والی رضایی

والی رضایی

مدرک تحصیلی: دانشیار زبان شناسی، دانشگاه اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۰ مورد.
۱.

بررسی نحوی و معنایی فعل های ایستا در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نمود دستور نقش و ارجاع ایستا کنشی پایا لحظه ای کنشی - پایا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳۳ تعداد دانلود : ۹۷۹
فعل در دستور زبان به عنوان هستة گروه فعلی و عنصر عمده و اصلی است. این مقوله دستوری در زبان های مختلف دارای ویژگی های نحوی و معنایی خاصی است. در برخی نظریه های دستوری مانند دستور نقش و ارجاع، افعال را به طبقاتی تقسیم نموده اند. در این نظریه، افعال به پنج طبقه شامل ایستا، کنشی، پایا، لحظه ای و کنشی-پایا طبقه بندی شده اند. هدف ما در این تحقیق بررسی افعال ایستا در زبان فارسی است. افعال ایستا افعالی هستند که بیانگر کنش نبوده و بر خلاف فعل هایی که هنگام انجام گرفتن در هر مرحله نیازمند گذر زمان هستند، به مطلق زمان مربوط می شوند. این فعل ها از لحاظ زمانی نامحدود هستند، به عبارت دیگر نمود پایانی ندارند. با وجود اینکه این دسته از افعال لحظه ای نیستند و برای به انجام رسیدن، نیازمند گذر زمان هستند، قابلیت استمرار ندارند؛ چون یک فعل ایستا دارای مراحلی نیست که یکی پس از دیگری انجام گیرد. در این مقاله طبقه بندی افعال بر اساس نظام دستور نقش و ارجاع صورت می پذیرد و با استفاده از آزمون های نحوی و معنایی خاصی افعال ایستا از دیگر طبقات فعل متمایز شود و ویژگی های خاص این دسته از فعل های زبان فارسی را مشخص می شود و رفتار دستوری متفاوت این دسته از افعال با توجه به ویژگی های طبقه ای توجیه می شود.
۲.

نگاهی تازه به ساخت مجهول در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مجهول دستور نقش و ارجاع تغییر تعدی موضوع نحوی ترجیحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰۰ تعداد دانلود : ۱۷۰۵
در این مقاله ساخت مجهول در زبان فارسی از دیدگاهی جدید یعنی در چارچوب دستور نقش و ارجاع مورد بررسی قرار گرفته است. پس از بیان اجمالی نظرات زبان شناسان و دستورنویسان مختلف در مورد چند و چون این ساخت به معرفی کوتاهی از دستور نقش و ارجاع و مبانی نظری آن خواهیم پرداخت. در ادامه با ارائه تحلیلی بر اساس صورت بندی این نظریه در مورد فرایند نحوی مجهول نشان داده خواهد شد که در زبان فارسی دو نوع ساخت مجهول وجود دارد. ساختار نخست از اسم مفعول + شدن تشکیل می شود که در این نوشتار مجهول اصلی نامیده شده است. ساختار دوم عبارت است از به کار بردن فعل سوم شخص جمع بدون ذکر فاعل. در این مقاله با ارائه استدلال هایی نشان می دهیم که تغییر تعدی را نمی توان نوعی ساخت مجهول دانست، بلکه فرایندی اشتقاقی در حوزه ساخت واژه است. بنابراین، برخلاف برخی زبان شناسان که تغییر جفت هایی مانند منفجر کردن/ منفجر شدن و باز کردن/ باز شدن را نوعی مجهول دانسته اند، نگارنده بر این باور است که این گونه تغییر منحصر به کردن/ شدن نیست و تنها یک مورد از فرایندی کلی تر است که در جفت های دیگری نظیر گول زدن/ گول خوردن، به کار بردن/ به کار رفتن و برانداختن/ برافتادن صورت می پذیرد و در زبان شناسی به نام تغییر تعدی مشهور است. در واقع، این فرایند یک امر واژگانی است و به ساخت مجهول که یک فرایند نحوی است ارتباطی ندارد، هر چند از نظر معنایی به مجهول شباهت دارد.
۴.

بررسی رده شناختی افعال کمکی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مجهول رده شناسی نمود کامل افعال کمکی زمان آینده نمود استمراری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۸ تعداد دانلود : ۲۴۳۷
این جستار به بررسی کاربرد افعال کمکی فارسی در مقایسه با برخی از زبان های اروپایی می پردازد و موضوع آن محدود به مقوله هایی نظیر نمود استمراری و کامل ، زمان آینده و ساخت مجهول است. ابتدا به بررسی چگونگی استفاده از افعال کمکی در زبان فارسی می پردازیم و سپس با مقایسه این زبان با دیگر زبان هایی که از این روش برای رمزگذاری این مقولات بهره می برند، می کوشیم تا به تفاوت ها و شباهت ها در کاربرد این گونه افعال اشاره نماییم. بدین منظور داده های زبان فارسی را از گفتار روزمره، رسانه ها و کتب و داده های زبان های دیگر را از کتب دستور و منابع اینترنتی جمع آوری نموده و در چارچوب رده شناسی مورد تحلیل قرار داده ایم. مطالعة زبان های مختلف نشان می دهد که کاربرد هریک از این افعال کمکی امری تصادفی نبوده، بلکه دارای مراحل تکامل تاریخی و دستوری متفاوت بوده است. زبان فارسی به طور کلی گرایش به کاربرد فعل «بودن» برای نمود کامل و فعل «داشتن» برای استمرار دارد و از لحاظ کاربرد فعل کمکی در نمود کامل شباهت بیشتری به زبان های ژرمنی دارد. از سوی دیگر زبان فارسی تمایل به استفاده از افعالی برای زمان آینده دارد که مفهوم خواستن و اراده را در بر دارند. نهایتاً در این نوشتار با مقایسة بین زبانی افعال کمکی بر اساس بسامد کاربرد آن ها، سلسله مراتب نشانداری آن ها را در هر مورد معرفی نموده و وضعیت زبان فارسی را نسبت به این سلسله مراتب ها مشخص می نماییم.
۵.

ساخت های اسنادی شدة زبان فارسی در ترازوی نظریه های نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان فارسی ساخت اسنادی شده پس گذاری عنصر زاید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۵ تعداد دانلود : ۷۱۸
به طور کلی ساخت های اسنادی شده ساخت های نحوی نشانداری هستند که یک گزارة منطقی ساده را توسط دو بند بازنمایی می کنند. ارتباط این ساخت ها با ساخت های پایه ای تر با توجه به چارچوب نظری معین می شود که برای تحلیل به کار می رود. از سوی دیگر مطالعات گشتاری به دنبال این هستند که با استفاده از ویژگی های ساخت های اسنادی شده ساخت زیربنایی آن ها را تعیین کنند. چنانچه جملات اسنادی به عنوان ساخت پایه برای ساخت های اسنادی شده در نظر گرفته شوند، تحلیل از نوع پس گذاری خواهد بود و در صورت مرتبط کردن این ساخت ها با ساخت های اسنادی نشده تحلیل عنصر زاید ارائه می شود. هدف این پژوهش این است که نشان دهد کدام یک از تحلیل های ارائه شده در نظریه های نحوی برای توصیف و تبیین ساخت های اسنادی شدة زبان فارسی مناسب تر هستند؛ بدین منظور ضمن معرفی رویکردهای گوناگون و محک زدن آن ها با داده های زبان فارسی نقاط ضعف و قوت آن ها بیان می شود. در پایان، این مقاله نشان می دهد که رویکردهای گشتاری پس گذاری و عنصر زاید به خوبی از عهدة تبیین این جملات برنمی آیند، زیرا یا رابطة میان سازة اسنادی شده و بند پیرو یا ارتباط درونی سازه های بند پایه را نادیده می گیرند. جملات اسنادی شده نمونه ای از تعامل نحو، معناشناسی، کاربردشناسی و کلام است؛ به سخنی دیگر، تنها نگاه صورت گرایانه به این ساخت نحوی، ویژگی های معناشناختی و کاربردشناختی آن را نادیده می گیرد، در حالی که دستور نقش و ارجاع، نظریه ای است که انگیزش های معناشناختی از جمله وجود رابطة محمول- موضوع و انگیزش های کاربردشناختی زبان- ویژه را مبنای سنجش ساخت های دستوری قرار می دهد.
۶.

بررسی رده شناختی ساخت های سببی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رده شناسی ساخت های سببی گروه اسمی سببی ساز گروه اسمی سببی پذیر سلسله مراتب جانداری تصویر گونگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۱ تعداد دانلود : ۹۰۵
ساخت های سببی درنظام ذهنی بشر و در نتیجه درنظام زبانی همة زبان های دنیا، نقش بسیار اساسی دارد. در این تحقیق سعی شده است، پس از بررسی انواع ساخت های سببی از دیدگاه رده شناختی، با استفاده از انگاره ساختواژه- بنیاد و همچنین انگاره پیشنهادی سونگ، روی گروه اسمی سببی ساز و سببی پذیر ، تأکید بیشتری شود؛ همچنین بر اساس سلسله مراتب جانداری، نقشه معنایی برای گروه اسمی سببی ساز ترسیم می شود. علاوه بر آن، در سلسله مراتب حالت، جایگاه گروه اسمی سببی پذیر در ساخت های سببی ساختواژی بررسی می شود و میزان تصویرگونگی بین فاصله زبانی و فاصله مفهومی گروه اسمی سببی ساز و گروه اسمی سببی پذیر نیز مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش نشان می دهد گروه اسمی سببی پذیر در ساخت های سببی ساختواژی در سلسله مراتب حالت همیشه جایگاه ثابتی ندارد و از جایگاه انعطاف پذیری برخوردار است. همچنین فاصله زبانی بین گروه اسمی سببی ساز و سببی پذیر در ساخت های سببی واژگانی معمولاً بیانگر فاصله مفهومی بین آنهاست و در نتیجه تصویرگونه است؛ با این حال در برخی ساخت های سببی نحوی این فاصله زبانی همواره تصویرگونه نیست.
۷.

گروه های حرف اضافه ای در زبان فارسی:یک بررسی نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان فارسی گروه حرف اضافه افزوده نشانگر موضوع موضوع افزوده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۲ تعداد دانلود : ۱۵۷۹
گروه های حرف اضافه در نظریه پردازی های نحوی جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. در دستور نقش و ارجاع این گروه ها به سه دستة افزوه، نشانگر موضوع و موضوع- افزوده تقسیم می شوند. دردستة اول، این گروه ها به عنوان ادات ایفای نقش می نمایند.در دستة دوم، گروه حرف اضافه یکی از موضوع های محمول می باشد. در دستة سوم، حرف اضافه، نشانگر موضوع برای محمول است اما بر معنای بند نیز می افزاید. نوشتار حاضر نشان می دهد که گروه حرف اضافه ای در زبان فارسی دارای کارکردهای مختلفی است و علاوه بر نقش ادات می تواند به منزلة نشانگر موضوع در ساخت های دو مفعولی و گاهی به عنوان مفعول مستقیم و برخی نقش های دیگر به کار رود. در این جستار گروه های حرف اضافه ای نشانگر موضوع با توجه به افعالی که با آنها تظاهر می یابند به ده دسته تقسیم شدند. گروه حرف اضافه ای همراه با فعل های ناگذر حرکتی، گروه حرف اضافه ای مکانی و غیر مکانی همراه با فعل ربطی و گروه حرف اضافه ای در ساختار های فعل سبک فارسی، از دیگر مواردی می باشد که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.
۸.

مصدر، اسم مصدر و حاصل مصدر از دیدگاه سرنمون رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مصدر اسم مصدر سرنمون رده شناختی حاصل مصدر کنش گزاره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۶ تعداد دانلود : ۸۸۷
در دستورهای سنتی زبان فارسی در کنار مصدر، دو مقولة اسم مصدر و حاصل مصدر نیز مطرح شده اند. اختلاف نظرهای زیادی در مورد تعلق مصدر به فعل یا اسم در میان دستورنویسان و زبان شناسان وجود دارد. در مورد اسم مصدر و حاصل مصدر نیز دیدگاه های متفاوتی به چشم می خورد. در این مقاله این مقوله ها بر اساس سرنمون رده شناختی مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. بر اساس رویکرد کرافت (2003) طبقة معنایی واژگان به تنهایی قادر به تعیین مقولة واژگانی کلمات به صورت بین زبانی نیست و علاوه بر آن نقش کنش گزاره ای نیز باید در نظر گرفته شود. در این تحقیق نشان داده می شود که مصدر از نظر داشتن کنش گزاره ای  ارجاع  مانند اسم است، اما از نظر طبقة معنایی به فعل شباهت دارد. اسم مصدر نیز از این نظر مانند مصدر است، اما ویژگی های اسمی بیشتری دارد. آنچه به عنوان حاصل مصدر در دستور سنتی مطرح است هیچ ارتباطی با طبقة معنایی مصدر و اسم مصدر یعنی کنش ندارد. نتیجة این پژوهش این است که در کنار سه مقولة واژگانی اسم، فعل و صفت مقوله های دیگری وجود دارد که از نظر طبقة معنایی و کنش گزاره ای ترکیبی از ویژگی های مربوط به این سه مقوله تلقی می شوند. این مقاله نشان می دهد که رویکرد سرنمون رده شناختی کرافت یک فضای مفهومی جهانی را به دست می دهد که بر همة زبان ها قابل اعمال است. با این وجود ترکیب های غیر سرنمون طبقة معنایی و کنش گزاره ای گاهی بیش از یک مقوله را در زبان های خاص در خود جای می دهند. نقشة معنایی مورد نظر کرافت قادر به تمایز مصدر و اسم مصدر در زبان فارسی نیست، زیرا این دو مقوله دارای مؤلفه های مشترکی هستند.  در چنین مواردی با استفاده از معیارهای صوری و نقشی می توان این مقوله ها را متمایز نمود. این تحقیق نشان می دهد که بزرگترین ضعف سرنمون رده شناختی کرافت این است که فضای مفهومی مقوله های واژگانی را به دو بخش یعنی نقاط بی نشان  و نقاط حاشیه ای تقسیم می کند و قادر نیست معیاری را برای درجه بندی میزان بی نشان بودن یا حاشیه ای بودن به دست دهد.
۹.

بررسی واژة «دیدن» براساس معناشناسی قالبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واژه نامه زبان شناسی شناختی هم معنایی معناشناسی قالبی قالب نت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۳ تعداد دانلود : ۷۳۰
در مقالة حاضر به بررسی واژة «دیدن» از منظر معناشناسی قالبی می پردازیم و نشان می دهیم که چگونه معنای برخی از واژه ها در تجارب روزمره و دانش پیش زمینة انسان ها وجود دارد. به عبارت دیگر، هدف این مقاله دستیابی به تفاوت معنایی ظریف بین واژگان هم معناست و تصور بر این است که ریشة این تمایزات در تجارب نهفته باشد که چنین تمایزات معنایی در لغت نامه ها عموماً نادیده گرفته می شود. راهکار انجام این تحقیق، بررسی متون متنوع و پیکره ای است تا از این طریق بتوانیم قالب های معنایی فعل «دیدن» را یافته و از یک سو روابط و تفاوت های بین فعل «دیدن» و فعل های هم معنا نظیر «مشاهده کردن»، «تماشا کردن»، «نگاه کردن» و غیره را استخراج کنیم و از سوی دیگر، چند معنایی فعل «دیدن» را در قالب های متعدد مشخص نمائیم. از تحلیل داده ها می توان به نتایجی چند دست یافت، از آن جمله می توان نشان داد که رابطة بین قالب های متعدد با قالب «ادراکی- دیداری» عامل ایجاد چند معنایی فعل «دیدن» شده است. همچنین، واژگان دیگری که با ادراک دیداری در ارتباط هستند، از طریق متغیرهایی از قبیل هدف، دقت، اراده و غیره از فعل «دیدن» تمیز داده شده اند. آنچه در نهایت حاصل می آید الگویی از ارتباط معنایی فعل «دیدن» و سایر افعال هم معنا می باشد.
۱۰.

بررسی کارآیی رویکردهای کمینگی و بهینگی در تبیین مطابقة فعل و فاعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهینگی محدودیت مطابقه کمینگی جستجوگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۰ تعداد دانلود : ۹۰۲
در مقالة حاضر به بررسی دستگاه مطابقة فعل لازم و فاعل در زبان فارسی می پردازیم. داده های این پژوهش را از برخی مقالات و منابع مکتوب و متون زبان گفتاری گردآوری کرده ایم. چارچوب این پژوهش دو نظریة بهینگی و کمینگی است که هر دو در چارچوب مکتب زایشی مطرح شده اند. در این تحقیق درصددیم موارد استثنای مطابقه در دستور سنتی زبان فارسی را بر اساس رویکرد کمینگی که نحو محور است و نظریة بهینگی که محدودیت بنیاد است نشان دهیم. دلیل انتخاب این دو نظریه این است که مشخص کنیم کدام یک موارد استثنای مطابقه را بهتر بیان می کنند. مطابقه در دستور کمینگی، رابطة بین جستجوگر و هدف بر پایة ارزش گذاری مشخصه ها است. مشخصه ها به دو گونة ذاتی و بافتی هستند و مشخصه های بافتی در بافت های مختلف، ارزش متفاوت دارند. در نظریة بهینگی تعامل محدودیت ها بر انتخاب گزینة بهینة مطابقه تأثیر می گذارد. همة موارد استثنای مطابقه در نظریة کمینگی بر اساس رابطة بین جستجوگر و هدف بیان می شوند؛ در کاربرد محترمانه، با حضور مشخصة [+HON] شمار جمع محسوب می شود و در فعل های بی نهاد، جستجوگر (هستة زمان) با ضمیر بی آوای PRO (هدف) مطابقه می کند. در نظریة بهینگی، گزینة بهینة مطابقه با پیروی از سلسله مراتب نشانداری جانداری تعیین می شود. با بررسی داده های تحقیق به این نتیجه رسیدیم که نظریة کمینگی در تبیین موارد مطابقة فعل با فاعل کارآمدتر از نظریة بهینگی است و می تواند مطابقة افعال بی نهاد را نیز تبیین کند.
۱۲.

نمود دستوری در گویش لری بختیاری

کلید واژه ها: نمود دستوری نمود کامل گویش بختیاری نمود ناقص نمود تام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۸ تعداد دانلود : ۹۱۲
این نوشتار با رویکردی توصیفی به بررسی نمود دستوری در گویش بختیاری می پردازد و هدف آن شناخت انواع نمود دستوری، تظاهر واژ- نحوی آنها و تفاوت نمود در این گویش با زبان فارسی است. این پژوهش بر اساس چارچوب نظری کامری (1976) انجام شده است. داده های زبانی از گفتار مردم سالخورده، بی سواد و تک زبانه روستای دهنو در شهرستان کوهرنگ استان چهارمحال و بختیاری به دست آمده است. این افراد، به دلیل اینکه کمتر تحت تأثیر عوامل تغییر زبان قرار گرفته اند و نفوذ زبان فارسی در گفتارشان کمتر مشهود است، انتخاب شده اند و این امر محققان را در به دست آوردن اطلاعاتی بومی تر و خالص تر یاری رسانده است. در این راستا، گفتار گویشوران ضبط و گاهی هنگام گفت و گو با آنها جملاتشان یادداشت برداری شد. این داده های زبانی آوانویسی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این گویش ابزارهای بیان انواع نمود های ناقص ، تام و کامل مورد تحلیل قرار گرفته و نمود ناقص هم به نمود های استمراری ، عادتی و تکرار تفکیک شده است. ابزار های بیان مقوله نمود در این گویش، شکل صرفی افعال در زمان های مختلف و افعال کمکی هستند. در گویش بختیاری همانند زبان فارسی تمایز نمودی بین نمود ناقص، تام و کامل به صورت حضور و عدم حضور تکواژ قابل تشخیص است.
۱۳.

افعال قیدگون

کلید واژه ها: افعال قیدگون بند زنجیری هم پوشانی زمانی توالی زمانی افعال قیدگون استمراری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۸ تعداد دانلود : ۶۱۱
افعال قیدگون به دسته ای از افعال گفته می شود که همراه فعلی دیگر به کار رفته و مثل قید آن را توصیف می کنند. در این مقاله، ابتدا به دسته هایی از این گونه افعال اشاره کرده، سپس تلاش می کنیم تا این افعال را در ساختارهای فارسی بررسی کنیم. در ادامه، نشان خواهیم داد که ساختارهای موجود در زبان فارسی، با وجود نقض قواعد ناخود ایستا بودن و تفاوت با آن قواعد (تعریف هسپلمث و لانگاکر)، به صورت قیدی به کار می روند و می بایست آنها را نیز در این دسته بندی قرار داد، اگرچه به نظر می رسد تعریف هسپلمث چندان کامل نیست و از داده های محدود نشئت گرفته است. پس از دسته بندی این افعال، به بررسی اشتراک موضوعی این ساختارها می پردازیم.
۱۵.

نمود استمراری در فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فعل فارسی معاصر نمود استمرار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۱ تعداد دانلود : ۶۷۶
از زمانی که موضوع نمود بطور خاص و به عنوان یک مقوله متمایز از زمان دستوری به وسیله برخی از دستورنویسان و زبانشناسان مطرح شده است، تحلیل ها و نظرات متفاوتی در خصوص آن ارائه گردیده است. در این مقاله بحث ما محدود به یک نوع نمود؛ یعنی نمود استمراری است. استمرار بیانگر تداوم و یا در حال انجام بودن یک عمل است. در این جستار ضمن اشاره به پیشینه نمود استمراری در کتاب های دستور و آثار زبانشناسان نشان خواهیم داد که پیشوند فعلی می- بویژه در زمان حال- بتنهایی نمی تواند نشانه استمرار باشد؛ بلکه این پیشوند در فارسی معاصر علاوه براستمرار بیانگر مفاهیم دیگر نظیر نمود ناقص و تکراری نیز هست. در این جستار ما در وهله نخست به دنبال بررسی نمود استمراری در زبان فارسی به عنوان مقوله ای تصریفی مرتبط با فعل خواهیم بود . با این حال اشاره ای نیز به راهکارهای معنایی برای بیان استمرار خواهیم نمود. از دیگر یافته های این تحقیق این است که نمود استمراری به دو شیوه صوری؛ یعنی استفاده از پیشوند فعلی می و فعل کمکی داشتن تظاهر می یابد. در این نوشتار در کنار نمود استمراری به عنوان مقوله ای دستوری به برخی راهکارهای معنایی نیز اشاره می شود. همچنین نشان داده خواهد شد که برخی از افعال زبان فارسی نمی توانند در صورت استمراری به کار روند. به عنوان نمونه افعال ایستا نظیر افعال حسی و عاطفی و افعال لحظه ای فاقد نمود استمراری هستند. در این نوشتار نشان خواهیم داد که مفهوم استمرار همچون دیگر مفاهیم زبان به شیوه های مختلفی تظاهر می یابد که برخی از آنها دستوری و برخی واژگانی و معنایی است. البته فقط راهکارهای صوری را می توان به عنوان نمود دستوری در نظر گرفت.
۱۶.

انضمام در زبان فارسی از نگاه گذرایی پیوستاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انضمام کاهش گذاریی مؤلفه های گذرایی فردیت مفعول تأثیرپذیری مفعول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۰ تعداد دانلود : ۷۳۹
«انضمام» اسم یکی از فرآیندهای واژه سازی در نظر گرفته شده که در زبان های مختلف عمکردی یک پارچه و واحد نداشته و از نظر نحوی نمود متفاوت دارد. اسم منضم شده در مورد مشخصه هایی نظیر معرفگی و مشخص بودگی، بی نشان شده و حرف تعریف، اشاره یا نشانة حالت نمی گیرد. هدف این تحقیق، یافتن راهی برای تبیین پدیدة انضمام در زبان فارسی و دلیل وقوع آن است که بتوان با توسل به آن در مورد انضمامی یا غیر انضمامی بودن ساخت های موجود تصمیم گرفت. در این راستا، سعی شده به فرآیند انضمام از منظر ارتباط آن با گذرایی نگریسته شود. از این منظر می توان منضم شدن اسم را در قالب درجات گذرایی و نیز حضور یا عدم حضور مؤلفه های گذرایی مورد بررسی قرار داد. نتایج بررسی داده ها حاکی از این است که از میان مؤلفه های گذرایی دو مؤلفة مهم فردیّت مفعول و تأثیرپذیری مفعول در رخ دادن پدیدة انضمام نقش دارند. البته نمود نیز به دلیل ارتباط با تأثیرپذیری، نقشی غیر مستقیم در این پدیده دارد. بنابراین، انضمام را می بایست یکی از گونه های کاهش گذرایی در نظر گرفت که در نتیجة پایین بودن دو مؤلفة فردیّت و تأثیرپذیری مفعول در بند گذرا رخ می دهد. تفاوت های ساختاری انضمام از نمونة اعلای گذرا نیز ناشی از انحراف از این نمونة اعلا و عدم حضور مؤلفه های مورد بحث است.
۱۷.

ساخت لایه ای قید و ترتیب آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور نقش و ارجاع ساختار لایه ای بند عملگرها ترتیب قیدهای فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۸ تعداد دانلود : ۵۴۱
در این جستار، رفتار قید در جملات ساده فارسی بر پایه اصل لایه ای بودن ساختار بند در دستور نقش و ارجاع بررسی می شود. در دستور نقش وارجاع عناصر معنایی لایه ها را می سازند و عملگرهای آن عناصر نحوی اند که به توصیف لایه ها می پردازند. هرلایه عملگرهای خاص خود را دارد و ترتیبی میان عملگرهای هرلایه و لایه های مختلف حاکم است. در این نظریه قیدها عملگر محسوب نمی شوند؛ اما با عملگرها در تعامل اند؛ بنابراین، انتظار می رود که قیدها نیز متعلق به لایه های مختلف و ایفا کننده نقش های نحوی متفاوتی باشند. برخلاف تصور دستور سنتی، قیدها نه تنها از آزادی جایگاهی تام در جمله برخوردار نیستند؛ بلکه قائل شدن به تقسیم بندی دوگانه قید جمله و قید فعل، که برخی زبان شناسان مطرح کرده اند، کامل نیست و به شق سومی نیاز دارد. درنتیجه، مقوله قید در فارسی مشمول اصل لایه ای بند و شامل زیرطبقات قیدی بند، مرکز و هسته است.
۱۸.

از واژه گزینی تا ترادف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ترادف زبان فارسی واژه گزینی قرض گیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۹ تعداد دانلود : ۵۷۷
ترادف یا هم معنایی در زبان امری طبیعی است و عوامل مختلفی باعث ایجاد و گسترش آن می شود که می توان به قرض گیری، تطور معنایی واژگان و تنوع گونه های جغرافیایی و سبکی اشاره کرد. در این جستار به بررسی یکی از عوامل جدید گسترش ترادف در فارسی معاصر یعنی واژه گزینی در برابر لغات بیگانه خواهیم پرداخت. این نوع ترادف زمانی پدید می آید که در برابر کلمات خارجی واژه های فارسی ساخته می شود. در بسیاری از موارد، واژه های ساخته شده به طور نسبی رواج می یابند، اما لغات متناظر بیگانه نیز در کنار آن ها به حیات خود ادامه می دهند. در این نوشتار ضمن بررسی عوامل پدید آمدن چنین وضعیتی به معایب و فواید آن اشاره خواهد شد.داده های این تحقیق از برنامه های مختلف صدا و سیما ،مطبوعات، کتاب های درسی و حتی گفتگوهای روزمره جمع آوری شده اند و هر جا لغات بیگانه در کنار معادل های فارسی ظاهر شده اند، مورد تحلیل قرار گرفته اند. در پایان به این نتیجه می رسیم که این نوع ترادف در مرحلة گذار امری اجتناب ناپذیر بوده و در راه تثبیت واژه های ساخته شده، یک قدم به پیش محسوب می گردد. همچنین نشان داده خواهد شد که هرچه سبک رسمی تر باشد میزان استفاده از لغات فارسی بیش تر است.
۱۹.

بررسی نحوی و کار برد شناختی ساخت های اسنادیشده در زبان فارسی بر اساس دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانون دستور نقش و ارجاع ساخت اطلاع ساخت های اسنادی شده کانون موضوعی کانون گزاره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۹ تعداد دانلود : ۹۰۷
در این نوشتار، جمله های اسنادی شده در زبان فارسی را در چهار چوب نظریه ای نقش گرا، به لحاظ نحوی و کار برد شناختی بررسی کرده ایم. هدف از نگارش این مقاله، از یک سو، تبیین ویژگی های نحوی جمله های اسنادی شده در چهار چوب دستور نقش و ارجاع، و از سوی دیگر، یافتن ارتباط بخش ساخت اطلاع و به ویژه ساخت کانون این نظریه در استفاده از این گونه جمله ها و نیز پی بردن به عوامل مختلف اطلاعی در به کار گیری آن هاست. بدین منظور، داده های عینی گفتاری را در زبان فارسی معاصر، از رادیو، تلویزیون، مکالمه های روزمره و داده های نوشتاری را از روزنامه ها و رمان ها جمع آوری کرده و با توجه به مبانی نظری تحقیق، آن ها را تحلیل کرده ایم. مطالعه داده ها نشان می دهد که در فرافکنی سازه ای، ضمیر اسنادی، به عنوان گروه اسمی موضوع و سازه اسنادی شده، به عنوان هسته محمولی و فعل «بودن» به صورت فعل اسنادی ظاهر می شود و بند پیرو نسبت به مرکز اصلی، در حاشیه قرار می گیرد. از نظر ساخت اطلاع و کانون نیز مشخص شد که در این ساخت ها، سازه اسنادی شده، دارای ساخت کانونی محدود بی ابهام است و ساخت های اسنادی، قالب نحوی خاص خود را دارند و در گنجینه نحوی ذخیره می شوند. در نهایت، بررسی این ساخت ها نشان می دهد که علاوه بر تأکید، عواملی همچون تقابل و پرسش و پاسخ، در فرایند اسنادی شدن مؤثرند.
۲۰.

بررسی محمول های مکانی در زبان فارسی براساس دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور نقش و ارجاع فرانقش محمول های مکانی ظرفیت معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۰ تعداد دانلود : ۷۹۴
این پژوهش در پی آن است محمول های مکانی در زبان فارسی را در چارچوب دستور نقش و ارجاع، دو تحلیل ارائه شده از سوی ون ولین و لاپولا (1997) و همچنین بتین (2004) بررسی کند و دسته بندی معنایی از محمول های مذکور ارائه دهد. در کنار این هدف اصلی، هدف دیگری که پی می گیریم محک کارایی هر یک از تحلیل های یاد شده در زبان فارسی و به ویژه تحلیل ارائه شده از سوی بتین است. بتین (2004) معتقد است تشابهی میان ظرفیت معنایی و نحوی محمول های مکانی ایستا در چارچوب دستور نقش و ارجاع وجود ندارد. همچنین توازنی میان تعداد موضوع ها در ساخت منطقی و تعداد فرانقش ها مشاهده نمی شود. این امر موجب بروزتناقض نظری در یکی از بندهای اصول اعطای فرانقش گردیده است. شایان ذکر است عنصر مکان در محمول های مکانی ایستا غالباً به دو صورت مسند یا گروه قیدی ظاهر می شود. نتایج بررسی ها نشان داد، آنچه بتین تناقض نظری می داند در باب محمول های مکانی ایستا در زبان فارسی صدق می کند، همچنین در باب افعال لحظه ای، پایا و افعال کنشی پایا نیز صادق است؛ اما در باب افعال کنشی صدق نمی کند. به نظر می رسد با در نظرگرفتن عنصر مکان به عنوان محمولی مجزا، محمول های مکانی ایستا ضرورتاً لازم محسوب می شوند و نه گزاره هایی استثنایی و از این طریق می توان میان تعداد موضوع ها در ساخت منطقی و تعداد فرانقش ها در چارچوب دستور نقش و ارجاع توازن برقرار کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان