فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۴٬۳۶۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
شبکه های زهکشی و چشم اندازهای رودخانه ای به صور گوناگون نسبت به وقوع تغییرات در بستر جریان عکس العمل نشان می دهند. تشکیل تراس های رودخانه ای، تغییر نیمرخ طولی و مقطع عرضی وهمچنین جابجایی های جانبی در مسیر جریان رودخانه ها از جمله این عکس العمل ها محسوب می شوند که با تشدید فرسایش نیز همراه می گردند. در محدوده مورد مطالعه (واقع در مختصات 27 /°46 تا 42/°47 طول شرقی و 58 /°36 تا 44 /°37 عرض شمالی، و قرارگرفتن در دامنه شرقی کوهستان سهند)، حضور شبکه زهکشی معکوس، وجود تراس های رودخانه ای، گسل ها، چین خوردگی ها و بالاآمدگی گنبدهای نمکی، نشان دهنده فعالیت های نئوتکتونیکی در حوضه هستند. در این مقاله، تحلیل های مورفومتریک در حوضه قرنقو بر روی شبکه زهکشی به منظور تعیین اثرات نئوتکتونیک بر روی ویژگی های رودخانه ها، با استفاده از روش های هیپسومتریک وشاخص های مورفوتکتونیک و ژئومورفیک صورت گرفت. نتایج این بررسی ها وتحلیل ها نشان داد که فعالیت های نئوتکتونیک برشبکه زهکشی حوضه کاملا تاثیرگذاشته است. توپوگرافی و اشکال ژئومورفیک وهمچنین معماری دره ها با بالاآمدگی ها در بخش های جنوبی و میانی حوضه در رابطه هستند. حضور شکستگی ها و بی نظمی ها در نیمرخ طولی رودخانه ها، جابجایی های جانبی در مسیر جریان آنها و غیرعادی بودن شبکه زهکشی از اثرات بالاآمدگی های تکتونیکی محسوب می شوند. ارقام حاصل از بکارگیری شاخص های مختلف نیز نشان دهنده فعال بودن تکتونیک در بخش های مختلف حوضه، بویژه در بخش های میانی وجنوبی آن است.
بررسی هیدروژئوشیمی منابع آب شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئومورفولوژی و مطالعات آن در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی و اجرای بازدیدهای علمی - آموزشی با تاکید بر اهمیت آن ها در آموزش زمین شناسی
حوزه های تخصصی:
مروری بر مدل سازی تجربی و فیزیکی زمین لغزش های ناشی از بارندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز پدیده زمین لغزش می تواند ناشی از عوامل متعدد زمین شناسی، ژئومورفولوژیکی، هیدرولوژیکی، بیولوژیکی و انسانی باشد. با وجود این، نقش اساسی در شروع زمین لغزش را عمدتاً عاملی ماشه ای ایفا می کند. بارندگی، به عنوان متداول ترین عامل ماشه ای وقوع زمین لغزش ها شناخته شده است. از این رو، مهمترین بخش در مدل سازی تجربی، آماری و یا فیزیکی زمین لغزش، بخش هیدرولوژیکی آن خواهد بود. در پژوهش حاضر کوشش شده است با بررسی پژوهش های صورت گرفته (کتاب ها و مقالات پُراستناد از پژوهشگران شناخته شده در زمینه مدل سازی هیدرولوژیکی زمین لغزش)، در بازه زمانی 1975 (معرفی مفهومی به نام آستانه بارندگی برای شروع زمین لغزش به وسیله کمبل) تا 2008 میلادی (ارائه مدل فیزیکی HSB-SM از سوی طالبی و همکاران)، مفاهیم به کار رفته در این پژوهش ها معرفی و دستاوردهای حاصل از آنها بررسی شود. اغلب مدل های فیزیکی، مقدار بارندگی مورد نیاز برای وقوع زمین لغزش را به صورت دینامیک (در هر لحظه از رخداد بارندگی) برآورد می کنند، اما محدودیت بزرگ مدل های فیزیکی (به خصوص در کشورهایی مانند ایران) نیاز آنها به اطلاعات مفصل و دقیق از خصوصیات خاک، هیدرولوژی و مورفولوژی دامنه است، که البته جمع آوری آنها معمولاً دشوار و پرهزینه است. بنابراین با توجه به در دسترس بودن داده های بارندگی در اغلب مناطق کشور، پیشنهاد می شود برای تعیین آستانه بارندگی وقوع لغزش در مناطق مستعد کشور، مدل های تجربی ـ آماری در نظر گرفته شود و برای هر منطقه رابطه قابل اطمینانی بین خصوصیات بارش و وقوع زمین لغزش ارائه گردد. ورودی این مدل ها اغلب داده های بارندگی در پایه های زمانی مختلف است که باعث سهولت استفاده از آنها می گردد. از طرفی با توجه به تحقیقات انجام شده در نقاط مختلف جهان و نمونه ای در ایران (به وسیله نگارندگان)، نتایج این مدل ها از دقت مناسبی برخوردار است.
ارزیابی کارایی شبیه سازی جریان سطحی با استفاده از مدل بیلان آبی سالاس در حوزه های آبخیز استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کارایی مدل بیلان آبی سالاس سالانه و فصلی در ایستگاه های هیدرومتری استان کهگیلویه و بویراحمد که دارای طول دوره ی آماری مناسب بود برنامه ریزی شده است . بعد از انجام پالایش روی داده های هیدرومتری از کل 10 ایستگاه استان، 7 ایستگاه هیدرومتری دارای داده های بارش و دبی، با طول دوره ی آماری حداقل 20 سال انتخاب گردید. سپس پارامترهای هر مدل با انجام سعی و خطا و نظارت بر کمترین مقدار ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و ضریب همبستگی بهینه گردیدند. ارزیابی عملکرد مدل با استفاده از معیارهای مختلف دقت سنجی همچون ضریب کارایی (CE)، ریشه مجذور مربعات (RMSE)، ضریب تبیین (R2) صورت گرفت. برای محاسبه ی معیارهای کارایی از مقادیر شبیه سازی شده توسط مدل سالاس و مقادیر اندازه گیری شده در ایستگاه های هیدرومتری استفاده شد. در مجموع نتایج مدل سازی نشان داد که مدل بیلان سالانه سالاس میزان دبی را بهتر از مدل فصلی برآورد کرده است.مدل سالاس فصلی در اکثر موارد میزان دبی را کمتر از میزان واقعی برآورد کرده است. ایستگاه های نازمکان، سیدآباد، پاتاوه و بطاری نسبت به ایستگاه های دیگر کارایی بهتری را ارائه داده اند و ایستگاه نازمکان (مقیاس سالانه 104= RMSE و 94/0=CE) و سیدآباد (مقیاس فصلی 93=RMSE و 88/0=CE) بهترین کارایی را داشتند در حالیکه ایستگاه زهره، کتا و بطاری نسبت به دیگر ایستگاه ها دقت پایین تری داشته اند. در مجموع می توان از مدل سالاس با توجه به سادگی آن، در حوزه های آبخیز فاقد ایستگاه هیدرومتری با شرایط اقلیمی و زمین شناسی مشابه و حوضه های دشتی کوچک و همگن، برای شبیه سازی دبی رودخانه استفاده کرد. در صورت ارائه در حوضه های برف گیر باید میزان بارش برفی و رواناب حاصل از آن نیز در مدل سازی لحاظ گردد تا علاوه بر دقت، مدل صحت بالایی نیز داشته باشد.
راندگی گیلانغرب با استفاده از شاخص ها و شواهد ژئومورفولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راندگی گیلانغرب با طول بیش از 110 کیلومتر با امتداد شمال غربی- جنوب شرقی در جنوب غرب استان کرمانشاه واقع شده است. در این پژوهش مسایل تکتونیکی و مورفولوژیکی مناطق واقع در مسیر راندگی گیلانغرب در یال جنوب غربی تاقدیس قلاجه مورد مطالعه قرار گرفته است. برای ارزیابی فعال بودن راندگی گیلانغرب از شاخص های ژئومورفیک و شواهد ژئومورفولوژیکی استفاده شده است. در این پژوهش کمیت های توپوگرافی (Smf، Fmf، Fd، Eu، Sl) و شاخص های الگوی شبکه زهکشی (Af، T) به عنوان ابزار اصلی مورد استفاده قرار گرفته اند. از شواهد ژئومورفولوژیکی حاصل از راندگی گیلانغرب، اطلاعات زلزله و شواهد زمین شناسی نیز استفاده گردید. بررسی فعال بودن راندگی گیلانغرب مهم ترین هدف این پژوهش می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که راندگی گیلانغرب در دوره پلیو– کواترنر فعال بوده و با توجه به وقوع زلزله در امتداد آن، این گسل در عهد حاضر (هولوسن) نیز فعال می باشد. تحلیل کمیت های توپوگرافی حاکی از ادامه بالا آمدگی فعال در منطقه می باشد.
