دیوان خاقانی به تصحیح زنده یاد علی عبدالرسولی یکی از چاپ های معتبر این دیوان است و غالباً ضبط های سنجیده آن ، راهگشای حل برخی از معضلات دیوان خاقانی است ؛ با این حال چاپ مذکور از نظر ضبط و تشخیص اوزان و بحور عروضی دارای کاستی هایی است و این مقاله تلاشی است برای اصلاح این موارد . گفتنی است که ذکر این کاستی ها در کنار رنج و دقت نظر آن استاد ادیب و نکته سنج، بس ناچیز می نماید و صرفاً نیت خیری است برای هموارتر کردن مسیر استفاده از این تصحیح ارزشمند و شاید خالی از فایدهایی نباشد؛ در این نوشتار کاستی های یاد شده را در دو بخش شامل : 1) اشتباه در تشخیص وزن و بحر 2) اشتباه در تشخیص زحافات با نگاهی انتقادی، مورد بررسی قرار داده ایم .
امروزه وزن شناسی (metrics) یکی از مباحثِ عمده واج شناسی محسوب می شود و تحقیقات بسیاری در این حوزه صورت می گیرد. زبان شناسان و نظریه پردازان بزرگی چون رومان یاکوبسون، تروبتسکوی، موریس هله، بروس هیز، کیپارسکی، نایجل فب و بسیاری دیگر مقاله ها و آثار پژوهشی مهمی در این حوزه به رشته تحریر درآورده اند، اما در گروه هایِ زبان شناسی ایران معمولاً توجه چندانی به این رشته نمی شود. بحث توصیف وزن شعر در دانشگاه های ایران عمدتاً از موضوعاتِ گروه های ادبیات فارسی است که در آنجا نیز استادانِ وزن شعر فراتر از مطالب شمس قیس و خواجه نصیر نمی روند و نهایتاً چیزی جز مفهوم «هجا» به مباحث آنان نمی افزایند! در ایران نخستین جوانه های عروض علمی از بین زبان شناسان و از درون گروه های زبان شناسی سربرآورد که متأسفانه این جریان به رغم فواید و پیش رفت های بسیاری که داشت، به هردلیل، ادامه نیافت و پس از کمتر از یک دهه متوقف شد و در کمتر گروه زبان شناسی بدان پرداخته شد. نخستین بار در سال های آغازین دهه پنجاه بود که ابوالحسن نجفی (1394-1306)، به دعوتِ دکتر هرمز میلانیان، تدریس وزن شعر به شیوه جدید را به دانشجویان رشته زبان شناسی دانشگاه تهران آغاز کرد، و به دنبال همان کلاس ها بود که توانست مقاله بسیار مهم «اختیارات شاعری» (1352) را منتشر سازد (نجفی، 1390: 183-180)