فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
آرایش سپاه و فنون رزمی در دوره ساسانی و بازتاب آن در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره ساسانی از درخشان ترین دوره های ایران باستان است که هر چند پیوستگی آن با دوره اسلامی، راههایی را برای بازشناسی بهتر آن پیش روی ما می گشاید ولی از بین رفتن اغلب کتابها و نوشته های مربوط به آن دوره و نیز پراکندگی بازمانده های آنها در متون عربی نخستین سده های اسلامی، شناخت دقیق و موشکافانه آن روزگار را دشوار ساخته است. این دشواری در بازیابی تشکیلات اداری ـ سیاسی ـ اجتماعی دوره ساسانی نمود بیشتری یافته، زیرا قسمت عمده منابعی که می توانست غبار ناشناختگی آن را بزداید از میان رفته اند و ما تنها می توانیم به طور غیرمستقیم و با بهره گیری از کتابهایی که احتمالاً بی واسطه، آگاهیهای خود را از متون پهلوی آن روزگار به دست آورده اند، آگاهی خود را در این باره گسترش دهیم.
در این مقاله ابتدا با بهره گیری از کتابهای تاریخی سده های آغازین هجری ـ که اغلب به قلم ایرانیان فرهیخته نوشته شده است ـ و نیز برخی از پژوهشهای معاصران، آرایش سپاه و فنون رزمی به کار گرفته شده در دوره ساسانی را باز کاویده و سپس در مقایسه با شیوه های جنگی به کار رفته در داستانهای شاهنامه، همانندیهای آنها را نشان داده و به این نتیجه دست یافته ایم که شیوه های جنگ و رزم در شاهنامه مانند بسیاری موارد دیگر، برگرفته از فرهنگ دوره ساسانی و سنتهای رایج آن روزگار بوده است.
شاه ولی الله دهلوی: زندگی، آثار و اندیشه ها
منبع:
کیان ۱۳۷۸ شماره ۴۶
حوزه های تخصصی:
اشعار صوفیانه «سهراب سپهری»
حوزه های تخصصی:
سیر زندگی و احوال و آثار میرزا عبدالکریم رایض الدین اعجوبه زنجانی عارف برجسته ربع آخر قرن سیزدهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به طور فشرده به سیر زندگانی و آثار و تحلیل افکار میرزا عبدالکریم رایض الدین اعجوبه از شخصیت های برجسته سلسله عرفانی ذهبیه، که از طریق معروف کرخی، دربان بارگاه و ارادتمند حضرت امام رضا، خود را به این امام همام منسوب می دارند، می پردازد. در ابتدا نام و نسبت، مولد و منشا، خانواده و فرزندان و مذهب و مشرب این عارف برجسته ی ربع آخر قرن سیزدهم، مورد بحث قرار می گیرد...
بررسی کارکرد فانتزی ؛همچون تمهیدی کلیشه شکن در داستان های برگزیده ی کودک و نوجوان پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلیشه های جنسیتی باورهای قالبی مشترک فرهنگی درباره ی رفتارها ،فعالیت ها و صفات زنانه و مردانه هستند. در این کلیشه ها گروه های مردان و زنان با یکدیگر مقایسه می شوند و معمولا این ارزشیابی به تبعیض جنسی می انجامد.
الگویابی جنسی از دوران کودکی آغاز می شود و کتاب های کودک و نوجوان در کنار دیگر ابزارهای جامعه پذیری، نقش چشمگیری در انتقال هنجارها و شکل دادن به هویت جنسی دارند.
پژوهش های محققان نشان می دهد که در بخش عمده ای از داستان های واقع گرای کودک و نوجوان، تصویری که از دو جنس عرضه شده است،تبعیض آمیز است .
در داستان های فانتزی عواملی همچون قراردادهای گونه ی ادبی ، جنس نویسنده ، تاریخ نگارش و میزان فانتاستیک بودن کنش ها و شخصیت ها بر میزان و نوع کلیشه ها تأثیر محسوسی دارند.
در این مقاله کوشش شده است یکی از عوامل ، یعنی تأثیر فضای فانتزی و شخصیت های فانتاستیک بر میزان کلیشه ها، بررسی شود.بدین منظور تعدادی از فانتزی های برگزیده ی سه نهاد شناخته شده در حوزه-ی کودک و نوجوان، به عنوان پیکره ی پژوهش انتخاب و تحلیل شدند . یافته ی نهایی مقاله بر آن است که شدت و ضعف بازتاب کلیشه های جنسیتی رابطه ی مستقیمی با واقعیت و فرا واقعیت دارد. در داستان هایی که هیچ عنصر و پدیده ای از جهان واقع وجود ندارد، کلیشه ها دیده نمی شوند. در داستان هایی که از دو عالم فراتری و فروتری و شخصیت های فانتاستیک و انسانی ترکیب شده اند، کلیشه ها تنها در بخش غیر فانتزی دیده می شود و در نهایت در داستان هایی که غلبه با واقع گرایی است و عناصر و شخصیت های فانتاستیک محدود تری دیده می شود، کلیشه های جنسیتی پررنگ ترند.
بازآفرینی اسطورة بندهشی و مزدایی آفرینش در داستان ضحاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار از طریق مقایسة عناصر ساختاری اسطوره مزدایی آفرینش با داستان ضحاک از شاهنامه، به اثبات این فرضیه پرداخته شده است که داستان ضحاک در حقیقت الگوبرداری مجددی از اسطوره آفرینش است. در راستای این هدف، نخست خلاصه ای از اسطوره آفرینش در قالب تقسیم بندی سه گانه ای روایت و پس از آن با تقسیم داستان ضحاک به سه پاره مشخص، این نتیجه مطرح شده است که برش های سه گانه داستان ضحاک بر سه دوره سه هزارساله مورد بحث قابل تطبیق است و زروان، اهریمن، اورمزد و کنش های آنها به ترتیب در قالب شخصیت ها و کردارهای داستانی جمشید، ضحاک و فریدون بازآفرینی شده اند.
تصرفات مولانا در حکایات صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکایات صوفیه بخش مهمی از ادبیات عرفانی را تشکیل می دهد. این حکایات با اهداف گوناگونی در کتب صوفیه به کار گرفته می شوند که عمده ترین آنها ترغیب و تعلیم صوفیه در سیر و سلوک است. مولانا نیز در آثار خود توجه زیادی به قصه و حکایات صوفیه دارد، به گونه ای که در همه آثار او، این حکایات دیده می شود. در آثار او، حکایت صوفیه از نظر کمیت تنوع زیادی دارند و برخی از آنها کوتاه و برخی طولانی هستند. مولانا در روایت برخی حکایات به روایت مآخذ پای بند است، اما در بیشتر موارد در روایات پیشینیان دخل و تصرف می کند. وی گاهی زمان و مکان و گاهی شخصیت های حکایت را تغییر می دهد و با افزودن توصیف، گفت و گو، شخصیت و ...، پیرنگ داستان کوتاه را توسعه داده بر جذابیت آن می افزاید. این مقاله کوشیده است با نشان دادن مهم ترین تصرفات مولانا در حکایات صوفیه، هدف او از این تغییر و تصرفات را بیان کند.
مذهب فردوسی و ادیان در شاهنامه
حوزه های تخصصی:
حسام الدین چلبی: مرید مرادپرور بررسی نوع رابطة حسام الدین چلبی و تأثیر شخصیت او بر سیر رشد مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولانا در سیر رشد خود همواره یار و همدمی در کنار خود داشته است. هریک از این همدمان، نقش خاص و متفاوتی در تعالی و تربیت او داشته اند. در مثنوی، نقش حسام الدین، آخرین همراه مولانا، با ستایش های اغراق آمیز مولوی همراه می شود؛ به همین سبب شناخت چگونگی نقش چلبی در ارتقای روحی مولوی دشواری هایی دارد. در این مقاله با توجه به آثار مولانا و زندگی نامه های او، می توان دریافت که حسام الدین با قابلیت های فردی خود، توانسته است مولانا را از سطح عارفی اهل وجد و سکر به مقام شیخ و مرادی کامل برساند.
بررسی تطبیقی لخلاق از دیدگاه کانت و سعدی
حوزه های تخصصی:
سعدی یکی از بزرگ ترین، تواناترین و تأثیرگذارترین شاعران ایران است که در تمام فنون ِ سخنوری بر صدر نشسته است. اساس اندیشه های او را می توان در اخلاقیات جُست. آثار او مشحون از افکار اخلاقی است؛ نه تنها گلستان و بوستان که در جای جای آثارش ردپای اخلاقیّات دیده می شود. هدف این نوشتار آن است که تا ضمن ارائه نظریه اخلاق فضیلت دینی به عنوان تقریری دینی از اخلاق فضیلت در اندیشه و آثار سعدی که متأثر از آموزه های مَدرَسی او در نظامیه بغداد و تحت تأثیر شگفت انگیز امام محمد غزالی و نظام اخلاقی او شکل گرفته است، از یک سو؛ و تطابق و تمایز این اندیشه با افکار ایمانوئل کانت که از مهم ترین اندیشمندانِ تحول آفرین در زمینه فلسفه و اخلاق در جهان امروز محسوب می شود، از سوی دیگر؛ به بررسی و واکاوی بپردازد.
تجلی اسطوره در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روزگار سکوت تاریخ و عصر ناتوانی باستان شناسی این دین و اسطوره است که بشر را یاریگر شده است و او را از دریای تاریک و پرتلاطم رمز و رازهای ذهنی خویش به دنیای زیبای آرام و قرار توانایی رهنمون شده . آنچه بشر رابه ساختن و چگونه زیستن راهنمایی کرده ‘ دین بوده است . سخن از ماورا‘ عالم بالا و قدرتی مافوق ما ‘ سخنی است که از طریق دین به بشر الهام گردیده است . سخن از دین و تعریف دقیق آن کار بسیار دشواری است اگر به آغاز دین نزد بشر بنگریم پیوند ناگسستنی آن با اسطوره معلوم میگردد. اگر سخن درباره دین و اسطوره را درمثنوی پیگیری نمائیم ‘ خواهیم دید مولانا در این بحر خروشان عرفانی ‘ چگونه از دین بهره برده است . مولانا همه علوم را از خدا میداند که به انبیاء آموخته. این نجوم و طبّ وحی انبیاست عقل و حس را سوی بی سو ره کجاست ج2-ص354-18 نگاه درونی مولانا به معنا که جان و حیات مثنوی در آن خلاص شده همان پیوند محکم دین و اسطوره است که بصورت قصه و تمثیل جلوه گر شده است . ای برادر قصه چون پیمانه ایست معنی اندر وی مثال دانه ایست ج1-ص451-2
جلوه های طنزهای عرفانی در مثنوی های عطار
حوزه های تخصصی:
طنز یکی از فروع ادبیات انتقادی و اجتماعی است که در ادبیات کهن فارسی، به عنوان نوع ادبی مستقل شناخته نشده و حدود مشخصی با دیگر مضامین انتقادی و خنده آمیز چون هجو و هزل و مطایبه نداشته است. و از واژه طنز، اغلب معنی لغوی آن یعنی مسخره کردن و طعنه زدن مد نظر شاعران و نویسندگان بوده است، ولی معنی امروزی آن که جنبه انتقاد غیر مستقیم اجتماعی با چاشنی خنده، که بعد تعلیمی و اصلاح طلبی و آموزندگی آن مراد است از واژه satire اروپایی اخذ شده است که در حقیقت اعتراضی است بر مشکلات و نابسامانی ها و بی رسمی ها که در یک جامعه وجود دارد و گویی جامعه و مسئولان امر نمی خواهند این اعتراض ها را مستقیم و بی پرده بشنوند و وجدان بیدار و ضمیر آگاه برخی شاعران و نویسندگان با بزرگ نمایی و نمایان تر جلوه دادن جهات زشت و منفی و معایب و نواقص پدیده ها و روابط حاکم در حیات اجتماعی، در صدد تذکر، اصلاح و رفع آنها بر می آیند.
یکی از بهترین جلوه های شکل گیری طنز از زبان فرزانگان شوریده حال ( عقلای مجانین) در متون عرفانی در قالب تمثیل و حکایت است و این ویژگی در مثنوی های شاعر عارفی چون عطار جلی خاص دارد.
روشهای ترجمه و تطبیق آنها بر ترجمه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار می کوشد تا انواع ترجمه را از دو دیدگاه زبانی متفاوت بررسی کند : 1-انواع یا قالبهای زبانی 2-ساختارهای زبانی . در دیدگاه نخست ، انواع متعددی از ترجمه بررسی می شود که از آن جمله می توان ترجمه های منظوم ، شفاهی ، ادبی - فنی ، محدود ، جامع ، ماشینی ، یکدست ، معکوس و … را نام برد ، در دیدگاه دوم - مهمترین دیدگاه - شش نوع ترجمه ارائه می شود : لفظ به لفظ (word - for- word) 2- تحت اللفظی (Literal) 3- معادل یا وفادار (Equivalent or Faithful) 4-معنایی (semantic) 5-آزاد (free) 6-انشایی یا اقتباس (Adoptation) . در این شش نوع - روش - با ذکر شواهدی از نمونه های ترجمه شده آیات قرآن کریم تلاش می شود ترجمه با موضوعاتی چون ساختارهای زبانی ،انسجام ، همایش یا هم نشینی ، واحد ترجمه ، زبان معیار ، تعادل در ترجمه ، ترتیب عناصر نحوی در زنجیره کلام ، تاثیر زبانی مبدا ، وابستگی به زبان مبدا و مقصد ، بلاغت ، حذف و اضافه ، کاربرد روشهای متفاوت ترجمه و … توصیف می شود.
خاستگاه اطوار و سرشت انسان در مثنوی
حوزه های تخصصی:
"انسان از موضوعات کلیدی در آثار مولوی به ویژه مثنوی است. مولوی انسان را عبارت از دیده ای می داند که آفریده شده تا به خدا نظر کند و از آن حظ وافر ببرد. گوهر وجودی او در اندیشه خلاصه می شود؛ اندیشه ای که تنها موضوع آن خداوند است. بی شک درباره انسان این سوال را می توان طرح کرد که خاستگاه اولیه او چه بوده است؟ منظور از خاستگاه اولین، منشا انسان است. در ادیان وحیانی و مکاتب عرفانی متاثر از آنها خاستگاه چنین انسانی از گل و نخستین مصداق او آدم است. پس از طی این مرحله این سوال طرح می شود که انسان برای رسیدن به وضعیت کنونی چه مراحلی را طی کرده است؟ جواب این سوال با عنوان تبار مورد بررسی قرار گرفته است. مولوی در میان تبار انسان مراحل گوناگونی طرح می کند. طی این مراحل انسان را وارد دوره جدید زندگی اش کرده و او را با این سوال مواجه کرده است که وضع کنونی انسان چگونه است؟ پاسخ این سوال را در سرشت آدمی باید جست که مولوی سرشت آدمی را دوگانه می داند. خلاصه آن که تمام این مسائل در مثنوی منعکس شده است.
آفریده شدن انسان از خاک های مختلف نماد وجود استعدادها و خوهای مختلف در اوست. اما در عین حال در وجود این انسان کاخی نهاده شده که نشیمنگاه خدا و روح دمیده شده در او نشانه حضور خدا در این کاخ است. این روح مراتبی دارد که نباتی، حیوانی و قدسی از جمله آنها است.
از نظر مولوی انسان علت غایی هستی است هر چند که در ظاهر پس از همه موجودات آفریده شده است. اگر او بتواند به خودشکوفایی برسد استعداد تعالی پیدا خواهد کرد و این تعالی او را در کنار خدا خواهد نهاد و خدا نمایی و خداگونه شدن نتیجه محتوم چنین سیری خواهد شد. در سایه چنین دگردیسی است که انسان از گیاه، حیوان و فرشته فراتر رفته، جایگاه بالاتری پیدا می کند؛ زیرا سه مرتبه وجودی یاد شده را طی کرده است در حالی که آنها هر کدام در وضعیت ثابتی باقی مانده اند.
"