فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۰۱ تا ۵٬۴۲۰ مورد از کل ۱۶٬۴۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
در پاره ای موارد در حوزة مطالعاتیِ ادبیات تطبیقی نمی توان به طور دقیق و صریح معین کرد که یک اثر مربوط به ادبیات کدام ملت و قوم است. به نظر می رسد علت این مسئله مشخص نبودن تعریف و مرز ادبیات ملی باشد که خود، معلول دقیق نبودن معیارهایی است که برای ادبیات ملی تعریف شده است. در حالی که گروهی دنباله روان مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی زبان را یگانه (یا قوی ترین) ملاک برای تعیین مرز ادبیات ملل و تعریف ادبیات ملی دانسته اند، گروهی دیگر عموماً موافقان مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی با تردید در اعتبار و کارآیی معیار زبانی، ملاک هویت سیاسی را مطرح کرده اند. البته گاه در کنار دو معیار مذکور معیارهای دیگری همچون پیوستگی تاریخی، هویت مشترک فرهنگی، مرزهای دینی مذهبی، جهان بینی های سیاسی و حتی مرزهای جغرافیایی (هم سرزمینی) نیز مطرح می شود.
برای بررسی بیشتر این موضوع، نگارندگان مقاله کوشیده اند با نقد معیارهای مذکور و نشان دادن ناکافی و غیر دقیق بودن این معیارها، مؤلفه های فرهنگی و گفتمان فرهنگی حاکم بر اثر را به عنوان معیاری راه گشا پیشنهاد کنند.
تأثیر تاریخ ترجمة متون فارسی بر فرهنگ فرانسه در قرون هجدهم و نوزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشنایی فرانسویان با فرهنگ و ادب ایرانی در مقایسه با شناخت فرهنگ یونانی و لاتین دیر صورت گرفت. تاریخ زبان فرانسه را باید از تاریخ ادبیات فرانسه جدا کرد. زبان فرانسه کم کم از قرن پنجم میلادی بعد از استقلال از امپراتوری روم شکل گرفت، حال آنکه تاریخ ادبیات فرانسه از قرن دوازدهم با جنگ های صلیبی و اولین بار با ادبیات حماسی خودنمایی کرد.
کشیشان مسیحی فرانسوی، که در به وجود آوردن زبان فرانسه و ادبیات فرانسه نقش به سزایی داشتند، با نام زرتشت از طریق ترجمة کتاب های تاریخی یونانی و لاتین آشنا بودند. اما بیشتر، از طریق تورات و انجیل، ایران باستان را نجات دهندة یهودیان و بعداً عیسی مسیح می دانستند. در طول جنگ های صلیبی ایران همواره چون کشوری عربی شناخته می شد. با رفت و آمد کشیشان مسیحی در دوران مغول و تأثیر مسیحیان در دربار نام ایران بالا گرفت. اما ارائه ترجمه های تاثیرگذار را باید از دوران صفویه به بعد و در نتیجة اقامت های طولانی آنان در ایران و فراگیری زبان فارسی دانست.
اینجا به دو مقطع زمانی مهم برای شهرت نام ایران باید توجه کرد: قرن هجدهم که در آثار این دوره، دست مایه هایی تحت تأثیر ترجمه متون فارسی، و نیز اثار اقتباسی و تقلیدی دیده می شود. این ترجمه ها از رنسانس تا آخر قرن هفدهم بیشتر به دست فرستندگان دربار، به خصوص مبلّغان مسیحی، صورت گرفته بود و به شکل لغت نامه ی تحلیلی، رمان های شرقی، موضوعات نمایشنامه ای، حکایت و افسانه بود. همچنین خاطراتی از سیّاحان پروتستان فرانسوی در دست بود که دید انتقادی شان، به دلیل در اقلیت قرار داشتن، گشایشی بود بر نقد رژیم های استبدادی در اروپا، نقد کشیشان مسیحی و نیز روش های تعلیم و تربیت در قرن هجدهم. این منابع بر آثار متفکرانی چون مونتسکیو، ولتر، آنکتیل دوپرون و نویسندگان دایر ة المعارف مانند دیدرو که دوران بحران تفکر انقلاب کبیر فرانسه را رقم زدند، تأثیر به سزایی بر جای گذاشت. گرچه ترجمه ها افلاطونی، فرامتنی و قوم مدار بودند و به دلیل عدم تسلط بر زبان فارسی کاستی هایی داشتند، چنان تأثیری بر تفکر جامعة فرانسه گذاشتند که تأسیس رشتة بااهمیتی به نام شرق شناسی در قرن نوزدهم پیامد این تأثیر بود.
مقطع زمانی دوم، قرن نوزدهم است که در خلال آن، ترجمة آثار فارسی نظام مندتر شد و به قلم فرستاده های سیاسی آموزش دیده صورت گرفت. تأثیر این ترجمه ها نه تنها در بخش سیاسی بلکه در بخش ادبی نیز مشاهده می شود. آثار شاعرانی چون سعدی و حافظ بر مکتب رمانتیسم به خصوص آثار ویکتور هوگو، و بر مکاتب ادبی دیگر چون سمبولیسم و سوررئالیسم بسیار تأثیرگذار بود. در بخش مردم شناسی، گوبینو تحت تأثیر نژاد آریایی بحث ها و تبادل نظرهای زیادی برانگیخت که منجربه آرمان های نژادپرستانه در قرن بیستم شد.
شوق و اشتیاق در عین وصل در احوال عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شوق یکی از احوال عرفانی است که در غیبت معشوق پدید می آید و در حضور او باید از بین برود. در متون منظوم و منثور عرفانی، تداوم شوق در عین وصل نیز دیده می شود. برخی از عرفا عقیده دارند در وقت وصال و حضور معشوق، شوق افزون و به اشتیاق تبدیل می شود. تداوم شوق یا تبدیل آن به اشتیاق در حضور معشوق، ناشی از بی پایان بودن سیر فی الله، بی کرانه بودن جمال معشوق، محدودیت ظرفیّت عاشق و خوف از زوال وصال می تواند باشد. معشوق هزاران جلوه دارد و عاشق در هر منزل به وصال جلوه ای از جمال او می رسد؛ لذا نسبت به یک جلوه واصل، ولی نسبت به جلوه های دیگر مشتاق محسوب می شود. نیاز مداوم عاشق به معشوق و بی نیازی معشوق نیز سبب تداوم شوق در حضور معشوق می شود. با پایان یافتن «سیرالی الله»، «سیر فی الله» آغاز می شود که به دلیل بی کرانه بودن جمال و جلال معشوق، این سیر پایانی ندارد، لذا وصال کامل در مقام «سیر فی الله» هیچ وقت حاصل نمی شود و عاشق همیشه باقی می ماند.
لیلی و مجنون قاسمی گنابادی و مقایسه با لیلی و مجنون های برجسته سده نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاسمی گنابادی (وفات 982) از نظیره گویان خوب نظامی است که از او هشت مثنوی در دست است. وی مثنوی لیلی ومجنون را دوبار سرود و سرایش دوم را به سال 976 به نام شاهزاده سام میرزا صفوی اختصاص داد. قاسمی علاوه بر زیبایی های ادبی و زبانی، با ابتکارات خاصِّ خویش در برخی صحنه ها بر زیبایی و جاذبة داستان افزوده است. در این مقاله، پس از معرفی منظومة لیلی ومجنون قاسمی و نقد نسخ آن، به مقایسة تشابه ها و اختلاف های این منظومه، با سه روایت دیگر سدة نهم، یعنی روایت های جامی، هاتفی و مکتبی، پرداخته شده است. قاسمی در مثنوی خویش نوآوری هایی کرده که در دیگر روایت ها دیده نمی شود؛ به طورمثال، به هنگام مکتب رفتن عرایس، می گوید: آن دو در عید برای استاد هدیه نمی بردند تا مثل دیگر کودکان تعطیل نشوند و تعطیلات را به مکتب بیایند. در روایت قاسمی، لیلی و مجنون قبل از مرگ به وصال می رسند و با هم جان می سپارند؛ نکته ای که در دیگر نظیره های مورد بررسی وجود ندارد. از برجستگی های روایت قاسمی، براعت استهلال پرمعنایی است که در این منظومه آمده و از این جهت روایت قاسمی و جامی را بر نظایر خویش برتری بخشیده است.
مقایسة ساختارهای منطق الطیر مثنوی معنوی و بوستان
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نویسنده به مقایسه ساختارهای سه منظومه منطقالطیر عطار، مثنوی مولانا و بوستان سعدی پرداخته و به وجوه اشتراک و تفاوتهای موجود میان این سه منظومه اشاره نموده است. وجوهی چون حضور دو جزء عمده در سه منظومه همچون گفتارهایی در بیان نظری افکار و نیز حکایات و تمثیلهایی برای مصور ساختن آن افکار، وجود اندیشهورزی در هر سه منظومه با ویژگیهای خاص و منحصر به فرد در هر یک.
