فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۶۶۷ مورد.
منبع:
کلک اسفند ۱۳۷۳ شماره ۶۰
حوزه های تخصصی:
نهضت عظیم ترجمه سازمان ترجمه ی کشور
منبع:
گوهر شهریور ۱۳۵۲ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
نوید آغاز
حوزه های تخصصی:
نادرستی های عمده در برگردان عربی تاریخ بیهقی
حوزه های تخصصی:
مقصود از این نوشتار، طبقه بندی، اصلاح، تصحیح و توضیح برجسته ترین اشتباه ها و غلط هایی است که در ترجمة عربی تاریخ بیهقی به قلم یحیی الخشاب و صادق نشأت رخ داده است. این ترجمه بر اساس نسخة قاسم غنی و علی اکبر فیّاض انجام پذیرفته است. ترجمة عربی تاریخ بیهقی به عنوان ترجمة تاریخی که از نظر ادبی و علمی در جهان، ممتاز شناخته شده روشن است و از آنجا که فهم درست متون فارسی به شناخت ادب و فرهنگ ایرانی یاری می رساند، اطمینان از ترجمة درست آن ها برای غیر فارسی زبانان بر ایرانیان فرض است. از سوی دیگر، به سبب موضوع تاریخی و اجتماعی این کتاب، صحّت ترجمة آن برای پژوهشگران عربی زبان امری مهم تلقّی می گردد و نیز به همین سبب، برای خواستاران زبان و ادب پارسی که زبان مادریشان عربی است، راهگشاست. در این مجال می کوشیم این ترجمه را از دیدگاه های گوناگون بررسی کرده، این بررسی را در چند محور «افزوده های مترجمان»، «کاسته های مترجمان»، «خطا در معادل یابی واژگان، اصطلاحات و عبارات»، «خطا در انتقال مضمون» پی می گیریم. علاوه بر این، پس از نقد هر نمونه، بر آنیم تا معادل مناسب تری برای آن پیشنهاد کنیم.
آرزوهای ما: سرآمدان ایران
حوزه های تخصصی:
مقاله: تئوری ترجمه
حوزه های تخصصی:
بررسی ترجمه های صور خیال در دو خطبة «الجهاد» و «الملاحم» نهج البلاغه (با تکیه بر ترجمه های دشتی، شهیدی، قرشی و فیض الاسلام)
حوزه های تخصصی:
«ترجمه» به معنای برگرداندن کلام از زبانی به زبان دیگر است. ترجمه با توجّه به نوع متن و هدف ترجمه، به دو نوع معنایی و ارتباطی تقسیم می شود. ترجمة معنایی به متن وفادار، و واحد ترجمه در آن واژه است. همچنین دارای ویژگی های ترجمة تحت اللّفظی است و به زبان مبدأ گرایش دارد. در مقابل، ترجمة ارتباطی خواننده محور است که واحد ترجمه در آن، جمله، و از روانی زبان برخوردار است. نهج البلاغه، اثری ارزنده و معتبر دینی است که فراتر از کلام مخلوق می باشد. این اثر قریب به 80 ترجمه دارد که مهم ترین آنها، ترجمة دشتی، شهیدی، قرشی و فیض الاسلام است. در این مقاله با روش کتابخانه ای سعی شده ترجمه های صور خیال در دو خطبة «الجهاد» و «الملاحم» نهج البلاغه با تکیه بر چهار ترجمة مهمّ مذکور بررسی گردد. گفتنی است که چهار مترجم فوق یکی از دو نوع ترجمه را برگزیدند، امّا در برخی از عبارات فقط به مفهوم و در برخی عبارات دیگر، تنها به متن تکیه کرده اند. همچنین دشتی، شهیدی، قرشی در ترجمة بیشتر جمله ها به لفظ توجّه کرده اند و ترجمة تحت اللّفظی ارائه داده اند، امّا فیض الاسلام اساس کار خود را بر محور ترجمة تفسیری نهاده است. علاوه بر این، ترجمة شهیدی در برخی عبارات، ادبی و ترجمة دشتی دارای زبان معاصر است.
رسم ترجمه
حوزه های تخصصی:
نهضت ترجمه
حوزه های تخصصی:
زبان دوم ایرانیان
حوزه های تخصصی:
ترجمه و فرهنگ (چند توصیه به مترجمین جوان - قسمت دوم)
حوزه های تخصصی:
ملاحظاتی در باب مبانی نظری ترجمه
حوزه های تخصصی:
تلقى إبراهیم أمین الشواربی و محمد الفراتی من الغزل الثامن لحافظ الشیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لقد أعطت نظریات النقد الحدیثة، الحریة للمتلقی فی تشکیل معنی النص و تفسیره علی هواه، بعدّ النص مفتوحاً لاحتمالات کثیرة و دلالات مخفیة و متطورة بتطور الحیاة و تطور خبرات المتلقی الاجتماعیة و التاریخیة و الثقافیة. إذا لکلّ زمن و لکل لغة قرائه ؛ فلا یتوقّف القراءة و التلقی عند زمنٍ ما. و بینما یختلف تلقیات أبناء اللغة الواحدة فلا ریب فی اختلاف تلقیات أبناء اللغة الأخری. اللغة الفارسیة و العربیة هاتین اللغتین العریقتین، اشتد اتصال بعضهما ببعض وکثرت متلقو آدابهما و من المشاهیر الأدبیة التی کثرت متلقو أدبها، حافظ الشیرازی، هذا الشاعر العظیم الذی طبقت شهرته الآفاق فی مشارق الأرض و مغاربها. ومن المتلقین الذین قاموا بترجمة اشعار حافظ، الأستاذ و الأدیب المصری إبراهیم أمین الشواربی، و الأدیب و الشاعر السوری محمد الفراتی. قد ترجم الشواربی، الغزل الثامن لحافظ نثراً و ترجمه الفراتی شعراً. قد تناولت الدراسة، المقارنة بین تلقیهما المعنوی و الجمالی من هذا الغزل عن طریق استقراء الغزل الثامن و دراسة تراجمهما بیتا بیتا، معتمدا علی أسس نظریة التلقی إذ ما وجدنا العنایة التی یستحقّها هذه النظریة فی الدراسات التطبیقیة لأشعار حافظ. و من النتائج التی حصلت علیها: بیان مدی اختلاف تلقی المتلقیین عن اصل الأبیات، ثم اختلاف تلقی بعضهما عن بعض وأخیرا أنّ الترجمة التی قدّمها الشواربی أبلغ من ترجمة الفراتی و أقرب من أصل الغزل؛ ربما لأن الترجمة بالنثر لا تواجه المحدودیات التی تواجهها الترجمة بالشعر.
رویکرد خاصّ فرهنگ ایرانی در برگردان پاره ای از مفاهیم عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر فرهنگ، ویژگی و رویکرد ویژة خود را نسبت به جهان پیرامون دارد و تفسیری که از پدیده ها نیز ارائه می کند، به دلایل گوناگون، متفاوت است. نوع نگاه و قریحة ایرانی، حتّی از فرهنگ های شرقی و مجاور نیز به کلّی متمایز است. از این رو، مفاهیم گرفته شده از فرهنگ و ادب عربی، در فضا و موقعیّت فرهنگی جدید به مرور تغییر می یابد و با روحیّات خاصّ آن متناسب شده است. پژوهش حاضر به رویکرد ایرانیان در پذیرش برخی از معانی و مفاهیم زبان و ادبیّات عربی در قالب مصداق های گوناگون اهتمام خواهد داشت. تحوّل مدلول ها، تطوّر نمادها و جلوه های فرهنگ عربی در زبان و ادبیّات فارسی با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی مدّ نظر است. به نظر می رسد شرایط اقلیمی، تاریخ، نظام عقیدتی و اجتماعی، مناسبت های قدرت و غیره در شکل گیری این جهان بینی و شیوة تفکّر، تأثیر داشته است؛ به عبارت دیگر، ایرانیان و عرب ها در پذیرش مفاهیم از یکدیگر، منفعل عمل نکرده اند و در قبول و ترجمة آن به تناسب ذوق و قریحة خویش دستکاری ها کرده اند. بسیاری از این دگردیسی ها، آرام آرام و به صورت ناخودآگاه در ترجمه از عربی به فارسی و بالعکس صورت گرفته است که امروزه می تواند آگاهانه در ترجمه های ارتباطی مورد توجّه قرار گیرد. این طیف پژوهش ها ظرافت های زبانی و قومی را به مترجمان می آموزد که توجّه نکردن بدان ممکن است از رسایی و دلنشینی اثر بکاهد و رنگ و بوی ترجمه به آن بدهد.
نقد و تحلیل تعدیلات ساختاری در ترجمه طسوجی و اقلیدی از هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تفاوت های ماهیتی و ساختاری زبان مبدأ با زبان مقصد و سایر عوامل فرهنگی و سبکی، مترجم ناگزیر به اعمال تغییراتی در متن مبدأ است؛ لذا مقصدگرایانی نظیر لادمیرال مترجم را به اعمال تغییرات در حوزه های مختلف ساختاری فرا می خوانند تا سلاست وخوانایی متن ترجمه افزایش یابد و خصیصه بازآفرینی در ترجمه پدید آید. پژوهش پیش رو می کوشد تعدیلات ساختاری ترجمه طسوجی و اقلیدی از هزار و یک شب را از چهار منظر تعدیل در ساخت نحوی کلام، تعدیل در شیوه خطاب، تعدیل بلاغی و تعدیل آوایی مورد نقد و تحلیل قرار دهد. برآیند پژوهش نشان می دهد که طسوجی و اقلیدی رویکردی مقصدگرا در جابه جایی و تعدیل ساختار جمله دارند. در ترجمه اقلیدی نمونه های فراوانی را می توان یافت که تعدیلات ساختاری مناسبی در آن صورت گرفته و در پاره ای از موارد عدم ایجاد تعدیلات ساختاری به ویژه در بخش آوایی موجب زیبایی ترجمه او نسبت به ترجمه طسوجی شده است. طسوجی نیز تعدیلات عمده ای در هر چهار لایه یادشده اعمال نموده و این رویکرد، نقش عمده ای در خوانایی ترجمه او ایفا نموده هر چند که لطمه ای سبکی نیز به اصل کتاب وارد کرده است. در نتیجه طسوجی بیش از اقلیدی به تعدیلات ساختاری روی آورده و ترجمه او از شیوایی و جذابیّت بیشتری برخوردار است.