سرزمینی که امروز عربستان سعودی نامیده می شود، نتیجه وابستگی یک خاندان به یک ایدئولوژی خاص یعنی وهابیگری است. این خانواده با استفاده از ثروت های هنگفت حاصل از فروش نفت و بی آنکه به هیچ یک از پارامترهای یک فلسفه سیاسی ویژه یا سیاستگذاری منطقه ای وابسته باشد، به ایجاد توازنی پایدار میان قبایل مختلف در این کشور دست یافته است. اما با افول ثروت های حاصل از نفت در سال های اخیر این کشور با وظیفه دشوار ایجاد سیاست های مؤثر با اهداف مشخص در ارتباط با توسعه منطقه ای و آمایش سرزمینی مواجه بوده است. این مقاله در صدد است تا عوامل سیاسی ای را که در اتخاذ چنین رویکردی مؤثر بوده اند، مورد بررسی قرار دهد.