فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
213 - 227
حوزه های تخصصی:
از آنجا که مهم ترین ویژگی داستان های شفیعی و سعید هاشمی ، طنزپردازی است و نظریه طنز ایوان فوناژی از قابلیت بالایی برای بررسی طنز در آثار ادبی، برخوردار است، لذا در این مقاله چند اثر از این دو نویسنده بر مبنای نظریه فوناژی بررسی می شود. فوناژی آراء متنوعی در باب طنز در گروه سنی کودک و نوجوان دارد که می توان آن ها را در سیزده مؤلّفه جمع کرد. ابعاد سیزده گانه طنز در نظریه فوناژی از این قرار هستند: صنعت جناس، دومعنایی، انحراف از هنجار، چندمعنایی، هم نویسی، هم آوایی، ابهام های نحوی، ابهام در روساخت جمله، ابهام در ژرف ساخت، اختلاط و ابهام ژرف ساخت و روساخت، تضاد معنا میان روساخت و ژرف ساخت، تأکید آوایی، مکث آوایی، تحریف آوایی(ادغام و قلب). نتایج نشان می دهد شفیعی مهارت عجیبی در آفرینش انحراف از معیار از طریق انواع مصادیق آن دارد. همچنین هاشمی تضاد میان روساخت و ژرف ساخت را بسیار بهتر پرورانده و به کار برده است.
فقر و رفاه: تحلیل رمزگان های اجتماعی در رمان «بازی آخر بانو»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
76 - 105
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی اجتماعی، موقعیت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سوژه را عامل اصلی در تعیین کنش های او معرفی می کند. در رمان بازی آخر بانو، جایگاه اجتماعی سوژه های اصلی رمان در طی زمان و از فقر به رفاه تغییر می یابد. هدف این مقاله، نشان دادن تحول رمزگان های اجتماعی در نتیجه تغییر شرایط از فقر به رفاه و جابه جایی طبقه اجتماعی سوژه است. مقاله با روش توصیفی تحلیلی سه رمزگان رفتار، خوراک و لحن را در دو وضعیت فقر و رفاه بررسی کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تغییر در شرایط اقتصادی به تنهایی رمزگان اجتماعی را که سوژه در موقعیت های مختلف به کار می گیرد و نیز تمایزهای اجتماعی را، تبیین نمی کند، بلکه هنجار حاکم بر شخصیت سوژه نقشی بسیار تعیین کننده در رفتارها، گزینش ها و لحن او دارد. غلبه هنجار عینی بر شخصیت سوژه باعث می شود، سوژه هم زمان با تغییر در شرایط عینی تغییر کند، اما غلبه هنجار ارزشی سبب تأخیر در تغییر سوژه می شود؛ بدین صورت که شرایط تغییر می یابد، اما سوژه تنها پس از اطمینان به همسانی شرایط با هنجار ارزشی اش، با آن همراهی رمزگانی می کند.
بررسی تطبیقی درونمایه ستم ستیزی در اشعار پروین اعتصامی و احمد عبدالمعطی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
87 - 109
حوزه های تخصصی:
پروین اعتصامی یکی از شاعران پرآوازه شعر معاصر فارسی است که مخالفت با ستم و ستمگران و همدردی با محرومان و ستم دیدگان از درونمایه های مهم شعر اوست. احمد عبدالمعطی حجازی نیز یکی از پیشگامان شعر معاصر عربی و از شاعران متعهد مصری است که شعرهایش تصویری از درد و اندوه مردم جامعه خود از جمله مبارزه آن ها با ظلم است. این پژوهش در تلاش است با تکیه بر شیوه توصیفی- تحلیلی، نمودهای مشترک درونمایه ظلم ستیزی را میان این دو شاعر مورد پژوهش و واکاوی قرار دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد مواردی چون جست وجوی اتوپیای تهی از ظلم و بیداد، اعتراض به بی عدالتی در توزیع درآمدها و وضع مالیات های سنگین، و انتقاد از بی مهری در تعامل با یتیمان و کودکان بی سرپرست، از جمله نمودهای مشترک ستم ستیزی در اشعار دو شاعر است. اما با این وجود، پروین برای بیان انتقادات خود از زبان تمثیل، فابل و بیانی کنایه وار بهره می گیرد، اما در شعر حجازی ، خبری از تمثیل های دور از ذهن نیست و او جسورانه و با صراحت کامل به انتقاد از شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه می پردازد.
بررسی تطبیقی مضامین مشترک در اشعار حسّان العرب و حسّان العجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
255 - 273
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه در مقوله ادبیات تطبیقی با نگاهی به آثار و منظومه های ادبی و هنری کشورهای مختلف می توان شاهد اشتراکاتی در این آثار بود، نوشتار حاضر با هدف بازخوانی اهم مضامین و درونمایه های مشترک اشعار حسّان بن ثابت و خاقانی ، به شیوه توصیفی- تحلیلی این وجوه را مورد واکاوی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که در زمینه مدحیّات، خاقانی بر خلاف حسّان در ستایش سلاطین از اغراق های شاعرانه بهره گرفته؛ ولی در مدایح نبوی و منقبت خلفای راشدین، هر دو شاعر به بیان احوال و اوصاف واقعی پرداخته و از مبالغه گویی پرهیز کرده اند. حسّان در هجویات خود فقط به هجو اشخاص و قبایل خاص پرداخته؛ لیکن خاقانی علاوه بر هجو اشخاص، به هجو تیپ های شخصیتی پرداخته است. اشعار فخرآمیز خاقانی بیش تر محدود به خود اوست؛ لیکن اشعار فخرآمیز حسّان بیش تر دربرگیرنده مباهات به خاندان و قبیله اش می باشد. خمریّات خاقانی قبل از تحول روحی او و خمریّات حسّان در دوره جاهلی سروده شده است و هر دو در دوره دوم زندگی خود از شراب و وصف مجالس باده نوشی اجتناب ورزیده اند.
واکاوی «حکایت ایاز» مولانا با تکیه بر آراء یونگ و فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۰
29 - 44
حوزه های تخصصی:
از دهه1920 به بعد نقد روان کاوانه، سبک گست رده ای از نق د روان ش ناختی بوده که فرضیات آن توسط زیگموند فروید (مؤسس مکتب پسی کانالیز) بنی ان گذارده ش ده است. در بی ان تح ولات روانش ناختی، س اختار ارائ ه شده توسط فروید دارای س ه نقش برجست ه بود: نه اد (id)، م ن (Ego) و فرام ن (superego). این س ه طب قه ساختار شخصیتی هر فرد را به وجود می آورن د و با واک اوی موشکافانه هر یک از این مراح ل می توان به فردیت و روان شخص در هر لحظه زمانی پی برد. تأثیر اندیشه های مولانا بر سبک «مثنوی» بسیار شبیه به تأثیری است که فلسفه اشراقی هانریبرگسون و آرای او درباره زمان بر جریان رم ان نویس ی قرن حاضر و ظ هور سب ک جریان سی ال ذهن گذاشت ه است. جریان های دیالکتیک و پارادوکسیکال خودآگاهی و ناخودآگاهی در مسیر داستان س رایی مولانا ، سبب گ ذر وی از مراحل سه گانه روان شناسی و پایایی ردپایی این تضاد در داستان های «مثن وی» گردی ده است. از این رو در این مقاله به واکاوی درگیری های ذهنی مولانا در حکایت «ایاز» در تطبیق با آراء یونگ و فروید پرداخته شده است.
بررسی و تحلیل تطبیقی مضامین زهد در دیوان منسوب به امام حسین(ع) و دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۰
97 - 112
حوزه های تخصصی:
امام حسین(ع) سرور زاهدان و یکی از بزرگ ترین شخصیت های دینی است که اشعارش از جهت محتوایی بسیار ارزشمند بوده و بیش تر مضامین زهدیات ایشان، در دیوان حافظ نیز به چشم می خورد. از جمله این مضامین نکوهش دنیا و دنیاپرستی، پرهیز از ثروت اندوزی، نکوهش غرور، مرگ اندیشی، دوری از فساد و گناه، خضوع و افتادگی، توبه، قناعت و سرکوب هوای نفس است. گفتنی است که زهدیات امام(ع) و حافظ ، زبانی ساده داشته و ممتاز به ویژگی هایی چون کاربرد الفاظ و مضامین قرآنی، الفاظ ساده و روان و موسیقی دلنشین است. امام(ع) در اشعارشان کم تر از صور خیال بهره برده اند اما این تصاویر بیانی در شعر حافظ به وفور مشاهده می شود. بنابراین به خاطر ارزش محتوایی اشعار امام(ع) و حضور مضامین زاهدانه ایشان در دیوان حافظ و عدم تحقیق در این خصوص، این پژوهش، تلاش می کند که با روش توصیفی- تحلیلی، مضامین زهدیات ایشان را در دیوان حافظ مورد بررسی قرار دهد.
غم و اندوه و مرگ اندیشی؛ مفاهیم مشترک شعر الیاس ابوشبکه و شارل بودلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
313 - 341
حوزه های تخصصی:
الیاس ابوشبکه شاعر معاصر لبنانی و شارل بودلر شاعر معاصر فرانسوی، از جمله شاعرانِ سرشناس رمانتیست هستند که مضامین مکتب رمانتیسم را به زیبایی کم نظیری در سروده های شان هویدا ساخته اند. شعر این دو شاعر، دربردارنده مضامین رمانتیکی مشترک فراوانی است که در این میان، حزن و اندوه و نیز مرگ اندیشی، بسامد و جایگاه درخوری را به خود اختصاص داده است، چراکه هر دو شاعر به سبب شرایط و مشکلات مشابه زندگی، نسبت به زندگی بدبین بوده و نگرشی همراه با حقد و کینه نسبت به آن داشتند، به طوری که می توان سراسر زندگی این دو شاعر رمانتیست را تمنای مرگ در میان انبوه مشکلات دانست. «أفاعی الفردوس» نام اثری است که الیاس ابوشبکه در سرایش آن، به شدت تحت تأثیر «گل های رنج» شارل بودلر بوده است چنانکه گویی برخی از مفاهیم موجود در اشعار ابوشبکه ، ترجمه اشعار بودلر می باشد. مقاله حاضر بر آن است با مقایسه اشعار این دو شاعر معاصر لبنان و فرانسه و تبیین مفاهیم مشترک در شعر آنان، تأثیرپذیری ابوشبکه از بودلر را به اثبات رساند.
نقد و تحلیل تصویرگری از منظر رمانتیسم در غزلیات هوشنگ ابتهاج و محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
115 - 142
حوزه های تخصصی:
تصاویر شعری از عناصر اصلی شعر و از معیارهای مهم نقد ادبی نزد متقدمین است. صور خیال که از تلفیق اشیا، کلمات و احساسات در هنگام خلق یک اثر هنری ایجاد می شود، بر جذابیت شعر افزوده، آن را نزد مخاطب و شنونده زیباتر و دل انگیزتر می سازد. تسلط شاعران بر تصویرگری هنری برخاسته از ذوق و قریحه خاص و از وجوه امتیاز و برتری آنان بر یکدیگر است. در این پژوهش، تصویرگری هنری در شعر ابتهاج و شفیعی کدکنی از منظر رمانتیسم که یکی از بهترین و عالی ترین جلوه های احساسی بشر است بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این دو شاعر در استفاده از تصاویر هنری برای بیان اهداف خود که بعضاً مقاصد اجتماعی و سیاسی بوده، بسیار مهارت داشته و موفق بوده اند. رمانتیسم این شاعران با اجتماع پیوند غیر قابل انکاری داشته و به نوعی عشق فردی را فدای عشق اجتماعی نموده اند.
بررسی نقش محیط در درک ادبیّات و سینما (نیازسنجی مخاطبین: مطالعه تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
53 - 76
حوزه های تخصصی:
ادبیّات و سینما، به عنوان روساختی ترین لایه انعکاس دهنده و تولید کننده ارزش های اجتماعی، پیوندی ناگسستنی دارند. آن چه ادبیّات تطبیقی را به عنوان شاخه ای از خوانش ادبی مطرح می کند مقایسه درک مخاطبین در محیط ها و جوامع مختلف از آثار ادبی می باشد. مخاطب در مواجهه با هر اثر زنجیره ای از پرسش ها را از خود دارد، این که چرا از میان آثار متعدّد موجود این اثر خاص را انتخاب کرده است و چه عواملی در این انتخاب تأثیرگذار بوده اند؟ چه عواملی در ایجاد موقعیت فعلی و شکل گیری هویّت او تأثیرگذارند؟ این اثر چگونه به دست او رسیده است؟ و برآیند تمام این عوامل چه تأثیری در خوانش او از متن پیشِ رویش دارد؟ آن چه در این پژوهش حائز اهمّیّت است صرفاً تاریخ و موقعیت نگارش متن نیست، بلکه به بررسی همین عوامل در ارتباط با مخاطبین در بافت های فرهنگی و اجتماعی مختلف می پردازد. متأسّفانه در چند دهه اخیر، عمده توجّه ادبیّات تطبیقی بر آثار تولید شده و یا مؤلّفین بوده و مهم ترین ضلع خلق آثار که مخاطب است مورد اغماض قرار گرفته است. نیازسنجی مخاطبینِ متعلّق به محیط های مختلف و خلق آثاری که جهان شمول تراند، در عصرجدید که ابزارهای گوناگون سرگرمی برای او فراهم است، تنها راه نجات ادبیّات و سینما در جذب مخاطب و ادامه حیات است.
هم سنجی خوانش های شاعران معاصر مصر از اسطوره ایزیس و اوزیریس (با تکیه بر شعر أمل دنقل، صلاح عبدالصبور و احمد عبدالمعطی حجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران معاصر مصر به منظور پرهیز از گزارشگری وخطابه گرایی در انتقال مفهوم و در راستای اصالت بخشی به متن و نمادین ساختن آن به الهام گیری از اسطوره روی آوردند و کوشیدند هنرمندانه مفاهیم مورد نظر ذهنی خود را به مخاطب شعری انتقال دهند؛ لذا شعرشان سخت با میراث و از جمله میراث اسطوره ای در هم تنیده شد. دو تن از شخصیت های اسطوره ای به کار گرفته در شعر این دسته از شاعران، اسطوره ایزیس و اوزیریس می باشد که عموماً دال بر حاصلخیزی، خیزش و زندگی دوباره دارد. در پرتو حضور چشمگیر این دو چهره اسطوره ای و نقش محوری آنها در القای مفاهیم، پژوهش حاضر می کوشد با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی چگونگی حضور و شیوه های فراخوانی و به کارگیری آندو شخصیت را از سوی سه شاعر برجسته و معاصر مصر یعنی «امل دنقل»، «صلاح عبدالصبور» و «احمد عبدالمعطی حجازی» مورد بررسی و همسنجی قرار دهد؛ از آن روی که آنان کوشیدند از رهگذر این اسطوره بین زمان گذشته و حاضر و تجربه شخصی و جمعی پیوند و یگانگی ایجاد نمایند و رمزگونه از شرایط زمانه سخن گویند. چنین استنباط می شود که شاعران یادشده به رغم تفاوت در گرایش های شعری، تلاش کردند ضمن ایجاد همسویی بین شخصیت اصلی اسطوره و واقعیت های سیاسی- اجتماعی کشورهای عربی، شکوه و حاصلخیزی گذشته را به وطن برگردانند و شرایط نابسامان آن را به چالش بکشند.
بررسی تطبیقی دیدگاه های بالزاک و جمال زاده در دو اثر اوژنی گرانده و دارالمجانین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲۴
63 - 89
حوزه های تخصصی:
اونوره دو بالزاک و محمد علی جمال زاده، از متفکدران و نویسدندگان بنام فرانسه و ایران بودند که با آفرینش آثار خود تأثیر بسزایی در شکل گیری اندیشه و تفکرات جامعه عصر خویش داشته و به بسط ادبیات واقع گرایی به عنوان شیوه ای مشخص در به تصویر کشیدن واقعیت های اجتماعی پرداختند. مقاله حاضر بر این فرض بنا شده است که میان اندیشه های این دو نویسدنده به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه، مدی توان تشابه و ارتبار قاعده مندی را مشاهده کرد و شاید از این روی است که جمال زاده از رئالیسدت بزرگی همچون بالزاک الهام گرفته است. بدین ترتیب در طی این تحقیق، که به بررسی مضامین اجتماعی یکسان میان دو اثر اوژنی گرانده بالزاک و دارالمجانین جمال زاده اختصاص یافته، ابتدا تأثیر محیط، اجتماع و روابط علت و معلولی در واقایت های زندگی و تحلیل و شناساندن دقیق تیپ های اجتماعی مطالعه می گردد
شخصیت پردازی در رمان «برخورد» دانیل استیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
33 - 49
حوزه های تخصصی:
آشنایی و ارتباط ملت های مختلف و شناخت ادبیات آن ها همواره بستری مناسب برای ایجاد تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی بوده. نویسندگانی که خود را جزئی از مردم، و حرکت های اجتماعی و فرهنگی می دانند با ثبت این تحولات و تعاملات فرهنگی و اجتماعی، باعث رشد و شکوفایی ادبیات و هویت فرهنگی ملت ها می شوند. از آنجا که ادبیات داستانی و شخصیت پردازی، از زمینه های جالب توجه و مهم در عرصه پژوهش است، اساس داستان بدون شخصیت را نمی توان تصور کرد. بی شک یکی از عناصر مهم و کلیدی که در داستان نویسی امروز بسیار حائز اهمیت است و تعیین کننده در شکل و روند داستان می تواند باشد، شخصیت و شخصیت پردازی است. شخصیت در اثر نمایشی و روایتی فردی است که تمام کیفیت های روانی و اخلاقی او در قول و فعل باید وجود داشته باشد. در این پژوهش، نگارنده به بررسی شخصیت و شخصیت پردازی در کتاب «برخورد» دانیل استیل پرداخته است. مواردی از قبیل چگونگی توصیف شخصیت ها(مستقیم و غیر مستقیم)، ساده و جامع بودن، پروتپ ها، شاخصه های درونی و شاخصه های بیرونی و...؛ پس از استخراج مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در پایان برای سهولت در درک شخصیت های موجود در داستان جداولی ارائه شده است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و فیش برداری می باشد.
بررسی و تحلیل مؤلفه های سبکی دیوان تازه یافته وفای فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
435 - 463
حوزه های تخصصی:
کم توجهی محققان به سبک بازگشت به دلیل فقدان نوآوری و تکرار سبک پیشینیان، سبب ناشناخته ماندن بسیاری از شاعران این دوره و دیوان اشعار آن ها گشته است. اما بی شک کاوش در اشعار شاعران دوره بازگشت نیز خالی از فایده نبوده و بخشی از گنجینه ادبیات فارسی را بازنمایی می کند. محمد حسین وفای فراهانی ، ادیب و شاعر متخلص به «وفا»، عموی قائم مقام اول و از سادات فراهان بود. وفای فراهانی از شاعران گمنام قرن سیزدهم است. دیوان اشعار وی هنوز به صورت نسخه خطی بوده و به چاپ نرسیده است. در این نوشتار به شیوه استقرایی- تحلیلی به بررسی و تحلیل مؤلفه های سبکی دیوان وفای فراهانی پرداخته شده است. با بررسی و تحلیل اشعار او می توان پی برد وی از شاعران سبک بازگشت است که در سطح زبانی متوجه سبک خراسانی و از جنبه های ادبی و فکری پیرو سبک عراقی بوده است. اشعار وفای فراهانی همراه با سادگی و روانی، از آرایه های بدیعی لفظی و معنوی بهره بسیار برده است.
بررسی تطبیقی طنزپردازی در شعر محمّدعلی افراشته و احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
291 - 312
حوزه های تخصصی:
استفاده از طنز به نیّت بازگویی دغدغه های مردمی، روشی ایده آل برای شاعرانی است که با حکومت های استبدادی روبه رو هستند. در ایران(دوران پهلوی دوّم) و عراق(دوران بعث) به دلیل فضای بسته سیاسی و اختناق حاکم، محمّدعلی افراشته و احمد مطر ، با سودجستن از شگردهای متنوّع طنزسرایی، به تشریح کاستی های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پرداخته اند و شعر خود را بستری مناسب جهت تبیین دغدغه های خُرد و کلان افراد قرار داده اند. بررسی این شگردها در سروده دو شاعر با رویکرد تطبیقی(آمریکایی) و روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد که آن ها با استفاده از ترفندهایی چون تشبیه و استعاره های خنده دار؛ تهکّم و استهزاء؛ برعکس گویی؛ واژه های طنزآمیز و توصیف خنده دار، ضمن قوام بخشیدن به ساختار طنزهای خود، بر اثربخشی انتقادهای مورد نظرشان افزوده اند. افراشته و مطر به صورت مجزّا از تکنیک های دیگری هم استفاده کرده اند که در طنز افراشته ، نقیضه سازی و در طنز مطر ، غافلگیری، اغراق و تناقض برجسته تر بوده است. کارکرد اصلی طنز در سروده های دو شاعر، سیاسی- اجتماعی است و به هدف تولید خنده و تفکّر به موازات هم خلق شده است تا با ساختارشکنی مبانی رسمی جامعه، زمینه برای تحوّلات شخصی و اجتماعی و رسیدن به آینده آرمانی فراهم گردد.
ادیبان دوزبانه سلجوقی و تحولات زبان فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
297 - 316
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی و عربی، به سبب هم جواری و تعاملات دوسویه، از دوره باستان تا کنون، بر اثر مناسبات فرهنگی و سیاسی بسیار از یکدیگر متأثر شده اند. اما در قرن پنجم هجری خاصه در عصر سلجوقیان به سبب رقابت های علمی و ادبی میان شاهزادگان و امیران ولایت های مختلف این تأثیرپذیری و اختلاط وارد بسیاری از واژه های دو زبان شد که نهایتاً به تکامل تدریجی آن ها منجر گردید. این پژوهش بر اساس منابع ادبی و تاریخی، نیز تحقیقات جدید، با رویکرد توصیفی- تحلیلی به تبیین علل و عوامل تأثیرگذار بر پیشرفت این دو زبان در دوره سلجوقی پرداخته است و به این نتیجه دست یافته که ریشه تحول و پیشرفت زبان فارسی به عنوان زبان ملی و زبان عربی در سطح زبان دینی و شرعی در این عصر بوده است؛ نویسندگان و شاعران دوزبانه و نیز امیران و شاهزادگان سلجوقی در فرایند این تحول و تأثیرپذیری بیش ترین تأثیر را داشتند.هدف این تحقیق بررسی شخصیت های سیاسی و ادبی دوزبانه در ادبیات فارسی و عربی، و همچنین کشف علت بقای این دو زبان در زمان حاضر است.
بررسی دو رمان «نفس تنگی» و «کوچ شامار» از منظر ابرمتن نوشتار فاجعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
183 - 205
حوزه های تخصصی:
دو رمان «نفس تنگی» و «کوچ شامار» اثر فرهاد حیدری گوران به فاصله ده سال 1398- 1387منتشر شده اند. این دو رمان دو بخش از یک سه گانه(تریولوژی) محسوب می شوند که بخش اول آن هنوز منتشر نشده است. بنا به گفته نویسنده در این سه گانه سه واقعه و فاجعه تاریخی روایت شده است؛ بمباران شیمیایی روستاهای زرده و بابایادگار و نساردیره در تابستان 1367، زلزله آبان ۱۳۹۶ کرمانشاه و زندگی درماندگان و معتادان در یک کمپ نجات. گوران در این سه گانه که باید از آن به عنوان «ادبیات اقلیت» نام برد ضمن بهره گیری از فرم دفاتر آیینی یارسان به تمهیدات مدرن و پست مدرن رمان نویسی نیز توجه داشته و برای نخستین بار شگرد وبلاگ نویسی در رمان فارسی را به کار بسته است. در این مقاله شیوه های بهره گیری این نویسنده از تمهیدات ابرمتنی(devices Hypertextual) و چگونگی رویکرد او به سایبرفمینیسم مورد بررسی قرار گرفته است.
اخوان و ادونیس، بین سنّت و مدرنیته(تحلیل و نقد آراء با رویکرد فلسفی و روان شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنت و مدرنیته دو مقوله مهم در فلسفه و روان شناسی هستند که در ساختار شخصیت انسان و آینده او تأثیر بسزایی دارند. به تبع آن ها ادبیات بالأخص شعر نیز تحت تأثیر سنت و مدرنیته قرار می گیرد و بدون شناخت تأثیر سنت و مدرنیته در نوع نگرش شاعر و روشنفکر نمی توان به قصد و منظور اصلی آن ها پی برد. از آنجا که ادبیات و به طور کلی هنر به عنوان یکی از عناصر اجتماعی جامعه فارسی و عربی بنا بر اصل ارتباطات اجتماعی و تأثیر و تأثر فرهنگی، تحت تأثیر تمدن و فرهنگ غرب قرار گرفت شعر معاصر نیز در روند تأثیرپذیری از مدرنیته غربی رویکردهای متفاوتی داشته است. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی به بررسی آثار دو شاعر روشنفکر تاریخی جامعه معاصر ایران و عرب: ادونیس و اخوان پرداخته تا دیدگاه و نظر آن ها را در خصوص این دو مقوله تبیین نماید. این دو شاعر در آثار خود نه سنت را بر اطلاق، اصل قرار می دهند و نه مدرنیته را؛ بلکه سنت را در قالب مدرنیته و در پرتو عقل فلسفه عصر روشنگری برای تبیین معضلات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه به کار می گیرند و گذشته را پلی برای ورود به آینده می دانند.
نگاهی تطبیقی به آثار مشاهیر ایران در ادبیات عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۱
93 - 108
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بنا داریم مشاهیر ایران در ابیات عرب را معرفی کنیم. برای این مهم به بررسی ادوار تاریخ ادبیات پرداختیم و روشن شد که سهم ایرانیان در تبلور ادبیات عربی چشمگیر است. اسلام با ورود به ایران طرفدارانی پیدا کرد، و اختلاط اعراب با ایرانیان باعث شد تا فرهنگ دو کشور بر یکدیگر تأثیر بگذارد. این تأثیر در دوره اموی کم رنگ تر است چون حکومت اموی همواره نژاد عرب را بر غیر عرب به خصوص ایرانیان ترجیح می داد و همین باعث شد که ایرانیان کم تر در این دوره وارد حوزه ادبی شوند. ولی اختلاط شدید و رفعت مقام ایرانیان در دوره عباسی در ظهور چهره های مذهبی، ادبی و علمی سهم شایسته ای دارد. در این مقاله با برخی مشاهیر که بیش تر چهره های ادبی هستند آشنا می شویم و با نگاهی تطبیقی به بررسی آثار آن ها می پردازیم.
بررسی تطبیقی آرمانشهر از منظر ملک الشعراء بهار و هاینریش بُل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
99 - 118
حوزه های تخصصی:
شاعران و نویسندگان به عنوان اعضای جامعه، در تمامی مکان ها و در همه روزگاران دیدگاه های خود را درباره اوضاع جامعه خود ابراز کرده اند. در این میان، ملک ا لشعراء بهار و هاینریش بل از دو کشور ایران و آلمان به عنوان مطرح کنندگان دیدگاه های سیاسی و اجتماعی خود به قصد انتقاد از وضعیت موجود و آشکار ساختن نارسایی ها و ناروایی های جامعه خویش، انسان ها را به بازآفرینی ذهنی جامعه رهنمون ساخته اند. در این تحقیق سعی شده است با بررسی شاخصه های آرمانشهر و بیان تعاریف و مفاهیم، این موضوع را در اشعار ارزشمند ملک الشعراء بهار و داستان های هاینریش بل مورد بررسی قرار داده و دیدگاه های این دو را در این خصوص تبیین نماییم و با تکیه بر تعاریفی از شاخصه های آرمانشهر نشان دهیم که شاخصه های آرمانی ملک الشعراء بهار و هاینریش بل جنبه جهانی داشته و پیامی آرمانی برای انسان امروزی به شمار می آید.
بررسی تطبیقی علل پیدایش رمان نویسی در ایران و مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۶
91 - 114
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های پژوهشی ادبیات تطبیقی، بررسی بستر تکوینی انواع ادبی و چگونگی رشد و گسترش آنهاست. ادبیات داستانی، به ویژه رمان نویسی یکی از زمینه های جالب توجه و مهم در عرصه پژوهش های تطبیقی است. در این مقاله که به روش کتابخانه ای تهیه شده، علل پیدایش رمان نویسی در ایران و کشور مصر که مهم ترین حوزه ادبیات داستانی ادبیات عرب محسوب می شود، بررسی شده است. این بررسی به منظور پاسخ دادن به این پرسش انجام شده که آیا در بین علل شکل گیری رمان در دو کشور می توان به علل مشترک دست یافت و در صورت وجود چنین عواملی، دلایل این اشتراک چیست؟ رمان به شیوه امروزیِ آن در ایران و مصر، کمابیش، هم ْزمان و درنیمه دوم قرن نوزدهم به وجود آمده است و به دلیل شرایط یکسان سیاسی اجتماعی و شروع نهضت های تجددخواه، عوامل مشترکی در پیدایش رمان نویسی در هر دو کشور نقش داشته اند. در این جستار، علل مشترک پیدایش رمان؛ از جمله پیدایش صنعت چاپ، تأسیس مراکز علمی، ترجمه و تأثیرپذیری از فرهنگ غرب و به وجودآمدن طبقه روشنفکر، توصیف و تحلیل شده و نخستین آثار مهم در این دو بستر فرهنگی معرفی شده است.