عبید در شام شقاوت قرن هشتم می زیست و اگر چه خود از خانواده ی صدور و خواجگان بود از فقر و فحشا و ظلم و بی عدالتی و جهل زمانه در آثارش بس نکته های باریک گفته است.
او شاعر و نویسنده ای متعهد و مردمی بود که با قلم به جنگ تاریکی ها رفت و در لطایف و رساله ها و سرودهایش با حربه ی طنز آثاری متنوع آفرید. زیر ساخت معنایی مطایبه با رو ساخت شعر، حکایت، جملات قصار و واژه نامه در آثار او چنان ساخت های گوناگونی را رقم زد که در سابقه ی ادبی ما بی نظیر است. در این مقاله طنز عبید را در شکل های متفاوت آن به تماشا می نشینیم و بر روی برگ زرد پاییزی آن زمان دیدار می کنیم .
نظامی گنجوی به عنوان برجسته ترین سراینده مثنوی های بزمی در قرن ششم متفاوت از متقدمان و معاصران، همه سعی و کوشش خود را به کار می گیرد تا از مفاهیم مرسوم و متداول عصر خود پا را فراتر نهد و با رویکردی جدید به شعر، روح انسان گرایی را در آثار خود تثبیت کند و ترویج دهد. نظامی با توسع و تعمیق این مفهوم در آثار خود، هرگز از دو مقوله قومیت و دیانت غافل نبوده است.لذا سرزمینی را به تصویر می کشد که مردم آن فراتر از دو مفهوم فوق؛ به انسانیت بیشتر اهمیت می دهند. به همین دلیل، در جستجوی آرمان شهر خود از دروازه های شرع در مخزن الاسرار آغاز می نماید و در تبیین مفاهیم فلسفی و حکمی تا اسکندر نامه به پیش می رود. با این وصف، می توان نظامی را به عنوان سخنگوی ایران انسانی معرفی نمود.