فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۷٬۱۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
شمس و مولوی دو شخصیت بزرگ عرفانی ادبی، تأثیر ژرفی بر یکدیگر گذاشته اند. آن دو موجب تکامل و رشد روحی و سلوکی یکدیگر شدند و از این راه شهرت و پذیرش بی مانندی یافتند. شمس و مولانا با نشر و شرح آثار و افکار همدیگر به پیشرفت و تکامل و شکوه و شهرت ادبیات و عرفان ایرانی اسلامی نیز افزودند. بسیاری از پژوهشگران به تشابهات و نکات اشتراک ایشان پرداخته اند؛ اما در شیوة زندگی و نوع و روش سلوک آنها تفاوت ها و حتی تضادهایی دیده می شود که این پژوهش برای اثبات بخشی از این ادعا تهیه و تدوین شده است. در این جستار کوشش می شود تا تضادها و تفاوت های شمس و مولوی با رویکردی تطبیقی بررسی شود و تفاوت ها یا تضادهای شخصیتی این دو از جنبه های مختلف زندگی و نوع پرورش، گفتار و رفتار بیان شود. درنتیجة این بررسی علل و عوامل تفاوت یا تضادهای فکری و سلوکی شمس و مولانا، ازنظر حالات و مقامات و مقالات آشکار می گردد. برای تبیین تفاوت ها و تضادهای مولانا و شمس در نوع زندگی و معاش و نوع اخلاق و رفتار و گفتار و نیز نوع سلوک و مقام عرفانی، این مقاله در سه بخش دسته بندی و تبیین شده است: بخش اول: تفاوت ها یا تضادها در زندگی فردی و اجتماعی؛ بخش دوم: تفاوت یا تضادهای اخلاقی و شخصیتی؛ بخش سوم: تفاوت یا تضادهای سلوکی و عرفانی.
یادداشتی در باره ترجمه فیتزجرالد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا کنون نسخه های دوزبانه، انگلیسی فارسی، بسیاری از رباعیّات عمر خیّام در ایران چاپ شده است. متأخرترین آنها به کوشش سرکار خانم روشنک بحرینی در مجموعه کتابهای دوزبانه انتشارات هرمس منتشر شده و به چاپ سوّم (1393) هم رسیده است. گزارنده برای این کار از کتاب سرگذشت رباعیّات اثر آ. ج. آربری، مستشرق معروف انگلیسی، کمک گرفته است. آربری در این کتاب چاپ اوّل رباعیّات عمر خیّامِ فیتزجرالد (1859، که مشتمل بر 75 رباعی است) را مدّ نظر قرار داده و کوشیده است تا معادل های فارسی ترجمه فیتزجرالد را بیابد. شایان ذکر است که آربری این کار را بر اساس کتاب ارزشمند رباعیّات عمر خیّام اثر فیتزجرالد، و منابع اصلی فارسی آنها (1899) اثر ادوارد هرن الن ترتیب داده و بعضاٌ نکاتی نیز بر آن افزوده است. گزارنده بر این اثر مقدّمه ای (7- 16) نوشته اند که متأسفانه دارای اشتباهات و اغلاط فاحشی است، و حتّی در برخی از موارد گمراه کننده است. این نوشتار به بررسی این موارد، صفحه به صفحه، می پردازد.
پژوهشی بر نکته های نویافته محل زندگی خاقانی و جغرافیای تاریخی تبریز (بر اساس سفینه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفینة تبریز (723 721ق)، نوشتة ابوالمجد محمد بن مسعود تبریزی، آینه ای است که اوضاع فرهنگی و علمی و ادبی تبریز را در فاصله قرن ششم تا اواسط قرن هشتم نشان می دهد. این اثر، تنها منبع شناخته شده ای است که به نقل از «امالی» امین الدین حاجی بُله تبریزی (م.720ق) به محل زندگی خاقانی شروانی در تبریز اشاره دارد. چنانکه بر اساس حکایت آمده در سفینه، خانة خاقانی در میدان کهن تبریز واقع بوده است. هدف این جستار، پاسخ به پیشنهاد علمی دکتر شفیعی کدکنی، دربارة یافتن اطلاعاتی در خصوص میدان کهن و اهمیت داشتن این امر جهت شناسایی محدودة خانة خاقانی است. براساس یافته های تحقیق، عرصة میدان کهن تبریز واقع در محله مهادمهن در سیر تطور زمان از میان رفته و اینک یادگارهایی از آن با قراین تاریخی باقی مانده است. نویسندگان این مقاله با پرداختن به قراین موجود، علاوه بر بررسی محدوده میدان طی قرن ششم تا زمان حاضر، بنابر شواهد و مستندات تاریخی سعی در بازشناسی مسیر بازگشت خاقانی از ضیافتی از راه دروازه سنجاران و دیدارش با اثیرالدین اخسیکتی در کوچة صاین الدین دارد. روش تحقیق پژوهش، میدانی و تحلیلی، براساس مستندات کتابخانه ای است.
معرّفی منظومة تمُرنامه، حماسه ای تاریخی به تقلید از شاهنامه فردوسی و اسکندرنامة نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هاتفی جامی خواهرزادة عبدالرّحمان جامی و از شاعران توانای دورة تیموریست که در همة فنون شاعری بویژه مثنوی های داستانی توانایی و مهارت داشته و به پیروی از نظامی چند منظومة داستانی به نام های لیلی و مجنون، شیرین و خسرو، هفت منظرو تَمُرنامهپدید آورده است. وی اواخر عمر منظومه ای حماسی به نام شاهنامهدر فتوحات شاه اسماعیل صفوی سرود که ناتمام ماند. علاوه بر مثنوی های یادشده، از هاتفی دیوان شعری در دست است. تَمُرنامهمهم ترین و بهترین اثر اوست که حماسه ایست تاریخی در گزارش زندگی، جنگ ها، دلیری ها، کشورگشایی ها و ویران گری ها و خون ریزی های تیمور. هاتفی این منظومه را بر بنیاد ظفرنامةشرف الدّین علی یزدی سروده است و چنان که هم خود او گفته و هم مقایسة این دو متن نشان می دهد، به ظفرنامهکاملاً وفادار بوده و جز پاره ای تعبیرهای شاعرانه که لازمة نظم است، چیزی بر متن نیفزوده، بلکه گاه چیزهایی از آن کاسته است. هاتفی در ساخت و پرداخت این اثر حماسی از یک سو شاهنامةفردوسی و از دیگر سو اسکندرنامةنظامی را سرمشق ساخته است. پاره ای از شگردهای بلاغی آن بیش تر از شاهنامهو نیز ساختار کلّی کتاب از اسکندرنامهاثر پذیرفته است. تَمُرنامهافزون بر ارزش ادبی که دارد از لحاظ تاریخی نیز درخور توجّه است و منبعی موثّق است در شرح حال تیمور و کشورگشایی های وی.
نقد رویکرد هجویری به حلاج با تأملی در کشف المحجوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هجویری در کشف المحجوب بزرگ زاده ای دین ورز، پشمینه پوشی بی خرقه و صوفی آزاد از رسوم است. داوری های او دربارة مشایخ گذشته و هم روزگارش با تأمل و شناخت همراه است. یکی از این مشایخ، حسین بن منصور حلاج است که به گواهی تاریخ، وابستگان دستگاه خلافت عباسی مخالف او بوده اند. پیروان حلاج در طول تاریخ از مجازات ایمن نبود ه اند. بزرگان تصوف نیز به مقتضای زمان، پوشیده و به اشاره در باب او سخن گفته اند. برخی متصوفه مثل سراج طوسی و قشیری با ذکر سخنان حلاج به دنبال راهی برای جلوگیری از حذف کامل او از فهرست مشایخ اهل تصوف بوده اند. عملکرد هجویری تا اندازه ای ظریف تر و رندانه تر است؛ زیرا با ذکر احوال او در باب «فی ذکر ائمتهم من اتباع التابعین»، به مناسبت و احتیاط، دین و اعتقاد او را تأیید می کند؛ هجویری حتی ذکر نکردن نام حلاج را در کتاب خلاف رسم امانتداری می داند. این پژوهش تأملی در تحلیل نگاه هجویری به حسین بن منصور حلاج بر پایة اشارات او در کشف المحجوب است. با بررسی و تحلیل شواهد، ساختار پژوهش در نه بخش تنظیم شد: سابقة آشنایی هجویری با حلاج، رویکرد هجویری به آرای موافقان و مخالفان حلاج، ارتباط حلاج با مشایخ عصر خود و دلیل رانده شدن حلاج، انگیزة طرح حلاجی دیگر، حلاج و ملامتیه، رد احتمال اعتقاد حلاج به حلول، رد اتهام ساحری و اثبات کرامت حلاج و ناپذیرفتنی های حلاج.
نقد و بررسی کتاب تاریخ ادبیات عصر عباسی در پرتو فرهنگ و تمدن ایرانیان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چیرگی و سرآمدی ایرانیان بر بخش بزرگی از جهان باستان آن روز، استقرار و آرامشی پدید آورد که در سایة آن، مردمان توانستند به فرهنگ سازی و گسترش روابط انسانی در میان خویش بپردازند. در عصر ساسانیان، در نتیجة نفوذ سیاسی و دینی گستردة ایران؛ به ویژه در دو منطقة حیره و یمن، اعراب به تدریج تأثیرات کلانی را از تمدّن ایرانی به دست آوردند. به دنبال گسترش اسلام و فتح ایران توسّط اعراب مسلمان، آداب و فرهنگ ایرانی به همراه جلوه های بارز تمدّن ملّت ایران از راه های گوناگون و در زمینه های متنوّع بر فرهنگ و زبان عربی تأثیر گذارد و موجبات پیشرفت و تعالی اعراب را در گستر ة حکومت و سیاست، فرهنگ و ادب و علوم و فنون فراهم آورد. این نوشتار، بر آن است تا کتاب تاریخ ادبیّات عصر عبّاسی در پرتو فرهنگ و تمدّن ایرانیان باستان، اثر وحید سبزیان پور را از دو منظر شکلی و محتوایی مورد نقد قرار دهد. بررسی کتاب نشان می دهد که مؤلّف کوشش نموده تا با تکیه بر منابع اصلی و تحقیقات جدید به بررسی و تحلیل موضوع بپردازد. با این حال، از آنجا که ماهیّت نقد، بررسی، تحلیل و ارزیابی علمی نقاط قوّت و ضعف یک اثر در ابعاد شکلی، محتوایی و روش شناسی آن با توجّه به معیارهای علمی نقد است، در این پژوهش نیز تلاش گردیده تا با توجّه به تعریف فوق به نقد اثر مذکور پرداخته شود.
نقد و بررسی دیدگاه های ابن عربی از منظر شیخ احمد سِرهندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور افکار ساختارشکنانة محیی الدین ابن عربی، بستری مناسب برای گفتمان معرفت شناسانه در فضای تصوف اسلا می فراهم کرد و دریچة تازه ای از تحقیق را بر اهل معرفت و معنا، به خصوص نهان گرایان مسلمان گشود. نشر عقاید بی باکانة او در جهان اسلام، طیف متنوع و گستردة مخالفان و پیروان را بر آن داشت که به نقد، نکوهش یا ستایش او بپردازند. منتقدان شیخ اکبر بیشتر از طایفة فقها و علمای ظاهر بودند تا از سالکان و صوفیان معنانگر؛ اما در کسوت اهل تصوّف نیز کسانی همچون علاءالدوله سمنانی، در برخی عقاید او به دقت تأمل و آنها را نقد کردند. ابن عربی هیچ گاه در بین متصوّفه، منتقدی بزرگ تر و برجسته تر از شیخ احمد سرهندی نداشت. شیخ سرهندی با تدوین و تبیین نظریة وحدت شهود در برابر وحدت وجود ابن عربی، شالوده های نظریه وحدت شهود را پی ریزی و استوار کرد. محققان ایرانی نیز بیشتر او را با همین نظریه می شناسند؛ اما در واقع اختلاف او با شیخ اکبر تنها به این موضوع محدود نیست و در موضوع های مهم دیگر عرفانی و شناخت اسلا می نظیر ولایت و نبوّت، رؤیت حق تعالی، اسما و صفات خداوند، ایجاب در افعال حق تعالی، خلود عذاب در حق کافران و دیگر مباحث، شیخ اکبر را به چالش می کشد. این مقاله می کوشد تا به اختصار تفاوت دیدگاه های این دو عارف بانفوذ و صاحب تأثیر را بررسی کند.
بررسی تطبیقی ابعاد شخصیت ذوالنون در سه تذکره(طبقات الصوفیه، تذکرة الاولیا و نفحات الانس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقات الصوفیهانصاری و تذکر ة الاولیاعطار و نفحات الانسجامی، از آثار مهم و مدون تاریخ تصوف هستند که در شرح حال و رفتار مشایخ این آثار، هدف، محتوا و طرز بیان مشترکی دارند. علاوه براین، در هرسه آن ها تحت تأثیر افکار و عقاید و اوضاع روزگار مؤلفانشان، به بخش هایی خاص از احوال و رفتار و اوصاف مشایخ توجه شده که از منظرهای مختلف قابل بررسی است. ذوالنون مصری یکی از برجسته ترین مشایخ صوفیه است که در این پژوهش، با بررسی تطبیقی گزارش تاریخی، وصفی و روایی شخصیت او در این سه اثر درمی یابیم که وجه اشتراک هر سه اثر، شناساندن استعلایی شخصیت ذوالنون درجهت تعلیم مبانی تصوف است، اما انصاری در عصر تعصب و مواجهه با درگیری های مذهبی و فرقه ای آن زمان و در مسیر تکوین مبانی تصوف، ذوالنون را عارفی متشرع و مذهبی می داند. عطار با استفاده فراوان از کرامات و بهره گیری ماهرانه از عناصر داستان، با نگاه انتقادی به روزگار پر از فسادش او را عارفی مبارز و مردمی می شناسد. درنتیجه تصویر ذوالنون در اثر عطار، با تصویر او در طبقات متفاوت است. جامی نیز سعی می کند بدون توجه به اوضاع اجتماعی خود، ذوالنون را صوفی معتدلی معرفی کند که رسالت تعالیمش، هدایت فرد به سوی مبانی اخلاقی است، عارفی معتدل و اخلاق مدار.
نقد و بررسی کتاب هوسرل در متن آثارش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال شانزدهم مرداد و شهریور ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزه های تخصصی:
کتاب هوسرل در متن آثارش نوشته عبدالکریم رشیدیان اثری ماندگار و در نوع خود بی نظیر در زبان فارسی دربارة هوسرل است. نویسنده با تسلط بر منابع و متون هوسرل و شارحان او تلاش کرده است چکیده ای از اساسی ترین اندیشه های هوسرل و سیر تحول اندیشه او را با اتکا به متون خود هوسرل به دست دهد و خواننده را از طریق خود آثار فیلسوف با زیر و بم اندیشه او آشنا کند. این کتاب در 670 صفحه با قلمی روشن و روان نگاشته شده و صرف نظر از برخی غلط های چاپی و معادل ها ی اصطلاح های فلسفی، که جای چون و چرا دارد، در مجموع مطالعه اش به منظور غور در پدیدارشناسی هوسرل بسیار مفید و کارساز است. در بررسی کتاب امکان معرفی همه بخش های آن میسر نیست و به ذکر چکیده ای از برخی از بخش ها بسنده می شود.
بررسی انتقادی کتاب الأدب المقارن (دراسات نظریة وتطبیقیة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد کتاب های درسی و دانشگاهی که در راستای تحوّل و بهبود کیفیّت آموزشی صورت می پذیرد، امری ضروری است، تا زوایای پنهان و تاریکی که بر مؤلّف پوشیده بوده، آشکار گردد و در صورت امکان در چاپ های بعدی برطرف شود. در بررسی های انتقادی، بیان کاستی ها بر امتیازات فزونی دارد؛ و این خود تلاشی از جانب جامعة علمی برای ارتقا و غنای آن کتاب و رفع نواقص موجود است. یکی از کتاب های تازه انتشار یافته در حوزة ادبیّات تطبیقی که برای دانشجویان رشتة زبان و ادبیّات عرب در دورة کارشناسی تدوین شده، کتاب الأدب المقارن (دراسات نظریّة وتطبیقیّة) اثر خلیل پروینی است که توسّط انتشارات سمت به چاپ رسیده است. این پژوهش، به مطالعه و بررسی این کتاب در دو بخش کلّی: شکلی و محتوایی می پردازد و در هر قسمت، ابتدا امتیازات کتاب و سپس کاستی های موجود بررسی می شوند. یافته های پژوهش، بیانگر این است که کتاب از تکنیک های لازم آموزشی؛ همچون انسجام مطالب، پرهیز از اطناب ممل، داشتن تمرین و سؤالات بحث و بررسی و... برخوردار نیست و نتوانسته است، اهداف آموزشی انتشارات سمت و جامعة دانشگاهی را محقّق سازد. لذا در صورت تجدید چاپ، نیاز به اصلاحات اساسی و کلّی دارد.
بررسی و نقد کتاب پژوهشی در هزار توی رمان نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این کتاب دنبالة اثری است که مؤلف آن را با عنوان از رمان تا ضد رمان منتشر کرده و مبنای هر دو اثر هم مقاله ای که سال ها پیش منتشر کرده بوده است. موضوع اصلی کتاب جدید رمان نو در فرانسه و نیز نویسندگان رمان نو و آثارشان است. تعداد این نویسندگان زیاد نیست، ولیکن ما در ایران آن ها را از طریق ترجمة آثارشان می شناسیم و به همین خاطر موضوع رمان نو هم شناخته شده است. به علاوه، مؤلف در مقدمه گفته که مخاطبان این کتاب متخصصان ادبیات فرانسه اند، اما این مخاطبان چیزی جز مجموعه ای از متون گوناگون نقل قول شده نمی بینند و سوای آن، نحوة تحقیق آن نیز به گونه ای رقم خورده که موجب زایل شدن آن شده است. از این رو، برای نشان دادن موضوع به بررسی و تحلیل مستدل آن از طریق منبع شناسی، که گرایش مهمی در ادبیات تطبیقی فرانسه است، اقدام شده است.
جهان در باور خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیا و چگونگی آن در آثار خاقانی شروانی، سخنور بلند پایة ادب فارسی، بازتاب چشمگیری دارد. وی چون حکیمی ژرف اندیش، چهرة راستین دنیا را درسروده ها و نوشته های خود به تصویر کشیده است. خاقانی در بیان این دیدگاه، از باور آیین ایرانی و اندیشة مکتب عرفان و تصوّف و دیدگاهی نشأت گرفته از شریعت بهره جسته است. خاقانی با بهره جستن از چهرة اهریمنی زروان چگونگی سرای دنیا و طبیعت آن را با صفاتی چون: دنیای سنگدل ، دنیای آزمند، دنیای بی وفا، فلک عمرسای و افعی صفت و... وصف می کند . در باور زاهد خلوت نشین شروان، دنیا چنان بی ارزش است که سرای خاکی را به خاکی می بازد و دیگران را نیز پند و اندرز می دهد تا سیمای راستین دنیا را بشناسند و دل به او نبندند. سخنور دیندار شروانی می داند که چرخش روزگار، خود به فرمان خدای توانا است، نمی تواند خود کاره ای باشد و بر آن است که نباید چرخ را ستم پیشه دانست
واکاوی عناصر انسان دوستی در اندیشه ابوسعید ابوالخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوسعید ابوالخیر از بزرگ مردان عرفان ایران بوده است. از بارزترین ویژگی های شخصیّتی ابوسعید، انسان دوستی، عشق و محبّت وی به تمام انسان ها و موجودات است. در این مقاله سعی شده است نگرش ابو سعید به انسان و منابعی که بر نگرش وی به انسان تأثیر گذار بوده، بیان و نحوه برخورد وی با اقشار مختلف جامعه مشخّص شود. نتیجه حاصل از این پژوهش این بوده که ابوسعید تمام انسان ها را، بدون توجّه به رنگ، نژاد، جنس و دین آن ها دوست داشته و به ایشان مهر می ورزیده است. بیشترین منابع تأثیر گذار بر نگرش محبّت آمیز او نسبت به انسان، علاوه بر قرآن، سنّت پیامبر(ص) و استادان، چهار عارف بزرگ ایرانی یعنی، بایزید بسطامی، منصور حلّاج، ابوالعبّاس قصّاب آملی و ابوالحسن خرقانی بوده اند، که به قول سهروردی ادامه دهنده حکمت خسروانی ایران باستان بوده اند. ابوسعید گزیده و عصاره عرفان پیش از خود بوده است. در رفتار و گفتار ابوسعید مهرورزی و شفقت نسبت به انسان موج می زند. در نزد وی شادی و شادکردن دیگران، فریضه است.
معرفی شاعر فارسی گوی «نورمحمد گنجابوی» و بررسی اثر منظوم وی تحفه النصیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نورمحمد گنجابوی متخلص به «نورانی» از شاعران فارسی گو و گمنام بلوچستان در قرن دوازدهم هجری است. وی ساکن شهر گَنجابه بوده که از این شهر در متون کهن فارسی، به عنوان قندابیل یاد شده است. مهم ترین اثر این شاعر کتاب تحفه النصیر است که اثری منظوم است و حدود 3500 بیت دارد. مضمون این اثر، تاریخی در توصیف جنگ های نصیرخان نوری حاکم بلوچستان و احمدخان ابدالی فرمانروای افغانستان، با سیک های منطقه پنجاب است، این دو حاکم، از سرداران برجسته نادرشاه افشار بوده اند که پس از برافتادن نادر، هرکدام در منطقه خود به حکومت رسیدند. گنجابوی این اثر را در بحر متقارب و به تقلید از شاهنامه فردوسی سروده است. از متن کتاب معلوم است که سراینده آن به دقایق سخن فارسی آگاه بوده است. گنجابوی تحت تأثیر شاعران بزرگی چون فردوسی، نظامی، سعدی و مولوی است و خود نیز نسبت به این تآثیرپذیری معترف است؛ کتاب تحفه النصیر با اطلاعات تاریخی ای که در مقطعی خاص از شبه قاره می دهد، می تواند برای تاریخ پژوهان منبعی مهم باشد؛ از سوی دیگر این اثر می تواند برای پژوهشگران ادب فارسی در شبه قاره، منبعی قابل اعتنا باشد. هدف اصلی مقاله حاضر، شناساندن این شاعر فارسی گوی و معرفی مهم ترین اثر وی است؛ از همین رو، کتاب تحفه النصیر منبع اصلی مقاله حاضر به شمار می آید و مقاله درباره بررسی این کتاب و شرح حال سراینده آن است و اطلاعاتی نیز درباره ممدوح شاعر به دست می دهد.
تقابل کانتی- هگلی در نقد و نظریه های داستان و رمان در ایران (1312- 1348)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالب نشریه های بین سال های نخستین دهه بیست تا سال های پایانی دهه چهل، به نوعی به حزب توده ایران و جریان چپ وابسته است. بنابراین نظرات نویسندگان این مقالات، از راه زیباشناسی مارکسیستی با زیباشناسی هگل در ارتباط است که مفهوم و فکر فلسفی را برتر از فرم هنری و غایت هنر را حرکت به سمت فلسفه و تولید فکر می داند. در ایران نیز منتقدانی چون فاطمه سیاح، طبری، و غیره، رمان را تنها در قالب رئالیسم متعهد پذیرفته اند. از سال های نخستین دهه چهل، منتقدانی چون ابوالحسن نجفی و هوشنگ گلشیری برای نخستین بار فرم هنری و تکنیک رمان نویسی را در اولویت قرار دادند. در این پژوهش آرای منتقدانی چون فاطمه سیاح، احسان طبری، ابوالحسن نجفی و هوشنگ گلشیری، بر اساس نظریات کانت و هگل تحلیل کرده ایم که تأثیر فلسفه نظریه های ادبی غربی بر منتقدان ایرانی به وضوح قابل مشاهده است. سیاح و طبری در نقدهایشان به آرای هگل و هگلی ها نزدیک شده اند و نجفی و گلشیری، فرمالیستی را نمایندگی می کنند که ریشه در اندیشه های کانت دارد.
برداشت نادرست از خوی بدِ دقیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و نقد «ترجمه چونان تنها راه اندیشیدن برای ما»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال شانزدهم مرداد و شهریور ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزه های تخصصی:
مراد فرهادپور سال هاست نظری را طرح کرده است که طرف دارانی دارد و، بنا به آن، تفکر ما ناگزیر همان ترجمه یا از سنخ ترجمه است: از دید ایشان با دو گونه ترجمه روبه روییم: ترجمه به معنای عام و ترجمه به معنای خاص. وی در مقدمه کتاب عقل افسرده و سپس در مقاله ای مفصل در جلد دوم کتاب پاره های فکر (فلسفه و سیاست) نظر خود را توضیح داده و آن را توجیه کرده است. نوشته پیشِ ِ رو هم نقد آن نظر و هم فهم دیگری از نظریه هرمنیوتیک عام گادامر و نیز روان کاوی فهم لاکان است و به واسطه فهم یا تفسیری دیگرگون از این دو نظریه نظر فرهادپور را نقد می کند؛ او فهم را ترجمه می فهمد. نظر فرهادپور بر فهمی نافلسفی و سطحی از هرمنیوتیک گادامر استوار است که در این مقاله آن را روشن و نقد خواهیم کرد.
فرارشته ای: گزارشی از انجمن ادبیات جهانی و مؤسسه ادبیات جهانی
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو تلاشی جهت پوشش دادن همایش ها و بحث هایی که جهت بازتعریف مفهوم ادبیات نه تنها در حوزهای که همگی با آن آشنایی داریم، بلکه در مفهومی گستردهتر و جهانی است. درواقع، این مقاله در پی یافتن معانی و روابط پیچیده ادبیات در جوامع مختلف، فرهنگ های مختلف و پیداکردن اشتراکها و خطوط یکسان در آنها است. ادبیات در جایگاهی بسیار وسیع که قابلیت تأثیرگذاری بر سیاست، اقتصاد و اجتماع را دارد، دارای نقشی کاربردی و فراتر از بینامتنی است.
گزارش حاضر با مورد مثال قراردادن چندین همایش و مطرح کردن عناوین اصلی و اهداف آنها سعی بر یافتن خط مشی مشخص جهت واکاوی ادبیات حال حاضر جهان و آینده آن دارد.
بررسی و تحلیل پیشه های خانوادگی خاقانی و دفاع هنری وی از آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام طبقاتی حاکم بر جامعه روزگار خاقانی سبب می شد که با هر فرد با توجه به وضعیت اجتماعی خانواده اش برخورد شود. خانواده خاقانی از طبقه فرودست جامعه و از پیشه وران بوده اند. بنابراین خاقانی از شأن اجتماعی بالایی در جامعه برخوردار نبوده و از طرف مخالفان و رقیبان خود، به همین دلیل سرزنش می شده است. سلاح خاقانی در برابر این حملات، هنر اوست. خاقانی به جای اینکه همچون خودباختگان، گذشته خود را انکار کند و از خاندان خود تبری جوید، دقیقاً برعکس عمل کرده است و با عزت نفسی مثال زدنی به پیشه گذشتگان خود افتخار هم کرده است. در حقیقت این سخنور خلاق، شاعری خود را ادامه پیشه اجداد خود دانسته و به کمک صور خیال آن را توجیه کرده است. این مطلب نه تنها در جای جای دیوان خاقانی، مضمون آفرین شده بلکه به طور اختصاصی در مثنوی ختم الغرایب نمود پیدا کرده است.
هدف این پژوهش این است که با تحقیق و جستجو در دیوان خاقانی و مثنوی ختم الغرایب، شگردهای دفاعی خاقانی در بهره گیری هنری از پیشه های خانوادگی وی بازیابی و تحلیل گردد. این شاعر خلاق ضمن بازتاب مشاغل خاندان خود و دفاع از این پیشه ها، از آن ها برای ساخت ترکیبات و مضامین تازه به خوبی بهره برده است.