فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۶۸ مورد.
منبع:
نامه پارسی ۱۳۷۸ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
وجوه ابهام یا ایهام نحوی در زبان عربی و تأثیر آن بر ترجمة قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابهام به دو نوع زبانی و ادبی تقسیم می شود. ابهام نحوی که با عنوان ابهام دستوری مطرح می شود و برخی آن را ایهام ساختاری نامیده اند، یکی از وجوه ابهام زبانی به شمار می رود که به دو نوع گروهی و ساختاری تقسیم شده است. مقصود از این نوع ابهام آن است که گاه زنجیرة کلام به گونه ای چیده می شود که وجوه معنایی متفاوتی را متبادر می سازد. این معانی می تواند قابل جمع باشد. اضافة مصدر به فاعل یا مفعولٌ بِه، مرجع ضمیر، عطف به مضاف یا مضافٌ إلیه، خبریه یا انشائیه بودن جمله، متعلق شبه جمله، قابلیت تعدد در صاحب حال، تشابه نقش های حال، مفعول مطلق، مفعولٌ له، مفعولٌ فیه و مفعولٌ به، امکان مقول قول یا استینافیه بودن، تشابه عطف و استیناف، تشابه تابع و خبر، تعدد معانی حروف جر، از جمله وجوه ابهام نحوی است که در این پژوهش بدان توجه شده است و در ترجمه های قرآن کریم تأثیرگذار بوده است. توجه به بافت زبانی و غیرزبانی کلام می تواند تا حد چشمگیری مشکل فهم معنا را برطرف سازد، اما مشکل آنجاست که قراین کافی و یا مستدل برای یک معنا وجود نداشته باشد و از سوی دیگر، نتوان میان معانی مختلف جمع کرد.
نقد رویکردهای ادبی- قرآنی اشاعره و معتزله با تکیه بر واژه ""نَظَر"" و"" اِلی""در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله کلامی امکان یا امتناع رویت خداوند، سبب اختلافات زیادی در تفسیر ادبی آیات مختلف قرآنی گردیده است. یکی از این موارد، همراهی فعل ""نظر"" با حرف اضافه ""الی"" می باشد که از دیدگاه ادیبان اشعری مسلک، چنین ترکیبی به معنای رویت و دیدن است، در مقابل از دیدگاه ادیبان معتزلی، این ترکیب به معنای دیدن نیست بلکه به معنای گرداندن حدقه چشم در جهت شیء دیدنی می باشد. هر یک از این دو گروه، در اثبات نظریه ادبی خویش، به آیات قرآنی، اشعار عربی و مکالمات روزمره مردم عرب زبان استشهاد جسته اند. در پژوهش حاضر اثبات گردیده که در ادبیات عرب و بالتبع زبان فصیح قرآنی، فعل نظر همراه با حرف اضافه الی به معنای دیدن و رویت است و گرداندن حدقه چشم از لوازم آن می باشد نه معنای لفظی و ادبی فعل نظر. از این جهت ادیبان معتزلی در ارائه نظریه خویش میان معنای لفظی با لوازم خارجی آن خلط نموده اند و دچار مغالطه گشته اند.
مبانی رویکرد ادبی در تفسیر سید مرتضی و شیخ طوسی با تکیه بر ""الامالی"" و ""التبیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد ادبی در تفسیر قرآن بر مباحث لغت، صرف، نحو و بلاغت استوار است؛ چنان که مکتب ادبی معاصر علاوه بر این مبانی، اصول دیگری از جمله اصالت دادن به فهم ادبی محض از قرآن را نیز در نظر دارد. با مقایسه مبانی رویکرد ادبی سید مرتضی و شیخ طوسی در دو کتاب امالی و التبیان، جنبه های گوناگون تفاوت آنها با مکتب ادبی معاصر و از سوی دیگر شباهت تنگاتنگ مبانی این دو مفسّر و البتّه برخی تفاوت های آنان در تفسیر ادبی قرآن نمایان می شود. شیخ طوسی و سید مرتضی بر خلاف مکتب ادبی معاصر، تفسیر ادبی را پیش نیاز و ابزار فهم قرآن دانسته اند نه هدف اصلی آن؛ چنان که وجود ترادف معنایی و وجود تأویلات ضروری در قرآن، اعتقاد به چند معنایی برخی آیات از دیگر تفاوت های مبنایی آن دو با مکتب ادبی معاصر محسوب می شود. استناد به آیات قرآن در جایگاه مهم ترین منبع لغوی و بهره برداری از سیاق آیات، استناد به روایات، تقدیم نظر مفسّران متقدّم بر اقوال لغویان، استناد به اشعار عرب در کشف معنای واژگان و تأیید فهم محتوای آیات، بهره گیری از عرف و استعمالات نثر عرب، مخاطب شناسی و توجّه به فضای عصر نزول از مبانی مشترک این دو مفسّر در تفسیر لفظی به شمار می رود. برخی روش های خاص و متفاوت سید مرتضی نیز با شیخ طوسی عبارتند از: پردازش اندک به تشابهات و فروق لغوی، بهره گیری اندک از روایات تفسیری و تقدّم نظرات مفسران متقدم بر اقوال لغویان بر خلاف شیخ طوسی که ترتیب ذکر آراء لغویان و مفسّران را بر اساس معنای اصحّ واژه انتخاب کرده است.
زیبای بی بزک
روش شناسی برگردان تصویرهای استعاری صحنه های قیامت در قرآن بر اساس الگوی نیومارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنای تصویرهای استعاری در مباحث معنی شناسی و ترجمه از جایگاه مهمی برخوردار است و این مهم در ترجمة متون مقدسی همچون قرآن کریم نمایان تر می شود؛ بنابراین در مطالعات نوین ترجمه، از جمله الگوهای ترجمه تصویرهای استعاری، نظریه پیترنیومارک است که بر ترجمه پذیری استعاره تاکید دارد. نیومارک هفت راهبرد را برای ترجمة استعاره معرفی می کند که با تکیه بر آنها می توان تصویرهای استعاری را به زبان مقصد منتقل نمود. جستار حاضر در پرتو نظریه پیترنیومارک و با روش توصیفی- تحلیلی از نوع انتقادی، به نقد و بررسی شیوه های برگردان تصویرهای استعاری صحنه های قیامت در قرآن پرداخته و ضمن تبیین شیوه های انتقال تعابیر استعاری، عملکرد پنج ترجمه فارسی از دو جزء پایانی قرآن را مورد سنجش قرار داده است. بدین منظور پنجاه و شش تصویر استعاری از مناظر قیامت با دویست و هشتاد برابر نهاد آن، بررسی شد. برآیند پژوهش نشان می دهد که از هفت شیوه مطرح شده در نظریه نیومارک، الهی قمشه ای از پنج روش، رضایی اصفهانی و فولادوند از چهار روش و آیتی و معزی از سه روش، بهره برده اند. رویکرد مترجمان، بیشتر بر ترجمه تحت اللفظی استوار است و این مسئله حاکی از این است که مترجمان، بیش از انتقال صریح معنا، سعی در باز تولید استعاره در زبان مقصد داشته اند و از میان روش های یادشده، آیتی، معزی و فولادوند از روش تحت اللفظی، الهی قمشه ای از روش معنایی و رضایی از روش ترجمه تحت اللفظی با افزوده های تفسیری، بیشترین بهره را برده اند.
تحلیل و بررسی افزوده های تفسیری در شش ترجمة معاصر قرآن کریم (با محوریّت سورة إسراء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک بیانی قرآن به گونه ای است که ارائة معانی و مفاهیم ژرف آن جز با افزودن عبارت های تفسیری مقدور نیست و نمی توان به فهم کاملی در این زمینه دست پیدا کرد. از این رو، با همة تلاشی که نویسندگانو مترجمان کرده اند، باز هم پاسخگوی خوانندگان نمی باشند. دلیل این امر، وجود آیات مجملی است که دلالت آنها روشن نیست. بنابراین، مترجمان برای تبیین برخی آیات، افزوده های نمایانی در ترجمة خویش به کار برده اند. اغلب این افزوده ها با استناد به تفاسیر و کتاب های اسباب النّزول و یا مباحث کلامی و اصولی انجام گردیده است. مقالة حاضر افزوده های تفسیری برخی از آیات سورة اسراء را از شش مترجم معاصر، یعنی الهی قمشه ای، خرّمشاهی، صفّارزاده، فولادوند، مشکینی و مکارم شیرازی با توجّه به تفاسیر و روایات، تحلیل و بررسی می نماید با این روش که ابتدا آیات و ترجمة آنها استخراج گردید، سپس نظریّه های تفسیری برای تبیین کار مترجم آورده شده است و در پایان نیز تحلیل و بررسی بر اساس تفاسیر در هر آیه انجام گرفته است. افزوده های تفسیری نقش مهمّی در فهم آیه ایفا می کنند که توجّه شایسته به این مهم، راهگشای ترجمه های معاصر خواهد بود که می توانند مفاهیم عالیة قرآن کریم را در ترجمه بیان کنند
أنوار ترجمه هاى فرقانی از سورهء مبارک حمد قرآنى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از دو مقالهء استعاده و نامهاى سورهء مبارکهء حمد، نیکو مینمایدکه مقاله را در نوبت سوم، به گزیده اى از ترجمه هاى زیبا از سورهء مبارکهء حمد والا و دلربا اختصاص دهم که در تاریخ ادب پارسى قرآنى نام بردارند. و در آغاز شمه اى از شرح حال و أثر این ترزبانان سخن سنج را آورم تا ارزش آن آثار ارزنده نیکوتر جلوه نماید و سپس به تطبیق تاریخى ترجمه ها پردازم تا إن شاءالله تعالی محققان سخن سنج و زبان شناس را به کار آید. از این رو از سلمان پارسى به سورآبادى و نسفى و میبدى و رازى و کاشفى وکاشانى و لاهیجى و سرانجام ترجمه اى تفسیرگونه به نثر و نظم از نگارنده پراخته آمد تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
معرفی تفسیری نایافته فارسی با عنوان «حدایق الحقایق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، سعی شده کتاب تفسیری به زبان فارسی به نام حدایقالحقایق از فقیهی بزرگ به نام تاجالدین ابوحنیفه محمدبن طیفور سجاوند، مربوط به قرن ششم (هجری قمری ) معرفی شود. استنادهای نویسنده براساس مواردی است که خواجه پارسا در کتاب فصلالخطاب خویش آورده است.
دشواری ترجمة قرآن کریم در برخی از روش های قصر (تعریف مسند و مسندٌالیه تقدیم مسندٌالیه بر مسند فعلی)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در ایجاز و بیان اسلوبی بی نظیر دارد و به دلیل برخورداری از ویژگی های بلاغی و بیانی، ترجمة آن به دیگر زبانها بسیار دشوار است. لذا مترجم قرآن علاوه بر آشنایی با اسباب نزول و سیاق آیات، لازم است ویژگی های بلاغی زبان عربی را به خوبی بشناسد تا بتواند با رعایت دقّت، امانت و بدون حذف و تغییر معنا به ترجمة صحیح آیات بپردازد، امّا برخی از مترجمان بدون توجّه به ویژگی های بلاغی قرآن کریم به ترجمة آن می پردازند. در این پژوهش ضمن شرح و توضیح شیوه های قصر، ترجمه های قرآن کریم در آیاتی که در آنها قصر به شیوة تعریف مسند و مسندٌالیه و یا به شیوة تقدیم مسندٌالیه مسبوق به نفی بر مسند فعلی صورت گرفته، بررسی شده است و دشواری های انتقال مفهوم قصر در این دو شیوه نشان داده شده است و مشخّص گردیده که می توان برای بازتاب مفهوم قصر در تعریف دو جزء، زمانی که قصر به وسیلة «ال جنس» باچند تأکید مانند ضمیر فصل و ادات تأکید همراه است، از چند مؤکّد استفاده کردو برای بازتاب مفهوم قصر با تقدیم مسندٌالیه مسبوق به نفی بر مسند فعلی می توان مفهوم قصر را داخل پرانتز ذکر کرد.
تأثیر هنجارها بر روند ترجمه (موردپژوهی: ترجمه های معاصر قرآن مجید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد گیدئون توری، ترجمه رفتاری مبتنی بر هنجار است: مترجم در جریان آموزش های مستقیم و غیرمستقیم خود، هنجارهای زبانی، فرهنگی و اجتماعی متداول میان مترجمان عصر خود را می آموزد و آن ها را آگاهانه یا ناآگاهانه در شیوه ترجمه خویش بکار می برد؛ به عبارت دیگر، ترجمه تحت تأثیر محدودیت های زبانی، اجتماعی و فرهنگی که فرهنگ مقصد بر ترجمه اعمال می کند صورت می گیرد. بااین حال، به اعتقاد توری، مترجمان در پذیرش یا رد هنجارها آزادی دارند هرچند که عموماً تمایل دارند از هنجارها تبعیت کنند؛ چون تبعیت از هنجارها پاداش به دنبال دارد و نقض هنجارها ممکن است با طرد و مخالفت روبرو شود. این تحقیق بر اساس این فرضیه است که در دوره معاصر، عمدتاً بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سبکی جدید در ترجمه قرآن پدید آمده که ریشه های اجتماعی و فرهنگی دارد. این سبک جدید بر خلاف سبک تحت اللفظی پیش از خود و در تقابل با آن مشخصاً سبکی ادبی است. تا قبل از انتشار ترجمه مرحوم قمشه ای ترجمه ها تحت اللفظی بودند و هنجارهای ترجمه و انتظارات خوانندگان قرآن بر یکدیگر منطبق بود. پس از انتشار ترجمه مرحوم قمشه ای، حرکتی متفاوت به سوی سبکی جدید آغاز شد؛ سبکی ادبی که رد پای آن به وضوح در تمامی ترجمه های معاصر قرآن دیده می شود. بنا بر فرضیه تحقیق، ترجمه های متعددی که در این دوره به چاپ رسیده اند مثالی از تأثیر هنجارها بر ترجمه است. اگرچه انتظار می رود که هر ترجمه قرآن تجربه ای زبانی و سبکی متفاوتی باشد، ولی تحقیق نشان می دهد که همه ترجمه ها در سبک اشتراک دارند و در تفسیر معنی قرآن است که با یکدیگر متفاوت اند و با توجه به اینکه کسانی که به ترجمه قرآن پرداخته اند غالباً ادیب به حساب می آیند می توان ترجمه های معاصر قرآن را طبع آزمایی ادبی مترجمان ادیب در حوزه ترجمه قرآن نامید.
نقد نظریه ی اقتباس قرآن از ادب زمانه با تحلیل دیدگاه یوسف دره حداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم که در 1400 سال پیش در سرزمین حجاز بر رسول الهی حضرت محمد (ص)، برای هدایت و تربیت انسانها نازل گردید، در تعامل فرهنگی و سیاسی ، بسیاری از نیازهای اخلاقی، اجتماعی ،اقتصادی،و فرهنگی مردم آن زمان را تامین کرد ، اما با دیدگاه تاریخی نگری به قرآن، برخی از مستشرقین معتقدند که این کتاب از ادبیات و فرهنگ زمانه، تاثیر فراوانی پذیرفته و آموزه های آن ، مقتبس از آداب و رسوم عرب معاصر نزول می باشدو با این تفکر قرآن نمی تواند پاسخگوی تمام نیازهای متغیر مردم در اعصار و امصار گوناگون باشد .در این مقاله، تشریح می شود که اگرچه در ظاهر بخش هایی از قرآن اقتباس شده از ادب زمانه می باشد، اما حقیقت این است که این کتاب با بهره برداری هوشمندانه از واژگان و مکاتب زمان نزول به تدریج قانونمندی نموده و مترصد تربیت انسانها بوده است، علیهذا لازم است قرآن همراه با تجزیه و تحلیل فضا ،جو و شان نزول آیات کریمه اش، زمان شناسی و ترجمه ی فرهنگی، علمی و تاریخی شود و مفسرین و مترجمین باید با توجه به عناصر زمان و مکان و با اقتباس از داستان های تاریخی و دستورات تربیتی و عقیدتی قرآن وبا عنایت به استواری و ثبوت این کتاب ،برداشتهای عصری و فرهنگی مناسب را در آن لحاظ نموده ؛و قرآن را با زبان و فرهنگ روز ترجمه نمایند.
رویکردی انتقادی از منظر میزان توجّه به جایگاه سیاق در ترجمه های تحت اللّفظ، امین، معنایی و تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث تعیین کننده در فهم قرآن کریم، میزان توجّه به سیاق است. شکّی نیست که توجّه به بافت سخن و سایر اجزای کلام، در فهم مراد گوینده نقشی اساسی دارد. بر این اساس، توجّه به سیاق در ترجمة قرآن کریم نیز ضروری می نماید؛ چراکه هر ترجمه ای مستلزم فهم صحیح آیات است. امّا این موضوع که کدام یک از روش های ترجمة قرآن کریم به مقولة سیاق توجّه داشته است و از ظرفیّت لازم در این راستا برخوردار است، درخور تأمّل و تحقیق است. این پژوهش با بررسی مهم ترین انواع ترجمه های موجود از قرآن کریم، میزان توجّه مترجمان به سیاق را در ترجمه های تحت اللّفظی، امین، معنایی و تفسیری مورد ارزیابی و نقد قرار داده است و به این نتیجه دست یافته که از میان ترجمه های یادشده، میزان توجّه به سیاق در ترجمة تفسیری بیشتر است.
روش شناسی و نقد ترجمه مجاز در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
مجاز یکی از مهم ترین و مؤثرترین ساختارها و صنایع بیانی در بلاغت به شمار می رود و نقش به سزایی در زیباشناختی و معناآفرینی بافتار قرآنی دارد. لذا ترجمه آن نیز از اهمیت خاصی برخوردار است که در این نوشتار به روش شناسی ترجمه انواع مجاز و نقد عملکرد مترجمان قرآن پرداخته شده است. صاحب نظران در ترجمة انواع «مجاز» - و در مجموع انواع متون- دو روش «معنایی» (ترجمه به مجاز) و «ارتباطی» (ترجمه به حقیقت) را ارائه نموده اند. اما نگارندگان مقالة حاضر روش «معنایی - ارتباطی» را به عنوان روشی تلفیقی جهت ترجمه مجازهای قرآن پیشنهاد می دهند. به نظر می رسد این روش که جمع میان دو روش معنایی و روش ارتباطی است، می تواند مناسب ترین و کارآمدترین روش برای ترجمة مجاز باشد. حال آن که بررسی ترجمه های مختلف قرآن نشان از به کارگیری روش های مختلف از سوی مترجمان محترم دارد که خود موجب بروز نوسانات زیادی در ترجمة ایشان شده، در نتیجه ترجمه ها را از علمی بودن به سوی ذوقی بودن سوق داده است.