سعدی و نظریة اخلاقی کمآزاری
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف تبیین موضوع نظریه اخلاقی کمآزاری در دو بخش سامان یافته است که در بخش نخست نگاهی گذرا به نظریههای اخلاقی متفکران یونان و در بخش دوم نظریههای اخلاقی متفکران ایران زمین مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. و در بخش دوم به بررسی دیدگاه محمد زکریای رازی، نظامی و حافظ در این باره پرداخته شده و در بخش دیگر نیز، نظریه خداوندگار حکمت و ادب، سعدی، پیرامون کمآزاری مورد بحث و بررسی قرار گرفته تا ذیلی باشد بر نظریه این بزرگمرد در پرداختن آرمانشهر در بوستان.
بوستان سعدی
حوزه های تخصصی:
نویسنده کوشیده است تا به معرفی بوستان سعدی به عنوان شاهکار و یکی از سه حادثة بینظیر ادب فارسی بپردازد و آنرا اثری یکدست، پخته، فصیح و نمونة عالی بلاغت معرفی نماید. او بوستان را از استواری یکنواخت برخوردار میداند و عواملی چون لفظ، پختگی بیان، ترکیبات منسجم، استحکام جملهبندی و روانی را مهمترین شاخص برتری این اثر بر دیگر آثار میداند. در ادامه نیز به بررسی محتوایی اشعار بوستان میپردازد و بر آن است که بوستان به طور مطلق به پند و نصحیت روی نمیآورد، بلکه در هدایت مردم به نیکی، به آنها نشان میدهد که خیر و مصلحت آنها در رفتار خوب آنهاست.
جهان تازه استقلال یافته کودکان: جستاری در انسان شناسی ادبیات کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایز مهم ترین مؤلفه ی مدرنیته است که بزرگان علوم اجتماعی از امیل دورکیم گرفته تا پییر بوردیو بر آن تأکید کرده اند. بر مبنای این رویکردهای نظری می توان جهان کودکان را با توجه به تأخر تکوین عینی و ذهنی آن به منزله ی یک میدان اجتماعی متمایز به شمار آورد. بر این اساس میدان کودکی سرزمین تازه استقلال یافته ای است که متأسفانه میدان های اجتماعی دیگر، به ویژه سرزمین بزرگ سالی به قلمرو آن تعرض می کنند و می کوشند آن را تحت الحمایه ی خود قرار دهند. برای ممانعت از این واقعه باید نسبت به قانون اساسی سرزمین کودکی و قواعد عملکرد این میدان آگاهی یافت. انسان شناسی کودکی یکی از مهم ترین رشته هایی است که می تواند به شناخت این قواعد راهنما یاری دهد تا در پرتو آن ها منطق متفاوت کنش کودکان بهتر دریافت شود. شاید مهم ترین قاعده ی این سرزمین، تمایزنایافتگی آن باشد به گونه ای که جلوه هایش را در تمایزنایافتگی جنسیتی، طبقاتی، قومیتی، ملیتی و حتی زیبایی شناختی می توان مشاهده کرد. همه ی این تمایزات در یک کلام، حاصل اجتماعی شدن کودکان است که با سرپرستی بزرگ سالان و آموزه های آن ها تحقق می یابد و گرنه در بازی آزادانه ی کودکان با هم، نشانی از این تمایزات دیده نمی شود. ادبیات کودک یکی از شاه راه های مهم اجتماعی کردن کودکان به شمار می رود که متأسفانه به دلیل بی خبری نویسندگان بزرگسال از قواعد عمل در جهان کودکی، به ابزار نرم سرکوب کودکان تبدیل شده است. در این جستار می کوشیم برای نمونه چند متن برگزیده از ادبیات کودک مانند جوجه اردک زشت، اثر هانس کریستین آندرسن و ماهی سیاه کوچولو، اثر صمد بهرنگی را تحلیل نماییم تا زیرساخت تمایزگرایانه آن ها آشکار گردد. این تمایزات به هر روی ریشه در ایدئولوژی روشنگری و مدرنیته دارد. نتیجه این است که کودکان این تمایزات را به شکل دیگری درمی یابند و قرائت آن ها از داستان های کودکان متفاوت از نویسندگان این آثار است و حتی ترجیح زیبایی شناختی آن ها با اولویت نمایندگان ادبیات کودک هم خوانی ندارد.
