فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۲٬۱۵۶ مورد.
تاملی در کاربرد اصطلاح «تشبیه و تنزیه» در متون ادبی ـ عرفانی فارسی
حوزه های تخصصی:
«تشبیه و تنزیه» از جمله اصطلاحات عرفانی است که در حوزه هایی مانند ادبیات، تفسیر، کلام و ملل و نحل نیز مورد توجه است. این دو اصطلاح در نشانه شناسی زبان عرفانی از حیث ساختار در ردیف «اصطلاحات زوجی» قرار می گیرد. کاربرد این دو ترکیب در کنار هم بعد از ابن عربی رواج بیشتری داشت. وی با بیان نظریه خویش، اعتقاد به تشبیه و تنزیه را در مسیری تازه افکند که بعدها بسیاری از عرفا و ادبای اندیشمند تحت تاثیر نظریه و تفکر او قرار گرفتند. در این مقاله سابقه کاربرد این دو اصطلاح در شعر و ادب فارسی و متون مختلف بررسی می شود. بیان ارزش و اهمیّت این دو اصطلاح به عنوان یکی از موضوعات بحث انگیز در دوره های مختلف، بررسی سیر تحولات معنایی و گستردگی قلمرو کاربرد این دو واژه در متون گوناگون از اهداف دیگر این مقاله است.
دو عالم دستگاه
تصوف در مکتب خراسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خراسان به عنوان مهد تصوف از قدیم در پرورش و رشد تصوف تاثیر قابل ملاحظه ای داشته است، در نگاهی به تاریخ تصوف و عرفان، کمتر شهر و روستایی در خراسان است که در آن صوفی بنام نباشد و از وجود چهره های شاخص و آثار برجسته و طریقت های مشهور و اندیشه های بلند، می توان آن را دریافت. تصوف خراسان دارای ویژگی هایی چون: مشایخ صاحب نام، آمیختگی تصوف با فتوت و عیاری، سماع، تعالیم فرقه ملامتیه، برنامه های مدون خانقاه، رواج شعر و شاعری در برنامه های خانقاه، تلاش برای صلح جهانی، ارتباط با ائمه شیعه، و پای بندی شدید به شریعت، موضع گیری در قبال زور و ستمگری، تلاش علمی، باطن گرایی، و گرایش نخبگان بوده است. و همین خصوصیات باعث آفرینش آثار و نتایج مهمی چون تصوف و فتوت و شعر عرفانی و نزدیکی تصوف به تشیع و نهضت های دینی و اجتماعی گردید.
اشارات سبحانی.بررسی دیدگاه های متعارض در باب شطح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شطح از جمله معدود موضوعاتی است که دیدگاههای گوناگون و متعارضی در باب آن وجود دارد.حتی در میان بزرگان عرفان و فلسفه نیز توافق چندانی دیده نمی شود؛از حدکفرآمیز خواندن و خوارداتشن تاوحی گونه دانستن و دراوج نشاندن.اساس اندیشه موافقان برتاویل و تفسیرشطح است که به گونه ای که دربرخی تاویل ها نسبت معقولی میان دال و مدلول وجود ندارد.مخالفان شطح به معنای ملفوظ و دلالت های نخستینو قاموسی کلمات توجه کرده اند و کسانی چون غزالی که درطیف تشرع و عرفان قراردارند،انتساب این گونه عبارات را به عارفان انکار می کنند یامحل تردید می دانند.پژوهشگران متاخری چون استیس و دیگران باتوجه به دیدگاه های جدید چون هرمنوتیک و خوانش هیا گوناگون متن به بیان ویژگی های شطرح پرداخته اند.این پژوهش ،بیان و تحلیل این دیدگاه هاست.
جلوه های طنزهای عرفانی در مثنوی های عطار
حوزه های تخصصی:
طنز یکی از فروع ادبیات انتقادی و اجتماعی است که در ادبیات کهن فارسی، به عنوان نوع ادبی مستقل شناخته نشده و حدود مشخصی با دیگر مضامین انتقادی و خنده آمیز چون هجو و هزل و مطایبه نداشته است. و از واژه طنز، اغلب معنی لغوی آن یعنی مسخره کردن و طعنه زدن مد نظر شاعران و نویسندگان بوده است، ولی معنی امروزی آن که جنبه انتقاد غیر مستقیم اجتماعی با چاشنی خنده، که بعد تعلیمی و اصلاح طلبی و آموزندگی آن مراد است از واژه satire اروپایی اخذ شده است که در حقیقت اعتراضی است بر مشکلات و نابسامانی ها و بی رسمی ها که در یک جامعه وجود دارد و گویی جامعه و مسئولان امر نمی خواهند این اعتراض ها را مستقیم و بی پرده بشنوند و وجدان بیدار و ضمیر آگاه برخی شاعران و نویسندگان با بزرگ نمایی و نمایان تر جلوه دادن جهات زشت و منفی و معایب و نواقص پدیده ها و روابط حاکم در حیات اجتماعی، در صدد تذکر، اصلاح و رفع آنها بر می آیند.
