فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۵٬۵۲۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
بسیاری از داستاننویسان معاصر امروز ایران، تحت تأثیر آثار نویسندگان معاصر غرب به نوشتن داستان پرداختهاند. در این میان، نویسندگان زن نیز از سهمی بهسزا برخوردارند. انعکاس روحیات و رنجها و محدودیتهای آنان در مجموعه داستانها و رمانهای خود به خوبی مشاهده میشود. در این پژوهش، نویسنده با رویکرد به مقوله تکنیکهای روایتپردازی ژنت از یک سو و داستان احتمالاً گم شدهام اثر سارا سالار از سویی دیگر، مهمترین تکنیکهای روایتپردازی از نظر ژنت را بررسی و تحلیل خواهد کرد. در این پژوهش، به طور خاص به مقوله زمان در روایت بر اساس نظریه ژرار ژنت، میپردازیم. وی نظریه خود را در باب زمان روایت در سه محور نظم، تداوم و بسامد ارائه میدهد. از آنجا که زمان روایت یکی از مؤلفههای بارز در داستان احتمالاً گم شدهام است، در ادامه به تطبیق این شگرد روایی، در گزارههای داستان یاد شده میپردازیم. همچنین نشان می دهیم که عامل زمانپریشی، آن هم از نوع گذشتهنگری، در این داستان دارای بیشترین کاربرد است که باعث کند شدن زمان روایت نیز شده است.
تاریخ ادبیات دوره ساسانی از خلال منابع عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلوه های عرفان در مظهرالآثار هاشمی کرمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مثنوی سرایی عرفانی که با سنایی آغاز شد و با عطار و مولانا به اوج تکامل خود رسید، به عنوان نوع ادبی مهمّی تلقی می شود که ترسیم کننده زوایای فراوانی از احساس و اندیشه عرفانی شاعران است. در بین مثنویهای عرفانی و حکمی، مخزن الاسرار نظامی از چنان جایگاه و اهمّیّتی بهره مند است که پس از نظامی بیش از یکصد و پنجاه شاعر به پیروی از آن طبع آزمایی کرده اند. نوشتار حاضر به معرفی اجمالی یکی از این مثنویها-که به مظهرالآثار نامبردار است- و تحلیل لطائف و ظرائف عرفانی آن اختصاص دارد. شاعر مثنوی مذکور، سید محمد هاشم کرمانی، معروف به شاه جهانگیر کرمانی، میراث دار تفکرات عرفانی شاه قاسم انوار و شاه نعمت الله ولی (اجداد وی)، و از عارفان پارسی گوی سده نهم و دهم است که در اثر خویش نکات متعددی از اندیشه های عرفانی را ارائه کرده است.
بررسی تطبیقی جلوه معشوق در غزلیات خاقانی و سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خاقانی از بزرگترین شاعران و قصیده سرایان ادب فارسی به شمار می رود. او در کنار قصاید غرّا و مطنطن به تصنیف غزلیات نیز، همت گماشت. عزم خاقانی در غزلسرایی، او را در جرگه پیشگامان غزل عارفانه قرار داد. چندی پس از او، سعدی، شاعر بلند آوازه و نام آور فارسی، علاوه بر نوشتن دو اثر جاودان گلستان و بوستان، غزلسرایی را نیز وارد مرحله نوینی از حیات خود کرد و در واقع، غزل عاشقانه را به کمال رسانید. هدف اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی جلوه معشوق در غزلیات خاقانی و سعدی است که به روش توصیفی تحلیل محتوا و به شیوه کیفی، تجزیه و تحلیل گردید. نتیجه این که معشوق در غزلیات دو شاعر، به صورتهای مختلف رخ می نمایاند: 1- داشتن زیبایی 2- صعب الوصول بودن 3- جفاکاری و... حسن معشوق در غزل سعدی که به زیباترین نحو توصیف و تحسین شده، گرایش جمالگرای شاعر را آشکار می سازد، در حالی که در خاقانی چنین گرایشی دیده نشده است. اما معشوق جفاکار از مضامین مشترک در غزل خاقانی و سعدی است و صعب الوصول بودن معشوق نیز ضمن این که در غزلیات دو شاعر کم و بیش وجود دارد؛ ولی در غزلیات خاقانی نمود بیشتری دارد.
بررسی حیله ها و ترفندهای قدیمی در سمک عیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سمک عیار از داستان های شفاهی قدیم فارسی است که کاتبی به نام فرامرزبن خدادبن عبدالله الارجانی آن را از تقریرات صدقه بن ابوالقاسم در اواخر قرن ششم هجری به قید کتابت درآورده است. این کتاب به زندگی و کوشش های عیارانی اختصاص دارد که برخلاف تصوری که از عیاران می رود نه در مقابل حکومت، بلکه در کنار حکومت و برای تحقق اهداف حاکمان و پادشاهان کوشش می کرده اند و برای پیشبرد اهداف خود علاوه بر روشهای معمول به حیله هایی متوسل می شده اندکه نه تنها در قدیم، بلکه امروز نیزدر روشهای جاسوسی و ضدّ جاسوسی کاربرد دارد.در این مقاله، ضمن استقصای حیله های عیاری، به طبقه بندی آنها اقدام شده و پس از توضیح هر مورد شواهدی نیز از کتابهای دیگر که این حیله ها در آنها روایت شده، آمده است.براساس یافته های این پژوهش، بیشترین بسامد این حیله ها به حیله های جنگی اختصاص دارد که آثاری از آنها در شاهنامة فردوسی و کتاب آداب الحرب و الشجاعه نیز آمده است. در کنار حیله های جنگی باید از حیله های دیگر از قبیل استفاده از داروی بیهوشی، نقب بریدن و بوالعجبی کردن یاد کرد. استفاده از حیله های مکتوب از قبیل تقلید خط و یا به تقلّب مهر بر کاغذ زدن نیز در سمک عیار دیده می شود.
استعاره و پیرنگ در اندیشه پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو اثر بزرگ ریکور یعنی استعاره زنده و زمان و گزارش را دو اثر دوقلو و همسان به حساب می آورند؛ این همسانی را باید در کارکرد یکسانی دانست که ریکور برای استعاره و پیرنگ قائل است و می توان این کارکرد مشترک را مبتنی بر ترکیب عناصر نامتجانس دانست. در واقع همین ترکیب عناصر نامتجانس است که در استعاره و پیرنگ ایجاد نوعی بداعت معنایی می کند. مقاله حاضر ضمن پرداختن به نگاه ریکور به استعاره و مسئله ارجاع استعاری از یک سو، و مطرح کردن محاکات سه گانه و مسئله پیرنگ سازی از سوی دیگر بر آن است تا نشان دهد چگونه ریکور بین استعاره و پیرنگ سازی ِ داستان ارتباط برقرار کرده و برای آن ها کارکردی مشابه در نظر می گیرد.
مدیحه های سعدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ستایش یا مدیحه سرایی های سعدی نسبت به ممدوحان که همانا شاهان و حاکمان هستند، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و جایگاه سعدی به عنوان یک شاعر ناصح و مادح مورد ارزیابی قرار گرفته است. به باور نویسنده، سعدی اگر به مدحی پرداخته همچون واعظی عمل نموده که برای تأثیر نصیحت های تلخ در کام مخاطبان، از حکایات و تمثیل های طنزآمیز برای شیرین ساختن آن بهره می جوید. سعدی میانه رویی وارسته و مزیّن به خوی انسانی و برکنار از تملّق و چاپلوسی است.
بررسی رمانتیسم و بازتاب آن در شعر حسن هنرمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمانتیسم، نهضتی فرهنگی، فکری و اجتماعی است که در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم میلادی در اروپا ظهور یافت و سپس فرهنگ و اندیشه شاعران ایرانی از جمله حسن هنرمندی را تحت تاثیر قرار داد. حسن هنرمندی یکی از شاعران مشهور معاصر درایران است که در دهه ی سی با مجموعه اشعار خود «هراس» شهرت خاصی درایران پیدا کرد. بدون شک آشنایی او با ادبیات فرانسه و ترجمه برخی آثار ادبی فرانسوی به زبان فارسی بر اندیشه ی شعری او تاثیرگذار بوده است. مبانی اصلی رمانتیسم و احساسات فردی در اشعار او به خوبی نمایان است و زیباترین جلوه های مکتب رمانتیسم در شعرفارسی در مجموعه ْ شعر «هراس» از این شاعر توانای معاصر جلوه گر شده است. دراین مقاله برآنیم که ضمن بیان مضامین ومبانی اصول رمانتیسم، تاثیرگذاری این اصول را برذهن و زبان حسن هنرمندی با ذکر شواهد شعری از آثار او بیان کنیم و تاثیر گذاری فضای نوستالژی رمانتیسم را در شعر این شاعر نشان دهیم
بررسی ساختاری داستان بیژن و منیژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان بیژن و منیژه از جمله داستان های فرعی در طرح اندام وار شاهنامه است که طرح و ساختار ویژه ای دارد. برخی محققان در پی توجیه تاریخی داستان برآمده اند و اصل داستان را مربوط به عصر اشکانی دانسته اند؛ این در حالی است که در این داستان نشانه های اسطوره ای معناداری هست که نمونه های مشابه آن در دیگر متون نیز وجود دارد. مسأله ی اصلی این است که داستان بیژن و منیژه حاوی چه اندیشه ای است که موجب شمول و گستردگی آن گشته است؟ در عین حال، چگونه توانسته در طرح بزرگ شاهنامه جای گیرد؟ تجزیه و تحلیل ساختار داستان بر اساس روش ولادیمیر پراپ نشان می دهد ساختار اصلی داستان مبتنی بر طرح آشناسازی قهرمانی است. تکرار کارکردها و شخصیت های اصلی این داستان در سایر داستان های معروف ایرانی، ساختار بنیادین و غیرتاریخیِ داستان را تأیید می کند. بررسی ژرف ساخت داستان نیز نشان می دهد که ساختار داستان بیژن و منیژه تحت تأثیر آیین های باروری شکل گرفته و اشکال متنوّع آن در دیگر داستان ها نیز وجود دارد. شمول و گستردگی حوزه ی جغرافیایی آن نیز به سبب همین طرح داستانی و ساختار و ژرف ساخت مشترک است.
بنیادهای اساطیری و حماسی داستان دیوان مازندران در شاهنامه
حوزه های تخصصی:
این مقاله به شناسایی بنیادهای اساطیری و حماسی داستان دیوان مازندران در شاهنامه با توجه به پیشینة آنها در متون اوستایی، پهلوی، سغدی و ... می پردازد. نخستین سرچشمه های اساطیری و حماسی دیوان مازندران در متون اوستایی و پهلوی است. در این متون دیوان مازندران در دو ساختار مینوی و انسان گونه ظاهر شده و در برابر اهورامزدا، ایزدان و انسان ها قرارمی گیرند. اما داستانی مستقل در کتاب نهم دینکرد آمده که چارچوب حماسی داستان دیوان مازندران را بوجود آورده است. در این داستان دیوان مازندران انسان هایی غول پیکرند که در برابر فریدون قرارمی گیرند و این روایت به گزارش نخست کوش نامه منتقل می شود. انسان های غول پیکر در گزارش دینکرد و کوش-نامه با گذر از داستان های نریمان و دیوان مغرب، سام و نره دیوان مازندران و رستم نامة سغدی دارای گوهر اهریمنی شده و به دیوانی از تبار اهریمن با نیروهای جادویی و کردارهای فرابشری دگرگون می شوند. در پایان داستان دیوان مازندران پس از اسطوره زدایی به گزارش دوم کوش نامه انتقال می یابد.
نقد و بررسی شکوائیّه های سیاسی در شعر قرن ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات غنایی حبسیه
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات غنایی بثّ الشکوی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
روایت گردانی در قصه های عامیانه و داستانهای نوین فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای «روایت پژوهیِ درزمانی» عرصه های گوناگونی را می توان متصور شد که گونه شناسیِ روایت در دوره های تاریخی مختلف یکی از آنهاست، و جستن پیشینه ی فنون داستان پردازیِ نوین در قصه های عامیانه ی بومی یکی دیگر. در همین راستا و با این گمان که حتا در صورت تغییر کارکرد یا چه بسا نقش باختگیِ کاملِ روایت نماهای شفاهی، باید آثاری از آنها در رمان و داستان کوتاه فارسی به جا مانده باشد، نگارنده ی مقاله ی حاضر بر آن بوده تا پس از معرفیِ نمونه ی ظریفی از این قالب های کلامیِ خاصِ روایت در پیکره ای مشتمل بر دویست و هفتاد قصه ی عامیانه که دست کم هفتاد سال از گردآوری و ثبت هرکدام می گذرد، روند زوال یا صرفاً تحول نقشی این قالب ها را در ادبیات داستانی ایران پی بگیرد. (حوزه های درخور روایت پژوهیِ تطبیقی میان قصه های عامیانه و داستان های نوین فارسی، دامنه ای چنان گسترده و بکر را می پوشاند که حتا ترسیم حدود آن از حوصله ی این جستار بیرون است. پس جای شگفتی نخواهد بود اگر آنچه در پی می آید صرفاً حاصل بررسیِ مقابله ایِ ساز وکارِ روایتگردانی میان صحنه های موازی یا متناوب در دویست وهفتاد قصه ی عامیانه ی ایرانی و پیکره ای شاملِ بیش از سیصد داستان معاصر فارسی باشد.)
انواع نوستالژی در غزلیات شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
49 - 64
حوزه های تخصصی:
نوستالژی، به عنوان اصطلاحی مشترک بین روانشناسی و ادبیات در شعر و ادب فارسی از دوره ابتدا تاکنون وجود داشته و با رشد افکار رمانتیک افزایش یافته است. این مقاله به بررسی این بحث در غزلیات شهریار پرداخته است. و درصدد دست یافتن به پاسخ این سوال است که کدام نوع نوستالژی در غزلیات این شاعر بیشتر نمود پیدا کرده؟ برای این منظور با استفاده از روش کیفی از نوع توصیفی – تحلیلی نخست داده ها از بین تمامی غزلیات انتخاب شده اند سپس به طبقه بندی آن ها در دو دسته فردی و جمعی پرداخته شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که هر چند میزان توجه به نوستالژیهای فردی بیشتر است، نوستالژیهای جمعی هم برجستگی خاصی در غزلیات او دارند.
بررسی و مقایسه تحلیلی لیلی و مجنون نظامی و روایت های عربی این داستان
حوزه های تخصصی:
در ادب فارسی در کنار قالب غزل، برای بیان مضامین غنایی و عاشقانه، استفاده از منظومه های عاشقانه نیز رواج دارد. داستان سرایی از انواعی است که بسیار زود در شعر فارسی مورد توجّه قرار گرفته است. در پایان قرن ششم نظم داستان های عاشقانه به وسیله نظامی گنجوی به حدّ اعلای کمال خود رسید. وی چند داستان معروف زمان خود را به نظم درآورد و هنرنمایی های این شاعر تا بدانجاست که اکثر سرایندگان منظومه های عاشقانه، دانسته یا ندانسته، تحت تأثیر سبک و شیوه داستان پردازی او قرار گرفته اند. یکی از منظومه های درخشان او لیلی و مجنون است که منشأ آن را در ادبیات عرب باید جستجو کرد. این داستان بارها به زبان های مختلف مورد تقلید شاعران قرار گرفته است. در این مقاله، نگارنده کوشیده است تا پس از زمینه سازی های مقدّماتی، ریشه های تاریخی – اجتماعی و زمان و مکان و تاریخ رواج این داستان را در ادب عربی و فارسی به اختصار مورد کندو کاو قرار دهد و سپس با نقل مختصر روایات عربی و نیز روایت نظامی گنجوی از این داستان، به مقایسه و نقد و تحلیل تطبیقی آنها بپردازد.
تکرار در معانی عاطفی و زبان هنری غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توالی و نظم منطقی بین اشیا و رویدادها در عرصه های مختلف و به خصوص حوزه ی خیال، زیبایی و گیرایی خاصی را به دنبال دارد. وجود تکرار در ساخت و فرم شعر، ارزش زیباشناختی شعر را دو چندان می سازد به ویژه اگر تکرار در شعر شاعری خلاق و نو آفرین همچون سعدی رخ داده باشد. این مقاله با روش تحلیل بسامدی به بررسی تکرار در معانی عاطفی، تصاویر، کنایات و همچنین موسیقی غزلیات سعدی می پردازد. هدف از نگارش این مقاله نشان دادن موارد تکرار در غزلیات شاعر و همچنین بیان این مطلب است که تکرار در اشعار وی نه تنها باعث ایستایی و رکود شعری نشده است بلکه این تکرار نمایش معنایی و عینیت عاطفی کلام او را بالا برده است.
بررسی تطبیقی عاشقانه های احمد شاملو و ناظم حکمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخه های ادبیات تطبیقی که به مقایسه و تطبیق آثار ادبی می پردازد «ادبیات مقابله ای» است. در این شیوه تاثیر ادبیاتی بر ادبیات یا شاعری بر شاعر دیگر در نظر گرفته نمی شود و تکیه بر روی نقاط وحدت اندیشه است. ادبیات تطبیقی آمریکایی نیز برخلاف مکتب فرانسه، بر همین شیوه نظر دارد.
در این نوشته براساس شیوه «ادبیات مقابله ای» به مقایسه تعدادی از «عاشقانه» های احمد شاملو و ناظم حکمت پرداخته شده است. این شاعران بزرگ با در پیش گرفتن سبک و سیاقی خاص و مدرن در عرصه عاشقانه سرایی و پیوند زدن عشق با زندگی و مبارزه و جریانات اجتماعی و امید و تلاش و تحرک، تغزلات زیبایی را خلق کرده اند.
جنبه عمومی و انسانی یافتن عشق، ذهنیت غنایی تازه، شکایت این دو شاعر از روزگار غریب عشق
و نمودهای خاص عرفان زمینی در عاشقانه های آنها، اشعاری زیبا و بی بدیل و مدرن در ادبیات غنایی ترکی و فارسی پدید آورده است.
جلوه های پایداری در شعر ابوالقاسم شابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بوالقاسم شابی، شاعر انقلابی و دردمند تونسی، از پیشگامان شعر معاصر عربی به شمار می رود. وی با احساس غنی شاعرانه و قدرت بیان خود توانست مفاهیم والا و مضامین ژرف و جاودانه انسانی را در شعر خویش بیافریند. شعرهای او نمونه والائی از ادبیات پایداری است، زیرا او بیشتر از آن که نگران سرنوشت و آینده خویش باشد، قلبش برای آینده ملت و مردم کشورش می تپد، او می خواهد بر ستمگران بشورد و قلم تنها سلاحی است که در دست دارد، لذا خواسته های درونی خود را با زبان شعر بیان می دارد. شعر «اراده الحیاه» او که یکی از بهترین نمونه های شعر پایداری است، شهرت جهانی یافته و الهام بخش ملت های مستضعف و ستم کشیده در جهان است.
زندگی در شعر او به معنای آگاهی و بیداری اندیشه و حرکت به سمت اصلاح همه جانبه است. از این جهت همگان را به مبارزه و پایداری در برابر ظلم حاکم و امید به آینده فرا می خواند و دشمنان را از شکست و دوستان را از غفلت هشدار می دهد.
دارا بودن روحیه سرکشی و آزادگی، شوق به زندگی و بیزاری از مرگ، ستایش آزادی و آزادگی، شناساندن چهره ظالم و بیان بیدادگری های او، حمایت از جنبش های اصلاح گرایانه مردمی، امید به آینده ای درخشان، از مهم ترین جلوه های پایداری در شعر شابی است
نبود نقش فرستنده از نقش های الگوی کنشی گرماس در چهار رمان دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت ها در انتقال درونمایه و پیام داستان هر یک نقش مشخص و معینی دارند. نقش ها بر همدیگر تاثیر می گذارند و یک مجموعه مرتبط و منسجم را ایجاد می کنند. برخی شخصیت ها، به ویژه در آغاز داستان بر چگونگی آشنایی شخصیت اصلی با هدف تاثیر می گذارند. مساله اینجاست که این نقش در داستان های دفاع مقدس نیز وجود دارد یا نه؟ آیا در ادبیات داستانی دفاع مقدس، شخصیت اصلی بر اساس راهنمایی، ارشاد و تحریک دیگران با هدف آشنا می شود یا مساله صورت دیگری دارد؟ قصد آن است که انگیزه رفتار و الگوی اندیشه و تفکر شخصیت اصلی آشکار شود. این مهم، اهمیت نقش و فردیت بارز شخصیت اصلی را نشان می دهد. برای بیان این مطلب از الگوی کنشی گرماس بهره گرفته شده است؛ الگویی که ارتباط شخصیت ها را بر اساس نقش و کارکرد آنها نشان می دهد. بر اساس این الگو، شخص یا اشخاصی (فرستنده)، شخصیت (کنشگر) اصلی را به خاطر خواسته مشترکی (هدف) به ماموریت می فرستند. کنشگر اصلی در این ماموریت با کمک اشخاص همدل (یاوران) یا مخالفت و دشمنی افراد مخالف (رقبا) مواجه می شود. انجام ماموریت و به دست آوردن خواسته، نفع و نتایجی برای او، فرستنده یا دیگران در بر خواهد داشت (گیرنده). مطابق این الگو، شخصیت اصلی بر اساس همفکری یا راهنمایی فرستنده که از ضرورت و اهمیت هدف آگاه است، به ماموریت فرستاده می شود. فرستنده به دلیل آگاهی از هدف؛ از نظر فکری اهمیت شایانی دارد. در این مقاله سعی شده، پس از بیان الگوی کنشی گرماس، به این سوال پاسخ داده شود که آیا این نقش در چهار رمان دفاع مقدس و جود دارد یا نه؟ اگر وجود ندارد، این مهم چه تاثیری بر الگوی تفکر و اندیشه شخصیت اصلی گذاشته است؟ بر همین اساس، طبق الگو نقش فرستنده در چهار رمان دفاع مقدس -ارمیا، سفر به گرای 270 درجه، دوشنبه های آبی ماه و گنجشک ها بهشت را می فهمند-بررسی شده است. تطبیق الگو نشان داده است که در این چهار رمان، نقش فرستنده وجود ندارد و از نظر فکری، شخص یا اشخاصی بر شخصیت اصلی تاثیر نگذاشته اند و شخصیت اصلی بنا بر آگاهی و شناخت خود از هدف و به صورت داوطلبانه و خودجوش به ماموریت رفته است؛ به عبارتی، نقش فرستنده با شخصیت اصلی ادغام شده است و این دو نقش، یک نماینده (شخصیت اصلی) دارد. تفاوت رمان با قصه، دوره تاریخی دفاع مقدس و ماهیت هدف از دلایل این امر هستند.