محمدحسن حسن زاده نیری

محمدحسن حسن زاده نیری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۸ مورد از کل ۱۸ مورد.
۱.

ایهام تناسب های پنهان در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظ شعر فارسی ایهام ایهام تناسب سیر تحول ایهام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶۵ تعداد دانلود : ۱۱۷۶
اکثر پژوهشگرانی که دربارة حافظ و شیوة شعری او سخن گفته اند، ایهام و ایهام تناسب را خصیصة اصلی سبک وی دانسته اند. در شعر وی، کلمات در پیوند با یکدیگر و در شبکه ای از تناسبات قرار دارند. اکثر شارحان دیوان وی کوشیده اند تا جنبه هایی از این تناسبات و زیبایی ها را به نمایش بگذراند. با این حال، بسیاری از ایهام های وی از دید حافظ پژوهان پنهان مانده اند. در همین راستا، در این مقاله به بررسی برخی از ایهام تناسب های نهفته در شعر وی که اغلب از دید محقّقان پنهان مانده اند پرداخته ایم. بدین منظور، ابتدا سیر تحوّل ایهام و ایهام تناسب را به طور فشرده در کتب بلاغی فارسی بررسی کرده ایم و پس از آن، ابیات مورد نظر را که به نوعی ایهام تناسب یا دیگر انواع ایهام در آنها به کار رفته، مطرح ساخته ایم. در این بررسی، سعی بر آن بوده است که واژه های مورد نظر را در فرهنگ های معتبر پیگیری کنیم و پس از آن، با ذکر شواهدی از متون نظم و نثر، به تشریح آنها در بیت مورد نظر حافظ بپردازیم.
۲.

هستی شناسی پسامدرن در داستان «من دانای کل هستم» براساس نظریه برایان مک هیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت شناسی هستی شناسی مک هیل امر غالب من دانای کل هستم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۸ تعداد دانلود : ۱۲۲۷
در این نوشتار، داستانِ کوتاه «من دانای کل هستم»، از مصطفی مستور بر مبنای نظریه مک هیل، بررسی می شود. داستان مذکور، ویژگی هایی پست مدرن و ظرفیت تحلیل بر اساس این نظریه را دارد. مک هیل، پست مدرنیسم، را ادامه مدرنیسم می داند. او از سه عنصر «امر غالب»، «معرفت شناسی» و «هستی شناسی» استفاده می کند. به اعتقاد او امر غالب در داستان مدرن، معرفت شناسی و در داستان پست مدرن، هستی شناسی است. این نوشتار نشان می دهد؛ داستانِ کوتاه «من دانای کل هستم»، بیشتر به نشان دادن جهان های ممکن در داستان می پردازد و مطابق نظریه مک هیل، در بُعد هستی شناختی برجسته تر است. اگرچه، جنبه معرفت شناختی آن نیز قابل تأمل است. بنابراین، بر اساس این نظریه، می توان «من دانای کل هستم» را داستانی پست مدرن تلقی کرد. همچنین نشان داده شده است، که میان جهان های تودرتوِی «واقعیت» و «خیال»، تعامل وجود دارد. در داستان مذکور مطابق نظریه مک هیل، واقعیت، از خیال تأثیر می پذیرد و تبعیت می کند. مستور در داستان خود از شگردهایی چون؛ «حضور نویسنده در متن»، «دانای کل نبودن راوی»، «فرم دایره ای»، «عدم قطعیت در مسئله شناخت»، «جهان های تو در تو و امکان تعامل میان آنها»، «از بین بردن مرز میان واقعیت و خیال»، استفاده کرده است. برخی از این ویژگی ها خاصّ داستان پست مدرن هستند. روش انجام پژوهش توصیفی – تحلیلی است.
۴.

عقدة برتری یا عقدة حقارت؟ واکاوی اشعار خاقانی بر اساس روانشناسی فردنگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک زندگی برتری جویی علاقه اجتماعی احساس های حقارت برداشت های ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۸ تعداد دانلود : ۷۶۶
پس از اینکه عبدالحسین زرّین کوب به موضوع عقدة حقارت خاقانی اشاره کرد، عدّه ای با این دیدگاه، مخالف و برخی با آن موافق بوده اند. یکی از روانشناسانی که نگاهی علمی نسبت به عقدة حقارت داشته، آلفرد آدلر است. او در «روانشناسی فردنگر» خود با بررسی سبک زندگی، به تحلیل ویژگی های روانی افراد می پرداخته است. در روانشناسی فردنگر معیار اصلی سنجش سلامت روانی افراد، علاقة اجتماعی است. تلاش برای برتری، دیگر ویژگی مهم روانشناسی فردنگر است. بر این اساس، افرادی که از سلامت روانی برخوردارند، برای موفّقیّت های جمعی تلاش می کنند و افرادی که از سلامت روانی برخوردار نیستند، برای برتری های شخصی. روانشناسی فردنگر بهترین دیدگاه برای تحلیل روانشناختی اشعار خاقانی و روشن شدن موضوع عقدة حقارت اوست. جمع آوری داده ها در این مقاله به شیوة کتابخانه ای صورت گرفته است و در آن با روش پژوهش تحلیلی توصیفی به تحلیل روانشناختی مؤلّف (شاعر) پرداخته شده است. هرچند برخی از نشانه های عقدة حقارت در اشعار خاقانی وجود دارد، امّا این شواهد به اندازه ای نیست که بتوان دربارة آن با قطعیّت سخن گفت و با توجّه به ضعف علاقة اجتماعی در برخی از اشعار خاقانی و علاقة فردی مبالغه آمیز او و نیز میل به برتری جویی شخصی وی، می توان نتیجه گرفت که این شاعر برجسته تا اندازه ای گرفتار عقدة برتری بوده است.
۵.

کهن الگوی ایثار با نگاهی به حلاج در اشعار شفیعی کدکنی و آدونیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره تولد دوباره حلاج کهن الگوی ایثار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی نقد کهن الگویی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۳۵۷ تعداد دانلود : ۶۰۶
کهن الگو تجربیات مشترک همة انسان ها است که از گذشته ها ی دور در ناخودآگاه جمعی آن ها باقی مانده است. به دلیل فراوان بودن تجربیات انسانی نمی توان تعداد کهن الگوها را مشخص کرد؛ اما شاخص ترین کهن الگوها عبارت اند از آنیما، آنیموس، خود، پرسونا، سایه، پیر فرزانه و مادر. ایثار یکی از مهم ترین کهن الگوها است که در ناخودآگاه جمعی بیشتر انسان ها نهادینه شده است. از دیدگاه روان کاوان، ایثار یکی از مکانیزم های دفاعی انسان در برابر خواسته های نهاد است که به علاقة اجتماعی منجر می شود. کهن الگوها خود را در رویاها، خیال پردازی ها و توهمات نشان می دهند. هنر و به ویژه ادبیات، یکی از تجلی گاه های اصلی کهن الگوها است. کهن الگوی ایثار و ویژگی هایش در آثار هنری فراوانی یافت می شوند. یکی از شخصیت هایی که ملازمات کهن الگوی ایثار در سرگذشت او برجسته است، حسین بن منصور حلاج است. در این نوشته، کهن الگو ی ایثار را با توجه به ویژگی هایش در شخصیت حلاج، در شعر «حلاج» شفیعی کدکنی و سرودة «مرثیة حلاج» آدونیس بررسی می کنیم و نقدی اسطوره ای- کهن الگویی از آن ها ارائه می دهیم.
۶.

راوی غیرقابل اعتماد در داستان شاه و کنیزک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی مثنوی شاه و کنیزک راوی غیرقابل اعتماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۶ تعداد دانلود : ۴۳۲
راوی غیرقابل اعتماد، از مباحث جدید در علم روایت­شناسی است. راوی اگر ساده­اندیش، کودک، دروغگو، ناآگاه، مداخله­گرِ یک­جانبه یا متعصّب باشد، می­تواند داستان را به گونه­ای مغایر با واقعیّت آن به مخاطب نشان داده و او را به اشتباه بیاندازد. در داستان شاه و کنیزک که یکی از مهم­ترین و بحث­برانگیزترین داستان­های مثنوی است، راوی به دلیل داشتن تعصّب نسبت به شخصیت­های شاه و حکیم و نداشتن آگاهی کافی از روابط علّی و معلولی داستان و نیز دخالت­گری بسیار، غیرقابل اعتماد است و با تفسیرها و مداخله­گری­های یک جانبه و فراوان خود در داستان ابهاماتی ایجاد کرده است. اعتقاد به ظلّ اللهی سلطان و تعصّب بر بری بودن او از خطا، باعث شده که راوی این داستان تفسیرهایی نادرست ارائه دهد و عمل غیراخلاقی شاه و حکیم را که منجر به فریب دادن و قتل زرگر سمرقندی می­شود، توجیه نماید؛ درحالیکه بررسی دقیق داستان نشان می­دهد که شاه، شخصیتی فریبکار و نیرنگ­باز دارد. همچنین راوی، دلیل سرد شدن کنیزک را زشت­رو شدن زرگر می­داند. این در حالی است که بر اساس شواهد درون متنی، می­توان دلیل آن را وصال جنسی دانست. این مطلب که وصال، پایان و مرگ عشق است؛ امروزه در نظریات روانشناسان بزرگی چون رولو می مطرح شده است.
۷.

تحلیل تقابل های دوگانه در مجموعه «جایی دیگر» گلی ترقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان کوتاه مدرن تقابل های دوگانه گلی ترقی جایی دیگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۰ تعداد دانلود : ۶۴۹
تحلیل زبان داستان، بررسی معانی ثانوی آن اعم از معنای ثانوی اصلی و معانی ثانوی جانبی داستان و کشف ارتباط پیچیده آن ها با یکدیگر است. از منظر این پژوهش، معنای ثانوی اصلی در داستان، همان درونمایه آن است که معانی برآمده از عناصر و شگردهای داستان بدان دلالت دارند و در ارتباط با هم، شبکه پیچیده ای از معانی ثانوی داستان را تشکیل می دهند. این جستار، در خوانش مجموعه داستان «جایی دیگر»، اثر گلی ترقی، شگردهایی را بررسی کرده که به معانی ثانوی یا درونمایه مشترک این داستان ها دلالت داشته باشند. این شگردها ذیل عناصر داستانی مانند شخصیت، مکان، زمان، عناصر طبیعی، آب و هوا و عناصر واژگانی متن قرار می گیرند و در ارتباط با هم، درونمایه مشترک این مجموعه را القا می کنند. این درونمایه مشترک، در یک چارچوب تقابلی، «از خود بیگانگی و آشنایی» است که بر محوریت سفر قرار دارد؛ این تقابل یکی از مفاهیم مهم در عصر مدرن است که در این مجموعه، از طریق به کارگیری ساختار تقابلی برای هریک از عناصر داستان، القا می شود. این جستار با بررسی ساختارهای تقابلی هریک از این عناصر، به شبکه معنایی متقابلی دست می یابد که درونمایه یا معنای ثانوی مشترک مجموعه داستان ها است.
۸.

بررسی اسطوره های دوقلو در رمانی از سردار ازکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رز گمشده سردار ازکان اسطوره های دوقلو نماد رمان فرم داستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۳۳۸
این نوشتار به تحلیل رمان «رز گمشده» می پردازد. بسامد بالای عناصر اسطوره ای و مولفه های عرفانی در کنار یکدیگر، حضور هر کدام از آن دو دسته را در این رمان دلالت مند ساخته است. در این پژوهش، اولا وحدت اسطوره های دوقلو در متن و ثانیا فرم داستان و شگردهای ادبی آن در ارتباط با وحدت مذکور تحلیل شده و نشان داده شده است که رمان مذکور بستر بسیار مناسبی برای بازتاب اسطوره های آرتمیس و مریم مقدس است. ازکان از این اسطوره های قدیمی، خوانشی نو کرده و سر انجام میان آنها این همانی و وحدت ایجاد کرده است و بدین سان مهر تایید دیگری بر نظر جوزف کمبل اسطوره شناس بزرگ زده است که معتقد است اسطوره های متفاوت و دوگانه شرق و غرب علی رغم خصایص متضادی که دارند، در ابتدا یکی بوده و از یک اسطوره واحد مشتق شده اند. نیزنشان داده شده است که فرم داستان با درونمایه اصلی آن دارای هماهنگی و تناسب دلالت مند و هنرمندانه ای است و فرم داستان به نحو موثری در خدمت درونمایه اصلی رمان قرار گرفته-است.
۹.

استعاره های جهتی در آغاز شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان شناسی شناختی استعاره مفهومی استعاره جهتی طرح واره تصویری شاهنامه فردوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۴ تعداد دانلود : ۳۶۷
زبان شناسان شناختی مانند لیکاف، دانش زبانی را از اندیشیدن و شناخت مستقل نمی دانند و معتقدند دانش زبانی بخشی از شناخت عام آدمی است. آن ها استعاره را ابزار مناسبی برای تشخیص چگونگی اندیشیدن و رفتارهای زبانی می دانند. استعاره در زبان شناسی شناختی آن است که حوزه های مفهومی گوناگون را جایگزین هم کنیم؛ به عنوان مثال، زندگی را سفر فرض کنیم یا موفقیت را که مفهومی انتزاعی است در بالا تصور کنیم. یکی از گونه های اصلی استعاره های مفهومی که زبان شناسان بررسی می کنند، استعاره های جهتی هستند. آن ها بررسی می کنند که چطور مفاهیمی که ملموس و محسوس نیستند و درنتیجه نمی توانند جایگاه و جهت مشخصی داشته باشند در زبان دارای جهت شده اند و اهل زبان آن ها را در بالا یا پایین، چپ یا راست یا چنین جهات متعینی جای می دهند و این گونه درباره شان سخن می گویند. شاهنامه یکی از ارزشمند ترین متون فارسی برای مطالعات زبان شناسی شناختی است؛ زیرا شکل گیری داستان ها، تعبیرات و اصطلاحاتش در دوره های کهن تاریخ قوم ایرانی ریشه دارد و می توان زیرساخت های شناختی و بسیاری از قدیمی ترین نگاشت های زبانی فارسی زبانان را از آن استخراج کرد، اما تاکنون بررسی علمی مستقلی درباره آن صورت نگرفته است. مقاله حاضر می کوشد استعاره های جهتی -یا به عبارتی دیگر چنان که خواهد آمد بخشی از طرح واره های تصویری- 500 بیت آغازین شاهنامه را بررسی کند که تا اوایل پادشاهی ضحاک را دربر دارد؛ استعاره هایی مانند جفت های متضاد بالا و پایین، راست و چپ، پیش و پس، درون و بیرون و مرکز و پیرامون.
۱۰.

صداهای خاموش در کشمکش های گفتمانی سده هفتم از دید سعدی در گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان قدرت مقاومت تاریخ گرایی نو گلستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۹۱
در پژوهش حاضر، با مبنا قرار دادن تاریخیتِ متون ادبی به نمایاندن طبقات برتران و فروتران و همچنین گفتمان های جاری زمان و تعارض موجود میان آنها در شبکه قدرتِ قرن هفتم پرداخته شده است. رخ نمودنِ شکاف هایی میان مفاهیم ناظمان و برهم زنندگان نظم، فرایندی است که از پسِ تغییر جریان قدرت برآمده است و پیروِ آن، مدلول های جدیدی برای دال های پیشین در متون شکل گرفته؛ چراکه گفتمان ها با تغییر مرکز قدرت دچار دگرگونی و تعارض شده اند. رویکرد مقاومتی متن در برابر برخی از گفتمان ها و گروه های مقتدر، نشان دهنده وجود قدرت های اصلی و همچنین گفتمان سازی نوینی در جامعه است. درعین حال، در کشمکش های گفتمانی، مطابق با آرمان تاریخگرایی نو، نشان داده شده که چگونه لایه های فرودین یا اقلیت خاموش شده جامعه در متون به صدا درمی آیند و با این چندصدایی از ابژه بودگی به جایگاه سوژ گی برمی نشینند و گاه خود از طریق همان ایدئولوژی که آنان را در طبقه رعیت جای داده، به تأدیب پیشوایان می ایستند. جامعه آماری بر کتاب گلستان سعدی استوار است؛ درعین حال با توجه به رویکرد بینامتنی، به متون همزمان با آن نیز پرداخته شده؛ روش اتخاذشده در جستار نیز بر مبنای نظریه قدرت و مقاومت فوکو است.
۱۱.

بینامتنیت در مصیبت نامه ی عطار نیشابوری با عرفای قرن شش هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خوانش بینامتنی عقد اقتباس ترجمه مصیبت نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۲۴۵
نظریه بینامتنیت یکی از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون است. این نظریه ابتدا از نشانه شناسی فردیناند سوسور مایه گرفته و به بررسی روابط موجود در بین متون می پردازد؛ به این سبب که در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد؛ به بیان دیگر، متون جدید زاییده متن های پیش از خود هستند. ژارژ ژنت نظریه بینامتنیت را به کمال خود رسانده است. ژنت، بینامتنیت را به سه دسته تقسیم می کند که در قالب حضور صریح و اعلام شده، پنهان و غیرصریح یا ضمنی یک متن در متن دیگر، قابل بررسی است. در این مقاله ابتدا با روش تحلیلی- توصیفی حکایات مصیبت نامه بر اساس نظریه بینامتنیت و معادل های آن در بلاغت اسلامی دسته بندی شده؛ سپس متن پیشین حکایات در آثار قرن ششم یافته شده و پس ازآن خوانش بینامتنی حکایات بر اساس نظریه بینامتنیت ژنت در این سه حوزه، همراه با نمونه، تحلیل کاربردی و بیان تشابهات و تفاوت ها ازنظر حجم مطالب، شخصیت ها و اهداف دو نویسنده مطرح شده میان حکایات ارائه می گردد. بر اساس این بررسی دَه حکایت مصیبت نامه پیوند بینامتنی با آثار قرن شش دارند. در این سه حوزه یادشده، پنج مورد حکایت از نوع بینامتنیت صریح- آشکار هستند که دو مورد آن از نوع «عقد»؛ دو مورد از نوع «اقتباس» و یک مورد از نوع «ترجمه» است. همچنین پنج مورد بینامتنیت تعمدی- پنهان یافت شده است .
۱۲.

خشنودی و خرسندی در متن های باستانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشنودی خرسندی اوستا متن های پهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۱۶۷
خرسندی و خشنودی از اساسی ترین مفاهیم، در جهان بینی باستانی ایران هستند. نوعی نگاه به جهان که در آن همه ی درجات احساس شادمانی از جایگاه و اهمیت فراوانی برخوردار است و یکی از راستین ترین این شادی ها از احساس خرسندی و خشنودی برمی خیزد. پژوهش در راستای معنای این واژه ها و مفاهیم پیرامون آن ها از اوستا تا فارسی نو، در فهم جهان بینی کهن ایران و نیز بسیاری از پیچیدگی های معنایی اندیشگان زبان پارسی دری راهگشاست. پرسش اصلی ما در این پژوهش تعیین اهمیت و جایگاه این مفاهیم و بررسی سویه های متفاوت معانی آن ها در متن های باستانی ایران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و داده بنیاد است و کوشش می کنیم ضمن ریشه یابی این دو واژه به پیگیری اندیشگان پیرامون این موضوعات در اوستا و متن های پهلوی بپردازیم. پس از بررسی شاهد مثال های متعدد نتیجه می گیریم که خشنودی و خرسندی هر دو در معنای شادی و رضایت در متن های باستانی ایران نمود فراوان دارند. در اوستا و متن های پهلوی بارها بر تلاش برای کسب خشنودی اهورامزدا و ایزدان تأکید شده است و خشنودی در این جایگاه ها به معنای شادمانی و رضایت است. همچنین برای واژه ی خرسندی معانی مشابهی در اوستا و متن های پهلوی می یابیم که با رضایت، شادمانی، کار و تلاش، خویشکاری و از همه مهم تر خردمندی پیوند دارد. در این شیوه ی نگرش که بین مینو و گیتی تعادل برقرار می شود ضمن اینکه تلاش برای آبادانی گیتی تحسین می شود، بر عدم وابستگی به آن تأکید می گردد. همچنین خرسندی از سویی به جهت وجود جهان بینی های تقدیرگرایانه گاه در ارتباط با معانی اشراقی چون نهش چیز گیتی، دوری از آز و بی اعتباری دنیا به کاررفته است.
۱۳.

بینامتنیت در مثنوی های عطار نیشابوری با حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بینامتنیت خوانش بینامتنی مثنوی های عطار سنایی اقتباس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۸۴
نظریه بینامتنیت یکی از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون است. این نظریه ابتدا از نشانه شناسی فردیناند سوسور مایه گرفت و ب ه بررس ی رواب ط موجود در بین متون می پردازد. چراکه در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد؛ به بیان دیگر، متون جدید زاییده متن های پیش از خود هستند. ژارژ ژنت نظریه بینامتنیت را به کمال خود رسانده است. ژنت، بینامتنیت را به سه دسته تقسیم می کند که در قالب حضور صریح و اعلام شده، پنهان و غیرصریح یا ضمنی یک متن در متن دیگر، قابل بررسی است. در این مقاله ابتدا حکایات مثنوی های عطار بر اساس این نظریه دسته بندی شده؛ سپس متن پیشین حکایات در حدیقه سنایی یافت شده و پس ازآن خوانش بینامتنی حکایات بر اساس نظریه بینامتنیت ژنت در این سه حوزه، همراه با نمونه، تحلیل کاربردی و بیان تشابهات و تفاوت ها ازنظر حجم مطالب، شخصیت ها، اهداف دو نویسنده و نکات بلاغی مطرح شده میان حکایات ارائه شده است. بر اساس این بررسی یازده مورد در مثنوی های عطار پیوند بینامتنی با حدیقه سنایی دارند. در این سه حوزه یادشده، یک مورد حکایت از نوع بینامتنیت صریح- آشکار است که از نوع «اقتباس» است. همچنین هشت مورد بینامتنیت تعمدی-پنهان و دو مورد بینامتنیت ضمنی یافت شده است.
۱۴.

نقد و تحلیل اکوسایکولوژی در رمان جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی با نگاهی به نظریه ساختار شخصیّت فروید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکوسایکولوژی جای خالی سلوچ نهاد خود فراخود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۲۰۴
اکوسایکولوژی به مطالعه ی روان انسان در رابطه با محیط زیست می پردازد. روانی که بر اساس نظریه ی ساختار شخصیّت فروید محصول ارتباط متقابل، متعامل و متعارض سه عامل "نهاد"(Id)، "خود"(ego) و "فراخود"(superego) است. البته اکوسایکولوژی در آن جا که به وارد کردن خدا در جهان بینی فرد اهمیت می دهد در تقابل با آراء فروید قرار می گیرد. حال ما با روشی توصیفی- تحلیلی به این سؤال خواهیم پرداخت که طبیعت بر روح و روان و نوع رفتار و کنش های افراد جامعه ی داستانی جای خالی سلوچ دولت آبادی چه تأثیری داشته است؟ تا سلطه ی عقل را که چنین بحران هایی در ساختار شخصیّتی خانواده ی سلوچ رقم زده و باعث شده تعادل ایگوی آن ها بر هم بخورد، نشان دهیم. نتایج پژوهش بیانگر این است که سلطه ی عقل در این رمان با مکانیزه کردن کشاورزی توسط میرزا حسن بدون توجه به سازگاری با محیط و افراد آن سلوچ را با تکانش های آشوبناک "نهاد"، مرگان را با سوگواری و ماخولیا، ابراو را با ناتوانی "ایگو"ی وی در تعادل برقرار کردن بین "نهاد"، "فراخود" و جهان بیرونی، عباس را با اختلال شخصیّت ضد اجتماعی و هاجر را با اختلال شخصّیت وابسته مواجه کرده است. سلطه ی عقل چون بدون توجه به تاب آوری محیط و افراد آن منطقه به کار گرفته شده، تعادل ایگوی شخصیّت های رمان را به هم زده و آنان را دچار اختلالاتی در شخصیّت کرده است که علت چنین اختلالاتی را می توان در عدم مشارکت عاطفی ناخودآگاه شخصیّت های رمان با پدیده های طبیعی به تأثیرپذیری از جهان سرمایه داری و اومانیسم عصر روشنگری دید.
۱۵.

بررسی و تحلیل تشبیه های مربوط به اسما و صفات خداوند در مثنوی (با تکیه بر سه دفتر اول)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی تشبیه اسماء الهی صفات الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۹۴
تصور و تصویر خداوند در ذهن هر متفکر و هنرمند دینداری، بخش مهمی از جهان بینی اوست. این تصور از خداوند، مبنای چگونگی رابطۀ انسان با خدا، خودش، جهان و سایر انسان ها را تشکیل می دهد. تشبیه، ابزار مناسبی برای بیرون کشیدن جنبه های پنهان این تصوّر و تصویر است. این پژوهش در پی آن است که تشبیه های به کاررفته دربارۀ خداوند را در سه دفتر نخست مثنوی بررسی کند و زوایای پنهان دیگری را از تصور خدا در ذهن مولوی روشن سازد. برای بررسی و برداشت دقیق تر تصور خداوند در مثنوی، تشبیه های مربوطه از منظر وجه شبه با اسماء و صفات خداوند تطبیق داده شده اند. هرکدام از تشبیهات مربوط به خداوند در مثنوی به اسم یا اسمائی از خدا اشاره دارد. این پژوهش به شیوۀ توصیفی تحلیلی سامان یافته و نشان داده مولوی با ابزار تشبیه توانسته است، تصاویری برای مخاطب خلق کند که به اسماء و صفات الهی اشاره دارند. مولوی در تشبیهات خود، بیشتر از عناصر طبیعت و تصاویر زیبا استفاده کرده است. وجه شبه هایی نیز که میان مشبه (خدا و یا صفات او) با مشبهٌ به وجود دارد متناسب و هماهنگ با اسماء جمالی خداوند است. این نکته نشان دهندۀ تصوّر خدایی مهربان در اندیشۀ مولوی است. همچنین، این پژوهش نشان می دهد که می توان تشبیهات مربوط به خداوند را در مثنوی، از منظر اشاره به اسماء الهی به سه دسته تقسیم کرد: تشبیه هایی که با نشان دادن یک تصویر به یک اسم، به دو اسم یا به سه اسم از اسماء الهی اشاره دارند.  
۱۶.

نقد مقامات حمیدی با رویکرد نشانه شناسی اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقامات حمیدی نشانه شناسی نشانه شناسی اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۲۵
با اتخاذ رویکردی بینارشته ای در مطالعة آثار ادبی به عنوان یکی از ابزارهای مؤثر نمایش جریان های اندیشه در جامعه، می توان در کنار لذت هنری، با کشف عناصر اخلاقی و اجتماعی و آگاهی از دلیل و نحوة وقوع آن ها، به تقویت زیربنای اخلاق و فرهنگ جامعه پرداخت. این نقطۀ اشتراک ادبیات و دیگر رشته های علوم انسانی را می شود نشانه شناسی اخلاق نامید: محافظت از چرخة حیات در جهان. پژوهش پیشِ رو با پرداختن به مقامات حمیدی و تحلیل کمّی و کیفی عناصر اخلاقی آن به این نتیجه رسیده که الف) نویسنده/ متن 1. با روشی نسبتاً محتاطانه و سبکی بین توصیف و ترغیب و با توجه کمتر به جزئیات روایت، تصویری از شرایط اجتماعی و حکومتی دوران خود و 2. با بیان ویژگی های اخلاقی شخصیت های مقامه ها، تصویری از شرایط اخلاقی افراد یا خصوصیات مورد نظر خود را دربارة زیست اخلاقی انسان ها نمایش داده است. ب) میزان توجه به اخلاقیات در مقامات به اندازه ای است که می توان نویسنده را دارای نگرانی های اخلاقی و اجتماعی دانست و کتاب یا دست کم بخش هایی از آن را نیز محاکاتی از واقعیات دوران خود. ج) بیشترین نشانه های اخلاقی فردی به طیف های عقلانیت/جهالت و صداقت/بی صداقتی و بیشترین نشانه های اخلاقی اجتماعی به طیف های رفاه/فقر و عدالت/ظلم اختصاص دارد. د) واقعیت های مشهود یا درلفافة مقامات (و نه حتماً حقیقت ذاتی انسان) اثبات کننده این ادعاست که انسان در شرایط مختلف و به دلایل متفاوت، بسیار به دروغ پناه می بَرد. دقت به پیامدهای زیان بار این مسئله می تواند دست کم در خلوت انسان، محرّکی باشد برای اهتمام به ساختن جهانی با رنج های کمتر و زیبایی های بیشتر.
۱۷.

نقد و تحلیل بوم گرایی رمان کلیدر با نگاهی به هویّت اکولوژیکی شخصیّت ها در تأثیرپذیری از گفتمان قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد بوم گرا محمود دولت آبادی کلیدر هویت اکولوژیکی گفتمان قدرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۱۶
نقد بوم گرا به مطالعه رابطه بین ادبیات و محیط فیزیکی می پردازد و دغدغه های زیست محیطی را در زمینه های اجتماعی و سیاسی آن بررسی می کند. در این نقد ما با روش توصیفی- تحلیلی دغدغه های زیست محیطی شخصیت های رمان کلیدر دولت آبادی را در ارتباط با طبیعت بررسی و تحلیل خواهیم کرد تا تأثیر گفتمان قدرت را بر هویت اکولوژیکی شخصیت ها نشان دهیم؛ زیرا شخصیت های کلیدر هنگامی که در موقعیت های گفتمان استبدادی قدرت قرار می گیرند، رفتارهای خاصی در آنان شکل می گیرد و باعث سوژه شدگی شان می گردد که در هرکدام به نحوی نمود می یابد؛ در کلمیشی با تن دادن وی به یکجانشینی، ترس زیست محیطی و فاصله گرفتن از هویت بیابانی اش، در بلقیس با بحران روحی و هویت باختگی، در گل محمد با کفرگویی، ترس زیست محیطی، سازگار نبودن وی با خسّت اقلیمی که به آن کوچانده شده و کشتن امنیه ها، در بیگ محمد با ترس زیست محیطی و مهاجرت از آ نجا، در خان عمو با کفرگویی و راهزنی و در خان محمد با تأمل در عناصر طبیعت و گفتگو با آن و توجه به بعد باشندگی خود. با تحلیل شخصیت ها در کلیدر در ارتباط با محیط زیست به تأثیرپذیری از گفتمان قدرت به این نتایج دست یافتیم که گفتمان استبدادی قدرت باعث شکل گیری حقیقتی برساخته در شخصیت های رمان و شیء شدگی آنان گردیده و آنها را از هویّت اکولوژیکی و حقیقت درونی شان که در ارتباط با طبیعت ساخته شده، دور کرده و استقلال و عقلانیت فردمبنایانه را از آنان گرفته است. درواقع تغییر محیط زیستشان باعث تغییر خودِ آنان نیز گردیده و معرفتی ضدّگفتمانی در آنان ایجاد کرده که هم زاده قدرت است و هم قدرت زا. 
۱۸.

بررسی تصورات از خداوند در مثنوی بر مبنای استعاره های مفهومی مربوط به حق

کلید واژه ها: مثنوی استعاره مفهومی حق خدای متشخص خدای نامتشخص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۱
هنرمندان بزرگ در مواردی از راه تشبیه مفهوم خداوند را بیان می کنند، این تصاویر می توانند دربردارندۀ نگاه هنرمندِ متفکر نسبت به خداوند باشد. نظریۀ استعاره های مفهومی ابزار مناسبی برای بیرون کشیدن جنبه های پنهان این تصور و تصویر است. این پژوهش تلاش می کند استعاره های مفهومی به کار رفته دربارۀ حق را در مثنوی مورد بررسی قرار دهد؛ زیرا بررسی استعاره های مربوط به حق در مثنوی، از دقت نظر بیشتری برای یافتن تصویر و تصور حق در این اثر بهره مند است و می تواند زوایای پنهان دیگری را از تصور خدا که در مثنوی متجلی شده است، برای ما روشن کند. ما برای رسیدن به نتایج منظم تر و روشن تر، از تقسیم بندی مصطفی ملکیان دربارۀ تصورات خداوند بهره گرفته و کوشیده ایم متشخص بودن و نامتشخص بودن آن ها را نیز بررسی کنیم. روش کار به این صورت بوده است که پس از استخراج استعاره های جزئی و شبکۀ مربوط به آن، استعاره های مادر را پیدا کرده ایم و سپس با تقسیم بندی ملکیان تطبیق داده ایم. این پژوهش نشان می دهد حق در مثنوی گاهی به صورت متشخص و گاهی نامتشخص آمده است. بیشتر تصویرهایی که مولوی از حق گزارش کرده، متشخص و انسان وار است. همچنین، مولوی از استعاره هایی «دوگانه» نیز استفاده کرده است که به خدایی اشاره می کنند که از یک نظر انسان وار و از نظر دیگر ناانسان وار است.    

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان