فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۴٬۸۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مدل سازی بارش - رواناب یک منطقه، یکی از مهمترین تحقیقات هیدرولوژیک در علوم مهندسی آب است. با پیشرفت علوم، امروزه این مهم به صورت کامپیوتری انجام می شود و در این میان مدل های بسیاری ایجاد شده اند. در این مطالعه حوضه آبریز نازلوچای واقع در استان آذربایجان غربی مورد بررسی قرار گرفت و با داده هایی نظیر بارش و تبخیر-تعرق، رواناب روزانه در خروجی حوضه مورد بررسی به دست آمد. رابطه بارش و جریان در حوضه نازلو چای بر مبنای مدل های کامپیوتری مدل-سازی شد. سه ایستگاه کریم آباد، تپیک و مرز سرو درون حوضه انتخاب شدند. طول دوره آماری در این تحقیق 10 سال بود. مدل های AWBM(Australian Water Balance Model) و SimHyd(Simple Hydrology) جهت این تحقیق انتخاب گردیدند. این مدل ها در نرم افزار RRL(Rainfall Runoff Library) موجود و برای بدست آوردن روابط بارش رواناب حوضه طراحی شده اند. آماده سازی داده ها در نرم افزار Arc GIS 9.3 انجام شد. مجموع 224 واسنجی و صحت سنجی برای هر مدل انجام و در نهایت پارامترهای مدل بهینه گردیدند. آنالیز حساسیت نیز برای درک حساسیت مدل به تغییر پارامترها انجام گردید. اثر تغییر پارامترها بر روی نتایج مدل با آنالیز حساسیت روشن شد. هدف از این تحقیق، بهینه کردن پارامترهای مدلهای انتخابی، تعیین روان آب ناشی از بارش و محاسبه جریان خروجی در دوره های زمانی مختلف در خروجی حوضه آبریز نازلوچای بود. کارایی مدل ها برای مقایسه بین مقادیر تولید شده با مقادیر مشاهداتی مورد بررسی قرار گرفت و در این راستا شاخص های کارایی نظیر معیار ناش (Nash-Sutcliffe) و ضریب (R²) مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، نتایج نشان داد که مدلها، تطبیق قابل قبولی با شرایط منطقه مورد مطالعه دارند.
ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر پارامترهای اقلیمی و دوره های خشک و تر در صد سال آتی با تلفیق روش های وزن دهی عکس فاصله و عامل تغییر (مطالعه موردی زیرحوضه تهران-کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش شد تأثیر پدیده تغییر اقلیم بر پنج پارامتر هواشناسی از جمله دمای حداقل، حداکثر و میانگین، بارندگی و رطوبت نسبی در زیرحوضه تهران- کرج بررسی شود. بدین منظور از مدل گردش عمومی HadCM3 تحت سناریوی انتشار A2 استفاده شد که سه دوره آینده 2039-2010، 2069-2040 و 2099-2070 به عنوان دوره های آینده نزدیک، میانی و دور و 2005-1976 به عنوان دوره پایه درنظرگرفته شد. هرچند مدل های گردش عمومی مناسب ترین ابزار بررسی پدیده تغییر اقلیم شناخته شده اند اما با توجه به وضوح مکانی پایین این مدل ها، استفاده از آن ها در مقیاس منطقه ای امکان پذیر نیست. در این پژوهش روش ریزمقیاس نمایی وزن دهی عکس فاصله با هشت سلول محاسباتی ارایه شد و سناریوهای تغییر اقلیم با استفاده از روش عامل تغییر به دست آمد و با تشکیل سری زمانی سناریو اقلیمی در آینده، محدوده تغییرات و متوسط آن در دوره-های مختلف برآورد شد. در تمامی دوره ها سه پارامتر مربوط به دما نسبت به دوره پایه، افزایش یافته بود بطوری که در دوره 2099-2070 میزان آن نسبت به دو دوره دیگر بیشتر بود. در مورد رطوبت نسبی وضعیت برعکس است؛ به ویژه در ماه های گرم سال این کاهش شدت بیشتری یافته است. این در حالی است که بارندگی تغییرات چشم گیری نداشته است اما کاهش آن در دوره های آینده قابل پیش بینی است. درنهایت تأثیر تغییر اقلیم بر دوره های خشک و تر بااستفاده از روش میانگین متحرک 5 ساله ارزیابی شد که نتایج بدست آمده نشان داد با نزدیک شدن به دوره آینده دور، تأثیر رو به افزایش تغییر اقلیم تأیید می شود.
تحلیل اقلیمی گردوغبار معلّق در ایستگاه هواشناسی سرپُل ذهاب (2009 - 1986)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های جهانی، مخصوصا در منطقه خاورمیانه، طوفان های گرد و غبار است. با توجه به افزایش روز افزون طوفان های گرد و غبار و خطرات ناشی از آن، لزوم بررسی و تجزیه و تحلیل داده های بادسنجی به منظور شناخت این پدیده مخرب زیست محیطی مشخص است. موقعیت ویژه ایستگاه سرپل ذهاب به دلیل بروز پی در پی طوفان های گرد و غبار، موجب انتخاب این ایستگاه برای مطالعه گردید. از ترسیم گلغبارهای سالانه و ماهانه و نیز تجزیه و تحلیل داده های هواشناسی مربوط به سال های 1986 تا 2009 مشخص شد وقوع طوفان ها سیر صعودی داشته است. در سال هایی که با افزایش وقوع طوفان مواجه بوده ایم جهت بادها میل به غربی شدن پیدا می کند و لزوما بادهای گرد و غبارزا بادهایی نبوده اند که سرعت بیشتری داشته باشند،که این نتیجه در مورد بررسی های ماهانه و سالانه صادق است. بررسی میزان همبستگی عناصر اقلیمی نشان می دهد که کاهش میدان دید با سرعت پایین باد همراه است و طوفان های گرد و غبار لزوما با سرعت بیشتر باد همراه نبوده اند. با توجه به ابعاد وسیع این پدیده و فرا ایستگاهی بودن آن لزوم یک طرح جامع برای شناسایی این پدیده در بلند مدت در کل منطقه تحت تاثیر احساس می شود.
تعیین گستره ی آسایش دمایی در برنامه ریزی اقلیم گردشگری مورد : استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ویژگیهای اقلیمی هر مکان، نقش ویژهای در برنامهریزی گردشگری آن محل ایفا میکند. هدف پژوهش حاضر، تعیین گستره ی آسایش اقلیمی روزانه و شبانه به منظور برنامهریزی گردشگری استان سیستان و بلوچستان در مقیاس ماهانه است. برای تعیین شرایط دمایی (گرم، آسایش، سرد) در گستره ی استان و در ماه های مختلف سال، شاخص اوانز مبنای روش پژوهش قرار گرفته است. از این رو دادههای اقلیمی کمینه و بیشینه دمای هوا و رطوبت نسبی و همچنین سرعت باد در مقیاس ماهانه شش ایستگاه سینوپتیک و چهار ایستگاه کلیماتولوژیاستان طیّ دوره ی آماری (87 – 65) استخراج شد و همگنی آنها با روش درونیابی مورد آزمون قرار گرفت. سپس جداول شرایط دمایی به تفکیک شب و روز برای ماه های سال تهیه و نقشههای آسایش زیست اقلیمی استان ترسیم شدند.
نتایج نشان داد که در گستره ی استان، شرایط اقلیمی روزانه ماه های خرداد، تیر، مرداد و شهریور گرم و شرایط اقلیمی شبانه ماه های آبان، آذر، دی، بهمن، اسفند و فروردین سرد است. در فروردین، اردیبهشت، مهر، آبان، آذر، دی و بهمن در طول روز و در اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور و مهر در طول شب در قسمت هایی از استان مطابق با الگوی اوانز آسایش دمایی حاکم است.
بررسی میزان گسترش تپه های ماسه ای شرق جاسک در بازه ی زمانی (1383 - 1369) با استفاده از GISو RS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه ی مورد مطالعه در شرق جاسک واقع شده و از واحدهای رسوبی محیط بیابانی، رودخانه ای، ساحلی و دریایی کم عمق تشکیل شده است و مهم ترین اثر متقابل این عوامل تشکیل تپه های ماسه ای است. تپه های منطقه ی مورد مطالعه دارای ماهیت تغییرپذیر بوده و شاهد تحولات زیادی شامل تشکیل تپه های جدید، فرسایش و حمل رسوبات می باشد. هدف از این تحقیق بررسی میزان گسترش محدوده تپه های ساحلی در محدوده ی مطالعاتی بوده است. همچنین در این تحقیق علاوه بر عکس های هوایی سال های 70- 1369 و تصاویر ماهواره ای IRSهندی 2003 منطقه ساحلی شرق جاسک، از اطلاعات پایه، پیمایش میدانی و روش های RS وG.I.S استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که مساحت تپه های ماسه ای در محدوده ی زمانی مورد مطالعه افزایشی معادل 10.169کیلومتر مربع داشته است.
پایش وضعیت بیابان زایی کویر حاج علی قلی (2006-1987)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیابان زایی یکی از خطرات زیست محیطی است که بخش عمده ای از جهان را تحت تأثیر خود قرار داده و مجامع علمی به طور گسترده ای در پی یا فتن راه درمان برای آن هستند. پایش پویایی و علل بیابان زایی، برای ارائه دستورکارهای مهم برای راهبردهای کنترل بیابان زایی و برنامه ریزی منطقی استفاده از زمین در مناطق خشک و نیمه خشک، ضروری است. هدف از این پژوهش ارزیابی زمانی مکانی بیابان زایی و پایش تغییرات آن در بازه بیست ساله (1987 - 2006) در حوضه کویر حاج علی قلی با استفاده از روش های دورسنجی و سیستم اطلاعات جغرافیایی است. برای این امر، داده های ماهواره ای سنجده TM لندست5 (14/6/1987) و سنجنده ETM+ لندست 7 (29/8/ 2006) از طریق روش های تحلیل مؤلفه مبنا، تسلدکپ و شاخص های شوری، تفاضل تصویر، طبقه بندی، میانگین گیری هندسی و ارزیابی دقت، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ارزیابی دقت روش های پایش تغییرات نشان می دهد که روش تحلیل مؤلفه مبنا با دقت کل 23/91 درصد و ضریب کاپا 92/0 و شاخص شوری (1) با دقت کل 80 درصد و ضریب کاپا 74/0، به ترتیب بیشترین و کمترین دقت را در تفکیک کلاس های تغییر دارند. نتایج شناسایی وضعیت بیابان زایی حاکی از این است که تغییرات گسترده ای در ویژگی های اکوژئومورفولوژی پهنه مطالعاتی رخ داده است، به گونه ای که 099/748 کیلومترمربع از مساحت منطقه، تحت تأثیر تغییر کاربری و کاهش توان اکولوژیک و بیولوژیک قرار دارد. گسترش فضایی آنها بیشتر منطبق بر محدوده های اطراف پلایا، مخروطه افکنه های کال شور و چشمه علی و مناطق شمال و شمال غربی کویر است. در مجموع پهنه مطالعاتی در معرض بیابان زایی با ریسک بالا قرار دارد.
تعیین سهم بارش های همرفتی شهر تبریز بر اساس شاخص های ناپایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکانیزم های صعود بارندگی در مناطق مختلف از الگوهای متفاوتی تبعیت می کنند. شناخت این الگوها می تواند سطح برنامه ریزی محیطی را ارتقاء بخشد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ویژگی های زمانی بارش های بیش از پنج میلی متر و تعیین سهم بارش های همرفتی شهر تبریز بر اساس داده های جو بالا می باشد. بدین منظور داده های ساعتی بارش ایستگاه تبریز طی دوره آماری بیست وشش ساله(2005-1980)، از آرشیو سازمان هواشناسی دریافت و با گزینش داده های بارش بیش از5 میلی متر، فراوانی زمانی آنها بررسی گردید. پس از گزینش نمونه های مورد بررسی، نمودارهای اسکیوتی روزهای بارش به همراه شاخص های ناپایداری ازقبیل CAPE، LI، TT، SI و KI تجزیه و تحلیل شدند. پردازش این داده ها در مقیاس سالانه بیانگر وقوع مکرر آنها است. حداکثر رخداد این بارش ها در بهار و حداقل آنها در تابستان است. در مقیاس ماهانه، بیشترین تعداد وقوع در ماه های می و آوریل می باشد. نتایج حاصل از ترسیم نمودار های اسکیوتی و محاسبه شاخص های ناپایداری نشان می دهد که نقش عامل همرفت در رخداد بارش های دوره گرم منطقه، بسیار ناچیز است(تنها در 20 درصد از بارش های منطقه تاثیرگذار است)، زیرا هنگامی می توان عامل همرفت را عامل اصلی بارش محسوب کرد که نه تنها میزان همرفت شدت کافی داشته باشد، بلکه ناپایداری لازم برای ایجاد بارش را نیز فراهم سازد. در مجموع، پس از بررسی 96 نمونه بارش دوره گرم سال مشخص شد که عامل همرفت، بیشترین نقش را در رخداد بارش ماههای ژوئن و می داشته است.
شناسایی و محاسبه ظرفیت تحمل پهنه های مستعد توسعه اکوتوریسم در منطقه سبلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی تفرجی یکی از جنبه های مهم در چهارچوب مدیریت کلان و منطقه ای هر کشور محسوب می گردد. از طرف دیگر تعیین ظرفیت تحمل برای منابع تفرجگاهی یک منطقه (در مورد منطقه سبلان به طور خاص تفرجگاه های طبیعی) نه تنها باعث حفظ ارزشهای بالقوه آن می شود بلکه عامل موثری در ارائه یک تجربه تفرجی قابل قبول با حفظ منابع آن محیط نیز هست. در مقاله حاضر ظرفیت تحمل منطقه سبلان بر اساس قابلیت نسبی آن برای تعیین پهنه های تفرجگاهی و اولویت های توسعه گردشگری آن در آینده مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش که بر اساس روش میدانی و اطلاعات ماهواره ای و رقومی به منظور شناسائی پتانسیل های متنوع گردشگری سبلان صورت گرفته است، هدایت و کنترل توسعه گردشگری منطقه در مسیر توسعه پایدار است. در همین راستا پس از تهیه اطلاعات و تجزیه و تحلیل بر روی آنها در محیط (GIS)، با استفاده از مدل بولین پهنه های مناسب هر فعالیت اکوتوریستی تعیین گردید و در ادامه با بهره گیری از اطلاعات به دست آمده و مبانی نظری مرتبط با ظرفیت برد، آستانه تحمل هر یک فعالیتهای گردشگری پیشنهادی برای سطح منطقه محاسبه گردید. در نهایت، مطالعه شرایط موجود گردشگری و ارزیابی آن گویای آن است که عدم توجه به آستانه تحمل زیست محیطی منابع تفرجگاهی در سطح منطقه سبلان می تواند پایداری این منابع را حتی در کوتاه مدت در معرض خطر جدی قرار دهد و روند تخریب آن را تشدید نماید.
تحلیل شرایط سینوپتیک رخداد سیل در بارش های سنگین (شهرستان کوهرنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک سیلاب یک بلای طبیعی شناخته شده است. تحلیل جامع از شرایط سینوپتیکی که موجب جریان روان آب با حجم بالا می گردد شرایط را برای شناسایی مناطق با ریسک سیل بالا مناسب تر می سازد. هدف از این تحقیق مطالعه و بررسی بارش سنگین و در پی آن احتمال رویداد سیل در منطقه چهارمحال بختیاری و به صورت موردی کوهرنگ می باشد. بارش 20 بهمن سال 1384 با 157.4 میلی متر به عنوان نمونه ایی از بارش های سنگین منطقه انتخاب و نقشه های سینوپتیک از تراز سطح زمین تا تراز 500 هکتوپاسکال و نقشه های روان آب سطحی برای نمایش حداکثر دبی، ترسیم و تفسیر گردید. در این روز مرکز کم فشاری بر روی کشور یونان شکل گرفته و با عمیق شدن تا عرض های 25 درجه کم فشار حرارتی واقع بر روی سودان و عربستان را تبدیل به کم فشار دینامیکی کرده و تا غرب کشور گسترش یافته است. براساس نقشه های فشار سطح زمین، ارتفاعی تا تراز 500 هکتوپاسکال و وزش رطوبت چنین برمی آید که، ناپایداری شدید از سطح زمین تا تراز 500 هکتوپاسکال باعث صعود شدید و بارش سنگین شده است. رطوبت مورد نیاز برای این بارش از آب های دریای مدیترانه، سرخ و خلیج فارس تأمین گردید. با توجه به موقعیت کوهستانی منطقه مورد مطالعه، این بارش سبب جریان روان آب با شدت فراوان و شکل گیری دبی 5.7 متر مکعب در ثانیه در زمانی کمتر از 6 ساعت گردید.
بررسی روند تغییرات شبانه روزی اُزون تروپوسفری در اصفهان
حوزههای تخصصی:
تعیین الگوهای سینوپتیک و توده های هوای مؤثر بر فصول اقلیمی غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ویژگی های سینوپتیکی فصل های اقلیمی در غرب ایران بر اساس داده های هواشناسی یک دوره ی زمانی 28 ساله، از سال 1982 تا 2009 میلادی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی ارتباط میان تغییرات الگوهای سینوپتیکی سطح دریا و تراز 500 هکتوپاسکال با زمان و طول مدّت هریک از فصول اقلیمی غرب ایران است. ابتدا با استفاده از تحلیل خوشه ای روی داده های میانگین فشار سطح دریا، ارتفاع تراز 500 هکتوپاسکال و همچنین رطوبت نسبی و جهت باد سطوح مذکور، نوع و طول مدّت هریک از فصول اقلیمی تعیین شد. سپس برای شناسایی نوع توده های هوا در هر فصل اقلیمی، از داده های ساعت های 3، 9، 15 و 21 UTC که عبارتند از: دمای هوا، دمای نقطه ی شبنم، میانگین پوشش ابر، بارش روزانه و فشار (QFF) و سمت و سرعت باد استفاده شد. برای کاهش متغیّرها، از روش تحلیل عاملی و برای گروه بندی متغیّرها، از روش تحلیل ممیّزی استفاده شده است. سپس فراوانی هر توده هوا بر حسب درصد برای هریک از فصول طیّ 28 سال محاسبه و ضمن معرّفی توده هوای غالب هر فصل، الگوی سینوپتیکی توده های هوا و عّلت مغایرت زمان آغاز و پایان هریک از فصول اقلیمی با فصول نجومی تشریح شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که طولانی ترین فصول در غرب ایران، زمستان و تابستان هستند و اصلی ترین توده های هوای آنها نیز، به ترتیب توده های هوای معتدل خشک (DM) و حارّه ای خشک (DT) است. فصول بهار و پاییز نیز دو فصل گذار در میان این فصول به شمار می روند که در پاییز همانند فصل زمستان، توده هوای DM و در بهار توده هوای MM که توده هوای معتدل و مرطوب نامیده می شود، اصلی ترین الگوها را تشکیل می دهند.
نگرش رفتاری بنگاه های کشاورزی به آلودگی محیط زیست (مطالعه موردی شهرستان های کرمانشاه و اسلام آباد غرب، ایلام و ایوان غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه آلودگی محیط زیست به موضوعی بسیار مهم و بحث برانگیز تبدیل شده است. باور بیشتر صاحب نظران حوزة محیط زیست این است که اصلاح مشکلات زیست محیطی تا حد زیادی در گرو اصلاح آموزه های انسان و تغییر نگرش وی به منابع طبیعی و محیط زیست است. هدف این مطالعه سنجش نگرش زیست محیطی مالکان و مدیران بنگاه های کوچک و متوسط کشاورزی و تأثیر آن بر میزان رعایت اصول زیست محیطی با تکیه بر تئوری رفتار برنامه ریزی شده است. تحقیق حاضر، به لحاظ کمّی، با توجه به هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی است. جامعة آماری تحقیق دویست و دو نفر از مالکان و مدیران بنگاه های کوچک و متوسط کشاورزی استان های کرمانشاه و ایلام اند که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. یافته ها نشان داد محدودیت پیشرفت و امکان وقوع بحران زیست محیطی بر میزان رعایت اصول زیست محیطی تأثیرگذار است. افزون بر این، شرکت در دوره های آموزش زیست محیطی تأثیری مثبت و معنا دار بر میزان رعایت اصول زیست محیطی دارد.
امنیت سکونت، کلید ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی مورد مطالعه: حوزه کلانشهر تهران (اسلامشهر، نسیم شهر و گلستان) و کرج در استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های سکونتگاه های غیررسمی که از آن بعنوان کلید حل سایر مشکلات نام برده می شود، مساله رسمی نبودن مالکیت و نبود امنیت در سکونت است. این مقاله به بررسی نمونه هایی از سکونتگاه های غیررسمی در ایران پرداخته است و هدف از آن، پی بردن به شرایط مالکیت و شرایط رسمیت سکونتگاه های غیررسمی است. مسأله حاضر این است که آیا مشکل مالکیت و رسمیت در اغلب یا همه سکونتگاه های مورد مطالعه کشور حاکم است؟ هدف، فهم مشکلات پایه ای مهم و مشترک در آنها برای سیاستهای مناسب است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و در آن از روش کمی با استفاده از آمارهای رسمی، اسناد و مدارک سازمانی و طرح های تحقیقاتی در کنار مشاهدات میدانی بهره گیری شده است. برای بررسی موردی، حوزه کلانشهر تهران، در استان تهران و کرج در استان البرز انتخاب گردید. همانگونه که یافته ها نشان می دهد، نحوه تصرف زمین در بیشتر محلات مورد بررسی در شهرهای مورد مطالعه، بصورت قولنامه ای بوده و افراد فاقد سند رسمی هستند. برای نمونه، نحوه تصرف بالاتر از 96 درصد ساکنین محلات غیررسمی کرج بصورت قولنامه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مشکل مهم و مشترک در تمام سکونتگاه های غیررسمی، رسمیت نداشتن سکونت مالکیت و فقدان امنیت در سکونت است. بنابراین، تدوین و اجرای سیاست ها و قوانینی برای حل این مشکل، از ابتدایی ترین و اساسی ترین اقدامات برای ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی است.
