این مقاله به زبان فارسى پیشرفته اى مى پردازد که با حفظ هویت تاریخى و فرهنگى خو د و حرکت در مرزهاى فرهنگ، دانش و فن آورى روز جهان، ظرفیت بالایى در ترجمه، انتقال و تولید علم، از خود نشان مى دهد و در انجام وظیفه ملى و جهانى خود، هیچگاه تحت تأثیر زبان هاى دیگر قرار نمى گیرد. بلکه با سعهء صدر وکمال جویى مخصوص به خود، به تعامل صحیح با زبان هاى با شکوه جهان از جمله فرانسه، انگلیسى، عربى و... توجه دارد. رکن و جوهر اصلى اصلى این مقاله ""اصول و قواعد دستورى لغات و اصطلاحات علمى و فنى معاصر"" در زبان فارسى است و امیدوارم مجموعه مقالات من در این خصوص، شکل کاملى از این ایدهء تحول آفرین را ارائه نموده و دریچه جدیدى به زبان علم در زبان فارسى بگشاید.
در مقاله حاضر ، لغت و اصطلاح ، رابطه آن دو و عوامل پیدایش اصطلاحات ، مورد بحث قرار گرفته ، آنگاه ضمن مقایسه فرهنگ با فرهنگنامه و برابرنامه ، به پیشینه هر یک اشاره شده است و طبقه بندی گونه های مختلف فرهنگها مورد ارزیابی قرار گرفته و در پایان ، ویژگیهایی که یک فرهنگ تخصصی از نظر اطلاع رسانی باید دارا باشد ، ارائه گردیده است .
تحولات علمى و دگرگونى هاى پر شتاب دنیاى علم، زبان هاى مختلف دنیا را به تعامل و داد و ستد واداشته است. البته این تعامل در حوزه دستورى و ساختمانى (زیر ساخت) بسیارکند و به سختى صورت مى پذیرد لیکن در حوزه لغوى و معنایى (رو ساخت) روان تر و به آسانى اتفاق مى افتد. زبان فارسى در جایگاهى است که باید از آن به یکى از زبان هاى پویا و زنده دنیا نام برد. زبانى که درگذشته ظرفیت بسیار بالایى از آن در تولید علم و دانش سراغ داریم و در دنیاى کنونى هم مهم ترین وظیفه او استفاده از حداکثر ظرفیت خود، براى انتقال و از آن مهم تر تولید علم است. به طورى که نخست لغات و عبارات و اصطلاحات ساخته شده هماهنگ با اصول ساختارى و دستورى زبان فارسى باشند و دوم با شاخص هاى زیبایى شناختى لغوى، آوایى و معنایى همخوان و متناسب باشند. این مقاله مى کوشد ساختمان دستورى لغات و اصطلاحات علمى و فنى معاصر را تعیین نماید.