سنایی در آثار خویش به اقتضای سخن آیاتی از کلام اله مجید را تفسیر کرده است. در این تفاسیر او نیز مانند عارفان دیگر بیش پیش از اینکه در پی تفسیر آیه باشد در صدد بیان دیدگاه خویش است و در عین حال در برخی موارد تفسیر او با تفاسیر دیگران تفاوت دارد و از نکته سنجیهای دقیق و تصویرسازیهای بدیع برخوردار است که ارزش عرفانی و ادبی خاص به آن می بخشد.
در این مقاله ابتدا دیدگاه های تفسیری سنایی بر اساس نوع آنها طبقه بندی، و سپس به نقد و تحلیل آنها پرداخته شده است به گونه ای که نخست، نظر سنایی درباره آیات توحیدی و موارد مرتبط با آن بیان شده، و سپس تفسیر آیات مربوط به پیامبران و بویژه پیامبر اکرم (ص)، تحلیل گردیده است. بعد از آن تفسیر آیات مربوط به مسایل دیگری از قبیل آفرینش انسان، کرامت، امانت، توبه، قضا و قدر، بررسی گردیده و در همه موارد، نظر وی با نظر عارفان دیگر، مقایسه و تحلیل شده است.
علیدشتی(1273-1360 ش) از جمله نویسندگانیاست که از سال 1301 ش، با انتشار یادداشت های«ایام محبس» به جنبش «ساده نویسی» در نثر معاصر پیوسته است. از این نویسنده، افزون بر این اثر، آثاریدیگر نیز در زمینه ترجمه، روزنامه نگاری، داستان و نقد ادبیبرجایمانده است که همگیاز این ویژگیبرخوردار است. لیکن، در نثرهایدشتی، بویژه نخستین آثار وی، مقداریقابل توجه از واژگان عربیبچشم میخورد که ظاهرا، نثرهایاو را از ویژگیساده نویسیدر سطح واژه گزینیدور کرده است. بسامد این واژگان در نثر ویبه اندازه ایاست که هم واره مورد توجه و داوریمنتقدان بوده است، بطوریکه این ویژگیرا نقصیبزرگ در شیوه نگارش دشتیدانسته و حتیگاهینثر او را، بویژه در مقاله هایش، ضمن مقایسه با نثر معاصران او، در ردیف نثرهایمنشیانه و یا میراث دار نثرهایمنشیانه قرار داده اند. در این مقاله، میزان تاثیر واژگان عربیدر سادگینثر دشتی، بویژه در آثار انتقادیوی، مورد بررسیقرار گرفته است.