تغییرات زمانی - مکانی بارش ایران زمین طی دهه های اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"به دلیل اهمیت تغییرات زمانی- مکانی بارش این موضوع با استفاده از روش های مختلف و دیدگاه های متفاوتی مورد بررسی قرار گرفته است. برخی از روش های مورد استفاده متکی بر تکنیک های زمین آماری و آمار کلاسیک است. نتیجه این قبیل مطالعات تهیه نقشه های هم ارزش از بارندگی و مشخصات آن می باشد.
در این تحقیق با استفاده از تکنیک های زمین آمار و آمار کلاسیک و بر پایه تکنیک های ترسیمی طی دوره آماری 2003-1961 و بر اساس داده های 152 ایستگاه سینوپتیک و 170 ایستگاه کلیماتولوژی و مجموعا 92940 داده ماهانه، تغییرات زمانی بارش برای 8012 سلول در محدوده ایران زمین مورد تحلیل قرار گرفت.
در راستای این پژوهش ضمن تهیه نقشه همباران کشور بر اساس روش کریگینگ نواحی که طی دوره آماری مورد بررسی، متحمل تغییر قرار گرفته اند، مشخص گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که حدود 4/51 درصد از مساحت کشور در معرض تغییرات بارش قرار گرفته اند. این تغییرات عمدتا در نواحی کوهستانی و نیز نیمه غربی کشور رخداد بیشتری داشته اند. عموما نواحی با بارندگی بیشتر متحمل تغییر بیشتری نیز بوده اند. میزان تغییرات به ازای هر سال از 6/29 میلی متر در کوهرنگ تا 7/15- میلی متر در سراب بوده است."
پهنه بندی شیب های پرخطر و کوهستانی شبکه ارتباطی
حوزه های تخصصی:
جادهها رگ حیاتی اجتماعات روستایی در مناطق کوهستانی محسوب می شوند که سلامت عبور و مرور در طول سال از آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هر چه جاده های ارتباطی امنتر باشند امکان توسعه مناطق روستایی نیز بیشتر است. بههمین دلیل توجه به میزان خطر پذیری و تعیین عامل و یا عوامل تهدید کننده آنها از ضروریات به شمار می آید. در مناطق کوهستانی که معمولا جاده ها از بخش های پرشیب و از محدوده های پرخطری گذر داده می شوند، همواره در معرض تهدید انواع خطرات، بویژه در معرض وقوع انواع حرکات دامنه ای قرار میگیرند. در این مناطق، جاده ها بیشتر در معرض تهدید ریزش های سنگی هستند که در اغلب ماه های سال فرایندهای تولید آنها فعال است. وقوع چنین پدیده هایی با توجه به ماهیت و نوع سنگها مشکلات فراوانی برای عبور و مرور از چنین جاده هایی فراهم می سازند. حوضه قرنقوچای به عنوان گسترده ترین حوضه کوهستان سهند، از لحاظ جریان رودخانه های پرآب در درههای سرسبز آن، روستاهای زیادی را در خود جای داده است. ارتباط تمامی این روستاها با یکدیگر و با شهرهای بزرگ اطراف توسط جاده هایی صورت می گیرد که عمدتا از دامنه های پرشیب عبور داده شدهاند. با عنایت به اندازه شیب، نوع مواد دامنه ای و نحوه کاربری و غیره، نوع و میزان خطرپذیری جادهها و عامل تهدید کننده، متفاوت است، اما بیشتر جاده های حوضه در معرض تهدید ریزش های سنگی است. در این مقاله سعی شده تا با استفاده از نرم افزار ArcView میزان خطرپذیری جاده های ارتباط دهنده روستاها توسط ریزش های سنگی بررسی و میزان حساسیت محدوده های مختلف پهنه بندی شود. نتایج این بررسیها و نقشه پهنه بندی نشان می دهد که اغلب جاده ها بویژه جاده های ارتباط دهنده روستاهای ارتفاعات حوضه مورد مطالعه در معرض تهدید جدی ریزش های سنگی هستند.
نحوه تشکیل و تحول کانال های خود ساخته آهکی و نقش آن ها در مورفولوژی زمین های آهکی (مطالعه موردی: سکوی تراورتنی تخت سلیمان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکوی تراورتنی تخت سلیمان که در اثر نهشته گذاری چشمه های آهک ساز جدید به وجود آمده، در شمال غرب ایران قرار گرفته است. آب چشمه های دریاچه روی سکو که از دو دریچه به بیرون جاری می شود، دارای املاح زیادی است که به صورت نهشتههای دیواری شکل در مسیر آبهای جاری ته نشین شده اند. این توده های باریک کلسیتی، مورفولوژی خاصی را در سطح زمین های آهکی به وجود آوردهاند. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر در تشکیل این پدیده ها، دسته بندی و بررسی نقش آنها در مورفولوژی زمینهای تراورتنی محدوده باستانی تخت سلیمان است. در این پژوهش، از کارهای میدانی، مانند: حفر ترانشه برای بررسی اجزای درونی کانالها، اندازهگیری میزان ته نشست نهشتههای کلسیتی، آنالیز شیمیایی آبهای جاری و نمایش مورفولوژی کانالها از طریق GIS استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد، پیدایش این کانال ها به عواملی، مانند سرعت آب، افزایش دما، فتوسنتز گیاهی و کاهش فشار جزیی وابسته است. افزایش ارتفاع، فرو ریزی و جابهجایی کانال های خود ساخته، چشم انداز آهکی محدوده را به هم زده است. این کانالها در روند شکلگیری، سه مرحله کودکی، بلوغ و پیری را سپری کردهاند. کانال های سنگی خودساخته در سطح و اطراف سکو از لحاظ مورفولوژی به چهار دسته تقسیم میشوند: نهشتههای توفایی دیوار مانند، کانال سنگی فروریخته، کانالهای خود ساخته روی سکو و کانالهای خود ساخته بیرون از سکو.
کاربرد مدل معادلات ساختاری در تحلیل نگرش و تمایل به کاربرد فناوریهای میزان متغیر خاکورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران، خاکِ بیشتر زمینهای کشاورزی از نوع بافت سنگین میباشد، از اینرو، انجام خاکورزی مناسب در مرحله آماده کردن زمین برای عملیات کاشت ضروری است. فناوریهای کاربرد میزان متغیر خاکورزی از جمله راهکارهای ارائه شده برای پایداری بیشتر منابع خاکی است. این تحقیق با هدف بررسی نگرش و تمایل کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استانهای فارس و خوزستان نسبت به کاربرد اینگونه فناوریها، انجام گرفته است. مطالعه به روش پیمایش با استفاده از نمونهگیری تصادفی طبقهای انجام گرفت. یافتهها نشان داد کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استانهای فارس و خوزستان، تمایل به کاربرد فناوریهای میزان متغیر خاکورزی دارند (به ترتیب با میانگین 85/16 و 57/16) و متغیرهای نگرش اعتمادی، آزمونپذیری، مشاهدهپذیری، درک آسانی کاربرد و درک مفیدبودن این فناوریها بر نگرش و تمایل کارشناسان برای کاربرد اثر میگذارند. همچنین نتایج نشان داد متغیرهای نگرش به کاربرد (01/0p<، 24/0=?) و مشاهدهپذیری (01/0p<، 25/0=?) تبیینکنندهی تمایل به کاربرد کارشناسان هستند. براساس نتایج بدست آمده، پیشنهادهایی در خصوص ترویج کاربرد این فناوریها توسط کارشناسان در ایران ارائه شده است.
بررسی پدیده های بزرگ ژئومورفولوژی دشت رفسنجان
حوزه های تخصصی:
ارزیابی کارایی مدل درخت تصمیم در پیش بینی بارش ایستگاه سینوپتیک کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارش یکی از اجزای اصلی بیلان منابع آب بوده و پیش بینی آن می تواند در مدیریت تامین آب کشاورزی مدیریت منابع آب موجود در مخازن سدها و ... مفید باشد. درخت تصمیم به عنوان یکی از مدل های پیش بینی، کارایی زیادی در این زمینه دارد و به تولید قانون می-انجامد. در این پژوهش جهت رسیدن به اهداف از ارزیابی کارایی مدل درخت تصمیم جهت پیش بینی بارش در ایستگاه سینوپتیک کرمانشاه و از الگوریتم CART (Classification And Regression Tree) به عنوان یکی از انواع درختان تصمیم رگرسیونی جهت پیش بینی بارش 30 ماه بعد استفاده شده است. داده های مورد استفاده این پژوهش مربوط به آمار ماهیانه بارندگی، تبخیر، رطوبت نسبی، دمای ماکزیمم، دمای متوسط و سرعت باد در دوره آماری(1389- 1349) می باشد. سپس جهت ارزیابی درخت های ایجاد شده در این پژوهش از معیارهای آماری مختلف استفاده شده است که در نهایت نتایج نشان می دهد در ایستگاه سینوپتیک کرمانشاه درخت تصمیم گیری رگرسیونی، مدلی نسبتاً کارا در پیش بینی بارش می باشد که استفاده از میانگین متحرّک نسبت به سایر حالات منجر به افزایش چشمگیر کارایی مدل درخت تصمیم می شود و در صورت تعدیل دامنه تغییرات داده های ورودی قادر است با ضریب اطمینان بالایی میزان بارش را 30 ماه قبل از وقوع برآورد نماید که در شبیه سازی های صورت گرفته، زمانی که از میانگین متحرّک پنج ساله داده ها برای اجرای مدل استفاده گردیده، ترکیب بارش قبلی، دمای ماکزیمم به عنوان مناسب ترین حالت شناسایی شده است.
اقلیم شناسی سینوپتیکی بارش های سیل زا با منشا منطقه دریای سرخ در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش آب و هوا در شکل دادن به مسکن روستایی
حوزه های تخصصی:
تحلیل مکانی تغییرات بارش در زاگرس میانی از طریق روش های زمین آمار (1995-2004)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر سعی شده است تا تغییرات مکانی بارش در ناحیه ی کوهستانی زاگرس میانی از طریق روش های زمین آمار مدل سازی و تشریح گردد. در این راستا از متوسط بارش سالانه 249 ایستگاه با دوره ی زمانی کامل 10 سال (1995-2004) مربوط به سازمان هواشناسی (کلیماتولوژی، سینوپتیک و باران سنجی) و وزارت نیرو استفاده شده است. از 219 ایستگاه برای مدل سازی و تشریح تغییرات مکانی بارش و از 30 ایستگاه باقی مانده برای آزمون و ارزیابی روش ها بهره گرفته شده است. برای نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف – اسمیرنف و برای بررسی وجود روند در داده ها از برنامه جانبی Trend Analysisدر محیط نرم افزار Arc GIS 9.3بهره گرفته شده است.
نتایج حاصل از ارزیابی روش های کریگینگ ساده، معمولی و عام، بدون متغیّر کمکی و همچنین با متغیّر کمکی ارتفاع، عرض جغرافیایی، شیب و فاصله از خط الرأس از طریق آماره های R2، RMSE و MAEحاکی از دقت بیشتر روش کریگینگ معمولی با متغیّر کمکی عرض جغرافیایی و فاصله از خط الرأس است. برای نشان دادن نحوه ی تغییرپذیری مکانی بارش در منطقه ی مورد مطالعه، نیم رخ های بارش و ارتفاع عمود بر خط الرأس ها با فواصل 50 کیلومتر ترسیم گردیدند. از طریق نیم رخ ها چنین استنباط شد که با وجود هماهنگی نسبی بین بارش و ناهمواری، بیشینه بارش بر حداکثر ارتفاع ناهمواری ها منطبق نیست و دامنه های بادگیرو پشت به باد در نیمه ی غربی و شرقی زاگرس میانی دارای ویژگی متفاوتی از لحاظ مقدار دریافت بارش می باشند. نتایج تحقیق نقش ناهمواری ها به عنوان مانع در مسیر توده های هوا را نشان می دهد، به گونه ای که توده های هوا در برخورد با توده های کوهستانی مقادیر زیادی از رطوبت خود را تخلیه می نمایند.
شناسایی الگوهای فرارفت دمایی ایران در سال های سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای دستیابی به الگوهای فرارفت دمایی در سال های سرد، ابتدا براساس متوسط دمای سالانه کشور، پنج سال سرد مشخص گردید. سپس برای تعیین فرارفت های دمایی سه مؤلفه باد مداری، باد نصف النهاری و دمای هوا در تراز 1000 هکتوپاسکال، برای ساعت 12 GMT و در محدوده جغرافیایی 20 تا 50 درجه عرض شمالی و 35 تا 70 درجه طول شرقی، از پایگاه داده های اقلیمی استخراج گردید. فرارفت دمایی برای هر سال با استفاده از برنامه نویسی در محیط نرم افزار گرادس محاسبه گردید و در مرحله بعد تحلیل مؤلفه اصلی بر روی ماتریس داده های فرارفت دمایی انجام گرفت. این تحلیل نشان داد که با پانزده مؤلفه می توان بیش از 93 درصد تغییرات داده ها را تبیین کرد. سپس تحلیلی خوشه ای با روش ادغام وارد، بر روی ماتریس نمرات مؤلفه ها انجام گرفت و براساس مقادیر پانزده مؤلفه در 1827 روز، دوازده الگوی فرارفتی شناسایی گردید. برای هر الگوی فرارفتی یک روز نماینده مشخص شد که معرف فرارفت دمایی در زمان حاکمیت آن الگوست. با مشخص شدن روز نماینده، نقشه های فرارفت دمایی این روزها محاسبه و ترسیم گردید. تحلیل نقشه های روزهای نماینده الگوهای فرارفت دمایی نشان داد که در طی دوره مورد مطالعه، الگوهای فرارفت سرد، به مراتب غلبه بیشتری دارند و از این رو پایین بودن دما در سال های سرد ناشی از فراوانی فرارفت های سرد و یورش توده های هوای سرد و گسترش آن بر پهنه ایران زمین بوده است. فرارفت های دمایی در قالب دو گروه فرارفت های شرقی ناشی از گسترش فراباری سیبری و فرارفت های غربی در نتیجه استقرار بادهای غربی، کشور را در بر می گیرند. بررسی نقشه های روز های نماینده، نشان می دهد که فرارفت های شرقی سطحی اند و شدت بیشتری نیز دارند و در لایه های پایین جَو جابه جا می شوند. این در حالی است که فرارفت های غربی، ملایم ترند و در ترازهای میانی جَو نمود بیشتری دارند. بررسی بسامد فرارفت های دمایی در ماه های سال، نشان داد که الگوهای شماره 9 و 11 و 12 تابستانه اند و در 31 درصد موارد در دوره گرم حادث شده اند. از این رو می توان گفت که فرارفت های دمایی در دوره سرد سال بسامد بیشتری دارند.
ویژگی های زیست محیطی جزایر
حوزه های تخصصی:
کانی شناسی و زمین شناسی اقتصادی کانسار پلی متال چشمه حافظ، استان سمنان، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کانسار پلی متال چشمه حافظ در بخشی از کمربند آتشفشانی ترود- چاه شیرین در جنوب شرق دامغان واقع شده است. در این ناحیه ولکانیسم های کالک آلکالن و کانی زایی های همراه عمدتاٌ در ارتباط با گسلهای اصلی انجیلو و ترود (شمال شرقی- جنوب غربی) است. سنگهای دارای رخنمون در ناحیه مورد مطالعه از توالی آتشفشانی – تخریبی نظیر ماسه سنگ، توف ها و برش های آتشفشانی و به طور عمده گدازه های آندزیتی و آندزیت بازالت در منطقه چشمه حافظ تشکیل شده است. دگرسانیها در منطقه چشمه حافظ شامل پروپلیتیک، سرسیتی شدن، آرژیلیتی شدن و سیلیسی شدن است. کانی سازی در منطقه معدنی در سه مرحله شامل: مرحله اول) کوارتز، کلسیت با مقدار کمی پیریت و کالکوپیریت؛ مرحله دوم) مرحله اصلی کانی سازی سولفیدی است که شامل گالن خودشکل اولیه، سپس گالن، اسفالریت و کالکوپیریت و در نهایت گالن، کالکوپیریت، پیریت، تتراهدریت، بورنیت و دیژنیت و مرحله سوم) شامل رگه های کوارتز و کربنات فاقد آثار کانی سازی همراه با مقدار کم پیریت و کالکوپیریت است. با توجه به نتایج تجزیه شیمیایی 12 نمونه معرف از بخشهای مختلف رگه ها، عیار میانگین عناصر به ترتیب عبارتند از 15/0گرم در تن (ppm) طلا، 23/3 گرم در تن (ppm) نقره، 47/4 درصد وزنی سرب، 73/1 درصد وزنی روی، 64/2 درصد وزنی مس است. بر اساس مطالعات سیالات درگیر میانگین دمای همگن شدن و شوری در منطقه چشمه حافظ به ترتیب C˚300-140 و 7/4 تا 18 درصد وزنی معادل نمک طعام است. نمودار دمای همگن شدگی و شوری سیال نشان می دهد که کانی سازی در منطقه چشمه حافظ بر اثر تزریق متناوب سیال با شوری بالا و اختلاط با سیال با شوری کمتر و رقیق شدگی آن تشکیل شده است. به منظور ارزیابی وضعیت کانی سازی در عمق از روش ژئوفیزیکی قطبش القایی و مقاومت سنجی استفاده شده است. نتایج ژئوفیزیک کانی سازی را در شمال غرب معدن (گردنه توتو) تایید می کند.