فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۸۵۸ مورد.
۴۴۸.

تأملی بریادداشت های دکتر قاسم غنی درحواشی دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جرعه تأمل برانگیز حافظ شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۸
در این مقاله برخی از نکات تأمل برانگیز حواشی مرحوم استاد دکتر قاسم غنی حافظ شناس معروف ایران بر دیوان خواجه مورد بررسی قرار گرفته است . بدیهی است در مدت زمانی که از مرگ آن استاد فرزانه می گذرد ‘ حافظ پژوهان و حافظ شناسان بزرگی درباره خواجه حافظ و آثارش سخن رانده اند و امروز نیز این مکتب پربار همچنان به پرورش شاگردان و دانشجویان می پردازد . در این مقاله بر برخی از دریافت ها یا برداشت های آن استاد فقید انگشت نهاده شده است . روشن است که جای سخن در این مقوله بسیار است و گوش ما بهوش و آماده نیوشیدن سخن استادان و حافظ شناسان .
۴۵۸.

«مولا» و «مولانا»(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۰ تعداد دانلود : ۶۴۷
جلال الدین محمد بلخی» مولاناس و او با افتخار تمام مولای متقیان علی (ع) را مولاست و این را از جای جای دیوان و مثنوی پیداست و من بر آنم که در این مقال فروغی از آن کانون مهر، بر دل های مشتاقان برتابانم و خرگه خورشید را منور گردانم. تا زمین و آسمان خندان شود/ عقل و روح و دیده چندان شود.کم نیستند کسانی که نه با مولانا آشنایند و نه از طریق و طریقت او آگاهند، اما این مصراع را ورد زبان دارند که: «از علی آموز اخلاص عمل» و این برای آنان علاوه بر بیان ارادت به مولا، تجسم اندیشه، باور و حتی مذهب مولاناست اما اصل آن چیست و از کجاست؟ این، مصرع نخستین از بیتی است که 281 بیت دیگر را نیز به دنبال دارد و تحت عنوان «خدو انداخت خصم در روی امیرالمومنین علی – کرم ا... وجهه – و انداختن علی شمشیر را از دست»، حسن ختامی است برای دفتر اول مثنوی معنوی.به تصریح استاد فقید، بدیع الزمان فروزانفر، (ره) در ماخذ و تمثیلات مثنوی، این روایت به صورتی که در مثنوی نقل شده است در هیچ ماخذی نیست و ظاهرا حکایت مذکور با تصرفی که از خصایص مولاناست ماخوذ است از گفته غزالی در احیا علوم الدین که: «عمر مستی را دید، خواست او را بازداشت و تعزیر کند. مست او را ناسزا گفت عمر از این کار منصرف شد. گفتندش که ای امیرمومنان چون ناسزایت گفت او را وا نهادی؟! گفت آری او مرا به خشم آورد و اگر در آن حال او را تعزیر می کردم برای فرو نشاندن خشم بود و من دوست ندارم مسلمانی را برای ارضای خویشتن بزنم»
۴۶۰.

تأملی در تمامی یا ناتمامی مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی مثنوی دژ هوش ربا داستان شهزادگان قصه ذات الصور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۵ تعداد دانلود : ۶۹۳
یکی از معماهای ناگشوده مثنوی معنوی، بحث تمامی یا ناتمامی آن در دوره زندگی مولوی است. عده ای بر این باورند که کهولت سن، بیماری و درگذشت مولوی موجب شد تا مثنوی، به ویژه آخرین قصه آن، ذات الصور ناتمام باقی بماند. برخی نیز معتقدند که مولوی سال ها پیش از آنکه از دنیا برود، مثنوی را به پایان رسانده بود و هیچ بحثی را ناتمام باقی نگذاشت. مقاله حاضر بر آن است تا با ذکر شواهد تاریخی محکم و واکاوی حوزه اندیشگی مولوی و نیز به مدد مثنوی، این مسئله را بررسی کند. نتایج این پژوهش- که به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا انجام شده است- نشان می دهد که اتمام مثنوی، نه تنها در زمان حیات مولوی صورت گرفته است، بلکه شخص وی برکتابت و نسخت آن نظارت داشته و نیز قصه ذات الصور در آن ناتمام نمانده است. این داستان درواقع، سرگذشت سلوک عارفانه سالکان و معرفت جویانی است که ماجرای عشقشان با معشوق، نه آغازی دارد و نه فرجامی.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان