فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۶۳۴ مورد.
۵۲۱.

شواهد معرفت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۴
کواین حوزه پیش بینى و آزمون را براى تحقیق برمى‏گزیند. در بحث شواهد (Evidence) مى‏گوید: که تشکیل نظامهاى نظرى از تحریک حواس شروع مى‏شود که آن، جملات مشاهده‏اى (observation sentences) را به ما القا مى‏کند. از آنها گزارهاى مطلقه مشاهده‏اى (observation categoricals) استنتاج مى‏شود. آزمون بر اساس این گزاره‏هاست. او مى‏گوید که معتقد به یقین علمى دکارتى (Cartesian sceintific certainty) نیست، و بعد به نظریه معرفت‏شناسى با قرائت طبیعى (naturalized epistemology) خودش به عنوان راه جایگزین اشاره‏اى مى‏کند.
۵۲۷.

نقد و بررسى دیدگاه جورج مور در باب فهم عرفى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدیهى فهم عرفى جورج ادوارد مور داده حسى شناخت واقعیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۱۶۱ تعداد دانلود : ۵۱۶
فلسفه فهم عرفى که نخست توسط توماس رید و سپس توسط جورج ادوارد مور پایه ریزى شد، با هدف مبارزه با شکاکیت و ایدئالیسم، تأثیرى چشمگیر در معرفت شناسى پس از خود داشت. آنچه درباره «فهم عرفى» اهمیت دارد عبارت است از: 1. تحلیل مفهومى «فهم عرفى» و تبیین شاخصه هاى آن؛ 2. منشأ و سرچشمه گزاره هاى «فهم عرفى»؛ 3. ملاک صدق و کذب و میزان اعتبار «فهم عرفى». در این نوشتار این سه مسئله از منظر جورج مور بررسى شده و سپس نظریه او در باب «فهم عرفى» در بوته نقد قرار داده شده و چالش هاى جدى آن مطرح گردیده است. در پایان با یک رهیافت تطبیقى، میان نظریه «فهم عرفى» و بحث «بدیهیات»، سنجشى صورت گرفته است.
۵۲۸.

‌عیار نقد ‌ارزیابی‌ "نقدی‌ بر مقاله‌ توجیه‌ ترکیبی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۴
در مجله‌ ذهن‌ شماره‌ 5 مقاله‌ای‌ تحت‌ عنوان‌ "توجیه‌ ترکیبی‌ در حکمت‌ سینوی‌ و صدرایی" به‌ چاپ‌ رسید. این‌ جستار حاوی‌ سخن‌ تازه‌ای‌ بود و آن‌ این‌ که‌ اگر به‌ میراث‌ عظیم‌ حکمت‌ اسلامی‌ نگاه‌ متدیک‌ و روش‌ شناسانه‌ داشته‌ باشیم‌ خواهیم‌ دید که‌ حکمت‌ اسلامی‌ در مساله‌ توجیه‌ از دو روش‌ مبناگروی‌ و انسجام‌ گروی‌ بهره‌ برده‌ است. این‌ نوشتار سعی‌ داشت‌ بر این‌ ادعا شواهدی‌ عرضه‌ کند و آن‌ را امری‌ پذیرفتنی‌ تلقی‌ نماید. اما در همان‌ مجله‌ شماره‌ 6 و 7 با نقدی‌ مواجه‌ شد. ناقد محترم‌ تلاش‌ کرده‌ است‌ تا چنین‌ بنمایاند که‌ حکمت‌اسلامی‌ تک‌ شیوه‌ای‌ است‌ و تنها از روش‌ مبناگروانه‌ تبعیت‌ می‌کند. این‌ مقاله‌ انتقادی، نقد خود را در دو بند گنجانده‌ است‌ که‌ در این‌ جا نخست‌ نقدهای‌ این‌ دو بند ارزیابی‌ می‌شود و سپس‌ نکاتی‌ چند به‌ منظور نقدِنقد یا تحکیم‌ اصل‌ مدعا بیان‌ خواهد شد.
۵۲۹.

لَری لاودن و استقراء بدبینانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لری لاودن (فرا)استقراء بدبینانه صورت بندی (منطقی) موفقیت نظریه ها صدق (تقریبی)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۰ تعداد دانلود : ۸۲۳
واقع گرایان، با تکیه بر برهان «معجزه ممنوعِ» خود، می گویند که بهترین تبیین برای موفقیت فوق العاده تئوری های علمی این است که آنها (تقریباً) صادق هستند؛ اما لَری لاودن، با انتشار مقاله ای در سال 1981، یک استدلال تاریخی مهم و تأثیرگذار (مشهور به استقراء بدبینانه) را ترتیب داد که با این مدعای واقع گرایان کاملاً مخالفت داشت. طبق نظر لاودن، تاریخ علم، تئوری های علمی فراوانی را به ما عرضه می دارد که علی رغم موفقیت شان امروزه معلوم شده است که صادق نبوده اند. بنابراین برخلاف ادعای واقع گرایان، موفقیت را نمی توان نشانه صدق تئوری ها دانست. در این مقاله ابتدا استدلال لاودن را گام به گام و با جزئیات و تفصیل لازم معرفی می کنیم و سپس به بازسازی و صورت بندی دقیق آن در قالب یک استدلال منطقی می پردازیم. درنهایت پاسخی، از منظر خویش، برای این استدلال ارائه می کنیم.
۵۳۰.

پلورالیزم هستی شناختی و معرفت شناختی در فلسفه کارل یاسپرس

نویسنده:

کلید واژه ها: وجود معرفت شناسی هستی شناسی پلورالیسم یاسپرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۱ تعداد دانلود : ۴۱۱
کارل یاسپرس فیلسوف اگزیستانسیالیست آلمانی در صدد است تا ناپیوستگی و شکافی را که در معرفت شناسی و هستی شناسی فلسفه های رایج پیشین وجود داشت با بازشناسی قلمرو هستی پر کند. اشتباه فلسفه های پیشین در این بود که با یگانه دانستن قلمرو هستی سعی داشتند با ابزار معرفتی واحدی که آن را حق می دانستند به شناخت حقیقت از غیر حقیقت بپردازند. به عقیده یاسپرس هستی دارای قلمرو های متعدد است که هر یک از آنها ابزار شناختی خاصی نیاز دارند. وی شش وجه برای هستی باز می شناسد: هستی آ ن جائی یا جهان، هستی خودی یا وجود انسان که دارای چهار بخش دازین، آگاهی کلی، روح و هستی است و هستی فی نفسه یا ترانسندنس. این وجوه مختلف هستی به روشهای متفاوتی شناسایی می شوند. دازاین موضوع علوم تجربی و پوزیتیویسم و پراگماتیسم است. آگاهی کلی یعنی آن چه با عقل ادراک می شود. ذهن موضوع راسیونالیست هگل است. هستی، سرچشمه اصلی حقیقت ها و موضوع فلسفه اگزیستانسیالیسم است. جهان، حقیقت خارج از ما که با عقل وحس کشف می شود. ترانسندنس باشندة فراتر از جهان، برترین وجود و عالیترین حقیقت؛ حقیقتی که فقط انسان هستی دار می تواند به آن برسد و با حس و عقل قابل درک نیست.
۵۳۳.

تحلیل «معرفت» در معرفت شناسی معاصر و فلسفه اشراق(مقاله پژوهشی حوزه)

۵۳۵.

بررسی و تحلیل نظریه اعتمادگرایی مبتنی بر فضیلت لیندا زاگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت باور اعتمادگرایی لیندا زاگزبسکی مبتنی بر فضیلت فضایل و رذایل اخلاقی و عقلانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۲ تعداد دانلود : ۵۸۱
لیندا زاگزبسکی با مطرح کردن نظریه معرفت شناختی اعتمادگرایی مبتنی بر فضیلت کوشیده است مناقشه میان نظریه های معرفت شناختی درون گرایانه و برون گرایانه را حل کند. او برای حلّ مناقشه از مؤلفه های اصلی نظریه اخلاقی فضیلت گرایانه ارسطو، مانند فضایل و رذایل عقلانی و اخلاقی، وجدان و عاطفه، استفاده کرده است. نظریه اعتمادگرایی مبتنی بر فضیلت با نظریه های درون گرایانه در اخذ مؤلفه های وظیفه گروی، اراده گروی و آگاهی فاعل شناسا در معرفت شباهت دارد و وجه اشتراکش با نظریه های برون گرایانه در توجه به تأثیر علّی عوامل بیرون از باور بر نحوه شکل گیری باور است و در حل مناقشه تا حدودی موفق بوده است.
۵۳۷.

دیدگاه رئالیستی هابرماس پس از چرخش زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رئالیسم چرخش زبانی هابرماس رئالیسم درونی ناتورالیسم رقیق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۰ تعداد دانلود : ۵۷۸
رورتی، کسی که چرخش زبانی هابرماس از وی متأثر است، دعوای رئالیسم و ضدرئالیسم را به سنت فلسفی متعلق می داند که از آن رخت بربسته ایم. در واقع، بر اساس دیدگاه او، چرخش زبانی اصل این تمایزها را دشوار می سازد. در مقابل، هابرماس تصمیم گیری درباره موضع رئالیستی یا نومینالیستی را انتخاب بنیادینی می داند که در معرفت شناسی، هستی شناسی و مفاهیم متناظر صدق و ارجاع نقش اساسی ایفاء می کند. دغدغه هابرماس، وارث سنت های متفاوت فلسفی، نشان دادن حضور هم زمان عناصر ایده آلیستی و ناتورالیستی در تبیین شناخت است. برای این منظور او به شرحی پراگماتیستی از شناخت متمسک می شود. هابرماس آنچه را به نحو پراگماتیستی به دست می آورد، با عنوان رئالیسم درونی، جایگزین ایده آلیسم استعلایی می کند. رئالیسم درونی، باید دو کار ویژه اساسی را برای هابرماس انجام دهد؛ از طرفی، مقابل نسبی گرایی به عنوان شکل نوین شک گرایی بایستد. و از طرف دیگر، با رئالیسم متافیزیکی در شکل جزم گرایی آن مخالفت کند. آنچه کار هابرماس را در تبیین رویکرد رئالیستی اش دشوار می سازد برقراری سازش میان دو نوع تقدم است؛ تقدم هستی شناختی جهان عینی با تقدم معرفتی شناختی زیست جهان زبانی. این مقاله ضمن تبیین مسیری که هابرماس در بسط نظریه خود طی می کند به نقد و بررسی آن می پردازد.
۵۳۸.

بررسی دیدگاه معرفت شناختی کالینگ وود و دلالت های آن در برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت شناسی برنامه درسی معرفت تاریخی کالینگ وود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۱۱۹ تعداد دانلود : ۴۴۷
مبانی معرفت شناختی در مطالعات برنامه درسی همواره میان صاحب نظران مورد بحث بوده است. در مقاله حاضر، دیدگاه معرفت شناختی کالینگ وود، یکی از برجسته ترین فیلسوفان قرن بیستم، مورد بررسی قرار گرفته است. از نکات مهم دیدگاه معرفت شناختی او می توان به «در هم تنیدگی تاریخ و فلسفه» اشاره کرد. با چنین پیش فرضی می توان برنامه درسی ای فعال تر را برای موضوعات درسی طراحی کرد، به طوری که دانش آموزان با دروس مختلف در بستر تاریخ مواجه شوند و اندیشه های مختلف را بازسازی کنند. روش تحقیقی که در این مقاله به کار گرفته شده، روش تحلیلی و استنتاجی است.
۵۳۹.

دیویدسن و اصل چریتی به مثابه شرط امکان تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تفسیر فهم تفسیر ریشه ای اصل چریتی دانلد دیویدسن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۱۱۹
دیویدسن در کوشش خود در تحقیق در باب چگونگی شکل گیری فهم، مفاهمه و تفسیر به اصلی موسوم به «اصل چریتی» توسل می جوید و از آن استفادة گسترده ای در فلسفة خود می کنند. این اصل که خود در واقع مجموعه ای از اصول مختلف و به هم پیوسته است بر سه مبنای انسجام، تطابق و توافق استوار است. در این مقاله با بررسی کارکرد و جایگاه و وجوه مختلف این اصل در فلسفة دیویدسن نشان داده می شود که وی این اصل را به واقع مجموعه شروط ضروری برای امکان هر گونه فهم و تفسیر می داند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان