فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۳٬۱۳۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
برآورد عرضه و تقاضای بخش کشاورزی و شاخت عوامل مؤثر بر آن می تواند، موجب کاراتر شدن سیاست ها و برنامه ریزی ها در این بخش گردد. این مطالعه به برآورد عرضه و تقاضای جمعی بخش کشاورزی با استفاده از الگوی غیرخطی مقید ARMAX برای سال های 1386-1338 پرداخته است. نتایج نشان می دهد که تقاضای محصولات کشاورزی از نظر قیمتی در کوتاه مدت و بلندمدت کشش ناپذیر می باشد. این کشش برای کوتاه مدت و بلندمدت به ترتیب 112/0- و 162/0- می باشد. ضریب تعدیل قیمت در کوتاه مدت و بلندمدت حدود 273/0 می باشد. همچنین کشش قیمتی کوتاه مدت و بلندمدت عرضه به ترتیب 129/0 و 166/0 می باشد. ضریب تعدیل قیمت در کوتاه مدت و بلند مدت حدود 225/0 می باشد. این نتایج بر ماهیت ضروری بودن محصولات کشاورزی تآکید دارد.
شناسایی عامل های موثر در ایجاد ضایعات نان و تمایز نانوایی ها با کاربرد تجزیه و تحلیل تمایزی و شبکه عصبی مصنوعی مبتنی بر آن (مطالعه موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این بررسی تلاش شده است ضمن شناسایی عامل های مؤثر در ایجاد تمایز در بین دو گروه نانوایی های پر ضایعات و نانوایی های کم ضایعات، 250 نانوایی شهر مشهد در سال 1389 با به کارگیری الگوی تجزیه و تحلیل تمایزی با پیش بینی طبقه نانوایی در یکی از دو گروه نانوایی قرار داده شوند. نتایج به دست آمده گویای آناست که از میان متغیرهای مؤثر بر ایجاد تمایز، وضعیت نانوایی، قیمت ضایعات نان، زمان تخمیر خمیر، میزان آرد مصرفی روزانه، کیفیت نان تولیدی، درصد گلوتن مرطوب، درصد رطوبت، کیفیت آرد مصرفی و هزینه تعمیرات بیشترین سهم را در ایجاد تمایز بین نانوایی های کم ضایعات و پر ضایعات دارند. پیش بینی گروه نانوایی ها بر پایه ضایعات آن ها می تواند ابزار مناسبی برای شناسایی اقدام های مؤثر بر کاهش ضایعات نان در مرحله تولید آن باشد. در این بررسی، مقایسه دقت طبقه بندی دو مدل الگوی تجزیه و تحلیل تمایزی و شبکه عصبی مصنوعی مبتنی بر آن گویای دقت بالای پیش بینی طبقه نانوایی ها در دو گروه داده های آموزش و آزمون با به کارگیری الگوی شبکه عصبی مصنوعی مبتنی بر تجزیه و تحلیل تمایزی می باشد. در نهایت بر پایه نتایج به دست آمده از مطالعه پیشنهادهای کاربردی و اجرایی چندی به منظور کاهش ضایعات نان در مرحله تولید ارائه شد.
