فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴٬۴۴۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
عبدالوهاب البیاتی ( 1999 – 1926.م) از جمله شاعرانی است که اسطوره در شعرش حضوری فعال دارد و از بسامدی بالا برخوردار است و سازه اصلیِ تفسیر پذیرترین سروده هایش را تشکیل می دهد. او با فراخوانی اسطوره های کهن و دخل و تصرف در آنها، در پی آن است تا ضمن اصالت بخشی به اثر ادبی خود، پوشیده تر و ادبی تر به ابراز ایده هایش بپردازد. کار او نقل ساده اسطوره نیست، بلکه برداشت جدید و متفاوتی از آن دارد و با زبدگی چشمگیر، تفسیر تازه تر و عمیق تری از اسطوره هــــا به نمایش می گذارد. او با انعطاف پذیر ساختن و آشنایی زدایی در چهره آنان، تجربه های معاصر خود را بر آنــان حمل می نماید. روانشناختی اسطوره های شاعر نشان از آن دارد که شخصیت اسطوره ای در واقع همان « من » هایِ خود شاعرند که به شکلهای گوناگون از نیتها، آرزوها، اشتیاقها و انگیزه های وی خبر می دهند. شخصیتهای اسطوره ایِ بیاتی همگی دغدغه سیاسی – اجتماعی دارند و از دردی مشترک می نالند و خواهان آزادی سیاسی و عدالت اجتماعی هستند. در نگاه کلی می توان گفت: اسطوره های وی عهده دار اندیشه فدا دهی، زندگی در مرگ ، خوارشدگی عاطفی، ماجرا جویی ، احساس غربت و همزاد پنداری اند.
در این جستار با نگاهی گذرا به روند اسطوره گرایی در شعر معاصر عربی، از شیوه به کارگیری و کارکرد اسطوره هایی همچون سندباد، سیزیف و تموز در شعر عبدالوهاب البیاتی سخن رفته است.
ادبیات و نقاشی: نقاشی های رمانتیک بلیک از حماسه میلتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله پژوهشی بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی است. بلیک، شاعر و نقاشِ رمانتیک انگلیسی، بر اساس حماسه بهشت گمشدهٔ میلتن، شاعر انقلابی قرن هفدهم انگلستان، نقاشی هایی کشیده که بیانگر تفسیر خاصِ او از این حماسه جاویدان است. شاعران رمانتیک، عموماً تحت تأثیر روحیه غالبِ عصر انقلاب فرانسه، به شخصیت های سرکش، ناشناخته و اسطوره ای توجه ویژه داشتند. از این رو، شخصیت شیطان در بهشت گمشدهٔ میلتن که نزد شاعران نوکلاسیک قرن هجدهم ضدقهرمان محسوب می شد، برای شاعران رمانتیک به قهرمانی تبدیل شد که آزادگی و سروری در جهنم را بر بندگی و تسلیم در بهشت برگزید. با این وصف، بلیکِ نقاش خوانشی متفاوت با سایر شاعران رمانتیک دارد. بلیک، به رغم شیفتگی دوران جوانی، در سال های بعدی زندگی از خشونت های انقلاب فرانسه در سال 1796 دل زده و مأیوس شد و راه نجات را در تخیّل و اندیشه خلاّقانه جست و جو کرد. بلیک نقاشی های حماسه بهشت گمشدهٔ میلتن را در چنین حال و هوایی خلق کرد؛ نقاشی هایی که بیش از آنکه از حماسه میلتن بگوید، زبانِ حال بلیک است.
چگونه پروست می تواند زندگی شما را دگرگون کند
حوزه های تخصصی:
مفهوم اگزیستانسیالیستی خویشتن در نمایشنامه هملت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نمایشنامه و تعزیه
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات جهان نویسندگان و نمایشنامه نویسان
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
درونمایه اصلی نمایشنامه هملت، اثر شکسپی، پدر کشی، انتقام، یا ازدواج با محارم نیست. اگر آن را تردید و تعلل روشنفکرانه بدانیم، می توان گفت که این اثر مضمونی اگزیستانسیالیستی دارد. از این نظر درونمایه اصلی آن دغدغه اگریستانسیالیستی است: دغدغه بودن (چرا و چگونه من هستم)، دغدغه مرگ (به نظر افلاطون فلسفیدن یعنی چگونه مردن را فراگرفتن، و به نظر تولستوی یعنی مرگ اندیشی)، دغدغه اینجا و اکنون (چرا در این مکان و زمان به دنیا آمدن و نه در احتمالات دیگر)، دغدغه آزادی (انسان آزادی انتخاب دارد و این دغدغه آفرین است). تمامی این دغدغه ها در کن اگزیستانسیالیسم که تقدم وجود بر گوهر است پیدا می شوند. در واقع ایده «خویش» که اگزیستانسیالیستی است از این گرفته شده که انسان گوهری ثابت ندارد و باید از طریق بی شمار انتخاب خود خویش را خلق کند.
زیبایی شناسی عرفانی هنر در چهرة مرد هنرمند در جوانی اثر جیمز جویس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان چهرة مرد هنرمند در جوانی، مراحل رشد روحی هنرمندِ جوان را به تصویر میکشد. جویس در این تصویر نگاری از پیشینه های عرفانی، به ویژه زیباییشناسی عرفانی آکویناس، و نیز از مشرب عارفان بزرگی چون برونو و اگوستین قدیس بهره گرفت، و به زیباییشناسی عرفانی هنررسید. با این پیش زمینه، وی در این رمان، چهرة هنرمندی را مینگارد که بینش زیباییشناسی هنری او عرفانی است؛ با این بینش به شهود میرسد و هنرمندی عارف میشود. مقالة حاضر به بررسی این رمان از دیدگاه زیباییشناسی عرفانی میپردازد و روند رشد روح هنرمند را تا رسیدن به کمال الهی، که از نظر جویس بالاترین مرتبة رشد روحی و لازمة هنرمند شدن است، بازکاوی میکند. وی این مراحل را در فرایند رشد روحی هنر مند جوان، استیون ددالوس شخصیت اصلی داستان، تا رسیدن به مراتب شهود عرفانی و آفرینندگی هنری نشان میدهد. در پایان، مقاله به این نتیجه میرسد که نگاه زیباییشناسی این هنرمند با گذار از سه ویژگی «تمامیت»، «هماهنگی»، و «درخشندگی» کامل میشود و روح او را در اوج کمال، شهود و تجلی زیبایی به پرواز در میآورد و او هنرمندی عارف میشود.
نقد و بررسی داستانی از جیمز تربر بر اساس دیدگاه روان شناختی کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جیمز تربر از داستان نویسان بزرگ معاصر امریکا و جهان است که او را بعد از مارک توین، بزرگ ترین طنزنویس امریکایی میدانند. در این تحقیق، یکی از داستان های معروف او با عنوان زندگی پنهان والتر میتی با توجه به دیدگاه روان شناختی کارن هورنای، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است؛ داستانی که بدون آگاهی از نقد روان شناختی، فهم آن، چنانکه باید ممکن نیست. براساس دیدگاه روان شناختی کارن هورنای، والتر میتی، شخصیت اصلی این داستان، میتواند بازتاب خود جیمز تربر باشد، شخصیتی که در زندگی واقعی بسیار بیعرضه، حقیر و ناتوان است و از این رو، تنها با توسل به تخیل میکوشد کاستیها و حقارت های خود را جبران کند.
شاعران معروف عرب
حوزه های تخصصی:
تحلیل و نمادپردازی «پیامبر» نوشته جبران خلیل جبران با توجه به کهن الگوهای روان شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«پیامبر»، نوشته جبران خلیل جبران، کتابی بسیار کم حجم؛ اما سرشار از مفاهیم عرفانی، دینی، اخلاقی و فلسفی است. این کتاب اگرچه در ظاهر کتابی ساده و آسانیاب می نماید؛ اما دارای درونمایه ای بسیار غنی و کهن الگویی است. «پیامبر»، روایت گر سرگذشت یکی از کهن الگوهای ناخودآگاهی ماست؛ «پیغمبر» در انزوا نشسته ای که به عنوان پیر فرزانه و مهربان درون، هر لحظه انتظار «من» خودآگاه را میکشد تا با کمک «آنیما» وی را در طی طریق بیانتهای کمال یاری دهد و راه سبز فردیت و تمامیت روانی را به او بنمایاند. این اثر، نمایانگر مراحلی است که مردم شهر اورفالیز به یاری پیامبر و میانجیگری آنیمای «میترا» نام میپیمایند و با خویشتن خویش یگانه میشوند. آنچه درونمایه این اثر را شکل می دهد، سفری درونی است؛ سلوکی عرفانی که این اثر را عرصه حضور و فعالیت بسیاری از کهن الگوها و نمادهای مرتبط با این فرایند باطنی ساخته است. «من»، «خود»، «سایه»، «پیر دانا»، «آنیما» و نگاره نمادین «ماندالا» از برجسته ترین نمادها و کهن الگوهای موجود در این اثر برجسته خلیل جبران است.
سیر تحول شیوه های نوشتاری در دوره نهضت ادبی جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نثر در ابتدای نهضت از تصنع و تکلف لفظی به ارث رسیده از دوران انحطاط رنج می برد. از دوره قبل دو شیوه نوشتاری به جای مانده بود: سبک مقامات حریری و سبک مقدمه ابن خلدون، که در ابتدای نهضت شیوه مقاله نویسی (نثر مسجع) رایج گردید. و این وضعیت تا اواخر قرن نوزدهم باقی ماند، در این زمان نویسندگان تصمیم گرفتند که نثر مسجع را کنار بگذارند، زیرا این شیوه ناتوان تر از آن بود که بتوانند به وسیله آن افکار و اندیشه های خود را بیان کنند. لذا شیوه مناسبی را به وجود آوردند و اندیشه های خود را بیان کنند. لذا شیوه مناسبی را به وجود آوردند که از سجع و بدیع و آرایه های لفظی بدور بود. و نثر عربی به خاطر اهتمام دانشگاه الازهر و دیگر مراکز علمی به آن، و ظهور روزنامه ها مجلات و ترجمه کتب غربی به عربی، شکوفا گردید. تا اینکه اواخر قرن نوزدهم چهار گروه با چهار شیوه مختلف ظهور کردند: گروه علمای سنتی الازهر، گروه نوگرایان میانه رو، گروه نوگرایان افراطی، گروه نویسندگان سوری، و در نهایت شیوه نوگرایان میانه رو غالب گردید که در راس آن محیط عبده بود و بعد از عبده شاگردش منفلوطی توانست گام بزرگی در تحول نثر بردارد و سبکی را به وجود آورد که در آن از کسی تقلید نکرده بود و از سجع مبتذل بدور و ساده و روان بود. به نظر می آید که مهم ترین شیوه های نثر ادبی در ادبیات معاصر عرب می تواند به صورت زیر باشد. شیوه ابراهیم یازجی، شیوه خلیل جبران، شیوه منفلوطی شیوه جرجی زیدان، شیوه طه حسین، و هر کدام ویژگی های خاص خود را داراست. در کل نثر معاصر عرب به اوج خود رسید. به نظر می آید که نثر عربی دوباره با چالش جدیدی روبرو شده است و نویسندگان جدید به شیوه نوشتاری خود توجه جدی ندارند و از اسلوب های زبان های بیگانه که تناسبی با زبان عربی ندارند، پیروی می کنند و با عجله و شتاب آثار خود را منتشر می نمایند و علت اصلی نیز سود مادی است که گروهی از نویسندگان جدید به دنبال آن هستند، لذا آثار خود را با علجه و بدون ویراستاری ادبی و علمی به بازار چاپ می فرستند و از طرفی عموم مردم نیز به خاطر عدم آگاهی از ویژگی های نثر ادبی والا، پذیرای هر گونه آثار ادبی هستند که به بازار عرضه می گردد.
زندقه بشار بن برد بین سیاست و واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در باور کردن بسیاری از حوادث تاریخی که تاکنون نقل شده، به تعقل بیشتر و اندیشه ای ژرف تر نیاز است؛ به ویژه اتفاقاتی که به شخصیت های بزرگ ادبی، علمی و سیاسی مربوط می شود. اخباری که در مورد بشار بن برد و علت قتل او گزارش گردیده نیز از این نوع است. بسیاری علت قتل او را زندیق بودن او می دانند، اما به علل زیر به نظر می رسد که حقیقت، این گونه نباشد:
1. بشار هجوگو بوده و هجا را حتی برای خلفا و بزرگان هم به کار برده و این کار باعث شعله ورشدن آتش کینه و حسد در دل آن ها شده است.
2. در کنار اشعاری که در الحاد و کفر به او منسوب است، اشعار توحیدی دیگری نیز هست که بر موحد بودن وی دلالت دارد.
3. با آنکه کیفر زندیق اعدام بوده، اما بشار در ابتدای امر اعدام نشده، که با ضربات شلاق فوت کرده است و این خود باعث ابهام دیگری در علت قتل اوست.
4. اشعاری از بشار یافت می شود که نشان دهنده توبه وی از گناهان گذشته است و اطلاق زندیق بر شخص تائب وجهی ندارد.
5. ندامت مهدی (خلیفه عباسی) از قتل شاعر دلیل واضحی است که اعدام وی به علت کینه بزرگان و صاحب منصبان و نه کفر و الحاد بوده است.
سیر نظریّههای ادبیِ معطوف به خواننده در قرن بیستم
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۶ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
سه گرایش اصلی در نقد آثار ادبی با سه محوریّت نویسنده، متن و خواننده که در طول زمان هر یک جایگاه خود را داشتهاند، مطرح است. در گرایش اول، منتقد با مطالعة بیوگرافی نویسنده برای رسیدن به معنی و مفهوم موجود در متن ادبی اقدام میکند. در گرایش دوم که اساس نقد ساختارگرایان است، منتقد با مطالعه بر روی متن و ساختار آن درصدد درک نیّات نویسنده است. در گرایش سوم با محوریت خواننده، منتقد او را عامل تعیینکننده، هم در آفرینش اثر و هم در دریافت معنی آن، میداند و با تکیه بر خوانندهمحوری، نقد خود را بر پایة تمایلات هویّتی و زمانی او بنا میکند. این مقاله با هدف نشان دادن سیر تحوّل نظریههای ادبیِ معطوف به خواننده، به توضیح دربارة نظریّات منتقدین گرایش سوم میپردازد که تئوریهای خود را بر پایة فلسفة پدیدارشناسی بنا نهاده و با تکیه بر آزادی انسان و به تبعِ آن آزادی خواننده، برداشت فردی و تفسیر معنایی وی را اساس نقد خود قرار میدهند.
بررسی سیمیالوژی مضمون عشق در اشعار نزار قبانی و حمید مصدق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق یکی از مضامین مهم شعری است و از آن جا که از احساسات انسان سرچشمه می گیرد، عامل پیوند میان انسان هاست. نزار قبانی و حمید مصدق نیز شاعرانی هستند که این مضمون یکی از مضامین اصلی شعر آن ها به شمار می رود؛ اما عشق در شعر هر دو آنان دارای ویژگی های خاصی است. مصدق هم از لحاظ مضمون و هم از لحاظ زبان شاعری کلاسیک است؛ اما نزار در این دو حیطه نوگراتر است و زبان و مضمون عشق را با زندگی معاصر پیوند می دهد. از سوی دیگر، «عشق به معشوق» و «عشق به مردم » در شعر مصدق به یک میزان برجستگی دارند؛ درحالی که در شعر نزار «عشق به معشوق» برجسته تر است. همچنین، مصدق شاعر درد و غم عشق است؛ اما نزار قبانی شاعر شادی های عشق است. بنابراین، باتوجه به معاصر بودن این دو شاعر و اشتراک آن دو در مضمون عشق نیاز به چنین بررسی ای احساس می شود.
بار درخاطرات کشیش دهکده اثر ژرژ برنانوس مضامین اندوه (Les thèmes maléfiques dans le Journal d'un curé de campagne)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادداشت های روزانهء کشیش دهکده، اثر ژرژ برنانوس، نویسندة فرانسوی است که در 1936 منتشر شد. از میان تمامی آثار برنانوس یادداشت های روزانه از همه مردمی تر و شاید در اولین برخورد، از همه متاثرکننده تر است. بافت رمان بسیار ساده است و طرح و توطئه ای در داستان آن نبوده و به صورت جملاتی قاطع و از دیدگاه کاملاً مذهبی بیان گردیده است.
کشیشی جوان که به تازگی پیش نماز ""آمبریکور"" شده است، سرشاری درونش را در یادداشت های روزانه اش بیان می کند. از آنجا که عشقش به روح انسانها و شور خارق العاده اش همواره با مانع بی تفاوتی و ابتذال برخورد میکند، در این اعتراف آرامشی می یابد. این کار در ابتدا با کمی تردید صورت می گیرد؛ اما به سبب شناخت بسیار روشنی که کشیش در پی آن از خود پیدا می کند، به امری لازم تبدیل می شود.
در این پژوهش، به تحلیل جایگاه گناه و مرگ نزد برنانوس می پردازیم و نقش مذهب را در هدایت بشریت به سمت جایگاه متعالی واکاوی می کنیم.
نامه ای از داستایوسکی
منبع:
صدف آذر ۱۳۳۶ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
صورت و مضمون شعر مهاجرت افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودتای مارکسیستی هفت ثور 1357ش در افغانستان، منشا تحولات ادبی این کشور طی دهه های اخیر بوده است. این کودتا که با مقاومت شدید مردمی، ورود ارتش سرخ و آغاز جنگ در افغانستان همراه بود، زمینه مهاجرت مردم، نویسندگان و شاعران افغانستان را به سایر نقاط جهان، بویژه کشورهای همجوار فراهم ساخت. در این میان، ایران نیز به دلیل قرابتهای فرهنگی، زبانی و مذهبی، پذیرای گروه کثیری از شاعران مهاجر افغانستان بود که بتدریج جریان شعر مهاجرت را در این کشور بنیان نهادند. شعر مهاجرت افغانستان به لحاظ محتوا و مضمون بشدت تحت تاثیر شعر پس از انقلاب ایران، بخصوص شعر پایداری و دفاع مقدس قرار دارد. از نظر صورت و مسایل زیبا شناسی نیز شعر مهاجرت افغانستان دارای ویژگیهای جالب توجهی است که کوشش شده این خصوصیات به همراه دگرگونیهای صوری و محتوایی شعر مهاجرت افغانستان در ایران تحلیل گردد.