فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
10.22126/jccl.2019.3470.1884
حوزه های تخصصی:
بی شک هرکدام از ترجمه های عربی شعر حافظ، نکات مثبت و منفی متعدّدی دارد که در مطالعات تطبیقی ادب فارسی و عربی، موضوع قابل ملاحظه ای است. در عین حال، هرکدام از این ترجمه ها، ارزش خاصّ خود را دارد و در جای خود، شایان احترام است؛ امّا با توجّه به دشواری های ترجمه، به ویژه در شعر، اینک این پرسش پیش روی ماست که آیا ترجمه های عربی، ازجمله ترجمه صلاح الصّاوی توانسته است از عهده انتقال ظرافت های زبانی و ژرفای معانی شعر حافظ برآید. در نوشتار پیش رو که به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است، در پی پاسخ به پرسش یادشده، نمونه هایی از شعر حافظ در ترجمه «الصّاوی» به مثابه جامعه آماری بررسی شد. ازآنجاکه الصّاوی حدود سه دهه در ایران زندگی کرده و با شخصیّت های علمی ایرانی همکاری داشته است، پیش فرض این بود که وی از آشنایی کافی با زبان فارسی برخوردار بوده و توانسته است ترجمه کم نقص و برابری را انجام دهد؛ امّا با این پژوهش، مشخّص شد که الصّاوی با اینکه تمام تلاش خود را در انجام ترجمه شعر حافظ به بهترین شکل آن مبذول داشته است، در بازتاب دقیق عناصر بلاغی و تصویرهای خیال انگیز آن ناتوان بوده و نتوانسته است حقّ مطلب را به خوبی ادا کند.
ارزیابی شیوه های ترجمه عبارت های طنزآمیز سریال «مدیر عام» و دوبله فارسی آن بر اساس راهبردهای گاتلیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنز در شمار یکی از مقوله های جذاب زبان قرار دارد که به شکل نامحسوسی به مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی می پردازد و به دلیل در امان ماندن از انتقادات و فیلترهای موجود در جامعه و نیز جهت برقراری رابطه ای نزدیک با مخاطبان از آن استفاده می شود. در این میان با ورود ابزارهای ارتباطی تازه، جنبه های نوینی به مباحث ترجمه طنز افزوده شده است به ویژه در ترجمه طنزهایی که در قالب فیلم کوتاه، بلند و سریال عرضه می شوند. هدف از نگارش مقاله پیش رو، ارزیابی عملکرد مترجم در رویارویی با عبارت های طنزآمیز بوده و فرآیند تحقیق مبتنی بر بررسی داده های به دست آمده از مجموعه طنز عربی «مدیر عام» به لهجه شامی (سوریه ای) و دوبله فارسی آن که از صداوسیما پخش شده، است. بدین منظور 215 عبارت و جمله طنزآمیز استخراج شده است و میزان به کارگیری راهبردهای ترجمه، طبق نظریه هنریک گاتلیب (1992) تحلیل شد. یافته های این تحقیق نشان می دهد «دگرنویسی» و «جابه جایی» به ترتیب بیشترین انتخاب های مترجم در ارائه ترجمه بوده است. همچنین عوامل و محدودیت های فرهنگی نه تنها موجب بالا رفتن میزان استفاده از «کوتاه سازی» عبارت هایی توسط مترجم شده است که در بخش هایی از سریال شاهد حذف سکانس های متعدد و نیز قسمت هایی از مجموعه هستیم.
