فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
سرزمین کهن ایران همواره زادگاه ادیبان و دانشمندانی بوده است که توجّه به امور اخلاقی را سرلوح ة کار خود ق رار داده اند. از دیرباز کتاب های چندی در زمینة اخ لاق و تربی ت نگاش ته ش ده اس ت. «انیس النّاس» یکی از این کتاب های اخلاقی و تربیتی است که در سال 830 هجری قمری به دست شخصی گمنام به نام «شجاع» به رشتة تحریر درآمده است. وی این کتاب را به پیروی از قابوسنامه در بیست فصل نگاشته است و در لابه لای مطالب کتاب، عبارت ها و اشعار فارسی و عربی مرتبط با موضوع را ذکر کرده است. پژوهش حاضر به بررسی و معرّفی فصل دوم کتاب انیس النّاس با عنوان «در آداب دوست گزیدن و شرط آن» پرداخته است و تلاش کرده تا ابتدا منابع مورد استفادة نویسنده را در نوشتن کتاب مشخّص کند و آنگاه تأثیر اندیش ه های اسلامی و ایرانی را در این کتاب نشان دهد.
بررسی اصول و شیوه های نقد ادبی نزد ابوالقاسم السبتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منتقدان ادبی در سنجش آثار ادبی شیوه ها و معیارهایی دارند که بر اساس آن هر اثر ادبی را مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهند. این معیارها و شیوه ها از دیر باز مورد توجه ناقدان ادب عربی قرار گرفته و آنان به فراخور عوامل مختلف تاریخی، ادبی و اجتماعی آثار هم عصران و پیشینیان خود را مورد نقد و ارزیابی قرار داده اند؛ از جمله این دوره ها عصر بنی احمر در اندلس یا همان اسپانیای اسلامی است که در آن شاهد ظهور جنبش ادبی گسترده و حضور بیش از یک صد تن از منتقدان ادبی می باشیم. از نامدارترین ناقدان در این دوره ابوالقاسم محمد بن الشریف السبتی صاحب کتاب ""رفع الحجب المستورة عن محاسن المقصورة"" است که در آن به شرح قصیده مقصوره حازم قرطاجنّی ادیب و شاعر اندلسی سده هفتم می-پردازد. این کتاب افزون بر ارز ش بلاغی، نحوی و زبانی شامل بسیاری از آراء نقدی نویسنده است که از مهم ترین آن ها جایگاه لفظ و معنا، سرقت های شعری و موازنه شاعران می باشد. نوشتار حاضر بر آن است که شیوه ها و معیارهای نقدی السبتی در شرح قصیده مقصوره حازم قرطاجنی رادر سه مقوله جایگاه لفظ و معنا، موازنه بین شعرا و سرقت ادبی مورد بحث و بررسی قرار دهد.
بررسی ویژگی های سبکی و شخصیتی سیمین دانشور با رویکرد زبان شناسی نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهمی که در زبان شناسی نظام مند نقش گرا مطرح می شود «فرانقش» است. در این رویکرد، همه زبان ها حول دو محور اساسیِ معنایی، یعنی معنای اندیشگانی و معنای بینافردی، شکل گرفته اند. از سوی دیگر، فرانقشِ اندیشگانی به دو کارکرد تجربی و منطقی تقسیم می شود. در کارکرد تجربی، کاربرِِ زبان تجربیات دنیای بیرونِ خود را از طریق زبان بیان می کند. محصول این کارکرد، در جمله، گذرایی است که مؤلّفه ای از فرانقشِ اندیشگانی و مشخصه ای از جمله است و برای مشخص کردن انواع متفاوت فرایندها در جمله به کار می رود. بنابراین، باتوجه به این که گذرایی، براساس زبان شناسی نقش گرای هلیدی، رمزگذاری تجربیات ما از فرایندهاست و هم چنین، از آن جا که ارتباط تنگاتنگ ذهن و زبان بر کسی پوشیده نیست، می توان، با بررسی انواع فرایندهای موجود در افعال و تعیین بسامد و تکرار آن ها، تا حدودی از افکار و دنیای درون صاحبان آثار ادبی آگاه شد. به همین دلیل، در مقاله حاضر، ضمن بررسی افعال موجود در داستان های کوتاه سیمین دانشور، با این رویکرد و با روش تحلیلی آماری، بسامد و درصد انواع فرایندها، به عنوان شاخصی سبکی، نشان داده شده و هم چنین، با تکیه بر این بسامدها، طرز تفکر و نگرش این نویسنده مشخص شده است.
مقاله به زبان فرانسه: شعر دریاچه لامارتین: بازگشتی جاودانه به مکان ملاقات (Le Lac de Lamartine: un éternel retour vers l’espace de rencontre)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات آینه ی جامعه است. در اجتماع انسانها در بستر مکانها با یکدیگر ملاقات می کنند. مکان ملاقات به عنوان مکانی اجتماعی انسانها را تحت تاثیر قرار داده و اعمال و احساسات آنها را کنترل می کند. این مکان که حضور قابل توجهی در دنیای ادبیات دارد، رفتار خاصی را بر می انگیزد که در همه ی آثار ادبی یکسان است. این ویژگی وجود ساختاری جهانی و اسطوره ای را برای این مکان نشان می دهد. این پژوهش بر آن است تا با بررسی مکان ملاقات در در یاچه ی لامارتین، ساختار اسطوره ای این مکان را ثابت کند. در ابتدا، نظریه ی « مکان اجتماعی » دی مئو و بولئون، امکان بررسی نحوه ی تاثیر گذاری مکان ملاقات را برای ما فراهم می کند. سپس برای اثبات ساختار اسطوره ای مکان ملاقات از نقد اسطوره ای بهره می جوییم.
موسیقی شعر در دو سوگ سروده ی سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل ماندگاری و درخشش نام و یاد سعدی شیرازی بر تارک ادبیات جهانی موسیقی زیبا و دلنشین اشعار اوست. به ویژه دو قصیده فارسی و عربی او در رثای خلیفه عباسی مستعصم بالله که از روی صدق باطن و انسان دوستی سروده شده و سرشار از انواع مختلف افزاینده های موسیقایی می باشد. او با برگزیدن دو بحر رمل و طویل که بهترین قالب ها برای بیان احساسات قلبی انسان هستند و با به کار بردن انواع مختلف صنایع بدیعی از قبیل جناس، مراعات نظیر، تضاد و… و همچنین الفاظ و هجاهای آهنگین و متناسب با معنا و فضای موسیقایی قصیده، به آهنگین تر شدن آن ها بیش از پیش کمک کرده است. ضرورت این پژوهش از آن روست که نشان می دهد سعدی شیرازی، شاعری جهانی است و به هم نوایی با نوع بشریت برخاسته و در سوگ بغداد، پایتخت اسلامی زمان خود، بسیار موثر سخن گفته است. روش تحقیق در این مقاله تلفیقی از شیوه ی کتابخانه ای و تحلیلی است. به این صورت که پس از فیش برداری به بررسی آماری موارد مورد بحث در موسیقی پرداخته شده و مقایسه بین دو قصیده صورت پذیرفته است.
سیر داستان های درونه ای در ادبیات فارسی تا پایان قرن نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«روایت در روایت» یا «داستان درونه ای» روایتی است که در روایتی دیگر، که به مثابة چهارچوبی برای آن است، درونه گیری شود. با وجود گستردگی آثاری که از این شگرد روایی بهره برده اند، هیچ منبعی که فهرستی از این آثار را فراهم کرده باشد در دسترس نیست تا به استناد آن پژوهش گران بتوانند گام های بعدی را برای شناسایی و بررسی نقش و کارکرد داستان های درونه ایِ ادب فارسی بردارند. از این رو پرسش این پژوهش بررسی و بازنماییِ سیر داستان های درونه ای در ادبیات فارسی تا پایان قرن نهم هجری است. روش پژوهش بر بنیان «مدل طبقه بندی اسکولز و کلاگ» به مطالعه سیرِ تاریخی درونه گیری های روایی پرداخته است. بر بنیان این طبقه بندی، میان دو گونة ادبیِ «تجربی» و «روایت مدار» تمایز است. آن گروه از آثار ادبی که در شاخة ادبیات «تجربی» قرار می گیرند، از این پژوهش خارج اند. در مقابل، این پژوهش به شاخة ادبی «روایت مدار» می پردازد. نتایج به دست آمده با توجه به بررسی های انجام شده عبارت است از این که دامنة کاربرد این شیوة روایی در ادبیات فارسی چنان گسترده است که پیوستاری از متون داستانی منثورِ عامیانه تا آثار منظومِ عرفانی و تعلیمی را دربر می گیرد. شگرد داستان درونه ای در طیف گسترده ای از ژانرهای گوناگون حضور دارد؛ از گونه های تعلیمی گرفته تا گونه های روایت مدار. هم چنین با توجه به نقشی که داستان درونه ای در پیش برد پیرنگ دارد انواع سه گانة داستان درونه ای کشف شد: ابزاری، شالوده ای، و ترکیبی.
خوانش هرمنوتیکی- بینامتنی بیتی از دیوان حافظ بر مبنای نظریه بینامتنی «مایکل ریفاتر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این جستار بر آن است تا با تکیه و تأکید بر بیت «از حیای لب شیرین تو ای چشمة نوش/ غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست»، لایه های معنایی پنهان متن را بر اساس رویکرد تحلیل هرمنوتیکی- بینامتنی مورد نظر «مایکل ریفاتر» واکاوی نماید. اساس رویکرد هرمنوتیکی ساختارگرایانة ریفاتر بر این اصل استوار است که وجوه بینامتنی شعر، به کمک نادستوری ها (قاعده گریزی های ادبی) در گذر از سطح اولیه معنا (خوانش خطی) به سطح زیرین و ژرف ساخت شعر (خوانش غیرخطی) آشکار می شود. به عقیدة او، تلمیح یا نقل قول، هیپوگرامی است که پیشتر در متنی دیگر به فعلیت رسیده است و در متن حاضر به سبب نوع خوانش مخاطب، بازیابی و دلالت های آن کشف می گردد. از نتایج کاربست چارچوب نظری ریفاتر برمی آید که ماتریس اندیشة حافظ در این بیت، غنایی و رمانتیک است و هیپوگرام آن نیز کاملاً همسو و متناظر با معیارهای آن ماتریس بنا شده است. خواننده در فرایند خوانش، از سطح بینامتنیت آشکار به منظومة خسرو و شیرین نظامی (هیپوگرام کلیشه ای و توصیفی)، با یاری هیپوگرام های پیش فرض و معناییِ ذهن خویش، به کشف لایه های معنایی زیرین متن رهنمون می شود. در واکاوی زیرساخت معنایی متن، گویا حافظ با استفاده از تمام ظرفیت های معناآفرینی ایهام و جادوی مجاورت واژگان، در پی بازنمایی نوع مخاطبه و معاشقه با محبوب آرمانی خویش است.
بررسی استعارة هستی شناختی در کارآواهای خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، استعاره های هستی شناختی در کارآواهای خراسان جنوبی در دو بخش ""انسان به مثابة حوزة مبدأ"" و ""غیرانسان به مثابة حوزة مبدأ"" بررسی می شوند. اهمیت مقالة حاضر از این نظر است که اغلب پژوهش های انجام شده در زمینة کارآوا، پژوهش هایی مردم شناسانه و درجهت معرفی فرهنگ ملی محلی و با تأکید بر جنبة موسیقیایی بوده است و در هیچ کدام، با نگاه زبان شناختی و به طور خاص ازمنظر این مقاله به مقولة کارآوا پرداخته نشده است. ضرورت انجام این تحقیق این است که با گذر از نسل گذشته و رشد روزافزون فناوری دیری نخواهد پایید که مسائل مربوط به کار سهم کمتری در فکر و ذهن افراد داشته باشد و این بخش از فرهنگ عامه به فراموشی سپرده شود. بنابراین لازم است این فرهنگ شفاهی و غنی معرفی و ثبت شود. داده های پژوهش حاضر ازطریق بررسی منابع کتابخانه ای موجود در زمینة فرهنگ خراسان جنوبی و نیز مراجعة حضوری به روستاهایی در استان خراسان جنوبی به دست آمده است. هدف مقالة حاضر این است که با توجه به ادعای نظریة لیکاف و جانسون دربارة استعاره که آن را امری ذهنی می دانند و نه زبانی، نشان دهد که چگونه این تصویرسازی های ذهنی در آواهای روستایی برخاسته از تجربه های عینی روستاییان است.
بررسی روایت و عناصر داستانی در مجموعهکلاغ سه شنبه، اثر مهدی مرادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقدی بر متن چاپی تاریخ طبرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ طبرستان کتابی بسیار ارزشمند مشحون از مطالب تاریخی، جغرافیایی، ادب فارسی و عربی، اتیمولوژی و فقه اللغه، علم رجال، حکایات، شیعه شناسی و... است و دامنه مطالعاتی گسترده ای را در بر می گیرد؛ به ویژه در زمینه حکایت های تاریخی و ادبی و وقایع مربوط به جنبش های آزادی خواه که توسط بزرگان مفتخر به عنوان «سید» رهبری شده، کتابی بی نظیر و بی مانند است. متأسفانه این کتاب با داشتن حوزه دانش و اطلاعات وسیع، آن چنان که باید و شاید مورد توجه محققان و پژوهندگان واقع نشده است. یکی از این حوزه ها که اصلاً بدان توجه نشده، مسئله تصحیح و نسخه چاپی این اثر ارزشمند است. تنها نسخه چاپی موجود این کتاب به اهتمام عباس اقبال آشتیانی در سال های 1321-1320 ش به زیور طبع آراسته شده است. مزیّت بزرگ این چاپ استفاده از نسخه خطی متعلق به قبل از قرن دهم(تاریخ تحریر 978 ق،نسخه رمز گذاری شده با حرف الف) است که اکنون متاسفانه در هیچ یک از فهرست های نسخ خطی اثری از آن دیده نمی شود. در این مقاله کوشیده شده تا به تنها تصحیح موجود این کتاب نگاهی دقیق تر شود لذا بسیاری از پیشنهادها و گزینش های مصحح در متن کتاب به نقد کشیده شده و با درنگ و دقت بیشتر سعی شده است ضبط صحیح به خواننده نمایانده شود.
قصیدة النثر و جذورها الرومانسیّة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تناقش هذه المقالة أسس قصیدة النثر الفنیة وتحاول ان تبحث عن اشتراکها او تشابهها مع اسس المدرسة الرومانسیة واصولها. تلتقی قصیدةُ النثر فی معظم اسسها ومباحثها بالمذهب الرومانسی حتی کأنّها اعتمدت علیه واستفادت من مبادئه واصوله وحاولت ان تطوّرها تطورا یجعلها مختلفة عن الرومانسیة.یعتمد المذهب الرمانسی فی الشعر فی بعض قصائده علی النزعة التاملیة ،والصوفیة، و الدعوة الی الثورة و التمرّد علی قیود القدیم وتحطیهما، و الی الوحدة العضویة فی القصیدة التی دعت الیها الرومانسیة لاول مرة فی الأدب. کما انه تکلم لاول مرة عن الموسیقی الداخلیة وموسیقی الصور ، و دعا الی السهولة و البساطة فی التعبیر والاقتراب الی النثریة فی الشعر، وهذه هی الأصول التی تعتمد علیها قصیدة النثر و تقوم علیها لکنّها تطوّرها حتی تکاد تبدو مختلفة جدّاً مع جذورها الرومانسیّة .
بررسی ویژگی های سبکی کشف المحجوب با رویکرد نظریه ی انتقادی در چارچوب دستور نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار برآن است تا مختصات سبکی کشف المحجوب را بر اساس دو معنای اندیشگانی و بینا فردی (در دستور هلیدی) مورد بحث و بررسی قرار دهد. دراین بررسی ویژگی ها با توجه به یکی از معانی سبک -تکرار و برجستگی- مورد توجه می باشند. در تحلیل آمارها، نقش و بافت هریک از ویژگی ها در متن کتاب و گفتمان حاصل از آن، بررسی شده است. یکی از ویژگی های گفتمان صوفیه، درون گرایی است که در معنای تجربی به صورت استفاده ی فراوان از فرآیندهای تأکیدی اسنادی نشان داده شده است. از دیگر ویژگی های آن قطعیت کلام است که در معنای بینافردی در استفاده ی فراوان وجه خبری و تأکیدی بازتاب داشته است و اقناع مخاطب با ابزارهای خاص از فرانقش ها انجام گرفته است.
سبک شناسی گفته های داستانی در رمان الصبار سحر خلیفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«گفته های داستانی» ابزار بیان سخنان و اندیشه ها و بستری مناسب برای پیشبرد حوادث داستان است که بخش گستردة هر داستان را تشکیل میدهد؛ «راویتگر» باید بهگونهای آنها را در داستان بازنمایی کند که خواننده عمیقاٌ با داستان آشنا شود؛ از اینرو سبکشناسی بازنمایی گفتههای داستانی برای درک بهتر داستان ضروری مینماید. شیوههای بازنمایی گفتههای داستانی که از رابطة راویت گر با شخصیتهای داستانی به دست میآید، به پنج گونة مستقیم، غیر مستقیم، مستقیم آزاد، غیر مستقیم آزاد و گزارش روایتی تقسیم میشود.
مقالة پیشرو، به شیوة توصیفی ـ تحلیلی و ضمن ارائة جامعة کامل آماری از گفتههای داستانی، به تحلیل رمان الصبار (1976) میپردازد. یافتهها، نشان میدهد که شیوههای بازنمایی گفتة مستقیم، گزارش روایتی و گفتة مستقیم آزاد، به ترتیب بیشترین بسامد کاربرد را در رمان دارند؛ روایت گر، با استفاده از شیوههای گفتة مستقیم و مستقیم آزاد به شخصیتها اجازه داده تا به طور مستقیم با خوانندگان ارتباط برقرار کرده و آنها را با دغدغههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود آشنا نمایند؛ گاهی نیز خود زمام حوادث داستان را به دست گرفته و با شیوة گزارش روایتی، حوادث داستان را به پیش میبرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی شیوههای بازنمایی سخنان در رمان الصبار و تعیین بسامد کاربرد هر یک از شیوهها میباشد.
بررسی نشانه های زمانی و مکانی در کشف المحجوب، رسالة قشیریّه و تذکرةالأولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجّه به اهمیّت رمزپردازی روایت های عرفانی و لزوم تفسیر آنها در درک متن و حصول کارکردهای روایی آن، نشانه های روایت های مربوط به زمان و مکان را در سه اثر اصیل و تأثیرگذار کشف المحجوب، رسالة قشیریّه و تذکرةالأولیاء بررسی کرده ایم. حاصل این پژوهش نشان می دهد که بسیاری از نشانه ها چندلایه هستند و کارکرد ارجاعی دارند. نشانه های زمانی عمدتاً محملی برای بنیان نهادن «زمان دیگر» است تا عارف با شکستن زمان یا تفوّق بر آن بتواند به تجربة عرفانی دست یابد و امر قدسی برای او متجلّی شود. مکان ها و متعلّقات آنها نیز نشانه هایی هستند که در روساختی متفاوت، امّا با رمزگانی یگانه بار معنایی مشترکی را با خود حمل می کنند؛ روساخت های متعدّدی که در افق های فرهنگی مختلف، ابزاری برای انتقال و انعکاس احساس و نیز تجربة امر قدسی و تجربة دینی هستند.
عناصر شریعت دوگانه ی شاعری انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شریعت شاعری، مبتنی بر اصول، عناصر و راهبردهای هنری شاعران است و عناصر این شریعت در دوره های مختلف تاریخی و ادبی، بنا به شرایط اجتماعی، ابعاد شخصیّتی و الگوهای مختلف فکری- هنریِ هر یک از شاعران، جنبه ی نسبی و متغیّر پیدا کرده است. با توجه به شرایط درباری حاکم بر جامعه ی انوری و نیز افکار و الگوهای مادّی گرایانه ی وی، این شاعر ترجیح می دهد که تنها، شخصیّت مداح وهجاگویِ خود را رونمایی کند و بر این اساس، شریعت آغازین شاعری خود را بر دو محور ""گدایی های شاعرانه"" و توجه انحصاری به نوع ادبی ""مدیحه سرایی""- آن هم از نوع ستایش های ناسالم و غیرمنطقی- قرار می دهد؛ امّا با آشفتگی و نابسامانیِ پیش آمده از هجوم ترکان غُز و در پی آن حذف حمایتهای وابسته سازِ حاکمان سلجوقی، اولین نشانه های تحوّل در شخصیّت و شریعت شاعری انوری پدیدار می شود که شامل پشیمانی و سرخوردگی این شاعر از عناصر پیشین شریعت شاعری خود، همراه با نکوهش شعر(مدح) و شاعری (مدیحه سرایی) است. در این برهه، انوری با رونمایی از شخصیّتِ نوظهور خود با عنوان ""شخصیّت واعظ و ناقد""، عناصر سازنده ی شریعتِ نوپای خود را- در نقطه ی مقابل شریعت پیشین- بر پرهیز از گدایی های شاعرانه ، توصیه به عقل گرایی (برای مقابله با طمع ورزی)، اهمیّت دادن به سنّ کارآمدی شاعران (جهت پرهیز از هذیان گویی های شاعرانه)، لزوم نقش پذیری و نقش آفرینی شاعر در جامعه، و پرهیز از بردگی فکری (بویژه با دوری از خدمتِ درباریان) استوار می سازد.
مقاله به زبان فرانسه: از منطق استعاره ای تا فرهنگ شعر: استعاره به مثابه میانجی فرهنگی در «چشم گمراه» اثر مهدی اشرشور (De la logique métaphorique à la culture du poème : la métaphore comme médiateur culturel dans L’Œil de l’égaré d’El-Mehdi Acherchour)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نشان خواهیم داد که توالی استعاره ها در «چشم گمراه» اثر مهدی اشرشور به بافت فرهنگی اثر مرتبط است. بعضی تکواژها که استعاره ها بر پایه آنها ساخته شده اند مثل «دعا» و «زمزمه های بانوان» نقش عوامل اشاری را کامل می کنند. اما جذابیت این استعاره ها که بدنبال هم آمده اند، در این است که دنیاهای فرهنگی نامتجانس در آنها بگونه ای هماهنگ کنار هم قرار گرفته اند تا به خواننده فرهنگی متفاوت را معرفی کنند و بدین ترتیب واقعیتهای فرهنگی بافت خود را نشان دهند.
بینامتنی قرآن و نهج البلاغه در اشعار خیام نیشابوری و ابوالعلاء معرّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینامتنی نظریه ای است که به بررسی روابط بین متونی پرداخته و موجب آفرینش متن جدید می شود. بر اساس این نظریه، متون و گویندگان آنها متأثر از یکدیگر بوده و آگاهانه و یا ناخودآگاه از سرچشمه های ادبی و فکری یکدیگر بهره جسته اند. متون دینی از جمله منابعی است که شاعران فارسی و عربی از آن بهرة فراوان برده اند.
در ادبیات فارسی و عربی، تأثیر قرآن و نهج البلاغه بر احساس و آثار شاعران به روشنی دیده می شود. از جمله شاعرانی که تحت تأثیر این منابع برجستة دینی قرار گرفته اند، خیام نیشابوری و ابوالعلاء معرّی می باشند.
این دو شاعر در سروده هایشان با تأثر از قرآن کریم و نهج البلاغه، گاه واژگان را در متن شعری خود وارد ساخته و گاه با الهام از مفاهیم و آموزه های آن ها، محتوا و مضامین متعالی آن ها را در قصیده های خود تداعی ساخته اند؛ از این رو به نظر می رسد که نوع روابط بینامتنی اشعار این دو سراینده برجسته ی ادبیات فارسی و عربی با قرآن کریم و نهج البلاغه، بیشتر از نوع نفی متوازی(امتصاص) و گاه نفی جزئی(اجترار) باشد.
در این جستار برآنیم تا گزیده ای از اشعار شاعران یاد شده را از منظر روابط بینامتنی مورد بررسی قرار داده و پس از ارزیابی اشعار آنان بر اساس اصول و قواعد این نظریه، تأثیرپذیری آنان از آیات و روایات را تبیین کنیم.
قند پارسی در دیار هند (پژوهشی در سبک غزلیّات غلام احمد احمدی مدراسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غلام احمد احمدی مدراسی از جمله شاعران ناشناخته ی پارسی گوی هن د است که در اواخر دوره ی تیم وریان م ی زیست ه؛ تن ها اث ر باقی مان ده از این سراینده، منتخبی از غ زلیّ ات او است ک ه نسخه ای خطّی از آن در کتابخانه ی مجلس نگه داری می ش ود. احم دی مدراسی را می توان در ردیف ش اعران درجه ی دوم این دوره به شمار آورد؛ شاعرانی که شاید در قالب ها و مضامین شعر فارسی تحوّلی پدید نیاورده اند؛ امّا شعرشان نمودی از نخستین حرکت ها برای آغاز دوره ای است که بعدها به بازگشت ادبی شهرت یافت و انگیزه ی پرداختن به چنین سراینده ای در این مقاله نیز همین نکته است. غزل های احم دی مدراسی چه از نظر لف ظ و چه از نظر محتوا و مضم ون، به ش عر شاعران سبک عراقی شبیه است. اشعار او ساده، روان و از تکلّف و پیچیدگی به دورند و از تشبیهات و استعارات غریب و مضمون پردازی های دور از ذهن سبک هندی در سروده های او خبری نیست. روش این پژوهش، تحلیل سبکی غزلیّات شاعر است.
تداخل سطوح روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نظر تئوری سطوح روایی را می توان به سه سطح تقسیم کرد که درهم فرورفتنِ آن ها تداخل سطوح روایی (metalepsis) نامیده می شود. به عبارت دیگر، متالپسیس «هر نوع دخالت راوی یا راویت شنوی برون داستانی در سطح داستانی یا هر نوع دخالتِ شخصیت های سطح داستانی در دنیای راویت درونه ای یا بالعکس هر نوع دخالت شخصیّت های داستان درونه ای در سطح داستانی است». از این رو، در تمامی روایت هایی که دارای داستان درونه ای هستند، استعدادی بالقوه برای آمیختگی این سطوح وجود دارد. سؤالات این پژوهش عبارتند از این که: 1) تداخل سطوح روایی چیست وآیا این شیوه در داستان های پست مدرن وجود دارد یا ریشه در داستان گوییِ کلاسیک دارد؟ 2) کارکردها و تأثیرات استفاده از این شیوه در متون روایی چیست؟ 3) شیوه های تداخل سطوح روایی به چند نوع تقسیم می شود؟ در جستار حاضر تنها در پی تعریف و تبیین مبانی نظریِ این ابزار روایت شناسی هستیم.