فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۸۳ مورد.
بررسی مسایل خاص در شناساسی درآمد
حوزه های تخصصی:
مدیریت بر مبنای ارزش
حوزه های تخصصی:
حاکمیت شرکتی و کنترل
چهار عنصر اصلی سهام
Enterprise-Wide Risk Management (EWRM) as a Value Added Tool in Enhancing the EconomicValue of Business Enterprises(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In recent years، Risk Management in respect of Enterprise-Wide Risk Management (EWRM) has become more important and highly critical to major corporations worldwide including Malaysia. In fact، it is interesting to note that when the Government of Malaysia passed the Code of Corporate Governance in the year 2000، most of the Public Limited Companies (PLCs) in Malaysia was struggling to implement the Risk Management program for their respective companies. The Malaysian Code of Corporate Governance (MCCG) actually holds the Board of Directors of these companies responsible to manage risks related to their businesses. Today، it is rather convincing to note that many of these companies have gradually moved from the Traditional Risk Management (TRM) approach to an Integrated Risk Management approach namely، Enterprise-Wide Risk Management (EWRM). The main objectives of this scholarly study are two-fold: (a) to examine the extent of EWRM practices by these PLCs and (b) to examine how EWRM could possibly enhance the overall economic value of these companies. This particular study incorporated an industry survey which included personal interviews with the Risk Managers or Chief Risk Officers (CROs) of twenty (20) PLCs under the Malaysian Bourse (previously known as the Kuala Lumpur Stock Exchange). These companies were selected based on the extensiveness of EWRM program undertaken. It must be mentioned that this study is the first study of its kind in Malaysia. Thus، the findings would undoubtedly provide an important insight into the EWRM practices within the industry concerned in terms of how EWRM actually contributed to the overall enhancement of economic value within the business enterprises of Malaysia
ارزیابی نسبی شرکتهای مشابه با توجه به معیارهای مالی به روش DEA (مطالعه موردی شرکتهای قطعه ساز خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله روش غیر پارامتری آنالیز پوستی (DEA) را جهت ارزیابی و رتبه بندی عملکرد شرکتهایی با فعالیت مشابه بر اساس معیارهای مالی پیشنهاد می دهد. جهت کاربرد تجربی این مدل ها، عملکرد 29 شرکت قطعه ساز خودرو در سالهای 82-80 بررسی گردید. سپس نتایج این روش با یک روش بدون ورودی DEA که با بکارگیری تعدادی از نسبتهای مالی به عنوان خروجی و بدون بکارگیری اندازه های ورودی عمل می کند،مقایسه می شوند. در نهایت، این دو مدل با مدل ساده تحلیل نسبت مقایسه می شوند.نتایج نشان می دهد که این دو مدل می توانند به عنوان مکمل روش تحلیل ساده نسبتها، بکار گرفته شوند. در مطالعه تجربی رابطه نسبی میان اندازه کارایی شرکت و میزان سود عملیاتی و بازده دارایی ها (ROA) وجود داشت. بین اندازه شرکت و امتیاز کارایی رابطه مثبتی وجود دارد. میانگین کارایی شرکتهای تحت بررسی در این سه سال در حال افزایش بوده و نشان دهنده افزایش کارایی نسبی مالی صنعت قطعه سازی خودرو است.
پیش بینی ورشکستگی شرکتها با استفاده از مدل لوجیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله آزمون تجربی توانایی استفاده از نسبتهای مالی برای پیش بینی ورشکستگی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با بهره گیری از مدل لوجیت و متغیرهای مورد استفاده جوها نام بوده است. جامعه آماری شامل دو گروه مشمول ماده 141قانون تجارت و عدم مشمول این قانون است. گروه مشمول ماده 141 قانون تجارت به شرکتهایی اطلاق می شود که زیان انباشته آنها حداقل نیمی از سرمایه آنها باشد. گروه دوم شرکتهایی هستند که در دوره زمانی تحقیق، مشمول ماده مزبور نشده اند. برای آزمون مدل، اطلاعات عملکرد سالهای 1380لغایت 1383بررسی شدند. در این دوره شرکت هایی که مشمول ماده 141قانون تجارت شده اند و یا نشده اند، در جامعه آماری مدنظر قرار گرفتند.نتایج بدست آمده نشان می دهد که می توان ادعا کرد که میزان دقت مدل لوجیت در پیش بینی ورشکستگی شرکتها (اعم از مشمول و غیرمشمول ماده (141همراه با 95 درصد اطمینان بوده است. همچنین دقت مدل لوجیت در پیش بینی ورشکستگی یک سال قبل از ورشکستگی، 92 درصد، دو سال قبل از ورشکستگی، 95درصد و سه سال قبل از ورشکستگی، 97درصد بوده است.
ریسک و بازده: آزمون مدل در بورس اوراق بهادار تهران CAPM در مقایسه با مدل CCAPM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین ارتباط بین ریسک و بازده و قیمتگذاری داراییهای سرمایهای، مفهومی است که دهههای اخیر به پارادایم غالب و مسلط در بازارهای سرمایهای تبدیل شده است. بهطوریکه پس از بیان مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای توسط شارپ و لیتنر در سال 1965، این مدل بارها مورد انتقاد و اصلاح قرار گرفته است. در این مقاله نسخه دیگری از مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای CAPM، در کنار CAPM سنتی در بورس تهران مورد آزمون قرار گرفته است، که حساسیت تغییرات بازده سهم به تغییرات مصرف سرانه را به عنوان معیار ریسک قرار میدهد و تحت عنوان مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای مبتنی بر مصرف یا به اختصار C-CAPM، شناخته میشود. در این مجموعه 184 سهام در بورس اوراق بهادار تهران که از ابتدای سال80 تا پایان سال 85 وقفه معاملاتی طولانی نداشتهاند، مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج نشان میدهند با وجود اینکه بتای مصرف از نظر تئوری بایستی یک معیار بهتری از ریسک سیتماتیک باشد ولی عملکرد تجربی مدل قیمتگذاری دارایی سنتی، دلگرم کنندهتر بوده و در همه آزمونها موفقیت نسبی داشته است.
بودجه بندی سرمایه ای: چند معیاره گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله یکی از مدل های برنامه ریزی چند معیار گروهی، در بودجه بندی سرمایه ای بکار گرفته شد. در این مدل شاخصهای کمی و کیفی در رتبه بندی پروژه های سرمایه ای لحاظ و با دیدگاه روش توافق گروهی با استفاده از امتیازدهی پروژه ها اولویت بندی شد.این روش نسبت به کاربرد تکنیک های سنتی بودجه بندی سرمایه ای، توسعه یافته تر است و شاخصهای مختلف را همزمان در تصمیم گیری در نظر می گیرد.