پژوهش حاضر به بررسی تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر تصمیمات تامین مالی مدیران میپردازد. بدین منظور نرخ تورم، نرخ برابری ارز، نرخ رشد اقتصادی، نرخ بهره بانکی و میزان اعتبارات بانکی به عنوان نماینده متغیرهای کلان اقتصادی و نسبت کل بدهی ها به حقوق صاحبان سهام به شاخصی جهت تصمیمگیری نحوه تامین مالی توسط مدیران در نظر گرفته شدند. دادههای مورد نظر برای انجام این پژوهش از اطلاعات شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های 1375 تا 1390 گردآوری و از نظر آماری با بهکارگیری مدل های رگرسیونی چند متغیره مبتنی بر داده های ترکیبی، تجزیه و تحلیل شده است. با توجه به نتایج پژوهش، از بین متغیرهای کلان اقتصادی سه متغیر نرخ تورم، نرخ رشد اقتصادی و نرخ بهره بانکی با نسبت بدهی به عنوان شاخصی جهت تصمیمات تامین مالی مدیران رابطهای معنادار و با جهت منفی دارد، ولی متغیرهای نرخ برابری ارز و میزان اعتبارات بانکی با نسبت بدهی رابطهای معنادار ندارند
"یکی از ویژگیهای دنیای جدید کسب و کار افزایش سطوح رقابت است. سازمانهایی که خواهان افزایش سهم بازار خود و یا اصولا بقا در چنین فضایی هستند باید خود را با تغییر شرایط محیط وفق دهند. از این رو تغییرات زیادی در روشهای کسب و کار در حال شکل گیری است . یکی از آنها مهندسی مجدد فرایند های کسب و کار (BPR=Business Process Reengineering) است که مایکل همر آن را طراحی دوباره فرایندهای کسب و کار به گو نه ای انقلابی برای دست یابی به بهبود چشمگیر تعریف می کند. از آنجا که نظریه مهندسی مجدد ، نظریه نسبتا جدیدی برای بهبود کسب وکار است ، روشها و رویکردهای آن همچنان در حال توسعه اند و از آنجا که کاربرد مفاهیم مهندسی مجدد می تواند شکل های مختلفی به خود بگیرد، روشهای آن نیز از یکدیگر متمایزند ، زیرا تاکید بر روی برخی فاکتورها در یک پروژه مهندسی مجدد تا پروژه دیگر فرق خواهد داشت .
در این مقاله سعی می شود تا با بررسی انواع روشهای پیاده سازی مهندسی مجدد متناسب با فضای فرهنگی و نگرش موجود در سازمانهای ایرانی و همچنین تجارب پیاده سازی در گروه صنعتی دمنده و شرکت پارس خودرو بهترین روش معرفی شود.
"
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سبک رهبری تحول گرا با تعالی سازمانی در ادارات آموزش و پرورش استان زنجان می باشد. این پژوهش، از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق تمامی کارکنان ادارات آموزش و پرورش استان زنجان با تعداد 900 نفر و نمونه آماری منتخب بر اساس فرمول کوکران 270 نفر بوده است که به شیوه تصادفی طبقه ایی انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرهای تحقیق از پرسشنامه استاندارد رهبری چند عاملی و پرسشنامه استاندارد ارزیابی عمومی عملکرد سازمانی بر اساس تعالی سازمانی EFQM استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده گردید. نتایج گویای آن است که بین ابعاد پنج گانه رهبری تحول گرا و متغیر تعالی سازمانی رابطه مثبت معناداری وجود دارد و نقش رهبری تحول گرا در پیش بینی تعالی سازمانی مورد تایید واقع گردید.
تحقیقات نشان می دهد نوآوری مدیریت _فعالیتها، فرآیندها یا ساختارهای جدیدی که ماهیت کار مدیریتی را تغییر می دهد. منبع مهم مزیت رقابتی در سازمانها می باشد. در این مقاله، بر نوآوری مدیریت در سطح سازمان تمرکز شده و نقش قابلیتهای تشخیصی و اجرایی بعنوان قابلیتهایی کلیدی در پیاده سازی این نوآوری، مورد بررسی قرار گرفته است. مدیران با توجه به نقش برجسته خود در سازمان، بر نوآوری مدیریت تاثیر بسزایی دارند. در این مطالعه، پس از بررسی پژوهشهای انجام گرفته در زمینه نوآوری مدیریت و نیز مصاحبه با خبرگان این حوزه، مدلی مفهومی ارائه و ابعاد آن را در قالب پرسشنامه ای با 63 گزاره به قضاوت 89 نفر از خبرگان مدیریت (اساتید دانشگاه و مدیران سازمانهای مختلف) گذارده شد. در ادامه، نتایج حاصله با مدل هاردر (2011) مورد مقایسه قرار گرفت و مشخص گردید در جامعه تحت آزمون این مطالعه، خبرگان دانشگاهی به قابلیت تشخیصی اهمیت بیشتری داده و مدیران در سلسله مراتب سازمانی قابلیت اجرایی و روشهای پیاده سازی یک نوآوری را مهم ارزیابی می کنند. این موضوع بیانگر آن است که قابلیتهای نوآوری مدیریت به جای آنکه مرتبط با سطوح مدیران در سازمان باشد، با سطح علمی و دانشگاهی ایشان در ارتباط است.
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هویت سازمانی و سبک رهبری امنیت مدار با عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه بوعلی سینا انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری را کلیه کارکنان تشکیل دادندکه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد260 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی در حدآزمون کالموگروف-اسمیرونوف، آزمونT تک متغیره، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین هویت سازمانی و سبک رهبری امنیت مدار با عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه بوعلی سینا رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. از میان ابعاد هویت سازمانی مؤلفه دانش استراتژی بیشترین تأثیر را در پیش بینی عملکرد شغلی داشته و از بین ابعاد سبک رهبری امنیت مدار مؤلفه های مقبولیت و استفاده از انگیزه ذاتی به ترتیب بیشترین تأثیر را در پیش بینی عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه بوعلی سینا همدان دارند.