فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
۳۴۸۲.

بررسی تأثیر جنسیت بر به کارگیری تشبیه در آثار «فریبا وفی»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: واژگان کلیدی: تشبیه جنسیت گرا تشبیه و ارکان آن جنسیت شناسی زبان زبان فریبا وفی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
تعداد بازدید : ۸۳۰ تعداد دانلود : ۸۶۴
عموم صاحبنظران فمنیست معتقدند همان طور که تفاوت های زبان زنانه و مردانه در گفتار افراد وجود دارد، در نوشتار آن ها نیز نمود پیدا میکند. هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر جنسیت بر زبان فریبا وفی به هنگام کاربرد تشبیه است. بنابراین شش مورد از آثار فریبا وفی، انتخاب و تأثیر جنسیت بر تشبیهات او کاویده شده است. این بررسی شامل «انواع جنسیت زدگی زبانی در رکن مشبه و مشبه به»، «نوع و کیفیت تشبیهات نویسنده در مورد مردان داستان»، و «نمود بدن» در این آثار است. یافته ها نشان می دهد که فریبا وفی یک نمونه مثالی خوب از تفسیر فمنیستی از جهان پیرامون خود است و با تأثیرپذیری از جنسیت، تلاش کرده به هنگام ساخت تشبیه، نقش خود را به عنوان راوی آگاهی دهنده در این زمینه به مخاطب بقبولاند. در واقع، ساخت تشبیه توسط فریبا وفی، یکی از شیوه های بیان است که توسط زبان زنانه او ایجاد شده است. این جنسیت گرایی در رکن «مشبه به» بیشتر از «مشبه» به چشم می خورد. وفی عموماً این تشبیهات جنسیتی را برای القای احساسات دنیای زنانه اش به کار برده است. تصویری که وی در این تشبیهات از مردان به دست می دهد؛ بیانگر فاصله عاطفی خاص و روانی زنانِ داستان با مردانشان است. بدن زنانه، دلالت مستقیم و صریح ندارد.
۳۴۹۶.

نمودها و کاربرد متفاوت «آرکائیسم» و «گویش سبزواری» در رمان کلیدر محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محمود دولت آبادی گویش سبزواری آرکائیسم رمان کلیدر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۷ تعداد دانلود : ۵۲۷
در مجموعه آثار دولت آبادی و از جمله رمان کلیدر، همواره دو گزاره مهم و متمایز از مقوله هنجارگریزی و آشنایی زدایی، یعنی کاربرد گویش سبزواری و گرایش به آرکائیسم (باستان گرایی)، توجّه خواننده را به خود جلب می کند. خواننده در پاسخ به این پرسش که کدام واژه و ساختار صرفی و نحوی متن، برگرفته از متون نظم و نثر کهن و در واقع از مصادیق آرکائیسم است و کدام در زمره گویش (سبزواری) است، بسته به میزان آگاهی و شناخت خود از دو منبع یادشده، تقسیم بندی ای عرضه کرده و انتساب هایی صورت می دهد. در جستار حاضر، برای پاسخ به این پرسش، با بررسی رمان کلیدر و عرضه مصادیق هنجارگریزی بر معیار و سنجه متون نظم و نثر کهن و لغت نامه های فارسی، و همچنین پرس وجو از گویشوران گویش سبزواری، کوشش شده مرز آشکاری میان مصادیق این دو گرایش و کاربرد مشخص شود؛ حاصل این کار آن است که حجم بالایی از مصادیق هنجارگریزی در کلیدر، مربوط به آرکائیسم و انواع واژگانی، صرفی و نحوی آن است. در این میان، پاره ای از این دسته، در گویش سبزواری نیز کاربرد داشته و درواقع میان دو منبع، مشترک است؛ پاره ای نیز، تنها در متون کهن کاربرد داشته است؛ افزون بر این، دولت آبادی در کلیدر، واژگان و ساخت های صرفی و نحوی ای به کار گرفته است که تنها در گویش سبزواری (و یا دیگر گویش ها به ویژه خراسانی) دیده می شود. و امّا دسته دیگری از مصادیق هنجارگریزی را باید برخاسته از ذهن و زبان و حاصل تراوش قلم نویسنده دانست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان