فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۴٬۴۴۴ مورد.
اندیشه آرمانشهر در قصیده علی بساط الریح فوزی معلوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرمانشهر، جامعه ای آرمانی و مطلوب در خیال و رویای بسیاری از اندیشمندان بزرگ است که خاستگاه اولیه آن، ایده آلیسم افلاطونی در کتاب جمهوریت می باشد. این مقاله به تحلیل اندیشه آرمانشهری « فوزی معلوف» از نام آوران رمانتیسم عربی ـ در قصیده «علی بساط الریح » می پردازد. به این منظور، ابتدا مفهوم آرمانشهر و علت اوج گیری این اندیشه در مکتب رمانتیسم بررسی شده، سپس در ادامه بعد از معرفی مختصری از قصیده، به جهت ساختار روایی آن، عناصری مانند: کشمکش، گفتگو و زمان و مکان بررسی شده است. بخش بعدی به کارکرد و نقش تخیل رمانتیکی در آفرینش جهان آرمانی شاعر اختصاص یافته و در بخش پایانی نشان خواهیم داد که آزادی به عنوان بزرگترین رؤیای شاعر، در بردارنده مفاهیمی آرمانی مانند: آرامش، عدالت، عشق راستین و جاودانگی است.
حسن تعبیر در زبان وادبیات عربی، شیوه ها و انگیزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تابو ها مقولات و مفاهیمی است که به واسطه حرمت عرفی یا اجتماعی و دینی از ذکر یا استفاده آن می پرهیزند. این حرمت و ناخوشایندی تابوها، انسان را به پردازش مفاهیم ناخوشایند، زشت، خشن و گستاخانه، در قالبی زیبا، خوشایند و پسندیده و دور از صراحت لهجه سوق داده است که از این شیوه معناپردازی به حسن تعبیر یاد شده است.
مقوله حسن تعبیر از آغاز پژوهش های زبانی و ادبی در کانون توجه علمای زبان و منتقدان مسلمان قرار گرفت، به گونه ای که بیشتر آنان به معرفی و نام گذاری و تحلیل شیوه ها و انگیزه ها و گستره معنایی این رفتار زبانی پرداختند. قدما در زمینه نام گذاری این شیوه معناپردازی، گاه برابرنهادهایی به کاربرده اند، مانند «التلطُف»، و گاه از شیوه های ساخت حسن تعبیر، مانند « الکنایه» برای نام گذاری آن بهره جسته اند. حوزه معنایی حسن تعبیر در زبان عربی، امور جنسی، رخدادها و پدیده های ناگوار همچون مرگ، بیماری است. رعایت ادب و شرم، کاستن از بار منفی تعابیر صریح و تلطیف آن، بدبینی و ترس، نزاکت مداری، تفنن و نوجویی و تکریم وبزرگداشت، مهم ترین انگیزه های این رفتار زبانی را سامان می دهند. این نوشتار، به جایگاه مقوله «حسن تعبیر» در نقد ادبی، به بازشناسی این رفتار زبانی و انگیزه های کاربرد و شیوه های ساخت آن می پردازد و به فراخور مقام از دیدگاه های قدما نیز بهره خواهد جست.
غموض و شعر سوررئالیسیتی و سمبولیک عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غموض و ابهام، واژه هایی هستند که به هنگام سخن گفتن از آنها یا در هنگام نقد شعر و حکم درباره آن، هردو به یک معنا به کار می روند، حال آنکه تفاوت قابل توجهی میان آنها دیده می شود. غموض، با مفهوم مثبت خود در شعر، جایگاه غیرقابل انکاری را به خود اختصاص داده، به علاوه، این شعر نیز در برجسته ترین نمونه های خود با ویژگیِ غموض شناخته شده است. در حالی که ابهام با مفهوم سلبی اش موجب کم شدن یا از دست رفتن ارزش هنریِ یک اثر گردیده، خالق آن را در معرض اتهام قرار می دهد. در این مقاله سعی شده ابتدا با بیان معنای لغوی و اصطلاحی غموض و ابهام، به معادل هایی که در زبان های عربی و فارسی برای آنها در نظر گرفته شده اشاره و تفاوت آن دو بیان گردد. همچنین در کنار ارائه ابیاتی از شعر مبهم، به تحلیل نمونه هایی از شعر غامضِ سوررئالیستی و سمبولیک عربی پرداخته شود.
قیاس و سماع نحوی از دیدگاه ابوعلی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحویان از همان آغاز پیدایش نحو، به تدوین قواعد زبان عربی که قرآن به آن نازل گشته بود، همت گماشتند. آنان در این راه، چند اصل را مورد توجه قرار دادند: 1) برای تدوین قواعد نحو، تنها به زبان قبایل فصیح و اصیل عرب و نیز راویان مورد وثوق استناد کردند 2) قواعد نحو را بر لغت « مطرد » و غالب در میان عرب ها بنیان نهادند و هر چه غیر آن را «شاذ» و نادر دانستند و تنها به ثبت آنها اکتفا نمودند و از نمونه های شاذ و نادر پیروی نکردند. 3) با استخراج قواعد زبان از کلام « مطرد » و غالب عرب های فصیح، کلام غیر منقول را بر کلام منقول حمل کردند و از این طریق، کلام منقول را قیاسی برای نظایر و امثال آن نمونه ها قرار دادند. « ابوعلی فارسی » از بزرگان نحو در قرن چهارم، در خصوص سماع و قیاس، بر این قول بود که قواعد نحو را باید تنها از لغت غالب در میان عرب ها استنباط نمود و لغت شاذ را تنها می توان به کار برد ولی از قیاس بر آن باید پرهیز نمود. او همچنین از استشهاد به حدیث پیامبر (ص ) ـ جز در چند مورد خاص ـ و نیز شعر شعرای « مولـد » اجتناب می کرد. « ابوعلی » سماع، برتر و مهم تر از قیاس می شمرد و معتقد بود نباید قیاس را، هرچند درست باشد، بر سماع و لغت غالب، ترجیح داد.
کتاب خارجی
حوزه های تخصصی:
دست های از دست رفته
منبع:
آزما بهمن ۱۳۸۹ شماره ۷۶
حوزه های تخصصی:
تئاتر: نه دلیل دوست داشتنی بودن چخوف
حوزه های تخصصی:
ادوارد براون
ایستادن ممنوع! به آینده نگاه کن
حوزه های تخصصی:
اهمیت سحابی در ترجمه آثار ادبیات ایتالیا
حوزه های تخصصی:
نقش فلسفه شوپنهاور در شکل گیری آثار دوران جوانی آندره ژید : بررسی دفترها و اشعار آندره والتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش از نگارش درتنگ در سال ۱۹۰۹، آندره ژید اقبال چندانی نزد خواننگان فرانسه زبان نداشت. در میان آثاری که به هزینه شخصی به چاپ رساند و تنها در حلقه محدود دوستانش خوانده شد، می توان به دفترها و اشعار آندره والتر اشاره کرد. ژید، در این دو اثر، با تکیه برفلسفه شوپنهاور که میل و اشتیاق به زندگی را نوعی نفرین تلقی می کند، از دغدغه های فلسفی و اخلاقی، از بی میلی و دلسردی خویش سخن می گوید تا نشان دهد که اثر هنری، به عنوان برترین محل تجلی آمال یک انسان، می تواند مکان گفتگوی نویسنده با خود و رویارویی اش با خویشتن خویش باشد.
معرفی کتاب شعر امروز یونان
حوزه های تخصصی:
بررسی استعاره، اسطوره و نماد در رمان «رود واره ای» ژان کریستف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بین سال های 1890 تا 1904، پس از جریان های ادبی واقع گرایی و طبیعت گرایی، نویسندگان در صدد ایجاد نوع جدیدی از رمان بودند. سرانجام رومن رولان (1944-1866)، در سال 1904، با خلق رمان ژان کریستف نوع جدیدی از رمان تحت عنوان ""رمان رودواره ای"" را وارد عرصة ادبیات فرانسه کرد. ""رمان رودواره ای "" به نوعی از رمان گفته می شود که بسیار طولانی و شامل چندین جلد باشد. رولان در نگارش این رمان بلند از حیث زیبایی شناسی بسیار متاثر از رمان بلند جنگ و صلح، شاهکار لئون تولستوی، نویسندة روس، بوده است. از طرفی انتخاب اصطلاح ""رمان رود واره ای"" از جانب رولان بدون دلیل نبوده است. او در این رمان از تصویر رودخانه بهره فراوان برده و به زیبایی از آن در چندین مفهوم استعاری استفاده کرده و کاربرد این اصطلاح را توجیه کرده است. به علاوه در آخرین صحنة رمان، در هنگام مرگ ژان کریستف، از اسطورة ""سن کریستف"" (کریستف مقدس) و کهن الگوی ""گذر از آب"" نیز بهره برده است. بنابراین به این نوع رمان نمی توان تنها از منظر نوع ادبی نگریست. مطالعه حاضر بر آن است تا ازسه دیدگاه اثر رومن رولان را بررسی نماید: ""رمان رود واره ای"" به عنوان یک نوع ادبی، تصویر رود و معنای استعاری آن و نیز نقش اسطوره و نماد در رمان ژان کریستف
اسطوره های برجسته در شعر عبدالوهاب البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالوهاب البیاتی ( 1999 – 1926.م) از جمله شاعرانی است که اسطوره در شعرش حضوری فعال دارد و از بسامدی بالا برخوردار است و سازه اصلیِ تفسیر پذیرترین سروده هایش را تشکیل می دهد. او با فراخوانی اسطوره های کهن و دخل و تصرف در آنها، در پی آن است تا ضمن اصالت بخشی به اثر ادبی خود، پوشیده تر و ادبی تر به ابراز ایده هایش بپردازد. کار او نقل ساده اسطوره نیست، بلکه برداشت جدید و متفاوتی از آن دارد و با زبدگی چشمگیر، تفسیر تازه تر و عمیق تری از اسطوره هــــا به نمایش می گذارد. او با انعطاف پذیر ساختن و آشنایی زدایی در چهره آنان، تجربه های معاصر خود را بر آنــان حمل می نماید. روانشناختی اسطوره های شاعر نشان از آن دارد که شخصیت اسطوره ای در واقع همان « من » هایِ خود شاعرند که به شکلهای گوناگون از نیتها، آرزوها، اشتیاقها و انگیزه های وی خبر می دهند. شخصیتهای اسطوره ایِ بیاتی همگی دغدغه سیاسی – اجتماعی دارند و از دردی مشترک می نالند و خواهان آزادی سیاسی و عدالت اجتماعی هستند. در نگاه کلی می توان گفت: اسطوره های وی عهده دار اندیشه فدا دهی، زندگی در مرگ ، خوارشدگی عاطفی، ماجرا جویی ، احساس غربت و همزاد پنداری اند.
در این جستار با نگاهی گذرا به روند اسطوره گرایی در شعر معاصر عربی، از شیوه به کارگیری و کارکرد اسطوره هایی همچون سندباد، سیزیف و تموز در شعر عبدالوهاب البیاتی سخن رفته است.
ورلن وجنبه های امپرسیونیستی شعر وی (Verlaine et les aspects impressionnistes de sa poésie)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نخستین خوانش اشعار ورلن، ما به حضور تاثیرات مسلم دیداری در این اشعار پی می بریم. این اشعار که معادلی است کلامی از نقاشی و تجسمی است از واقعیت شاید یادآور تلاش های امپرسیونیست ها در این زمینه باشد. هدف از این مقاله شناخت نوشتار شعری ورلن به کمک سبک نقاشی امپرسیونیست است. نقاشی امپرسیونیستی احساسات و هیجاناتی را کشف کرد که شعر ورلن نیزکوشید همان را بیان کند و برای این منظور شیوه بیان خویش را با شکلهای بیان نقاشی وفق می داد. تاثیرات محیطی، به ویژه احساس نور و هوا و رنگ از تاثیرات طبیعی و ذاتی نقاشی هستند و هنگامیکه کیفیاتی از این گونه در شعر ورلن بیان می شود البته می توان از اسلوب نقاشی در شعر این شاعر سخن راند. در این مقاله با پرداختن به شعر ورلن به طور کلی و به ویژه به دو مجموعه شعری ترانه های بی کلام و اشعار ساتورنی وی و مقایسه دو شعر ترانه پاییزی و خورشید غروب کننده با دو تابلوی نقاشی از مونه نقاش امپرسیونیست سعی شده است برخی از جوانب نقاشی گونه شعر ورلن مورد بررسی قرار گیرد.