ارزیابی کیفی ترجمه اصطلاحات حقوق مدنی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ترجمه اصطلاحات حقوقی توجه به نکاتی مانند انتقال جنبه های معنایی، متنی و کاربردشناسی ضروری به نظر می رسد. بخشی از متون مقدس، مانند قرآن کریم ، حاوی دستورهایی است که غالباً بار حقوقی دارند و از آنجا که این گونه دستورها می توانند منشاء برخی سوء برداشت ها از سوی خوانندگان شوند، لذا در ترجمه آن ها باید دقت فراوانی کرد. از جمله مهم ترین موضوعات حقوقی در قرآن ، می توان به ارث، ازدواج، طلاق و غیره اشاره نمود که مردم در زندگی روزمره خود همواره با آن ها سروکار دارند و هر گونه ترجمه نادرست آن ها و عمل به مفاهیم نادرست که به دلیل علاقه شدید مردم به متون مقدس وجود دارد، می تواند تبعات حقوقی برای خوانندگان در پی داشته باشد. تقریباً سیصد آیه به مسائل حقوقی پرداخته اند. بر همین اساس، ممکن است خوانندگان غیرمتخصص ترجمه های قرآن و یا مترجمانی که از روی ترجمه های ناقص، یک ترجمه نو ارائه می دهند، در فهم اصطلاحات حقوقی اشتباه نمایند و یا اینکه این ترجمه های نادرست بهانه ای به دست مغرضان برای به چالش کشیدن مبانی حقوقی اسلام بدهد. ارزیابی کیفی ترجمه 34 نمونه از اصطلاحات حقوقی قرآن کریم در 21 ترجمه نشان می دهد که تنها حدود %34 از ترجمه ها موفق به انتقال معنای دقیق اصطلاحات حقوقی قرآن کریم شده اند. کسانی که می خواهند یک ترجمه قابل اعتماد از اصطلاحات حقوقی قرآن کریم ارائه نمایند، باید از نظرات فقها و علمای دینی و مفسران قرآن بهره برند و با علوم مختلف اسلامی آشنا باشند. توصیه می شود برای فهم بهتر اصطلاحات حقوقی قرآن کریم و جلوگیری از سوء برداشت ها، تا حد امکان توضیحاتی مختصر درباره این اصطلاحات در پانوشت ها و یا پرانتزها ارائه شود.
تحلیل مقایسه ای عوامل سازنده ابهام در کتاب سیبویه و ترجمه آن بر اساس عناصر انسجام دستوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل انسجام متن به عنوان یکی از دستاوردهای زبان شناسی نقش گرا، از ابزارهای کاربردی برای سنجش و تحلیل متن به شمار می آید. از جمله متونی که از دیرباز مورد توجه جامعه بین المللی واقع شده است و در عین حال، به دشواری و دیرفهمی شهره یافته، الکتاب سیبویه است. نظر به اهمیت این اثر در مطالعات زبان شناسی و ضرورت فهم دقیق و درست آن از یک سو، و اما و اگرهای موجود برای بازگردان این اثر به زبان فارسی از سوی دیگر، این پژوهش می کوشد با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر برش هایی از جلد اول الکتاب، به کمک ابزارهای انسجام دستوری متن، به شناسایی عوامل سازنده ابهام در این کتاب بپردازد. سپس نحوه بررسی انتقال این عوامل را در ترجمه موجود از جلد اول بررسی و تحلیل نماید. یافته های پژوهش حاکی از این است که استفاده حداکثری از پتانسیل زبان عربی در به کارگیری ضمایر و عبارت های اشاری و حذف های مکرر، آن را تبدیل به یک شاخصه سبکی نزد سیبویه کرده است و دیریابی مرجوعات در ارجاعات درون متنی با اسباب مختلف، از جمله چندمرجوعی، احتیاج به دانش پیش زمینه ای، تغییر جنسیت مرجوع، وجود فاصله زیاد بین ارجاع و مرجوع آن و... از سوی دیگر، بسامد بالای ارجاعت برون متنی و حذفیات به قرینه های معنوی که خود مستلزم حرکت رو به جلو در متن، دانش پیش زمینه ای و... است، کتاب سیبویه را تبدیل به یک متن دشوار و سراسر مبهم کرده است. در فرایند ترجمه، این صورت های زبانی با مرجوعات آن ها جایگزین و از ابهام آن کاسته می شود، هرچند این رویکرد منجر به محو کردن شاخصه سبکی سیبویه در متن مقصد می گردد.
بررسی تطبیقی عارفانه های عاشقانه عبدالوهاب البیاتی و سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق و عرفان رابطه بسیار نزدیکی با هم دارند، که در ادبیات عربی و فارسی شاعران زیادی به این دو مقوله پرداخته اند. عارفانه های بیاتی و سپهری بیانگر رویکرد عرفانی آن ها در اشعارشان است. با بررسی در اشعار این دو شاعر، رنگ و بوی عرفان شرقی و اسلامی به خوبی هویداست، و نشان دهنده آن است که هر دو از عرفان شرقی و اسلامی متأثر بوده اند. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، به کشف مضامین مشترک عرفانی موجود بین اشعار این دو شاعر همچون: نگاه نوین، تکثرگرایی دینی، آرمان شهر، بشارت دهنده، زیستن در حال و مرگ، بپردازد و با بررسی تجلّی عرفان شرقی و اسلامی در اشعار آن ها نگاه تازه ای از این دو شاعر را ارائه دهد.