یکی از بهترین جلوه های شکل گیری طنز از زبان فرزانگان شوریده حال ( عقلای مجانین) در متون عرفانی در قالب تمثیل و حکایت است و این ویژگی در مثنوی های شاعر عارفی چون عطار جلی خاص دارد.
زهد پارسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهل حقیقت بر این باورند که زهد و ورع یا پارسایی دو مقام از مقامات سلوک است. زهد در لغت به معنی بی رغبت شدن است (لغت نامه دهخدا: ذیل لغت). اهل حقیقت با تکیه بر آیه 86 از سوره 11 قرآن کریم که می فرماید: «بقیه الله خیر لکم»، زهد را با همان بار معنایی بی رغبتی در سه چیز می دانند: دنیا، خلق، خود. ورع یا پارسایی نیز در لغت به معنی پرهیزگار شدن و پرهیزگاری و در اصطلاح عرفانی، اجتناب و خودداری کردن است از هر آنچه که مورد پسند نیست. بنابراین زهد پارسا گریز از هر سه مرتبه زهد است. در این مقاله، افزون بر بررسی این دو مقام، با بیان اختلاف آرای عرفا درباره مقدم یا متاخر بودن این دو، به انعکاس اندیشه شاعر بزرگ، بیدل دهلوی، درباره این دو اصطلاح عرفانی در دیوانش می پردازیم. شباهت یا تفاوت بار معنایی کلام وی درباره زهد و پارسایی با متون ناب عرفانی پیش از زمان شاعر و علل آن، از دیگر مواردی است که در این نوشتار به آن پرداخته شده است.
عرفان سنایی
حوزه های تخصصی:
سنایی، پدرِ ادبیات عرفانی فارسی است که برای نخستین بار مضامین عرفانی را با فرهنگ عامیانه و حکایتِ تمثیلی درآمیخته و منظومه های تعلیمی خَلق کرده و راهی نو گشوده است. او مبتکر شعرهای قلندری و عاشقانه و خراباتی بوده و اکثر آموزه های صوفیانه را با بیانی زیبا و آموزنده ارائه نموده است. در این مقاله مکتب عرفانی سنایی، طریقت عشق و جمال، معرفی می گردد و دلایل آن نیز آورده می شود. مطالعه ای درباره دین و مذهب سنایی و اندیشه های او در اخلاق اجتماعی و نوآوری در ادبیات زهد و تاثیر او در شاعران و عارفانِ پس از خود به ویژه عطار و مولوی بررسی شده و مثنوی معنوی را فرزند حدیقه الحقیقه و بلکه شرحی بر آن نشان داده است.
جمال شناسی شعر مولانا در مثنوی شریف
حوزه های تخصصی:
این مقاله که از یک پژوهش دراز دامن درباب زیبایی شناسی سخن مولانا در مثنوی شریف، برگرفته شده، بر آن است تا نحوه سخن گفتن و شیوه انتقال معانی بلند عارفانه مولانا را از رهگذر تصویرهای شاعرانه نشان دهد.
بنابراین پس از یک در آمد کوتاه، طرز تلقی مولانا را از زیبایی یا به سخن دیگر نگرش زیبایی شناسانه او را به اختصار بررسی کرده ام و سپس «تصویر» را به مثابه یگانه ابزار نمایش صورت های ذهنی شاعر، معرفی کرده، آن گاه برای نمودن توانایی مولانا در این امر، ابزارهای تصویر آفرینی او را در مثنوی نشان داده ام. در این بخش نگاهی گذرا به زیباشناسی حکایت های مثنوی، افکنده و سپس تشبیه، استعاره، کنایه، پارادوکس و حسامیزی های این اثر تعلیمی را با نمونه هایی معدود، معرفی کرده ام.
پژوهشی در سبک المقال لفک العقال
حوزه های تخصصی:
ابو محمدعبدالواحد محمد ابن الطواح، از مشاهیرمورخان و عرفای مغربی است که با نگارش سبک المقال لفک العقال یکی از مهمترین نوشته های تذکره ای ـ عرفانی مغرب و اندلس را پدید آورد. این پژوهش به بررسی و تحلیل مطالب، شیوه تدوین، اسلوب نگارش و منابع مورد استفاده ابن الطواح در این کتاب پرداخته و و بدین نتیجه دست یافته که کتاب مشتمل بر شرح زندگانی و تجارب عرفانی بیست و شش تن از عرفای مغرب و اندلس در سده هفتم و هشتم است و از آنجا که نویسنده شخصاً با اغلب اصحاب تراجم از نزدیک آشنایی داشته و نیز به جهت انعکاس گزیده های عرفانی منظوم یا منثور، اعتبار و ارزشی منحصر به فرد دارد.
حکایت های عرفانی و نقش آن ها در گفتمان منثور صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دقیقه اصلی این مقاله تبیین اهمیت و نشان دادن جایگاه حکایت در آثار منثور عرفانی است. از همینرو با اختیار منظری که تصوف را نگاه هنری و جمال شناسانه به الاهیات و دین می داند، یکی از فرم های پربسامد و هنری نثر عرفانی، یعنی «حکایت» بررسی شده است. بعد از تعریف لغوی و اصطلاحی و بیان قواعد اصلی و ویژگی هایش، اهمیت و کارکردهای آن در تصوف خاطر نشان شده و در ادامه بعد از بحث در باب شیوه های مختلف طبقه بندی حکایت های صوفیانه، با استناد به آثار برتر منثور عرفانی تقسیم بندی متفاوتی از این نوع حکایت ها در سه دسته رئالیستی ، خارق العاده و ابداعی ارائه شده است.
ر
دعای صادقه
از دنیای چاوسر تا عرفان عطار (نگاهی به مجلس مرغان و منطق الطیر)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های تحکیم حیات علمی و هنری هر ملت، ارتباط با جریان های فکری و هنری جهان است. رابطه یی که در آن ضمن حفظ و تقویت اصالت خود، با تغذیه از منابع علمی راه خود را در میدان های نوجویی و نوآوری ادامه دهد و بی گمان آنچه بیش از همه اعماق روح یک ملت را باز می تاباند، اثر می گذارد و تاثیر می پذیرد، ادبیات اوست.در نگره ادبیات تطبیقی به هدف بازشناسی اصالت و دریافت همسانی ها و ناهمسانی ها، با جستاری دوباره در منطق الطیر، این اثر گرانسنگ عرفان و ادب فارسی را با یکی از مشاهیر آثار ادبیات انگلیس در ترازوی قیاس نهادیم. حاصل، مقاله پیش روست که در آن پیش از همه به معرفی «جفری چاوسر» پدر ادبیات انگلیس و منظومه «مجلس مرغان» وی پرداخته ایم و با اذعان به اشراف مخاطبان فصلنامه عرفان به زندگی و ابعاد عرفانی شخصیت عطار و آثار وی، با رعایت ایجاز به مقایسه دو اثر دست زدیم.
حدیقه ای گمنام و گران سنگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شیخ احمد جام ژنده پیل (536-440 ه. ق) و خاندان دانشی و با فضل و فرهنگ وی در ادبیات عرفانی و نظام خانقاهی و تصوف خراسان بزرگ -و بلکه ایران- از چهره های موثر و درخشان بوده اند.متاسفانه آثار متعدد عرفانی شیخ احمد و فرزندان و اعقاب وی هنوز برای عموم اهل تحقیق شناخته شده نیست و طبعا بسیاری از جلوه ها و ظرافت ها و ارزش های ادبی، عرفانی و زوایای تاریخی و افق های اندیشه ورزانه این آثار ناشناخته مانده است.این نوشته به معرفی اثری از آثار گمنام ولی ارزشمند این خاندان می پردازد: «حدیقه الحقیقه» اثری از قطب الدین محمد بن مطهر بن احمد جام.
مضامین عرفانی در غزلیات صائب
حوزه های تخصصی:
"صائب تبریزی شاعر توانمند و ادیب هنرمندی است که در روزگار خود در هند، ایران و آسیای میانه شهرت بسزایی یافته بود، و این عظمت و افتخار آنگاه برای وی حاصل شده است که در شیوه شاعری طرزی نو و در محتوای سخنش به ایراد نکته های دقیق اخلاقی، حکمی، اجتماعی و عرفانی پرداخته است که به اشعار، شکوه و جلال خاصی بخشیده است.
سبک شعری صائب به شیوه شاعران عهد صفوی، پر از مضمون های دقیق و اندیشه های باریک و خیال های دیریاب، به ویژه تمثیلات یا معادله هایی است که مخصوصا در غزلیات به بهترین وجه آمده است.
اغلب در بررسی غزلیات صائب، تنها به مضامین باریک ادبی و کلام تخیلی و دور از ذهن او توجه کرده اند. اما به مضامین والای عرفانی و صوفیانه صائب نپرداخته اند.
هیچ گاه صائب به عنوان شاعر عارف و پایبند به آرا و اندیشه های صوفیانه در عهد صفویه مورد نظر نبوده است. نگارنده در صدد است به این موضوع بپردازد که شعر صائب علاوه بر جنبه های ادبی، اجتماعی، حکمی و اخلاقی، دارای مضامین بلند عرفانی است و به حق می توان گفت صائب شاعر بی مدعایی بوده است که غزلیاتش تبلوری از افکار و اندیشه های صوفیانه است.
"