فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱۶٬۳۲۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
سهروردی از جمله عارفان علاقه مند به حکمت ایران باستان است که در آثار خود به عناصر و شخصیّت های اساطیری ایران بسیار اشاره کرده است. وی از برخی از شخصیّت های اساطیری، مانند «سیمرغ»، «زال»، «رستم» و «اسفندیار» و سرگذشت آنان برداشت های عرفانی کرده و هر یک را نمادی برای بیان حقایق فلسفی و عرفانی خود قرار داده است. در نوشتار حاضر به بررسی مفهوم «خورنه» (فّر)، ارتباط آن با نور محمّدی و سکینه، و یکی شدن این دو مفهوم در اندیشه های سهروردی پرداخته شده است؛ همچنین برخی شخصیّت ها و عناصر حماسی و اساطیری که در آثار رمزی سهروردی صورت عرفانی به خود گرفته اند و سرگذشت آنها تأویل ها و تفسیرهایی به همراه داشته است، بررسی شده اند.
انشانویسی فارسی در شبه قاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه انشا نویسی در ایران به دوره ساسانی می رسد که شامل اسناد رسمی و نیز نامه های خصوصی و بعضاً بیان سخنان بزرگان و نصایح اخلاقی و بندهای دینی بوده است. پس از اسلام، انشا نویسی از زمان تکوین زبان فارسی دری د دوره یعقوب لیث صفاری آغاز می شود و افرادی مثل محمد بن وصیف سگزی دبیر رسائل یعقوب و سپس ابوالفضل بیهقی و منشیان دیگر آن را پی می گیرند. با نفوذ زبان و ادبیات فارسی در شبه قاره، انشانویسی در کنار فرهنگ و دستور نویسی به گونه ای چشمگیر مورد توجه ادیبان و منشیان قرار گرفته است آثار فراوانی در زمینه های گوناگون این فن چون منشات، رقعات، مراسلات و مکتوبات پدید می آید که به مراتب حجم این آثار در شبه قاره خیلی بیش از ایران است. سبک این آثار بیشتر مصنوع، همراه با سجع و قرینه و آراسته به صنایع لفظی و معنوی و گاه آوردن شعر در ضمن نثر است و تقریباً تمام ویژگیهای سبک نثر مصنوع در منشات دوره تیموری دیده می شود. البته منشاتی به زبان ساده هم در بین این آثار وجود دارد
سوال و اغراض ثانوی آن در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غرض اصلی سوال در زبان خبر و ارجاع، طلب آگاهی و اطلاع است. جملات سوالی از انواع جملات انشایی است که درستی و نادرستی آن ها را نمی توان دریافت سوال در ادبیات به دلایلی چند در غرض اصلی خود به کار نمی رود، بلکه در بردارنده غرض ثانوی و فرعی است. موضوع سوال و کاربرد آن با اغراض ثانوی، از مباحث علم معانی است. گاهی خبر، امر، نهی و عواطف به اقتضای حال و افزونی تاثیر بر مخاطب در قالب سوال مطرح می شود. از دیگر سو چون در ادبیات مخاطب مشخص و واقعی ممکن است وجود نداشته باشد. سوال ادبی غالبا بی پاسخ خواهد بود زیرا که گوینده پاسخ را می داند و از این منظر می توان سوال ادبی را سوال بلاغی خواند. در این مقاله نویسنده به بررسی انواع سوال از حیث مباحث و هم از جهت بسامد کاربرد آن در اغراض ثانوی در غزلیات حافظ پرداخته است تا جایگاه سوال و اغراض ثانوی آن در ادبیات بهتر نموده شود. برای انجام این پژوهش تمام غزلیات حافظ را مطالعه و سوال های آن را استخراج نموده و با دقت به بررسی اغراض ثانوی هر یک پرداخته است، سپس آن ها را دسته بندی نموده و یرای پرهیز از درازگویی و عدول از چارچوب کمی مقاله به ذکر نمونه هایی از هر غرض بنده کرده است. نتیجه ای که از این مقاله به دست آمده، این است که اغراض ثانوی سوال در ادبیات متعدد و متنوع است و منحصر به همان تعدادی نیست که دانشمندان و محققان علوم بلاغی در کتب از آن ها یاد کرده اند. همچنین از آن روی که قرینه ای در جمله برای شناخت غرض ثانوی سوال موجود نیست، دریافت غرض دشوار است. دیگر این که حال خوانده اثر و نوع خوانش و تکیه و آهنگی که در خواندن متن اعمال می کند، در برداشت نوع غرض موثر است و مهم این که هر سوال ممکن است چند غرض ثانوی را در برداشته باشد.
آیا شرح عرفانی غزلهای حافظ از ختمی لاهوری است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب شرح عرفانی غزلهای حافظ به تصحیح بهاء الدین خرمشاهی و … از جمله شرح هایی است که در شبه قاره هند نوشته شده است. مصححان محترم، با توجه به جمله هایی که در متن آمده است و با نظر دکتر عارف نو شاهی، آن را از ختمی لاهوری صاحب مرج البحرین دانسته اند؛ که این نظر به هیچ وجه صحیح نیست. نگارنده در این نوشتار دلایلی ارائه داده است که این انتساب را باطل می کند.
بررسی مقایسه ای تحولات شعر معاصر عربی از عصر نهضت به بعد و تحولات شعر معاصر فارسی از عصر مشروطیت به بعد (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین التطورات فی الشعر العربی منذ النهضة و الشعر الفارسی منذ الثورة الدستوریة)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر مشتمل بر سه بخش است:در بخش نخست، تحولات شعر معاصر عربی از عصر نهضت به بعد بررسی و پس از ذکر عوامل تحول ادبی، دگرگونی های پدید آمده در شعر عربی و تاثیرپذیری آن از ادب غربی بیان شده است.بخش دوم مقاله، به بررسی عوامل جامعه شناختی تحول ادبی در کشور ما که به بیداری اجتماعی ـ فکری مردم ایران منجر شد و درنهایت، زمینه ایجاد انقلاب مشروطه را فراهم ساخت، اختصاص دارد. در این مورد، دیدگاه های جامعه شناختی باختین و لوتمان مدنظر قرار گرفته و درپی آن، ویژگی های شعر این دوره بیان شده است.در بخش سوم مقاله، اشتراکات ادبی شعر پارسی پس از عصر مشروطه و شعر عربی پس از عصر نهضت بررسی شده که این اشتراکات، هم در بیان عوامل تحول و هم در تحولات ادبی پدید آمده در شعر هر دو ملت یکسان است.چکیده عربی:ینقسم هذا المقال إلی ثلاثة أقسام: یدرس القسم الأول تطورات الشعر العربی المعاصر منذ عصر النهضة، وبعد الإشارة إلی أسبابها یشیر إلی تلک التطورات ملقیا الضوء علی تأثرها بالأدب الغربی.و یعالج القسم الثانی العوامل الاجتماعیة للتطورات الأدبیة فی بلدنا و التی تمخضت عن صحو الإیرانیین الاجتماعیة و الفکریة ممهدة الظروف للثورة الدستوریة. و فی هذا المجال تم الاعتماد علی آراء باختین ولوتمان الاجتماعیة ثم أشیر إلی میزات الشعر فی تلک الفترة.و أخیرا ألقی القسم الثالث الضوء علی المشترکات الأدبیة بین الشعر الفارسی بعد الثورة الدستوریة و الشعر العربی بعد النهضة، تلک المشترکات التی نجدها واحدة سویة فی شعر الأدبین سواء فی بیان أسباب التطور أو التطورات الأدبیة الموجودة.
موسیقی غزل سعدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نویسنده ضمن نگاهی گذرا به زبان غزل و مقایسه آن با زبان قصیده؛ غزل را قالب محبوب شاعران ایران در شعر غنایی و عاشقانه می داند و معتقد است که زبان آن زبانی است ظریف با موسیقی گوشنواز و دقیق که در طول قرن ها تراش خورده و جاافتاده است. زبان غزل را شاعران ساخته و پرداخته اند و آن چه آن را از نثر و انواع دیگر شعر متمایز ساخته؛ نوعی موسیقی یعنی وزن، ریتم، ضرب یا آهنگ بوده است.
نقد و بررسی تأثیر شعر غربی در شعر «مرگ قو»ی حمیدی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قو یکی از پرندگانی است که در بسیاری از فرهنگ ها جلوه و معانی نمادین خاصی دارد. در شعر معاصر فارسی، دکتر حمیدی شیرازی با نگاهی شاعرانه به نحوة مرگ قو، این موضوع جدید برای شعر فارسی را در شعر مشهور «مرگ قو» تجلی داده است. در شعر دورة مشروطه، پشتوانة فرهنگی شاعران از طریق ترجمه ها گسترش می یابد و علاوه بر فرهنگ سنتی ایران، شامل آثار اروپایی و به طور کلی فرهنگ اروپایی نیز می شود. در سیر این انتقال فرهنگی، آثار اروپایی چه به شکل مستقیم و چه غیرمستقیم و از طریق ترجمه، تأثیرات بسیاری در حوزه های متعدد از جمله مضامین، تصاویر و زبان (واژگان، ترکیبات و ...) در شعر جدید فارسی داشت. شعر مرگ قو یکی از نمونه های اصلی الهام از ادبیات غربی است و دکتر حمیدی شیرازی در سرودن آن به اشعار غربی توجه داشته است. از آنجا که بررسی سرچشمة تصاویر و مضامین جدید شعر فارسی کمک بسیاری به تبیین قواعد و الگوهای تحول شعر جدید فارسی خواهد نمود، پژوهش حاضر با دیدی تطبیقی به بررسی میزان و نوع تأثیرپذیری دکتر حمیدی در سرودن شعر «مرگ قو» از الگوهای ادبی غربی می پردازد.
ادبیات کودک ( مروری بر تاریخچه ادبیات کودک و نوجوان در غرب)
حوزه های تخصصی:
دگردیسی ایندرا به رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت رستم(1) در شاهنامه و ایندرا در ریگ ودا ـ کتاب مقدس هندی ها ـ آن قدر به هم شباهت دارد که هر دو در یک پژوهش کنار هم مقایسه و تحلیل شوند. این پژوهش با طرح شباهت ها در وظایف، اعمال و شخصیت هر دو اسطوره و با ذکر شواهدی از هر دو کتاب می کوشد این نظریه را تقویت کند که رستم دگردیسی/تغییر یافته ایزد ایندرا است؛ ایندرا که زمانی مورد ستایش هر دو قوم آریایی هند و ایران بود، در سال های بعد در ایران با عبور از صافی دین زردشت- که مجالی برای چند خدایی باقی نمی گذاشت- به شکل پهلوانی درآمد. نگاهی دقیق به رفتار و ویژگی های رستم در شاهنامه همان شخصیت ایزدی او را که هنوز در هند ایندرا نامیده می شود، به ذهن می آورد. در این پژوهش به سی مورد از این شباهت ها اشاره می کنیم.
سعدی و اشعریه
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی عقاید سعدی در رابطه با اشعریه میپردازد و اعلام میکند سعدی با این که خود از فقه شافعی و کلام اشعری تبعیت میکرد ولی وقتی میخواهد ازنظامیه که در آن فقه شافعی و کلام اشعری تدریس میشد صحبت کند، گفته است: «روز و شب تلقین و تکرار بود» که این امر برخلاف نقش دانشگاه است که جای تحقیق و بررسی است. سعدی همچنین از عقل عملی در زندگی بهره برده و به بهترین وجه آن را در اشعارش بیان کرده است.
دموکراسی ادبی: مفهوم مرکزی دیباچه «یکی بود یکی نبود» جمالزاده (با نقدی بر تاریخنگاری ادبیات داستانی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعه داستان کوتاه «یکی بود یکی نبود» نوشته محمد علی جمالزاده را سرآغاز داستان کوتاه مدرن فارسی دانسته اند. گذشته از داستان ها و طرح های این مجموعه که از نخستین کوشش ها در عرصه داستان کوتاه نویسی فارسی به حساب می آید، «دیباچه» این کتاب در مطالعات ادبی فارسی و در نظریه انتقادی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. جمالزاده، به عنوان پدر داستان کوتاه فارسی، در این دیباچه به دنبال نوعی قانونگذاری ادبی بوده و کوشیده است با نگاهی تطبیقی و آینده نگر مهم ترین مسائل ادبی عصر خود را به بحث بگذارد. یکی از مفاهیم مرکزی مطرح شده در این دیباچه، مفهوم بنیادی «دموکراسی ادبی» است. با بررسی ریزمفهوم ها و استعاره های مطرح شده در این دیباچه، می توان این مفهوم مرکزی را تحلیل و صورت بندی و مولفه های پشتیبان و برسازنده آن را بررسی کرد و نشان داد تا چه اندازه طرح این مفهوم مرکزی برای بررسی تاریخنگاری ادبیات معاصر فارسی ضرور است.
جمال پرستی در ادب عرفانی (از قرن ششم تا هشتم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی تازه به زندگی نامه ی فردوسی
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی علل بازآفرینی اسطوره در شعر معاصر ایران و «رویای مکزیکی» اثر لوکله زیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره یکی از اصطلاحات بسیار مهم در مباحث ادبی امروز است. ادبیات و اسطوره در پیوند تنگاتنگ باهم قرار دارند. شعر و اسطوره نیز می توانند با زبان نمادین با مخاطب خود ارتباط برقرار کنند. در روزگار ما و در عصری که بشر همه چیز را به دیده تعقل می نگرد، دیگر اساطیر مجال پیدایش نمی یابند، ادبیات معاصر دیگر اسطوره ای را خلق نمی کند، بلکه بیشتر به بازآفرینی اسطوره های شناخته شده می پردازد. با شناخت اسطوره، می توان به معنا و کارکرد آن در ادبیات معاصر پی برد. مقاله پیش رو در نظر دارد عناصر اسطوره ای را نزد شاعران معاصر ایرانی و به طور خاص در اشعار مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری و احمد شاملو و همچنین در کتاب رویای مکزیکی اثر ژان ماری گوستاو لوکله زیو، نویسنده معاصر فرانسوی، باز شناخته و باز اشاره به دیدگاه های مشترک این نویسندگان درباره اسطوره، به بررسی و مقایسه علل بازآفرینی اساطیر در ادبیات معاصر بپردازد.
نغمه های الهی مولانا جلال الدین محمد و جبران خلیل جبران (عنوان عربی: الأنغام الإلهیة لمولانا جلال الدین محمد و جبران خلیل جبران)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، پژوهشگر درصدد برآمده است تا هم آوایی دو نابغه ادبیات جهان، مولانا جلال الدین محمد مولوی و جبران خلیل جبران را بشنود و آن را به گوش مشتاقان برساند. نیلبکی که جبران در پیامبر از آن یاد می کند، همان نی است که مولانا مثنوی معنوی را با آن آغاز می کند. جبران در قصیده زیبای «المواکب» سعی دارد عوامل سنگینی گوش بشر در مقابل فریادهای نی الهی را بیان کند.در پیامبر، جبران خود را چنگی می داند که خداوند آن را می نوازد و در مثنوی، در داستان پیرچنگی، مولانا حقایقی را درباره انسان و ارتباط او با ذات هستی بخش بیان می کند و عشق که محور همه عالم است، در این نگرش کوتاه، در قصیده «المواکب» و قطعه شعر «نای» و مثنوی به مشام می رسد.چکیده عربی: حاولت الباحثة فی هذا المقال الاستماع إلی تناغم عملاقین فی الآداب العالمیة، هما مولانا جلال الدین محمد مولوی وجبران خلیل جبران کی توصلها إلی آذان المعجبین بها. فالنای الذی یتحدث جبران عنه فی کتابه «النبی» هو نفس النای الذی یبدأ مولوی المثنوی المعنوی به.یسعی جبران فی قصیدته الجمیلة «المواکب» جاهدا أن یبدی العوامل التی أدت إلی صمم آذان البشریة أمام نغمات النای الإلهیة. کما أنه یعتبر نفسه فی «النبی» قیثارة یعزفها الله تعالی. هذا وإن مولانا جلال الدین فی قصة «الشیخ العازف» یشیر إلی حقائق حول الإنسان وصلته بالذات الإلهی. ویبدو جلیا للقارئ فی هذه العجالة بعد دراسة قصیدة «المواکب» و«شعر النای» و«المثنوی» أن العشق هو قطب العالم الأکبر.
از ملی گرایی فردوسی تا فراملی گرایی مولوی
حوزه های تخصصی:
"حفظ هویت ملی سنگ بنای دست یابی به هویت انسانی است، که برای تقویت خودباوری و اعتماد به نفس در مقابل بیگانگان کاملا ضروری به نظر می رسد. ولی با فرض حذف هر نوع سلطه جویی و حرکت به سوی هویتی فراملی، هویت انسانی برتری می یابد. حماسه سرایی فردوسی با ترویج آزاد منشی، نیک اندیشی، انعطاف پذیری هوشیارانه و دین باوری، زمینه تعامل اندیشه ها را در پرتو هویت فرهنگی فراهم می کند. نگرش جهانی شدن هویت با ظهور اسلامی آغاز می گردد و در قلمرو ادبیات با تاثیر پذیرفتن زبان فارسی از اندیشه های عرفانی استمرار می یابد.
مولوی در اوج قله ادبیات عرفانی احیاگر هویت انسانی است. سر تکوینی زبان و ادبیات فارسی از ملی گرایی فردوسی تا انسان گرایی یا فراملی گرایی مولوی فتح الباب دست یافتن به هویت جهانی است."
تاریخچه ترجمه آثار همینگوی و در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارنست همینگوی (1961-1899) داستان نویسی است که در ایران از زمان حیات خود شناخته شده بود و داستانهایش خوانندگان بسیاری داشت: نخستین کسی که همینگوی را به جامعه ادبی ایران معرفی کرد ابراهیم گلستان بود.....