فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۲٬۱۴۴ مورد.
نقد ریخت شناختی حکایتهای کشف المحجوب و تذکره الاولیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل ریخت شناختی به روش ولادیمیر پراپ در حدود 200 حکایت عارفانه از دو کتاب ارزشمند کشف المحجوب و تذکره الاولیا مشخص کرد که در خویشکاری خاص عارفانه ها، که کرامت در جایگاه برجسته و نقطه عطف داستان واقع است، تابع معنای دامنه بیشتری نسبت به گونه های دیگر (عامیانه ها، عاشقانه ها و ...) دارد. با وجود اینکه تعداد نقش ویژه ها محدود است از گوناگونی بسیاری برخوردار است. تنها عامل همسانی در چنین آرایشهای کوچک مقیاس با رنگهای متنوع، جایگاه نقش ویژه هاست؛ همچون قرار گرفتن کدهای رمز در محلهای ویژه در راستای همخوانی با نقطه عطف داستان در این تحقیق، سه حوزه کنش، مشخص شد و تعداد خویشکاریها به 11 رسید که بعضی با آنچه در عامیانه ها وجود دارد، همسان، و بعضی دیگر جدید و خاص عارفانه هاست.
عرفان پست مدرن و عرفان اسلامی؛ تفاوتها و رویکردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشته حاضر مروری اجمالی بر مبنای فکری، جهت گیریهای بنیادین و وجوه اختلاف عرفان (بر مبنای شریعت) اسلامی و عرفان (سکولار) پست مدرن دارد. عرفان در اصطلاح اسلامی آن، ظرفیت و نیروی شناخت درونی و قلبی است که به موجب آن انسان عارف به افقهای برتری از کمال در ارتباط خود با خداوند دست می یابد. رسیدن به آن ظرفیت و دست یابی به این کمال، در گرو گذشتن از علایق دنیوی و خود نفسانی است. با طی چنین مسیری، انسان عارف خویشتن حقیقی و الهی خود را در پیوند با حقیقت مطلق هستی می یابد. اما عرفان در اصطلاح مکاتب باطن گرای نوین و معنویتهای جدید در جوامع پیشرفته، بویژه از دیدگاه مکتب پست مدرن، صرفا فرآیندی ذهنی و خیالی است. در این گونه از نگرش عرفانی، دیگر دل آدمی به عنوان گرانیگاه معرفت تلقی نمی شود و در تعالیم آن تصفیه باطن از تعلقات و طی مراتب کمال معنوی جایگاهی ندارد، بلکه این فرآیند راهکاری است برای جلوگیری از به تحلیل رفتن قوای فکری، روحی و جسمی آدمی در مسیر شتابزده ای که امروزه در حرکت به سوی قله های پیشرفت مادی دارد. انسان متمدن با استفاده از ابزار عرفان در صدد تغییر موقت ذائقه زندگی است تا در بهره مندیهای مادی دچار یکنواختی نشود و بیشترین بهره مندی و لذت را از زندگی طبیعی ببرد. بنابراین، عرفان پست مدرن به عنوان شیوه ای معنوی در خدمت اهداف مادی قرار می گیرد.
«نماد آیینه در اندیشه مولوی»
حوزه های تخصصی:
نماد و نمادپردازی ابزاری بوده است به درازای عمر بشر که در زندگی و هنر خویش از آن سود جسته است. در این بین شعرا و عارفانی چون مولوی از این قاعده مستثنی نبوده و در هنر خویش برای بیان مفاهیم متعالی عرفانی از آن بهره ها برده اند. مولوی نیز در بیان نکات و لطایف عرفانی از نمادها و سمبولهای کثیری استفاده کرده که گستردگی دامنه آن شاید در ادبیات کهن ایران زمین بی نظیر باشد. یکی از این نمادها «آیینه» می باشد که مولانا از آن برای تجلی اسرار الهی نمونه ها دارد. تمثیلات و قصص مولوی در مثنوی و استفاده از آیینه در داستانهای آن اثر بی بدیل برای بیان مسایل عرفانی قابل توجه می نماید، آیینه ای که در پاره ای موارد، خود ذات اقدس اله بیان شده است. و همچنین دیدگاه عرفا و خلط مسئله آینه و جام جم از طرفی در ادبیات عرفانی ایران زمین مهم و قابل بررسی است.
نماد پرندگان در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به منظور بررسی نمادهای پرندگان در مثنوی مولانا با روش کتابخانه ای نوشته شده است. نگارنده پس از استخراج تمام کاربردهای پرندگان با استفاده از روش تحلیل محتوا به طبقه بندی، توصیف و بیان معانی نمادین آنها پرداخته است. بر اساس یافته های این گفتار در مثنوی از 30 پرنده با نام و صدها پرنده بی نام سخن به میان آمده که گوشه ای از نمادپردازی مولانا را تشکیل داده است. یکی از نتایج مهم این بررسی این است که پرندگان در تحلیل نهایی خود، نمادی از سر گذشت روح انسان در قفس تن و دنیای مادی را بازگو می کنند.
معانی و مفاهیم نمادین پرندگن با ویژگیهای طبیعی آنها پیوندی ناگسستنی دارد. افزون بر آن، آموزه های دینی، فرهنگی و نیز اساطیری که در طول زمان در اطراف هر یک از آنها شکل گرفته است در مفاهیم ویژه ای که مولانا از آنها ارایه می کند، نقش و تاثیر فوق العاده ای دارد. در مجموع می توان گفت پاره ای از برداشتهای مولانا از پرندگان کاملا ابداعی و بی سابقه است و برخی دیگر در سنتهای فرهنگی ریشه دارد. شکل گیری مفاهیم نمادین پرندگان در مثنوی از یک سو از جهان بینی خاص مولانا سرچشمه گرفته و از سوی دیگر، ناشی از برداشتهای شخصی و قریحه توانای اوست.
عشق چیست
نردبان سلوک
حوزه های تخصصی:
سخن نو درباره اندیشه کهن حماسه هایعرفانیو سفرنامه هایروحانیگفتن اگر چه محال نیست، بس دشوار مینماید، بویژه سخن گفتن از سنت دیرینه دیرپایحکایت پرواز و معراجِ روح آدمیبه سویجایگاه برینِ دیرین، چه به صورت داستان هایمعراج و چه در قالب حکایت هایتمثیلیرمزیپرواز مرغان روح. سخن از حکایت سفرنامه روح آدمیاست؛ یعنیمعراج. موضوع معراج نامه ها سفر است. مسافران معراج نامه ها، شارحان سفرنامه روح خویشند. آنان حکایتِ سفرِ خویش از عالم خاک به افلاک را بازگو میکنند. مسافران این سفر زائرانیهستند که پله هاینردبان سلوک را میپیمایند و موانع و منازل و افلاک را در مینوردند، تا به معرفت، حقیقت و زیارت حق نایل شوند. نقل سفرنامه هایروحانی معنویاگرچه با زبان معیار هنجار قابل بیان نیست، اما این مسافران محاکات اندوه خویش را در حیطه فرازمانی، در شرایط فرامکانیو با بیانیفرازبانیبازگو میکنند. همین ویژگیهایفراهنجار است که اصالت نو شدن این آثار را با پیشینه سنت، ریشه دار میگرداند و قرون متمادیتوجه شاعران و نویسندگان را به خود معطوف میدارد. این مقاله سعیدارد تا از میان آثار مکتوب موجود ادبیایران و جهان، پیش گامانیرا که به بیان سفر معنویخویش ـ معراج ـ پرداخته اند، برجسته ترین آن ها را بر شمارد. بویژه متعالیترین آن ها یعنیمعراج مقدس حضرت رسول (ص) که تاثیرگذارترین آن ها بر سایر معراج ها نیز بوده است، تا شیوه بیان هر یک را در معراج روحانی، عقلانیو انفسیآنان در طریق پیمودن مدارج نردبان سلوک، از زبان ایشان بازگوید.
شرح ابن ابی الحدید بر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازتعمق دانشمندان، سخن پردازان و شارحان بزرگ دنیا، در اقیانوس بیکران نهج البلاغه قرن ها می گذرد، اما هنوز جان کلام مولا امیرالمومنین امام علی(ع) به کمال، توصیف و تبیین نشده است، چراکه نهج البلاغه ، دانشنامه الهی، درون کلام خالق و والاتر از کلام مخلوق است و دوامتیاز ویژه دارد: یک فصاحت و بلاغت و دیگری چند بعدی بودن آن؛ گنجینه ای بی پایان که از امیر بی بدیل ملک سخن علی بن ابی طالب(ع)سرزده است؛همو که فرمود: «به راستی ما فرماندهان سپاه سخنیم؛ریشه دخت سخن در میان ما دویده و جا گرفته و شاخه هایش برسرما آویخته است»(خطبه 233). به خاطر چنین ویژگی های بی نظیری است که شارحان بی شماری تلاش کرده اند نهج البلاغه را به دقت مورد بررسی و کنکاش قراردهند؛کنه سخن مولا را به فراخور معرفت خود دریابند و به خواننده منتقل نمایند. ابن ابی الحدید یکی از ده ها شارح بزرگترین شاهکار ادبی بشر میان عرب و عجم می باشد که در تفسیر« اخو القرآن» قلم فرسایی کرده است.این مقاله برآنست ضمن معرفی معروفترین شرح نهج البلاغه (شرح ابن ابی الحدید)و شخصیت خالق آن، روش وی در این اثر را مورد نقد و بررسی قرار دهد و به این سوال پاسخ دهد که : آیا شرح بیست جلدی ابن ابی الحدید، به واقع، تبیین دقیق کلام نورانی و روشنگر امیرالمومنین امام علی – علیه السلام – هست یا نه.
انسانی متفاوت، عرفانی متفاوت (درنگی در مکتب ادبی و عرفانی پائولوکوئیلو)
منبع:
سوره ۱۳۸۶ شماره ۳۱
حوزه های تخصصی:
مولانا و گیر و دار جبر و اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسالهی جبر و اختیار یا آزاد بودن و یا آزاد نبودن انسان در انجام کارها و افعال موضوعی است که همراه با خردگرایی و خردوری انسان و بارمند بودن به آن اگرچه از هنگام ظهور فلاسفه در یونان بوده است؛ اما در تمدن و فرهنگ خاورمیانه، بویژه در ایران پس از ظهور اسلام و گرویدن ایرانیان به آیین تازه و آشنایی آنان با فلاسفه های ارسطو افلاطون و نو افلاطونیان از راه ترجمه های عربی مورد توجه قرار گرفت، و این باور اگرچه وسیله فرقهی خردگرای اسلامی به نام معتزله در تمدن اسلامی رواج پیدا کرد اما فرقهی اشعریه یا اشاعره به مبارزه با آن پرداخت، و پس از مدتها همین باور خردمندی انسان وسیلهی فرقهی دیگر اسلامی نشر و تبلیغ شد چنانکه دیوان شاعران در سده های پنجم و ششم از همین باور پر است.مولانا جلال الدین را که می توان در سیر ادبیات منظوم ایران «متمم» شعر و نظم عارفانه به شمار آورد با توجه به عقلمند بودن انسان در اثر عرفانی خود – مثنوی- در ضمن داستانها و تمثیل ها خواسته است انسان را مختار و آزاد معرفی کند، اما باید گفت در این داستانها با توجه به مسایل جبری که برای اثبات مختار بودن انسان به نظم کشیده باز هم در اثبات اختیار آنچنان که به جبر استناد کرده و خود نیز طبق روش افتنانی در مثنوی نتوانسته است از کمند جبر رها شود و گویی در میان این دو نیروی حاکم بر سرنوشت انسان غربت زده در پهنهی گیتی درگیر بوده است در این نوشته مواردی را از مثنوی با توجه به این دو موضوع فراهم کرده و از نظر می گذراند.
شاهنامه و نجوم
حوزه های تخصصی:
در دنیای پُر از راز و رمز شاهنامة فردوسی، و در کنار شگفتی های ادبی و هنری که این اثر حماسی و ملّی را در ردیف بزرگ ترین شاهکارهای حماسی جهان قرار می دهد، آن چه کمتر مورد توجّه قرار گرفته است، آشنایی این حکیم بزرگ با علوم و فنون روز و بازتاب دانش ها و اطلاعات خود در شاهنامه است. آشنایی و حتی دانایی بسیارِ او در علم نجوم نیز امری است که نباید از آن به سادگی گذشت. پژوهش حاضر بر آن است تا از این منظر به این اثر بزرگ بپردازد.
زیبایی شناسی زبان در نوبت سوم کشف الاسرار
حوزه های تخصصی:
آنچه بیش از هر چیز در نتیجة تحقیق در سبک ادبی بخش سوم کشف الاسرار به چشم می خورد، کشف توازن های بسیار موسیقایی (لفظی و معنوی) در بند بند این پیکرة نگارین است: توازن ها و نگارگری هایی از نوع سجع، جناس، تناسب و طباق و ... . حال آنکه با تأملی ژرف تر درمی یابیم که حضور شیوه ها و شگردهای تازه تر اما پنهانی است که افزون بر شیوه های پیدای قاعده افزایی، سبب سحرانگیزی و دلربایی هر چه بیشتر نثر میبدی شده است.
در این گفتار با ذکر نمونه هایی از مجلدات ده گانة این اثر بر این باوریم که شاید انواع شیوه های هنجارگریزی زبان ـ به ویژه هنجارگریزی نحوی ـ و شگردهایی چون خلاف آمد، غافلگیری، عکس، متناقض نما و ...، بیش از شیوه های مرسوم بلاغت سنتی در شکل گیری زبان مؤثر و مهیج نویسندة توانای این اثر کارگر افتاده است؛ شیوه های تازه ای که حاصل جست وجو در ظرفیت های بالقوه و بی انتهای پنهان زبان است.
شیخ چغندر فضیل عیاض ایرانی
منبع:
حافظ اسفند ۱۳۸۶ شماره ۴۸
حوزه های تخصصی: