فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۵٬۵۲۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه شماری از منتقدان، صادق هدایت در بیشتر داستان های خود، قهرمانانش را به مرگ سوق می دهد و این مسئله برآمده از ذهن مرگ اندیش و فلسفة بدبینانة وی دربارة زندگی است. از معضلات نقد داستانهای هدایت، یکی همین است که آثارش سرشار از یأس فلسفی دانسته شده و دیگر اینکه شخصیت های اصلی داستان پیش را، مثل راوی بوف کور، آیینة شخصیت خود نویسنده می دانند؛ اما با دقت در بنمایههای داستانی هدایت، باید در مرگ فلسفی این شخصیتها به سوءظن نگریست. هدایت از جمله نویسندگانی است که در ساختار روایت داستان های خود، رویکردی ویژه به نمایش جنبه های روانی شخصیتها دارد. بنا بر نظریة روان شناسانة فروید دربارة دو غریزة عشق و مرگ به عنوان دو غریزة اصلی انسان- غریزة عشق به زندگی در پی شکست و نرسیدن به آرزوها در وجود انسان افول کرده و به ناچار جای خود را به غریزة مرگ میدهد. در این مجال، ردپای این نظریة روان شناختی در بنمایة داستان های هدایت بررسی می شود.
ادبیات معاصر: شکل داستانی
حوزه های تخصصی:
قصه شناسی نوش آفرین نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوش آفرین نامه، داستان عامیانة منثوری در شرح عشق شاهزاده ابراهیم فرزند جهانگیرشاه، پادشاه چین و دلاوری های او برای رسیدن به معشوق خود، نوش آفرین گوهرتاج، دختر پادشاه دمشق است. ویژگی های سبکی بسیاری از داستان ها یا رمانس های عاشقانه سنتی و عامیانه را در این داستان می توان دید؛ ازجمله جنبه های شگفت آوری چون خرق عادت ها، انسان ها، جانوران، گیاهان، موجودات، مکان ها و اشیای شگفت انگیز، طرح مدور، گزاره های قالبی، استفاده از اشعار و ضرب المثل ها، کنایات و اغراق ها. زبان و بیان این داستان، نیمه ادبی است. نثر آن به شیوة نثر دوران قاجار است و کهنگی آثار دورة صفویه را ندارد. افعال وصفی و عبارات عامیانة فراوانی در آن دیده می شود. بن مایه های مهم داستان های عامیانه و عیاری در داستان دیده می شود. این داستان و داستان شیرویة نامدار، الگوی داستان گویی نقیب الممالک در نوشتن داستان امیر ارسلان بوده است. این مقاله ضمن معرفی و تحلیل ابعاد گوناگون ساختاری و محتوایی داستان نوش آفرین گوهرتاج، به بیان نمونه هایی از تاثیرپذیری داستان امیر ارسلان نامدار از آن می پردازد.
نقش تمثیل های بیهقی در تبیین بی اعتمادی در دربار مسعود غزنوی
حوزه های تخصصی:
در تاریخ بیهقی به کارگیری ابزارها و امکانات هنری و ادبی، از جمله تمثیل، تنها برای زینت و بخشیدن زیبایی هنری به اثر نیست، بلکه این ابزار در ژرف ساخت خود اهداف خاص نویسنده را نیز می پروراند؛ به عبارت دیگر، نویسنده گاه مجبور می شود با توجه به موقعیت اجتماعی و سیاسی خود یا حال و مقام اشخاصی که موقعیت های مختلف اثرش را می سازند، اندیشه ها و مقاصد خود را با استفاده از شیوه های غیرمستقیم همچون به کارگیری تمثیل ها و حکایات مناسب و... برای خواننده آشکار کند. به این ترتیب، خواننده پس از کنار زدن حجاب ظاهر تمثیل و حکایت می تواند به معنای تازه و جالبی دست یابد که به دلیل آمیختگی آن با هنجارهای ادبی مؤثرتر واقع می شود. هدف این مقاله آن است که با بررسی برخی حکایات و تمثیل های تاریخ بیهقی نشان دهد چگونه ابوالفضل بیهقی برای نشان دادن محیط و زمانه فتنه زا و آشوب ساز خود و نیز تحلیل بی اعتمادی های موجود در دربار مسعود غزنوی از شیوه بیان غیرمستقیم و قابل تفسیر تمثیل استفاده کرده است.
بررسی قرابت های معنایی بوستان و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم روند رو به رشد سعدی پژوهی در چند دهه اخیر، هنوز جای پژوهش های بایسته بسیاری در این عرصه خالی است. بررسی اشتراکات مضمونی و قرابت های معنایی، بویژه در زمینه آموزه های اخلاقی سعدی در «گلستان» و «بوستان» از مواردی است که تاکنون از نظر مغفول مانده است. موضوع پژوهش حاضر واکاوی این مضامین در دو اثر یادشده است.
شناخت خط سیر اندیشه های تعلیمی سعدی، بیان یک اندیشه به شیوه های مختلف و درک بهتر «بوستان» و «گلستان» از اهداف اصلی پژوهش حاضر محسوب می شود. روش پژوهش، توصیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به شیوه کتابخانه ای و سندکاوی تجزیه و تحلیل خواهند شد.
نتیجه نشان می دهد که سعدی بر خلاف نظر بسیاری از پژوهشگران، در هر دو کتاب (بوستان و گلستان) خط سیر فکری واحدی را دنبال می کند که بازگویی آن با واژگانی متفاوت و قراردادن آن به گونه ای ماهرانه در لابلای متن این آثار، موجب شده این مساله در نگاه اول از دید خوانندگان پنهان بماند، مساله ای که نادیده گرفتن آن موجب شده وجوه اشتراک این دو اثر مغفول بماند.
درونمایه های مقاومت در شعر «جواد جمیل» با تاکید بر دفتر شعری (اشیا حذفتها الرقابه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات مقاومت از مهم ترین سنگرهای فرهنگی ملت های تحت سلطه است. ادبیات مقاومت به ویژه شعر در عراق که واکنشی به حاکمیت استبداد است، ارزش های ادبی، فکری و تجارب هنری ویژه ای را در آثار شاعران این کشور به جای نهاده است که نه تنها در مجموعه شعر معاصر عربی قابل اعتنا و بررسی است، بلکه می تواند الگویی برای ادبیات متعهد و مقاوم سایر ملل نیز باشد.
پژوهش حاضر بر آن است که به بررسی درونمایه های مقاومت در دفتر شعری «اشیا حذفتها الرقابه» از جواد جمیل، شاعر معاصر عراقی بپردازد و بیش از پیش زوایای پنهان و ناگشوده ادبیات مقاومت عراق را بنمایاند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که حاکمیت استبداد از عوامل اصلی بروز عناصر مقاومت در شعر جواد جمیل است. سرزمین، مردم، قیام علیه بیداد، انگیزه های شیعی مبارزه، ستایش آزادی خواهان و جان باختگان و امید به آینده ای روشن، از مهم ترین درونمایه های اشعار شاعر مورد نظر است.
کارکردهای روایی کشمکش در سه داستان کوتاه جنگ تحمیلی (هانیه، دریاقلی، شب نشینی در جهنم، از مجموعه داستان های کوتاه یوسف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان کوتاه دفاع مقدس در یک دهه اخیر، تحول چشمگیری در عرصه کاربرد تکنیک و سازه های نوین داستان نویسی داشته است. با واکاوی عناصر منفرد پیکره این داستان ها می توان جنبه های هنری آنها را نشان داد. در این پژوهش با نگاهی ساختاری به کارکرد کشمکش، به عنوان یکی از مهم ترین وابسته های عنصر پیرنگ، الگوی «رابرت مک کی» در باره سطوح سه گانه کشمکش بررسی شده است. پس از آن، سه مشخصه مشترک روایی کشمکش، شامل کشمکش جسمانی،کشمکش عاطفی و کشمکش زمان و مکان، به منظور نشان دادن شگردهای به کار رفته در سه داستان کوتاه دفاع مقدس به نام های «هانیه» نوشته مهدی نور محمدزاده، «دریا قلی» نوشته زهرا مشتاق و «شب نشینی در جهنم» نوشته داوود امیریان، از مجموعه داستان های برگزیده مسابقه سراسری داستان نویسی کوتاه یوسف (1385 ه.ش) مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج این پژوهش نشان می دهد که نویسندگان داستان های مورد بررسی، در کاربرد عنصر کشمکش برای نشان دادن عدم تعادل نخستین در روایت داستان از شگرد تعلیق در سه سطح کشمکش درونی، فردی و فرا فردی بهره گرفته اند. نویسندگان این آثار با کاربرد وجوه سه گانه کشمکش، ضمن بیان نمایشی داستان به توصیف جزئیات و تحول شخصیت ها پرداخته اند.
بررسی تحول اندیشه ی نصرت رحمانی از رمانتیک فردگرا به رمانتیک جامعه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محرک اصلی تغییر سبک در هر دوره ای وقایع سیاسی- اجتماعی است. در ایران، انقلاب مشروطه در کنار تحولاتی که در سطح جامعه پدید آورد، در عرصه ی ادبیات نیز بی تاثیر نبود و با طرح مضامین اجتماعی، موجب تحول و تغییر سبک ادبا شد. رخدادهای حکومت پهلوی، گرایش به رمانتیک جامعه گرا و در نتیجه تغییر سبک را در اشعار و برخی آثار گسترده تر کرد. رمانتیسم در واقع مکتبی ادبی است که به برتری احساس و تخیل بر استدلال و تعقل تاکید دارد. این مکتب دارای دو شاخه ی فردی و احساسی(پرداختن به عوالم شخصی) و اجتماعی(انعکاس وقایع جامعه وتلاش برای تغییر اجتماع) است. نصرت رحمانی از پیشروان جریان شعــری رمانتیک جامعه گــرا در دوره ی معاصر و از روشنفکران سرخورده ی پس از بیست و هشتم مرداد سی و دو بود که حوادث سیاسی- اجتماعی(بخصوص کودتای دهه ی سی) باعث شد به اجتماع و مردم روی آورد. در نتیجه از این زمان به بعد است که رحمانی بیان و عواطف و احساسات انسانی را مهم تر از عواطف فردی و شخصی می داند.
این پژوهش برآن است که با تکیه بر اشعار نصرت رحمانی به بررسی تحول اندیشه ی او از حوزه ی رمانتیک فردگرا به رمانتیک جامعه گرا بپردازد و خصیصه های برجسته ی رمانتیک فردگرایی و جامعه گرایی را در اشعار او بکاود و با ذکر شواهد شعری ابعاد و مختصات این مقوله را بنمایاند
سفرنامه عتبات، سال 1313
وصف زندان و احوال درونی در زندان سروده های فارسی وعربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حبسیه(زندان نامه)، شاخه ای مهم از ادبیات غنایی به شمار می رود. حبسیه، بیان حال و شکوه و فغان شاعر در سوگ آزادی خویش و به عبارتی دیگر آیینه ی تمام نمای روزگار اختناق و افشاگر روزهای تلخ اسیری شاعر است.
در طول تاریخ ادبیات فارسی و عربی، شاعران بسیاری( به دلایل مختلفی از قبیل سیاسی، اعتقادی، دینی و...) به زندان رفته اند و طعم حبس و اسارت را چشیده اند و با قدرت بیان، به ثبت لحظه های سخت و اندوهبار خویش پرداخته اند.
زندان نامه های فارسی و عربی به سبب طبیعت خاص خود، از جنبه های مختلف چون مضامین، توصیفات، صور خیال و عناصر ادبی و ... نیازمند بررسی های موشکافانه و دقیق است. در این پژوهش به بررسی اوصاف ظاهری زندان و احوال درونی در زندان سروده های دو ادب فارسی و عربی پرداخته شده است. در زندان نامه های فارسی و عربی، شاعر علاوه بر اوصاف ظاهری زندان (زنجیر، زندانیان، زندانبان و ...) از حالات درونی خود نیز ابیاتی می آورد که در آن از بی گناهی خود، آزادی، غم و اندوه و ... سخن می گوید؛ بنابراین نگارنده در این مقاله برآن است که مضامین وصفی را در زندان سروده های فارسی و عربی که از دو جهت (وصف ظاهری زندان و وصف احوال درونی) قابل بررسی است، مورد کنکاش قرار دهد تا این جنبه ی ادبی از شعر زندان در دو ادب فارسی و عربی آشکار گردد.
ادبیات کــهن: تعــزیه
هزار و یک داستان
تأملی در شعر تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی «خواننده نهفته در متن» در سه داستان ادب پایداری از احمد اکبرپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های تحلیل آثار پدید آمده در گستره ادبیات پایداری کودک، بررسی خواننده نهفته در این آثار است. چمبرز بر این باور است که برای بازشناخت این خواننده، نیازمند روشی هستیم که در داستان های کودک و نوجوان، کودک را در مقام «خواننده» به رسمیت شناسد. با توجه به اهمیت این رویکرد و تازگی آن در مطالعه ادبیات کودک ایران، در این پژوهش کوشش شده تا سه اثر داستانی احمد اکبرپور در گستره ادب پایداری (اگر من خلبان بودم، شب به خیر فرمانده و قاب آسمانی) بر پایه دیدگاه چمبرز بررسی شود. چمبرز روش پیشنهادی خود را برای بررسی نگرش نویسنده به خواننده نهفته در متن، در چهار محور عرضه می کند: سبک نوشته، زاویه دید، طرفداری و شکاف های گویا. به کمک این چارچوب، می توان به چند نکته محوری زیر پی برد: ویژگی های خواننده نهفته در آثار یاد شده، نگرش آگاهانه یا ناآگاهانه نویسنده به کودک و نوجوان (کودک به عنوان بزرگسالی ناقص یا مانند موجودی با کیستی و زیست جهان مستقل) و سرانجام، دلایل مورد توجه قرار گرفتن برخی آثار از سوی مخاطبان. یافته های پژوهش نشان داد که این نویسنده کوشیده است تا با نزدیک شدن به دنیای متفاوت کودکی، تجربه هایی تازه از جنگ و دفاع مقدس به تصویر بکشد و با شرکت دادن کودکان در حوادث داستان و همراه شدن با آنان، فضایی فراهم آورد که کودک خود را تا حدی در آفرینش داستان سهیم بداند این مخاطب حتی می تواند در حوادث مربوط به جنگ نقشی تاثیرگذار داشته باشد.
بن مایه های نمادین و شگردهای روایی در رمان «ارمیا» از سری داستان های دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ادبیات مقاومت» در حوزه روایی آن به دلیل توفیق در ایجاد هماهنگی متقن ذهنیت با عینیت و هم گونی احساس و اندیشه راوی و مخاطب، روایت گیر را به بازاندیشی و تلقی دیگرگون از حقیقت وامی دارد؛ و با حرکت در طیف معانی و واژه ها و ایجاد تقابل در ارزش ها، اندیشه ها و باورها، خواننده را از واقعیت موجود به واقعیتی پررنگ تر می کشاند و دیگرباره حقایق و واقعیات را فرایاد او می آورد؛ و در نهایت با تمرکز بر شعور یا خردجمعی (ذهن برتر یا ناخودآگاه) و دست یابی به رگه هایی از ذهنیت جمعی، روایت گیر را به اوج شعور و آگاهی سوق می دهد.
«رمان ارمیا» به عنوان اثری ارزشمند در حوزه ادبیات مقاومت، با بهره گیری از بن مایه های نمادین، ایجاد «لذت زیبایی» از طریق توصیف های برجسته و جاندار، رستاخیز واژگان (برجسته سازی و تشخص کلامی) در به کارگیری تعابیر متفاوت و دیگرگون، جریان سیال ذهن (تک گویی درونی) و گفتگو (دیالوگ) در نیل به اثری فراگیر و ماندگار توفیق یافته است.
در این گفتار با استفاده از شیوه تحلیلی-توصیفی، شگردها و کارکردهای روایت پردازی و تعابیر نمادین در «رمان ارمیا» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.