فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
تخلّص در غزل، ذکر نام شعری شاعر، در پایان غزل است که بعد از دوره مغول رواج یافت، گرچه پیش از آن نیز، بعضی از شاعران، تخلّص خود را در غزل ذکر می کردند. شاعران دوره بازگشت در سرودن غزل، از سعدی و حافظ پیروی می کردند و می خواستند در هر مورد، روش استادان خود را کاملاً تقلید کنند؛ از این رو، در ذکر تخلّص غزل نیز، از این دو استاد غزل پیروی می کردند. معمولاً تخلّص در آخرین بیت غزل ذکر می شود؛ اما گاه غزلسرایان، به دلایلی، از جمله مدح و نیز آوردن تمثیل، تخلّص را در بیت ماقبل آخر ذکر کرده اند. بندرت شاعران بنا به دلایلی چون ناتمام ماندن غزل و نیز به سبب آن که نخواسته اند نام شعری خود را در کنار نام ممدوح بیاورند، تخلّص خود را ذکر نکرده اند و اغلب ضمیر «من» را جایگزین تخلّص خود ساخته اند. در این مقاله، همچنین به زاویه دید در تخلّص، ایهام در تخلّص، صفت های تخلّص و مضامینی که در کنار تخلّص
می آید، پرداخته می شود. علاوه بر این در این مقاله، تخلّص در غزل های نظیره وار دوره بازگشت با تخلّص در غزل سعدی و حافظ مقایسه می گردد تا جنبه های خاص کاربرد تخلّص در غزل این دو استاد غزلپرداز مشخص شود و میزان تقلید نظیره سرایان در کاربرد تخلّص روشن گردد.
نوآوری های ناصرخسرو در سنت قصیده سرایی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مطلع در غزل های نظیره وار دوره بازگشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره بازگشت ادبی، شاعران به پیروی از شیوه شاعران سبک خراسانی و عراقی پرداختند و در این میان، غزل سرایان دوره بازگشت، پیروی از غزل های سعدی و حافظ را مد نظر قرار دادند و غزل های نظیره وار خویش را به وجود آوردند. در غزل های مزبور «مطلع» از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا غالب شاعران دوره بازگشت با توجه به بیت اول غزل های سعدی و حافظ که در عین حال تعیین کننده قافیه و ردیف و وزن غزل نظیره وار بود به سرودن غزل پرداختند. در مطلع غزل های سعدی و حافظ، واژگان خوش آهنگ که در عین حال از شایستگی و خوشایندی لازم برای ورود به بحث برخوردار باشد، جایگاه ویژه ای دارد. همچنین عناصر بلاغی، از جمله تاکید و تقریر و انکار، در این گونه غزل ها دیده می شود، نیز یکی از شیوه ها برای برجسته سازی مطلع غزل، استفاده از جمله های پرسشی و عاطفی است برخی از مطلع ها نیز با شیوه ای داستانی که عنصر گفتگو در آن نقش بسزایی دارد، شروع شده اند. مقایسه مطلع غزل های ده شاعر دوره بازگشت با غزل های سرمشق آن ها می تواند میزان توانایی این شاعران را در رویارویی با سرمشق های خود، برای خواننده روشن سازد.
تصویر آفرینی ردیف در غزل فارسی
حوزه های تخصصی:
پیوست ها و گسست های ساختاری در غزل مولانا
حوزه های تخصصی:
غزل مولانا در بلنداییاست که نقل و نه بعد از آن، نظیریبرایش یافت نمیشود. شعریساختمند که بر محور عمودیزبان قوام یافته و از طریق روایت گریو تمثیل گوییو پرورش استعاره به وحدت و انسجام رسیده است، اما استحکام غزل مولانا بر موسیقیاستوار است، و اگرچه وحدت معناییو موسیقاییدارد و مضمون هایتخیلیو رنگارنگ، ولینوعیگسست در تار و پود زیرینش دیده میشود. مقاله میکوشد نشانه هاییاز پیوست ها و گسست هایساختاریدر غزل هایاو را بیابد.
کلیات: شش غزل از شمس حاجی
حوزه های تخصصی:
چهار پاره
حوزه های تخصصی:
ساختار منسجم غزلیات حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی ۱۳۸۸ شماره۱
حوزه های تخصصی:
شعر حافظ در عین انسجام ساختاری، ظاهری پاشان و گسسته دارد. برخی منکران، به اعتبار این ظاهر بر حافظ خرده می گرفتند که هر بیتش سخنی مجزاست، برخی نیز برای بی اعتبار کردن حرف اصلی حافظ، ابیات او را از هم تفکیک می کردند تا از زهر انتقادهای وی بکاهند، لیکن در دوره معاصر بدون توجه به این سابقه تاریخی، استقلال ابیات را هنر حافظ شمرده اند. در مقاله حاضر، پس از بحث و بررسی درباره عوامل پیدایش این تصورها، به تبیین ضرورت ساختار منسجم غزل حافظ پرداخته ایم و با ذکر یک نمونه از هر یک از ساختارهای عرفانی، رندی، عاشقانه و قلندری، طرح اصلی غزلها و چگونگی پیوند ابیات را روشن کرده ایم.
راویان شعر پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۸ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
از جمله سنتهای شعر پارسی که ریشه در ادبیات سامانی و شعر ستایشی و درباری دارد و حتی میتوان پیشینه آن را تا ادبیات پیش از اسلام و بهویژه آیین گوسانی پارتی نیز باز پس برد، روایت شعر است. در ادب عرب نیز روایت، پیشینه¬ا¬ی دراز دارد و یگانه راهی بوده است که یادگارهای ادبی اعراب را از دوره جاهلی به روزگار اسلامی رسانیده است. روایت در پارسی، خوانده شدن شعر بر زبان راویان خوشآوازی بوده است که از سوی شاعر، عهده¬دار گزارش سخن او بوده¬اند. در این مقاله پیشینه روایت شعر در ایران، زمینه¬های پیدایش آن، نامهای برجای مانده از راویان، کارکردهای آنان و سرانجام، دگرگونیهای راه یافته در مفهوم روایت بررسی شده است. در بخشی از مقاله نیز به پیشینه روایت در ادب عرب و پژوهش در سرچشمه روایت پارسی و پیوند آن با ادب عربی پرداخته شده است.
رباعی و موضوع مرگ در رباعیات مولانا
حوزه های تخصصی:
رباعی، یکیاز قالب هایشعریاست که ابداع آن را در زبان فارسیدانسته اند. از آن جا که در این قالب، مفهومیمنحصر گنجانده میشود و وزنیخاص در آن بکار میرود، کاربرد آن را در زبان فارسیکمتر از دیگر قالب هایشعریمیبینیم. مولانا نیز در خیل اشعارش، به سرایش رباعیپرداخته و در این باره مهارتیویژه را بکار بسته است. در این مقاله به بررسیمساله مرگ و آن سویمرگ و اندیشه هایمولانا در این باب میپردازیم. بدین ترتیب با اندیشه هایویدرباره مرگ، که میان انسان ها مشترک است، حیات بعد از مرگ و حیات آخروی، که جایمحاسبه اعمال این جهانیاست، آشنا میشویم.