کاربرد آزمون ریشه واحد فصلی در پیش بینی سری های زمانی ""بررسی موردی قیمت خرده فروشی گروه کالایی گوشت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار ضمن معرفی آزمون ریشه واحد فصلی، از آن برای تعیین ریشه های واحد فصلی و غیر فصلی سری های زمانی قیمت خرده فروشی چهار محصول گوشتی مرغ، ماهی قزل آلا، میگو و گوشت قرمز استفاده شده است. برای این منظور از داده های ماهیانه قیمت خرده فروشی این محصولات در سطح کشور برای سال های 1386-1380 استفاده شده است. نتایج نشان داد که همه ی سری های قیمت بجز قیمت خرده فروشی گوشت مرغ علاوه بر وجود ریشه واحد در فراوانی صفر دارای یک یا چند ریشه واحد در فراوانی های فصلی می باشند. این نتیجه علاوه بر اینکه وجود فرایند فصلی تصادفی نامانا را در همه ی سری ها تایید می کند نشان می دهد که صافی(فیلتر) های تفاضل گیری مناسب برای ایستایی آنها نیز متفاوت از تفاضل گیری فصلی که در رهیافت باکس و جنکینز پیشنهاد شده، می باشد. برپایه نتایج بدست آمده از آزمون ، استفاده از روش های سنتی در بررسی های تجربی به دلیل استفاده از صافی تفاضل گیری در همه ی ریشه های فصلی (پیش فرض قرار دادن ریشه های فصلی در همه فراوانی ها) موجب از دست دادن اطلاعات درونی سری و بروز خطای تصریح می شود. لذا برای یررسی رفتار سری های زمانی ماهانه و پیش بینی آن ها شناسایی ریشه واحد در هریک از فراوانی های فصلی به صورت جداگانه با استفاده از روش آزمون به جای پیش فرض قرار دادن وجود ریشه واحد فصلی در همه ی فراوانی ها از بروز نتایج گمراه کننده جلوگیری خواهد کرد.
بررسی عملکرد طرح های مرتعداری استان خراسان رضوی با رویکرد دلفی فازی و مدلهای تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرحهای مرتعداری به عنوان گزینه مدیریتی مراتع موضوعی است که با واگذاری مراتع به بهره برداران ذینفع در قالب طرحهایی با برنامه های مشخص صورت می گیرد. شناسایی معیارها و شاخصهای موثر بر ارزیابی عملکرد طرحهای مرتع داری و به تبع ان رتبه بندی این طرح ها در استان خراسان رضوی براساس معیارهای شناسایی شده، هدف این مطالعه را تشکیل می دهد. برای انجام این تحقیق شش طرح اصلی مرتعداری استان خراسان رضوی انتخاب و براساس معیارهای مشخص شده رتبه بندی شده اند. به این منظور در ابتدا با استفاده از روش دلفی فازی، شاخص های ارزیابی عملکرد مدیریت طرح های مرتعداری در قالب 5 شاخص اصلی 1- توانائی در تهیه طرح، 2- سازگاری پروژه ها با شرایط منطقه، 3- اعمال ضوابط قانونی در اجرای طرح، 4- مدیریت و نظارت بر اجرای طرح و 5- نتایج حاصل از اجرای طرح و تعداد 14 شاخص فرعی، به عنوان شاخص قضاوت مورد شناسایی قرار گرفت، سپس با استفاده از این شاخصها و تکنیک تاپسیس، طرحهای مرتع داری رتبه بندی شدند. بررسی نتایج الگوریتم تاپسیس بیانگر آن است که به ترتیب طرحهای مرتعداری مناطق اره کمر فریمان، بهار کیش نیشابور، کال کاغذی کلات، چشمه نهور خواف، فارمد مشهد و رحیم آباد کاشمر به ترتیب بالاترین رتبه عملکرد را دارا می باشند. در مجموع توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیکی منطقه مورد مطالعه و ظرفیت ها و محدویتهای آن اعم از عوامل طبیعی و انسانی در اجرای طرحههای مرتعداری توصیه گردید.
تأثیر آزادسازی تجاری بر تولیدناخالص داخلی سبز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مؤثرترین معیارهای اقتصادملی، تولید ناخالص داخلی است، اما از آنجایی که این معیار هزینه های رفع آلودگی و اثرگذاری های منفی زیست محیطی را در نظر نمی گیرد، مورد نکوهش قرار گرفته است. به عبارت دیگر تولید ناخالص داخلی، معیار مناسبی برای اندازه گیری رفاه اقتصادی نبوده، لذا تولید ناخالص داخلی سبز به عنوان یکی از معیارهای اندازه گیری رفاه اقتصادی معرفی می شود. هدف عمده تولید ناخالص داخلی سبز، اندازه گیری شاخص هایی است که معیار دقیق و درستی از رفاه اقتصادی را فراهم می آورند. در این بررسی، به منظور ارزیابی تأثیر آزادسازی تجاری بر تولید ناخالص داخلی سبز، از روش الگوی خودتوضیح برداری با وقفه های توزیعی و داده های دوره های زمانی در سال های 1357-1388 استفاده شده است. نتایج برآورد مدل دلالت بر این دارد که افزایش آزادسازی تجاری به افزایش تولید ناخالص داخلی سبز منجر می شود، به طوری که کشش متغیر تولیدناخالص داخلی سبز نسبت به آزادسازی تجاری در بلند مدت و کوتاه مدت به ترتیب برابر 082/0 و 044/0 می باشد.
مقایسه قدرت پیش بینی الگوهای تلفیقی و متداول (مطالعه موردی قیمت های جهانی گندم، ذرت و شکر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی دقیق قیمت های محصولات کشاورزی وارداتی می تواند ضمن کمک به برنامه ریزی مطلوب در خصوص زمان مناسب واردات به صرفه جویی در منابع ارزی کشور نیز بیانجامد. از پر کاربرد ترین الگوهای پیش بینی سری زمانی طی سه دهه ی اخیر، الگوهای خطی سری زمانی شامل آریما، گارچ و ای گارچ می باشند. مطالعات اخیر در زمینه ی پیش بینی با شبکه عصبی مصنوعی نشان می دهد که شبکه ی عصبی مصنوعی می تواند دقت پیش بینی الگوهای خطی سنتی را بهبود بخشد. حال آنکه الگوهای سری زمانی خطی و شبکه ی عصبی مصنوعی از محدودیت جدی برخوردار بوده و آن اینکه الگوهای خطی توانایی الگوسازی روابط غیر خطی را نداشته و شبکه ی عصبی مصنوعی به تنهایی قادر به شناسایی و بررسی هر دو الگوی خطی و غیر خطی نمی باشد. از این رو با ترکیب الگوهای سری زمانی خطی و شبکه ی عصبی مصنوعی و طراحی الگوی تلفیقی روابط موجود در داده ها با دقت بیشتری الگوسازی می گردد. در مطالعه ی حاضر، الگوی تلفیقی الگوهای سری زمانی آریما، گارچ، ای گارچ و شبکه عصبی مصنوعی طراحی و نتایج پیش بینی با نتایج الگوهای رقیب مقایسه گردیده است. در این مطالعه جهت مقایسه ی دقت پیش بینی علاوه بر معیارهای مقایسه متداول نظیر RMSE، MAE، MAPE و Theil C با معرفی آماره گرنجر و نیوبولد معنی داری تفاوت دقت پیش بینی ها نیز بررسی شده است. نتایج پیش بینی قیمت های جهانی روزانه برای دوره 1/4/2008 تا 2/2/2012 در خصوص سه محصول وارداتی گندم، ذرت و شکر حاکی از آن است که الگوی تلفیقی به طور معنی داری دقت پیش بینی به دست آمده از الگوهای انفرادی را افزایش می دهد. بر این اساس، به کارگیری الگوهای تلفیقی در پیش بینی قیمت محصولات کشاورزی(به ویژه محصولات استراتژیک) توصیه می شود تا با انتخاب زمان مناسب خرید محصولات وارداتی از خروج بیهوده ارز جلوگیری به عمل آید.
بررسی اثر انتقالی نرخ ارز بر قیمت صادراتی انجیر خشک استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی چگونگی تاثیر نرخ ارز و نوسانات آن بر صادرات بخش کشاورزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در پژوهش حاضر، اثر انتقالی کوتاه مدت و بلند مدت نرخ ارز بر قیمت صادراتی انجیر فارس در سال های 1390-1351 بررسی شد. آمار و اطلاعات از داده های FAOو بانک مرکزی استخراج و با استفاده از نرم افزار Microfit4 تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که در بلندمدت تغییرات نرخ ارز تاثیر مثبت و معنی دار قابل توجهی و در کوتاه مدت تاثیر منفی و معنی داری بر قیمت صادراتی انجیر دارد. لذا کاهش نوسانات نرخ ارز با اتخاذ سیاست های پولی مناسب توسط بانک مرکزی از اهمیت خاصی برخوردار است.
تاثیر تسهیلات خرد اعطایی بانک کشاورزی بر توسعه ی کشاورزی به تفکیک درجه ی توسعه یافتگی بخش کشاورزی در استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق تعیین سطح توسعه ی بخش کشاورزی و میزان عدم توازن آن در مناطق روستایی استان آذربایجان غربی برای سطوح شهرستان در دو مقطع زمانی 1380 و 1388 است. برای نیل به این هدف 48 شاخص توسعه در بخش کشاورزی تعریف شده و با به کارگیری دو روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی سنجش شدند. شهرستان های این استان به لحاظ درجه ی توسعه در بخش کشاورزی رتبه بندی گردیدند. از سوی دیگر با استفاده از یک مدل اقتصادسنجی داده های تابلویی، اثر تسهیلات خرد اعطایی بانک کشاورزی بر توسعه ی کشاورزی استان مورد نظر در خلال سال های 1381 تا 1387 سنجیده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که سطوح توسعه ی کشاورزی شهرستان های استان آذربایجان غربی طی سال های مورد مطالعه در دو مقطع 1380 و 1388 تنزل داشته است. نتایج حاصل از تخمین به روش اثرات ثابت نیز نشان می دهد که تسهیلات خرد اعطایی بانک کشاورزی دارای اثر مثبت و معنی داری بر توسعه ی کشاورزی در این استان می باشد. لذا پیشنهاد می شود که زمینه ی لازم برای دسترسی تعداد بیشتری از کشاورزان به اعتبارات خرد فراهم آید.
پیش بینی میزان صادرات خرمای ایران با استفاده ازروش های اقتصادسنجی و هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه با استفاده از روش های اقتصادسنجی ARMA ، GARCH و روش های هوش محاسباتی، شبکه ی عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک اقدام به پیش بینی میزان صادرات خرمای ایران برای دوره ی 1395-1389 شد. به منظور انجام بررسی ها از داده های مربوط به دوره ی زمانی 1388-1346 استفاده گردید. از داده های دوره ی 1384-1346 به منظور مدل سازی و از داده های 4 سال آخر برای بررسی قدرت پیش بینی استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که شبکه ی عصبی در مقایسه با سایر روش ها از خطای پیش بینی کمتری برخوردار است. بعد از شبکه ی عصبی الگوریتم ژنتیک دارای کمترین خطا بوده و معیار های عملکرد نشان دهنده ی توانایی الگوریتم ژنتیک در پیش بینی میزان صادرات خرما می باشند. با توجه به برتری شبکه ی عصبی در پیش بینی میزان صادرات خرمای ایران، پیش بینی های صورت گرفته توسط این مدل، روند افزایشی-کاهشی در میزان صادرات خرمای ایران را نشان می دهد.
تعیین الگوی بهینه کشت با توجه به محدودیت منابع آب زیرزمینی در دشت کوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدودیت منابع آب و خاک بخاطر موقعیت جغرافیایی و اقلیمی کشور از یک طرف و اهمیت تحقق پذیری آرمان خودکفایی از سوی دیگر، بهره برداری بهینه از منابع آب و خاک را امری اجتناب ناپذیر می سازد. یکی از راه حل های اقتصادی در این زمینه، برنامه ریزی جهت دستیابی به سطح بهینه مصرفِ منابع آبی همراه با بهینه سازی فعالیت های زراعی می باشد. مطالعه ی حاضر در راستای این هدف با استفاده از داده های سری زمانیِ قیمت و عملکرد طی سال های 1388-1378 و اطلاعات پرسشنامه ای (1390-1389) در دشت کوار واقع در استان فارس، تعیین الگوی بهینه ی کشت و میزان بهینه آبِ کشاورزی مورد نیاز را با استفاده از مدل برنامه ریزی ریاضی مورد توجه قرار داد. نتایج حاکی از آن است که هدف حداکثر سود در مقایسه با هدف حداکثرسازی مطلوبیت، سود بیشتری ایجاد می کند اما میزان مصرف آب آن نیز بیشتر است. همچنین میزان مصرف آب با ریسک گریزی زارع رابطه عکس دارد و بهره بردار ریسک گریز از تمامی امکانات آبی خود استفاده نمی کند.
تعیین مزیت نسبی محصولات زراعی و باغی استان های کشور
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد جمعیت و نیاز روز افزون به مواد غذایی و نیز خشکسالی های متوالی و کم آبی در ایران شناسایی ظرفیت ها و پتانسیل تولید محصولات کشاورزی از اهمیت بسزایی برخوردار است. برای این منظور می بایست با استفاده از روش های مختلف مزیت محصولات را تشخیص و زمینه را برای افزایش تولید با کیفیت و قابل رقابت با محصولات جهانی فراهم نمود. برای شناسایی مزیت نسبی روش ها و مدل های مختلفی پیشنهاد شده است که هر یک دارای مزایا و نواقصی است. در این مطالعه، برای محاسبه مزیت نسبی از روش شاخص بالاسا و شاخص مزیت جمعی استفاده شده است و مزیت نسبی برای 29 محصول زراعی و 26 محصول باغی در تمام استان های کشور محاسبه شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که استان های کشور از شرایط متفاوتی برخوردارند .به عنوان مثال، استان های ایلام، فارس و گلستان با بیشترین تعداد محصول زراعی در11 محصول دارای مزیت جمعی است و در مقام اول قرار دارند و استان قزوین با 4 محصول در مقام آخر قرار می گیرد. از سوی دیگر، محصولات زراعی نظیر جو در 15 استان دارای مزیت نسبی می باشد، اما نیشکر تنها در استان خوزستان دارای مزیت است. از حیث محصولات باغی استان اصفهان در 26 محصول باغی دارای مزیت نسبی می باشد و برخی استان ها مانند بوشهر در 7 محصول دارای مزیت می باشد. از حیث نوع محصولات باغی گردو در 18 استان دارای مزیت جمعی و پس از آن زردآلو در 17 استان و هلو و بادام در 15 استان قابلیت کشت دارند.
تعیین معادل تعرفهای بازدارنده های غیرتعرفه ای محصولات کشاورزی در ایران: کاربرد روش کشش واردات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای آزاد سازی و توافقنامه های مبادله شده تجاری بین کشورها مبنی بر کاهش تعرفه، بازدارنده های غیرتعرفه ای به عنوان مهم ترین ابزار بازدارنده تجاری به طور گسترده از سوی دولتها بر واردات کالا اعمال شده است. هدف این بررسی تعیین و اندازه گیری معادل تعرفه ای بازدارنده های غیرتعرفه ای در بخش کشاورز ی ایران از راه روش کشش تقاضای واردات در دوره زمانی 86-1360 است. برای این منظور، در آغاز تابع تقاضای واردات هر محصول کشاورزی به طور جداگانه برآورد شد تا اثرگذاری کمی این بازدارنده ها ( در قالب دو متغیر مجازی بازدارنده های اصلی و نرخ حمایت اسمی) در تابع تقاضا از راه ضریب های آن تعیین شود، سپس اثرگذاری کمی این بازدارنده ها در مدل به معادل اثرگذاری قیمتی یا همان معادل تعرفه ای تبدیل شد. نتایج تحقیق برای نه محصول مهم وارداتی کشاورزی شامل گندم ، برنج، جو، سویا، ذرت، روغن، گوشت، شکر و موز نشان داد که ارزش تعرفه ای همه محصولات به جز گندم مثبت می باشد. بنابراین اعمال بازدارنده های غیرتعرفه ای از سوی دولت برای این محصولات (به جز گندم)جنبه حمایتی داشته است.
بررسی اثر نوع خبر بر نوسانات قیمت انواع گوشت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوسانات قیمتی همواره رفاه مصرف کنندگان و تولیدکنندگان را تحت تأثیر قرار می دهد. شناخت این مسئله که چگونه خبرهای قیمت مواد غذایی به نوسانات قیمتی منجر می شود، برای سیاستگذاران بسیار مهم است. بنابراین هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر خبرهای قیمت بر نوسانات قیمت گوشت مرغ، گوسفند و گوساله در ایران می باشد. بدین منظور از الگوهای GARCHغیرخطی با استفاده از داده های قیمت ماهانه گوشت طی دوره 1390:12- 1371:1 بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان داد که الگوی EGARCHالگوی مناسبی برای استخراج عدم تقارن در منحنی اثر خبرها است. بر اساس نتایج، واریانس ناهمسان شرطی برای قیمت گوشت مرغ، گوسفند و گوساله نامتقارن است. به عبارت دیگر نوسانات قیمت این کالاها واکنش نامتقارنی نسبت به خبرهای خوب و بد نشان می دهند. همچنین خبر افزایش قیمت، نوسانات قیمتی این محصولات را افزایش می دهند و تنها در مورد گوشت مرغ خبر کاهش قیمت به تثبیت قیمت کمک می کند. بنابراین پیشنهاد می شود سیاستگذاران سیاست های خود را بر مبنای تغییرات قیمت های انتظاری طراحی کنند.
مقایسه مزیت نسبی صادرات گیاهان دارویی ایران با سایر کشورهای صادرکننده (مطالعه موردی: رازیانه، بادیان، انیسون و گشنیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مزیت نسبی صادرات گیاهان دارویی رازیانه، بادیان، انیسون و گشنیز ایران و یازده کشور عمده صادرکننده با شاخص RSCA در دوره زمانی 2008-1995 بررسی شد. شاخص مزبور طبق آمار سایت خوار و بار جهانی (فائو) محاسبه گردید. طبق نتایج، کشورهای سوریه، ایران، هند، ترکیه، سنگاپور، مصر، مراکش، بلغارستان و ویتنام دارای مزیت نسبی و کشورهای کانادا و آلمان فاقد مزیت نسبی صادراتی است. هم چنین کشور چین در برخی سال ها دارای مزیت نسبی صادراتی است. کشور ایران هر چند در صادرات گیاهان دارویی منتخب دارای مزیت نسبی است، ولی قدرت رقابت صادراتی آن دارای روند نوسانی و نزولی است. از سوی دیگر تحلیل جایگاه رقابتی ایران در مزیت نسبی صادرات این گیاهان دارویی در مقایسه با سایر کشورهای عمده صادرکننده بیانگر تنزل جایگاه از رتبه سوم به ششم جهانی است.
بررسی وضعیت فقر در مناطق روستایی استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی وضعیت فقر در مناطق روستایی استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه در مناطق روستایی استان کهگیلویه و بویراحمد جمع آوری و با استفاده از روش انرژی دریافتی مواد غذایی، خط فقر غذایی محاسبه گردید و سپس خط فقر غیرغذایی و خط فقر کل، سرانه، شکاف و شدت فقر در مناطق روستایی استان کهگیلویه و بویراحمد تعیین شد. یافته های تحقیق نشان داد حدود 32 درصد از نمونه مورد مطالعه زیر خط فقر قرار دارند. نتایج همچنین نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه فقیر و غیر فقیر در تعیین کننده های سن سرپرست، استفاده کنندگان از خدمات درمانی و تسهیلات، مالکین تراکتور، خانه، آب لوله کشی، گاز لوله کشی، حمام و آشپزخانه، نسبت افراد دارای درآمد و باسواد به بعد خانوار، رفاه و سرمایه اجتماعی وجود دارد. با توجه به نتایج حاصل از این بررسی، پیشنهاد می گردد در مناطق روستایی زمینه اشتغال فراهم گردد، بگونه ای که باعث افزایش تعداد افراد دارای درآمد در خانوارها و کاهش فقر گردد. .
عوامل موثر بر مزیت نسبی صادرات کشمش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، بررسی مزیت نسبی ایران در صادرات کشمش و عوامل مؤثر بر آن است. برای دست یابی به این امر از داده های سری زمانی سال های 1388-1340 استفاده شده است. همچنین در این تحقیق مزیت نسبی صادراتی کشورهای عمده تولیدکننده و صادرکننده ی کشمش نیز محاسبه شده و با هم مقایسه گردیدند. برای محاسبه مزیت نسبی ایران از شاخص های مزیت نسبی آشکار شده ی(RCA) و مزیت نسبی آشکار شده ی متقارن(RSCA) و همچنین شاخص 2 استفاده گردید. نتایج مطالعه نشان داد که بر اساس شاخص مزیت نسبی آشکار شده در طی دوره ی مورد بررسی، مزیت نسبی ایران در صادرات کشمش نوسانات زیادی داشته و پس از یک سیر صعودی، وارد یک سیر نزولی شده است. همچنین از مقایسه ی شاخص مزیت نسبی صادراتی محاسبه شده برای کشورهای صادرکننده و کشورهای عمده تولیدکننده، این مطلب روشن شد که حجم تولید و صادرات بالای این محصول لزوماً بیانگر داشتن مزیت نسبی صادراتی نمی باشد. سپس به بررسی عوامل موثر بر مزیت نسبی صادرات کشمش از طریق برآورد مدل خودتوضیح برداری (VAR) برای دوره ی 2008-1961پرداخته شد. نتایج حاصل از برآورد مدل عوامل موثر بر RCA حاکی از آن بود که متغیرهای نرخ ارز، میزان تولید داخلی، میزان تولید رقبا و قیمت جهانی صادراتی، تاثیر مثبت و قیمت صادراتی ایران و همین طور نوسانات تولید تاثیر منفی بر مزیت نسبی صادراتی کشمش ایران دارند. این نتایج لزوم حمایت از تولید داخلی جهت کاهش نوسانات تولید، افزایش میزان تولید و هموار کردن مسیر صادرات این محصول را نشان می دهد.
تحلیل الگوی مصرفی کالاهای مشمول یارانه: کاربرد سیستم تقاضای تقریبا ایده آل درجه2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه به منظور بررسی رفتار مصرف کنندگان و محاسبه کششهای قیمتی و درآمدی از سیستم تقاضای تقریبا ایده آل درجه دو استفاده شد و چگونگی توزیع درآمد میان گروه های مختلف درآمدی، به کمک شاخص های استخراج شده از این مدل بیان شد. برای رسیدن به اهداف مطالعه از داده های هزینه خانوار مرکز آمار ایران در سال 1386 استفاده شد. سیستم معادلات تقاضا به روش رگرسیون های به ظاهر نامرتبط با استفاده از نرم افزارEviews 5 برآورد گردید. کالاهای منتخب مشمول یارانه عبارت است از روغننباتی، قند و شکر، نان و برنج.نتایج حاصل از کشش های درآمدی بیانگر تمایل بالای مصرف کنندگان روستایی نسبت به مصرف کنندگان شهری در جهت افزایش میزان مصرف کالاهاست و با توجه به پایین بودن کشش قیمتی کالاهای مورد بررسی، به نظر می رسد که به منظور اصلاح الگوی مصرف بکارگیری سیاست های قیمتی به تنهایی کافی نباشد. در بررسی شاخص های بدست آمده از سیستم تقاضای مورد استفاده، در مناطق شهری بالاترین میزان نابرابری در گروه پردرآمد و در مناطق روستایی در گروه کم درآمد مشاهده شد.