فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۹۰۱ تا ۸٬۹۲۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
حبیب شیرازی سخنوری گمنام
بحث دستوری
حوزه های تخصصی:
ایبسن و زولا: شیاطین هم خانواده
حوزه های تخصصی:
ابعاد اسلامگرایی در شعر طاهره صفّارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طاهره صفّارزاده یکی از چهره های شاخص اسلامگرا است که بررسی و تحلیل ابعاد اسلامگرایی شعر وی نه تنها برای شناخت جایگاه او در جریان شعر متعهّد و ادبیات انقلاب اسلامی، بلکه در بازشناسی جریان کلّی شعر معاصر فارسی ضرورت دارد. اسلامگرایی در واقع بازگشت به سرچشمه های معرفت دینی، بازخوانی آرمانشناختی(ایدئولوژیک) و نواندیشانه آیات قرآن کریم، احکام و فرمان های الهی، ارجاع به کردار و کلام پیامبر اسلام، بزرگان دین و میراث تاریخ و تمدن اسلامی است. پژوهش تحلیلی- توصیفی حاضر که مبتنی بر مطالعه متن اشعار، گزینش شواهد شعری و تحلیل و تطبیق آن با مبانی و منابع اسلامگرایی است به این پرسش پاسخ می دهد که اسلامگرایی طاهره صفّارزاده در اشعارش چه ابعادی دارد؟ نتایج تحقیق، ابعاد اسلامگرایی صفّارزاده را در شش سطح کلّی نشان می دهد: 1- محوریت قرآن کریم و نواندیشی دینی 2- تأکید و توجّه به وحدت مسلمانان 3-امام باوری 4- دادورزی، تعقل، اصلاح فرهنگی و مبارزه با استبداد داخلی 5- مبارزه با استثمار و استعمار و امپریالیسم 6-حق طلبی و همنوایی با ملل مظلوم جهان.
بررسی تطبیقی عنصر زمان و زمانمندی خطی و یادواره ای (مطالعة موردی: «بعد از ظهر سبز» و «دُومَه وَد حَامِد»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی و به ویژه مقوله زمان در روایت از دانش های جدید نقد ادبی و روایی در چند دهة اخیر است. ژرار ژنت فرانسوی موفّق ترین نظریه پرداز زمان روایی است که نظریه خویش را در سه قالب «نظم، تداوم و بسامد» مطرح کرده است. هم چنین ژولیوا کریستوا نیز بر این عقیده است که می توان زمان داستان های روایی را با تحلیل زمان روایی و زمان متن مورد بحث به دو گونه زمانمندی یادواره ای و خطی تقسیم کرد. در واقع زمانمندی خطی خصلتی دراماتیک و زمانمندی یادواره ای خصلتی روایی به متن می دهد. این پژوهش دو داستان کوتاه «بعد از ظهر سبز» از مصطفی مستور، داستان پرداز ایرانی و «دُومَه ود حَامِد» از طیب صالح، رمان نویس نامدار سودانی را با هدف تبیین عنصر زمان و زمانمندی خطی و یادواره ای به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد ادبیات تطبیقی بررسی کرده و نشان داده است که این دو اثر به دلیل به کارگیری استرجاعات و پرش های زمانی فراوان در چارچوب نظریه ژنت و زمانمندی خطی و یادواره ای قابل بررسی هستند، شاکله های روایی زمان و نیز نزدیکی این دو نظریه در باب زمان روایی (زمانمندی یادواره ای) و دراماتیک (خطی) در دو اثر تقریباً یکی است که این جستار تقرب و همگرایی این دو داستان را به نظریه زمانمندی ژنت و زمانمندی یادواره ای کریستوا تبیین کرده است، با این تفاوت که متن داستان «دُومه ود حَامِد» خصلت روایی بیشتری با این دو نظریه و به ویژه زمانمندی یادواره ای کریستوا دارد.
آن شاعره پاکدامن
صنایع لفظی امیر خسرو
منبع:
ارمغان ۱۳۵۶ شماره ۴ و ۵
حوزه های تخصصی:
دستور تاریخی زبان فارسی: تحول فعلهای ربطی و معین از لحاظ معنائی در زمان فارسی دری
حوزه های تخصصی:
مقاله های تحقیقی را چگونه بنویسیم؟
حوزه های تخصصی:
نقد کتاب: فراتر از جذابیت پس زمینه (نقد کتاب محاق)
منبع:
کلک آذر ۱۳۶۹ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
نمونه های نادرستی در تحفه حکیم مؤمن
حوزه های تخصصی:
تعریف شعر
حوزه های تخصصی:
پیکربندی «زمان» در داستان «سیاوش»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پویایی فرایند قرائت متن، حاصل تمهیدهایی است که همچون خطوطی پیاپی، زنجیره فرضیّه های خواننده را دستخوش تغییر می کند. بررسی پیکربندی زمان در داستان سیاوش نشان می دهد که الگوی هنرمندانه پیرنگ از طریق برجسته کردن تمهید های هنری، از جمله به هم ریختگی توالی زمانی رویدادها شکل می گیرد. راوی با در نظر داشتن قانون هایی که رابطه مستقیمی با ترتیب زمانی آنها دارد، در ترتیب نقل وقایع و کنش های داستانی دست به گزینش می زند و با حذف یا ارایه اطّلاعات در خارج از جایگاه خود،سرعت ادراک خواننده را نسبت به متن کاهش می دهد و او را به همگون ساختن اطّلاعات پیشین خود با آخرین بخش از اطّلاعات ارائه شده در متن ترغیب می کند. راوی با تمرکز بر گونه روایی آینده نگر و جهت گیری کلّ داستان به سوی پیش بینی اوّلیّه، خواننده را با خود همراه می سازد. در اینگونه روایت ها، مخاطب در پی کشف رویدادها نیست، بلکه میل به دانستن نحوه وقوع حوادث داستانی، خواننده را تا پایان روایت همراهی می کند.
جنگ یعنی شماره بر بازو
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی نگرش های حروفی مولانا در کلّیات شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولانا با بهره گیری از کیفیّت های تصویری و ترکیبی حروف الفبا در کلّیات شمس، اشعار بسیار زیبایی سروده است. به کارگیری نظریّه ای فراگیر در مطالعة این سروده ها که زمینه های فرهنگی هنر مولانا را پوشش دهد و نتیجه ای فراخور یک پژوهش را در بر داشته باشد، نیازی آشکار است. در مقالة حاضر، نگارنده بر پایة آرای چارلز سندرس پیرس به نشانه شناسی نگرش های حروفی مولانا می پردازد و همة سروده های حروفی او را گزارش می کند. نظریّة نشانه شناسی پیرس با دانش نقد بلاغی رایج در زبان فارسی پیوند تنگاتنگی دارد، امّا از توانش تفسیری بالاتری در مقایسه با آن برخوردار است و رسیدن به نتیجه ای علمی تر را میسّر می کند. در این پژوهش، سه گانه های مشهور «شمایل»، «نمایه» و «نماد» پیرس و فرایند تکامل نشانگی آنها در کلّیات شمس پژوهیده شده است. فرایندهای نشانگی متفرّد، خطّی و متداخل، سه گونة سِیر نشانگی حروف الفبا در کلّیات شمس هستند که نگارنده آنها را از یکدیگر بازشناخته است. نگارنده در پایان نتیجه می گیرد که نشانگی حروف الفبا در کلّیات شمس، بیشتر با موضوع و تفسیر خود نسبت آسان دارد.