فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۲۱ تا ۴٬۶۴۰ مورد از کل ۵٬۵۳۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
کتاب حکایات: یکی بود یکی نبود
منبع:
کاوه خرداد ۱۲۹۰ شماره ۵۸
حوزه های تخصصی:
بایک مجله مصور هفتگی
حوزه های تخصصی:
نبود نقش فرستنده از نقش های الگوی کنشی گرماس در چهار رمان دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت ها در انتقال درونمایه و پیام داستان هر یک نقش مشخص و معینی دارند. نقش ها بر همدیگر تاثیر می گذارند و یک مجموعه مرتبط و منسجم را ایجاد می کنند. برخی شخصیت ها، به ویژه در آغاز داستان بر چگونگی آشنایی شخصیت اصلی با هدف تاثیر می گذارند. مساله اینجاست که این نقش در داستان های دفاع مقدس نیز وجود دارد یا نه؟ آیا در ادبیات داستانی دفاع مقدس، شخصیت اصلی بر اساس راهنمایی، ارشاد و تحریک دیگران با هدف آشنا می شود یا مساله صورت دیگری دارد؟ قصد آن است که انگیزه رفتار و الگوی اندیشه و تفکر شخصیت اصلی آشکار شود. این مهم، اهمیت نقش و فردیت بارز شخصیت اصلی را نشان می دهد. برای بیان این مطلب از الگوی کنشی گرماس بهره گرفته شده است؛ الگویی که ارتباط شخصیت ها را بر اساس نقش و کارکرد آنها نشان می دهد. بر اساس این الگو، شخص یا اشخاصی (فرستنده)، شخصیت (کنشگر) اصلی را به خاطر خواسته مشترکی (هدف) به ماموریت می فرستند. کنشگر اصلی در این ماموریت با کمک اشخاص همدل (یاوران) یا مخالفت و دشمنی افراد مخالف (رقبا) مواجه می شود. انجام ماموریت و به دست آوردن خواسته، نفع و نتایجی برای او، فرستنده یا دیگران در بر خواهد داشت (گیرنده). مطابق این الگو، شخصیت اصلی بر اساس همفکری یا راهنمایی فرستنده که از ضرورت و اهمیت هدف آگاه است، به ماموریت فرستاده می شود. فرستنده به دلیل آگاهی از هدف؛ از نظر فکری اهمیت شایانی دارد. در این مقاله سعی شده، پس از بیان الگوی کنشی گرماس، به این سوال پاسخ داده شود که آیا این نقش در چهار رمان دفاع مقدس و جود دارد یا نه؟ اگر وجود ندارد، این مهم چه تاثیری بر الگوی تفکر و اندیشه شخصیت اصلی گذاشته است؟ بر همین اساس، طبق الگو نقش فرستنده در چهار رمان دفاع مقدس -ارمیا، سفر به گرای 270 درجه، دوشنبه های آبی ماه و گنجشک ها بهشت را می فهمند-بررسی شده است. تطبیق الگو نشان داده است که در این چهار رمان، نقش فرستنده وجود ندارد و از نظر فکری، شخص یا اشخاصی بر شخصیت اصلی تاثیر نگذاشته اند و شخصیت اصلی بنا بر آگاهی و شناخت خود از هدف و به صورت داوطلبانه و خودجوش به ماموریت رفته است؛ به عبارتی، نقش فرستنده با شخصیت اصلی ادغام شده است و این دو نقش، یک نماینده (شخصیت اصلی) دارد. تفاوت رمان با قصه، دوره تاریخی دفاع مقدس و ماهیت هدف از دلایل این امر هستند.
نقش روایت بوف کور؛ عشق ناکام و گشودن ابهام ساختاری متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
103 - 120
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، گشودن ابهام ساختاری بوف کور را ازطریق روایت کوتاه عاشقانه ای مورد توجه قرار می دهد که دارای دو موقعیت است و در هر موقعیت یک کنش به انجام می رسد؛ کنش موقعیت نخست عبارت است از اینکه پیرمرد قوزکرده ای انگشت سبّابه دست چپش را به حالت تعجب بر روی لبش گذاشته است و در موقعیت دوم، دختری خم شده و گل نیلوفری را به پیرمرد تعارف می کند. با این دو موقعیت، مناسک عشقی به نمایش گذاشته شده و ارجاع سازی صحنه عاشقانه به جهان بیرون بر ناکامی دلالت دارد. در متن بوف کور از روایت مذکور با عنوان مجلس بر روی قلمدان یاد شده و این مجلس نقاشی در پژوهش حاضر، «نقش روایت» نامیده می شود. نگارنده، تبیین نقش روایت را با طرح این پرسش ها که نقش روایت چیست، چه ویژگی های برجسته ای دارد و نقش روایت بوف کور چگونه در گشودن ابهام ساختاری روایت اصلی اثرگذار است، مورد توجه قرار می دهد. هدف پژوهش این است که مفهوم برجسته عشق را در این نقش روایت ازطریق نظام دیداری و برمبنای شکل زایی تجسمی نشان دهد و این نقش روایت عاشقانه را به عنوان ابزاری معرفی کند که گره روایت بوف کور با توجه به عناصر آن باز می شود. برپایه مطالعه انجام شده در پژوهش حاضر، می توان به این تعریف از نقش روایت رسید: روایتِ تصویری موجز و فشرده که روایتِ اصلی، صورت گسترش یافته آن است و در آن عناصری مانند نور، رنگ، فضا، مکان، عمق، سطح، حالت و... که ویژگی های برجسته متون دیداری هستند، در یک کادر مشخص با ابزار واژه قاب بندی می شود.
«دینِ خُرَّم» در سخنِ فردوسی و پیوندِ آن با کیشِ اسماعیلیِ شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره ترکیبِ «دینِ خُرّم» در مصراعی از دیباچه داستانِ سیاوخشِ شاهنامه، سخن بسیار گفته اند. نگارنده نیز در جستارِ پیشِ رو، تعبیر و تأویلِ خویش را از این سخن بازگفته است. به باورِ نویسنده این جستار، با توجّه به این که فردوسی از اسماعیلیان بوده است و بیش ترِ این گروهِ باطنی در ایران، پیش از مسلمان شُدَن، بر باورِ خُرّم دینی بودند و خُرّم دینانْ در پیِ استقلالِ ایران از تازیان برآمدند، فردوسی نیز در بیتِ موردِ نظر، خود را شیفته عمل کردِ سیاسی و فرهنگیِ این گروه و پی رَوی کننده راهِ آنان می داند که در پیِ متابعت از ایشان در ایران دوستی، شاهنامه را سروده است تا این درختِ برومند، بارِ خود را بر همه ایرانیان بپراکَنَد و آنان را بهره مند سازد. گذشته از این، در دیباچه داستانِ سیاوخش، فردوسی از موبدی سخن می گوید ک ه این موبد، همه را به سَخُن گویی، خردمندی، نکوخویی، نرم گویی، توجّه به دست آوردِ ک ردار و جهانِ دی گر سفارش می کند. با ت وجّه به متنی ک ه از شخصی اسماعیلی مذهب (که پیش از آن خُرّم دین بوده) به جا مانده است و تطبیقِ آن با کلامِ موبد در شعرِ فردوسی، این موبدْ نیز باید شخصیّتی خُرّم دینی بوده باشد. برخی اندیشه هایِ مانوی نیز در سخنِ موبد هست که آن نیز پیوندِ او را با اندیشه هایِ خُرّم دینی نشان می دهد؛ زیرا ریشه اندیشه هایِ خُرّم دینی در کیشِ مزدکیان بوده است و آنان نیز در باورهایِ مذهبی، با مانویان پیوند داشته اند؛ پس با توجّه به مذهبِ اسماعیلیِ فردوسی و پیوندِ اسماعیلیّه ب ا خُرّم دینان و همین طور وجودِ سخنانِ موبد با درون مایه هایِ خُرّم دینی، می توان بر آن شد که ماندن بر دینِ خُرّم در سخنِ فردوسی، احتمالاً تأییدِ برخی باورهایِ دینیِ خُرّم دینان (آن چه متناسب با عقایدِ اسماعیلیّه بوده است) و به ویژه پی رَوی از روی کردِ فرهنگیِ آنان است که به سراییدنِ شاهنامه انجامیده است.
نگاهی زیبایی شناسانه به شعر سیدیعقوب ماهیدشتی کرمانشاهی از منظر بازتاب عشق به محبوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
غزل از شورانگیزترین قالب های شعری است و عشق، لطیفه ای است که از عهد الست و بدو آفرینش در وجود انسان نهاده شده است. مفهوم عشق و تکرار آن در کلام و آثار شاعران و نویسندگان از آغاز حیات بشری، جاذبه ای وصف ناپذیر ایجاد کرده که جلوه های آن، تحت تأثیر رخدادهای فرهنگی و اجتماعی و شرایط روانی، فکری و اجتماعی فرد در زمان ها و مکان های مختلف متفاوت بوده است. سیدیعقوب ماهیدشتی، یکی از شاعران توانمند کردی سراست که به لهجه های مختلف کردی، شعر سروده است. عشق، درون مایه اصلی سروده های اوست؛ عشق وی، عشقی زمینی است که به زنان ابراز می کند. توصیفات خاص او، متوجهِ زیبایی های ظاهری و مادی معشوق؛ مانند: چشم، ابرو، زلف، رخ و ... بوده و کمتر به صفات معنوی او توجه داشته است. شاعر، گاهی از سختی عشق، ناله سر می دهد و گاهی زبان به شکایت از محبوب می گشاید. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی سیمای معشوق در دیوان کم حجم سیدیعقوب پرداخته است.
سیر تقاضای معاش در شعر شاعران مدّاح با تکیه بر نسبت تکدی گری به انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
257 - 280
حوزه های تخصصی:
مدح، سنتی رایج در میان شاعران فارسی زبان و ازجمله راه های امرار معاش بوده است. انوری در کنار قصاید مدحی، قطعه های تقاضای گاه حقیرانه و در عین حال زیبایی نیز سروده است. به دلیل این تقاضاها از میان صدها شاعر، بعضی از پژوهشگران فقط او را متکدّی دانسته اند. برای معلوم کردن صحّت و سقم این نسبت، تقاضاهای برخی از شاعران را بررسی کرده ایم و مشخص شد عواملی چون: عدم امنیّت شغلی، دشواری شرایط شاعر شدن، امساک ممدوحان از دادن صله، احتیاج شاعران و اهمیّت مدح برای ممدوحان باعث شده است مدیحه سرایی و به تبع آن تقاضاسرایی هرروز رایج تر شود. بی ثباتی موقعیّت سیاسی از دوره سنجر و برکیارق بن ملکشاه و از دست رفتن ثبات شغلی و درآمد شاعران، سبب شده تا آن ها در این برهه از تاریخ نسبت به دوره های قبل تقاضای چیزهای کم بها تر کنند. همچنین دریافتیم که اشعاری از انوری که تکدّی خوانده شده، مشابهات زیادی در دیوان های شاعران دیگر دارد؛ از این رو دادن عنوان تکدی گری تنها به انوری عادلانه نیست. موارد زیر را می توان عاملِ دادن این نسبت به انوری دانست: اقرار انوری به اینکه «گدایی شریعت شُعر است» و معروف شدن او به عنوان یکی از سه پیغمبر شعر باعث شده محقّقانی که او را در این پایه نمی دیدند، عیب هایش را بیشتر آشکار کنند.
بررسی جامعه شناختی رمان پریچهر (با تکیه برپدیده اعتیاد)
حوزه های تخصصی:
رمان پریچهر رمانی اجتماعی است که در آن نویسنده تحت تأثیر ساختار جامعه ای که در آن زندگی می کند، به خلق اثری می پردازد که در آن تصویر اجتماع را می توان به نظاره نشست. م. مؤدب پور در این رمان، بسیاری از مشکلات زندگی در عصر حاضر را در قالب داستان به تصویر می کشد. «اعتیاد» به عنوان یک پدیده و معضل مهم اجتماعی که در شکل گیری بسیاری از واقعیت های تلخ جامعه مؤثر است، در بسیاری از رمان ها حضور دارد. حال آنکه کمتر در این گونه آثار به صورت علمی مورد توجه و کاوش قرار گرفته است و این مهم بر عهده جامعه شناسی ادبیات است که با کشف روابط و پیوندهای میان جامعه و ادبیات، واقعیات موجود در جامعه را در جهان تخیلی و هنری آثار ادبی بازکاوی کند. در این جستار، بازتاب این پدیده شوم در رمان پریچهر با رویکرد جامعه شناسی محتوای اثر ادبی به شیوه توصیفی- تحلیلی بررسی می شود و نتایج تحقیق بیانگر آن است که بسیاری از عواملی که کارشناسان به عنوان علل روی آوردن به مصرف مواد مخدر و اعتیاد مطرح می کنند و همچنین عوارضی که به عنوان عواقب این امر از آن یاد می کنند، در این رمان قابل مشاهده است.
شاهنامه انسجام بخش ایرانیان در عهد صفویان
حوزه های تخصصی:
شاهان صفوی، نه تنها با شعر و ادب مخالفتی نداشتند؛ بلکه خود از مشوّقان و حامیان شاعران بودند. سند این ادعا، شاهنامه حکیم فردوسی است که در این دوره نیز، همچنان ارزش تاریخی خود را حفظ کرده بود. در این تحقیق کوشیده ایم تا با استفاده از شیوه تحلیل و توصیف و با تکیه بر مطالعه منابع کتابخانه ای، به این پرسش پاسخ دهیم که چرا و به چه دلایلی، شاهنامه در نزد شاهان صفوی اهمیت داشته است؟ بر این اساس، یافته های پژوهش حاکی از آن است که شخص شاه اسماعیل اول، این اثر ارجمند را در کنار مذهب شیعه، به عنوان دومین عامل انسجام بخش اقوام ایرانی در نظر گرفت؛ چرا که شاه اسماعیل اول و جانشینانش، اولاً خود را ایرانی؛ از نسل پادشاهان ایران باستان و جانشینان آنان می دانستند و شاهنامه را سند هویتی خویش قرار داده بودند؛ ثانیاً از نقش تاریخی شاهنامه در حفظ کیان ایران در طول تاریخ، در کنار مذهب شیعه، در نزد ایرانیان شیعه مذهب آگاه بودند؛ ثالثاً در جنگ با عثمانی ها و ازبک ها، اشعار شاهنامه را به عنوان عامل روحیه بخش سربازان ایران به کار می بردند. از این رو، در نشر و گسترش شاهنامه کوشیدند و آن را گرامی داشتند.
جایگاه نخل در اشعار غنایی عامیانه مردم جهرم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شعر غنایی در لغت به معنای آوازخوانی، سرود و نغمه است و در اصطلاح به شعری گفته می شود که بیانگر عواطف و احساسات شخصی شاعر است. در این تعریف یادکرد زادبوم و احساسات شاعر نسبت به آن و مظاهر آن نیز قرار می گیرد. جهرم شهری در جنوب شرقی فارس است که نام آن از گذشته در متون کهن چون شاهنامه، آمده است. این شهر را در گذشته جنگل نخل می نامیده اند که بیانگر انبوه نخلستان های این شهر بوده است. به دلیل کاربردهای بسیار نخل و اجزای آن در زندگی روزمره مردم جهرم، این درخت در سنن، آداب و رسوم، اعتقادات و باورهای مردم وارد شده و باعث شده که این درخت و امور وابسته با آن نیز در شعر شفاهی و غنایی جهرم اعم از واسونک، اشعار، ترانه و متل های محلی متعدد با کارکردهای مختلف حضور داشته باشد. به این ترتیب نخل و خرما از مظاهر مهم شعر غنایی عامیانه جهرم است و واکاوی آن شناختن زمینه های ذهنی و روانی مردم این شهر کمک می کند. مهم ترین زمینه های حضور این درخت در ادبیات محلی و غنایی جهرم در زمینه های نوستالوژیک و بیان فراق و هجران و احولات عاشق و معشوق است.این مقاله با بررسی میدانی و کتابخانه ای به روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی جایگاه و اهمیت این درخت در شعرغنایی مردم جهرم پرداخته است و نمونه های مختلفی از آن را به دست داده است.
سواد نامه ایست که یکی از بزرگان ادب بجلال الدین محمد رومی نوشته و پاسخ آن
حوزه های تخصصی:
یخچالیه
منبع:
ارمغان ۱۳۰۳ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
باد پایان با آفرین
کتاب هزار و یک شب (مجموعه 4 جلدی)
حوزه های تخصصی:
اسطوره «یاد و فراموشی» در «درخت گلابی»ِ «گلی ترقی»
حوزه های تخصصی:
نمونه های فراوانی از اسطوره «یاد و فراموشی» را می توان در میان اقوام، قبایل و تمدن های مختلف یافت. این بُن مایه اصیل هم چون موتیفی تکرار شونده، در پیرنگِ رمان ها و داستان های کوتاه معاصر به چشم می خورد. هدف پژوهش حاضر، معرفی و تحلیل نمونه ای از اسطوره «یاد و فراموشی» در یکی از داستان های نویسندگان معاصر ایران است. داستان «درخت گلابی»ِ«گلی ترقی»، روایتی است از فراموشی و سترونی ذهنِ راوی که به یاری ماجرای درخت گلابی و یاد روزهای روشن پیشین، فردیت خود را بازمی یابد. گلی ترقی با به کارگیری یکی از خاص ترین نمادهای «گلابی» که کمتر مورد توجه بوده، باروری و شیرینی را به قهرمان داستان بازمی گرداند؛ اما این بازگشت با به یادآوردن و مرور خاطره ها صورت می گیرد. در زمانی که راوی باید به عشق ارج می نهاد، به دنیای بیرونی و سیاست می پردازد؛ همین امر، موجب «فراموشی» هویت راوی گشته، ذهن او را بی مایه می سازد. نویسنده خاطرات باغ را مرور می کند و با یاد آوردنِ خاطرات باغ، در هیئت بازگشت به من اصیل و خویشتنِ خویش تبلور می یابد.
