و نیز منابع مصنوعی شامل مواد پرتوزای مصنوعی ، دستگاه های پرتوساز و یا حادثه در رآکتور باشند. عنصر سزیم-137 یکی از مواد رادیو اکتیو مصنوعی است -که در حالت عادی در طبیعت یافت نمی شود- و در اثر حادثه چرنوبیل در محیط پراکنده و کشورهای مشترک المنافع، اروپای شرقی واحتمالاًً قسمت هایی از استان اردبیل را نیز تحت تأثیر قرار داده است. بنا به اهمًَیت موضوع با نمونه برداری از آب و خاک اطراف دریاچه شورابیل ، احتمال وجود این ماده بررسی و مقدار آن با استفاده از دستگاه گاما اسپکترومتر با دتکتور نیمه هادی ژرمانیم خالص با رعایت کلیه شرایط واستانداردهای مرتبط IAEA و ASTM در آزمایشگاه جابر ابن حیان سازمان انرژی اتمی ایران ، اندازه گیری گردید که نتایج بدست آمده دلیل بر وجود عنصر سزیم در خاک اطراف دریاچه شورابیل که می تواند ناشی از حادثه چرنوبیل باشد و دلیل عدم وجود این عنصر در آب بوده و مقدار آن در آب دریاچه همواره کمتر از حد تشخیص دستگاه می باشد.
نقش سنجش از دور و بررسیهای میدانی در تجزیه و تحلیلهای مورفوتکتونیکی: مطالعه موردی زلزله بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ایران به دلیل قرارگرفتن در منطقه همگرایی صفحه عربستان در جنوب و صفحه اوراسیا در شمال، از نظر تکتونیکی یک منطقه بدون ثبات محسوب می شود. وقوع زلزله های مکرر و مخرب در ایران این واقعیت را تایید کرده است. زلزله ای با بزرگی گشتاوری 6/6 در تاریخ 5 دی ماه 1382 شهر تاریخی بم را بشدت تخریب کرد. وقوع این زلزله را در ابتدا ناشی از فعالیت گسلی می دانستند؛ که تقریبا با امتداد شمال- جنوب از میان شهرهای بم و بروات عبور کرده است اما بعداّ مشخص شد عامل این زمین لرزه، فعالیت یک گسل پنهان در زیر شهر بم بوده است که یکی از انشعابات گسل بم محسوب می شود. در بررسی حاضر ضمن مروری بر کاربردهای سنجش از دور، بهویژه سنجش از دور حرارتی در مطالعات مربوط به زلزله، چگونگی واکنش سازندهای زمینشناسی منطقه بم در مقابل امواج زلزله، شواهد ژئومورفولوژیکی فعالیتهای تکتونیکی منطقه در طول کواترنر، مشخصات هندسی گسل بم و آثار آن بر چشم انداز ژئومورفولوژیکی منطقه مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که سازندهای منطقه در تشدید، تداوم امواج زلزله و رساندن دامنه امواج به مرحله تخریب کامل دخیل بودهاند. به وجود آمدن تدریجی یک پرتگاه 15 - 20 متری، انحراف جریانهای سطحی، وجود آبکندهای (خندقها) عمیق و ناپایداریهای دامنهای همگی بیانگر بی ثباتی منطقه بم از نظر تکتونیکی می باشد. با توجه به این شواهد، امکان فعالیت مجدد گسلهای منطقه در آینده نیز وجود دارد.
معماری آب انبارها در محیط طبیعی لارستان
حوزه های تخصصی:
انسان ها در هر زمان به تناسب نیازی که احساس می کنند برای سازگار کردن شرایط جغرافیایی، تغییراتی در اکوسیستم محیط خود بوجود می آورند. منطقه لارستان نیز از این قایده مستثنی نبوده و از ویژگی های اقلیم گرم و خشک آن، دیوارهای بلند و سایه دار، بادگیرها و از همه مهم تر و گسترده تر آب انبارها می باشد. این پدیده مهم، از اوایل روزهای شکل گیری شهر، نقش اساسی در مورفولوژی آن ایفا کرده است. در این پژوهش با انجام تحقیق جامعی، به مستند سازی و بررسی آب انبارهای عمومی لارستان و مطالعه موردی 211 نمونه از آنها پرداخته شد. در این بررسی آب انبارها با توجه به 11 جنبه مختلف تقسیم بندی شدند. در برداشت های انجام شده که 58 درصد آنها را آب انبارهای شهری، 9 درصد روستایی و 33 درصد را صحرایی تشکیل می دهد، بیشترین مشاهدات را می توان مربوط به پوشش گنبد 105 مورد، مخزن استوانه 189 مورد، دسترسی به وسیله پلکان داخلی 211 مورد، آب رسانی غیر مستقیم 128 مورد، تهویه توسط روزنه 209 مورد، مصرف آب شرب 148 مورد و نمای ساده با 176 مورد فراوانی را عنوان نمود. همچنین حجم کل آب انبارهای منطقه که 65 درصد آنها فعال، 17 درصد نیمه فعال و 18 درصد غیر فعال می باشند، در حدود 1.87 میلیون مترمکعب تخمین زده شد. در نهایت اقتصادی ترین و بهترین تصمیم جهت جلوگیری از تخریب این پدیده مهم و بقای حیات منطقه، حفظ کاربری ذاتی آب انبارها ارایه شد.
تعیین متغیرهای زمینه ای در طبقه بندی اقلیمی ایران: معرفی و کاربرد روش تحلیل عاملی و تجزیه مولفه های اصلی در تحلیل مطالعات جغرافیایی و اقلیم شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روشهای آماری چند متغیره، کاربردهای بی شماری در مطالعات جغرافیایی و به خصوص اقلیم شناسی دارند. طبقه بندی اقلیمی که در سال 1380 توسط مولفان این مقاله به استفاده از روش تحلیل خوشه ای انجام گردید، یکی از این کاربردها می باشد. از طرفی با توجه به تنوع زیاد متغیرهای مورد استفاده برای طبقه بندی مذکور، انجام مطالعه حاضرجهت معرفی متغیرهای اصلی که در مرزبندی نواحی اقلیمی نقش داشته اند، و تعیین میزان تاثیرهرکدام از آنها در این طبقه بندی ضرورت پیدا کرد. برای این منظور داده های ماهانه 41 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک (1995-1993) مورد استفاده قرارگرفت. روش تحلیل عاملی و تجزیه مولفه های اصلی که از کاربردی ترین روشهای چند متغیره آماری می باشند برای تجزیه و تحلیل داده ها انتخاب شد.نتایج نشان می دهند که مهمترین مولفه نم نسبی می باشد که بیش از 40% از کل واریانس را به خود اختصاص داده است .(Pct of Var = %40/90)دومین مولفه اصلی مربوط به دماهای حداقل و حداکثر است (Pct of Var = %23/37) که بیش از 23% از کل تغییرات را تبیین نموده اند. سایر متغیرها در مابقی مولفه ها قرار دارند. یافته ها گویای آن است که طبقه بندی ایجام شده دارای مبنای اصولی بوده و براساس قوانین علمی استوار گردیده است به نحوی که مرزهای نواحی اقلیمی به طور متعادل از کلیه متغیرها تاثیر پذیرفته اند. این مطالعه همچنین کاربرد روش تحلیل عاملی را به عنوان روشی کارآمد، برای انجام مطالعات تحلیلی و مفصلی که نیاز به کنکاش در خصوص روابط بین متغیرها دارند، دراین مطالعه همچنین سعی شده است تا چگونگی بارگذاری متغیرها در مولفه های اصلی و نحوه محاسبه مقداری های ویژه و بردارهای ویژه بصورت ساده شرح داده شود.
شناسایی رژیم دمایی و پهنه بندی نواحی دمایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با بررسی دمای میانگین ماهانه 338 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی در سرزمین ایران هشت ناحیه دمایی در ایران شناسایی شد و بروش تحلیل خوشه ای فصل بندی مناطق دمایی مشخص شد. با مقایسه دمای میانگین هر ناحیه با میانگین دمای ایران که 18 درجه سلسیوس است هشت ناحیه دمایی نام گذاری شدند. این نواحی دمایی عبارتند از: ناحیه گرم جنوب غربی، سرد دامنه ای، سرد کوهپایه ای، گرم کرانه های خلیج فارس، معتدل دشت سری، معتدل خزری، گرم دشتی و ناحیه سرد کوهستانی که به ترتیب میانگین دمای سالیانه شان 7/24، 6/14، 4/9، 0/27، 2/17، 7/16، 2/20، 1/12 درجه سانتی گراد می باشد. بر طبق نمودارهای خوشه ای هر هشت ناحیه دمایی به لحاظ زمانی از دو فصل دمایی نسبتا متمایز سرد و گرم و فصول گذار تشکیل شده اند.
ریز پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده شهر تبریز با استفاده از روش AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور پیش بینی دامنه خسارات ناشی از سیلاب جهت کنترل و مهار آن پهنه بندی خطر سیل امری ضروری است که هدف از این تحقیق بررسی میزان خطر پذیری سیلاب و ارزیابی خسارت وارده به شهرتبریز است.پارامترهای خاص موضوع این تحقیق شامل؛کاربری اراضی،تراکم جمعیت،مسیل ها،طبقات شیب،تراکم مسکونی،ضریب CN،ضریب رواناب،تراکم جمعیت،فضای باز و قدمت ابنیه بوده سپس با تهیه لایه های مورد نیاز محدوده شهر،اقدام به تعیین وزن هر لایه بر اساس میزان اهمیت آن در بروز سیلاب گردید.پس از وزن دهی نهایی،لایه ها به صورت دوبه دو(AHP)توسط نرم افزارExpert choice مقایسه و ماتریس حاصل از این مقایسات به نرم افزار Idrisi منتقل و ضریب نهایی برای هر لایه تعیین شد.در نهایت با اعمال این ضرایب از طریق نرم افزارArc Gis نقشه پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده شهر تبریز تهیه گردید.بدین ترتیب،محدوده های بحرانی بافت شهری در برابر سیلاب آب گرفتگی مشخص و خسارات ناشی از سیل در قالب نقشه ارزیابی خسارات ارائه شد .نقشه پهنه بندی خطر سیل نشان می دهد که حدود34/3 درصد ازمحدوده نقشه در پهنه بندی خطر خیلی زیاد،87/15 درصد در پهنه بندی خطر زیاد،84/70 درصددر پهنه ی خطر متوسط و 95/9 درصد در پهنه ی کم خطر از لحاظ سیل گیری قرار دارد.هم چنین با تهیه نقشه ارزیابی خسارت مشخص شد که پهنه های مشخص شده 85 درصد منطبق با پهنه های مختلف از نظر شدت سیل گیری می باشد.
خصوصیات شیمیایی آب زیرزمینی دشت شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به تغییرات کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی، به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک، ضروری است. هدف این تحقیق رده بندی کیفیت آب زیرزمینی دشت شهرکرد و مقایسة آن با استانداردهای موجود است. برخی از خصوصیات شیمیایی در چهار زمان (سالهای 83 و 84) ارزیابی شد. نتایج نشان داد که غلظت اکثر عناصر شیمیایی معرف کیفیت آب شامل کلسیم، منیزیم، سولفات، بیکربنات، کلر و سدیم در جنوب دشت حداکثر است. در میان آنیون ها، بیکربنات و در بین کاتیون ها، کلسیم بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند ولیکن مقادیر مشاهده شده، کمتر از حد استاندارد سازمان بهداشت جهانی است. با توجه به ترکیب یون های موجود در آب تیپ آب آبخوان شهرکرد از نوع بیکربنات کلسیم تعیین شد. سختی آب در اکثر چاهها بین 150 تا 300 میلیگرم در لیتر بر حسب کربناتکلسیم است که در طبقه بندی آب از نظر سختی در طبقه آب سخت قرار دارد. بین مقادیر سختی کل و باقیمانده خشک در فصل های بهار و پاییز اختلاف زیادی وجود ندارد. بیشترین غلظت نیترات در حدود 37 میلیگرم در لیتر در زمین های تحت تأثیر کاربری کشاورزی در بخش های شمالی دشت اندازه گیری شده است. نتایج نشان میدهد که میزان سختی و باقیماندة خشک در قسمت های جنوبی و غلظت نیترات در قسمت شمالی دشت حداکثر است. این مطلب نشان دهندة آن استکه منبع غلظت مشخصه های مذکور، متفاوت است. نشت کودهای نیتروژنه حاصل از فعالیت های کشاورزی، بیشترین نقش را در افزایش آلودگی نیترات داشته و فاضلاب خانگی در بالابردن غلظت کل مادة باقیماندة خشک و سختی کل، مؤثر بوده اند.