فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۲٬۰۲۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر، تلاشی در جهت بررسی نقش مرجعیت در تحولات سیاسی عراق امروز و چگونگی تعامل مرجعیت با ساختار سیاسی ـ اجتماعی آن کشور است. نویسنده مرجعیت را به عنوان عاملی تاثیرگذار و کنشگری فعال در تاریخ حیات سیاسی عراق با چارچوب تحلیلی ساختار کارگزار بررسی می کند. همچنین با استفاده از رهیافت واقع گرایی انتقادی، در تحلیل تحولات سیاسی عراق از رابطه میان کارگزار ـ مراجع ـ و ساختار داخلی و خارجی عراق، نوعی درک پویا به ما می دهد و ما را از اولویت دادن به یکی از دو عنصر ساختار و کارگزار در این کنش دیالکتیکی منع می نماید، و در نتیجه، بینشی مورد قبول به ما عرضه می کند. سقوط رژیم بعث در سال 2003 فرصتی را در اختیار شیعیان قرار داد تا با توجه به اکثریت جمعیتی و محرومیت آنها از مشارکت در حکومت در زمان رژیم بعث، زمام امور را به دست گیرند که در نتیجه این کسب قدرت سیاسی شیعیان، قدرت مراجع دینی چون آیت الله سیستانی نیز افزایش یافت.
حزب الله از آزادسازی تا بازدارندگی (2006-1982)
حوزه های تخصصی:
در میان گروههای اسلامی، حزب الله لبنان به عنوان یک جریان سیاسی – مذهبی متاثر از انقلاب اسلامی در ایران و با دو جهت گیری داخلی (تلاش برای دفاع از شیعیان و بهبود موقعیت سیاسی - اجتماعی آنها در داخل ) و خارجی (آزادسازی سرزمینهای اشغالی از سلطه رژیم صهیونیستی)، نفوذ معنوی و سیاسی گسترده ای در لبنان و در سطح منطقه
باز تولید بحران در ساختار امنیتی خاورمیانه به سوی شناسایی یک اَبَر بحران
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به الگویی اشاره دارد که مطابق آن، همیشگی بودن دغدغه امنیت در خاورمیانه براساس یک چرخه علی از باز تولید بحران در این منطقه قابل توضیح است. الگوی به کار رفته در این پژوهش بر وجود یک هسته مرکزی تاکید دارد که از آن به «اَبر بحران» تعبیر شده است. درک ماهیت این ابر بحران و شیوه بازتولید آن در صُور بحرانی دیگر در خاورمیانه منوط به تاکید بر رهیافت نظری نوشتار پیش رو است. این مقاله باور دارد برخلاف رویکرد موسوم به جا معه بین المللی یا مکتب انگلیسی روابط بین الملل که پیدایش همگرایی و نظم دسته جمعی را به رغم موانع ساختاری، قابل دسترسی می داند، با اتخاذ رویکردی نو واقع گرایانه (کنت والتز) در چارچوب مفهومی ساختار آنارشی در نظام بین الملل، نمی توان چنین پنداری را واقع بینانه دانست. از این رو به رغم دیدگاههایی که وجود یک سلسله از ارزشهای مشترک تاریخی ـ فرهنگی و منافع مشترک اقتصادی ـ ژئوپلتیکی در میان دولتهای خاورمیانه را برای تحقق همگرایی و نظم دسته جمعی خود به فال نیک گرفته اند، ساختار خاورمیانه به شکلی درون زا متعارض و آنارشیک است. رویکرد نظری این نوشتار نقطه عزیمت این ساختار آنارشیک را فرایند رژیم سازی ناقص رژیم صهیونیستی دانسته و منشاء اساسی تعارضات در این منطقه را پیرامون این واقعیت سیاسی صورت بندی می نماید. فرض ما بر آن است که ساختار بی نظمی ناشی از فرایند رژیم سازی ناقص، در سطوح دیگر بازیگران دولتی و غیردولتی در خاورمیانه باز تولید گردیده و موجب پیدایش ساختارهای متکثر بی نظمی شده است.