فانتزی و شیوه های فانتزی سازی شاهنامه در ادبیات کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فانتزی از ژانرهای کاربردی در ادبیات کودک و نوجوان است. مهم ترین عامل کاربرد این نوع، تخیلی بودن و محال بودن امکان وقوع داستان در عالم واقعی است. فانتزی ها به دو دسته ی عام و مدرن تقسیم می شوند؛ از نظر عناصر سازنده بهترین آثار برای فانتزی سازی عام کتاب های اسطوره ای و حماسی هستند. شاهنامه ی فردوسی به دلیل در برداشتن ماجراها و شخصیت های استثنایی و درون مایه های مناسب، شرایط فانتزی سازی را داراست. با فانتزی سازی داستان های شاهنامه، کودکان و نوجوانان علاوه بر آشنایی ضمنی با متون کهن، از دنیای ساختگی و خیالی مرتبط با ماجراهای این اثر، لذت خواهند برد. در این مقاله نخست ژانر فانتزی را معرفی کرده و به اهداف فانتزی سازی از داستان های اسطوره ای و حماسی پرداخته ایم. سپس عناصر سازنده ی این نوع را که شامل شخصیت سازی و شخصیت پردازی، دورنمایه پردازی و راه های ورود به فانتزی می شود، بر اساس الگوبرداری از پانزده نمونه اثر پدید آمده در این ژانر، دسته بندی کرده ایم و در هر قسمت یافته ها را با برخی از داستان های شاهنامه مطابقت داده ایم و با توجه به این قیاس بخش های مناسب برای فانتزی سازی شاهنامه را معرفی کرده ایم.
شمس تبریزی و تاویل های عرفانی او از احادیث نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شمس تبریزی برای احادیث نبوی اهمیت بسزایی قایل بوده و همان گونه که خود اشاره می کند، کمترین سخن حضرت محمد(ص) را با تمام کتاب های عالم قابل مقایسه نمی داند. او معتقد است، ورای ظاهر احادیث، معناهای باطنی عمیقی نهفته است که تنها عارفان و واصلان درگاه احدیت قادرند آن را درک کنند. او حتی گاهی قرآن و حدیث را با هم می سنجد و می گوید: قرآن را به این دلیل دوست دارد که از زبان حضرت رسول(ص) جاری شده، نه به این علت که خداوند آن را فرستاده است. او همچنین بر این باور است که در احادیث، اسرار بسیار زیادی وجود دارند که به دلایلی در قرآن مطرح نشده اند. شمس با درک عرفانی عمیقی که نسبت به سخنان حضرت رسول(ص) دارد، معانی عارفانه بدیع و شگرفی را از احادیث استخراج و عرضه می کند؛ معنی هایی که عارفان قبل از او به ندرت متوجه شده اند. در این پژوهش، ابتدا نظریات شمس در باب تاویل و تاویل حدیث را بررسی، سپس شیوه های تاویلی او را به صورتی ساختارمند طبقه بندی کرده ایم.
رویکرد عرفانی به داستان حضرت یوسف(ع) در تفاسیر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای تفسیری مورد توجه مفسران در فهم قرآن، تفسیر عرفانی است که معانی باطنی آیات قرآن را عرضه می کند. تکیه بر تاویل و رمزی انگاشتنِ قرآن، مهم ترین ویژگی تفاسیر عرفانی است. پیشینه این نوع نگاه به قرآن، به متون دینی پیش از اسلام برمی گردد. صوفیه و عرفا با تکیه بر کشف و شهود و معرفت خاص خود، با روشی متمایز از مفسران دیگر، به تفسیر قرآن پرداخته اند. یوسف از سوره هایی است که بسیار مورد اقبال مفسران قرار گرفته و تفاسیر عرفانی بسیاری هم از آن در دست است. در این پژوهش، سوره یوسف در ده تفسیر عرفانی، از نظر روش و رویکرد عرفانی و سیر تطور نگاه عرفانی به داستان حضرت یوسف(ع) بررسی شده است. مفسران در تفسیرهای عرفانی این سوره، به هر دو جنبه عرفان نظری و عملی در داستان یوسف(ع) نظر داشته اند؛ البته آنان در کشف آموزه های عرفانی این سوره، بیشتر به روایت ها و اسرائیلیات توجه کرده اند. گاهی هم تاویل های ذوقی از این سوره شده است. در تفاسیر عرفانی تا قرن هفتم، نگاه عرفانی به داستان یوسف(ع) بیشتر بر زهد و شریعت استوار بود. اما پس از آن، تحت تاثیر آرای ابن عربی و به پیروی از او، رویکرد تاویلی به این داستان بیشتر مورد توجه مفسران قرار گرفت.
