فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۲۱ تا ۶٬۲۴۰ مورد از کل ۳۰٬۱۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
اگر بیابانزایی را تخریب اراضی در مناطق خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب خشک تحت تاثیر تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی بدانیم. شناخت ناهنجاریهای اقلیمی موثر در تشدید شرایط بیابانی که موجب فاصله گرفتن شرایط اقلیمی در محدوده زمانی و مکانی خاص از شرایط نرمال دراز مدت میشود به عنوان عامل اصلی یا زمینه ساز تشدید فعالیتهای انسانی امری ضروری است. به این منظور و با استفاده از دو عنصر اصلی تشکیل دهنده ساختار اقلیم (دما و بارش) در منطقه خضرآباد و با استفاده از آمار بلند مدت ایستگاه سینوپتیک یزد از سال 1956 تا 2005 تغییرات بارش، تعداد روزهای بارانی، دما، تعداد حداکثر و حداقل دما و خشکسالی به صورت روندی و در دو دوره 25 ساله به صورت مقایسهای بررسی و تحلیل شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که در 25 سال منتهی به سال 2005 همراه با کاهش بارش، تعداد روزهای بارانی افزوده شده و نقش موثر بارش با توزیع مقدار کمتری از آن در تعداد روزهای بیشتری از سال کاسته شده است. افزایش دما و به دنبال آن ظرفیت رطوبتی جو، شرایط را برای تبخیر فراهم نموده است. کاهش فاصله دمای حداکثر و حداقل نشانههایی از گرمتر شدن منطقه و افزایش شرایط خشکی است. همچنین نتایج نشان داد که تغییرات عناصر مورد بررسی به نفع شرایط بیابانی به طور مستقیم و یا فراهم نمودن زمینه تشدید این شرایط به علت فعالیتهای انسانی از طریق فشار بر منابع آب و پوشش گیاهی است.
تعیین شدت تخریب منابع آب در منطقه کاشان با استفاده از مدل بیابان زائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
محیط شناسی ۱۳۸۱ شماره ۲۹
حوزه های تخصصی:
ارزیابی هویت مکانی محله های شهری، مطالعه موردی: محله سنگلج، منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محله های کلان شهر تهران از اساسی ترین عناصر اجتماعی – کالبدی بوده و به عنوان حلقه ارتباطی میان شهروندان محسوب می شوند. یکی از مسئله های مهم محله های شهری هویت مکانی آن ها می باشد. بی توجهی به این امر باعث می شود، شهروندان یک محله احساس تعلق به محل زندگی خود نداشته باشند و در نتیجه محله ای ناپایدار شکل می گیرد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی و تحلیل هویت مکانی محله سنگلج واقع در منطقه 12 تهران، به عنوان یکی از محله های قدیمی شهر تهران می باشد. تحقیق حاضر از نظر روش، توصیفی - تحلیلی است که به روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمام ساکنان بالای 18 سال محله سنگلج می باشد که حجم نمونه آن با استفاده از فرمول کوکران، 115 نفر تعیین و جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری غیر احتمالی استفاده گردید. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که بین شاخص های تعلق مکانی، اجتماع پذیری، آسایش و دسترسی به خدمات، همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین سن و هویت مکانی نیز رابطه معنادار به دست آمد. بعلاوه بین هویت مکانی و مدت سکونت تفاوت معنادار مشاهده شد و شهروندانی که مدت سکونت بیش تری داشتند، هویت مکانی محله سنگلج را مطلوب تر ارزیابی کرده اند. به طور کلی از نظر ساکنین محله مورد مطالعه، هویت مکانی ساکنان محله در سطح مطلوب قرار ندارد.
سنجش شاخص های کیفیت محیط در بافت های فرسوده شهری ( نمونه موردی: محله امامزاده یحیی منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به سنجش کیفیت محیط در محله امامزاده یحیی در منطقه 12 تهران پرداخته است. این پژوهش کاربردی و روش تحقیق در آن توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها پیمایشی با استفاده از پرسشنامه می باشد که حجم نمونه ی مورد بررسی براساس فرمول کوکران 316 نفر محاسبه شده و برای تعیین روایی و پایایی تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که عدد بدست آمده 0.65 می باشد که مطلوب و در حد متوسط است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که ویژگی های کالبدی و شاخص های مربوط به آن پایین ترین سطح کیفیت را نسبت به دو ویژگی دیگر یعنی کیفیت کارکردی و محتوایی به خود اختصاص داده اند و شاخص های مربوط به ویژگی های محتوایی در سطح بالاتری نسبت به بقیه قرار دارند که نتایج آزمون T تک نمونه ای معنی داری آنها را از دیدگاه شهروندان نشان می دهد. در نهایت علی رغم وجود تفاوت در سطح معنی داری ویژگی های مختلف، در مجموع بین رضایت از کیفیت محیط شهری و محیط سکونتی رابطه معناداری وجود دارد، لذا وضعیت کنونی کیفیت محیط در محله از دیدگاه ساکنان در حد متوسطی قرار دارد
تعیین تقویم زمانی گردشگری در دریاچه گهر بر اساس مدل MEMI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مطالعات بیوکلیمایی انسانی،پایه واساس بسیاری ازبرنامه ریزی های توریسمی است. تفاوت های زمانی - مکانی آب وهوا در مناطق مختلف یک پتانسیل قوی برای گردشگری است و از دلایلی می باشد که ایران را در ردیف پنج کشور متنوع گردشگری جهان قرار داده است. یکی از راهبردهایی که اخیرآ در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته، توسعه و گسترش توریسم در نواحی محروم و دارای پتانسیل های لازم برای ترویج گردشگری می باشد. یکی از مناطق بسیار زیبا که از جنبه اکوتوریسم توان بالقوه فراوانی دارد، محدوده حفاظت شده اشترانکوه و به تبع آن دریاچه گهر در استان لرستان است. سطح آسایش انسان تحت تاثیر عوامل محیطی و فیزیولوژیکی قرار دارد. مدل MEMI جزءمدلهای موازنه حرارتی ترمو-فیزیولوژیک، از سه زیر شاخص PMV,PET ,SET تشکیل شده، اساس این مدل برمبنای معادله بیلان انرژی بدن انسان استواراست. در این پژوهش در راستای تعیین تقویم زمان مناسب گردشگری در دریاچه گهر از فراسنج های اقلیمی دمای خشک هوا به سانتیگراد، میزان ابرناکی آسمان به اکتا، سرعت باد غالب به متر در ثانیه، فشار بخار آب به هکتو پاسکال و رطوبت نسبی به درصد ایستگاه سینوپتیک شهر دورود در بازه زمانی 1391- 1379 ، و پیراسنج های فیزیولوژیکی انسانی( سن، جنس، وزن، قد، نوع پوشش و فعالیت)، به همراه متغیرهای موقعیتی( طول، عرض جغرافیایی و ارتفاع هندسی منطقه مورد مطالعه)،در قالب مدل MEMI ارزیابی گردیدند. نتایج حاصل از محاسبه و ارزیابی شاخص آسایش در این مدل حاکی از آن است که خروجی شاخص های PET و PMW تقریباً شبیه هم، و در تمام طول سال شرایط فیزیولوژیکی متنوعی در دریاچه گهر حاکم می باشد. بر اساس این مدل مناسبترین زمان برای فعالیت گردشگری در منطقه ماههای اردیبهشت، خرداد، شهریور و مهر است.
تحلیلی بر ارزیابی وضعیت لرزه خیزی و آسیب پذیری کالبدی و جمعیتی شهر کرمان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی وضعیت آسیبپذیری لرزهای ساختمانهای شهر کرمان میباشد. این تحقیق از نوع پیمایشی و بر اساس شاخصهای کیفی و کمی بافت کالبدی شهر کرمان میباشد. جامعه آماری این تحقیق ساختمانهای شهر کرمان میباشند که به صورت نمونهبرداری احتمالی انتخاب شدهاند. شهر کرمان دارای یک هسته مرکزی بسیار قدیمی و عمدتاً از ساختمانهای خشتی و گلی است که بالاترین میزان آسیبپذیری را دارند. در حواشی این هسته مرکزی کمربندی را میتوان جدا کرد که ساختمانهای آن آجری قدیمی با سقف عمدتاً قوسی میباشند. سومین واحد شـهر ساختمانهای آجری و تیرآهنی بدون شناژ میباشـند. واحد چهار شهر ساختمانهای آجری تیر آهنی شناژدار میباشند که در بخشهایی از شهر وجود داشته که آسیبپذیر آنها نسبتاً کم مـیباشد. واحد پنج و شش بخشهائی از شـهر که کاملاً تازه ساز بوده را شامل مـیشوند که از نوع اسکلت فلزی و بتنآرمه میباشند، در مـجموع مقاومت این واحد بیش از سایـر واحدهای شـهر است و در برگیرنـدة محلههائی نظیر شهرک باهنر و شهرک الغدیر است. نتایج نشان میدهد که: شهر کرمان در یکی از فعالترین واحدهای لرزه زمینساختی ایران واقع شده 83 درصد از سازههای شهر کرمان در اثر رخداد احتمالی زلزله بیش از 6 ریشتر ناشی از جنبا شدن گسل تراستی کوهبنان در 15 کیلومتری شمال شرقی شهر کرمان دچار تخریب بیش از 50 درصد شده که بیش از 53 درصد جمعیت شهر در معرض آسیب زیاد قرار خواهند گرفت.
پایش تغییر های تراز آبی در دریاچه هامون، مبتنی بر تحلیل سری زمانی تصاویر سنجش از دوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هامون، مهم ترین پهنه آبی داخلی ایران، در ناحیه بیابانی سیستان جای دارد و زیرساخت مناسبی را برای آن فراهم آورده است. در سیستان، حیات وابسته به هامون است و اهمیت این دریا در تمام ساختارهای زندگی مردم منطقه مشهود است. به علت اهمیت فراوان هامون، مسائل و نارساییهای آن نیز مهم است و توجهی دوچندان را طلب میکند. حفظ عرصه های آبی هامون و پایش دگرگونیهای آن، ازجمله این الزام ها است. این تحقیق با هدف پایش تغییر های تراز آبی در هامون، از طریق تحلیل سری زمانی داده های ماهواره ای و پیجویی علل و عوامل ایجابی آن انجام شده است. بدین منظور، سری زمانی تصاویری را که دارای مشابهت زمانیاند، از سنجنده های MSS, TM & ETM+ ماهوارة Landsat، در یک دورة سی ساله، با هدف آشکار سازی تغییر های تراز آبی پردازش کردیم؛ سپس با استفاده از عملیات پیمایشی مبتنی بر جمع آوری نقاط کنترل زمین (GCP) از بستر خشکیدة دریاچه، اندازه گیری مستحدثات درون دریاچه و جمع آوری دیگر داده های میدانی؛ و به منظور تعیین مقدار تغییر در تراز آبی و تعیین علت های شکل گیری آن، یافته ها را بازپردازش و تحلیل کردیم. نتایج به دست آمده از این بررسیها، تغییر در عرصه های آبی هامون را- که به زیان بخش ایرانی (هامون صابری) و به نفع بخش افغانی (هامون پوزک) است- تأیید میکند. مقایسة عرصه های آب گیریشدة هامون در دو مقطع زمانی 1355 و 1384 با ارتفاع آبی برابر، و بهره گیری از قانون ظروف مرتبط، مؤید کاهش مساحت دریاچه به 357 کیلومتر مربع (10.6%-) است. توزیع فضایی این کاهش، یکسان نبوده و در بخش ایرانی آن (هامون هیرمند)، 777 کیلومتر مربع از عرصة آبی کاسته شده است؛ در حالیکه عرصة جدیدی به مساحت 492 کیلومتر از بخش های غیر آب گیر هامون پوزک در افغانستان، آب گیر شده است. پویش علل و عوامل شکل گیری این رویداد، تغییر در بستر هامون از طریق افزایش ارتفاع را تأیید میکند که حاصل از انباشت رسوب های بادی به واسطة احداث موانع در مسیر حرکت طوفان های شن است. این موانع با هدف های عمرانی (جاده و دیوار ساحلی ) احداث شده اند؛ اما بیتوحهی به مسائل زیست محیطی در احداث آن، تبعاتی مانند جلوگیری از حرکت طوفان های شن و انباشت آن در بخش های جنوبی هامون را به دنبال داشته است.
پهنه بندی خطر ناپایداری دامنه ها با مدل LNRF و GIS در حوضه کلان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکات توده ای یکی از مخاطرات طبیعی است که از نظر فراوانی و شدت وقوع موجب خسارت های مستقیم از قبیل انسداد راه ها و مسیر آبراهه ها، تخریب مناطق مسکونی و تأسیسات خدماتی و خسارت های غیرمستقیم مانند اثرات مخرب زیست محیطی، هدر رفتن خاک، افزایش رسوبات و کاهش ظرفیت مخازن سدها می شود در این تحقیق حوضه سد کلان ملایر در زاگرس همدان با هدف بررسی عوامل مؤثر و شناسایی نواحی مستعد حرکات توده ای و تعیین میزان نقش این عوامل در وقوع حرکات توده ای تعیین حدود گردیده و در این رابطه عوامل مؤثر در وقوع حرکات توده ای همچون لیتولوژی، فاصله از گسل، شیب، سطوح ارتفاعی و میزان بارش انتخاب گردید. سپس با استفاده از نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و عکس های هوایی و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نقشه های لایه بندی تهیه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت از طریق بررسی متغیرهای مؤثر و با استفاده از مدل LNRF[1] به عنوان ابزار مفهومی با شیوه وزن دهی و همپوشانی لایه های مختلف عوامل مؤثر شناسایی شدند در نهایت با جمع جبری آن ها نقشه پهنه بندی خطر حرکات توده ای با همپوشانی نمودن لایه های مختلف تهیه گردید نتایج حاصله نشان داد که در بین عوامل موثر به ترتیب عامل لیتولوژی، فاصله از گسل، شیب های با 20 تا 30% و ارتفاع 200 تا 2300 متری بیشترین نقش را در وقوع حرکات توده ای منطقه دارند به علاوه بررسی ها نشان می دهد که مدل LNRF کارایی خوبی برای بررسی داده ها و پهنه بندی حرکات توده ای در حوضه سد کلان دارد. که این موضوع با بررسی های میدانی گسترده نیز به خوبی مورد تائید قرار گرفته است.
روند مهاجرت در توسعة شهرکهای قشقائی نشین در اطراف شهرهای استان فارس و اصفهان
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی عوامل مهاجرت در توسعة شهرکهای قشقائی نشین در اطراف شهرهای استان فارس و اصفهان می پردازد. روش تحقیق در این مطالعه از طریق تنظیم پرسشنامه در چارچوب تئوری لی می باشد که اطلاعات مورد نیاز از طریق روش فوق تهیه و سپس تجزیه و تحلیل شده است. عوامل دافعة مهاجرت غالباً به محیط زندگی عشایر ارتباط دارد: مانند شرایط سخت اقلیمی، تخریب مراتع و کمبود آب. همچنین رشد جمعیت، کمبود خدمات عمومی و عوامل اقتصادی از فاکتورهای اصلی و عمدة دافعه هستند. فاکتورهای جاذبه ای که مردم قشقائی را به این شهرها می کشاند، غالباً حول و حوش خدمات عمومی مانند تحلیل، شغل، حمل و نقل و بازار دور می زند که معمولاً در شهرها متمرکز هستند. از طرف دیگر، شهرهائی که برای مقصد مهاجرت انتخاب می شوند، عموماً شهرهائی هستند که مهاجر از سالها قبل با آن شهر به نوعی ارتباط و پیوند داشته است.
فرسایش و پیشروی رودخانه شیله و نابودی دریاچه هامون
حوزه های تخصصی:
رابطة بین گروه های اکولوژیک گیاهی با شاخص های تنوع زیستی گیاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از DEM در تحلیل مورفوتکتونیک فروچاله های کارستی توده پرآو بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توده پرآو- بیستون با وسعت 880 کیلومتر مربع در زون زاگرس رورانده و در استان کرمانشاه واقع شده است. در این ناهمواریها اشکال متنوعی از چشمانداز کارست همچون کارن ها، اوالاها، دولین ها، غارها و ... پدید آمده است. شکلگیری و توسعه فروچاله های کارستی متاثر از روراندگی، گسل ها و شکستگی های منطقه، شرایط مناسبی را برای تغذیه و گسترش منابع آب زیرزمینی به عنوان اصلیترین منبع آب آشامیدنی شهر کرمانشاه فراهم آورده و هیدروژئولو ژی منطقه را تحت تاثیر قرار داده است. بنابراین، شناخت مرفوتکتونیکی فروچاله ها در بررسیهای کارستی منطقه جایگاه و اهمیت بالایی دارد. در این تحقیق با استفاده از مدل رقومی ارتفاع ( DEM ) و پردازش داده های رقومی شده نسبت به استخراج اطلاعات توپوگرافی و هیدرولو ژی اقدام گردید. همچنین با انجام عملیات میدانی و به کارگیری دستگاه موقعیتیاب جهانی ( GPS ) و کمپاس، ویژگی و موقعیت فروچاله ها و امتداد درزه ها و شکستگیهای منطقه اندازه گیری و در ارتباط با سایر داده های مکانی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد در توده پرآو- بیستون اشکال اگزوکارست در فرمها و ابعاد مختلف توسعه یافته و تیپیکترین این اشکال یعنی فروچالهها در امتداد درزهها و گسلهای کششی ناحیه قرار گرفته و فروچالههای مستخرج از DEM نیز نشان دهنده چنین امتداد و روندی است.
بررسی رفتار پیچان رودها در دشت های سیلابی نواحی نیمه خشک، مطالعه موردی: دشت های سیلابی دامنه های جنوب شرقی کوهستان سهند (رودخانه شور و قره آغاج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد پیچ وخم های زیاد، از ویژگی های مهم بیشتر رودخانه های جاری در نواحی نیمه خشک محسوب می شود. جابه جایی های سریع در مسیرجریان رودخانه ها، تغییر در مکان پشته های میانی و فرسایش کناری، از آثار ایجاد پیچ وخم ها در مسیر جریان رودخانه هاست. در مسیر رودخانه های جاری در دامنه های جنوب شرقی کوهستان سهند (واقع در́46 ˚ 43 تا 15 ˚47 طول شرقی واز́05 ˚ 36 تا ́20 ˚ 37 عرض شمالی )پیچ وخم های زیادی قابل مشاهده است. حضوراین پیچان رودها وجابه جایی در پیچ وخم های آنها در بخش های مختلف مسیر و تماس قوس پیچان رودها با دیواره دشت های سیلابی، باعث شده است که مواد دیواره ای در محل مورد هجوم به شکل انبوه به داخل دشت های سیلابی فرو ریزد و به این ترتیب، بر میزان بار رسوبی رودخانه ها افزوده شود.شدت فرسایش کناری و میانی در دشت های سیلابی دامنه های جنوب شرقی کوهستان سهند در سال های اخیر به حدی بوده است که حضور درختان کناری و میانی نیز نتوانسته است جلوی چنین فرسایشی را بگیرد. در این مقاله سعی شده است با استفاده از شاخص های مختلف(t R/W ,s,Δ ) و با به کارگیری تصاویر ماهواره ای و نقشه های توپوگرافی، ویژگی های پیچان رودها بررسی شود و میزان جابه جایی ها در طول زمان تعیین شود. نتایج این مطالعات نشان می دهد که، میزان سینوزیته پیچان رودها در مسیر جریان نسبتا بالا بوده و میزان جابه جایی قوس آنها در طول زمان نیز زیاد است و در نتیجه، خطرفرسایش کناری و میانی نیز در طول مسیر های مورد نظر بالاست. پیچان رودهای محدوده مورد مطالعه که از نوع بی نظم هستند، در طول مسیر به علل مختلف تشکیل می یابند، اما علت عمده تشکیل آنها دستکاری های انسانی و تکتونیک فعال در منطقه است.
اولویت بندی شاخص ها در فرایند هوشمندسازی شهرها (مطالعه ی موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
21 - 30
حوزه های تخصصی:
فرآیند هوشمند سازی در شهرهای دنیا شامل ایجاد شهرهای جدید و هوشمند کردن شهرهای موجود است. شهر هوشمند دارای شش مؤلفه ی اقتصاد، مردم، حکمرانی، محیط زیست، پویایی و زندگی هوشمند است. مجموع این مؤلفه ها دارای 33 معیار و مجموع معیارها دارای 74 شاخص است. به استناد پروژه های هوشمندسازی شهرهای دنیا، کمتر شهری را می توان یافت که به یکباره و یکجا شرایط هر شش مؤلفه از شهر هوشمند را دارا باشد؛ لذا اولویت بندیِ شاخص های هوشمندسازی مذکور در فرایند هوشمندسازی شهر کرمان از نگاه کارشناسان خبره ی این حوزه، مسأله ی اصلی این تحقیق است که از نوع تحلیلی- توصیفی بوده، تحلیل های آن ترکیبی از تحلیل های کیفی و کمّی است. اطلاعات به دست آمده به ترتیب از طریق فرآیند سه مرحله ایِ عملیات کتابخانه ای- اسنادی، مصاحبه ی هدفمند اوّل و مصاحبه ی هدفمند دوم به روش فوکوس گروپ صورت گرفت و نتایج مصاحبه ی دوم با استفاده از آزمون رتبه بندی فریدمن تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد رتبه های 1 تا 4 مربوط به شاخص نرخ فقر و شاخص میزان آمادگی در برابر فقر (هر دو زیر مجموعه ی مؤلفه ی زندگی هوشمند)؛ شاخص میزان اشتغال و شاخص نرخ بیکاری (هر دو زیرمجموعه ی مؤلفه ی اقتصاد هوشمند) است. این چهار شاخص، همگی دارای ضریب فریدمن 15/63 و انحراف معیار نزدیک به صفر بوده اند. این وضعیت نشان می دهد مسائل اقتصادی و معیشتی مردم باعث شده تا اولویت های اصلی هوشمندسازی شهر کرمان از نگاه کارشناسان خبره ی حوزه های مرتبط با هوشمندسازی کرمان بر این شاخص ها متمرکز شود و این همان واقعیتی است که در هوشمندسازی شهرهای جهان سوم خصوصاً در شهر مورد مطالعه باید در نظر گرفته شود. این در حالی است که شاخص میزان اهمیت و فعالیت های سیاسی شهروندان و شاخص اهمیت سیاست برای ساکنان (هر دو با ضریب فریدمن 68/6 و انحراف معیار 51/0)، شاخص تعداد رایانه های شخصی (با ضریب فریدمن 9/5 و انحراف معیار 51/0) و شاخص میزان ساعت آفتابی (با ضریب فریدمن 25/5 و انحراف معیار 489/0) به ترتیب در اولویت های پایانیِ 71 تا 74 قرار گرفتند.
بررسی قابلیت های ژئوتوریستی ناحیه ی مرنجاب
حوزه های تخصصی:
افزایش دقت در طبقه بندی کاربری و پوشش اراضی مبتنی بر شاخص های قابل استخراج از واریوگرام در تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طبقه بندی تصاویر، از اطلاعات بافت و واریانس استفاده شده؛ ولی اطلاعات قابل استخراج از واریوگرام کمتر به کار رفته و به تغییرات زمانی واریوگرام کمتر توجه شده است. در این تحقیق، برای تهیة نقشة کاربری و پوشش اراضی منطقة دهگلان واقع در استان کردستان، از تصاویر چند زمانة SPOT و ASTER استفاده شده است. مجموعه ای از شاخص های استخراج شده از واریوگرام معرفی، و پاره ای شاخص جدید استخراج شده و روش SVM برای طبقه بندی به کار رفته است. به طور کلی، این تحقیق در دو مرحله انجام شده است: 1- طبقه بندی باندهای طیفی؛ 2- طبقه بندی باندهای طیفی به همراه پارامترهای استخراج شده از واریوگرام. پس از ارزیابی دقت و مقایسة آن ها، شاخص های مناسب معرفی شده است. بعضی از شاخص ها باعث افزایش دقت اکثر کلاس ها می شوند و برخی از آن ها هم در بعضی کلاس ها بی تأثیرند که این ها را می توان شاخص های عمومی قلمداد کرد. برخی از شاخص ها نیز باعث افزایش دقت برخی کلاس ها و کاهش دقت برخی دیگر از آن ها می شوند که به آن ها شاخص های تخصصی می گویند. بررسی ها نشان می دهد هنگام استفاده از شاخص های استخراج شده از واریوگرام، دقت کلی حدود4 درصد و دقت در برخی از کلاس ها بیش از 9 درصد افزایش می یابد و دقت کلی از 88/98 درصد به 744/92 می رسد.
بررسی راهکارهای موثردر ایجاد محله پایدار با رویکرد مشارکتی (مطالعه موردی:محله راهنمایی یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قالب فرآیندی مشارکتی، دموکراتیک و مردم محور توسعة محلّه ای از چندین دهة گذشته با تأکیدی خاص در کشورهای توسعه یافته، به عنوان محور برنامه های توسعة پایدار شهری قرار گرفت.ساختار مدیریت شهری در ایران با دارا بودن ویژگیهای غیر مشارکتی، متمرکز، از بالا به پایین، سیاست زده، فقدان همگرایی افقی، عدم ارتباط دوسویه مابین سطوح مختلف شهری، دیدگاه های نوین مدیریت شهری بر پایة سلول های بنیادین شهر (محلّه) را دچار نُقصان آشکاری ساخته است. این پژوهش که درمحدوده ی قانونی شهریاسوج به شیوه توصیفی-تحلیلی با رویکرد غالب اسنادی-پیمایشی درسطح محله راهنمایی در ناحیه یک شهری در یاسوج درسال 1393 انجام شده است به دنبال آسیب شناسی تنگناها و پتاسیل های برنامه ریزی محله محور پایدار در سطح محله مورد مطالعه بوده است. در مطالعة حاضر نشان داده شده است که تحقّق رویکرد نوین محلّه محوری در شهریاسوج به دلیل ویژگیهای سیستم کلان ومحلی مدیریتی کشور و به دنبال آن ناپایداری آشکار ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اکولوژیک محله ی راهنمایی دریاسوج، نیازمند سازماندهی مجدد و برنامه ریزی در چهار محور مدیریت یکپارچه، منابع مالی پایدار، نیروی انسانی کارآمد و متخصص شهری و نیز قوانین و مقرّرات پشتیبانی کننده- به عنوان عوامل مشترک تحقّق محلّه محوری است. این مهم جز با عبور از رویکرد سنّتی کنونی و دقّت نظر در عناصر برنامه های موفّق جهانی و سپس تحلیل، به روز رسانی و بومی سازی آنها مطابق با فرهنگ و شرایط اقتصادی- اجتماعی حاکم بر ایران و شهر یاسوج میسر نخواهد شد.
بررسی وضعیت مشارکت روستاییان در مدیریت منابع طبیعی جنگلی در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی «بالا به پایین»، بخشی نگری و کم توجهی به توسعه جامع و یکپارچه روستایی از موانع اصلی توسعه پایدار روستایی به شمار می رود، که از ویژگی های بارز آن کم توجهی به مردم و مشارکت روستاییان در کارهای مربوط به خود آنهاست. تحقیق حاضر با هدف تبیین عوامل مؤثر بر میزان مشارکت روستاییان منطقه بندپی شرقی در مدیریت منابع طبیعی جنگلی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل سرپرستان خانوارهای روستایی بخش جنگل نشین منطقه بود که از آن میان، بر اساس رابطه کوکران، 328 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه با روستاییان و تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون های آماری توصیفی (فراوانی، میانگین، و درصد فراوانی) و استنباطی (همبستگی) صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که مشارکت روستاییان در فعالیت های حفاظتی، احیایی و اجرایی کنونی پایین است، در حالی که ساکنان روستاهای مناطق جنگلی تمایل بسیار بالایی برای مشارکت دارند. همچنین، بررسی همبستگی بین متغیرها نشان داد که رابطه میزان مشارکت روستاییان در فعالیت های منابع طبیعی در وضعیت موجود با عوامل اجتماعی، اقتصادی و نهادی- ساختاری معنی دار است.