درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۲٬۱۴۴ مورد.
۴۴۱.

الحقیقة المحمدیة فی مدائح الخاقانی الشروانی النبویة(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: المدیح النبوی الحقیقة المحمدیة تفضیل النبی الخاقانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۰ تعداد دانلود : ۱۲۰۸
المدیح النبوی من الأعراض الشعریة التی تکاد تشترک مضامینها بین جمیع الشعراء ومن أهم المضامین التی تناولها الشعراء فی المدیح النبوی یمکن التطرق إلی معجزات النبی (ص) والتوسل به ومکارم أخلاقه. أمّا الموضوع الرئیس والذی یشکل حجر الأساس فی المدائح النبویة هو ""الحقیقة المحمدیة"" المشهورة بین العرفاء والأوساط الصوفیة وهی مما استقاه ابن عربی من حدیث النبی (ص) ""کنتُ نبیّاً وآدمُ بین الماء والطین."" ومن خلال هذه الحقیقة یتجلّی کمال الکائنات فی الإنسان الکامل الذی یتمثل فی شخصیة الرسول الأکرم(ص). ومن أسس هذه الحقیقة یمکن الإشارة إلی: 1. خلق نور رسول الإسلام (ص) قبل خلق الکائنات ونبوته قبل أن یُخلق آدم (ع) 2. تفضیله علی المخلوقات وعلی جمیع الأنبیاء. 3. أنه هو الغرض الأول لخلق العالم. وبهذا الصدد لقد حاول الباحثان تسلیط الضوء علی المدائح النبویة لدی الشاعر الفارسی الخاقانی الشروانی واستکشاف الحقیقة المحمدیة فیها حیث تبیّن أن الخالقانی من القائلین بالحقیقة المحمدیة.
۴۴۲.

مهلتی بایست تا خون شیر شد (زایش شمس تبریزی از خون حسین بن منصور حلاج در یک نسخه تعزیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حسین بن منصور حلاج شمس تبریزی مولانا تعزیه روایت نمایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۵ تعداد دانلود : ۳۶۳
احتمالاً اصل و مبدأ تعزیه یا شبیه را باید در آیین های پیش از اسلام واکاوی کرد که پس از اسلام، با الهام از فاجعه کربلا به عنوان یک نمایش دینی نمود یافت و در دور تکاملی، اشخاص و قصه های دیگری نیز به آن افزوده شد. نسخه تعزیه/شبیه «حسین بن منصور حلاج» یکی از این دگردیسی های مضمونی تعزیه است که در آن، نطفه شمس تبریزی از خون کشته حسین بن منصور حلاج بسته می شود. شخصیت های اصلی این اثر، حسین بن منصور حلاج، شمس تبریزی، ملای روم (مولانا) و دختر و همسر وی هستند. این مقاله ضمن بررسی شخصیت و ساختار قصه پردازی و روایت در تعزیه/شبیه حلاج، به علل این دگردیسی مضمونی می پردازد. مطابق یافته ها، شمس در روایتی جدید و اسطوره ای، فرزند دختر مولانا و وجه دیگر شخصیت حلاج است و نویسنده بی نام این نسخه تعزیه که با زیست و اندیشه این سه عارف بزرگ (حلاج، شمس و مولانا) آشنا بوده، روایتی اسلامی-شیعی و اسطوره ای از آن ارایه داده است.
۴۴۳.

بررسی مفهوم تکاملی مرگ در اشعار مولانا براساس نظریه استعاره شناختی مدل فرهنگی استعاره زنجیره بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی تکامل مرگ استعاره مفهومی استعاره زنجیره بزرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۵ تعداد دانلود : ۴۴۸
در نگاه زبان شناسان شناختی، استعاره مفهومی به هرگونه فهم و بیان تصورات انتزاعی در قالب تصورات ملموس اطلاق می شود. در این پژوهش، از میان راهکارهای مختلفی که لیکاف و ترنر در تحلیل استعاره مفهومی استفاده کرده اند، با استفاده از ویژگی سلسله مراتبی مدل استعاره زنجیره بزرگ، به بررسی مفهوم تکامل در اشعار مولانا پرداخته می شود. بررسی اشعار مولانا نشان داد خصوصیت سلسله مراتبی استعاره زنجیره بزرگ که نشان دهنده نوعی تکامل است، در نظام ذهنی مولانا نیز برقرار است. او تکامل انسان را در گذشتن از قالب جمادات و گیاهان و حیوانات و حتی خود انسان و رسیدن به مراتب بالاتر یعنی فرشتگان و قرب الهی بیان می دارد که این دو مرتبه اخیر از نظر زبان شناسان شناختی دور مانده است. مولانا شرط گذشتن و عبور از مراتب پایین تر را مردن و فنا می داند و آن را با نوعی استعاره جهتی یعنی حرکت روبه جلو نشان می دهد که در آن، درک استعاری ویژگی های یک ماهیت در یک سطح، از طریق ویژگی های یک ماهیت در سطح دیگر امکان پذیر است؛ یعنی هر بار با زایشی مجدد روبه رو هستیم. با توجه به ماهیت جهانی جسم انسان و محققاً الگوهای جهانی تعاملات فیزیکی ما با جهان، این نوع رابطه در میان فرهنگ های مختلف همچنان تا حدی یکسان عمل می کند، اما جهان بینی و تجربیات مولانا تکاملی افزون تر از نگاه زبان شناسان برای انسان ترسیم کرده است.
۴۴۴.

دیگری به مثابه خود ارتباط شمس و مولانا از دیدگاه ژاک لکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لکان دیگری خود شمس تبریزی مولوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۷ تعداد دانلود : ۶۳۸
مفهوم «دیگری»، از وجوه ممتاز و واسازانه دستگاه نظری ژاک لکان و یکی از مهم ترین فراروی های او از اندیشه فرویدی است. دستگاه فکری فروید بر مفهوم «خود» بنا شده بود. وی بخش اعظم مباحث مربوط به ناخودآگاهی روان را در رابطه با «خود»ی تعریف کرده بود که ذاتی روشن و قوام یافته داشت و حدفاصل «نهاد» و «فراخود» بود، اما لکان از همان آغاز در تعریف وجودی «خود» شک کرد و نشان داد در مراحل رشد روانی انسان، هیچ گاه تصویری یکه و همگن از «خود» وجود ندارد. به تعبیر لکان، «خود» همان دیالکتیک «خود-دیگری» شکل گرفته در مرحله خیالی و نمادین است. «دیگری» بخش وجودی «خود»، و از همان آغاز آمیخته با آن است. «دیگری» به طرق مختلف درونی می شود و آمیخته با «خود» همیشه در روان حاضر است (حتی برداشت و تصویر از «خود» نیز آمیخته «دیگری» ذهنی است). زمانی که «دیگری» به مثابه متعینی بیرونی وجود دارد، ممکن است به شدیدترین شکل ممکن درونی سازی و همذات پنداری شود و حیاتی ذهنی یابد؛ همان چیزی که در رابطه شمس و مولانا شاهدش هستیم: دو روح سرگشته ای که هریک امکانات ذهنی و روانی خود را در دیگری می بیند و هردو در طول فرایند کشف یکدیگر، مرتباً دیالکتیک «خود-دیگری» ذهنی شان را بر هم اعمال می کنند. اگر از منظر شمس به این رفت وبرگشت های روانی بنگریم، درمی یابیم که اساس رابطه او و مولانا، جابه جایی های مکرر موقعیت ذهنی عاشقی و معشوقی برای هردو آن هاست؛ به گونه ای که در تمثیل های مختلف تکرارشونده می توان وجوهی از این آیینه گردانی ها را در مقالات شمس یافت.
۴۴۵.

تحلیل حجاب عرفانی از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حجاب عرفانی ابنعربی معرفت‏شناسی هستی شناسی سیر و سلوک واردات قلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۱ تعداد دانلود : ۹۸۹
حجاب عرفانی، یکی از موضوع های مهم در سنت عرفانی اول و دوم است. ابن عربی، عارف قرن هفتم، با کاربرد آیات و احادیث، وجود حجاب عرفانی را ثابت کرد. او عالم هستی را نتیجة تجلی اسماء و صفات خداوند می داند و از سوی دیگر همین اسماء و صفات خدا، خود حجابی بین بنده و پروردگار است؛ این حجاب ها سبب می شود تا انسان خداوند را نشناسد. ازنظر هستی شناسی، این حجاب ها زدوده نمی شوند؛ زیرا احدیتِ ذات خداوند را آشکار می کنند و این زدودن به نابودی ممکنات می انجامد؛ اما از دیدگاه سیر و سلوکی، سالک این حجاب ها را با پیمودن مقامات و احوال می تواند کنار زند و به قرب الهی دست یابد. رفع حجاب، به کشف و آگاهی سالک از امور غیبی و واردات قلبی می انجامد و سبب شناخت او از خداوند می شود. پس می توان گفت، حجاب های معرفت شناختی با سلوک و حجاب های هستی شناختی با معرفت زدوده می شوند. درنتیجه حجاب در سنت عرفانی اول یک کاستی و نقص است و سالک باید به زدودن آن توجه کند؛ اما در سنت عرفانی دوم، حجاب یک واقعیتی است که در چینش نظام هستی تأثیر می گذارد و درواقع کمال است؛ رفع حجاب در اینجا معنی ندارد و فقط رفت وآمد در حجاب و گذر از حجابی به حجابی دیگر منظور است. ابن عربی برای انواع حجاب و زدودن آنها دسته بندی ای ارائه می کند که درخور تفکر است؛ به همین سبب لازم است حجاب عرفانی در سیستم فکری او به روش توصیفی تحلیلی، بررسی و از ناسازگاری های ظاهری آن در نظام فکری اش گره گشایی شود.
۴۴۶.

تأثیرپذیری متقابل مکتب تصوف و فتوت دربارة نقش و کارکرد پیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فتوت فتوت نامه تصوف پیر سیر و سلوک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۱ تعداد دانلود : ۸۷۸
فتوت یا جوانمردی عنوان یک مکتب دینی است که در طول تاریخ، ارتباط نزدیکی با مکتب تصوف برقرار کرد. این دو مکتب بر یکدیگر تأثیر متقابل گذاشتند. از اصول مهم تصوف و فتوت، در زمینة هدایت مریدان، انتخاب پیر و اطاعت و فرمانبرداری از او در طریقت است. پیر فردی نیک سرشت و آزاد از تعلقات است که با پیمودن راه معرفت و رستگاری، راهنمای سالکان در مسیر دشوار سلوک می شود. پیر با حمایت خود از مرید، مرتبة او را در نزد پروردگار بالا می برد. او با همت خود، مرید را از سستی ورزیدن در مسیر سلوک بازمی دارد؛ همچنین او را از هواهای نفسانی و دام های شیطان نجات می دهد و تا زمانی که مرید را به رستگاری نرساند از رسالت خود بازنمی ایستد. این مقاله می کوشد تأثیر متقابل این مسئله را در دو مکتب تصوف و فتوت بررسی کند؛ همچنین برای پژوهشگران آینده که در این زمینه پژوهش خواهند کرد، مسیری را هموار کند. این مقاله افزون بر واکاوی جایگاه پیر در مکتب تصوف و فتوت، تأثیر این دو مکتب را بر یکدیگر با توجه به سه وجه مشترک آنها در زمینة پیر بررسی می کند؛ این سه وجه عبارت است از: نقش و تأثیر پیران در تربیت مریدان، شرایط پیران واقعی، طبقه بندی پیران.
۴۴۷.

Le concept de l’amour dans la littérature persane classique: entre sensualité physique et spiritualité mystique(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: La poésie persane l’amour charnel la morale Hâfez Saadî le mysticisme l’imaginaire

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۱ تعداد دانلود : ۹۹۱
Pour des raisons d’ordres moral et culturel, l’art iranien, dans toutes ses manifestations, théâtrale ou romanesque, dans la poésie ou dans la peinture, s’est fait, tout au long de son histoire, un monde imaginaire particulier où l’amour sensuel trouverait rarement lieu d’expression, et cela à travers l’ambigüité et la suggestion. Cet amour fait en effet diluer, si ce n’est étouffer, sa force à travers le texte et met ainsi son lecteur en face d’une double interprétation. Ce dernier se met en pendule entre le ciel et la terre. Aussi, peut-on parler d’une «expression obliquede l’amour charnel» à l’œuvre dans, par exemple, la littérature persane classique, laquelle donne une place primordiale à ce concept d’amour ainsi qu’à la description de l’être aimé dans un langage camouflé qui ne manque en rien à stimuler la sensualité du lecteur. Cette littérature est pour ainsi dire pleine de sensations charnelles qui, vu leurs manifestations indirectes, ont donné l’objet à de différentes interprétations chez les critiques. Les uns ont voulu voir comme platonique l’amour exprimé dans la poésie persane classique tandis que d’autres l’ont considéré comme parfaitement physique. Notre objectif, dans cet article, est d’examiner par une étude thématique et dans une approche socio-historique, les modalités de la présence du concept de l’amour dans la poésie classique iranienne, et cela en nous appuyant sur deux poètes phares de cette littérature, Hâfez et Saadî, tout en essayant de mettre en évidence les facteurs, historique, morale ou culturel qui caractérisent ce concept, et qui font que l’amour s’exprime d’une manière équivoque
۴۴۸.

تحلیل منطق الطیر و مصیبت نامه ی عطار نیشابوری بر اساس نظریه ی سازنده گرایی ویگوتسکی و برونر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عطار نیشابوری منطق الطیر مصیبت نامه سازنده گرایی ویگوتسکی برونر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۹ تعداد دانلود : ۷۱۹
سازنده گرایی به عنوان نظریه ای نوین در حوزه ی فلسفه ی تعلیم و یادگیری، قابلیت تحلیل و بررسی متن های تعلیمی و عرفانی را داراست. طبق این نظریه، انسان ها در درک و یادگیری مفاهیم و واقعیت ها به نحو بارزی سهیم هستند. بنابر این دیدگاه، انسان ها درک و فهم و دانش تازه ی خود را از راه تعاملِ بین آنچه از قبل می دانند، با اندیشه ها، رویدادها و فعالیت هایی که با آن ها روبرو می شوند، می سازند. در این مقاله، تلاش شده است، دو منظومه ی منطق الطیر و مصیبت نامه ی عطار نیشابوری، بر اساس شیوه های سازنده ی تعالیم عرفانی، ضمن تمرکز بر تعالیم راهنما بررسی شود. مهم ترین نتایج برآمده از این پژوهش، حاکی از انطباق بارز مؤلفه های این نظریه در این دو منظومه است که در آن دو، عطار در رابطه ی تربیتی مراد و مرید در پی تبیین فرایند سلوک عارفانه با رهبری مراد و رسیدن به یک دگردیسی شخصیتی است. همچنین انگیزش درونی سالکان، فعال بودن و مشارکت بحث گروهی، در مسیر سفر قرار گرفتن و شناخت موقعیتی، فرآیند تسهیل و روش های یادگیری اکتشافی ، از بارزترین مؤلفه هایی است که در این آثار قابل درک و دریافت است.
۴۴۹.

بررسی و مقایسه جنبه های تعلیمی دو مفهوم انصاف و عشق در تذکره الاولیا و منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تذکره الاولیا عطار نیشابوری منطق الطیر تفاوت های زبانی جنبه های تعلیمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات تعلیمی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۲۰۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۰۶
تردید نیست که بخش قابل توجهی از آثار عرفانی با اهداف تعلیمی شکل گرفته اند و پدیدآورندگان این آثار، هریک از منظری خاص به عرفان و مباحث پیرامون آن نگریسته اند. بعضی با به کاربستن زبانی دشوار تنها خواص را مخاطب خویش قرار داده اند و برخی دیگر با به کارگیری زبانی ساده و روشن، گستره مخاطبان خویش را وسعت داده اند. عطار نیشابوری در زمره شاعران و نویسندگانی قرار دارد که روش دوم را برای انتقال اندیشه های خویش برگزیدند. اگرچه آثار بسیاری را به وی نسبت داده اند اما مجموع آثار قطعی او از هفت اثر فراتر نمی رود. به کارگیری تمثیل و حکایات متعدد، شیوه مورد علاقه عطار است؛ از این رو بدون شک می توان در میان مثنوی های وی و تذکره الاولیا که مبتنی بر حکایات است، مفاهیم و حکایات مشترکی را مشاهده نمود. از میان آثار عطار، دو اثر تذکره الاولیا و منطق الطیر را مبنای پژوهش کنونی خویش قرار دادیم تا به بررسی حکایات مشترک این دو اثر با محوریت دو مفهوم «تعلیم انصاف» و «تفاوت عشق ظاهری و حقیقی» بپردازیم. هدف آن است که شیوه عطار در بیان مفاهیم ذکر شده، در دو اثر متفاوت مورد مقایسه قرار گیرد و دامنه تغییرات اعمال شده از سوی وی مشخص گردد تا دریابیم کدام یک از شیوه های به کارگرفته شده در بیان حکایات، از قدرت تأثیرگذاری بیشتری برخوردار است. عطار در گزینش شیوه بیان خود، اقتضای ساختار اثر و اهدافی که به دنبال تحقق آن است را در نظر داشته و برای تعلیم یک مفهوم، آگاهانه شیوه بیان خود را دگرگون ساخته است.
۴۵۰.

معناشناسی تأویل در عرفان ابن عربی (باتوجه به مناسبت های انسان شناسانة آن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابنعربی تأویل بصیرت انسان‌شناسی حضرت حق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۷ تعداد دانلود : ۷۵۰
هدف این پژوهش برجسته کردن مناسبت های انسان شناسی در حوزة معناشناسی تأویل است. برای این منظور، نگارنده ابتدا معناشناسی تأویل را بررسی می کند و افزون بر اشاره به دو معنای عام و خاص تعبیر، از ارتباط معنایی تأویل و تعبیر و تفسیر سخن می گوید. شرح نگاه مثبت و منفی ابن عربی به تأویل و تبیین ویژگی های فردی لازم برای تأویل، از بحث های دیگر این پژوهش است. تأویل در باور ابن عربی کلیدواژه ای هستی شناسانه است. باتوجه به مبانی او، دربارة تناظر تأویل در سه کتاب تکوینو تدوینو نفسمی توان سخن گفت. هر سه کتاب، تجلی حضرت حق است و حق، تأویل و حقیقت هر سه ظهور است. ایمان و تقوی و عمل به شریعت همچنین بصیرت و فراست الهی و آزادگی، از ویژگی های اصلی تأویل کننده است. علم صاحبان تأویل از نوع حق الیقین است و این خود نشان دهندة آن است که تأویل، علمی نظری و اکتسابی نیست؛ بلکه مبحثی از باب حضور و یافتن است. تأکید این عارف بزرگ بر به دست آوردن ویژگی هایی وجودی برای تأویل کننده، از نگاه انسان شناسانة او به تأویل خبر می دهد. نگارنده در هر دو رویکرد ایجابی و سلبی ابن عربی به تأویل، حکمت عملی و توجه به عمل را چیره می بیند.
۴۵۱.

بررسی سیمای انسان کامل در آثار جمالی دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جمالی دهلوی انسان کامل عرفان شبه قاره

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات عرفا و صوفیه
تعداد بازدید : ۶۳۱ تعداد دانلود : ۶۷۹
حامدبن فضل اللّه جمالى دهلوی از شاعران، ادیبان و تذکره نویسان در اواخر قرن نهم و اوایل دهم ه.ق. است. وی با وجود اعتقاد به اهل تصوف، در زمرة مقربان امرا و سلاطین وقت نیز قرار داشت. به پیر خود سماءالدین اعتقادی راسخ داشت و سعی کرد در آثار به جا مانده آنچه را از طریق سیر آفاق و انفس از پیر خود و سایر اهل سلوک دریافت و تجربه کرده است، بنمایاند. بدین جهت صبغة عرفانی در آثار او بسیار غالب است. در مطالعة آثار این ادیب هندی آنچه بیش از همه جلوه دارد، احوال و مقامات و اعتقادات مشایخ کبار است؛ به گونه ای که از خلال دریافت-های نویسنده می توان به اعتقاد او بر انسان کامل و ویژگی های پیر روشن ضمیر دست یافت. لذا این پژوهش کوشیده است به بررسی سیمای انسان کامل در آثار جمالی بپردازد و خصوصیات انسان آرمانی را از نظر او برشمارد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که جمالی اگرچه در آثار خود به طورمستقیم به ویژگی های انسان کامل نپرداخته، اما از فحوای کلام این سخنور ادیب می توان به آنها پی برد. این ویژگی ها در آثار او گاه با زبان پند و اندرز، گاه با تجربة حکایتی و یا بیان اندیشة کلی مطرح شده است.
۴۵۳.

بررسی دیدگاه های اجتماعی در آثار شیخ احمد جام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احمد جام طبقات اجتماعی نهادهای مردمی اخلاق عصر سلجوقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها عرفا و متصوفه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات عرفا و صوفیه
تعداد بازدید : ۱۱۲۹ تعداد دانلود : ۶۲۷
شیخ احمد جام از عارفانی است که به رغم نگاه صوفیانه و تلاش در جهت خودسازی فردی و پرورش مریدان و نشان دادن راه و رسم سلوک، به صلاح و رستگاری مردم جامعه از بن جان می اندیشد و در مجالس وعظ و نوشته های خویش موشکافانه کج روی های اجتماعی را گوشزد می کند. این نوشتار به دنبال آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، برجسته ترین مسائل و موضوعات اجتماعی قرن پنجم را در آینة آثار احمد جام بازکاود. تا کنون بررسی مستقلی دربارة اندیشه های اجتماعی وی (با تکیه بر تمامی آثار او) صورت نگرفته است. رویکرد اجتماعی وی را می توان در موضوعات شش گانة زیر جست وجو کرد: 1. طبقات اجتماعی؛ 2. نهادهای مردمی؛ 3. ملل و نحل؛ 4. مشاغل و پیشه ها؛ 5. آداب و رسوم؛ 6. اخلاق اجتماعی. با بررسی دیدگاه های یادشده در آثار و رسائل وی جلوه هایی از جامعة عصر سلجوقی را می توان دید. با توجّه به سکوت منابع تاریخی، دربار مدار بودن مورّخان و بی اعتنایی ایشان به ساز و کار حاکم بر روابط و قشربندی های اجتماعی، وجود آثار و منابع گران سنگ اشخاص دردمندی چون احمد جام که به دل مشغولی ها و فراز و فرودها و زشتی ها و زیبایی های روابط اجتماعی نگریسته است، فرصت مغتنمی است که جامعة دیروز با برخی نگرش های جامعه شناختی واکاوی گردد.
۴۵۴.

پیوندهای معنایی آیه الست و اعیان ثابته در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعیان ثابته مثنوی مولوی الست پیوندمعنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۹ تعداد دانلود : ۶۰۳
آیه 172 سوره اعراف را برخی عارفان مسلمان با اعیان ثابته، که از اصطلاحات نظام فکری ابن عربی است، درپیوندیافته اند. این پژوهش بر آن است تا پاسخی برای این پرسش بجوید که مولانا آن گاه که در مثنوی به آیه الست استناد می کند، چه پیوندهای معنایی میان این آیه و اعیان ثابته ردیابی و رصد کرده است؟ بنابراین ضمن تعریف اعیان ثابته و برخی موضوعات فرعی وابسته بدان، بیت هایی از مثنوی مولانا که  پیوندهای معنایی آیة الست با اعیان ثابته را دربردارد، به شیوة تحلیلی بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد که بخشی از کاربردهای آیة الست در مثنوی مولانا، مفاهیم محوری مشترک میان میثاق الست و اعیان ثابته را دربردارد. در این کاربردها به علم ازلی خداوند و ثبوت علمی موجودات اشاره شده و شهود اعیان ثابته به انبیا و اولیا نسبت داده شده است. نمونه هایی از طرح «هم زمانی» الست و اعیان ثابته و همانندی موضوعات «سرّالقدر» و «سابقة ازلی» را هم در این کاربردها می توان یافت.
۴۵۵.

بررسی تطبیقی وحدت عرفانی در اندیشه های عطار نیشابوری و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وحدت نگاه تطبیقی عطارنیشابوری ابن عربی عین و سایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۵۱
عرفان خراسان از قرن سوم تا قرن ششم ه.ق. بیشترین گستردگی را در فرهنگ و ادب پارسی داشته و از قرن ششم به بعد، خاصّه از قرن هفتم، عرفان نظری با ظهور محیی الدین بن عربی گستردگی بیشتری یافته است. آنچه موجب شکل گیری عرفان نظری و عملی شده ؛ نوع نگاه متفاوت عارفان به مقوله وحدت است. علی رغم پژوهش های بسیار درباره وحدت / توحید، به مسئله خلق در کنار حق و تفاوت سلوک در ارتباط با مقوله وحدت توجه نشده است. براین اساس، آثار منظوم عطار نیشابوری به عنوان نماینده عرفان خراسان و آرای ابن عربی در فصوص الحکم و فتوحات مکیّه مورد مداقّه قرارگرفت و ابیات و مطالبی که وحدت یا توحید، نگاه به خلق و مراتب هستی را تبیین می کرد، استخراج و با توجه به شروح، تحلیل های لازم به دست داده شد. حاصل آنکه در عرفان خراسان نگاه به خالق و توجه صرف به او در رأس حرکت سالک قرار دارد و در عرفان عراق، توجه به خلق و حق توأمان مورد نظر است. عارفان خراسان خلق را سراب و سایه می دانند و در عرفان ابن عربی، خلق عین حق است. از سوی دیگر، مسئله دستیابی به عالی ترین مرتبه وحدت در عرفان خراسان در جایگاه تجلی سیمرغ (مرتبه واحدیت در تطبیق با عرفان نظری) و در عرفان وجودی ابن عربی تعیّن احدیّت است. اساس سلوک عرفان خراسان توجه صرف به حق و نفی وجود و اساس عرفان عراق خودشناسی و پذیرش اصالت وجود است.
۴۵۶.

بازکاوی «چلّه نشینی» در ساختار عرفان اسلامی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان ادیان چهل چلّه نشینی عرفان اسلامی ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱۲ تعداد دانلود : ۳۲۲۹
«چلّه نشینی» یکی از آداب ویژه، برای ارتباط خاصّ با حقیقت یگانه است که با جلوه های مشترک و گاه متفاوتی در فرهنگ ها و مکاتب عقیدتی و مسلکی در ایران و بخش هایی از اروپا و شرق آسیا ظهور و بروز یافته است. هدف از پژوهش حاضر، بازکاوی چلّه و چّله نشینی در عرفان شرقی و به ویژه عرفان اسلامی است؛ در این راستا به بن مایه های اجتماعی و تاریخی و ساختارهای فردی و سازمانی آن توجه شده است. ریشه «چلّه نشینی» را گونه ای اصیل از یکی از رسوم اعتقادی، مذهبی و عرفانی باید به شمار آورد که مقاصدی چون تسخیر عالم ماوراء الطبیعه، به خلوت پناه بردن از قیل و قال روزمره، پیراسته شدن از آلایش ها، آراسته شدن به صفات متعالی، خالص شدن روح به منظور هماهنگی با روح آفرینش و رسیدن به کمال حقیقی و حقیقت ناب را دنبال می کند. بر این اساس چلّه نشینی در دو مفهوم عامّ و خاصّ مطرح می گردد؛ در مفهوم عامّ، گوشه گیری های سالکان در ساختارهای اعتقادی، عرفانی و دینی مورد نظر است تا بتوان با توجه به مرز ظریف بین شیوه های سلوک، محدوده ای مشخص برای چلّه نشینی متصوّر شد. چلّه نشینی در مفهوم خاصّ، چلّه نشستن در زمان مشخص در خانقاه به منظور دست یافتن به کمال حقیقت است. این پژوهش به روش توصیفی و تاریخی بر اساس منابع کتابخانه ای و استناد به منابع کتبی صورت گرفته است.
۴۵۷.

سنخ روانی «آپولونی» و «دیونوسوسی» در اسطوره و عرفان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عقل آپولونی دیونوسوسی جنون عرفان ایرانی اسلامی فردیت یگانه فردیت کُل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۸۱
نیچه برای تمدن تأثیرگذار یونان باستان دو اصل محوری تمدن ساز را معرفی می کند: اصل «آپولونی» و اصل «دیونوسوسی». اصل اول با بهره گیری از منطق خِرَد، ساختاربخش و قوام دهندة تمام امور و انتظامات دنیای یونیانیان بوده است و به شکل گیری فردیت یگانه و انحصاری انسان یونانی مدد رسانده است. اصل دوم با تکیه بر شور، جنون و سرمستی تلاش کرده است خود را از چهارچوب های نظام یافته و فردیت های محصور اصل نخست بیرون کشد و با وجد و هیجانات بی پایان، موجب فردیتی بزرگتر و فراگیرتر گردد. رشد و تعالی فرد یونانی در کشاکش و دیالکتیک مداوم این دو عنصر متضاد، با حرکتی جهشی به پیش رفته است. موسیقی و مجسمه سازی به عنوان ظرف این دو اصل عمل، و خِرَد و جنون یونانی را نمایندگی کرده است. این در حالی است که بنا بر شواهد و ادلة اسطوره ای، تاریخی و فرهنگی باید گفت که خاستگاه دو اصل متضاد یادشده، نه در یونان باستان، بلکه در ایران باستان بوده است. این نوشته سعی دارد ابتدا با تشریح ویژگی ها و اوصاف دو اصل آپولونی و دیونوسوسی، به خاستگاه ایرانی آن ها توجه کند و پس از بررسی پیشینه های حضور آن ها در تمدن کهن ایرانی، به نحوة تداوم آن ها در جریان های فرهنگی، به ویژه در جریان عظیم عرفان و تصوف ایرانی اسلامی توجه دهد. هنجارهای دوگانه در عرفان و تصوف که سوق دهندة سلوک صوفی است، ماهیت دیونوسوسی و آپولونی آشکاری را با ریشة ایرانی نشان می دهد.
۴۵۸.

نمادشناسی خلوت های نظامی در مخزن الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظامی گنجه ای مخزن الاسرار خلوت های دوگانه فرایند فردیت روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۵ تعداد دانلود : ۴۲۸
یکی از برجسته ترین آثار زبان و ادب فارسی، مخزن الاسرار نظامی است که به عنوان متنی باز و تأویل پذیر قابل مطالعه و بررسی است. این اثر چنانچه از نام آن برمی آید و به بیان خود شاعر، مخزن اسرار و رموز الهی و حاوی مطالب و بخش هایی است که درک مفاهیم آن، جز با فراتررفتن از معنای ظاهری و کشف نمادها و بن مایه های کهن الگویی آن ممکن نیست. بخشی که نظامی در آن به توصیف دو خلوت خویش با دل و ثمره آن پرداخته است، یکی از مهم ترین و پیچیده ترین بخش های مخزن الاسرار به شمار می رود. هدف از این پژوهش، نمادشناسی و تحلیل این بخش است که فهم درست و درک دقیق آن بسیاری از اسرار مخزن الاسرار را کشف می کند و در دستیابی به مفاهیم نمادین دیگر منظومه های شاعر، به مخاطب یاری می رساند. بنابر یافته ها و نتایج این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای انجام شده است، خلوت های دوگانه نظامی، روایتگر وقایعی است که برای او روی می دهد و در آن با عناصر کهن الگویی و نمادینی چون بهشت، آنیما، دل، باد، پیر دانا، سایه، همچنین با نوزایی روحی و درونی حاصل از سرگذاشتن بر زانوی تفکر روبه رو می شود.
۴۵۹.

دقوقی، فراداستانی پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پسامدرنیسم دقوقی فراداستان مثنوی مولوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۹ تعداد دانلود : ۴۵۳
فراداستان یکی از رویکردهای مدرن داستان نویسی در ادبیات داستانی پسامدرن است که عموماً پیدایش آن را محصول قرن بیستم میلادی می دانند. در ایران نیز پژوهشگران دیرینه، پیدایش و نمود این تکنیک داستان نویسی را عمدتاً در آثار داستانی معاصر دهه 70 به بعد می دانند، اما نگارنده بر آن است که در مثنوی مولوی، شگردهای داستان نویسی فراداستان به کار رفته است. پژوهش حاضر با بررسی مؤلفه ها و شگردهای اساسی فراداستان درداستان دقوقی از دفتر سوم مثنوی مولوی به شیوه توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ می دهد که آیا می توان مولوی را نویسنده ای فراداستانی و پسامدرن دانست؛ و اینکه کدام یک از شگردهای این سبک پسامدرن در داستان دقوقی به عنوان یک اثر کلاسیک فارسی وجود دارد. مطابق نتایج، داستان دقوقی روایتی کاملاً فراداستانی و پسامدرن است که نویسنده آن در خلق این داستان، از بسیاری از مؤلفه ها و شگردهای سبک فراداستان مانند چارچوب بندی فراداستانی، اتصال کوتاه، بازی های زبانی، تناقض و ناسازه، و اقتباس بهره برده است.
۴۶۰.

منطق حاشیه در مثنوی: سبک ایضاحی و اقتدار مؤلف-راوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی معنوی حاشیه پردازی سبک ایضاحی اقتدارگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۴۶۶
مثنوی معنوی از جمله متن هایی است که مؤلف-راوی آن با به کارگیری مداوم فرازبان، سطوحی از حاشیه را همسو با متن به وجود آورده است؛ به طوری که در قیاس با سایر متن های کلاسیک فارسی، حاشیه پردازی مذکور به لحاظ کمیت و کیفیت، متنوع و برجسته است. حاشیه پردازی مثنوی عمدتاً به قصد ایضاح سامان یافته است، اما کارکرد «هدایتی-بازدارنده» ای که کنش ایضاح به همراه دارد، سبب شده است که مثنوی به مثابه متنی اقتدارگرا، و تعامل مؤلف-راوی آن با مخاطب یکسویه فرض شود. چنین تلقی ای حاصل شتاب زدگی در تبیین ساختار و کارکرد حاشیه، نیزکم توجهی به عوامل برسازنده آن در مثنوی است. در این نوشتار، پس از طبقه بندی مصداق های حاشیه در مثنوی، وجوه اقتدارگرایی یا اقتدارگریزی منتسب به آن، پشتوانه های این وجوه، صورت بندی و تفسیر شده است. نتیجه نشان می دهد که سبک ایضاحی مثنوی، خود دو سطح اقتدارگرایانه و اقتدارگریز دارد. در سطح اول، مؤلف-راوی با وجوهی همچون مقدمه نویسی، مثل گویی، گزارش تولید، تداوم و پایان قصه ها، پاسخ به پرسش های مقدر، تفسیر نمادها و اصطلاحات، انواع نتیجه گیری و غیره که برآمده از جبر آموزشی و نیز نظام تعلیمی مکتب خانه ای-فقاهتی است، معنا را به شکلی قطعی و یکسویه به دست مخاطب می رساند. در سطحی دیگر، با گرایش به انواع گیومه ورزی و ارجاع به متن ها و کسان، همچنین با تأسی به تلقی «کسب» باورانه در مقام پشتوانه معرفت شناسی فنا که همراه با عاملیت گریزی سوژه است، اقتدار مؤلف-راوی را به تعلیق درمی آورد. با این وصف، اولاً همه حاشیه پردازی های مثنوی و سبک ایضاحی آن اقتدارگرایانه نیست، ثانیاً آن مقدار هم که هست، لزوماً حاصل معرفت شناسی عرفانی نیست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان