فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از بارزترین ویژگی های داستان مدرنیستی معاصر استفاده از صناعات روایی فراوان در آن است. نویسندگان مدرنیست روزگار معاصر برای عرضه ی هستی شناسیِ نوین خود همواره از تکنیک های روایی پیچیده بهره گرفته اند و از روایت های کلاسیک و خطّیِ سده های پیشین دوری جسته اند. هوشنگ گلشیری یکی از داستان نویسان روزگار ماست که با بهره گیری از صناعات روایی فراوان آثاری پیچیده، چندلایه و دیریاب خلق کرده است. روایت پیچیده ی داستان های گلشیری از مهم ترین مشخّصه های سبک داستان نویسی اوست.
در این پژوهش براساس نظریه ی ژنت، روایت شناس ساختارگرا، داستان کوتاهِ معصوم دوم روایت شناسی و تحلیل شده است. پس از گزارش نظریه ی ژنت، سه سطح رواییِ داستان، متنِ روایی و روایت گریِ این داستان کوتاه و مؤلّفه های رابط این سطوح «زمان دستوری: نظم و ترتیب، تداوم، بسامد»، «وجه یا حال و هوا: فاصله و کانونی شدگی» و «صدا یا لحن» تحلیل و بررسی می شود تا فنون و صناعاتِ کاربستی هوشنگ گلشیری در خلق این اثر نشان داده شود و نیز معلوم گردد که گلشیری به گونه ای مدرنیستی از این مؤلّفه های روایی استفاده کرده است. هدف این پژوهش آن است نشان دهد مطالعه ی ساختارِ روایی آثار گلشیری به درک پیچیدگی های آن ها کمک می کند و منجر به شناخت بیش تر جنبه های معنایی می شود.
هزار و یک داستان
قهرمان مسأله دار در رمان های مدیر مدرسه و سووشون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور رنسانس و انقلاب صنعتی در اروپا، رمان به سبب برخورداری از قابلیت نشاندادن واقعیتهای زندگی، جای حماسه را میگیرد و در نیمه اول قرن بیستم، جورج لوکاچ، رمانهای رئالیستی را به عنوان اصلی ترین شکل اثر ادبی همخوان با جامعه بورژوایی مطرح میکند. پس از او پیرو و همفکرش، لوسین گلدمن نیز هر اثر سازگار با رئالیسم را اثری ارزشمند میداند، بنابراین با توجه به دیدگاههای این دو مارکسیست، در رمانهای رئالیستی شخصیتهایی وجود دارند که به سبب پای بندی به اصول و ارزش های راستین پروبلماتیک(مسألهدار)اند. از دیدگاه لوکاچ و گلدمن، قهرمان پروبلماتیک، فردی مسألهدار، بیآینده، معترض و پرمشکل است که در جهانی تباه، جویای ارزشهای کیفی و اصیل انسانی است. کنش و عملکرد چنین قهرمانانی، با لحاظ برخی تفاوتها و تشابهات، در رمانهای رئالیستی ایرانی نیز موجود است. در این پژوهش ضمن توضیح و تبیین قهرمان پروبلماتیک، رمانهای مدیر مدرسه جلال آلاحمد و سووشون سیمین دانشور از این جنبه مورد بررسی قرار می گیرند. قهرمانان این دو رمان به ترتیب (مدیر و یوسف) به دلیل مخالفت با جامعه تباه خود، بهعنوان افرادی پروبلماتیک معرفی میشوند.
لحن، صحنه پردازی و فضا ابزار انتقاد و اعتراض بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بر آنیم تا با نگاه تأویل گرانه به عناصر داستانی، صحنه پردازی، فضاسازی و لحن شخصیت ها در تاریخ بیهقی و با کمک گرفتن از تداعی معانی و مفاهیم در محور عمودی و افقی کلام، این فرضیه را اثبات کنیم که ابوالفضل بیهقی از طریق عناصر مذکور، علاوه بر نوشتن تاریخ و داستان پردازی و زینت و آراستن کلام، از حکومت مسعود غزنوی و فضای غیرقابل اعتماد دربار او انتقاد کرده است. پس می توان ادعا کرد که قلم بیهقی، صرفاً محافظه کار نیست؛ بلکه قلم وی توأم با انتقاد است، انتقاد از مفاسدی که منجر به شیوع بی اعتمادی در دربار سلطان مسعود شده است؛ البته انتقادی زیرکانه و همراه با رعایت شأن پادشاه.
بررسی بازتاب کودتای 28 مرداد 1332 در آثار داستانی ابراهیم گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودتای 28 مرداد 1332 یکی از سه حادثه مهم سیاسی و تأثیرگذار یکصد سال اخیر تاریخ معاصر ایران است. انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی، دو حادثه دیگر این قرن به شمار می روند. این واقعه علاوه بر بازتاب گسترده به صورت صریح و پوشیده در ادبیات داستانی، در شکل گیری جریان سمبولیسم ادبی تأثیر داشته است. بسیاری از نویسندگان روشنفکر و مبارز به دلیل فشار و اختناق حاکم بر جامعه، با زبان و بیانی رمزی و تمثیلی در نقد مسائل اجتماعی- سیاسی کوشیدند و مسائلی همچون شکست جنبش ملی، روحیه یأس و ناامیدی، استقرار استبداد داخلی و نفوذ مجدّد استعمار در مرکز توجه آنان قرار گرفت. در پژوهش های ادبی، انعکاس و به ویژه نتایج حادثه کودتا در داستان نویسی معاصر کاویده نشده است. در این پژوهش، نحوه انعکاس کودتا در آثار داستانی ابراهیم گلستان به شیوه توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که انعکاس این رویداد در داستان های ابراهیم گلستان بیشتر در حوزه درونمایه، شخصیت و فضاسازی است. درونمایه هایی مانند عدم اتّحاد و همدلی در میان آدمها، دخالت بیگانگان در عرصه های سیاسی و فرهنگی و اعتراض به جوّ اختناق زده و ناامن جامعه، روحیه یأس و ناامیدی و شکست و تردید و پوچی در شخصیت های داستانی و توصیف فضای استبدادی و تیره جامعه، بازتاب کودتا را در داستان های گلستان نشان می دهد. گلستان در این داستان ها به صورت غیر مستقیم و با استفاده از نماد و تمثیل، انتقاد خود را نسبت به اوضاع جامعه بیان کرده است.
دربار ناصری، محمل گذر از روزگار قصه بلند سنتی (رمانس) به عصر رمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره های گذار در ترسیم دقیق سیر تاریخ ادبیات و تعیین علل تغییر انواع ادبی و ذوق ادبی اهمیت بسیار دارد. در تاریخ ادبیات داستانی ایرانی، یکی از این دوره های مهم گذر، دوران گذار از قصه بلند سنتی (رمانس) به رمان است. در این مقاله، ضمن نگاه به اولین رمان گونه هایی که در ادبیات فارسی پدید آمده است، به بررسی علل تکوین این آثار مرحله گذار پرداخته و نشان داده شده است که چگونه مجموعه عواملی که در پیوند با دربار ناصرالدین شاه قاجار بود، هرچند از جهاتی موجبات کندی این تغییر را به وجود آورد، نهایتا در شکل گیری جریان تغییر سمت و سوی ادبیات داستانی به سوی عصر رمان موثر بود؛ چنانکه می توان دربار ناصری را محمل گذر از قصه سنتی به عصر رمان دانست.
مولفه های پایداری در سیمای شخصیت های رمان دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چه چیزهایی مایه ایستادگی و پیروزی رزمندگان بر دشمن مهاجم بود؟ در این مقاله این مهم در رمان های دفاع مقدس ریشه یابی و تقسیم بندی شده است.شخصیت، یکی از عناصر اصلی رمان است که با محتوا و درون مایه و شکل اثر، رابطه نزدیکی دارد. انگیزه و عمل شخصیت، بازتابی از مسایل اجتماعی است. بررسی شخصیت در رمان دفاع مقدس، کلید درک انگیزه و اندیشه مبارزان در طول هشت سال جنگ تحمیلی است. آنچه در شخصیت های رمان دفاع مقدس بیشتر نمود دارد؛ چرایی دفاع است نه چگونگی دفاع. این نکته در فکر و عمل کاملا آشکار است.
سطوح فکری و کنشی مبارزان، بیانگر دلایل و نوع مقاومت در برابر دشمن است و عوامل و مولفه های پایداری ملت ایران را نشان می دهد. فکر و عمل شخصیت های رمان، زمینه های عقیدتی و اجتماعی و تاریخی مقاومت را بیان می کند. در بررسی شخصیت ها، هویت دینی و عرفانی رزمندگان در ارتباط با امام و مردم و انقلاب اسلامی، عوامل اصلی پایداری در برابر دشمن هستند و وحدت عقیدتی و عاطفی رزمندگان با خود و خانواده ها، تقویت روحیه مقاومت است. ماهیت رمان دفاع مقدس نیز چیزی جدای از این مولفه ها نیست. در این نوشتار سعی شده است این عوامل، به عنوان مهمترین مولفه های پایداری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند.
تحلیل گفتمانی شازده کوچولو (نظام معنایی منسجم تشکیل شده از ساختارهای تودرتو،تسلسلی و تکراری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحلیل گفتمانی «شازده کوچولو» تلاش بر این است که از نشانه ها ی منفرد، کلان نشانه ها ، خرد نشانه ها و یا مجموعه ای از نشانه ها عبور کنیم تا بتوانیم به ورای نشانه ها یعنی آنجایی که نشانه ها با یکدیگر تعامل برقرار می کنند برسیم تا به خوانشی گفتمانی دست یابیم. بدین منظور، تلاش می کنیم تا این روایت را به عناصر سازنده آن تقلیل دهیم تا به این هدف برسیم که معنا چگونه در این روایت ظاهر می شود. بر این باوریم که «شازده کوچولو» روایتی اســت با ساختاری منســجم که دلالت معنایی واحدی را می توان از آن دریافت کرد. به همین دلیل می خواهیم بدانیم که چرا این انسجام معنایی و تعامل بین عناصر وجود دارد؟ و چرا ساختار این روایت تسلسلی، تودرتو و تکراری است؟ و چرا گفته پرداز القاء تکثر ساختار را دارد؟
«جریان سیال ذهن» در داستان های «مصطفی مستور»
حوزه های تخصصی:
با شکوفایی جریانِ عظیمِ «مدرنیسم» در قرن بیستم که همه حوزه های حیاتِ بشری را تحتِ سیطره خویش قرار داد، در ادبیات نیز شاهد دگردیسیِ رمان و پیدایشِ شیوه های نوینی برای روایتِ داستان بودیم. اصطلاح استعاریِ «جریان سیال ذهن» که نخستین بار توسط «ویلیام جیمز» آمریکایی در حوزه علم روانشناسی مطرح شد، طیِ همین پروسه «مدرنیسم» واردِ حوزه ادبیاتِ داستانی شده، به شیوه ای مدرن به روایتِ رمان مبدل گشت. در قالبِ این مقاله کوشیده ایم پس از اشاره ای گذرا به ویژگی ها و مشخصه های «جریان سیال ذهن» با انتخابِ داستان هایی از «مصطفی مستور» که آثارش بیشترین شباهت را به شیوه «جریان سیال ذهن» دارد، آنها را از منظرِ انطباق با معیارهای داستانِ «جریان سیال ذهن» مورد بررسی و نقد قرار دهیم. به بیانِ دیگر این مقاله در صدد پاسخگویی به این پرسش است که می توان تعدادی از داستان های «مصطفی مستور» را – آنگونه که آیا برخی از منتقدین گفته اند- در مجموعه داستان های «جریان سیال ذهن» جای داد؟
در کنار آنچه به عنوان هدف غایی این مقاله عنوان شد، باید گفت که صفت «جریان سیال ذهن» به آن دسته از داستان ها اطلاق می شود که دارنده همه یا بخش اعظمی از ویژگی های «جریان سیال ذهن» باشد. بدین ترتیب نمونه های مستخرج و ارائه شده از داستان های مستور برای تک تک ویژگی های «جریان سیال ذهن» نه به معنای قطعیتِ انتسابِ آنها به این شیوه از داستان پردازی، بلکه کوششی است تا درصدِ وجودِ این ویژگی ها و شدت و ضعفِ آنها در داستان های موردِ بررسی نشان داده شود
بررسی ساختاری رمان کلیدربر اساس نظریه برمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه ساختاری به آثار ادبی به سبب بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی پیوند آنها، زمینه های دریافت شایسته تر از ماهیت ادبیات را فراهم می آورد، و با ارائه شگردهای خلق آثار برتر ادبی می تواند به گسترش الگو های پردازش اثر ادبی کمک کند. در میان منتقدان ساختار گرا، گروهی به فرمهای روایی و بررسی عناصر داستان و قوانین ترکیب آنها پرداخته اند، که در این میان «کلود برمون» با ابداع یک نظام مبتنی بر نمایش شکل واره ای، طرحی را پیشنهاد می کند که بر پایه چگونگی روابط بین کوچک ترین واحدها استوار است. رمان بلند کلیدر، اثری تو در تو و گسترده است که محورها و جریانهای چند گانه، آن را شکل داده اند. برای بررسی ساختاری متن این رمان ناچار باید ابتدا طرح کلی آن را استخراج کرد، و سپس به تحلیل آن پرداخت. در تجزیه رمان به طرح اولیه ، شخصیتها، به میزان شرکت در زنجیره حوادث و نقششان در ساختن نقاط اوج در درجه اهمیت قرار می گیرند. قدرت یک رمان واقع گرا چون کلیدر در تعداد پی رفتهای کامل و چگونگی چینش و رابطه علی و معلولی برقرار شده در میان آنهاست. تعداد پی رفتهای اصلی معمولاً به تعداد نقاط اوج داستانی وابسته اند. هر شخصیت در طول رمان با پی رفتهای متعدد ایفای نقش می کند، ولی همه آنها در ایجاد ساختمان اصلی داستان نقش محوری ندارند. بنابراین رمان کلیدر، ترکیبی منطقی از پی رفتهای محوری است که در ارتباطی معنادار با پی رفتهای فرعی و ثانوی هستند، و تعداد شخصیتهای آن تحت تاثیر عواملی چون موضوع، فضای کلی، تعداد روایتهای اصلی، ساختمان قدرتمند روایتها و ارتباط هدف دار آنها با یکدیگر قرار دارد.