ترس از مرگ در آثار عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترس از مرگ دلایل گوناگونی دارد؛ زیرا مرگ امری مجهول است که هیچ کس نه آن را شناخته و نه تجربه کرده است. مرگ تنها چیزی است که انسان ها را با هم برابر و یکسان می کند و برای هیچ کسی استثنا قائل نمی شود. انسان ها از مرگ می ترسند؛ زیرا به جهان آخرت اعتقاد دارند و در آنجا باید نتیجه اعمالشان را ببینند. چون انسان ها زندگی جاوید را با دنیای زودگذر معامله کرده اند و در آنجا توشه ای ندارند، ناگزیر از مرگ می ترسند. انسان از مرگ می ترسد؛ زیرا تنها می میرد. اگر در اینجا افراد زیادی اطراف او را گرفته بودند، هنگام مرگ تنهاست و باید به تنهایی رخت از این جهان بربندد. در این میان سست بودن ایمان، کم بودن زاد و توشه، درازی راه و ناتوانی انسان از رویارویی با خداوند خود، بر این ترس و نگرانی می افزاید. اما از دیدگاه عطار راهی برای غلبه بر این ترس وجود دارد و آن، توجه به این نکته است که زندگی این جهان به منظور آمادگی برای آن جهان است و معنا و ارزش آن در همین است. نگرش عطار به مرگ با انسان های عادی متفاوت است؛ مرگ برای مُحب حق بیشتر جان فشانی عاشقانه است؛ پلی است که معشوق را به عاشق می رساند. در این پژوهش تمام آثار عطار از این دیدگاه بررسی شده است.
نگرش آیرونیک شمس تبریزی به گفتمان ها و نهادهای جامعه عصر خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درپی نمایاندن تصویری از جهان ذهن و اندیشه شمس تبریزی است. نویسنده درصدد است تا نخست با تکیه بر تصاویر بلاغی و رتوریک متن مقالات، انسجام فکری موجود در ورای ظاهر آشفته و درهم ریخته مقالات و راز تاثیرکلام شمس را نشان دهد؛ دیگر اینکه عامل فردیت شمس و مقالات را در تاریخ تصوف و به ویژه نثر عرفانی فارسی به تصویر بکشد. ازاین رو، ابتدا صورت های بلاغی پربسامدی چون تمثیل، استعاره، رمز و پارادوکس را به عنوان نقطه اشتراک مقالات با سنت عرفانی پیش از خود مطرح کرده و سرانجام فردیت متن را در زبان و نگرش آیرونیک شمس نشان داده است. به همین سبب، پس از بیان مفهوم آیرونی، انواع و ویژگی های آن و نگاه آیرونیک شمس به گفتمان ها و نهادهای عصر خود را به تفصیل بحث کرده و در پایان به کارکرد آیرونی در مقالات پرداخته است.
بررسی عناصر طبیعت در کتاب فارسی دوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر کتاب فارسی دوم دبستان که از پایه ای ترین کتاب های درسی به شمار می رود، از منظر یکی از جلوه های پر اهمیت رفتارهای اجتماعی- فرهنگی در جهان معاصر، یعنی از زاویه ی توجه به محیط زیست، بررسی می شود. به همین منظور عناصر طبیعت به هشت دسته ی عمده ی: جانوران، پرندگان، گیاهان، خوراکی ها، آسمانی ها، آب، و زمینی ها تقسیم شدند. سپس تمام موارد مربوط از کتاب استخراج گردید و براساس نظریه های زبان شناسانه و به طور خاص بر اساس «سخن کاوی انتقادی» و مطابق با الگوی «دستوری- واژگانی» بررسی و تحلیل شدند. نخستین نتیجه ی به دست آمده نشان می دهد که عناصر طبیعت در کتاب مورد بررسی، به طور کلی از موضع قدرت بهره مند نیستند. در بررسی دقیق تر و جزء به جزء، آشکار می شود که در میان عناصر طبیعت، نخست پرندگان و به دنبال آن آسمان و وابسته های آن در بالاترین مدارج قدرت قرار دارند و در مقابل آن ها عناصر مربوط به زمین و خوراک در مدارج پایین تر و سپس آب و آن چه مربوط به آن است در پایین ترین مرحله قرار دارند. گیاهان و جانوران نیز با بهره مندی از قدرتی متوسط، در میان دسته های یاد شده قرار گرفته اند
در جست و جوی استقلال انتخاب متن های ادبی مناسب برای برنامه ی فلسفه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر برای این که نشان دهد برنامه ی «فلسفه برای کودکان»، می تواند برای رسیدن به هدف عمدهی خویش یعنی دست یابی به استقلال از داستان های موجود در ادبیات کودک بهره گیرد، به تحلیل محتوایی از نوع تأملی یا فکری چند داستان در این گستره پرداخت. یافته های پژوهش نشان داد، آثار یاد شده به خوبی میتوانند به یاری برنامهی «فلسفه برای کودکان» بشتابند و نیازهای آنان را پاسخ گویند؛ همچنین مشخص شد که همانندی های بسیاری میان دیدگاه های مرتضی خسرونژاد، ماریا نیکولایوا و برونو بتلهایم با یافته های این تحقیق وجود دارد
یک گام به جلو یا یک گام به عقب؟
حوزه های تخصصی:
«شهسوار ایمان» در دیدگاه عطار نیشابوری و سورن کی یرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سطوح و کیفیت دینداری و دین ورزی، در همه ادیان توحیدی همواره محل بحث بوده و هست؛ از جمله اینکه حقیقت یک دین، چگونه در ساحات بیرونی و درونی زندگی باورمندان آن متجلی می شود؟ و شرایط درک ذات دین و وصول به عالیترین مراتب ایمان کدام است؟ به منظور پاسخ گویی به این پرسشها ادیان الهی الگوهای قابل شناخت و متابعتی ارائه می کنند که تمام حقیقت آن دین، در وجود همین الگو و اسوه ها، تحقق عینی یافته و انتظارات حداکثری شارع دین، در شخصیت، منش، گفتار و کردار آنان به منصه ظهور رسیده است. بر پایه این اصل دینی، در فلسفه و ادبیات عرفانی، نمونه های برتر تحت عنوان «شهسواران ایمان» ساخته و پرداخته می شوند. عطار نیشابوری، «شهسوار ایمان» خود را در شخصیت تاریخی و مناقشه برانگیز منصور حلاج از یک سو، و شخصیتهای ادبی مانند شیخ صنعان و عقلا مجانین، از سوی دیگر، باز می یابد و در مقابل، سورن کی یرکگور، فیلسوف اگزیستانسیالیست و متاله مسیحی، ابراهیمِ خلیل (ع) را مصداق بارز و نمونه عینی «شهسوار ایمان» می داند. آنچه این دو اندیشمند را به یکدیگر نزدیک می کند، باور مشترک آنان در چگونگی وصول به آستانه ایمان واقعی و شرایط کسب مقام شهسواری است؛ در نظرگاه آنان، «گذشتن از امورِ اساسی تعلق آفرین» یگانه شرط دستیابی به مقام شامخ ایمان است؛ اموری که با فردیت، هویت و ذات فرد درآمیخته و ترک آن به مثابه نفی خویشتنِ خویش است. در این پژوهش با رهیافتی تطبیقی و تاویلی اشتراکات فکری دو متفکر در این حوزه بررسی می شود.
مقایسه و تطبیق چهار شرح از مثنوی با آغاز دفتر سوّم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از قرن هشتم تا کنون بر مثنوی شرحهایی نوشته اند و هر کدام از شارحان بنا بر روشی خاص و پسندِ شخصی و زمانی خود، مثنوی را شرح کرده اند و کوشیده اند، پرده از اسرار این منظومه ارزشمند بردارند. برای آنکه بدانیم شارحان تا چه اندازه به متن مثنوی و حل مشکلات آن اهتمام داشته اند و تا چه میزان در این راه توفیق؛ چهار شرح نیکلسون، استعلامی، زمانی و شهیدی را که از معروفترین شرحها هستند، برگزیده ایم و برای نمونه، با آغاز دفتر سوّم مثنوی تطبیق داده ایم. در این نوشتار، به متن مثنوی به دور از هر گونه تفسیر و تأویل نگریسته ایم و به کوشش شارحان برای ارائه معنای دقیق واژه ها، اصطلاحات و باز کردن مشکلات مصرعها و بیت هایی توجه کرده ایم.
اجتماعی: سایه روشن ها حضور زنان در شعر فارسی
حوزه های تخصصی:
آن جا که اگزوپری شاهزاده می شود / شازده کوچولو در یک موقعیت انضمامی
حوزه های تخصصی: