مقالات
حوزه های تخصصی:
هنرمندان بزرگ در مواردی از راه تشبیه مفهوم خداوند را بیان می کنند، این تصاویر می توانند دربردارندۀ نگاه هنرمندِ متفکر نسبت به خداوند باشد. نظریۀ استعاره های مفهومی ابزار مناسبی برای بیرون کشیدن جنبه های پنهان این تصور و تصویر است. این پژوهش تلاش می کند استعاره های مفهومی به کار رفته دربارۀ حق را در مثنوی مورد بررسی قرار دهد؛ زیرا بررسی استعاره های مربوط به حق در مثنوی، از دقت نظر بیشتری برای یافتن تصویر و تصور حق در این اثر بهره مند است و می تواند زوایای پنهان دیگری را از تصور خدا که در مثنوی متجلی شده است، برای ما روشن کند. ما برای رسیدن به نتایج منظم تر و روشن تر، از تقسیم بندی مصطفی ملکیان دربارۀ تصورات خداوند بهره گرفته و کوشیده ایم متشخص بودن و نامتشخص بودن آن ها را نیز بررسی کنیم. روش کار به این صورت بوده است که پس از استخراج استعاره های جزئی و شبکۀ مربوط به آن، استعاره های مادر را پیدا کرده ایم و سپس با تقسیم بندی ملکیان تطبیق داده ایم. این پژوهش نشان می دهد حق در مثنوی گاهی به صورت متشخص و گاهی نامتشخص آمده است. بیشتر تصویرهایی که مولوی از حق گزارش کرده، متشخص و انسان وار است. همچنین، مولوی از استعاره هایی «دوگانه» نیز استفاده کرده است که به خدایی اشاره می کنند که از یک نظر انسان وار و از نظر دیگر ناانسان وار است.
شرح شراب واره های لسان الغیب حافظ شیرازی
حوزه های تخصصی:
خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی (۷۲۷- ۷۹۲ ه.ق) یکی از بزرگترین شاعران نغزگوی ایران و از گویندگان بزرگ جهان است .شراب به طور مطلق در عرفان ایران اسلامی کنایه از سکر و محبت و تجلیات انوار حق است و عشق و ذوق و سکر را به شراب و شراب خانه را به عالم ملکوت و باطن و عارف کامل تشبیه کرده اند. بدیهی است که فقط عارفان و آشنایان به دانش عرفانند که می توانند به حقایق عرفانی واقف باشند؛ زیرا عرفان زبان عشق است و عشق به معرفت، بیان کردنی نیست. به پندار حافظ با جرعه نوشی از می وحدت می توان بر مشکلات عقلانی فایق آمد و برای رسیدن بدین کار چه بهتر که گوهر عقل را در برابر این جام الستی صرف کنی تا مویّد به لطف خدایی گردی. وی نابغۀ غزل و عرفان اهل نظر است و نظریان، دو عالم را در یک نظر می بازند و گاهی جهانی را با نگاهی سودا می کنند. ساقی نامه سرایان عرب وصف خمریات در اوایل اسلام به خصوص در عهد عبّاسی را رایج و معمول کردند، اما از معروف ترین استادان این طریقت در سرایش خمریات بدون تردید حافظ شیرازی است که شعرش از حسن کلام و فصاحت و بلاغت کامل برخوردار است. این مقاله به روش تحلیلی و توصیفی و با عنایت به شواهد گوناگون نگاشته شده است.
نگاهی به نظریۀ زیبایی شناسی سعدی در غزل های او
حوزه های تخصصی:
غزل های سعدی در میان غزل های زبان فارسی، در نوع خود بی نظیر است. سعدی از رهگذر این سروده های دل انگیز، عاطفه و اندیشۀ عاطفی شدۀ خود را به مخاطب انتقال می دهد. یکی از این عواطف که با اندیشه و جهان بینی اش رابطه ای مستقیم دارد، مقولۀ زیبایی و زیبایی شناسی است. او از این مقوله به گونه ای پراکنده و اساساً در پیوند با معشوق، سخن گفته است. در این مقاله بر آنیم که این اندیشه های پراکنده را گرد کرده و در نظامی مشخص سازماندهی کنیم تا رگه های فلسفه یا حکمت زیبایی شناسانۀ سعدی آشکار گردد؛ بنابراین به قدر نیاز نظریه های زیبایی شناسی را از گذشته های دور تا امروز به اختصار بررسی کرده ایم تا سنجش طرز تلقی سعدی از زیبایی با آن ها میسر گردد. در این مقاله که داده هایش با استفاده از روش کتابخانه ای گرد آمده و با روش تحلیلی توصیف شده است، در یافته ایم که سعدی را می توان با زعایت احتیاط، نظریه پرداز حوزۀ زیبایی شناسی دانست. بی گمان این نظریه از جمال شناسی دینی در جهان اسلام که خود، تا حدودی از فلسفۀ یونان تأثیر پذیرفته، منشعب می گردد. این پژوهش نشان می دهد که نگاه سعدی به زیبایی ساختاری است و او زیبایی را پدیده ای منسجم و متشکل از عناصر مختلف می داند.
بررسی عناصرداستان در هفت پیکرنظامی و هفت منظرخرجردی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تفاوت ها و شباهت های هفت پیکر و هفت منظر می پردازد. با مراجعه به هفت پیکر نظامی و هفت منظر هاتفی خرجردی، از طریق مطالعه و یاداشت برداری و تجزیه و تحلیل مفصل داستان هایی که در موضوع و محتوا در بین دو اثر دارای شباهت بوده اند، موارد اشتراک و افتراق زیادی به دست آمد. در مواردی که داستان ها از نظر موضوع و محتوا اشتراکی نداشتند، تنها به بررسی طرح و مواردی که رابطه ای ولو اندک در دو اثر دیده می شد، پرداخته شد. تفاوت هایی در دیدگاه های دو شاعر نسبت به پرداخت قصه ها و فضای قصه های دو اثر وجود داشت که مورد بررسی قرار گرفت؛ همچنین وجود شباهت هایی به شکل کلی از قبیل: نگاه به تأثیر تقدیر در زندگی انسان ها، تأثیر شاهان در زندگی مردم و نگاه به سلاطین، در دو اثر مورد بررسی قرارگرفت. نگارندگان در این مقاله درصدد پاسخگویی به این سؤال هستند که هفت پیکر نظامی و هفت منظر هاتفی از جهت عناصر داستان، تا چه حد با هم افتراق و اشتراک دارند؟ هدف از این مقاله به طور خاص، بررسی عناصرداستان در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه در هفت پیکر و هفت منظر است که باید گفت قالب روایت ها قصه هستند و هر دو اثر از قالب قصه در قصه استفاده کردند. البته هر دو شاعرتلاش می کنند با شیوۀ مستقیم در خلال گفت و گوهای شخصیت ها و بیان کُنش های آنان در شناخت و درک بهتر شخصیت ها به کمک مخاطب بیایند.
تحلیل معانی ضمنی حاصل از نقض اصول همکاری گرایس در اشعار عربی جلد اولِ تاریخ جهانگشای جوینی
حوزه های تخصصی:
در بررسی ویژگی های سبکی یک اثر ادبی، در بسیاری از موارد، تنها به معرفی مهم ترین و پربسامدترین ویژگی های زبانی و زیبایی شناختی اثر بسنده می شود؛ حال آنکه بررسی دلایل استفاده از یک شگرد زبانی، عناصر زیبایی آفرین یا یک شیوة مشخص ِ بیان، می تواند بازنمایندة جنبه های ارزشمندی از ویژگی های منظورشناختیِ آن اثر ادبی باشد. در متنی همچون تاریخ جهانگشای جوینی که افزون بر اطلاعات تاریخی، نوع بیان حوادث در آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است و قصد نویسنده پیش از هر چیز، انتقال داده های تاریخی است؛ خروج از هنجارهای متعارف گفت وگو را نمی توان امری اتفاقی و بیهوده دانست. با فرض رعایت تمامی اصول اولیة هم سخنی، تغییر زبان گوینده در بیان مسائل اصلی و فرعی تاریخی را می توان اولین، اصلی ترین و آشکارترین مصداق نقض اصل همکاری گرایس دانست. نویسندة دبیر و آشنا به شیوة نگارش منشیانه، به آسانی توانایی جایگزین کردن اشعار و امثال عربی را با ابیات مشابه یا ترجمة آنها در متن تاریخی داشته است، اما برای نیل به اغراض ثانوی، از این کار صرف نظر کرده است. در این پژوهش با بررسی جلد اول تاریخ جهانگشای جوینی به روش کیفی، می توان گفت که استفاده از ابیات عربی در این متن، هدفمند و برای دستیابی به اغراضی ثانوی بوده که با نقض یک یا چند اصل از اصول همکاری گرایس حاصل شده است.
تنوع وجه شبه عنصر اصلی پویایی تشبیهات سعدی
حوزه های تخصصی:
تشبیه اساسی ترین رکن دستگاه بلاغی زبان است که نقش بسزایی در عرصۀ تصویرآفرینی های بدیع و خیال انگیز ایفا می کند. بررسی انواع تشبیه، مواد تشبیه، تشبیهات نو، ابزار تشبیه و ایستایی و پویایی آن، می تواند بیانگر سبک و زبان خاص شاعر باشد و همچنین تحولات سبکی دستگاه بلاغی را نشان دهد. غزلیات سعدی از جمله آثار ادبی است که در آن انواع تشبیهات مضمر، تفضیلی و مضمر تفضیلی بسیار استادانه به کار رفته است. از این روی، این مقاله با بررسی انواع تشبیهات مذکور در غزلیات سعدی، به نحوی گزینش و ترکیب این امکانات متعدد زبانی در خلق تشبیهات بکر توسط شاعر را مورد واکاوی قرار می دهد. برای نیل به این منظور تمام تشبیهات غزلیات سعدی همراه با وجه شبه ها و مشبهٌ به های آن، در قالب پایان نامۀ کارشناسی ارشد استخراج و بررسی گردید؛ به عبارت دیگر جامعۀ آماری این مقاله کامل ترین جامعۀ آماری ممکن است. نتیجۀ این پژوهش حاکی از آن است که کاربرد وجه شبه های متفاوت برای مشبه و مشبه ٌبه های یکسان از مهمترین دلایل پویایی تشبیهات سعدی است. این امر سبب تنوع زبانی سعدی شده، ابعاد شباهت طرفین تشبیه را از زوایای مختلف بازنمایی می کند.