قصاید مصنوع که بیشتر در آنها قواعد عروض و قافیه و صنایع شعری طرح می شود، یکی از شیوه های ارائه ادب تعلیمی است که سرایندگان آنها در سایه عرض هنر، به آموزش هنرهای ادبی نیز توجه کرده اند. در پژوهش های محقّقین تا کنون تعریفی دقیق از قصیده مصنوع و انواع آن داده نشده و اغلب، این نام را هم بر منظومه های وزنیّه، هم بر بدیعیّه ها و هم بر قصاید مُوَشَّح نهاده اند. در این مقاله ضمن تعریف قصیده مصنوع و تفکیک انواع آن و بررسی سابقه و سیر تاریخی قصاید مصنوع، دو نمونه ناشناخته و کهن از این قصاید معرفی شده است. نخستین قصیده با نام مخزن السّرور و مجمع البحور سروده بهاءالدّین ساوجی و دومی با نام روضه السُّحور و دره البحور از سراینده ای به نام نصرالله عراقی است که هر دو از شعرای نیمه دوم قرن هفتم و نیمه نخست قرن هشتم هستند و در دربار تاج الدّین علی عراقی حاکم کرمان و بم وسیرجان می زیستند. در هیچ یک از پژوهش های معاصرین و حتی منابع دستنویس و نسبتاً کهن از این دو قصیده که تنها یک نسخه از آنها برجای مانده سخن نرفته است. از آگاهی های مندرج در مقدمه و متن این قصاید می توان دانست که بهاءالدّین ساوجی و نصرالله عراقی بعد از سیّد ذوالفقار شروانی و فخری اصفهانی سومین و چهارمین سراینده قصاید مصنوعند.
تمدن دره سند، عنوان تمدنی است که از هزاره سوم تا 1500 قبل از میلاد در دره رود سند و در قسمتی از شبه قاره، رونق داشته و یکی از عالی ترین و نخستین تمدن های جهان محسوب می شود. این تمدن بوسیله اکتشافاتی که از 1922 م به بعد در موهنجو دارو درهاراپا به عمل آمده کشف شده و این دو مکان مراکز اصلی دره سند و شهرهای عمده آن بوده اند.
این تمدن از آغاز تاکنون هنرمندان، نویسندگان، دانشمندان و شاعران و عارفان بسیاری را به جامعه انسانی تحویل داده است که یکی از آنان میرصوبدارخان تالپور فرزند و ولیعهد میر فتحعلی خان- فاتح سند- بود. او در سال 1217 هجری برابر با 1802 میلادی ساعتی پیش از مرگ پدر به دنیا آمد و در سال 1262 هجری برابر با 1846 میلادی در حالی که فقط 44 سال داشت در نهایت ناگواری در تبعیدگاه خود کلکته دارفانی را وداع گفت. وی صاحب چندین مثنوی به سبک مثنوی های نظامی شاعر قرن ششم ایران است. مثنوی جدایی نامه که در سال 1260 هجری سروده شده همان گونه که از نام آن بر می آید داستان جدایی او از زادگاه اوست و در بحر متقارب یعنی «فعولن فعولن فعولن فعل» سروده شده که وزنی حماسی است و شاهنامه فردوسی، حماسه بزرگ ملت ایران نیز در همین بحر عروضی سروده شده است. من نام این اثر یعنی جدایی نامه میرصوبدار خان را«حماسه غم» می گذارم و در این مقاله به نقد و بررسی آن می پردازم.