۱.
«بائول» یعنن مجذوب الحال و شیفته، این واژه، از ریشه «بایو» / bayu و در سانسکریت «وایو» / vayu گرفته شده است و به گروهی از درویشان وارسته که اعتنایی به دنیا و قیود آن ندارند، اطلاق می شود. درویشان بائول، حاصل تلفیق تعالیم صوفیان، اوپانیشادها (کتاب مقدس هندوان) و تفکر بودایی می باشند. این درویشان که بیشترشان هندو و برخی از آنها مسلمانند، از تمامی قید و بندها، رها هستند. به عبارت دیگر، این «از رنگ تعلق آزادگان»، به هیچ رسم و قراری در این جهان، پای بند نیستند و از هیچ سازمان خاصی نیز، اطاعت نمی کنند، اگر از «بائولی» پرسیده شود که چرا از هیچ دستور، قانون و قیدی، پیروی نمی کنند، در پاسخ خواهد گفت: «مگر ما سگیم که پس مانده دیگران را برگیریم؟ مردان شجاع از یافته های خود بهره می برند. ترسوها، قدرت دریافت مستقیم ندارند و از آن دیگران استفاده می نمایند.».«بائول ها» به همه انسان ها، از هر طبقه، نژاد، ملیت و مذهب، احترام می گذارند و با تفرقه، تعصب و سنتهای جدایی افکن که چون حجابی سخت، دل ها را از هم دور می کند، موافقتی ندارند. صلای بی رنگی و وحدت مذاهب، عصاره اعتقاد و منش آنان است، اشعارزیر که یادآور وسعت بینش عرفانی بزرگانی چون مولی، حافظ و...» می باشد – نمودار صفا و یک رنگی «بائول ها» است ...
۲.
جلال الدین محمد بلخی» مولاناس و او با افتخار تمام مولای متقیان علی (ع) را مولاست و این را از جای جای دیوان و مثنوی پیداست و من بر آنم که در این مقال فروغی از آن کانون مهر، بر دل های مشتاقان برتابانم و خرگه خورشید را منور گردانم. تا زمین و آسمان خندان شود/ عقل و روح و دیده چندان شود.کم نیستند کسانی که نه با مولانا آشنایند و نه از طریق و طریقت او آگاهند، اما این مصراع را ورد زبان دارند که: «از علی آموز اخلاص عمل» و این برای آنان علاوه بر بیان ارادت به مولا، تجسم اندیشه، باور و حتی مذهب مولاناست اما اصل آن چیست و از کجاست؟ این، مصرع نخستین از بیتی است که 281 بیت دیگر را نیز به دنبال دارد و تحت عنوان «خدو انداخت خصم در روی امیرالمومنین علی – کرم ا... وجهه – و انداختن علی شمشیر را از دست»، حسن ختامی است برای دفتر اول مثنوی معنوی.به تصریح استاد فقید، بدیع الزمان فروزانفر، (ره) در ماخذ و تمثیلات مثنوی، این روایت به صورتی که در مثنوی نقل شده است در هیچ ماخذی نیست و ظاهرا حکایت مذکور با تصرفی که از خصایص مولاناست ماخوذ است از گفته غزالی در احیا علوم الدین که: «عمر مستی را دید، خواست او را بازداشت و تعزیر کند. مست او را ناسزا گفت عمر از این کار منصرف شد. گفتندش که ای امیرمومنان چون ناسزایت گفت او را وا نهادی؟! گفت آری او مرا به خشم آورد و اگر در آن حال او را تعزیر می کردم برای فرو نشاندن خشم بود و من دوست ندارم مسلمانی را برای ارضای خویشتن بزنم»
۳.
ژیلبر دیوران، شاگرد گاستون باشلار، برای بنا کردن «نقد اسطوره شناختی»، «نقد تخیل مادی» را که الهام گرفته از باشلار است رها می کند. در واقع، بین افکار گاستون باشلار و ژیلبر دیوران هم تداوم فکری و هم گسستگی فکری وجود دارد. این اختلاف فکری برای بهتر شناختن کار بدیع ژیلبر دیوران دارای اهمیت بسیار است زیرا به لطف تحقیقات و پیشرفت های علمی اواخر قرن گذشته، ژِیلبر دیوران توانست انقلاب و تحول باشلاری در نقد ادبی را به انتهای مسیر برساند. یکی از ویژگی های اصلی تفکر دیوران تداوم همیشگی افکارش می باشد. خواننده آثار ژیلبر دیوران، برخلاف گاستون باشلار، از میان نوشته ها با یک «تغییر» مواجه نمی شود. بلکه، می توانیم در کارهای ژیلبر دیوران یک پیوستگی و تداوم همیشگی را در روش های نقد ادبی مشاهده کنیم؛ برای مثال، اسطوره ویژگی مشترک و همیشگی در مطالعات و بررسی های گوناگون او می باشد؛ در واقع، اسطوره موضوع (تم) اصلی در تحقیقات اوست. با این حال، می توان در عمق این پیوستگی و تداوم همیشگی چندین شاخه روشمند را از دل آن بیرون کشید و آن را شاخه شاخه کرد
۴.
بر اساس نظریات متخصصان خواندن، اگر دانش آموزان، دانشجویان و دیگر افراد علاقه مند به مطالعه بتوانند از کتاب هایی استفاده کنند که از لحاظ میزان سطح دشواری با دانش و معلوماتشان همخوان باشد، در آن صورت با اشتیاق بیشتر و صرف زمان کمتر خواهند توانست بیشترین بهره برداری را از کتاب مورد نظر بنمایند. تعیین میزان سطح دشواری کتاب و طبقه بندی آن بر اساس درجه سختی، مساله ای است که درباره زبان فارسی تاکنون به طور جدی و وسیع به آن پرداخت نشده است. سوالی که اغلب برای بسیاری از کتابداران و مدرسان مطرح می شود این است که به اتکای چه ضوابط یا معیارهایی می توان بدون صرف وقت زیاد، کتاب ها را بر اساس درجه سختی شان از یکدیگر متمایز ساخت.در زبان انگلیسی فرمول های بسیاری وجود دارد که برای تعیین سطح خوانایی متون، مورد استفاده قرار می گیرد. تحقیق حاضر نشان می دهد که فرمول تعیین سطح خوانایی جدید «رادولف فلش» و فرمول «فاگ» برای استفاده در زبان فارسی کاربردی تر و موثرتر از سایر فرمول ها است. بررسی به عمل آمده نشان می دهد که با اعمال تغییری مناسب در فرمول جدید «فلش» می توان این فرمول را برای تعیین سطح خوانایی ترجمه های فارسی به کار برد ولی فرمول «هاگ» بدون نیاز به هر گونه تغییری می تواند برای این منظور مورد استفاده قرار گیرد ...
۵.
دست کم در غرب «آبراهام لینکلن» به ارائه بهترین تعریف از «دموکراسی» شهره است. وی بر آن بوده که «حکومت مردم، بر مردم و برای مردم» (هودسن،????،ص:??) به کامل ترین وجه می تواند دموکراسی را معرفی نماید. سیستم سیاسی متشکله در چارچوب این تعریف، در مضمون خود هم معنای «آزادی و هم معنای«مشارکت جمهور مردم» یک جامعه را دارد. آزادی، اصل اساسی یا ارزش مادر یا برترین خیر موجود در هر جامعه است که همگان حق برخورداری از آن را دارند. همین برخورداری خود موجب باز تولید دو معنای یاد شده در مضمون دموکراسی است. یعنی با وجود و پایداری آزادی، آگاهی بر «حقوق اولیه سیاسی» (Dahi,1989,P.170) پدیدار و مستقر می شود. همچنین با مشارکت جمهور مردم در انجام کارها، نه تنها حقوق مزبور در عمل تحقق می یابند، بلکه «ساختارهای اجتماعی و سیاسی» لازم برای احقاق آن ها تشکیل می شوند.
۶.
هدف این پژوهش بررسی ابعاد نظم در خانواده و ارتباط آنها با سلوک فرزندان و کژ رفتاری (بزهکاری) آنان است. این مطالعه بر اساس نظریه نظم خرد چلبی (ابعاد منظم و مسائل ماهوی هر بعد در گروه های ساختاری) استوار می باشد.در این تحقیق عملا از دو گروه، گروه گواه (خانواده هایی که فرزندانشان به مدرسه می روند) و گروه آزمایش (خانواده هایی که حداقل یکی از فرزندانشان دارای محکومیت در زندان است)، با حجم 240، استفاده شده است.
۷.
ژیلبر دیوران، شاگرد گاستون باشلار، برای بنا کردن «نقد اسطوره شناختی»، «نقد تخیل مادی» را که الهام گرفته از باشلار است رها می کند. در واقع، بین افکار گاستون باشلار و ژیلبر دیوران هم تداوم فکری و هم گسستگی فکری وجود دارد. این اختلاف فکری برای بهتر شناختن کار بدیع ژیلبر دیوران دارای اهمیت بسیار است زیرا به لطف تحقیقات و پیشرفت های علمی اواخر قرن گذشته، ژِیلبر دیوران توانست انقلاب و تحول باشلاری در نقد ادبی را به انتهای مسیر برساند. یکی از ویژگی های اصلی تفکر دیوران تداوم همیشگی افکارش می باشد. خواننده آثار ژیلبر دیوران، برخلاف گاستون باشلار، از میان نوشته ها با یک «تغییر» مواجه نمی شود. بلکه، می توانیم در کارهای ژیلبر دیوران یک پیوستگی و تداوم همیشگی را در روش های نقد ادبی مشاهده کنیم؛ برای مثال، اسطوره ویژگی مشترک و همیشگی در مطالعات و بررسی های گوناگون او می باشد؛ در واقع، اسطوره موضوع (تم) اصلی در تحقیقات اوست. با این حال، می توان در عمق این پیوستگی و تداوم همیشگی چندین شاخه روشمند را از دل آن بیرون کشید و آن را شاخه شاخه کرد ...