عملکرد غیر ایدئولوژیک اسلامگراهای ترکیه (1)
حوزه های تخصصی:
نشست « بررسی تحولات اخیر کشور یمن»
حوزه های تخصصی:
پیامدهای زیست محیطی جنگ 22 روزه بر شهروندان غزه در سال 2008
حوزه های تخصصی:
نقش رژیم صهیونیستی در بحران های داخلی سودان
حوزه های تخصصی:
سودان با داشتن جایگاهی مهم و استراتژیک در قاره آفریقا و جهان اسلام، به عنوان نهمین کشور از نظر مساحت در جهان، به اندازه یک چهارم قاره اروپا وسعت دارد. همچنین از لحاظ منابع غنی زیرزمینی و نفت از جایگاه مهمی در جهان برخوردار است؛ بنابراین، همواره استعمارگران و دولت های خارجی چشم طمع به آن داشته اند. رژیم صهیونیستی از بازیگرانی است که دخالت در سودان را ضروری و حیاتی می داند تا سودان نتواند برای تمرکز بر ثبات داخلی فرصت بیابد و به قدرتی بزرگ تبدیل شود. سودان از حامیان جنبش های آزادی بخش، مخالفان سیاست های امپریالیستی و نیز روند (به اصطلاح) صلح خاورمیانه است و این مسئله خود در تلاش های رژیم صهیونیستی و متحدان غربی اش برای بحرانی کردن این کشور مؤثر است. این کشور سال هاست که به علل مختلف دچار بحران های داخلی از جمله بحران جنوب سودان و دارفور است. رژیم صهیونیستی با حضور فعال در منطقه با عرضه کمک های مالی و تسلیحاتی و آموزش گروه های شورشی، به بحران های داخلی سودان دامن می زند و از تمام توان خود برای حمایت از گروه های شورشی استفاده می کند. با نگاهی به درگیری ها و بحران جنوب سودان با حکومت مرکزی در سال های گذشته و بحران داخلی غرب سودان در دارفور، نقش این رژیم در حمایت از این شورش ها آشکار می شود.
آمریکا و سیستم امنیت خلیج فارس : امکان سنجی تحول « آنارشی » به « همکاری و صلح »
حوزه های تخصصی:
اتحادیه عرب: واکاوی یک ناکام: بررسی موانع درونی و ساختاری همگرایی عربی
حوزه های تخصصی:
این مقاله از منظری ساختاری و نظری، به بررسی و شناسایی عوامل ناکارآمدی اتحادیه عرب در نیل به همگرایی می پردازد. بدین منظور، قبل از پرداختن به علل واگرایی و ناکارآمدی اتحادیه عرب، نیاز به درک و شناخت نظریه های همگرایی در نظام بین الملل ضروری است.این نوشتار، در پاسخ به این پرسش اصلی که مهمترین عوامل واگرایی اتحادیه عرب کدام است، عوامل درونی (ساختاری) را به عنوان عوامل تاثیرگذار بر روند واگرایی در اتحادیه عرب مؤثرتر می داند. بر مبنای چنین فرضی، متغیرهای گوناگونی به عنوان عوامل تاثیرگذار بر نبود همگرایی در اتحادیه عرب مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. در این میان مهمترین عوامل عبارت اند از: نداشتن تجربه دموکراتیک، وجود ساختار سیاسی پدرسالارانه، نداشتن برداشتی یکدست و همگن و توافق پذیر از مفهوم ملی گرایی (ناسیونالیسم)، دست نشانده بودن رژیم های سیاسی عربی، بهره مند نبودن از خاستگاه و جایگاه مردمی اکثر حاکمان این کشورها و اتکای آنها به حمایت قدرت های استعماری، دوری از ارزش های واقعی دینی و... . با این حال در تاکیدی بیشتر می توان گفت دو عامل نداشتن تجربه دموکراتیک و وجود ساختار سیاسی پدرسالارانه، در ناکامی اکثر کشورهای عربی در رسیدن به وحدت و همگرایی مؤثرتر بوده اند.مجموعه این ویژگیها را می توان به منزله چالش های درونی کشورهای عربی عضو اتحادیه دانست. از این رو بهبود روند همگرایی عربی و توجه به الگوهای مشترک همگرایی می تواند زمینه های تنش و اختلاف و موانع وحدت در اتحادیه عرب را کمرنگ سازد. هدف از نگارش این مقاله زمینه یابی موانع همگرایی و ارائه راهکارهای مناسب به منظور ایجاد هم پیوندی های مؤثرتر است.
ژئوپلتیک عراق و امنیت در منطقه خلیج فارس
حوزه های تخصصی:
بررسی اهداف و آثار حضور ناتو در خاورمیانه:با تاکید بر امنیت جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
حضور قدرتهای فرامنطقه ای در خاورمیانه و آثار آن بر کیفیت نظم امنیتی منطقه یکی از مهمترین امور مورد علاقه پژوهشگران این منطقه بوده است. پس از جنگ جهانی دوم تاکنون آمریکا یکی از مهمترین بازیگران مداخله گر در منطقه بوده و نقش تعیین کننده ای در ساختار امنیتی آن داشته است. اخیراً واشنگتن نسبت به توسعه قلمرو ناتو در خاورمیانه از طریق پذیرش اعضای همکار و شریک اقدام نمود. پژوهش حاضر نشان می دهد که این رفتار راهبردی در چارچوب اهداف امنیتی ایالات متحده همچون افزایش دامنه نفوذ و سلطه در منطقه، شکل دهی نظم امنیتی دلخواه در منطقه، مقابله و مهار قدرت رو به رشد ایران، کمک به عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل از طریق عضویت آنها در ناتو، تسریع روند اصلاحات در خاورمیانه، مقابله با تروریسم بنیادگرای اسلامی، امنیت ذخایر انرژی و خطوط انتقال آن، تامین امنیت دولتهای عرب غربگرا و ... صورت پذیرفت. این اقدام که از سوی اعراب و اسرائیل نیز مورد استقبال قرار گرفته است، در چشم انداز امنیت در خاورمیانه نقش تعیین کننده ای دارد و ناتو را به یکی از مهمترین بازیگران منطقه تبدیل خواهد کرد. اگرچه ناتو مقابله با تهدیدات بین المللی را سرلوحه کار خود قرار داده و از این نظر حضور ناتو در خاورمیانه در مهار تهدیدها آثار مثبتی دارد، اما با توجه به اینکه ناتو سازمانی غربگرا و در خدمت منافع امنیتی غرب است، می توان مدعی شد که حضور ناتو در خاورمیانه بر منافع امنیتی ایران آثار منفی خواهد داشت.
موافقت نامه امنیتی بغداد - واشنگتن رفتارشناسی آمریکا در عراق جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عزه؛ اوباما؛ ترکیه صلح همین نزدیکی ها در آن دورها
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی آمریکا در قبال سوریه بعد از 11 سپتامبر
حوزه های تخصصی:
خاورمیانه و تسلیحات
حوزه های تخصصی:
اسرائیل و انحصار هسته ای در خاورمیانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بیشتر کارشناسان بر این باورند که اسرائیل تنها کشور خاورمیانه است که دارای سلاح های هسته ای است، با این حال اسرائیل در قبال برنامه هسته ای خود سیاست ابهام را در پیش گرفته است، به طوری که دارا بودن سلاح های هسته ای نه تایید و نه تکذیب می کند. دولت اسراییل طی سال های متمالی به دفعات عنوان کرده است که اولین کشوری نخواهد بود که در خاورمیانه به عنوان صاحب سلاح هسته ای شناخته می شود. دکترین هسته ای اسرائیل در اثر نبود عمق استراتژیک شکل گرفته و بر جنگ پیشدستانه استوار است. در همین راستا نیز اسرائیل تلاشهای دیپلماتیک، عملیات روانی و همین طور اقدامات نظامی پنهانی را مورد استفاده قرار می دهد تا از دست یابی کشور های خاورمیانه به توانایی های هسته ای جلو گیری کند. در 7 جون 1981، اسرائیل حمله هوایی پیش دستانه ای را علیه راکتور هسته ای عراق در اوزیراک سازماندهی کرد که به عملیات اپرا معروف است .در 6 سپتامبر 2007، اسرائیل حمله هوایی دیگری را با نام عملیات اورچارد علیه هدفی در منطقه دیر الزور سوریه انجام داد. این کشور همچنین در حال انجام تلاش های دیپلماتیک عملیات روانی گسترده ای است تا برنامه هسته ای ایران را متوقف کند. با توجه به اینکه انحصار هسته ای در خاورمیانه از مهم ترین اهداف دولت اسرائیل در منطقه است ، این مقاله بران است تا ضمن نگاهی به این سیاست اسرائیل، روش های مورد استفاده این کشور را در راستای حفظ انحصار هسته ای نیز مورد بررسی قرار دهد.