آشکارسازی تغییرات حوضه کویر میقان با استفاده از تصاویر ETM+, TM ,MSS و داده های اقلیمی در دوره 2011-1973(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر خطر بیابان زایی و رشد کویر یکی از موضوعات مهم در مقیاس محلی و جهانی بوده که می تواند ناشی از نتایج تغییرات اقلیمی و ضعف در مدیریت صحیح محیط باشد. در این میان تکنولوژی سنجش از دور به دلیل تولید تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک طیفی و مکانی بالا، به عنوان وسیله ای کارآمد برای آشکارسازی و ارزیابی تغییرات شناخته شده است. در این تحقیق با استفاده از داده های اقلیمی و همچنین تصاویر, TM, MSS ETM+ماهواره ی لندست مربوط به سال های1973، 1985، 2000 و 2011 ، روند تغییرات اقلیمی و تغییرات اراضیِ کویر میقان مورد بررسی قرار گرفته است. از پارامترهای اقلیمی برای بررسی تغییرات اقلیمی و از روش تفریق باندهای مشابه طیفی و منطق فازی برای بدست آوردن شدت تغییرات ایجاد شده، استفاده شد. تصاویر ماهواره ای، در محیط نرم افزارARC GIS10 به روش طبقه بندی نظارت شده از نوع حداکثر مشابهت(MLC) با انتخاب نمونه های آموزشی، طبقه بندی شدند. نتایج بررسی نشان داد که به تبع تغییرات اقلیمی(کاهش بارش و افزایش دما) شدت تغییرات فازی برای دوره 85-1973 معادل84843/0، برای دوره2000-1985 معادل 92983/0 و برای دوره زمانی2011-2000 معادل 92795/0 بوده است. همچنین مساحت اراضیِ کویری، در طول سه دوره فوق؛ به ترتیب 9/15، 6/8 و 9/9 کیلومتر مربع افزایش یافته و در طول دوره ی 38 ساله، از 8/123 به 4/158 کیلومتر مربع رسیده است. روند گسترش متوسط سالانه کویر0.9052کیلومتر مربع، و میزان همبستگی بین کاهش بارش و افزایش کویر 998/0- بوده است.
تأثیر صنایع نفت وگاز براکوسیستم دریای خزر
حوزههای تخصصی:
تحلیل مکانی تغییرات بارش در زاگرس میانی از طریق روش های زمین آمار (1995-2004)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر سعی شده است تا تغییرات مکانی بارش در ناحیه ی کوهستانی زاگرس میانی از طریق روش های زمین آمار مدل سازی و تشریح گردد. در این راستا از متوسط بارش سالانه 249 ایستگاه با دوره ی زمانی کامل 10 سال (1995-2004) مربوط به سازمان هواشناسی (کلیماتولوژی، سینوپتیک و باران سنجی) و وزارت نیرو استفاده شده است. از 219 ایستگاه برای مدل سازی و تشریح تغییرات مکانی بارش و از 30 ایستگاه باقی مانده برای آزمون و ارزیابی روش ها بهره گرفته شده است. برای نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف – اسمیرنف و برای بررسی وجود روند در داده ها از برنامه جانبی Trend Analysisدر محیط نرم افزار Arc GIS 9.3بهره گرفته شده است.
نتایج حاصل از ارزیابی روش های کریگینگ ساده، معمولی و عام، بدون متغیّر کمکی و همچنین با متغیّر کمکی ارتفاع، عرض جغرافیایی، شیب و فاصله از خط الرأس از طریق آماره های R2، RMSE و MAEحاکی از دقت بیشتر روش کریگینگ معمولی با متغیّر کمکی عرض جغرافیایی و فاصله از خط الرأس است. برای نشان دادن نحوه ی تغییرپذیری مکانی بارش در منطقه ی مورد مطالعه، نیم رخ های بارش و ارتفاع عمود بر خط الرأس ها با فواصل 50 کیلومتر ترسیم گردیدند. از طریق نیم رخ ها چنین استنباط شد که با وجود هماهنگی نسبی بین بارش و ناهمواری، بیشینه بارش بر حداکثر ارتفاع ناهمواری ها منطبق نیست و دامنه های بادگیرو پشت به باد در نیمه ی غربی و شرقی زاگرس میانی دارای ویژگی متفاوتی از لحاظ مقدار دریافت بارش می باشند. نتایج تحقیق نقش ناهمواری ها به عنوان مانع در مسیر توده های هوا را نشان می دهد، به گونه ای که توده های هوا در برخورد با توده های کوهستانی مقادیر زیادی از رطوبت خود را تخلیه می نمایند.
شبیه سازی فرسایش و رسوب ناشی از زمین لغزش ها با استفاده از مدلGeoWEPP (مطالعه موردی: حوضه گرمچای میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش آبی و زمین لغزش ها، هر دو از منابع اصلی تولید رسوب در حوضه های آبخیز هستند، ولی تا کنون مدل جامعی برای تعیین سهم حرکات توده ای در بار رسوبی حوضه هایی که در آن زمین لغزش های زیادی اتفاق افتاده، ارائه نشده است. پژوهش پیش رو با این فرض انجام گرفته است که عوامل مؤثر در فرسایش پذیری و افزایش بار رسوبی حوضه ها، تأثیر مشابهی در ایجاد و تشدید حرکات توده ای زمین داشته و توان تولید رسوب در دامنه های ناپایدار همبستگی معناداری با سطوح گسیختگی دارد. با توجه به اینکه همیشه تمامی مواد جابه جا شده لغزشی، امکان انتقال به داخل شبکه زهکشی را نداشته و در اغلب موارد، بخشی از آن در سطح دامنه ها همچنان باقی خواهند ماند. در این پژوهش، از مدل فرایندی WEPPدر محیط نرم افزاری ArcGIS با عنوان GeoWEPP، برای شبیه سازی مقادیر رسوب و ته نشست متأثر از وقوع زمین لغزش ها در حوضه گرمچای میانه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بار رسوبی سطوح ناپایدار دامنه ای در ارتباط با مورفولوژی دامنه و مدیریت حاکم برآن در قالب کاربری زمین و اقلیم منطقه متغیر بوده و مدل یاد شده به خوبی قادر به شبیه سازی مقادیر رسوب و ته نشست در ارتباط با عوامل تأثیرگذار برآن بوده است. قابلیت مدل یادشده در این زمینه، پیش از این در مطالعات مشابه دیگری ثابت شده است. از آنجاکه در حوضه آبخیز گرمچای اطلاعات رسوب اندازه گیری شده موجود نبود، لذا نتایج شبیه سازی مدل فقط از طریق انطباق مناطق بحرانی رسوب با سطوح لغزشی مشاهده ای، به صورت کیفی ارزیابی شده است. رابطه بین مناطق لغزشی با بار رسوبی، از طریق ارائه مدل رگرسیونی دو متغیره بررسی شد. نتایج آن وجود رابطه معناداری با ضریب تبیین 71/0 درصد را نشان داد که این رقم معیار مناسبی از موفقیت مدل یاد شده است و نشان می دهد که می توان از این مدل در برآورد بار رسوبی مناطق لغزشی حوضه های فاقد آمار رسوب استفاده کرد.
بررسی تغییرات مورفومتری تپه ماسه ای با استفاده از تکنیک سنجش از دور (مطالعه موردی: جنوب شرقی عشق آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی پویایی و تغییر پذیری عوارض ژئومورفولوژیکی زمین به ویژه در مناطق خشک و بیابانی که به طور عمده از عوارض ماسه ای پوشیده شده است، به دلیل تاثیر منفی ماسه های متحرک در زندگی مردم، اهمیت ویژه ای دارد. از طرف دیگر تصاویر ماهواره ای و تکنیک های سنجش از دور، امروزه به دلیل هزینه و زمان کم تر مورد نیاز، هم پوشانی با تصاویر قبلی و همچنین ارائه قدرت تفکیک مکانی بالا و امکان بررسی تغییرات زمانی، کاربرد گسترده ای در روند-یابی این تغییرات پیدا کرده است. از آنجا که تپه های ماسه ای بخش عمده ای از عوارض ژئومورفولوژیکی در مناطق بیابانی می باشند، لذا در این مطالعه تغییرات مورفومتری تپه ماسه ای جنوب شرقی شهر عشق آباد، در فاصله زمانی 12 ساله از سال 2000 تا 2012 میلادی و با استفاده از تصاویر سنجنده ETM+ماهواره ی لندست 7 مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر ماهواره ای پس از تصحیحات هندسی، به سه روش نظارت شده با بیشترین شباهت، نظارت شده با کمترین فاصله از میانگین و روش نظارت نشده در نرم افزار ENVI مورد طبقه بندی قرار گرفتند. روش طبقه بندی نظارت شده با بیشترین شباهت، دقت بالاتری را در شناخت تپه ماسه ای مورد نظر نسبت به دو روش دیگر ارائه داد. تصاویر طبقه بندی شده به روش نظارت شده با بیشترین شباهت پس از برش به صورت رستری وارد نرم افزار Arc-GIS شد و پس از تبدیل فرمت رستری به پلیگون، مساحت و محیط تپه ماسه ای مورد مطالعه برای هر سال محاسبه گردید. نتایج نشان داد که طی 12 سال مورد مطالعه، مساحت و محیط تپه ماسه ای به ترتیب کاهشی برابر با 872/42 هکتار و 307/781 متر داشته است که علت اصلی آن مربوط به طرح های بیابان زدایی اجرا شده در قالب تاغ کاری درسال های گذشته و همچنین زادآوری طبیعی تاغ در روی تپه ماسه ای و نواحی اطراف آن بوده و اثرات مثبت طرح های بیولوژیکی بیابان زدایی را در تثبیت تپه ماسه ای نشان می دهد.
تعیین قلمروهای مورفوکلیماتیک هولوسن در بلندی های غرب استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی کواترنری، آب وهوای زمین بارها دچار تغییر اساسی شده و در این میان ایران نیز تحت تأثیر قرار گرفته است. گسترش یخچال های کوهستانی در البرز، غرب و شمال غرب ایران ازجمله این تغییرات است. در پژوهش پیش رو، مناطق غرب و شمال غرب کردستان مورد مطالعه قرار گرفته است. با توجه به میانگین بارش و دمای سالانه، موقعیت ایستگاه ها در شاخص پلتیر به دست آمد و به هر کدام از ایستگاه ها در محیط Arc GIS وزن داده شد. میان یابی ایستگاه ها به روش وزن دهی (IDW) انجام گرفت. در ادامه نتایج طبقه بندی شدند و پس از محاسبه برف مرز، بر اساس نتایج شیب دما و بارش حال حاضر و همچنین اعمال ارتفاع برف مرز گذشته، داده های بارش و دمای وورم برای ایستگاه ها محاسبه شد. در مرحله بعد، بر اساس روش ذکرشده مناطق مورفوکلیماتیک وورم بازسازی شدند. نتایج نشان داد که سیستم شکل زای فرسایش یخچالی در ارتفاع بالاتر از 2000 متر، مجاور یخچالی تا ارتفاع 1600 متر و فلوویال در ارتفاعات پایین تر از 1600 متر، به ویژه در حاشیه غربی استان کردستان، در دوره وورم حاکمیت داشته اند. نتایج حاصل از پهنه بندی هوازدگی با مناطق مورفوکلیماتیک انطباق دارد.
تعیین گستره منطقه آسایش زیست اقلیمی استان ایلام با استفاده از شاخص اوانز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگیهای آب و هوایی نقشی برجسته در برنامه ریزی گردشگری هر محل بازی میکنند. هدف این پژوهش، شناخت گستره آسایش اقلیمی روزانه و شبانه به منظور برنامه ریزی گردشگری استان ایلام است. بنابراین، برای شناسایی پراکندگی شرایط دمایی (گرم، آسایش، سرد) هر یک از برجهای سال در گستره استان، مدل اوانز به کار گرفته شد.نخست دادههای اقلیمی کمینه و بیشینه دمای هوا، نم نسبی و سرعت باد در مقیاس ماهانه دو ایستگاه همدید و سه ایستگاه کلیماتولوژی استان در دوره (1387 – 1375) فراهم شد و همگنی آنها با روش درون یابی مورد آزمون قرار گرفت.سپس جداول شرایط دمایی به تفکیک روز و شب برای هر یک از برجهای سال تهیه و نقشههای آسایش زیست اقلیمی استان ترسیم شد. نتایج نشان داد که آسایش روزانه در دو فصل بهار و پاییز، برای ایلام، ایوان و دره شهر به مدت 5 ماه و برای مهران و دهلران به مدت 4 ماه به گونهای پراکنده شده است که برج فروردین در بهار و برج آبان در پاییز در سرتاسر استان آسایش روزانه حاکم است. آسایش شبانه دره شهر و مهران به مدت 6 برج (اردیبهشت تا مهر)، ایلام و ایوان به مدت 4 برج (خرداد تا شهریور) به درازا میکشد. تنها آسایش شبانه 6 ماهه دهلران است که در دو دوره، یکی دو ماهه (فروردین و اردیبهشت) و دیگری چهار ماهه (مرداد تا آبان) جدا شده است. چرا که این شهر در سطح استان تنها شهری است که دو برج خرداد و تیر دارای شرایط اقلیمی گرم میباشد.