واکاوی جغرافیای پایداری در شعر علی محمّد مؤدّب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
155-186
حوزه های تخصصی:
جغرافیای پایداری به گستره و حوزه جغرافیایی ای اطلاق می شود که شاعران یا نویسندگان متعهد در آثار خود به دفاع از مردم تحت ظلم آن خطّه در برابر سلطه جویان خارجی یا داخلی برمی آیند. علی محمّد مؤدّب، یکی از شاعرانی است که در اشعار خود، نگاهی فراملّی داشته و اندیشه های شعری اش متأثّر از رویدادهای جهان پیرامون وی است. در این جستار، جغرافیای پایداری در شعر علی محمّد مؤدّب با شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از روش کتابخانه ای و سندکاوی مورد واکاوی قرار گرفته است تا به این سؤالات پاسخ داده شود که چگونه مؤلّفه های پایداری ملّی و فراملّی در شعر مؤدّب بازتاب داده شده و به غیر از ایران، به موضوعات پایداری کدام کشورها پرداخته شده است؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که پایداری در شعر مؤدّب به ایران منحصر نمی شود. وی در طرح موضوعات پایداری در شعرش، نگاهی عام و فراگیر داشته؛ اما به طور خاص بر موضوعات پایداری مرتبط با کشورهای خاورمیانه متمرکز شده است؛ از این رو، مؤدّب در شعرش به فلسطین، غزّه، لبنان، عراق، یمن، بحرین، سوریه، افغانستان، هائیتی و هیروشیما با رویکردی حمایتی پرداخته و در مقابل، نگاه انتقادی و اعتراضی خود را متوجه آمریکا، اسرائیل، انگلیس، روسیه، عربستان، مصر و ترکیه ساخته است.
نمود جدال خدایان سه گانه آریایی در حماسه برزونامه
حوزه های تخصصی:
ژرژ دومزیل ، اسطوره شناس و مورخ فرانسوی ، تمامی ایزدان اقوام هند و اروپایی را بر اساس کنش و کارکرد شان ، در زیر مجموعه سه کنش بنیادین فرمانروای ، جنگاوری و باروری طبقه بندی می کند . او این نظام سه کنشی در میان ایزدان هند و اروپایی را برگرفته از ساختار طبقات اجتماعی سه گانه شاهی ، سپاهی و کشاورزی (شاکله جوامع این اقوام دوران باستان) این اقوام می داند و معتقد است که این ساختار سه گانه در تمام متون و ساحات فکری این اقوام از جمله حماسه ها تاثیر گذاشته است . حماسه ملی برزونامه ، به عنوان یکی از متون ، به نظر می رسد در زیر ساخت خود در بردارنده ساختار خدایان سه گانه ایرانی ( متشکل از آناهیتا ، اهورا مزدا و مهر ) است . بدین معنا که داستان آن ، به صورت نمادین ، روایتگر روند تاریخی – اجتماعی شکل گیری اتحاد پیروان خدایان سه گانه ایرانی در برهه ای از تاریخ (دوره شکل گیری روایت شفاهی و اولیه متن) است که در این اتحاد فردی از طبقه کشاورزان و عوام (برزو ) برای نخستین بار در ساختار قدرت و امور اجرایی عهده دار منصبی می شود و در کنار نمایندگان دو طبقه دیگر یعنی طبقه شاهی ( کیخسرو ) و سپاهی (رستم) ، همزمان با ایجاد ساختاری سه گانه در تقسیم قدرت ، به اداره بخشی ازکشور می پردازد و رأس سوم هرم قدرت را در مقابل جبهه بیرونی یا همان دشمن شکل می دهد.