داستان جاوید داستان جاوید (1359) سومین رمان فصیح است و آن بر اساس سرگذشتی حقیقی نوشته شده است. بافت داستان و کثرت حوادث و تنیده شدن آنها با تار و پود خصوصیات اخلاقی و کردار چهره های داستانی به گونه ای است که هر نوع تلاش برای به خلاصه درآوردن قصه را نه تنها مشکل می سازد بلکه موجب خدشه وارد شدن به زیبایی و یک پارچگی رمان می شود. زیرا، در هر نوع خلاصه نویسی، به بیان تداوم وقایع و رابطه علت و معلول اکتفا می شود؛ در حالی که، در رمان داستان جاوید، هر چند وقایع دارای نقش کلیدی در ایجاد و ساخت و بافت داستان اند، ظرایف ذهنیات حاکم بر این وقایع نقش مهم تر و پردامنه تری دارند و زیبایی و بافت درونی تری پدید می آورند. از این رو، در اینجا، برای القای مضمون و پیام رمان، تنها به نقل مقدمه موجز و بسیار زیبای نویسنده اکتفا می شود. برخلاف سایر آثار این نگارنده، داستان جاوید روایت زندگی واقعی یک پسرک از آیین کهن زرتشتی است که در دهه اول قرن و اوج فساد قاجار به وقوع می پیوندد. مصیبت و مظلمه ای که بر یک انسان با ایمان وارد گردید، بافت اصلی روایت را تشکیل می دهد. انعکاس های روحی او و نیروی ایمان او به سنت های دیرینه نیاکانش نیز در روایت حفظ گردیده است. آشنایی نگارنده با قهرمان اصلی کتاب، در سال های آخر زندگی او در دانشگاهی در خارج از کشور صورت گرفت و الهام بخش خلق این کتاب گردید. دست نویس اولیه این روایت در اوایل دهه 50، پس از سال ها پژوهش و پی گیری، جداگانه آماده گردید. ولی شروع چاپ اول کتاب تا اواسط نیمه دوم این دهه به تاخیر افتاد...
مقاله حاضر از بخش سعدی کتاب ادبیات ایران در زمان سلجوقیان و مغولان نوشته یان ریپکا خاورشناس اهل چکسلواکی برگزیده شده است. یان ریپکا سعدی را از محبوب ترین شعرای اخلاقی ادبیات فارسی و یکی از مشهورترین شعرای ایران با شخصیتی بشاش، خوش مشرب با کورسویی از بذله گویی شیطنتآمیز معرفی می نماید. وی در ادامه مقاله خود به بررسی زندگی سعدی و آثار و سفرهای وی می پردازد.
این مقاله نیز از کتاب تاریخ ادبیات ایران نوشته رضا رضازاده شفق استخراج شده و حاوی مطالبی در رابطه با زندگی و آثار شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی و همچنین سبک و افکار و ممدوحین وی میباشد.