صوره الشخصیه المثقفه فی القصه القصیره الإیرانیه: گلی ترقی نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
51 - 70
حوزه های تخصصی:
تحاول هذه الدارسه إلقاء الضوء على صوره الشخصیه المثقفه فی القصه القصیره الإیرانیه، وذلک من خلال الترکیز على المجامیع القصصیه للکاتبه الإیرانیه گلی ترقی، وهی "أنا أیضاً غیفارا"(من هم چگوارا هستم) (1348ش/ 1969م)، و"الذکریات المبعثره" (خاطره های پراکنده) (1371ش/ 1992م)، و"مکان آخر" (جایی دیگر) (1379ش/ 2000م)، و"عالمین" (دو دنیا) (1381ش/ 2002م)، "الفرصه الثانیه" (فرصت دوباره) (1393ش/2014م). وتسعى الدراسه إلى تقسیم الشخصیات المثقفه إلى فئات حسب رؤى هذه الشخصیات وأقوالها، ومواقفها من الجمهور والسلطه، وما تتلقاه من ردود تنبثق من مجابهه بین قطبی ما یسمى بثنائیه الأصاله والحداثه. کما تکشف الدراسه عن غیاب النضج المعرفی لدى الشخصیه المثقفه وتأرجحها بین القطبین الحداثه والأصاله بوصفهما سمتین أساسیتین لهذه الشخصیه. کما تراءى للباحثین أن الشخصیات المثقفه فی قصص ترقی القصیره تضطر فی کثیر من الأحیان إلى إداره ظهرها إلى قناعاتها الفکریه الحداثیه، لأسباب أهمها: القمع الذی تمارسه السلطه السیاسیه والشارع ضد هذه الشخصیه، وخضوعها لاستمراریه الحیاه، وتفضیل مصالحها الشخصیه على هواجسها الإصلاحیه. وانقسمت الشخصیات المثقفه فی ضوء ما تقدم إلى (1) الشخصیه التی لا یهمها مصیر المجتمع، (2) الشخصیه المهمشه، (3) الشخصیه الخائنه لقناعاتها، (4) الشخصیه العاجزه عن الارتباط بالناس.
التوظیف الفنی للشعر فی الأدب القصصی؛ رساله الغفران نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
40 - 21
حوزه های تخصصی:
کان الشکل القصصی موجوداً عند العرب من بعید العهد وتَحَقُقُ هذا التواجد بشکلٍ طبیعیٍ مستمدٌ من الأحداث الیومیه وبما أنَ الشعر کان عند العرب جزءاً من هذا الواقع، کان من الطبیعیِ أن نجدَ الأشکالَ الخبریهَ القدیمهَ یتخلَلها هذا الشعرُ حیثُ کان ورود الشعر فی قصص العرب تزید جمالا للقصه. وهذا التداخل بین الشعر والقصه یهدفُ إلی إحداثِ نتیجهٍ مزدوجهٍ تتمثَلُ فی: استکمال المتعه السماعیه وحفظ روح الحدث. ومن بین الناثرین العرب القدامی کان أبو العلاء المعرِی مهتمَاً بهذا التداخل بین القصه والشعر فی کتابه رساله الغفران. یَتِمُ الحدثُ فی رساله الغفران عبر مشروعیه التفاعل بین القصه والشعر فی معظم الأحیان. من هنا هذه المقاله تحاول من خلال المنهج الوصفی - التحلیلی عبر دراسه أسالیب التداخل بین القصه والشعر أن تلقی ضوءاً کاشفاً علی أهم الأغراض عند أبی العلاء المعری فی توظیفه الشعر فی رساله الغفران. تدلُ النتائج علی أنَ المعرِی قد استخدم الشعر فی بنیه القصص بدافع فنیٍ ومن هنا یظهر شعره صریحاً فی هیکل القصه لیؤدی دوره فی إکمال الحدث وهذا النوع من الصراحه إما یکون تصاعدیاً أو تنازلیاً أو غیرهما. وفی بعض الأحیان یکون شعره خارجاً عن نسیج القصه حیث حذفه لا یخلُ المعنی، لکن هذا النوع من العلاقه قلیل بالنسبه إلی الشعر الداخل فی نسیج القصه.
چالش های معنایی-ترجمه شناختی ترجمه صنایع ادبی. رویکرد کوچک ساختارگرا در ترجمه پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت تحقیقات در حوزه ترجمه پژوهی بر زبانشناسان و نیز متخصصان ادبیات تطبیقی پوشیده نیست. اهمیت ترجمه پژوهی، حتی در نگاه کوچک ساختار نگر که مبتنی بر تحلیل مسائل زبانی در ترجمه است، از آنجاست که دیگر متن ترجمه ادبی از نظر نقشی که در زبان و فرهنگ مقصد بازی میکند چیزی کم از بار و نقش ادبی و فرهنگی متن اصلی در بستر زبانی-فرهنگی خودش ندارد، بویژه هنگامی که به ترجمه پژوهی شاهکارهای ادبیات جهان میپردازیم. مقاله حاضر به بررسی ترجمه آرایه های استعاره و مجاز در نسخه فرانسوی «دیوان حافظ» به ترجمه شارل-هانری دو فوشه کور [1] می پردازد. این ترجمه به زبان فرانسه بر اساس نسخه گردآوری شده توسط پرویز ناتل خانلری انجام شده است. این مقاله ابعاد معناشناختی ترجمه آرایه های ادبی را مورد مطالعه قرار داده است. پس از بررسی آرایه های استعاره و مجاز موجود در نیمی از اشعار دیوان حافظ، در مجموع 50 مورد آرایه غیر مشابه برای ارائه در این مقاله انتخاب شدند و با اخذ رویکرد معناشناختی-واژگانی از یکسو و بکارگیری نظریه های ترجمه شناختی آنتوان برمن [2] از سوی دیگر، آرایه های منتخب مورد تحلیل و نقد قرار گرفته اند. یافته های به دست آمده نشان میدهد که مترجم تنها در مواردی محدود موفق به ارائه برگردان جامعی از آرایه ها شده است؛ در برخی موارد تنها توانسته معنای صریح آرایه ها را انتقال دهد، در مواردی بدون انتقال دادن معنای صریح آرایه ها معنای ضمنی آنها را در ترجمه منتقل نموده و در برخی دیگر از آرایه ها متوسل به تفسیر آنها گردیده است. [1] Charles-Henri de Fouchécour [2] Antoine Berman
معرّفی کتاب: الدراسات الأدبیه المقارنه فی العالم العربی، تألیف: علی عشری زاید
حوزه های تخصصی:
تحلیل اسطوره ای بینامتنی رمان حیرانی براساس نظریه آلوده انگاری ژولیا کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۴
135 - 161
حوزه های تخصصی:
ژولیا کریستوا با طرح نظریه بینامتنیت و با تکیه بر مباحث زبان شناسی و روان کاوی، رویکردهای نوینی برای تحلیل متون ارائه داده است. براساس نظریه «آلوده انگاری» که برآمده از دیدگاه های پساساختارگرایانه کریستواست، آفرینش گر ادبی به مثابه فاعل سخنگوی از خلال زبان نشانه ای از آلودگی های پیرامون خود برائت می جوید و به منظور تطهیر خود و جامعه پیرامونش، راه حل هایی ارائه می دهد از جمله پناه بردن به عالم اساطیر و کهن الگوها. در این جستار، کنش های شخصیت های رمان حیرانی اثر محمدعلی سجادی بر مبنای نظریه آلوده انگاری که خود تلفیقی است از نظریات روان کاوی و نشانه شناسی، برای رهایی از پدیده های آلوده مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است و نتیجه این بررسی نشان می دهد که نویسنده در راستای رهایی از آلودگی های فردی و اجتماعی به کهن الگوی آب، آنیما، جاودانگی، کوه و عدد هفت و همچنین شخصیت های اسطوره ای نظیر سیاوش و بهرام، مهر و گاو مقدّس و غیره نظر داشته است. از این حیث، این رمان از روابط اسطوره ای بینامتنی به ویژه با شاهنامه و داستان سیاوش برخوردار است.
مقایسه ای میان اصطلاحات، ضرب المثل ها، ترکیب های فعلی و کاربردهای مجازی در زبان های فارسی و انگلیسی
حوزه های تخصصی:
مقایسه میان زبان های مختلف از عرصه هایی است که در تسهیل روند آموزش زبان، برای اساتید و زبان آموزان مفید و راهگشاست. زبان های انگلیسی و فارسی تاکنون از مناظر گوناگونی مورد سنجش و قیاس قرار گرفته اند؛ اما در این میان از حوزه های جذّابی که مغفول مانده حوزه ای است که تنها اطلاعات واژگانی و دستوری در آن پاسخگو نیست.؛ یعنی آنجا که زبان رفتاری پیچیده تر می یابد و وارد کاربرهای مجازی، اصطلاحی و ضرب المثلی می شود. در این فضا، مقایسه میان زبان فارسی و انگلیسی نشان می دهدکه: 1. میان برخی از ضرب المثل ها، اصطلاحات، ترکیب های فعلی و کاربردهای مجازی شباهت بسیاری دیده می شود؛ 2. برخی در عین شباهت های فریبنده تفاوت معنایی زیادی دارند؛ 3. میان بعضی از این اصطلاحات و تعابیر تفاوت های جدی دیده می شود. در این پژوهش تنها به مورد نخست پرداخته شده و نشان داده شده است که ریشه این شباهت ها به عواملی برمی گردد چون: الف) زیر ساخت ها و عوامل بلاغی مشابه؛ ب)تجربه های مشترک؛ ج) گرته برداری و ترجمه. همچنین مواردی را که به درستی نمی توان در باب آن ها به نظری نهایی رسید، بر این ها باید افزود. از این نمونه ها با عنوان مردّدها یاد خواهد شد. این پژوهش نشانگر آن است که 26% موارد مربوط به عامل الف، 18% موارد مربوط به عامل ب، 44% موارد مربوط به عامل ج هستند و 12% موارد ذیل مرددها می گنجند
مقایسه تطبیقی ساختار عشقی منظومه های عاشقانه کلاسیک و عامیانه از دیدگاه ریخت شناسی پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه های عاشقانه کلاسیک از مهم ترین و گسترده ترین انواع شعر غنایی محسوب می شوند. البته تعداد زیاد و تأمل برانگیزی از این منظومه ها از بین مردم برخاسته و در میان آنان منتشر شده اند؛ به این منظومه ها «عاشقانه عامیانه» گفته می شود. این مقاله به بررسی ساختار عشقی شش منظومه عاشقانه فارسی می پردازد که از مشهورترین و مهم ترین منظومه های کلاسیک و عامیانه به شمار می روند. برای دستیابی به نتایج دقیق، در این پژوهش داستان ها به شیوه ریخت شناسی پراپ و با کمک جداول تجزیه وتحلیل شده اند. سپس با مقایسه نتایج به دست آمده، کنش های مشترک و متفاوت در این داستان ها دسته بندی شده اند. نتیجه آنکه این داستان ها به عنوان نماینده جمعی از داستان های عاشقانه کلاسیک و عامیانه نشانه ها و ساختار عشقی مشترکی دارند که آن ها را به هم نزدیک می کند. منظومه های کلاسیک بررسی شده عبارت اند از: خسرو و شیرین، یوسف و زلیخا و ویس و رامین. منظومه های عامیانه نیز عزیز و نگار، حیدربیک و سمنبر، حسینا و دلارام هستند.
تکنیک های روان سازی متن ترجمه در سه حوزه ساختار جمله، زمان و ضمایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نثر ترجمه در حوزه کتاب های دینی، فرهنگی، داستانی و نیز در رسانه ها و متن های اطلاعاتی که اهداف آموزشی، سرگرمی و اطلاع رسانی را دنبال می کنند، اهمیت بسزایی دارد. از این رو، باید علاوه بر تأکید بر آموزش صحیح ترجمه، در پالایش ترجمه ها نیز تلاش کرد و به راهکارهایی اندیشید که نثر ترجمه را از ساختارهای طولانی، نامفهوم، بدون انسجام و فاقد زیبایی و روانی برهاند؛ راهکارهایی که مترجمان نوآموز با فراگیری و به کارگیری آن ها بتوانند ترجمه ای روان و سلیس ارائه دهند. این مقاله در پی آن است که با مرزبندی شیوه های ترجمه، برخی از مهم ترین این راهکارها را در قالب ترجمه ارتباطی ارائه دهد. تبدیل ساختار اسمی و فعلی، افزودن کلمات توضیحی، ویرایش زمان و تقطیع جمله، اظهار مرجع ضمایر و تقدیم جمله پیرو و ذکر معنای ثانوی فعل و معادل یابی برای تعابیر و به لفظ درآوردن برخی اشاره ها و تلویح ها، از جمله مهم ترین این راهکارها به شمار می آیند.
بررسی تطبیقی مضامین اجتماعی در اشعار نیما یوشیج و احمد شوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از«ادیسه» «هومر» تا «سارای» افسانه فولکلور آذری (بررسی تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره ها همواره جایگاه ویژه ای در ادبیات و فرهنگ ملت ها داشته اند. اشتراکات موجود در اسطوره های ملت های مختلف بیانگر علاقه و التفات ایشان به موضوعاتی خاص و مورد احترام در نزد آن ها است. در این مقاله با توجه به اهمیتی که به اعتقادات و ارزش های اخلاقی در این اسطوره ها داده شده است، به بررسی مفهوم وفاداری از خلال دو شخصیت داستانی، «پنه لوپه» و «سارای»، می پردازیم. ابتدا شخصیت زن و جایگاه ویژه ی آن در هر یک از این افسانه ها مورد تحقیق و بررسی قرار خواهد گرفت و در ادامه به مفاهیم اسطوره ای این دو شخصیت پرداخته خواهد شد؛ مفاهیمی که موجب می گردند تا این دو زن به کهن الگوی وفاداری تبدیل گردند. وفاداری به خصوص از طرف زن همواره در آثار بسیاری منعکس شده است. اما در این دو اسطوره ما شاهد باورها و آرمان های مشابهی هستیم که برخاسته از تفکرات و جهان بینی های یکسان است. در این پژوهش با تکیه بر رویکرد نقد اسطوره ای که بیانگر ناخود آگاه جمعی ملل و اقوام است، به شرح و بیان این موضوع در دو اثر می پردازیم و به این سوال پاسخ داده خواهد شد که چه عواملی منجر به این اشتراکات ذهنی می گردد و این دو زن را تا مرز اسطوره شدن پیش می راند.
بررسی تطبیقی دلالت واژگانیِ «سبوی» و «صبوح» در شعر عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
195-217
حوزه های تخصصی:
چالش های برگردان عناصر فرهنگی نمایشنامه با تکیه بر نظریه نیومارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«شهرزاد» اثر ماندگار پدر نمایشنامه نویسی عربی؛ توفیق الحکیم با استناد به داستان <em>هزارویک شب</em> در جامه ای فلسفی ابداع شده و نه تنها در بُعد اندیشگانی، بلکه از نظر ادبی نیز حائز اهمیت است. همواره مقوله هایی وجود دارند که به دلیل تعلق به فرهنگ مبدأ به راحتی قابل انتقال به متن مقصد نیستند. انتقال این مقوله ها که به نام مقوله های فرهنگ محور شناخته می شوند با دشواری زیادی روبه رو است. پیوند های آثار ادبی و نویسندگان ملل مختلف و کشف منابع الهام بخش آنان در حیطه ادبیات تطبیقی بررسی می شود. از این رو، ترجمه می تواند ابزار بسیار مهم و کاربردی برای ایجاد این ارتباط باشد. ترجمه مقولات فرهنگی در بحث های ترجمه شناسی، موضوعی پیچیده و هزارتو است. مقولاتی که انعکاس دهنده فرهنگ یک جامعه هستند معمولاً برای سایر جوامع که دارای فرهنگی متفاوت اند، غیرقابل درک بوده و گاه نیز منجر به ایجاد سوء تفاهم می شوند. نمایشنامه «شهرزاد» از سوی آقایان عبدالمحمد آیتی و محمد صادق شریعت به زبان فارسی ترجمه شده است. این پژوهش بر آن است که دو برگردان فارسی را با توجه به چارچوب نظری پیتر نیومارک مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. مهم ترین یافته های پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای نوشته شده، بیانگر این مطلب است که نمایشنامه «شهرزاد» چهار مقوله فرهنگی موردنظر نیومارک را داراست و مقوله بوم شناسی در این متن نمایشی جایگاهی ندارد و مترجمان برای ترجمه این نمایشنامه بیشتر از راهکار معادل فرهنگی استفاده کرده و بدین ترتیب هر دو مترجم ترجمه ای مخاطب محور ارائه داده اند.
تحلیل و بررسی ساختار ساقی نامه و مغنی نامه حافظ با رویکرد عناصر حماسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹
119-137
حوزه های تخصصی:
ادبیات فارسی گنجینه ارزشمندی از ساقی نامه ها و مغنّی نامه های شاعران ایران زمین است. ساقی نامه، گونه ای منظومه ادبی است که در آن شاعر خطاب به ساقی، از بی ثباتی دهر شکایت می کند و با طلب شراب از او می خواهد بر زخم های روزگار دون، مرهم فراموشی قرار دهد. مغنّی نامه گونه ادبی دیگری است که در آن شاعر، به مغنّی خطاب می کند و برای بهجت خاطر، از او طلب آهنگ و سرودی می کند. غالباً شاعران به جهت اهمّیّت و زیبایی دوچندان کار به این دو نوع ادبی همزمان با یکدیگر پرداخته اند و کمتر شاعری تنها به یکی از این ها توجّه مبذول داشته است. در این پژوهش ضمن سیر اجمالی در ساقی نامه سرایی و بیان ویژگی های آن، ساختار ساقی نامه و مغنی نامه حافظ را بررسی نموده و نشان داده ایم حافظ با استفاده از زمینه های سیاسی و اجتماعی، قالبی کاملاً غنایی را در خدمت موضوعی کاملاً سیاسی - اجتماعی به کار گرفته است و مطابق با یافته های این تحقیق، می توان گفت که در زبان حماسی شعر حافظ، بین روح حماسی حاکم بر شعر و زبانی که حافظ آن را به کار گرفته ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. بر این مبنا، زبان حافظ از ظرفیت های حماسی بهره گرفته تا سوژه های اجتماعی- سیاسی و حتی تغزلی مورد نظر خود را به شکلی زیبا و متفاوت بسراید
مضامین درد و رنج در اشعار عبدالوهاب البیاتی و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
341 - 361
حوزه های تخصصی:
عبدالوهاب البیاتی شاعری آزادی خواه و استبدادستیز است. اشعارش دارای مضامین سیاسی و اجتماعی است و نوستالژی دلتنگی بر گذشته و اسطوره پردازی و بیان غیر صریح اش، بیان گر خفقان زمانه اوست. رنج مردمان دیار خویش را با قصیده هایی بیان می کند چراکه خوف و بیم و خفقان حاکم بر جامعه آن روز البیاتی را وادار به زدن نقابی به نام سندباد می نماید. اما قیصر ایران در شرایط پیچیده جنگ و محاصره، آلامی که بر ملت بسیار سنگین و گران بود را همراه با آنان چشید و هم نوا با آنان سرود. ما در این مقاله با هدف تبیین مضامین درد و رنج در صدد آن ایم که اشعار قیصر امین پور و عبدالوهاب البیاتی این دو شاعر که نظاره گر مقاومت دو ملت بودند را با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات با مراجعه به سایت های اینترنتی بررسی کنیم.
بررسی ادبیّت سبک مجموعه شعری «قالت لی السّمراء» نزار قبانی و «رستاخیز» سیمین بهبهانی براساس معادله بوزیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین شاخه های سبک شناسی، سبک شناسی آماری است که به تازگی مورد توجّه پژوهشگران قرار گرفته است. سبک شناسی آماری به زبان ریاضی و آمار، ادبیّت یک اثر را مشخّص می کند، معادله بوزیمان ازجمله پژوهش هایی است که در حوزه سبک شناسی آماری مورد توجّه قرار می گیرد. معادله بوزیمان، معادله ای عاطفه سنج است که میزان ادبیّت اثر را تعیین می کند. هدف نوشتار پیش رو، بررسی ادبیّت سبک دو شاعر معاصر سوریه و ایران، نزار قبانی و سیمین بهبهانی در دو مجموعه «قالت لی السّمراء» و «رستاخیز» است؛گفتنی است پژوهش حاضر با روش تحلیلی - آماری و با رویکرد سبک شناسانه مورد پژوهش قرار گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که سبک سیمین بهبهانی نسبت به سبک نزار قبانی از ادبیّت بیشتری برخوردار است. دلیل این امر را می توان افزون بر عامل جنسیّت، در عوامل محیطی و درونی نیز جستجو کرد.